در میان تمام ژانرهای سینمایی، تسلط واقعی بر کمدی، سختترین کار ممکن است. طنز آنقدر وابسته به زمینه است و آنقدر از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد و البته بین نسلها تغییر میکند، که بسیاری از کمدیها باوجود تلاش زیاد برای تاثیرگذاری، خیلی زود منسوخ میشوند و بهطرز آشکاری از زمان خود جا میمانند. با اینحال، فیلمهای کمدی زیادی در طول تاریخ سینما وجود دارند، که ثابت کردهاند که وابسته به زمان نیستند و هنوز هم مخاطب را به خنده میاندازند. سینمای کمدی در طیف گستردهای که از شاهکارهای دوران سینمای صامت تا طنزهای برجسته دهه 70 و حتی برخی از کلاسیکهای عصر مدرن را در بر میگیرد، مملو از آثار بسیار موفق است. این کمدیهای کلاسیک که با خلاقیت فراوان و تیم حرفهای خود، به جایگاهی که باید رسیدهاند، میتوانند ساعاتی شاد و پرانرژی برای شما رقم بزنند.
55. آستین پاورز: مرد بینالمللی رمز و راز (Austin Powers: International Man of Mystery)
- کارگردان: جی روچ
- سال اکران: 1997
آستین پاورز: مرد بینالمللی رمز و راز، داستان جاسوسی را دنبال میکند، ماموری از دهه 1960 که از یک قالب یخ بیرون آمده تا با دشمن بزرگ خود روبرو شود. فیلمهای هجو جاسوسی پتانسیلهای زیادی برای ایجاد موقعیتهای کمدی دارند. این اثر هم با همین روند پیش رفته و به شکلی بی پروا، جاسوسان فیلمهای مختلف را هدف قرار میدهد. نتیجه نهایی به قدری خندهدار است، که با تکیه بر قدرت تقلید و احمقانه بودنش در میان درخشانترین کمدیهای احمقانهای که تاکنون ساخته شدهاست، قرار میگیرد. دیالوگهای این فیلم بهتنهایی کافی است تا طرفداران را دچار خندههایی باصدای بلند کند. آستین پاورز: مرد بینالمللی رمز و راز، اثری بسیار خوشساخت و جذاب است که شما را سرگرم میکند.
54. فول مانتی (The Full Monty)
- کارگردان: پیتر کاتانیو
- سال اکران: 1997
فول مانتی ممکن است با یک پیشفرض مبهم و پوچ شروع شود، اما توانایی آن در آمیختن شخصیتهای دوستداشتنی، با موقعیتهای کمدی، آن را به یک اثر خوشساخت تبدیل میکند. داستان این فیلم در شفیلد اتفاق میافتد و گروه کوچکی از کارگران کارخانه فولاد را دنبال میکند، که پس از تعطیل شدن کارخانهشان و نیاز به پول، تصمیم میگیرند برای به دست آوردن پول، یک نمایش استریپ برگزار کنند. فیلم در هر جنبه خود، از داستان شخصیتها، تا ایدهپردازی و خلق موقعیتهای کمدی، موفق است. فیلم فول مانتی درحقیقت یک کمدی پر سروصدای انگلیسی است؛ که بین شوخطبعی، تفسیر اجتماعی، طنز سبک و درام گیرا؛ تعادل ایجاد میکند تا خندهدار و درعینحال تاثیرگذار باشد.
53. مردان خوب (The Nice Guys)
- کارگردان: شین بلک
- سال اکران: 2016
مردان خوب یکی از بهترین کمدیهایی است که با محوریت دو رفیق، تا کنون ساخته شدهاست. این اثر شکست تجاری اولیه خود را پشت سر گذاشته و حالا بهعنوان یکی از لذتبخشترین و خندهدارترین فیلمهای دهههای اخیر مورداستقبال قرار میگیرد. این کمدی جنایی داستان یک بازرس خصوصی متعهد و یک خلافکار استخدامشده در لسآنجلس دهه 1970 را روایت میکند، که با یکدیگر متحد میشوند تا پرونده یک دختر گمشده و یک ستاره فیلمهای پورن را بررسی کنند. تحقیقات آنها به زودی فساد سیاسی را هم آشکار میکند. هسته اصلی فیلم مردان خوب از فیلمهای پلیسی قدیمی الهام میگیرد، اما اجرای برخی مضامین و شوخیهای نژادپرستانه، به آن ظرافتی مدرن میبخشد. مردان خوب که با فیلمنامهای درخشان و شیمی فوقالعاده بین رایان گاسلینگ، راسل کرو و حتی انگوری رایس تکمیل شدهاست، یک شاهکار با ژانرهای ترکیبی است، که سزاوار دیده شدن بیشتر است.
52. آرسنیک و تور کهنه (Arsenic and Old Lace)
- کارگردانی فرانک کاپرا
- سال اکران: 1944
آرسنیک و تور کهنه، یک اثر کمدی سیاه است، که در طول دههها، قدرت خنده گرفتن از مخاطب را حفظ کردهاست. این فیلم روی مورتیمر بروستر با بازی کری گرانت تمرکز دارد، که از اینکه خود را عاشق و مشتاق ازدواج میبیند شگفتزده شدهاست. وقتی او به خانه میرود تا خبر ازدواجش را به خانوادهاش بگوید، با جسدی مواجه میشود، کشفی که مورتیمر را وادار میکند تا بیشتر متوجه اعمال ناشایست خانوادهاش شود. کری گرانت در ترکیب خاص فیلم از داستانسرایی دیوانهوار و جذابیت کمیک سیاهی که وقتی میفهمد خانوادهاش قاتلهای زنجیرهای هستند، ظاهر میشود. آرسنیک و تور کهنه با اینکه سال 1944 ساخته شدهاست، همچنان بهعنوان یک کمدی درخشان که عدالت را درباره نمایش جوزف کسلرینگ که براساس آن ساخته شدهاست رعایت میکند، شناخته میشود.
51. ماسک (The Mask)
- کارگردان: راسل چاک
- سال اکران: 1994
بررسی کمدی مدرن سینمایی بدون پرداختن به تاثیر فوقالعادهای که جیم کری نابغه در طول دهه 1990 بر این ژانر گذاشت، دشوار است. این تاثیر نقش شخصیت اصلی فیلم ماسک در سال 1994 بود، که در میان نمادینترین فیلمهای تمام دوران قرار گرفت. ماسک برای به رخ کشیدن کمدی هجو خود، جیم کری را در نقش یک کارمند بانک فروتن و ساده نشان میدهد، که با کشف ماسکی که حاوی روح خدای نورس لوکی است، زندگیاش دچار تحوی بزرگی میشود. زمانی که او تسلیم ماسک میشود، ماجراجویی وحشیانهای رخ میدهد و او به یک شخصیت متفاوت تبدیل میشود، که میل شدیدی برای انجام جنایات خطرناک دارد. فیلم هیجانانگیز و خاص ماسک، جیم کری را در بهترین حالت خود به نمایش میگذارد و در عینحال از کامرون دیاز در نقش مکملی جذاب پردهبرداری میکند. فیلم ماسک یک کمدی کلاسیک واقعی و یکی از فیلمهای جریانساز دهه 90 است.
50. در بروژ (In Bruges)
- کارگردانی مارتین مک. دونا
- سال اکران: 2008
مارتین مک. دونا با توانایی خود در ترکیب کردن کمدی سیاه با درام، در فیلمی مانند بنشیهای اینیشرین که نامزد اسکار شد، اوج هنر خود را در این زمینه به نمایش میگذارد. در این اثر هم او، از ستارههای بزرگ سینما یعنی کالین فارل و برندان گلیسون بهخوبی بهره میبرد. با اینحال، خندهدارترین فیلم این کارگردان و نویسنده بزرگ، هنوز هم اولین فیلم او، در بروژ است. در بروژ یک درام جنایی است، که درباره دو قاتل ایرلندی است، که به شهر خوشمنظره بروژ بلژیک فرستاده میشوند و کارشان را بهطرز وحشتناکی اشتباه انجام میدهند. در جذابیت کمدی سیاه فیلم در بروژ، داستانی غیرقابلپیشبینی از اخلاقیات وجود دارد، که تا حد زیادی درخشندگی فیلم را تضمین میکند. این اثر همچنین با دیالوگهای افسانهای و مملو از کمدی، خشونت گاهبهگاه، و یک اجرای شرورانه فراموشنشدنی و در عینحال خندهدار میدرخشد. در بروژ یک کمدی خندهدار و با ریتم بالا است، که بهعنوان یک داستان متفکرانه از جنایت تعریف میشود.
49. باکره 40 ساله (The 40-Year-Old Virgin)
- کارگردان: جاد اپتاو
- سال اکران: 2005
یکی از آثار سینمای کمدی که نظرات متضادی درباره آن وجود دارد، باکره 40 ساله است. این اثر در عین حال از مشهورترین کمدیهای دهه 2000 است، که استیو کارل را به یک مرد برجسته و بزرگ تبدیل، و همزمان نسل جدیدی از ستارگان کمدی هالیوود را معرفی کردهاست. باکره 40 ساله یک فیلم با ارزش و بسیار خندهدار است، که بر روی یک فروشنده بیدستوپا اما دوستداشتنی تمرکز میکند، که همکارانش متوجه میشوند هرگز وارد یک عاشقانه نشدهاست. پس در حالیکه همکاران او سعی میکنند به او کمک کنند وارد یک رابطه شود، او خود یک رابطه عاشقانه با یک همسایه مغازهدار آغاز میکند. با وجود اینکه این اثر یک کمدی بسیار صریح و بیپرده است، حاوی لحظات خندهدار پرطرفداری مانند صحنه معروف اپیلاسیون است و کیفیت واقعی خود را در ظرافتی که استیو کارل اجرا میکند، مییابد. در زیر سطح شوخیهای شاید صریح، باکره 40 ساله یکی از شگفتانگیزترین فیلمهای کمدی عاشقانه دهه 2000 و نقطه برجسته واقعی سینمای کمدی قرن بیستویکم است.
