نقد فیلم ترسناک یک مکان ساکت: روز اول (A Quiet Place: Day One)

فیلمنامه‌ی فیلم یک مکان ساکت: روز اول (A Quiet Place: Day One) را مایکل سارنوسکی نویسنده و کارگردان آمریکایی نوشته و کارگردانی آن را نیز خود به عهده داشته‌است.  بازیگران این فیلم لوپیتا نیونگو، جوزف کوئین، الکس وولف هستند. جان کرازینسکی  یکی از تهیه کننده‌گان این فیلم است.

جان کرازینسکی در سال 2018 فیلمی در ژانر وحشت و آخرالزمانی  با عنوان یک مکان ساکت را راهی سینما کرد. این فیلم توانست علاوه بر مخاطبان عام توجه بسیاری از منتقدان و علاقه‌مندان حرفه‌ای  سینما را نیز جلب کند. پس از آن فیلم دوم نیز ساخته شد و راهی پرده‌ی سینما شد. فیلم دوم از این فرنچایز ادامه و شبیه فیلم اول بود. در فیلم دوم کیلین مورفی در کنار امیلی بلانت ایفای نقش می‌کند و بالاخره  سال 2024 فیلم «یک مکان ساکت: روز اول» در واقع  فیلم سوم این فرنچایز آخرالزمانی پخش شد.  

داستان فیلم «یک مکان ساکت: روز اول» که نویسنده و کارگردانش با دو فیلم قبل متفاوت است پیش از دو فیلم قبل اتفاق می‌افتد. این فیلم چگونگی حمله هیولاهای فضایی به کره‌ی زمین را برای بیننده روایت می‌کند.  

داستان فیلم اینگونه آغاز می‌شود که شخصیت اصلی که زن جوانی است با مشکل حاد و غیر قابل حلی دست به گریبان است که به سلامتیش مربوط می‌شود. او در شرایط بغرنجی قرار دارد و اکنون هجوم هیولاهایی از یک  سرزمین بیگانه، وضعیت را برای او بغرنجتر کرده‌است.  اما او یک آرزو دارد آرزویی که ممکن است در ابتدا و از دید تماشاچی کمی احمقانه و سانتی‌مانتال به نظر برسد. اما این آرزو  و مسیر رسیدن به آن موقعیتی است تا هم شخصیت و هم تماشاچی به مفاهیم عمیقتری از جهان هستی و زندگی دست پیدا کنند. دست یافتن شخصیت به آرزویش تداعی و تجربه‌ی  یک حس عمیق شیرین از زندگی است که از دست رفته‌ است و هیچ امیدی به بازسازیش نیست.  

از آنجایی که فیلم « یک مکان ساکت: روز اول»  پیش درآمد دو فیلم پیش از خود است تماشاچی توقع دارد سئوال‌های بی جوابی که در دو فیلم قبل برایش به وجود آمده در این فیلم پاسخ داده شود. چرا بیگاناگان به زمین حمله می‌کنند؟ این بیگانگان از کجا آمده‌اند و دقیقاً از زمین و ساکنانش چه می‌خواهند؟ آیا راهی برای خلاصی و یا نابودی این هیولاها وجود دارد؟ آیا امیدی به آینده‌ی زمین هست یا خیر؟ و سئوالاتی از این دست که ذهن مخاطب را درگیر می‌کند بدون این که پاسخ راضی کننده‌ای برای آنها جود داشته باشد.

اگر هدف از ساخت این فیلم  را به دو بخش سرگرمی و معنا تقسیم کنیم بی شک این فیلم در بخش سرگرمی خوب عمل کرده‌است.  اما آنچه از آن غافل مانده و بسیار کم به آن پرداخته بخش معنایی فیلم است. چیزی که روح انسان جستجوگر را سیراب کند. در این فیلم در رابطه‌ی انسان و جهان هستی چه نسخه‌ی اشتباهی پیچیده شده است که لزوم حضور هیولاها را توجیح می‌کند. فیلم « یک مکان ساکت: روز اول» در بخش رابطه‌ی انسان و جهان هستی چیزی برای گفتن ندارد اما در بخشی که به ماهیت روابط بین انسانها مربوط می‌شود، بهتر عمل کرده‌است. شخصیت اصلی در فیلم « یک مکان ساکت: روز اول» که یک زن است برای رسیدن به موقعیتی امن و به دور از تنش تلاش نمی‌کند چرا چون  به کارش نمی‌آید. او تلاش می‌کند تا چیزی را برای خود زنده کند که مدتها پیش از دست داده‌است چیزی که بسیار کوتاه و زودگذر است. او در این راه همراهی می‌یابد که گیج و کمی احمق به نظر می‌رسد اما رفته رفته در پی تعاملاتی که این دو نفر به اجبار و یا به اختیار  با یکدیگر دارند روابطشان  عمیقتر می‌شود و هر دو در کنار هم  و در تلاش برای رسیدن به هدف به درک عمیقتر و متفاوتی از زندگی می‌رسند. آنها  در می‌یابند که زندگی بسیار ارزشمنداست حتی وقتی هیچ نقشه‌ و امیدی برای ادامه‌ی آن نداری. عشق به بودن حتی در زمانی کوتاه و روابط زیبای انسانی بخشی از مفاهیمی هستند که نویسنده وکارگردان در این فیلم به آن پرداخته‌است.   

