بازیهای شوتر یکی از مهمترین دلایلی هستند که صنعت بازیهای ویدیویی تا به امروز به یکی از درآمدزاترین صنعتهای دنیای سرگرمی بدل شده و معمولا هم طرفدارهای بیشتری در مقایسه با دیگر بازیهای ویدیویی دارند. این محبوبیت و جذابیت از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و بازیهای شوتر روز به روز بیشتر تکامل پیدا میکنند.
بازیهای شوتر انقدر پرطرفدار هستند که بعضی اوقات بازیهای کودکانه هم به خوبی المانهای شوتینگ را در خود قرار دادهاند که در نهایت بتوانند جذابیت بیشتری را در المانهای گیمپلی خود به مخاطب انتقال بدهند.
اما یک بازی شوتر، به تنهایی نمیتواند موفق زیادی را کسب کند؛ بازیهای شوتر زیادی ساخته شدهاند که شاید المانهای گانپلی خوبی داشته باشند، اما به خاطر نداشتن یک تم به خصوص، خیلی زود شکست خوردهاند.
تم علمیتخیلی، از جمله تمهایی است که همیشه یک نمود جذاب به بازیهای شوتر اضافه میکند و در این مقاله، قصد داریم که به سراغ معرفی بهترین بازیهای شوتر علمیتخیلی بپردازیم.
- 10 فرنچایز شوتر اول شخص که میتوانید جایگزین کالاف دیوتی کنید
- 40 بازی برتر ایکس باکس گیم پس
- 18 بازی شوتر اول شخص برای تازهکارها
10- بازی Overwatch
در سال ۲۰۱۶، دنیای بازیهای ویدیویی دستخوش یک طوفان رسانهای به اسم Overwatch شد و این بازی از همان ابتدا توانست طرفدارهای خیلی زیادی را برای خود به دست آورد. شاید یکی از اصلیترین دلایل موفقیت این بازی، به خاطر انتشار آن توسط کمپانی محبوب بلیزارد بود که تا به آن زمان، هیچ بازی شوتر دیگری را نساخته بود.
این بازی عنوان شوتری بر اساس قهرمان یا همان هیورهای خود است که هر کدام از این هیروها یک کلاس متفاوت با قابلیتهای متفاوت دارند. یعنی به صورت عادی، نمیتوانید با همه کاراکترها به صورت یکسانی بازی را تجربه کنید و در طول تجربه این بازی، شاید بتوانید تنها با چندتا از این کاراکترها ارتباط برقرار کنید و بازی را تجربه کنید.
بازی Overwatch هم به خاطر تمی که دارد، قطعا یکی از بهترین بازیهای علمیتخیلی است که میتوانید تجربه کنید. از کاراکترهای خیالی و جهشیافته مثل یک دانشمند میمون شکل و همستر جنگجو گرفته تا سرباز از گور بازگشته و یک روح شیطانزده واقعی. قسمت جدید این بازی با نام Overwatch 2 اخیرا به صورت رایگان در دسترس قرار گرفته که البته نتوانست موفقیت قسمت اول را تکرار کند و با شکست نسبی مواجه شد.
9- بازی Cyberpunk 2077
استودیوی سی دی پراجکت رد، بعد از ساختن سه قسمت از فرنچایز The Witcher، تصمیم گرفت که سراغ یک بازی کاملا متفاوت برود و اینگونه بود که آنها حتی قبل از انتشار نهایی قسمت سوم The Witcher، اعلام کردند که قصد دارند یک بازی کاملا جدید بر اساس یک دنیای علمیتخیلی و سایبرپانکی، در سبک شوتر اول شخص و نقشآفرینی بسازند.
این بازی خیلی سریع توانست طرفدارهای زیادی را به دست آورد و با توجه به نمایشهایی که از گیمپلی این بازی مشاهده کرده بودیم، کاملا مشخص بود که قرار است یکی از بهترین بازیهای نسل نهم بازیهای ویدیویی را تجربه کنیم. اما این بازی بعد از انتشارش، با مشکلات عملکردی و باگهای زیادی روبهرو شد که پلیرهای این بازی را ناامید کرد.
اما در دل تمامی این باگها و مشکلات عملکردی، یک بازی جذاب وجود داشت که اخیرا سازندگان با انتشار آپدیت ۲ این بازی، تمامی این مشکلها را به حداقل رساندند. در کنار رفع این مشکلها، استودیوی سی دی پراجکت رد، یک دی ال سی جدید برای این بازی با نام The Phantom Liberty منتشر کرد که از بازخورد بسیار خوبی برخوردار شد و همه متوجه شدند که بازی Cyberpunk 2077 قطعا یکی از بهترین بازیهای نسل است.
