مسلم است که اغلب افراد تجربه بازجویی شدن در اداره پلیس را ندارند که البته باید از این بابت خوشحال باشند، چون بازجویی شدن خود میتواند به معنای زیر پا گذاشتن قانون یا دستکم مظنون بودن است. چیزی که بازجویی در اداره پلیس یا سازمانهای اطلاعاتی را ترسناکتر از قبل میسازد این است که بازجوها روشهای خاصی برای بیرون کشیدن حقیقت یا حرفهایی که میخواهند، از زیر زبان افراد دارند. به عبارت دیگر، در سراسر جهان، پلیسها و بازجوها روشهای متفاوتی برای اعتراف گرفتن از متهمان یا مظنونان دارند. هیچگاه روشی در بازجویی وجود نداشته که بتوان آن را صد در صد کارآمد و کلید زبان گشودن تمامی متهمین دانست. از این رو بازجوها و کارآگاهان پلیس به روشهای مختلف و متفاوتی روی میآورند که گاهی چند مورد از آنها روی یک متهم واحد اعمال میشوند. این روشهای بازجویی چنان قدرتمند و تاثیرگذار هستند که در مواردی حتی به اعتراف افراد بیگناه به جرمی که مرتکب نشدهاند منتهی میشود و به همین دلیل استفاده از این روشهای بازجویی همواره مورد انتقاد بوده است. در واقع روشهای بازجویی که بازجوها به کار میبرند ترکیبی از روانشناسی القایی، ترفندها، فریب و دروغ است.