فیلم « یک مکان ساکت: روز اول» فیلم خوش ساختی است که توانسته با کمک جلوه‌های ویژه، ساخت صحنه‌های اکشن و ایجاد لوکیشنهای چشمگیر، حیرت و تحسین تماشاگر را برانگیزد. زیبایی‌های بصری این فیلم آنچنان واقعی به نظر می‌رسد که تماشاگر حس می‌کند، می‌تواند آنها را لمس کند. موسیقی و صدا و حتی دیالوگها و لحن صدای بازیگران عالی است و کمک می‌کند تا تماشاچی ارتباط خوبی با فیلم برقرار کند. فیلم به خوبی گرسنگی دیداری و شنیداری تماشاچی را  ارضا می‌کند. موسیقی متن این فیلم کار الکسیس گراپزاس است که بسیار زیبا وگوش نواز است.  

آیکون فیلم یک مکان ساکت: روز اول A Quiet Place: Day One
فیلم

یک مکان ساکت: روز اول

A Quiet Place: Day One

تماشای فیلم یک مکان ساکت: روز اول

شخصیت‌های غیرانسانی

شخصیت‌های غیرانسانی

صدا یکی از فاکتورها یا بهتر است بگوئیم یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار فیلم« یک مکان ساکت: روز اول» است. در این فیلم صدا با حضورش یا  وجودش می‌تواند زندگی را به یک کابوس تبدیل کند و باعث حوادث بسیار دردناکی شود. و نبودش می‌تواند آرامش و امنیت را برای مردمان گیرافتاده در جهنم و موقعیتی آخرالزمانی به ارمغان بیاورد. بنابراین صدا در این فیلم به مثابه‌ی  یک شخصیت زنده عمل می‌کند. نویسنده وکارگردان به خوبی از این فاکتور تأثیرگذار استفاده کرده اند و توانسته‌اند کشمکش، بحران، تعلیق ایجاد کنند. استفاده‌ی هوشمندانه و بازی با صدا و سکوت در این فیلم باعث شده تا مخاطب با دیدن صحنه‌ها احساسات و عواطف متفاوتی همچون ترس، امنیت، امیدواری، استرس و هیجان و سردرگمی را تجربه کند.

بازی‌ها

A Quiet Place: Day One

لوپیتا نیونگو در نقش سم  و الکس وولف در نقش  اریک توانسته‌اند بازی  قابل قبول و در بعضی اوقات قابل تحسینی از خود  ارائه بدهند. لوپیتا نیونگی به عنوان زنی که در یک موقعیت بحرانی جمعی مسیری خلاف همه را انتخاب می‌کند با مهارت بازیگری خود به مخاطب نشان می‌دهد که شخصیتش دید متفاوتی به زندگی و خود دارد. لوپیتا  از طریق بازی روان حس تنهایی درونی و در عین حال اشتیاق دفن شده برای زندگی  را به خوبی به نمایش گذاشته است و باعث شده  تا تماشاگر با او همذات پنداری کند. شاید  مخاطب در ابتدا لزوم سماجت سم را برای رسیدن به آرزویش، درک نکند اما لوپیتا با بازی خوبی که ارائه می‌دهد مخاطب را در طول مسیر کم‌کم  با خود همراه می‌کند و او را متوجه‌ می‌کند که آرزویش از بطن احساسش سربرآورده است. الکس وولف نیز توانسته از عهده‌ی نقشش بربیاید. گرچه در ابتدای نقش آفرینیش کمی ناوارد به نظر می‌رسد. اما هرچه فیلم جلوتر می‌رود او ارتباط بیشتری با نقشش می‌گیرد و بازی روانتری از خود نشان می‌دهد.  جوزف کوئین نیز از دیگر بازیگران فیلم « یک مکان ساکت، روزاول » است که نقش آقرینی خوبی دارد.

