تاریخ جایگزین (alternate history) یا تاریخ متناوب یا تاریخ بدیل ژانری از داستاننویسی است که با نگاه به تاریخ نگاشته میشود و مشخصهی آن نمایش رویدادهای تاریخی با یک پیچش است. پیچش به این معناست که وقایع به شیوهای متفاوت از آنچه در واقعیت رخ میدهند، رخ میدهد.تاریخ جایگزین معمولا بهعنوان زیر شاخهی ژانر علمی تخیلی توصیف میشود که در آن نویسنده با بهرهگیری از خلاقیت دست به تغییر مسیر تاریخ میزند تا یک رویداد تاریخی خاص، نتیجهای متفاوت از زندگی واقعی داشته باشد. اساسا یک داستان در این ژانر بر اساس این پرسش شکل میگیرد “چه میشد اگر…؟
یک تاریخ متناوب مستلزم 3 شرط است 1.یک نقطه ی انشعاب از سابقه ی تاریخی،قبل از زمانی که نویسنده در حال نوشتن است 2.تغییری که تاریخ شناخته شده را تغییر می دهد 3.و بررسی پیامدهای آن تغییر در تاریخ. در ادامه به معرفی 10 فیلم برتر این ژانر می پردازیم
10.واکر (walker)
- سال انتشار: 1987
- کارگردان: الکس کاکس
- امتیاز IMDb فیلم: 6.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 44 از 100
در بین تماشاگران فیلم واکر تقریبا یک چندقطبی وجود دارد به این دلیل که فیلم از بعضی جهات مضحک به نظر میرسد. مثلا برخی از آن متنفرند اما برخی آن را یک فیلم دارای گروهی طرفدار پروپاقرص توصیف میکنند.
در ابتدا فیلم مانند یک فیلم وسترن معمولی شروع میشود اما زمانی که چیزهایی مانند هلیکوپتر در هوا ظاهر میشوند، ناگهان همه چیز عجیبوغریب میشود.داستان بر اساس این پیشفرض دنبال میشود که به دلیل رشد سریع تکنولوژی در برخی زمینهها، تعداد زیادی ماشین مدرن همزمان با گاوچرانها در غرب وحشی زندگی میکنند.
داستان مربوط به زندگی ویلیام واکر (اد هریس)، مزدور آمریکایی است که به طور غیرقانونی خود را بهعنوان رییس جمهور نیکاراگوئه منصوب کرده است اما این بار سلاحهای خودکار، ماشینها و سایر فناوریهای نوظهور به او کمک میکنند. درحالیکه داستان ویلیام واکر کموبیش یک داستان حقیقی است اما وجود این ماشینها و پیچشهای داستان چیزی است که آن را بسیار جالب و جذاب میکند. این فیلم، یک فیلم بهشدت دستکم گرفته شده برای ورود به ژانر تاریخ جایگزین است که کاملا ارزش تماشاکردن را دارد.
9.مقاومت (Resistance)
- سال انتشار: 2011
- کارگردان: آمیت گوپتا
- امتیاز IMDb فیلم: 4.9 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 65 از 100
فیلم مقاومت این سوال را مطرح میکند که چه میشد اگر آلمان نازی پس از شکست روز D(یک روز معروف در جنگ جهانی دوم) یک حملهی تمامعیار به بریتانیا را آغاز میکرد؟
در بریتانیای اشغال شده توسط نازیها، بسیاری از همسران پس از اخراج شوهرانشان برای پیوستن به جنگ، تنها ماندهاند و بسیاری از سربازان آلمانی که اکنون بریتانیا را اشغال کردهاند، علیرغم این که میخواهند به همسرانشان وفادار بمانند، به این زنان علاقه نشان میدهند. در یک وضعیت بغرنج و دشوار، سرانجام زنان بریتانیایی مجبور میشوند با سربازان آلمانی متحد شوند زیرا زمستان سختی در پیش است و آنها به تمام کمکهایی که میتوانند برای مراقبت از مزارع خود دریافت کنند نیاز دارند. با گذر زمان یکی از افسران آلمانی با یک زن بریتانیایی به نام سارا (آندریا رایزبورو) پیوند ویژهای برقرار میکند و این دو رابطهی ممنوعهی رومئو و ژولیت گونهی خود را آغاز میکنند. جدا از خط داستانی عاشقانهاش، این فیلم به دلیل تنشهایی که در خلال عشق مخفیانه و درگیریهای زمان جنگ، بالا میگیرد بهعنوان یک فیلم دلخراش و بسیار غمگین نیز در نظر گرفته میشود و درست است که یک فیلم فوقالعاده نیست اما یکی از مواردی است که ارزش تماشاکردن را دارد
8.دیروز (yesterday)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: دنی بویل
- امتیاز IMDb فیلم: 6.8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 63 از 100
