کارتون «باب اسفنجی شلوار مکعبی» بدون شک یکی از بهترین انیمیشنهای تمام دوران است. این اسفنج دوستداشتنی و رفقایش بیش از بیست سال است که لحظاتی خندهدار و شادی را در قالب ماجراهای بامزه و جذاب برای مخاطبان به ارمغان آوردهاند. باب اسفنجی و گروه دوستانش از حیوانات دریایی مورد علاقه میلیونها نفر در سراسر جهان هستند و حتی بازیگران افسانهای هالیوود هم کوچکترین فرصت شرکت در قسمتهای مختلف این کارتون را از دست نمیدهند.
پس از سیزده فصل (و سه فیلم بلند)، دیگر به همه ثابت شده است که شخصیتهای معروف «باب اسفنجی» عامل اصلی موفقیت این کارتون هستند. از لری خرچنگه تا خود باب اسفنجی، دهها موجود دریایی در این کارتون وجود دارند که میتوان به آنها اشاره کرد. اما، کدام یک از این شخصیتهای جاودانه در بالاترین سطح و به چه ترتیبی قرار میگیرند؟
- 3 نشانه توجه «باب اسفنجی شلوار مکعبی» به محیط زیست
- 17 پیشگویی انیمیشن «سیمپسونها» که به حقیقت پیوست
10. پاتریک
در رتبه 10، پاتریک ستاره دریایی قرار دارد که به سختی میتوان او را نادیده گرفت. پاتریک بهترین دوست باب اسفنجی و دلیل بسیاری از خرابکاریها و منبع اطلاعات نادرست او است. در قسمتهای مختلف کارتون، پاتریک خود را به عنوان یک دکتر جا میزند، فراموش میکند که والدینش چه شکلی هستند و معتقد است که زشت بودن یک بیماری است.
ستاره دریایی صورتی تنها به این دلیل در رتبه بالاتری قرار نگرفته که شاید زمان زیادی را در کارتون سپری کرده است و همین امر باعث شده تاثیرش را در برخی از لحظات بهیادماندنی و خندهدار از دست بدهد. با این حال اشتباه نکنید، پاتریک را نباید دست کم گرفت و رتبه او به دلیل نادیده گرفتنش نیست.
9. داچمن پرنده
داچمن پرنده، یک شبح شیطانی است که مدام بیکینی باتم و شهروندانش را تعقیب میکند. اگرچه داچمن در ابتدا به عنوان یک غول بیعاطفه به تصویر کشیده شد که کارهای شرمآوری انجام میداد، اما بارها به باب اسفنجی در مواقع نیاز کمک کرد. مثل وقتی که به باب اسفنجی کمک کرد تا کفشهایش را ببندد یا زمانی که روح باب را به رستوران خرچنگ بازگرداند.
حضور داچمن همیشه نشانه این است که شاهد یک قسمت کلاسیک خواهیم بود، چون مخاطب هرگز نمیداند که چه داستانی انتظارش را میکشد. داچمن به هیچکس پاسخ نمیدهد، از دزدیدن روح لذت میبرد و تنها هدف زندگیاش شکنجهی موجودات زیر دریا است.
8. باب اسفنجی شلوار مکعبی
کارتون «باب اسفنجی» بدون شخصیت باب اسفنجی معنایی ندارد. باب اسفنجی شاید معروفترین شخصیت نیکلودئون در تمام دوران باشد و بهترین گزینه برای شخصیت اصلی است. دیگر شخصیتهای این فهرست بدون اسفنج زرد که وزن سنگین هر قسمت را به دوش میکشد، مطلقا هیچ ارزشی ندارند.
شادی تمام نشدنی باب اسفنجی و حماقت کودکانه و ناراحتیها و ناامیدیهایش به یک اندازه در بیننده تاثیر میگذارد. اما عشقی که مخاطبان نسبت به این آشپز مکعبی احساس میکنند بی اندازه است. کاش زندگی همیشه به همان سادگی، تخیلی و الهامبخشی بود که باب اسفنجی هر روز برای خودش میسازد.
7. مرد دریا
مرد دریا دومین شخصیت فرعی که در این فهرست ظاهر میشود، یک ابرقهرمان بازنشسته و انساننما و بسیار پیر و خندهدار است. مانند داچمن پرنده، مرد دریا هم موسیقی مخصوص خودش را دارد که حضور ابزورد او را تقویت میکند.
چه با فریاد زدن مداوم عبارات و تعجبهای قهرمانانه بدون دلیل، چه با شکستهای وحشتناکش در هر نبرد، مرد دریا همیشه منبع اصلی سرگرمی است که در یک قسمت نمایش داده می شود. توانایی او در تبدیل شدن ناگهانی از یک قهرمان مضحک اکشن به یک دلقک، ویژگی شخصیتی او است و بینندگان او را به خاطر چنین رفتارهایی دوست دارند.
6. خانم پاف
پنهلوپه پاف نمونهی دریایی یک معلم با تاریکترین افکار و رویاها است. او دائما با خود زیر لب میگوید که چقدر از جنبههای خاصی از شغلش و برخورد با دانشآموزان خاص متنفر است. پاف از طنز خشک با دیگران استفاده میکند و درباره روزی که دانشآموزان اسفنجمانند! بالاخره از مدرسه قایقسواری او فارغالتحصیل میشوند، خیالپردازی میکند.