8- بازی Doom: Eternal
زمانی که برای اولین بار، کمپانی بتسدا اعلام کرد که به زودی قرار است ریبوتی بر فرنچایز Doom صورت بگیرد، شاید هیچکس فکرش را نمیکرد که این عنوان تا این اندازه بتواند جذاب باشد و بتواند نام این فرنچایز قدیمی را یکبار دیگر زنده نگهدارد. بازی که همه گیمرها آن را به خاطر گیمپلی هیجانانگیز، سریع، نفسگیر و البته به شدت خشن آن میشناسند.
شما در این بازی یک هدف دارید و آن هم نجات دادن کره زمین از دست موجودات شیطانی است که قصد تسخیر آن را دارند. کاراکتر شما از قسمتهای اولیه این فرنچایز تا به آخرین قسمت بدون تغییر مانده و همچنان Doom Slayer است که با سلاحهای سنگین و به شدت قدرتمندش، میتواند به راحتی در مقابل این دشمنها ایستادگی کند. البته چالشهای بازی هم به مرور زمان بسیار بیشتر از ابتدای بازی میشود.
آخرین قسمت این بازی با نام Doom: Eternal منتشر شد که تمام جذابیت قسمتهای قبلی را با خود به همراه داشت و این بار سازندگان سراغ ایدههای جسورانهتر و ریسکیتر رفته بودند. اما خوشبختانه به لطف پیادهسازی استادانه این المانها، این عنوان توانست به یکی از بهترین بازیهای شوتر علمیتخیلی بدل شود که میتوانید تا به همین حال تجربه کنید.
7- بازی Dead Space 2
دد اسپیس از فرنچایزهایی است که همیشه به عنوان یکی از عجیبترین فرنچایزهای الکترونیک آرتز یاد میشود. کمپانی الکترونیک آرتز تا به حال کارهای اشتباهی زیادی انجام داده است؛ اما اگر بخواهیم یکی از بزرگترین ایرادها و اشتباههای این استودیو را نام ببریم، قطعا میتوانیم به منحل کردن فرنچایز دد اسپیس و استودیوی Visceral Games اشاره کنیم که فریاد طرفداران دد اسپیس را برانگیخت.
این فرنچایز از همان قسمت اول نشان داد که یکی از بهترین بازیهای سبک شوتر ترس و بقا است که با المانهای نوآورانه و گیمپلی خشن اما ترسناکش، میتواند آینده بسیار خوبی در این سبک داشته باشد. اما بعد از انتشار سه قسمت از این فرنچایز، الکترونیک آرتز جلوی ساخته شدن ادامه این فرنچایز را گرفت؛ البته لازم به ذکر است که الکترونیک آرتز بازسازی قسمت اول این بازی را کمی پیشر توسعه داد و منتشر کرد.
اما اگر بخواهیم بهترین قسمت این فرنچایز را انتخاب کنیم، قطعا باید سراغ قسمت دوم برویم. از هر لحاظ، این قسمت توانست طرفدارهای زیادی را برای خود به دست آورد. از گیمپلی جذاب و نفسگیر گرفته تا جلوههای بصری خصوصا فیزیک خارقالعاده این بازی، همهچیز دست در دست هم داد تا یکی از جذابترین بازیهای شوتر علمیتخیلی رقم بخورد.
6- بازی Portal 2
اگر بخواهیم یک پدر برای سبک شوتر علمیتخیلی نام ببریم، قطعا استودیوی Valve گزینه مناسبی خواهد بود. استودیوی Valve در کارنامه کاری خودش، بازیهای زیادی را قرار داده است که همگی در سبک شوتر اول شخص و علمی تخیلی هستند که هر کدامشان در زمان خودشان موفق شدهاند که به شکل غیرقابل باوری روی صنعت بازیهای ویدیویی و به خصوص این سبک تاثیر مهمی بگذراند.
بازی Portal 2 هم یکی از همین بازیها است؛ البته باید اشاره کرد که قسمت اول هم جذابیت خودش را دارد و میتوانید از تجربه آن لذت ببرید. اما در قسمت دوم، تمام المانهای جذاب قسمت اول در این بازی قرار گرفتهاند اما این بار، قسمت دوم پورتال روایت و داستان بسیار جذابتری را ارائه میداد. به خصوص از لحاظ شخصیتپردازی شخصیت منفی بازی، این عنوان توانست محبوبیت خیلی زیادی را به دست آورد.