48. احمق (The Jerk)
- کارگردان: کارل رینر
- سال اکران: 1979
احمق فیلمی است که استیو مارتین را، از یک استندآپ کمدین ساده به یک بازیگر برجسته در کمدیهای هالیوود تبدیل کرد. در احمق استیو مارتین برای اولین بار در نقش اصلی ظاهر شد. داستان این فیلم درباره شخصی بهنام ناوین جانسون با بازی استیو مارتین است، پسرخواندهای از یک خانواده سیاهپوست که در طی یک ماجراجویی به سفری برای کشف خود میرود. ناوین که یکی پس از دیگری دست به ماجراجوییهای عجیب میزند، از فقر به ثروت میرسد و دوباره به فقر باز میگردد، در حالیکه به دنبال عشق خود ماری کیمبل با بازی برنادت پیترز است. فیلم احمق مارتین را در بهترین حالت خود نشان میدهد و ثابت میکند که وقتی صحبت از احمق بودن به میان میآید، هیچ نابغهای بزرگتر از او وجود ندارد.
47. موسیو وردو (Monsieur Verdoux)
- کارگردان: چارلی چاپلین
- سال اکران: 1947
چارلی چاپلین بدونشک نماد تعیینکننده سینما برای کارهای پیشگامانهاش در صنعت نمایش در دوران سینمای صامت است. با این حال، باوجود اینکه این هنرمند چندین شاهکار صامت دارد، او همچنین خالق تعدادی از فیلمهای ناطق تحسینشده در دهههای 30، 40 و 50 است. یکی از دستکمگرفتهشدهترین این آثار، موسیو وردو در سال 1947 است، که درباره یک بانکدار پاریسی است که پس از اخراج، به دنبال بیوههای ثروتمند میافتد و آنها را به خاطر ارثیه باهدف وسیلهای برای تامین معاش خانوادهاش میکشد. تسلط چاپلین در کمدی فیزیکی یکی از محورهای کلیدی فیلم است، اما شوخ طبعی او، بینش کمدیاش نسبت به ارزشهای اجتماعی، و کمدی سیاه جذابش، از دیگر جنبههای موفقیت این فیلم است. درخشندگی موسیو وردو حتی با استانداردهای مدرنش انکارناپذیر است و تفسیر آن درباره اخلاقیات و فرهنگ و تمدن در زمان جنگ، هم بیپرده و هم جذاب است و هم آن را به یکی از کمدیترین فیلمهای تاریخ تبدیل میکند.
46. ماجراجویی کهکشانی (Galaxy Quest)
- کارگردان: دین پاریزو
- سال اکران: 1999
ماجراجویی کهکشانی بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای پیشتازان فضا هرچند غیررسمی شناخته میشود و یکی از کمدیهای هجو دستکمگرفتهشده است، که از طریق نشن دادن ظرافت منبع اصلی خود، تحسین زیادی را به خود جلب میکند. در این فیلم جیسون نسمیت با بازی تیم آلن ستاره سریال علمی تخیلی معروف درجستوجوی کهکشان است، که طرفداران خاص خود را دارد. او و همکاران ستارهاش که با متوقف شدن سریال بیکار شدهاند، در گردهماییها و فروشگاههای اسباببازی مربوط به سریال حاضر میشوند تا وضعیت ناامیدانه خود را تغییر دهند. اما یک نژاد بیگانه به سراغ آنها میآید، زیرا سریال را ازنظر تاریخی اشتباه میداند و از بازیگران برای کمک به آنها برای مبارزه با یک شرور بین کهکشانی دعوت میکند. ماجراجویی کهکشانی با بهرهگیری از فرضیه هیجانانگیز خود، بهعنوان یک کمدی علمی سرگرمکننده که از عناصر اکشن و ماجراجویی هم کمک میگیرد، بسیار جذاب است. این فیلم که توسط بازیگران مکمل استثنایی شامل سیگورنی ویور، آلن ریکمن، سم راکول و تونی شالهوب تکمیل میشود، از چارچوب کمدی خود فراتر میرود و به یک نمایش خیرهکننده و خالص از ماجراجویی علمی تخیلی تبدیل میشود.
45. شبی در اپرا (A Night at the Opera)
- کارگردان: سام وود و ادموند گولدینگ
- سال اکران: 1935
برادران مارکس که در اوایل قرن بیستم یک گروه کمدی موفق بودند، قبل از ظهور فیلمهای ناطق، بزرگترین استعدادهای کمدی هالیوود در دهههای 30 و 40 محسوب میشدند. اولین فیلمهای درخشان این گروه شبی در اپرا است. این فیلم درباره سه برادر است، که به صحنه اپرا نفوذ میکنند تا به خواننده جوان مشتاق، رزا با بازی کیتی کارلایل کمک کنند تا به رویاهایش برسد و در عینحال دشمنانش را از بین ببرد. این فیلم با بازی با کلمات، کمدی فیزیکی و قالب موزیکال، و همچنین سکانیهای استادانهای مانند صحنه معروف اتاق خواب، به یک کمدی کلاسیک تبدیل شدهاست. شبی در اپرا فیلمی است که بسیار شاد است، و به برادران مارکس این امکان را میدهد که جنبهای مهربانانهتر از شخصیتهای آنارشیک خود را نشان دهند.
44. هذرها (Heathers)
- کارگردان: مایکل لمان
- سال اکران: 1989
هذرها که یک فیلم انتقادی است، خوشبینی بسیاری از کمدیهای دهه 80 با محوریت نوجوانان را به نقد میکشد. در این فیلم ورونیکا ساوینر با بازی وینونا رایدر که از گروه نخبه و ظالمی به رهبری سه دختر، که همگی هذر نام دارند، خسته شدهاست، با معشوق شورشی جدیدش جی گروهی تشکیل میدهد تا مدرسه را متحول کند. با اینحال، وقتی نقشه جی دی به یک جنایت تمامعیار تبدیل میشود، همه چیز از کنترل خارج میشود. هدرها که کمدی زیرکانهای از استعارههای دبیرستان دارد، نمایشی جالب از دغدغههای نوجوانان و سلسلهمراتب در محیط مدرسه ارائه میدهد. علیرغم اینکه این فیلم در زمان اکران در باکسآفیس شکست خوردهبود، به یک اثر کالت تبدیل شد که بعدا موردتحسین قرار گرفت. حالا با گذشت بیش از 35 سال از انتشار هذرها، این اثر کمدی هنوز هم به لطف دیالوگهای مبتکرانهاش، تازه و تماشایی است.
43. مرگ استالین (The Death of Stalin)
- کارگردان: آرماندو ایانوچی
- سال اکران: 2017
مرگ استالین یک کمدی در ژانر جنایی است، که بهمعنای واقعی کلمه به حقش نرسیدهاست. این فیلم با سیاست و قدرت بازی میکند و روایتش در فضای تاریخی اتحاد جماهیر شوروی بلافاصله پس از مرگ استالین، جریان دارد. مرگ استالین یک شاهکار کمدی مدرن است، که تمرکز آن بر زیردستان دیکتاتوری ظالم است، که هر یک از آنها برای جانشینی استالین بهعنوان رهبر بعدی شوروی تلاش میکنند و نقشه میکشند، درحالیکه باید در یک جبهه متحد قرار بگیرند، زیرا ملت بهطور تشریفاتی سوگوار استالین هستند. مرگ استالین با استفاده از قدرت کمدی خود، در تشریح قدرت سیاسی و افرادی که هوس آن را دارند، عالی عمل میکند. این فیلم با حضور بازیگرانی مانند استیو بوشمی، پدی کانسیداین، سایمون راسل بیل، روپرت فرند و جفری تامبر، علاوهبر تیم بازیگری از فیلمنامه بیپرده و صریح خود بهره میبرد.
42. خیلی بد (Superbad)
- کارگردان: گرگ موتولا
- سال اکران: 2007
خیلی بد فیلمی درباره سه پسر دبیرستانی است که برای شرکت در یک مهمانی و ارتباط با دخترانی که دوست دارند، تلاش میکنند. این اثر پس از اکران به یک کمدی کلاسیک مدرن نوجوانان با ترکیبی از خشم ناخوشایند نوجوانان و طنز بیپرده تبدیل شدهاست. خیلی بد بر روی ست با بازی جونا هیل، اوان با بازی مایکل سرا و فوگل با بازی کریستوفر مینتز پلاس متمرکز است، سه نفر از جوانان نامحبوب دبیرستان، که برای شرکت در یک مهمانی دانشجویی تلاش میکنند تا بهطور غیرقانونی مشروبات الکلی تهیه کنند. خیلی بد یک ماجراجویی جسورانه از شور و هیجان نوجوانانه و پر هرجومرج است، که در عینحال که نهیلیستی است، بهطرز جالبی به قلب مخاطب نفوذ میکند. خیلی بد هم بهعنوان یک کمدی پرانرژی و هم بهعنوان یک مراقبه جدی درباره دوستی، ارزش تماشا دارد. ست روگن و اوان گلدبرگ نویسندگان فیلم، این اثر را براساس تجربیات خود در دوران نوجوانی در ونکوور در اواخر دهه 1990 خلق کردهاند. خیلی بد با کمک بازیگران مکمل درخشان خود، بیشازپیش میدرخشد.
