خلاصه:پسری به اسم سامان به خواستگاری دختری به نام سمیرا میرود در حالی که جفتشان علاقه ای به هم ندارند و هردو منفعت خودشون را در نظر گرفتند … دختر برای گرفتن ارث کلانی که بعد از یکسال ازدواج از مادربزرگ مرده اش بدست می اورد حاضر به ازدواج شده و پسر برای این که برای کارهایش سرپوشی گذاشته باشد! در این یکسال ماجراهایی برای این زوج اتفاق می افتد که سراسر ماجراهای بامزه ای است …
نظرات و امتیاز ها
۸ نظر★۵ از ۵
★
۵
★
۴
★
۳
★
۲
★
۱
آیهان ★★★★★١ آبان ١٤٠١
عالی بود انشالله به پای هم پیر بشین همیشه خوش حال باشین عالی بود باید هزار تاه ستاره بدم
۰ ۰
زهرا ★★★★★٣ مهر ١٤٠١
نمیشد تو کفمون نزارید بفهمیم سمیرا حامله شد یا نه اگه حامله شده بچه چیه چند قلو عه یا یه دونس😒
۳ ۰
حسین ★★★★★٢٥ شهریور ١٤٠٠
خیلی خیلی خیلی قشنگه ولی آخرش نفهمیدم حامله شد یا نه گذاشتم تو خماری😎
★ ★ ★ ★ ★ ١ آبان ١٤٠١
عالی بود انشالله به پای هم پیر بشین همیشه خوش حال باشین عالی بود باید هزار تاه ستاره بدم
★ ★ ★ ★ ★ ٣ مهر ١٤٠١
نمیشد تو کفمون نزارید بفهمیم سمیرا حامله شد یا نه اگه حامله شده بچه چیه چند قلو عه یا یه دونس😒
★ ★ ★ ★ ★ ٢٥ شهریور ١٤٠٠
خیلی خیلی خیلی قشنگه ولی آخرش نفهمیدم حامله شد یا نه گذاشتم تو خماری😎