این بازی پر از معماهای مختلف است که در پس تمامی این معماها، یک اکشن شوترمحور بسیار جذاب قرار گرفته است. در بازی هر چقدر رو به جلو پیشروی کنید، متوجه خواهید شد که گیمپلی هم بسیار سختتر از قبل میشود که این موضوع هم شامل المانهای شوتر و هم شامل معماهای درون بازی میشود.
5- بازی Half-Life 2
هنوز کارمان با بازیهای استودیوی Valve به پایان نرسیده است؛ بازی Half-Life 2 در حالی توسعه داده و منتشر شد که قسمت اول آن توانست نام خودش را به عنوان یکی از محبوبترین شوترهای اول شخص ثبت کند. در دل بازی Half-Life بازی محبوب دیگری یعنی Counter-Strike زاده شد که این بازی هم توانست در دنیای شوتر اول شخص، جریانسازی بیمانندی کند.
در قسمت دوم Half-Life، سازندگان بازی تمرکز بیشتری روی المانهای داستانی آن گذاشتند و یک روایت بسیار درگیرکننده را ارائه دادند. اما المانهای گیمپلی هم دستخوش تغییر زیادی شده بود. تقریبا همه چیز در بازی حالت واقعگرایانهتری به خودش گرفته بود اما تم کلی بازی همچنان یک علمیتخیلی درگیرکننده بود که حالا پیچیدهتر از قبل هم شده بود.
خیلی از المانهای این روزهای بازیهای ویدیویی به خصوص المانهای محیطی، تحت تاثیر بازی Half-Life 2 هستند. این بازی توانست نمرات بسیار درخشانی را به دست آورد و از طرفی دیگر، این عنوان آنقدر محبوب شد که تا همین امروز، خیلی از طرفداران این سری از Valve درخواست میکنند که قسمت سوم این بازی به مرحله ساخت و انتشار برسد. اما هنوز خبری از قسمت سوم این بازی نیست.
4- بازی Destiny 2
استودیوی بانجی هم درست مثل کمپانی Valve، به گردن سبک شوتر علمیتخیلی حق دارد و این استودیو دو تا از بزرگترین فرنچایزهای این سبک را خلق کرده است. این استودیو در ابتدا با همکاری کمپانی مایکروسافت، فرنچایز Halo را خلق کرد که با بازخورد بسیار خوبی همراه شد و بعد از جدایی از مایکروسافت، این استودیو با همکاری کمپانی اکتیویزن، فرنچایز Destiny را خلق کرد.
بازی Destiny اولین بار در نسل هفتم بازیهای ویدیویی ساخته شد؛ نمرات و بازخوردهای اولیه نسبت به این بازی بسیار خوب بود و سازندگان ترغیب شدند که به توسعه بیشتر محتوا برای این بازی که البته به عنوان یک بازی سرویسی (Game As A Service) ساخته شده بود، ادامه دهند. درست زمانی که کمی هایپ این بازی کمتر شد و در نسل هشتم بازیهای ویدیویی، استودیوی بانجی قسمت دوم این فرنچایز یعنی Destiny 2 را منتشر کرد.
در قسمت دوم، سازندگان تمام مودها و المانهای جذاب قسمت اول را بازسازی کرده و با شکل و ظاهری بهتر به این قسمت آوردند. از طرفی، این بار مودهای جدیدی به بازی اضافه شد که هر کدام توانستند محبوبیت زیادی را به دست آوردند. اضافه شدن کاراکترهای جدید و بخشهای داستانی بیشتر با انتشار دی ال سیهای مختلف هم از دلایلی است که Destiny 2 را میتوانیم یکی از بهترین بازیهای شوتر علمیتخیلی بدانیم.
3- بازی Titanfall 2
استودیوی Respawn زمانی تشکیل شد که اکثر بازیسازها و کارکنان استودیوی Infinity Ward از این استودیو و کمپانی اکتیویژن جدا شدند و در نهایت با همکاری الکترونیک آرتز یک استودیوی جدید را راهاندازی کردند. این اعضا در صنعت بازیهای ویدیویی بسیار مهم بودند چون اکثر آنها در توسعه و طراحی بازیهای شوتر مهمی مثل Call of Duty: Modern Warfare نقش بسیار مهمی داشتند.