41. شان میمیرد (Shaun of the Dead)
- کارگردان: ادگار رایت
- سال اکران: 2004
اولین فیلم از سهگانه کورنتوی معروف ادگار رایت، یعنی شان میمیرد، یک کلاسیک مدرن واقعی از سینمای کمدی و همچنین اشارهای درخشان به تاریخ سینمای ترسناک زامبیمحور است. داستان یک دستیار فروش بیهدف بهنام شان با بازی سایمون پگ را دنبال میکند، که وقتی مردهها برمی خیزند، زندگی یکنواختش معنای تازهای پیدا میکند. شان که از نجات مادرش و رابطه ناموفق خود ناامید شدهاست، با هم خانه تنبل خود راهی میشود تا با آخرالزمان زامبیها روبرو شود. ادگار رایت در این فیلم با استفاده از سبک و برند خود، سایمون پگ و نیک فراست را در بهترین عملکرد کمدی خود نشان میدهد. این فیلم به یکی از کمدیهای ترسناک بزرگ تبدیل شدهاست، که تماشای آن تجربه لذت بردن از یک سینمای متفاوت است. این فیلم همچنین بهعنوان موفقیت بزرگی برای رایت پس از سریال پرطرفدارش فاصله عمل کرد، اما شان میمیرد با ژانر آمریکایی خاص خود یعنی ژانر ترسناک زامبیمحور، باعث شد این هنرمند به مخاطب بینالمللی شناسانده شود.
40. محیط اداره (Office Space)
- کارگردان: مایک جاج
- سال اکران: 1999
محیط اداره اثر مایک جاج درباره فرهنگ مشقتبار محیظهای کار مدرن است. این فیلم مهندس نرمافزار پیتر گیبونز با بازی ران لیوینگستون را دنبال میکند، که از شغل خود در یک شرکت فناوری بیروح بیزار است. پیتر که از رئیس سواستفادهگر و روال خستهکننده زندگی در اتاقک محل کار خود ناامید شدهاست، با همکارانش نقشه میکشند تا از رئیس خود انتقام بگیرند. داستان درواقع به خشم ابرازنشده و دیوانهواری اشاره دارد، که کسالت یکنواخت چنین مشاغلی میتواند به بسیاری از کارمندان منتقل کند. این فیلم با اجرای خندهدار همه بازیگران و کارگردانی درست مایک جاج، به هدفش که کمدی انتقادی است دست پیدا میکند. تفسیر محیط اداره درباره محل کار مدرن، این اثر را به یک کمدی کلاسیک کالت تبدیل کردهاست، که فرهنگ پاپ را تحتتاثیر قرار دادهاست.
39. سلاح عریان: پروندههای جوخه پلیس (The Naked Gun: From the Files of Police Squad)
- کارگردان: دیوید زاکر
- سال اکران: 1988
سلاح عریان: پروندههای جوخه پلیس یک نمونه از سینمای کمدی ناب و قدرتمند است. این فیلم هجو با بازی محشر لسلی نیلسن در عینحال که فیلمهای پلیسی را نقد میکند، ادامهای برای سریال کوتاه جوخه پلیس محصول سال ۱۹۸۲ محسوب میشود. این اثر بر روی یک پلیس ناتوان در نیویورک تمرکز میکند، که رقابتش با یک جنایتکار بدنام زمانی که متوجه میشود او در حال برنامهریزی برای ترور ملکه انگلیس است، شکل تازهای به خود میگیرد. با توجه به اینکه نیلسن و بسیاری از تیم خلاق پشت صحنه فیلم کار خود را عالی انجام میدهند، سلاح عریان: پروندههای جوخه پلیس یک کمدی بدونعیبونقص است. این اثر با دقت و ظرافت بالایی ساخته شدهاست و مخاطب را با کمک طنز ناب و شوخطبعی ساده خود به خنده وامیدارد. این فیلم منحصربهفرد بهعنوان یکی از جذابترین فیلمهای کمدی تاریخ سینما شناخته میشود.
38. تهیهکنندگان (The Producers)
- کارگردان: مل بروکس
- سال اکران: 1967
تهیهکنندگان یک شاهکار از مل بروکس است، که بر روی حساسیتهای جامعه مانور میدهد. این فیلم درباره یک تهیهکننده در تئاتر برادوی و حسابدار ترسوی او است، که در حالیکه نقشهای برای ثروتمند شدن از راه کلاهبرداری طراحی میکنند، به نابودی کشیده میشوند. این دو شخصیت با نامهای مکس و لئو با فرض این موضوع که میتوانند مردم را به سرمایهگذاری در نمایشنامه ای وادار کنند که با شکست مواجه میشود و میتوانند پول باقیمانده را برای خود بردارند، تئاتر بهار برای هیتلر را راهاندازی میکنند. تهیهکنندگان پس از اکران نقدهای متفاوتی دریافت کرد، بهطوری که بسیاری از منتقدان روایت آن را ناشی از بیسلیقگی میدانستند چراکه، درباره دو یهودی بود که تلاش میکردند از هیتلر سود ببرند. با اینحال، با گذر از اکران اولیه، این فیلم بهلطف به نقد کشیدن صنعت سرگرمی و تمایلش به بررسی موضوعات بحثبرانگیز که آن را به یک کلاسیک جاودانه تبدیل کردهاست، بهعنوان یک موفقیت ماندگار موردتجلیل قرار گرفت.
37. پلیس خفن (Hot Fuzz)
- کارگردان: ادگار رایت
- سال اکران: 2007
اولین و بهترین فیلم سهگانه تحسینشده ادگار رایت، یعنی پلیس خفن، ترکیبی از ژانرها است که البته در کمدی میدرخشد. این فیلم درباره یک افسر نخبه پلیس لندن بهنام نیکلاس آنجل با بازی سایمون پگ است، که به دلیل حسادت همکارانش به یک شهر کوچک منتقل میشود. هنگامیکه یک سری قتلهای خشونتآمیز در این شهر رخ میدهد، آنجل و شریکش دنی باترمن با بازی نیک فراست شروع به تحقیق درباره معمای عجیب قتلها میکنند. فیلمنامه پلیس خفن، مانند اجرای بازیگران، بهطور مداوم خندهدار است، اما چیزی که واقعا این اثر را بهعنوان یک فیلم کمدی متمایز میکند، موقعیتهای طنز بصری آن است. ادگار رایت وقتی صحبت از طنز بصری به میان میآید، در میان نسل خود بینظیر است، چه از نظر کاتهای فوقالعاده و حرکات دوربین پویا و چه از نظر ایجاد موقعیتهای کمدی مانند سکانسی که نیک فراست که از روی حصار میگذرد. او با فیلم پلیس خفن که شاهکار کمدی مدرن است، در بهترین حالت خود قرار میگیرد.
36. زندگی برایان (Life of Brian)
- کارگردان: تری جونز
- سال اکران: 1979
در طول تاریخ سینما، هیچ گروه کمدی به اندازه مانتی پایتون بازخوردهای متفاوتی دریافت نکردهاست. زندگی برایان بیشاز هر فیلم دیگری که این گروه کمدی تخیلی را نشان میدهد، حرفهای تازهای برای گفتن دارد. داستان این فیلم حولمحور برایان با بازی گراهام چپمن میچرخد، مردی که در همان شب تولد عیسی مسیح به دنیا آمده و اغلب با مسیح اشتباه گرفته میشود، حتی زمانی که او ناخواسته وارد یک گروه انقلابی علیه رومیان میشود. فیلم زندگی برایان یک طنز بسیار خوب و منتقد رویدادهای مذهبی است، که مملو از ارجاعاتی خاص به مسیحیت، سیاست، تاریخ و حتی ادبیات کلاسیک است. زندگی برایان پر از لحظاتی است که شما را خندانده و درعینحال شما را به فکر فرو میبرد. زندگی برایان به همان اندازه که نمادین است، بهطرز جذابی خندهدار است.
35. لبوفسکی بزرگ (The Big Lebowski)
- کارگردان: جوئل کوئن و اتان کوئن
- سال اکران: 1998
لبوفسکی بزرگ یکی از محبوبترین دستاوردهای برادران کوئن است، که عناصر کمدی عجیبوغریب را با ژانر نوآر ترکیب کرده، تا یک معمای جذاب و در عینحال پوچ را به نمایش بگذارد. این اثر همچنین یک کلاسیک مدرن منحصربهفرد و بسیار خندهدار است. این فیلم درباره جفری لبوفسکی با بازی جف بریجز است، که یک مرد تنبل و بیکار است که تمام وقتش صرف بولینگ بازی کردن و موسیقی گوش دادن میشود. در عینحال این شخصیت با یک میلیونر بهنام جفری لبوفسکی اشتباه گرفتهشده و به همین دلیل درگیر یک توطئه و جنایت بزرگ میشود. لبوفسکی بزرگ یک اثر کاملا سورئال، خندهدار، احمقانه و قابللمس است که به یک کلاسیک کالت تبدیل شدهاست. این فیلم همچنین با بازیهای مکمل فراموشنشدنی از جمله جان گودمن، استیو بوشمی و جان تورتورو، یک شاهکار کمدی است و بسیاری آن را در زمره بهترین فیلمهای کمدی تاریخ میدانند.
