بهترین فیلمهای فرانسوی درباره سرقت جواهرات که باید ببینید
ماه گذشته خبر سرقت جسورانه جواهرات موزه لوور یک جهان را حسابی غافلگیر کرد. حالا پرونده این سرقت به نقاط روشنی رسیده است و دو نفر از عاملان این ماجراجویی که در واقع سرقتی در روشنای روز بود که تنها در چهار دقیقه جواهرات سلطنتی ناپلئونی به ارزش صد میلیون دلار را به یغما برد دستگیر شدهاند و پلیس امیدوار است به زودی افراد بیشتری را بازداشت کند. هرچند هنوز از جواهرات خبری نیست اما به نظر میرسد این داستان پرحاشیه فعلا به پایان رسیده و ما باید دوباره به چرخه بیوقفه و تلخِ اخبار روزمره بازگردیم. اما سینمای فرانسه پر است از سرقتهای تماشایی جواهرات. فرانسویها عاشق داستانهای تاریک و جسورانه جناییاند و بارها این عشق را روی پرده به تصویر کشیدهاند. در دوران طلایی فیلمهای سرقتی، کارگردانان بزرگی مثل ژانپیر ملویل جواهرات درخشان را به غنیمتِ سرقتهای بینقص خود بدل کردند. اما در دورهها و سبکهای دیگر، فیلمسازان نگاهی عمیقتر انداختند. آنها به این فکر کردند که دزدیدن چیزهای گرانقیمت و زیبا، به طبقه، اخلاق و روابط انسانی چه ارتباطی دارد.
نتیجه نسخههایی احساسیتر یا حتی کمدی از این موضوع بود. در دو دهه اخیر هم ژانر سرقت جواهر در فرانسه پوست انداخته است و میان روشنایی و تاریکی و پذیرفتن همان دلِ جسور و بیپروا که همیشه در ذاتش بوده است بازی میکند. هر فیلم، بهنوعی همان عناصر مرموز و خاصی را دارد که باعث میشود سینمای سرقت جواهرات، پناهی کامل برای فرار از دنیای واقعی و غرق شدن در دنیای خیال و هیجان باشد.
حالا هم اینجا بهترین فیلمهای فرانسوی درباره سرقت جواهرات را معرفی کردیم که درخشان، پرهیجان و سرشار از آن جذابیت خاصی هستند که فقط فرانسویها بلدند روی پرده به تصویر بکشند.
9. نه برای، یا علیه (Not For, Or Against)
- محصول: 2003
- کارگردان: سدریک کلپیش
- بازیگران: سدریک کلپیش، وینسنت الباز، ماری ژیلن
- امتیاز راتن تومیتوز: 62 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.4 از 10
سِدریک کلپیش، که بیشتر با فیلم کمدی محبوب آپارتمان اسپانیایی (L’Auberge Espagnole) شناخته میشود، با این درام جنایی شیک و پرکشش و هرچند نامتوازن همه را غافلگیر کرد. داستان درباره یک فیلمبردار تلویزیونی به نام کتی (ماری ژیلن) است که پس از آشنایی با یک دزد جذاب و مرموز به نام ژان (وینسنت الباز در یکی از دلرباترین نقشآفرینیهایش)، به دنیای زیرزمینی جنایت کشیده میشود.
او ابتدا به خودش میگوید فقط قرار است سرقت را مستند کند، اما طولی نمیکشد که به یک مجرم واقعی تبدیل میشود و از زندگی پر از پول و هیجانانگیزِ خلاف لذت میبرد. بخش آغازین فیلم با لحنی کمیک و گرم، گروه سارقان را با حضور زینالدین سوالِمِ دوستداشتنی و سایمون ابکاریانِ خونسرد و بدبین معرفی میکند. اما خیلی زود، فضا تاریکتر و سنگینتر میشود. این تضادها شاید کمی ناگهانی باشند، اما زیباییشناسی بصری کلپیش که از فیلمهای جنایی کلاسیک فرانسه الهام گرفته است تماشاگر را تا انتها با خود همراه میکند.
سرقت پایانی فیلم واقعا پرتعلیق است و پایانبندیاش با آن ابهام اخلاقی جسورانه، چیزی نیست که بهسادگی از یاد برود.