دنیایی را تصور کنید که در آن گروه تأثیرگذار و بسیار موفقی مانند بیتلز هرگز وجود نداشته است. این فرضیه اصلی فیلم “دیروز”، یک فیلم کمدیموزیکال رمانتیک به کارگردانی دنی بویل است. هیمش پاتل در نقش جک مالیک، نوازندهای نوظهور است که روزی پس از یک تصادف از خواب بیدار میشود و خود را در دنیایی میبیند که هنرمندهای محبوبش یعنی گروه بیتلز، هرگز وجود نداشتهاند. ازآنجاییکه او از دنیای ما میآید و همه آهنگهای آنها را میداند، تصمیم میگیرد تا شروع به اجرای آهنگهای معروف و فوقالعادهی بیتلز برای مردم کند و یک موفقیت بزرگ تجاری به دست میآورد. فیلمهای ژانر تاریخ جایگزین بیشتر تمایل به روایت جنگها و نبردها دارند بنابراین بسیار دلپذیر است که در این میان یک فیلم تاریخ جایگزین که کمی لطیفتر است ببینیم؛ علاوه بر این وجود بخشهای موزیکال شامل آهنگهای معروف گروه بیتلز، تماشای این فیلم را برای طرفداران این گروه ضروری میکند و هرچند که بهترین فیلم موزیکال موجود نیست اما با دیدن آن اوقات خوبی را سپری خواهید کرد.
7.هرگز رهایم نکن (Never Let Me Go)
- سال انتشار: 2010
- کارگردان: مارک رومانک
- امتیاز IMDb فیلم: 7.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 71 از 100
هرگز رهایم نکن نیز فیلم دیگری است که بیشتر بهسوی معصومیت میرود تا جنگ. درجهان این فیلم، یک پیشرفت بزرگ پزشکی در دهه 1970 اتفاق افتاده است که به همه انسان ها اجازه می دهد تا بیش از 100 سال زندگی کنند.این موضوع یک پدیده ی غیرعادی مانند آنچه در دنیای واقعی اتفاق می افتد نیست بلکه امری کاملا عادی است اما اخلاقیات پیرامون آن مشکوک و سوال برانگیز است. در حالی که خط داستانی قدری معصومانه است، اما با مضامین مربوط به مرگ و میر انسان دست و پنجه نرم می کند، زیرا افراد منتخب ، شبیه سازی شده و در مدارس شبانه روزی صرفاً به منظور مردن در بزرگسالی برای اهدای اعضای بدن به بقیه جمعیت، که بیش از 100 سال زندگی خواهند کرد، بزرگ می شوند. این فیلم به دلیل بازیها و نقشآفرینی شخصیتهای برگرفته از رمان اصلی کازوئو ایشی گورو مورد ستایش قرار گرفت.لیست بازیگران این فیلم کوچک است، اما نام های بزرگ زیادی مانند اندرو گارفیلد، کری مولیگان و کایرا نایتلی را در خود جای داده است.هرچند که این فیلم درباره ی جنگ نیست اما همچنان مالیخولیایی و در عین حال به طرز سرکوبگرایانه ای ترسناک می نماید و بینندگان را مجبور می کند تا نگاهی به اخلاقیات خود بیاندازند و این حقیقت را در نظر بگیرند که برای هر پیشرفت اساسی ای ممکن است عواقب جدی ای وجود داشته باشد.
6.سی اس ای :کنفدراسیون ایالت های آمریکا (C.S.A:The Confederate states of America)
- سال انتشار: 2004
- کارگردان: کوین ویلمت
- امتیاز IMDb فیلم: 6.4 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم:80 از 100
جنگ داخلی آمریکا نزدیک به 200 سال پیش اتفاق افتاد و زمانی آغاز شد که آبراهام لینکلن، رئیس جمهور آمریکا درآن زمان، بردگی را در سراسر کشور غیرقانونی اعلام کرد.ایالت های جنوبی چندان از این موضوع خوشحال نبودند بنابر این از عضویت ایالات متحده خارج شدند و قبل از آغاز جنگ علیه اتحادیه ی ایالت های شمالی ،کنفدراسیونی را تشکیل دادند. خوشبختانه اتحادیه پیروز شد و متعاقباً برده داری در سراسر ایالات متحده لغو شد.اما اگر برعکس بود چه؟خوشبختانه، C.S.A.: The Confederate of America وجود دارد، یک فیلم کمدی به سبک مستند اما بر پایه ی طنز که کم و بیش نشان می دهد که اگر کنفدراسیون برنده می شد، اوضاع چگونه بود.فیلم انتخاب می کند که این واقعیت جایگزین را به شیوه ای کمدی ارائه کند، که در واقع به نوعی موثر هم هست زیرا اگر اتفاقات فیلم واقعی بودند، احتمالاً واقعیت به همان اندازه که فیلم نشان می دهد پوچ بود.فیلم به گونه ای پیش می رود که گویی درحال تماشای یک مستند و یک کانال خرید به طور همزمان هستید به طوری که مصرف گرایی آمریکایی با سبک تاریخ جایگزین به نمایش گذاشته می شود. در حالی که فیلم کمی مرزها را جابجا میکند، اما این کار را به گونهای انجام میدهد که طرف بازنده را مسخره کند، و یادآوری ظریفی است که آمریکاییها واقعاً چقدر خوش شانس هستند که جنگ داخلی به شکلی که در واقعیت به پایان رسیده،پایان یافته است. هیچ چیز کاملاً شبیه این فیلم نیست چرا که به طور همزمان منحصر به فرد،جسورانه و خنده دار است.