34. عصر جدید (Modern Times)
- کارگردان: چارلی چاپلین
- سال اکران: 1936
استاد سینمای صامت، چارلی چاپلین، بسیاری از اولین شاهکارهای سینما را ساختهاست. در این میان به نظر میرسد عصر جدید یکی از بهترین فیلمهای صامت تاریخ سینما است. این فیلم که آخرین اجرای چاپلین در نقش شخصیت نمادین ولگرد او است، درباره یک کارگر اخراجی کارخانه است، که در تلاش است تا خود را با پیشرفتهای صنعتی آمریکای در حال تکامل، وفق دهد. او که با یک زن جوان یتیم و بیخانمان دوست میشود، تلاش دارد تا جایگاه خود را در دنیای عصر جدید پیدا کند. جالب است بدانید در آن زمان تصمیم چاپلین برای ساختن فیلم عصر جدید به یک تصویر صامت، در زمانیکه صنعت فیلم از فیلمهای ناطق استقبال کردهبود، با انتقادات شدیدی مواجه شد. با نگاهی به گذشته، این استعاره کاملی است از آنچه فیلم درباره آن صحبت میکند. کارگری فروتن در دنیایی مکانیکی گم شدهاست، که در آن پیشرفت همهچیز است. عصر جدید تلفیقی استادانه از کمدی فیزیکی و مضامین متفکرانه است، که نقد اجتماعی آن با گذشت زمان بیشتر قابللمس است.
33. هواپیماها، قطارها و اتومبیلها (Planes, Trains and Automobiles)
- کارگردان: جان هیوز
- سال اکران: 1987
هواپیماها، قطارها و اتومبیلها، یکی از بهترین کمدیهای جادهای بسیار جذاب است که در آن، ستارههایی مانند استیو مارتین و جون کندی در اوج قدرت خود میدرخشند. این اثر با شیمی عالی بین بازیگران بهعنوان همراهانی که هم را تکمیل کرده و در عینحال همیشه در حال نزاع هستند، کیفیت خود را به رخ میکشد. داستان این فیلم با نزدیک شدن به روز شکرگزاری شروع میشود. نیل پیج با بازی استیو مارتین یک مدیر تبلیغاتی سختگیر، ناامید و بیانگیزه است، که قرار است برای روز شکرگذاری به کنار خانوادهاش در شیکاگو بازگردد، اما وقتی هوای نامساعد باعث میشود پروازش لغو شود، مجبور میشود با دل گریفیث با بازی جون کندی شاد و بیخیال به دل جاده بزند. این فیلم که با پویایی زوجی عجیبوغریب رونق میگیرد، در ایجاد تضاد بین این دو شخصیت بسیار متفاوت، عالی عمل میکند. با اینحال، در پایان فیلم، بیشتر مخاطبان مجذوب دوستی پیچیده و خندهدار و در عینحال صمیمانه این دو مرد میشوند. بازیهای خیرهکننده مارتین و کندی جایگاهی را برای این اثر در میان محبوبترین فیلمهای سفر جادهای به ارمغان آوردهاست.
32. قاپزنی (Snatch)
- کارگردان: گای ریچی
- سال اکران: 2000
قاپزنی یک کمدی جنایی کلاسیک اثر کارگردان بزرگ گای ریچی است، که بهعنوان یکی از منحصربهفردترین و جذابترین فیلمهایی که این ژانر در دهههای اخیر تولید کردهاست، شناخته میشود. این اثر سینمایی جذاب درباره انواع کلاهبردارانی است، که در گروههای جنایتکاران لندن فعالیت میکنند. در حقیقت روایت این فیلم از زبان مردی است، که در یک باند مافیایی فعالیت میکند و برای خریدن یک کاروان از چند مرد خانهبهدوش، وارد یک ماجراجویی خطرناک اما خندهدار میشود. قاپزنی دستاوردی در سبک گای ریچی است، که پر از ظرافت، شخصیتپردازی درست و دیالوگهای خوب است. توطئههای فیلم با دقت در همتنیده شده و با کمدی سیاه و شوخطبعی صریح و بیپرده خود، به شاهکاری از هرجومرج تبدیل شدهاست.
31. گوینده: افسانه ران برگندی (Anchorman: The Legend of Ron Burgundy)
- کارگردان: آدام مک. کی
- سال اکران: 2004
ویل فرل در طول زندگی حرفهای خود نقش شخصیتهای نمادین بسیاری را ایفا کرده است، اما هیچیک نمیتوانند از ران برگندی، مجری اخبار دهه ۷۰ پرانرژی در فیلم گوینده: افسانه ران برگندی برتری بگیرند. این فیلم درباره ران برگندی است، که با همکارانش رقابت میکند، رابطه پیچیدهاش با همکار زنش را مدیریت میکند و در نهایت خود را در نبردی برای موفق شدن در حرفهاش میبیند. گروهی از بازیگران کمدی مانند کریستینا اپل. گیت، پاول راد، دیوید کوچنر و استیو کارل هم در این فیلم میدرخشند. با اینحال، بدونشک این ویل فرل است، که با بازی استادانه خود بهعنوان یک ستاره فریبنده عمل کرده و در عینحال یکی از نمادینترین شخصیتهای سینمای آمریکایی را به نمایش میگذارد.
30. این اسپینال تپ است (This is Spinal Tap)
- کارگردان: راب رینر
- سال اکران: 1984
این اسپینال تپ است، یکی از بهترین و تاثیرگذارترین شبهمستندهای کمدی است، که تا کنون ساخته شدهاست. این اثر زیبا درباره گروه بریتانیایی راک بهنام اسپینال تپ است. در این فیلم کریستوفر گست، مایکل مک. کین و هری شیرر بهعنوان اعضای گروه بازی میکنند. این اسپینال تپ است تور بازگشت آمریکایی اسپینال تپ و اتفاقات و ماجراهای بسیاری را دنبال میکند. فیلمساز این اثر یعنی راب رینر این تور را مستند و با اعضای گروه مصاحبه میکنند. این اسپینال تپ است، حجم باورنکردنی از جوکهای خندهدار، لحظات خاص موسیقی و کاراکترها را در زمان 82 دقیقهای اجرای خود گنجاندهاست. این فیلم که صنعت موسیقی و فرهنگ افراد مشهور را به نقد میکشد، حاوی لحظات خندهدار فراموشنشدنی است و بهعنوان یکی از خندهدارترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود.
29. روز موشخرما (Groundhog Day)
- کارگردان: هارولد ریمیس
- سال اکران: 1993
روز موشخرما یک فیلم کلاسیک برجسته آمریکایی است، که بیل موری را در نقش فیل کانرز، یک هواشناس بدبین نشان میدهد. وقتی بیل به همراه همکارانش به سفری میرود روز سالانه گرندهاگ یا همان روز موشخرما را پوشش خبری دهد، در یک حلقه زمانی گیر میکند. در این حلقه زمانی فیل محکوم است بارها و بارها در همان روز زندگی کند، تا سرانجام به یک تحول بزرگ دست پیدا کند. قبل از اینکه سرانجام او در این مسیر پیروز میشود، همهچیز را از ناامیدی گرفته تا پذیرش و شادی تجربه میکند. روز موش خرما با فیلمنامهای هوشمندانه و اجراهایی قدرتمند، که توانایی ساخت کمدی تیم سازنده را به نمایش میگذارد، نهتنها بهعنوان یک اثر نبوغآمیز کمدی شناخته میشود، بلکه بهعنوان یک روایت قدرتمند برای کشف خود هم تماشایی است. این فیلم بیش از سه دهه است که بهعنوان یک کمدی مهیج و پیروز که از نسلها فراتر رفته و دهها میلیون طرفدار را با نمایش درست و بیتکلف خود جذب کرده دوام آوردهاست.
28. بیسرنخ (Clueless)
- کارگردان: ایمی هکرلینگ
- سال اکران: 1995
بیسرنخ یکی از تعیینکنندهترین فیلمهای دهه 1990 است، که از امای جین آستن بهعنوان پایهای استفاده کرده و داستان معروف این نویسنده بزرگ را به زرقوبرق بورلی هیلز منتقل میکند. در این اثر زیبا آلیشیا سیلورستون در نقش شر هاروویتز، یک دختر اجتماعی و سطحی ثروتمند که در دبیرستانش معروف است، بازی میکند. هنگامیکه تلاشهای این دختر جوان برای کمک به یک دانشآموز جدید باهدف محبوب شدن، موفقیتآمیز است، شر متوجه میشود که دیدگاه او نسبت به زندگی چقدر اشتباه بودهاست و در طول مسیر عاشق میشود. بیسرنخ شما را به دهه 90 میبرد و از مد، ارزشهای اجتماعی و علایق نوجوانان این دهه صحبت میکند. بیسرنخ با اجرای بینقص آلیسیا سیلورستون و تمرکز دقیق کارگردان ایمی هکرلینگ، سرشار از نمادهای پاپ است. این فیلم بسیار پرانرژی، لطیف و خندهدار است. در حقیقت بیسرنخ یکی از بهترین کمدیهای دوران نوجوانی در تمام تاریخ سینما است.
27. خنگ و خنگتر (Dumb and Dumber)
- کارگردان: پیتر فارلی
- سال اکران: 1994
در فیلم خنگ و خنگتر جیم کری و جف دانیلز که دو بازیگر کمدی بزرگ هستند، یکی از نمادینترین بازیهای فیلمهای کمدی را به نمایش میگذارند. این دو در فیلم خنگ و خنگتر نقش لوید کریسمس و هری دان، دو دوست خوشقلب اما کمهوش را بازی میکنند، که وارد یک ماجراجویی دور از ذهن میشوند. هنگامیکه این دو نفر مقدار زیادی پول را در لیموزینی کشف میکنند، سعی میکنند آن را به زنی که آن را جا گذاشتهاست برگردانند، غافل از این که این بخشی از یک معامله بین خلافکارها است. با وجود گانگسترها و افسران پلیس که در تعقیب این زوج حواسپرت هستند، خنگ و خنگتر فرصتهای زیادی برای خنداندن مخاطب پیدا میکند. البته بدونشک در بعضی بخشهای فیلم، خنگ و خنگتر بیشازحد خام است و شوخیها همیشه آنطور که میتوانستند به خوبی منتقل نمیشوند، اما وقتی کار میکند، مخاطب را غرق خنده و انرژی میکند.