8. قاپزنی (Fric-Frac)
- محصول: 1939
- کارگردان: موریس لمان، کلود اوتانت لارا
- بازیگران: فرناندل، آرلتی، مایکل سیمون
- امتیاز راتن تومیتوز: –
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.9 از 10
قاپزنی شادترین فیلم فهرست بهترین فیلمهای فرانسوی درباره دزدی جواهرات است. این فیلم در واقع یک کمدی هوشمندانه درباره عشق و طبقه اجتماعی است. در این فیلم خبری از پلانهایی از جواهرات درخشان یا نقشهکشیهای پیچیده نیست، اما در عوض سه ستاره سینمای فرانسه در دهه 1930 یعنی فرناندل، آرلتی و مایکل سیمون را دارد. مارسل (فرناندل) کارمند سادهدل یک جواهرفروشی است که در پی دوستی با چند آدم پرحرف در پیست دوچرخهسواری، بیآنکه بفهمد، وارد دنیای تبهکاران خردهپا میشود.
آرلتی در نقش معشوقه یکی از خلافکاران، زیر چهره حسابگر و خونسردش گرمایی پنهان دارد و مایکل سیمون با آن خشونت شوخطبعانهاش، مدام دنبال دزدی کوچکی است که خرج دور بعدی خوشیشان را جور کند. این دو، مارسل را با مهربانی فریب میدهند تا وقتی که ناگهان برای پول به او نیاز پیدا میکنند و تصمیم میگیرند او را در سرقت از جواهرفروشی شریک کنند. فیلمهای سرقتی در قالب کمدی همیشه از برخورد طبقات اجتماعی مختلف نیرو میگیرند.
دزدها و قربانیها کمکم از هم خوششان میآید و مرز بینشان محو میشود. کلود اوتانت لارا، با نگاهی ساده و ریتمی آرام، این برخورد را به دل ماجرا میآورد و از داستانی ساده درباره رابطه دزدها و قربانیانشان، یک کمدی ظریف و پرمهر میسازد.
7. آخرین الماس (The Last Diamond)
- محصول: 2013
- کارگردان: اریک باربیر
- بازیگران: برنیس بژو، ایوان آتال، ژان فرانسیس استیونین
- امتیاز راتن تومیتوز: 60 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.3 از 10
آخرین الماس فیلمی دلنشین با داستان آشنای «بیا یک الماس غولپیکر و معروف را بدزدیم!» است. هرچند برنامهریزی و اجرای سرقت آن کمی تکراری به نظر میرسد، اما پیچشهای دراماتیک رضایتبخشی دارد. همه چیز بر دوش بازی ایوان آتال در نقش سیمون است که مردی میان دو جهان نه کاملا تبهکار، نه کاملا جنتلمن و چیزی بین یک خلافکار خردهپا و یک دزد باکلاس را به تصویر میکشد.
این داستان، از جنس عاشقانههای کلاسیک میان فریبکار و قربانی است و شیمی میان آتال و برنیس بژو در نقش زنی شکننده و مرموز به نام جولیا بهتدریج و زیبا شکل میگیرد. همین ریتم آرام رابطه، با ضرباهنگ دراماتیک فیلم هماهنگ است، چون در بخش پایانی ناگهان همه چیز رنگی تیره و تراژیک میگیرد. پیچشهای داستانی بازتاب واقعیتیاند که در دنیای زیرزمینی تجارت الماس پر از آدمهای فاسد و خطرناک پنهان است. هرچند تغییر لحنهای فیلم گاهی ناموزون به نظر میرسد، اما در پایان همه چیز به شکلی رضایتبخش و تاثیرگذار جمع میشود.
6. سال نو مبارک (Happy New Year)
- محصول: 1973
- کارگردان: کلود للوش
- بازیگران: لینو ونتورا، شارل ژرار، فرانسواز فابین
- امتیاز راتن تومیتوز: 50 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
کلود للوش که بیشتر با فیلم عاشقانه باشکوهش یعنی مردی و زنی (Une homme et une femme) شناخته میشود در این فیلم از قالب سرقت استفاده میکند تا روایتی دیگر از عشقهای پیچیده و پخته بزرگسالان بسازد. سیمون (لینو ونتورا) یک دزد حرفهای است و فرانسواز (فرانسواز فابین)، صاحب فروشگاهی شیک و از طبقه بالای جامعه. هر دو میدانند از دو دنیای کاملا متفاوت آمدهاند، اما همان تفاوتهاست که میانشان جاذبهای شهوانی و پرکشش صادقانه، بازیگوشانه و پر از تنش میسازد.