- 15 فیلم جنگی که بر اساس داستان واقعی ساخته شدهاند
- 10 فیلم وسترن که براساس داستان واقعی ساخته شدند
- 10 سریال گانگستری تماشایی که بر اساس داستان واقعی ساخته شدند
5.روزی روزگاری در هالیوود (Once upon a time in Hollywood)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: کوآنتین تارانتینو
- امتیاز IMDb فیلم: 7.6 از10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 86 از 100
روزی روزگاری در هالیوود یک کمدی است که از ذهن کوئنتین تارانتینو یگانه نشات میگیرد. این فیلم درباره گروهی از بازیگران خیالی است که با شارون تیت (مارگو رابی)، بازیگر واقعی هالیوود، و همسرش، کارگردان رومن پولانسکی (رافال زاویروشا) دوست میشوند. اما با معرفی فرقه چارلز منسون، کسی که شارون تیت را در اواخر دهه 1960 به قتل رساند، همه چیز بهسرعت تیرهوتار میشود اما این اتفاق در فیلم نمیافتد. در عوض، قاتلان احتمالی شارون تیت به خانه او میرسند اما ریک دالتون (لئوناردو دی کاپریو) را پیدا میکنند. قاتلان با شناختن او بهعنوان بازیگر یک نمایش وسترن دهه 50 (که هیچکدام در واقع وجود ندارند، اما تارانتینو با آنها طوری رفتار میکند که انگار دارند) به این باور میرسند که او مسئول آموزش کشتن به آنها است، و ترجیح میدهند او را بهجای شارون تیت بکشند. این فیلم کمدی مانند بسیاری از فیلمهای تارانتینو، به موضوعات سنگینی میپردازد، اما این مسئله باعث میشود که فیلم بسیار بهتر شود. بعلاوه با بازیگران خوب و معروفی که در این فیلم بازی میکنند، سخت است که بتوان اشتباه کرد.
4.آناستازیا (Anastasia)
- سال انتشار: 1997
- کارگردان: دان بلوث و گری گلدمن
- امتیاز IMDb فیلم:7.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم:84 از 100
آناستازیا فیلمی است که از هر نظر دیزنی را فریاد میزند، از آهنگهای معروفی که در صحنههای موزیکال آن پخش میشود تا سبک انیمیشن. اما به طرز جالبی دیزنی هیچ نقشی در ساخت آن نداشته است. داستان این فیلم در جریان انقلاب بلشویکی در پایان جنگ جهانی اول اتفاق میافتد، دوشس بزرگ آناستازیا نیکولاونا از روسیه (مگ رایان) در تلاش برای فرار از گریگوری راسپوتین شرور (جیم کامینگز) است. هر دوی این افراد، شخصیتهای حقیقی هستند هرچند که بهخوبی مشخص است که آناستازیا به همراه سایر افراد خانوادهاش در سن 17 سالگی توسط انقلابیون ترور شد. فیلم آناستازیا بررسی میکند که اگر آناستازیا واقعاً از انقلاب جان سالم به در میبرد و برای فرار از کسانی که آرزوی مرگ او را داشتند نام “آنیا” را به خود میگرفت چه اتفاقی میافتاد و همچنین اگر میتوانست در کسری از ثانیه شروع به آوازخواندن کند.
آناستازیا تاریخ را به شیوهای سرگرمکننده و قابلارائه به کودکان معرفی میکند که برای آنها جذاب است اگر شما هم تشنهی فیلمهای پرنسسی دیزنی هستید آناستازیا یک فیلم فوقالعاده است که باید تماشا کنید.