26. مرخصی فریس بولر (Ferris Bueller’s Day Off)
- کارگردان: جان هیوز
- سال اکران: 1986
یکی دیگر از کمدیهای کلاسیکی که جان هیوز ساختهاست، مرخصی فریس بولر نام دارد، نمایشی سرگرمکننده و سبک از اشتباهات غیرعمد و سرکوبناپذیر جوانی. داستان این فیلم درباره فریس بولر با بازی متیو برودریک، یک پسر دبیرستانی کاریزماتیک است، که تصمیم میگیرد مدرسه را رها کند و روز خود را در شیکاگو با معشوق و بهترین دوستش بگذراند. در حالیکه این دوستان وارد یک ماجراجویی وحشیانه میشوند، یکی از مسئولان کینهتوز مدرسهشان بسیار تلاش میکند تا آنها را به دردسر بیندازد. این فیلم که یکی از محبوبترین کمدیهای دهه 1980 است، در کنار اجرای نشاط آور برودریک و داستانی شاد، از تجربیات دبیرستانی جان هیوز الهام گرفته شدهاست. این فیلم با به تصویر کشیدن هیجانات دوران جوانی، فراری رویایی و پر از ماجرا را به بینندگان جوانتر نشان میدهد و در عینحال بهعنوان یک نوستالژی برای کسانی که با لبخند به سالهای نوجوانی و جوانی خود نگاه میکنند، عمل میکند.
25. فارغالتحصیل (The Graduate)
- کارگردان: مایک نیکولز
- سال اکران: 1967
فارغالتحصیل داستان مرد جوانی بهنام بنجامین براداک با بازی داستین هافمن است، که ترکیبی عجیب و درعینحال نمادین از درام عاشقانه، هیجانات جوانی و کمدی است. این اثر از زمان اکرانش در سال 1967 یک فیلم مهم و قابللمس بودهاست. این فیلم بر بنجامین براداک فارغالتحصیل دانشگاهی تمرکز دارد که سرخورده است و پس از بازگشت به خانه، با خانم رابینسون با بازی آن بنکرافت، همسر شریک تجاری پدرش وارد رابطه میشود. وقتی بنجامین عاشق دختر خانم رابینسون، الین با بازی کاترین راس میشود، ماجرا بسیار پیچیدهتر میشود. نقش اصلی این فیلم با بازی عالی داستین هافمن، سرشار از اشتیاقی بیهدف برای استقلال و همچنین تجسم احساسات بسیاری از بینندگان جوان در دهه 60 است. با اینحال، این اجرای مسحورکننده، پیچیده و غمانگیز آن بنکرافت است که در فیلم برجسته میشود. فیلمبرداری، موسیقی متن، مضامینی مانند تضادهای میاننسلی، و جستجوی هویت، فارغالتحصیل را به یک کلاسیک مدرن در هالیوود تبدیل کردهاست. با اینحال، چیزی که شاید درباره فیلم تاثیرگذارتر باشد، این است که چگونه افراد مختلف از قشرهای متفاوت جامعه را، بهطرق مختلف تحتتاثیر قرار میدهد، و تضمین میکند که بیشاز 50 سال پس از اکران همچنان جذاب و تماشایی باشد.
24. بزرگ کردن آریزونا (Raising Arizona)
- کارگردان: جوئل کوئن و ایتن کوئن
- سال اکران: 1987
بزرگ کردن آریزونا دومین فیلمی است، که برادران کوئن ساختهاند. پس از اینکه توجهات به فیلم هیجان انگیز نئو نوآر دهشتزده جلب شد، تمایل این دو نفر برای ترکیب ژانرها، با ساخت فیلم بزرگ کردن آریزونا به نتیجه رسید. این اثر عجیبوغریب و درعینحال کاملا گیرا، آمیزه ای از جنایت، کمدی دیوانهوار و پوچی محض است، که داستانی عاشقانه بین یک کلاهبردار سابق و یک پلیس زن را دنبال میکند. وقتی این دو شخصیت متوجه میشوند که قادر به بچهدار شدن نیستند، یکی از پنج قلوهای یک میلیونر را میربایند و متوجه میشوند که در تلاش برای فرار از پیامدهای این تصمیم هستند. نیکلاس کیج در نقش اصلی میدرخشد، در حالیکه هالی هانتر عجیبوغریب پرشور او را کامل میکند. بزرگ کردن آریزونا که با خلاقیت ناب، داستان دیوانهکننده و برند برادران کوئن از سبک سورئال و غیرمنتظره بهره میبرد، شخصیتهای خاص و تصمیمات خلاقانه جسورانهاش را به رخ میکشد، تا یکی از خندهدارترین فیلمهای دهه 1980 باشد.
23. سفر به امریکا (Coming to America)
- کارگردان: جان لندیس
- سال اکران: 1988
اسطورههای کمدی ادی مورفی و جان لندیس برای ساخت فیلم سفر به امریکا دوباره به هم پیوستند. این اثر درباره شاهزاده آکیم با بازی ادی مورفی است، که وارث تاجوتخت کشور خیالی آفریقایی زاموندا است، که به همراه بهترین دوست و خدمتکارش سمی با بازی آرسنیو هال به آمریکا سفر میکند. در ادامه عشق واقعی و ماجراجویی این دو در ناحیهای از نیویورک بهنمایش درمیآید و سعی میکنند در حالیکه بهدنبال یک عروس مناسب برای شاهزاده هستند، با مردم محلی معاشرت کنند. در طول مسیر، این دو دوست با طیف گستردهای از شخصیتهای رنگارنگ مواجه میشوند، از یک آرایشگر که خیلی تند صحبت میکند تا یک خواننده بااحساس. مورفی بهطور مداوم در این فیلم مخاطب را به خنده میاندازد و شخصیت خود را با ترکیب مناسبی از جذابیت، طنز و معصومیت آغشته میکند. سفر به امریکا ترکیبی از عاشقانه و کمدی است، که در میان سرگرمکنندهترین آثار لندیس و بهترین فیلمهای ادی مورفی قرار میگیرد.
22. بورات (Borat)
- کارگردان: لری چارلز
- سال اکران: 2006
ساشا بارون کوهن یک هنرمند هزارچهره است و در طول دوران حرفهای، خود بین دهها شخصیت خندهدار تغییرشکل دادهاست. با اینحال، نمادینترین اثر این هنرمند، شخصیت بورات ساگدیف، روزنامهنگار قزاقستانی است، که برای ساخت مستندی به آمریکا سفر میکند. بورات در تعامل با آمریکاییها، تعصبات ملی را از طریق رفتار ظالمانهاش افشا کرده و بهنوعی با همه درگیر میشود. این اثر که نام کاملش بورات: یادگیریهای فرهنگی آمریکا برای انجام منفعت ملت پرشکوه قزاقستان است، هدف جنجالهای زیادی قرار گرفت. این فیلم بهلطف تواناییهای بداههپردازی باورنکردنی کوهن، رویکرد جسورانه او و حساسیتهایش نسبت به عناصر فرهنگ آمریکایی میدرخشد. این فیلم زمینهای را برای ژانر کمدی ایجاد کرد، که همچنان بر سینما و تلویزیون امروزی اثر میگذارد.
21. دستنیافتنیها (The Intouchables)
- کارگردان: اولیویه ناکاش و اریک تولدانو
- سال اکران: 2011
دستیافتنیها یک فیلم کمدی با سوژهای عمیق و انسانی است. این اثر داستانی لذتبخش از یک دوستی واقعی روایت میکند، که از ابتدا تا انتها مانند یک آغوش گرم مخاطب را به خود جذب میکند. این فیلم درباره مردی تنها و ثروتمند بهنام فیلیپ با بازی فرانسوا کلوزه است، که در اثر تصادف با پاراگلایدر از گردن به پایین فلج شدهاست. ازطرفی دریس با بازی عمر سی، یک مجرم سابق است که بهتازگی آزاد شدهاست و بهعنوان پرستار یا مراقب فیلیپ، استخدام میشود. منتقدان نسبت به فیلم دستنیافتنیها منصفانه رفتار نکرده و حتی در مراسم جوایز اسکار آن را نادیده گرفتند و دلیل آنها هم فقدان انگیزه یا نیروی محرکه روایی بود که آن را بهعنوان یک ضعف بزرگ نام بردند. با اینوجود مخاطبان در سراسر جهان، واکنش خیلی خوبی به فیلم نشان دادند. دستنیافتنیها داستانی جذاب دارد، که با شیمی خوب بین کلوزه و سی تقویت شدهاست. این اثر یک سرود دوستی تاثیرگذار است، که در ارائه لحظات خندهدار هم کوتاهی نمیکند. دستنیافتنیها بدونشک به یکی از ارزشمندترین و تاثیرگذارترین کمدیهای تاریخ سینما تبدیل شده، که با گذشت زمان ذرهای از جذابیت آن کم نشدهاست.