هر بار که در یک قاب قرار میگیرند، صفحه از برق رابطهشان میدرخشد. در عین حال، للوش ماجرای سرقت را دستکم نمیگیرد. رابطه سیمون با همدست خوشقلبش شارلو (شارل ژرار) هم پرانرژی و تماشایی است. تماشای آنها که روزها وقت صرف میکنند تا فروشگاه جواهرات در کن را با ماسکهای لاستیکی و نقابهایی عجیب برای اجرای نقشهشان زیر نظر بگیرند هم سرگرمکننده است و هم پرجزئیات.
ترکیب تصاویر رنگی و سیاهوسفید، همراه با پرشهای زمانی، به فیلم خلاقیت و زیبایی ویژهای میدهد، تا جایی که این اثر را میتوان یکی از معدود فیلمهای سرقتی دانست که واقعا هم رمانتیک است و هم سرگرمکننده.
5. ماجراهای آرسن لوپن (The Adventures of Arsène Lupin)
- محصول: 1957
- کارگردان: ژاک بکر
- بازیگران: ژاک بکر، او ای هاسه، پل مولر
- امتیاز راتن تومیتوز: 80 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.3 از 10
اگر سریال لوپن محصول نتفلیکس را بتوان اقتباسی مدرن و بینقص از دزد نجیبِ جاودانه موریس لبلان دانست، ژاک بکر در فیلم محصول سال 1957، نسخه اصیل و کلاسیک همان افسانه را با تمام شکوه و ظرافتش زنده میکند. عصر طلایی در این فیلم با رنگهای درخشان، دکورهای استادانه، سیلوئتهای باریک و کلاههای خیرهکننده زنده میشود. رابرت لامورو در نقش لوپن با ظرافتی طبیعی و خونسردی بیوقفه ظاهر میشود.
استاد جنایت هیچگاه در خطر واقعی نیست و البته، نادر است که فیلم سرقتی اینقدر به نمایش جزئیات زندگی یک دزد بپردازد. لذت اصلی از تماشای اوست که گاهی، دقیقا مانند یک رقصنده، با مهارت و ظرافت از پس سرقتهایش برمیآید، از جمله ربودن جواهرات کوچک و نفیس. این فیلم از ابتدا تا انتها، یک لذت خالص سینمایی است.
4. دستهی سیسیلیها (The Sicilian Clan)
- محصول: 1969
- کارگردان: انری ورنوی
- بازیگران: ژان گابن، لینو ونتورا، آلن دلون
- امتیاز راتن تومیتوز: 86 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
فیلمهای فرانسوی درباره سرقت جواهرات اغلب با جسارت محضشان ما را مسحور میکنند. در فیلم دستهی سیسیلیها خانوادهای مافیایی به همراه آلن دلونِ فراری نقشه میکشند تا با قاپیدن یک هواپیما، پنجاه میلیون دلار الماس بدزدند. همین ایده کافی است که نتوانید مقاومت کنید، همانطور که حضور ژان گابن افسانهای (در دوران بلوغ هنری و جذابیت خیرهکنندهاش) در نقش پدر خانواده که با آرامشی بیتزلزل همه چیز را مدیریت میکند، فیلم را وسوسهانگیزتر میکند.
هر فیلم سرقتی خوب نیاز به یک رقیب سرسخت هم دارد و لینو ونتورا در نقش کمیسر لوگف باهوش، دنیا دیده، اما همیشه نیم قدم عقبتر این نیاز را برآورده میکند. خود سرقت کمی مضحک به نظر میرسد، اما در نهایت رضایتبخش است. بخش پس از سرقت، با خیانتها و شعارهایی درباره شرافت و انتقام، کمی کشدار است. موسیقی انیو موریکونه به جو فیلم عمق میبخشد. نسخه انگلیسی فیلم بیشتر در دسترس است و این اثر عجیب گاه ممکن است جذابیت آن را بیشتر کند یا برعکس، اما بدون شک این فیلم درخشان و هیجانانگیز ارزش دیدن دارد.