3.ایپریل و جهان خارق العاده (April and the Extraordinary World)
- سال انتشار:2015
- کارگردان: کریستین دسمارز و فرنک اکینسی
- امتیاز IMDb فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 97 از 100
ایپریل و دنیای خارقالعاده یک انیمیشن فرانسوی است که نقدهای مثبتی از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرده، بااینحال بسیاری هنوز حتی نام آن را نشنیدهاند. این فیلم بررسی میکند که اگر امپراتور فرانسه، ناپلئون سوم کشته میشد و از جنگ فرانسه و پروس جلوگیری میشد، دهه 1940 چگونه بود. در طی چند دهه آینده، پیشرفت علمی متوقف میشود و سطح آلودگی بهشدت افزایش مییابد. متأسفانه، این تغییر عظیم در تاریخ مانع از وقوع جنگ جهانی دوم نمیشود. ایپریل، دانشمند جوانی است که “سرمی” برای زندگی ابدی تولید میکند، اما توسط مقامات دولتی که امیدوارند از تلاشهای او برای استفاده در جنگ بهره ببرند، تحت تعقیب قرار میگیرد. درحالیکه حیوانات در فیلم کمی خیالی هستند، توضیحی وجود دارد که چرا آنها میتوانند اینگونه رفتار کنند مهمتر از همه، انیمیشن متفاوت اما زیبا است، و یک سفر عجیبوغریب در دنیایی است که بسیار متفاوت از دنیای ماست: مثل یکدنیای فانتزی اما بدون عبور از مرزها.
2.خانم پادشاه (The Woman King)
- سال انتشار: 2022
- کارگردان: جینا پرینس بایتوود
- امتیاز IMDb فیلم: 6.9 از10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 94 از 100
خانم پادشاه یک اثر بسیار دستکم گرفته شده سینمایی است که بخشی از تاریخ را به نمایش میگذارد که تا حدودی نادیده گرفته شده است. این فیلم که در اوایل قرن نوزدهم اتفاق میافتد، دو پادشاهی اویو و داهومی در غرب آفریقا را در حال جنگ با یکدیگر به تصویر میکشد. در واقعیت نیز این پادشاهیها یکبار با یکدیگر وارد جنگ شدند و این فیلم تصمیم میگیرد درگیری دوم بین این دو را به تصویر بکشد که در میانهی این درگیری، این دو پادشاهی خود را در تقابل با استعمارگران پرتغالی میبینند.
این فیلم جدا از کاوش در یکزمان هیجانانگیز در تاریخ (که غیر از این فیلم مجال زیادی برای درخشش ندارد) بازیگران پرستارهای از ویولا دیویس، جان بویگا، و هیرو فاینس تیفین و دیگران را هم در خود جایداده است. اما این فیلم فقط در مورد جنگ نیست – درباره “آگوجی”، گروهی تماما زن از جنگجویان کشور داهومی است که آنها نیز واقعی بودند. این فیلم همچنین انتقاداتی را مبنی بر اینکه از نظر تاریخی درست نیست دریافت کرده اما به این دلیل که داستان در ژانر تاریخ جایگزین است اشکالی به آن وارد نیست و میتوان گفت که این تغییرات لازم بودهاند. این اثر با داستان جذابش، صحنههای اکشن بینظیر و بازیهای استثناییاش انرژی و فضای منحصربهفردی دارد که آن را تبدیل به یک فیلم برجسته در ژانر تاریخ جایگزین میکند.
1.پست فطرت های لعنتی (Inglourious Basterds)
- سال انتشار: 2009
- کارگردان: کوآنتین تارانتینو
- امتیاز IMDb فیلم: 8.4 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 89 از 100
بهترین و شاید معروفترین فیلم تارخ جایگزین بار دیگر از کوئنتین تارانتینو است. او “پستفطرتهای لعنتی ” خود را بر اساس فیلمی ایتالیایی به همین نام ساخته است. علیرغم نامگذاری مشابه و الهام واضحی که تارانتینو از نسخه اصلی گرفته است، این دو، داستان متفاوتی دارند.
نسخه تارانتینو بررسی میکند که اگر یک گروه ویژه برای ترور آدولف هیتلر در طول جنگ جهانی دوم ایجاد میشد، چه اتفاقاتی رخ میداد. بسیاری از چیزهایی که تارانتینو لمس میکند به طلا تبدیل میشوند، و اگرچه این فیلم بهترین فیلم او نیست، اما هنوز یک فیلم بسیار دیدنی است درحالیکه فیلم کمی احمقانه است، به نظر میرسد هدف آن هم همین است. این یک فیلم احمقانه است که میداند چقدر احمقانه است! و حقیقت پوچ بودن خود را در هر گوشهای به رخ میکشد و تماشای بار دوم، سوم یا چهارم را بهاندازه بار اول سرگرمکننده میکند. این فیلم دارای خشونت آمیخته با ژانر کلاسیک تارانتینو است که باعث شده هیچ طرفدار فیلمی دوست نداشته باشد آن را از دست بدهد.
منبع: collider