20. جویندگان طلا (The Gold Rush)
- کارگردان: چارلی چاپلین
- سال اکران: 1925
جویندگان طلا بهعنوان اثری درخشان از چارلی چاپلین بهعنوان نویسنده، کارگردان و ستاره سینما، یک کمدی کلاسیک جاودانه و یکی از بهترین نمایشهای ولگرد کوچک نمادین چاپلین است. این فیلم صامت یک مرد تنها را دنبال میکند که در جریان تب کشف طلا در دهه 1890 به سمت کلوندایک میرود. باوجود اینکه او در طول مسیر دچار مشکل میشود، سرانجام به شهر معدن میرسد و در آنجا عاشق یک دختر رقاص میشود. همانطور که اغلب درباره چاپلین اتفاق افتادهاست، طنز بینظیر او با داستانسرایی بصری ماهرانه و در عینحال قدرتمند از نظر احساسی و شخصیتهای جذاب ترکیب شده، تا کمدی رمانتیک ملموسی را خلق کند، که به یک اندازه شیرین و خندهدار است. جویندگان طلا بهعنوان اثری دوستداشتنی و ماندگار از چاپلین، شگفتانگیزترین حالت این هنرمند را ثبت کرده و تقریبا 100 سال است که بهعنوان یک فیلم کمدی برجسته میدرخشد.
19. وقتی هری سالی را دید (When Harry Met Sally)
- کارگردان: راب رینر
- سال اکران: 1989
نمیتوان انکار کرد که مجموعه آثار راب راینر در دهههای 80 و 90، چقدر باشکوه بودهاست. وقتی هری سالی را دید، همگی در خانواده، گلولهها بر فراز برادوی، گرگ وال استریت، قهرمان کوچک، رنگهای بنیادین، شوک و ترس، رئیسجمهور آمریکا، اد تیوی، مامانو از قطار بنداز پایین، بیخواب در سیاتل، اولین باشگاه همسران، آجیل مخلوط، دیکی رابرتس، زمان سگ دیوانه و داستان ما از جمله آثار این هنرمند بزرگ است. با اینحال، بدونشک بهترین دستاورد این هنرمند، کارگردانی فیلم وقتی هری سالی را دید محصول سال 1989 محسوب میشود. این اثر یک کمدی رمانتیک استادانه است، که هم از نظر خندهدار بودن و هم از نظر پرداخت جذاب، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در این فیلم هری با بازی بیلی کریستال و سالی با بازی مگ رایان بعد از اولین ملاقاتشان در یک برخورد تصادفی، بهطور باز هم تصادفی دوباره پنج سال بعد هم را ملاقات میکنند و سپس دوباره پنج سال بعد از آن هم را میبینند. در این زمان دوستی آنها محکمتر شده و آنها مجبور میشوند تا با احساسات عاشقانه خود مقابله کنند. کارگردانی راب رینر همواره عاری از مبالغه و ماهرانه است و در درجه اول به بازیگران و رابطه اجازه میدهد در مرکزتوجه قرار گیرند. شیمی عالی بین دو شخصیت اصلی فیلم، اثری پاکنشدنی در ژانر کمدی عاشقانه بر جای گذاشتهاست.
18. سوپ اردک (Duck Soup)
- کارگردان: لئو مک. کری
- سال اکران: 1933
برادران مارکس پیشگامان واقعی کمدی مدرن بودند و در آغاز دوران ناطق، تاثیر زیادی بر سینما گذاشتند. سوپ اردک در سال 1933 ساخته و به بهترین اثر آنها تبدیل شد. این اثر طنزی درخشان از سیاست و جنگ است. سوپ اردک درباره مردی با بازی گروچو مارکس است، که دیکتاتور کشور کوچکی میشود که در تنگنای مالی قرار دارد. طنز پویا، کمدی فیزیکی جنونآمیز، و روحیه هرجومرج طلب برادران مارکس، در این فیلم بهخوبی قابلتشخیص است. فیلم سوپ اردک شاهدی بر نبوغ کمدی گروه سازنده است، اما همچنین بینش سیاسی و تاثیر سوژه آن، که تاریخ انقضا ندارد، درخشان و ماندگار باقی ماندهاست.
17. در یک شب اتفاق افتاد (It Happened One Night)
- کارگردان: فرانک کاپرا
- سال اکران: 1934
یکی از بهترین کمدیهای اسکروبالی دهه 1930 یا هر دهه در این زمینه، فیلم در یک شب اتفاق افتاد است. داستان این فیلم درباره شخصی است، که عشق واقعی را در غیرمحتملترین شرایط ممکن پیدا میکند. در این داستان الی اندروز با بازی کلودت کولبر که از پدرش فرار میکند تا با مردی که او را قبول ندارد ازدواج کند، با پیتر وارن با بازی کلارک گیبل روزنامه نگاری روبرو میشود، که داستان او را فرصتی برای به دست آوردن یک جایزه مهم میبیند. وقتی این دو نفر با هم همسفر میشوند، علیرغم موقعیتهای اجتماعی متفاوتشان، متوجه میشوند که عاشق هم شدهاند. علیرغم اینکه کمپانی فیلمسازی کلمبیا پیکچرز درباره موفقیت این ایده تردید داشت، در یک شب اتفاق افتاد تحسین منتقدان را بهدست آورد و بهسرعت مورداستقبال تماشاگران قرار گرفت. این اثر حتی تبدیل به اولین فیلمی شد، که جوایز اسکار را به خود اختصاص داد. در یک شب اتفاق افتاد که شیمی عالی بین دو بازیگر اصلی را به رخ میکشد، اکنون بهعنوان یکی از شاهکارهای اصلی فیلمشناسی کارگردانش فرانک کاپرا و همچنین یکی از بهترین کمدیها و فیلمهای عاشقانه تاریخ سینما مورداحترام است.
16. آنی هال (Annie Hall)
- کارگردان: وودی آلن
- سال اکران: 1977
نزدیک به 50 سال پس از انتشار، آنی هال همچنان بهعنوان شاهکار بیبدیل نویسنده، کارگردان و ستاره سینما وودی آلن باقی ماندهاست. این فیلم کمدین روانرنجور نیویورکی آلوی با بازی وودی آلن را دنبال میکند، که عاشق یک خواننده پرشور و عجیبوغریب، آنی هال با بازی دایان کیتون میشود. این فیلم با بررسی روابط این زوج در طول چندین سال، به موضوعاتی مانند عشق، تعهد و کشمکشهایی میپردازد، که در هر رابطهای وجود دارد. آنی هال بهدلیل رویکرد نوآورانه خود در داستانگویی که شامل استفاده از فلاشبک، شکستن دیوار چهارم و سکانسهای سورئال است، شناخته شدهاست. با اینحال، علاوهبر تفسیری متفکرانه درباره عشق، آنی هال صحنههای خندهدار زیادی هم در خود دارد. این اثر در مجموع چهار جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم را به دست آورد و تاثیر آن بر فرهنگعامه، امروز همچنان ادامه دارد. برای بینندگان مدرنی که میتوانند هنر را از هنرمند جدا کنند، جایگاه آنی هال بهعنوان یکی از کمدیهای تعیینکننده دهه 1970، شاهکاری واقعی از تاریخ این ژانر در سینما است.
15. تندر استوایی (Tropic Thunder)
- کارگردان: بن استیلر
- سال اکران: 2008
تندر استوایی که هنوز هم بهعنوان یکی از فیلمهای کمدی قرن که بیشترین تضاد را در نظر بینندگانش ایجاد کردهاست، با گذشت حدود 16 سال از اکران اولیهاش، هنوز هم تماشایی است. این فیلم بن استیلر بهطرز درخشانی شخصیتهای هالیوودی را با هجو خود نقد میکند. تندر استوایی تولید یک فیلم حماسی جنگ ویتنام را دنبال میکند، که عمدتا بر روی شخصیتهای متضاد پنج بازیگر اصلی تمرکز میکند، زیرا آنها ناآگاهانه در یک منطقه جنگی واقعی قرار میگیرند، تا تمرین بازیگری کنند. هنگامیکه تاگ اسپیدمن با بازی بن استیلر توسط یک گروه خلافکار محلی ربوده میشود، بقیه اعضای گروه بازیگران باید برای نجات ستاره و فیلم تلاش کنند. تندر استوایی که مقدمه خندهدار خود را با حجم زیادی از اکشن طنز و تعدادی از بهیادماندنیترین نقلقولهای معروف تکمیل میکند، طنزی تاثیرگذار و طوفانی از شخصیتهای درون فیلم است. تک تک اعضای بازیگران نقشهای کمدی استثنایی در این فیلم ارائه میدهند، اما رابرت داونی. جونیور و تام کروز در نقشهای خود دو شخصیت افراطیتر فیلم بسیار درخشان تندر استوایی هستند.
14. شرلوک جونیور (Sherlock Jr)
- کارگردان: باستر کیتون
- سال اکران: 1924
شرلوک جونیور حتی با گذشت یک قرن از اکرانش، نهتنها یکی از بهترین فیلمهای کمدی تمام دوران است، بلکه یکی از شگفتانگیزترین فیلمهای تمام دوران از لحاظ فنی هم محسوب میشود. طرح داستان این فیلم نسبتا ساده است. این فیلم درباره یک آپاراتچی عاشق و در عینحال بدشانس است، که آرزوی کارآگاه شدن را دارد. او خودش را در رویایی در یک فیلم معمایی میبیند، که در سالن تئاتری که در آن کار میکند، پخش میشود. باستر کیتون با درخشش بیمانند و بدلکاری جسورانهاش، شرلوک جونیور را با کمدی نفسگیر و هنرمندانهاش خلق کردهاست. این فیلم بهطور تحسینبرانگیزی بهعنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران صامت و همچنین نقطهای برجسته از حرفه کیتون معرفی میشود.