3. آزادی (Freedom)
- محصول: 2024
- کارگردان: ملانی لوران
- بازیگران: لوکاس براوو، لیا لوی بوزاتو، ایوان آتال
- امتیاز راتن تومیتوز: 60 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 5.9 از 10
آزادی تفسیر تازه و جسورانهای از ژانر سرقت است که هم پر از هیجانهای آدرنالینی است و هم لحظاتی تاملبرانگیز دارد. دو دزد عاشق به نامهای برونو (لوکاس براوو) و آنی (لیا لوس بوزاتو)، با جسارت و نزاکت به جواهرفروشیها دستبرد میزنند، سپس عاشقی میکنند، درباره سیاست گفتگو میکنند و رویاپردازی میکنند. براوو و بوزاتو در نقش این خلافکاران بوهمی و جذاب، کاریزماتیکند و شیمی بینشان بینظیر است.
عشقشان شعلهور است و لذتشان از جرایم، بهطرز عجیبی مسری است. ایوان آتال، در نقش کارآگاهی مسن و خوشپوش اما کمی ژولیده، به دنبال برونو است، اما همزمان نسبت به مرزهای درست و غلط رویکردی فلسفی دارد. سرقتها سریع و سرگرمکنندهاند، اما فیلم بیشتر روی پیامدهای پس از سرقت تمرکز میکند، نه فقط ناامیدی گرفتار شدن، بلکه هیجان تلاشهای متعدد و پیچیده فرار برونو.
کارگردان ملانی لوران با استفاده از روش خاص فیلمبرداری و تدوین آزاد، یک فیلم رمانتیک و بیقید و بند میسازد. گاهی انرژی پرشور و جوانانهاش به فیلم از نفس افتاده (Breathless) ساختهی ژان لوک گدار نزدیک میشود.
2. ریفیفی (Rififi)
- محصول: 1955
- کارگردان: ژول داسن
- بازیگران: ژان سروه، کارل مونر، ژول داسن
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
ریفیفی یکی از اولین فیلمهای فرانسوی درباره سرقت جواهرات و هنوز هم یکی از بهترینهاست. این اثر به خاطر سکانس سرقت پیچیده و طولانیاش مشهور است که تقریبا نیمساعت در سکوت کامل اتفاق میافتد و تماشایش بیننده را کاملا درگیر میکند و اعصابش را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. ویژگی خاص فیلم، تسلط ژول داسن بر ترکیب طنز، احساسات و کمی خشونت است.
شخصیت اصلی، تونی (ژان سروه)، با معشوقه خائنش بیرحم است، اما به شاگرد جوان و خانوادهاش روی خوش و مهربانی نشان میدهد. حضور همدستان شاد و ایتالیایی هم لحظاتی طنز به داستان میبخشد. با این حال، فضای نوآر و تاریک فیلم غالب است و داسن همان غم و تلخی عمیقی را به تصویر میکشد که فیلم را فراتر از یک اثر ژانری ساده میکند.
1. دایرهی سرخ (The Red Circle)
- محصول: 1970
- کارگردان: ژان پیر ملویل
- بازیگران: آلن دلون، بورویل، ایو مونتان
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
دایرهی سرخ یکی از باحالترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده. ملویل بهعنوان کارگردان این فیلم جهان خودش را خلق میکند. کت و شلوارها و کلاهها تیز و دقیقاند، دکور شیک و تکرنگ است و مردان هم جسور و هم فلسفی. در یک کلام این فیلم دنیایی هیجانانگیز برای غرق شدن است. شما نمیتوانید گروهی بهتر از این دزدها در یک فیلم سرقتی تصور کنید. دلون با سبیل باشکوهش، جیان ماریا ولونته با هیجان دیوانهوار و ایو مونتاند زیبا و افسرده در نقش پلیس سابقی که با اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم میکند، همه بینقصاند.
اما ملویل تقلب نمیکند. بازرس ماتئی با بازی آندره بورویل آنقدر درستکار و حرفهای و به نوعی دوستداشتنی است که شما کاملا طرفدار فرار دزدان نیستید. سکانس سرقت، الهامگرفته از ریفیفی، تقریبا بیصدا و با دقت بینظیری ساخته شده و بهراستی شگفتانگیز است. پایان فیلم هم زیبا و هم به طرز عجیبی تاثیرگذار است.
منبع: crimereads