خانم پاف هم به عنوان یکی از معدود شخصیتهای عاقل به تصویر کشیده میشود و صبر او در برابر باب اسفنجی (و گاهی اوقات پاتریک) بسیار زیاد است. ویژگیهای دیگر این ماهی بادکنکی و خاطرات تلخ و شیرینش مثل تبدیل شدن همسر فقیدش به آباژور او را به یک شخصیت درجه یک در کارتون «باب اسفنجی» تبدیل میکند.
5. دودِل باب
پس از اینکه باب اسفنجی دودِل باب را با مداد گمشده و غرق شده یک هنرمند دریایی ترسیم کرد این شخصیت به یکی از اعضای بیکینی باتم تبدیل شد. مدت کوتاهی پس از خلق دودل، باب اسفنجی تلاش میکند او را با پاککن از بین ببرد. اما دودل در نهایت مداد را میدزدد و در حالی که فریاد سر میدهد، سراسر بیکینی باتم و ساکنانش را نقاشی میکند.
در نهایت وقتی باب اسفنجی او را پاک کرد شمشیر چوبی را که به او زندگی بخشیده بود را پایین گذاشت. چه کسی فکرش را میکرد که دودل باب با کمتر از پانزده دقیقه حضور در کارتون «باب اسفنجی» به شخصیتی بهیادماندنی تبدیل شود؟
4. من ری
من ری که ابتدا در یکی از قسمتهای مربوط به مرد دریا ظاهر شد، یکی از شرورترین شخصیتهایی است که در بیکینی باتم پرسه میزنند. در حقیقت، او بسیار احمق است و در اولین حضورش به طور طنزآمیز و ناآگاهانه توسط باب اسفنجی و پاتریک شکست میخورد.
من ری ظاهری شبیه یک شرور کلاسیک (آکوامن) دی سی، بلک مانتا دارد، اما رنگ و روی متفاوتش او را به شخصیتی جالب تبدیل کرده است. او بسیار قدبلندتر از باب اسفنجی و بقیه اعضای بیکینی باتم است و پس از حباب کثیف به عنوان دشمن اصلی مرد دریا و پسر صدفی در رتبه دوم قرار دارد.
از آنجایی که هر یک از حضورهای او تا به امروز شگفتانگیز و به اندازه اولین حضورش پرحادثه بوده است، من ری بیش از حد شایسته جایگاهی در این فهرست است.
3. آقای خرچنگ
آقای خرچنگ رئیسی است که هر کسی از داشتن آن متنفر است. او علاقه دارد که درباره دوستی و مهربانی صحبت کند اما یک بار روح باب اسفنجی را به شصت و دو سنت، بدون لحظهای تردید فروخت. این همان نوع وفاداری است که به معنای واقعی کلمه میتوان خرید.
این سختپوست پولپرست تقریبا از هر شخصیت دیگری در لحظات بیارزش باب اسفنجی ظاهر شده است، و پس از سالها عطش سیریناپذیر او نسبت به پول هنوز همه را شگفتزده میکند. آقای خرچنگ حداقل دخترش پرل، و دشمن بزرگش پلانکتون را دارد تا او را تحت کنترل نگه دارند.
2. پلانگتون
پلانگتون نماد این ضربالمثل «فلفل نبین چه ریزه!» و اساسا لکس لوتور (یک شرور در دنیای ابرقهرمانی) بیکینی باتم است. او همیشه با مکر و حسادت از دیگران برای منافع شخصی خود استفاده میکند.
ساختن یک نسخه روباتیک از آقای خرچنگ (و باب اسفنجی)، هک کردن مغز باب اسفنجی و داشتن همسر کامپیوتری تنها چند موردی است که شخصیت پلانکتون را بسیار عالی میکند. او هرگز خود را تسلیم نمیکند و بارها، به رسیدن به هدف نهاییاش، یعنی دزدیدن فرمول همبرگر خرچنگ نزدیک میشود. اما تا امروز نتواست این فرمول را بدست آورد.
1. اختاپوس
وقتی صحبت از شخصیت شکستخورده و بازنده میشود، آیا موجودی بیچارهتر از اختاپوس در دنیای کارتونها وجود دارد؟ اختاپوس در یک شغل اداری که بسیار کمتر از آن چیزی است که او آرزو داشت، و در خانهای بین آزاردهندهترین همسایههای دنیا گیر افتاده است.
اختاپوس نماینده تمام کسانی است که برای رسیدن به رویاهای خود و پایانی خوش میجنگند. به نظر میرسد که چیزهایی در زندگی او همیشه اشتباه پیش میرود و او حتی نمیتواند زمانی از روز را برای نواختن کلارینت خود در آرامش پیدا کند.
با این حال، همه چیز برای این ماهی مرکب بد نیست، زیرا او شادیهای کوچکی را در روزهای تکراری خود پیدا میکند. مثل اجرای ترانهی «پیروزی شیرین» در قسمت فوقالعاده مشهور «گروه پر از احمق». همچنین به خوبی ثابت شده است که او آنقدرها هم که نشان میدهد از شیطنتهای باب اسفنجی و پاتریک بیزار نیست.
منبع: movieweb