13. ساقدوشها (Bridesmaids)
- کارگردان: پاول فیگ
- سال اکران: 2011
ساقدوشها بهعنوان یک نسخه زنانه از فیلم خماری بردلی کوپر، بسیار فراتر از این نام غلطانداز است. این اثر یک کمدی خوشساخت و سرگرمکننده است و بازیهای درخشانی دارد. در این فیلم آنی با بازی کریستین ویگ، هنگامیکه بهترین دوستش اعلام میکند که قرار است ازدواج کند، برای انجام وظایف ساقدوشی خود تلاش میکند. اما دوستان دیگری هم برای عروس حضور دارند، که میخواهند تمام تلاششان را برای خوب برگزار شدن عروسی انجام دهند. این شرایط باعث ایجاد موقعیتهای کمدی جذابی میشود که فیلم ساقدوشها را تماشایی میکند. در تمام این مدت، آنی با زندگی عاشقانه رضایتبخش خود مواجه میشود. ساقدوشها با داشتن یک گروه بازیگری تمام ستاره شامل مایا رودولف، الی کمپر، ملیسا مک. کارتی و ربل ویلسون، علاوهبر کمدی قدرتمند، تجربه تماشای بیوقفه از ماجراهای غیرقابلانتظار و خندهدار و همچنین مراقبهای تلخ از زندگی و عشق است. ساقدوشها ترکیبی ماهرانه از کمدی شیرین، روابط دوستی و عاشقانههای تلخ و شیرین است. این اثر هنوز هم بهعنوان یک دستاورد برجسته برای به تصویر کشیدن شخصیتهای زن پیچیده و ناکامل در یک بستر کمدی شناخته میشود.
12. منشی همهکاره او (His Girl Friday)
- کارگردان: هاوارد هاکس
- سال اکران: 1940
منشی همهکاره او به کارگردانی و تهیهکنندگی هاوارد هاکس با بازیهای بینظیر کری گرانت و روزالیند راسل، نمونه نهایی کمدی اسکروبال است. این فیلم که با سرعتی دیوانهوار اجرا میشود، درباره سردبیر روزنامهای است که وقتی متوجه میشود همسر سابق و بهترین خبرنگارش، هیلدی جانسون با بازی روزالیند راسل در حال ازدواج مجدد و رفتن به خارج از شهر است، ناامید میشود. او که نمیتواند زن سابق خود را بهعنوان یک زن خانهدار ببیند، سعی میکند با داستانی درباره اعدام یک زندانی که ممکن است بیگناه باشد، او را فریب دهد. منشی همهکاره او علیرغم زمان ساختش که متعلق به سالها پیش است، در طول دههها بهطرز جالبی دوام آوردهاست و همچنان بهعنوان یکی از دیوانهکنندهترین و مستکنندهترین فیلمهای کمدی تا کنون باقی ماندهاست.
11. دیکتاتور بزرگ (The Great Dictator)
- کارگردان: چارلز چاپلین
- سال اکران: 1940
طنز عجیبی در این واقعیت وجود دارد که چارلی چاپلین، استاد نمادین سینمای صامت، یکی از قدرتمندترین، تلخترین و جاودانهترین سخنرانیهای تاریخ سینما را ایراد کردهاست. دیکتاتور بزرگ یک فیلم افسانهای از دهه 1940 است، که اقدامات آلمان نازی را بهگونهای که بهطرز ظالمانهای خندهدار و بهشدت متاثرکننده است، نقد میکند. چاپلین در این اثر منحصربهفرد هم در نقش دیکتاتور ظالم ضدیهود آدنوید هینکلو هم یک آرایشگر یهودی زندای که شباهت عجیبی به دیکتاتور بزرگ دارد، بازی میکند. فیلم دیکتاتور بزرگ دارای لحظات کمدی زیادی است، که میل چاپلین به کمدی فیزیکی و شوخ طبعی دست کم گرفتهشدهاش را در بهترین حالت نشان میدهد. چارلی چاپلین برای همیشه به خاطر سخنرانی معروف خود که در آن چارلی چاپلین آرایشگر خود را جای چارلی چاپلین دیکتاتور جا زده و درباره صلح و انسانیت است، مشهور خواهد بود. این یکی از باشکوهترین لحظات سینماست و اثر جسورانهای را بر فیلمی که بدونشک مهمترین فیلم زمان خود بوده، گذاشتهاست.
10. هتل بزرگ بوداپست (The Grand Budapest Hotel)
- کارگردان: وس اندرسون
- سال انتشار: 2014
توازن ماهرانهای از کمدی، ماجراجویی، عاشقانه و خودشکوفایی سبک وس اندرسون در فیلم هتل بزرگ بوداپست وجود دارد. این اثر برنده چهار جایزه اسکار از 9 نامزدی شد، تا یکی از برجستهترین فیلمهای کمدی تاریخ سینما باشد. داستان فیلم در محوطه هتل بزرگ بوداپست اتفاق میافتد. این هتل به کمک مهماندار و شاگردش به یکی از برترین مکانهای تفریحی برای اروپاییان تبدیل شدهاست. در این شرایط یک نقاش ساکن در هتل میمیرد و میراثی با ارزش برای مهماندار به جا میگذارد. ماجرا از اینجا شروع میشود. این فیلم که بهطور گسترده بهعنوان شاهکار اندرسون شناخته میشود، از ترکیب سبک زیبا و عجیب کارگردان با داستانی کمدی، ملموس و اغلب قدرتمند از دوستی و عشق برخوردار است. هتل بزرگ بوداپست با مجموعهای جذاب از بازیگران بسیاری که مدام با اندرسون همکاری کردهاند، یکی از جذابترین فیلمهای قرن، یکی از بهترین کمدیهای تمام دوران، و بزرگترین موفقیت باکسآفیس کارنامه وس اندرسون است.
9. آپارتمان (The Apartment)
- کارگردان: بیلی وایلدر
- سال اکران: 1960
شاید عالیترین و خوشساختترین ترکیب رمانتیک و کمدی که سینما تا بهحال دیدهاست، آپارتمان است. در این فیلم جک لمون و شرلی مک. لین بهترین بازیهای خود را به نمایش میگذارند. در داستان فیلم آپارتمان سی سی باکستر با بازی جک لمون، یک کارگر بیمه تنها و جاهطلب است، که به مافوقش اجازه میدهد از آپارتمانش برای امور خارج از ازدواج خود استفاده کند، اموری که به پیشرفت شغلی او کمک میکند. با اینحال، زمانیکه آقای شلدریک با بازی فرد مک. موری، شروع به استفاده از آپارتمان میکند و با اپراتور آسانسوری که باکستر عاشق اوست، ارتباطی برقرار میکند، همهچیز به هم میریزد. آپارتمان ترکیبی درخشان از لحنهای متناقض و مملو از بدبینی طنزآمیز بیلی وایلدر است؛ که عشق، اخلاق محیط کار و آداب و رسوم اجتماعی را هدف قرار میدهد. درحقیقت این بدبینی کمدی بهزیبایی در کنار بازی لمون و مک. لین قرار میگیرد، و فیلم را به یک روایت عاشقانه دوستداشتنی و هیجانی تبدیل میکند. فیلم آپارتمان کمدی، تند، جذاب و بسیار باشکوه و با وجود بیش از 60 سال قدمت، همچنان مدرن و تازه است.
8. فرانکنشتاین جوان (Young Frankenstein)
- کارگردان: مل بروکس
- سال اکران: 1974
فرانکنشتاین جوان شاید بهترین فیلم نقیضه تاریخ سینما است. این اثر بهطور پیوسته بر روی رمان مری شلی و اقتباسهای فیلم هیولاهای جهانی آن در دهههای 30 و 40 میلادی، تاثیرگذاشتهاست. در این اثر فردریک فرانکنشتاین جوان با بازی جین وایلدر، پس از غلبه بر بدنامی خانوادهاش، قلعه قدیمی پدربزرگش در ترانسیلوانیا را به ارث میبرد. هنگامیکه او جرات میکند به قلعه نگاهی بیندازد، آزمایشهای قدیمی ویکتور جدش را کشف میکند و با کمک چند دستیار، آنها را بازسازی میکند. چیزی که فرانکنشتاین جوان را واقعا بهعنوان یک نقیضه متمایز میکند، تحسین آشکاری است که برای روایتی که بهتصویر کشیده قائل است. بدونشک جین وایلدر در نقش دکتر فردریک فرانکنشتاین هیستریک در بهترین حالت کمدی خود قرار دارد، درحالیکه جریان بیپایان موقعیتهای خندهدار، شوخطبعی آن و غرق شدن در طنز احمقانهاش، غوغا میکند و به اندازه فیلمهایی که به سخره گرفته، شهرت یافتهاست. خود بروکس این فیلم را بهترین اثر خود بهعنوان نویسنده و کارگردان میداند.
7. مانتی پایتون و جام مقدس (Monty Python and the Holy Grail)
- کارگردان: تری گیلیام و تری جونز
- سال اکران: 1975
مانتی پایتون و جام مقدس اولین فیلم بلند تری گیلیام و تری جونز است و این گروه را در بهترین سطح از خلاقیت خود بهنمایش میگذارد. این اثر از حالت کمدی فراتر رفته و به جنونی هیجانانگیز دست مییابد، که در نوع خود بیمانند است. نتیجه نهایی این کیفیت، سرگرمکنندهترین کار گروه مانتی پایتون (یک گروه طنز سوررئال انگلیسی) است. در این اثر شاه آرتور با همراهی شوالیههای وفادار خود، بهدنبال یافتن جام مقدس هستند اما، با موانع و موقعیتهای خندهدار و احمقانه روبرو میشوند. این فیلم هم مانند دیگر آثار گروه مانتی پایتون، یک نقیضه درباره مذهب، اخلاق و جوامع انسانی است. مانتی پایتون و جام مقدس، همه چیزهایی را که یک طرفدار میخواهد ارائه میدهد، از طنز بیپرده و شخصیتهای قوی تا لحظات سوررئالیسم و البته دیالوگهایی که بهطرز عجیبی دست کم گرفته شدهاست. این فیلم صحنههای نمادین بسیار زیادی را خلق کردهاست، که نمیتوان آنها را فهرست کرد، اما برخی از بهیاد ماندنیترین سکانسهای تاریخ سینما را رقم زدهاست.