استودیوی Respawn بعد از راهاندازی، سریعا سراغ ساخت یک بازی جدید در سبک شوتر رفت اما این بار به جای نمایش دادن دنیای واقعگرایانه، سراغ ساخت یک بازی علمی تخیلی به اسم Titanfall رفت که قسمت اول آن برای کامپیوترهای شخصی و کنسولهای اکس باکس منتشر شد. اما بزرگترین ایراد قسمت اول به خاطر این بود که این بازی بخش داستانی نداشت.
قسمت دوم این بازی گیمپلیای دقیقا مشابه با قسمت اول داشت، با این تفاوت که این بار سازندگان بازی، تصمیم به اضافه کردن یک بخش داستانی گرفتند و این بار کنسول پلیاستیشن هم به پلتفرمهای مقصد این بازی اضافه شد. از گیمپلی فوقجذاب، سریع و نفسگیر گرفته تا یک داستان درگیرکننده و بعضا احساسی، این بازی قطعا یکی از بهترین بازیّای شوتر علمی تخیلی است.
2- بازی The Outer Worlds
بازیهای شوتری که معمولا خارج از جو زمین قرار دارند، شاید بهترین مثالها برای بازیهای شوتر علمی تخیلی محسوب میشوند که به طرز عجیبی، جایگاه کمتری را در این لیست به خود اختصاص دادهاند. دلیل اصلی آن بدین خاطر است که معمولا بازیهای خارج از جو زمین به جز المانهای شوتینگ و گانپلی، نیازمند المانهای محیطی جذاب هم هستند که خیلی از بازیها آن را به خوبی پیادهسازی نمیکنند. البته بازی The Outer World از این قائده مستثنی است.
این بازی توسط استودیوی Obsidian ساخته شده است که پیشتر هم سابقه ساخت بازی جذابی همچون Fallout: New Vegas را داشتند؛ قصد ساختن بازی The Outer Worlds توسط این استودیو هم به خاطر نزدیکی دنیای این دو بازی بود که در نهایت با بازخورد بسیار خوب مخاطبها، به خصوص طرفدارهای پلتفرم مقصد این بازی یعنی کنسولهای اکس باکس و پی سی روبهرو شد.
این بازی المانهای نوآورانهای را در بخش شوتینگ داشت که در کنار ریتم بسیار جذاب بازی، چالشهای زیادی را به همراه داشت. البته بازی هر از چندگاهی به شما یک سلاح بسیار خوب یا یک قابلیت بسیار قدرتمند ارائه میدهد که تفاوتی در روند بازی ایجاد کند. المانهای محیطی این بازی مثل دنیاسازی و اتمسفر هم بسیار جذاب است و شک نکنید که بعد از تجربه این عنوان خودتان متوجه جذابیت این بازی خواهید شد.
1- بازی Borderlands 2
بوردرلندز از آن بازیهایی است که اگر طرفدار صنعت بازیهای ویدیویی به صورت حرفهای نباشید و یک نمایش از این بازی مشاهده کنید، به هیچوجه فکر نمیکنید که قرار است یک بازی جذاب را تجربه کنید. اما درست زمانی که کمی به تجربه این بازی بپردازید، به راحتی متوجه میشوید که قرار است طی چند ساعت آینده که مشغول تجربه این بازی هستید، از ثانیه به ثانیه بازی لذت ببرید.
این بازی توسط استودیوی Gearbox ساخته شده است که ید طولایی در ساختن بازیهای شوتر اول شخص دارد؛ اما بازی Borderlands متفاوتترین سری است که این استودیو تا به حال ساخته است. شاید متمایز بودن این بازی در مقایسه با دیگر بازیها، بیشتر به خاطر المانهای گرافیکی آن باشد که حالت کارتونی دارد اما گیمپلی آن هم قطعا در این متمایز بودن، بیتاثیر نیست.
این بازی شما را در یک برهوت ترکیبی از برف و بیابان قرار میدهد و شما باید با لشگری از وحشیهای جلوی راهتان مبارزه کنید که در این راه میتوانید یکی از چهار شخصیت قابل بازی را انتخاب کنید. شخصیت منفی اصلی این بازی فردی به نام Handsome Jack است که شاید به عنوان یکی از بهترین شرورهای تاریخ بازیهای ویدیویی از آن یاد شود. شک نکنید که بازی Borderlands 2، یکی از بهترین بازیهای شوتر اول شخص علمی تخیلی است که باید آن را تجربه کنید.
منبع: dualshockers