در نیمه‌ی ابتدایی فیلم کارگردان به خوبی از پس ساخت و ایجاد فضایی  پر تعلیق و تنش زا  برآمده است. کارگردان با مهارت و هوشمندی و با استفاده از عناصر فیلمسازی در ژانر وحشت و آخرالزمانی ببینده را مجذوب فیلم می‌کند. کارگردان مدام هیجان را به فیلم تزریق می‌کند و بعد کمی به تماشاچی و شخصیت فرصت می‌دهد اما  خیلی زود دوباره تنش را وارد کرده و اینطور به تماشاچی القا می‌کند که تا آخر فیلم قرار نیست روی آرامش را ببینید. نیمه‌ی اول فیلم نشان
می‌دهد که کارگردان بازی با قواعد فیلمسازی را بلد است و همچنین رگ خواب تماشاگر را نیز می‌شناسد.  اما در نیمه‌ی دوم فیلم، کارگردان از فضای سازی هیجانی و پر تعلیق ناشی از اتفاقات غیرقابل پیش بینی غافل شده،  انرژی و ذهنش را  صرفا درگیر ساخت صحنه‌های اکشن می‌کند. گرچه این صحنه‌ها زیبا و نفسگیر هستند اما ارزش دراماتیکی خاصی ندارند و نقش پررنگی در پیشبرد داستان فیلم بازی نمی‌کنند. لوکیشن، اکشن و دیگر جلوه‌های بصری اگر خوب از کار در بیایند، می‌توانند توجه خیل بزرگی از مخاطبان را جلب کنند اما جایگزین کردن این فاکتورها بجای  فاکتورهایی مانند داستان، شخصیت پردازی و مفاهیم معنایی فیلم باعث می‌شود که  فیلم تبدیل به یک فیلم صرفاً سرگرم کننده‌ی آخر هفته‌ای تبدیل شود که خیلی زود فراموش شده یا با فیلم‌هایی هیجان‌انگیزتر از این دسته از فیلم‌ها جایگزین شود.   

انسان و جامعه

یک مکان ساکت: روز اول

انسان موجودی اجتمایی است که بقای فیزیکی و عاطفیش بسته به روابط اجتمایی او است. انسان نمی‌تواند تنهایی سرکند و در این فیلم هیولاهایی که انسان را مجبور به سکوت و دوری از دیگران می‌کنند حس، عواطف و  ماهیت اصلی او را نشانه گرفته‌اند. فیلم « یک مکان ساکت: روز اول»  این پیام را به انسان می‌دهد که برای بقا باید از جامعه و اجتماع بگریزد و به فردگرایی و انزوا روی بیاورد. زیرا امنیت و بقایش در گروی دوری و سکوت است. سکوت اجباری برای زنده ماندن. انسان دور افتاده از جامعه دیر یا زود  تبدیل به موجودی  افسرده و پوچگرا می‌شود که خیلی زود شوق و توان دل سپردن به زیستن را  از دست می‌دهد.

فیلم « یک مکان ساکت: روز اول»  برخلاف دو فیلم پیش از خود، نه در حاشیه‌ی شهر بلکه در فضایی شهری ساخته شده است. کارگردان در این فیلم خانواده را که در دو فیلم قبل مرکز ثقل داستان بود رها کرده و به سراغ انسانهایی تنها و مجرد رفته است. این افراد که نه موقعیت و نه اشتیاقی برای تشکیل خانواده دارند، در پی بازیافت روابط خانوادگی هستند که خیلی وقت پیش از حیطه‌ی زمان و مکان خارج شده و به خاطره تبدیل شده‌اند. شاید داستان این فیلم  از نظر زمانی باید بعد از دو فیلم قبلی قرار می‌گرفت.

فیلم«یک مکان ساکت: روز اول» فیلمی غم‌انگیز است که درونمایه‌ای متفاوت از دو فیلم پیش از خود دارد.  این فیلم بسیار سرگرم کننده است و می‌تواند طرفداران فیلم‌های ژانر وحشت وآخرزمانی را جذب کند.

خروج از نسخه موبایل