6. ژنرال (The General)
- کارگردان: باستر کیتون و کلاید براکمن
- سال اکران: 1926
درحالیکه چارلی چاپلین بهعنوان نماد تعیینکننده سینمای صامت در نظر گرفته میشود، بسیاری هم این عقیده را دارند که، باستر کیتون واقعیترین و بزرگترین ستاره آن دوران بودهاست. کیتون بهخاطر بدلکاریهای مرگبار، کمدی فیزیکی و استعداد باورنکردنیاش در داستانگویی بصری، با تمام این جنبهها در شاهکار نمادینش، ژنرال، به منصهظهور رسیدهبود. این فیلم داستان یک مهندس قطار را دنبال میکند، که وقتی ارتش کنفدراسیون در طول جنگ داخلی به مهارتهایش نیاز دارد، او کمک نمیکند و درنتیجه بهعنوان یک ترسو شناخته میشود و عشق زندگیاش را از دست میدهد. با اینحال، زمانیکه جاسوسان تلاش میکنند یک قطار را بدزدند، جانی با بازی باستر کیتون فرصتی پیدا میکند، تا شجاعت خود را ثابت کند و زن رویاهایش را نجات دهد. ژنرال با آمیختن کمدی بصری استادانه با برخی از هیجانات واقعی، بر شکست تجاری غلبه کرده و بهعنوان یکی از بزرگترین و مهمترین دستاوردهای سینمایی شناخته میشود. اورسون ولز فیلم ژنرال را بهعنوان بهترین فیلم تاریخ سینما معرفی میکند.
5. بعضیها داغشو دوست دارن (Some Like It Hot)
- کارگردان: بیلی وایلر
- سال اکران: 1959
بیلی وایلدر در بعضیها داغشو دوست دارن، استعدادهای مهمی مانند مرلین مونرو، تونی کورتیس و جک لمون را برای یکی از مشهورترین فیلمهای کمدی تاریخ دور هم جمع میکند. در این فیلم کرتیس و لمون در نقش دو نوازنده جاز ساکن شیکاگو ظاهر میشوند، که پس از مشاهده یک اتفاق، باید بهسرعت از شهر بروند، آنهم قبل از اینکه اوباش آنها را برای همیشه ساکت کنند. این موقعیت باعث میشود که آنها لباس زنانه بپوشند و به یک گروه موسیقی دخترانه بپیوندند، به میامی بروند و در این روند با ستاره شیرینی با بازی مرلین مونرو دوست میشوند. هر سه ستاره اصلی فیلم بعضیها داغشو دوست دارن، بازیهای زیرکانهای انجام میدهند و فیلمنامه بسیار کمدی وایلدر را با شیمی بینشان و پویایی و ریتم صحبت کردنشان به نمایش میگذارند. تحسین فیلم بعضیها داغشو دوست دارن جهانی است و بسیاری آن را در میان بهترین کمدیهای تمام دوران و بهترین فیلمهای دهه 1950 قرار میدهند.
4. روشناییهای شهر (City Lights)
- کارگردان: چارلی چاپلین
- سال انتشار: 1931
یکی از زیباترین روایتهای تاریخ سینما، روشناییهای شهر، ولگرد کوچک چاپلین را دنبال میکند که عاشق یک دختر نابینا میشود و تلاش میکند تا پول کافی برای درمان چشمهای دختر جمعآوری کند. این باعث میشود که او چندین شغل عجیبوغریب را امتحان کند و در عینحال دوستی نامتناسبی را با یک میلیونر افسرده حفظ میکند، که فقط در حالت مستی میتواند او را به یاد بیاورد. روشناییهای شهر بهطور گستردهای بهعنوان بهترین فیلم چاپلین، و یکی از بهترین کمدیهای صامت تاریخ سینما، شناخته میشود. روشناییهای شهر، چارلی چاپلین را در بهترین حالت داستانسرایی خود نشان میدهد، که از شوخیهای فیلم برای پیشبرد داستان عاشقانه و شیرین آن استفاده میکند. این فیلم که در سال 1931 منتشر شد، بهعنوان پاسخ منتقدانه چارلی چاپلین بهظهور فیلمهای ناطق عمل کرد و ثابت کرد که فیلمهای صامت همچنان قدرت منحصربهفردی برای تاثیر گذاشتن روی مخاطبان دارند. درضمن صحنه پایانی فیلم روشناییهای شهر، یکی از تاثیرگذارترین لحظات تاریخ سینما است.
3. هواپیما (Airplane)
- کارگردان: جیم آبراهامز، جری زاکر و دیوید زاکر
- سال اکران: 1980
هواپیما! احتمالا مشهورترین فیلم هجو در بین تمام آثار کمدی نقیضه دهههای 70 و 80 است، که یک فیلم ترسناک را به سخره میگیرند. این اثر با نقد فیلمهای بدی که در همان زمان محبوب بودند، ژانر ترسناک را موردبررسی قرار میدهد. داستان این فیلم در پروازی از لسآنجلس به شیکاگو اتفاق میافتد. در این پرواز، مسافران دچار مسمومیت غذایی شده و حتی خلبانان را ناتوان میکند. دکتر روماک با بازی لسلی نیلسن، خلبان سابق جنگنده ناتوان، آسیبدیده و دلشکسته تد استریکر با بازی روبرت هایس را میبیند، که سعی دارد هواپیما را فرود بیاورد. هواپیما! در هر کاری که انجام میدهد عالی است و این سه کارگردان که از رسانه سینما تا بیشترین پتانسیل آن استفاده میکنند، شاهکار خلق کردهند. هواپیما! واقعا یک فیلم خندهدار است که باوجوداینکه فقط برای 87 دقیقه اجرا میشود، اما در شنونده اشتهایی سیریناپذیر برای جوکهای جدید ایجاد و فیلم را به یکی از پربارترین آثار کمدی تبدیل میکند.
2. زینهای شعلهور (Blazing Saddles)
- کارگردان: مل بروکس
- سال اکران: 1974
سال 1974 سال تعیینکنندهای برای مل بروکس بود، و درحالیکه خود فیلمساز ممکن است فرانکنشتاین جوان را بهترین فیلم خود بداند، زینهای شعلهور از نظر ژانر کمدی، از همه آثار این هنرمند پیشی میگیرد. این فیلم بهنوعی طنز وسترن است و در شهری کوچک اتفاق میافتد، که یک سیاستمدار فاسد یک مرد سیاهپوست را بهعنوان کلانتر منصوب میکند، تا شهر را بهنوعی ویران کند. با اینحال، هنگامیکه کلانتر بارت با بازی کلیون لیتل به یک چهره محبوب تبدیل میشود، با یک تفنگچی مست متحد میشود، تا در برابر سیاستمدار بایستد. فیلم زینهای شعلهور نقد جسورانه و درعینحال شادی از استعمارهای غربی است و نقدی تند درباره نژادپرستی هم در گذشته و هم در حال ارائه میکند و در عینحال بر بسیاری از هنرمندان کمدی وسترن که در همین مسیر قرار میگیرند، تاثیر میگذارد. هرچند که زمان زیادی از اکران و ابداع شوخیهای زینهای شعلهور گذشتهاست، هنوز هم از نظر کمدی احمقانه و حتی موقعیتهای متفکرانهتر، چیزهای زیادی برای ارائه دارد. همین ویژگی این اثر را تبدیل به یک کمدی تحسینبرانگیز جهانی کردهاست، که آزمون زمان را با موفقیت گذراندهاست.
1. دکتر استرنجلاو (Dr. Strangelove)
- کارگردان: استنلی کوبریک
- سال اکران: 1964
استنلی کوبریک یکی از بزرگترین هنرمندانی است، که سینما به خود دیدهاست، بنابراین جای تعجب نیست که نتیجه تلاش او در ژانر کمدی، بهترین و جسورانهترین فیلمی است که این ژانر تا بهحال به خود دیدهاست. این فیلم که درباره جنگ سرد است، تقریبا یک سال پس از بحران موشکی کوبا منتشر شد، دکتر استرنجلاو یا چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم درباره تشدید تنشهای بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی است. در این روایت یک ژنرال آمریکایی سرکش میشود و بمبافکنهایی را برای حمله به روسیه میفرستد. سپس سیاستمداران و مردان نظامی برای حل این وضعیت به تقلا میپردازند. قابلتوجه است که پیتر سلرز در این فیلم در سه نقش مختلف، از جمله نقش دانشمند سابق نازی که بیشازحد مشتاق جنگ هستهای است، که درنتیجه لحظات خندهداری خلق میکند. دکتر استرنجلاو کمدی سیاه، بدبینانه، مبتکرانه و بهشدت منتقد سیاستمداران در قدرت است. دکتر استرنجلاو نهتنها بهترین کمدی تمام دوران، بلکه شاهکاری است درباره جنگطلبی خودویرانگر بشر.
منبع: collider