در طول 20 سال گذشته، پیشرفت عظیمی در تولید کاراکترهای واقعی و باورنکردنی که توسط کامپیوترها تولید شدند، اتفاق افتاده است. پیشرفت فناوری و استفاده از تکنیکهای جلوههای ویژه کامپیوتری در هالیوود باعث شده است تا شخصیتهایی خلق شوند که به قدری طبیعی ساخته شدهاند که چشمان ما را فریب میدهند تا فکر کنیم بازیگران واقعی پیش رویمان هستند یا این کاراکترها به جد محصول کامپیوترها هستند!؟ از میمونهای غولپیکر گرفته تا موجودات لاغر و نحیف ترسناک همگی در این دسته قرار دارند. هر چیزی که خالقان صنعت CGI و تکنولوژیهای دیجیتال میتوانند در تخیل خود تداعی کنند، در حال حاضر درست در مقابل چشمان ما روی صفحه بزرگ سینما ظاهر میشود.
در این مقاله قرار است به سراغ 15 شخصیت سینمایی برویم که به کمک جلوههای ویژه و CGI خلق شدهاند، اما آنقدر واقعی هستند که همه ما آنها را به عنوان یک موجود عجیب و غریب در دنیای واقعی قبول کردهایم. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا با این کاراکترهای جذاب آشنا شویم.
- 9 فیلم غیرانگلیسی زبان برای علاقهمندان به سینما؛ از انگل تا جدایی نادر از سیمین
- 10 سکانس اکشن مهیج که در یک برداشت فیلمبرداری شدند
گرانقیمتترین شخصیتهای CGI در فیلم های لایو اکشن
تکامل صنعت CGI و استفاده از آن در صنعت سینما و تلویزیون بسیار حیرت انگیز و چشمگیر بوده است. همین چند دهه پیش، جلوههای دیجیتال به قدری کم در سینما و تلویزیون استفاده میشد که واقعاً ناچیز بودند. اغلب از این تکنولوژی در خلق عناصر علمی تخیلی یا فیلمهایی که دارای پسزمینههای آیندهنگر بودند کمک گرفته میشد. اما در حال حاضر با قدرت گرفتن جلوههای ویژه، تماشاگران با شخصیت های CGI که به طرز شگفت انگیزی واقعی به نظر می رسند، در اکثر فیلمهای سینمایی به طرزشگفت انگیزی رو به رو شده اند. آنچه که باعث میشود مخاطب از دیدن این کاراکترها فکش روی زمین بی افتد این است که CGI در تقلید از پوست، مو، چشم و بیان انسان آنقدر پیشرفت کرده که دیگر مرزی بین واقعی و غیر واقعی وجود ندارد. ایجاد چین و چروک، لک و نقص عضو چیزی است که به ظاهر واقعی یک شخصیت کمک می کند و جلوههای ویژه در خلق این مولفهها کاملا پیروز بودهاند. علاوه بر این، حرکات و ژست های بدن نیز نقش ارزشمندی در ترکیبات ظاهری همان شخصیتها در خلق صحنه های دیدنی فیلمهای لایو اکشن دارند.
لیست شخصیتهای واقعی CGI تنها زمانی به رشد خود ادامه میدهد که هنرمندان مرزهای آنچه را که میتوان با استفاده از ضبط حرکت تولید کرد، افزایش داد. از طریق دستاوردهای مداوم، کارگردانان می توانند داستانی درخشان را به شیوه هایی که چندی پیش کاملاً غیرمحتمل به نظر می رسید، زنده کنند. بنابراین، بدون بحث بیشتر، بیایید از این آثار شگفت انگیز دیجیتال قدردانی کنیم.
15. پیکاچو – کارآگاه پیکاچو (Detective Pikachu)
از بازیهای ویدیویی گرفته تا کارتهای بازی، پوکمون از هر نظری یکی از بهترینهای جلوههای ویژه است و توانسته خود را در سطح جهانی ثبت کند و موفق ظاهر شود. این فیلم ماجراجویانه، اکشن، نئو نوآر یک اثر جذاب خانوادگی در ژانر کمدی اسلپ استیک است. از این رو تنها راه ممکن برای تثبیت جایگاه خود در صنعت سینما استفاده از جلوه های ویژه جذاب و گیراست. در فیلم انیمشنی (Pokémon Detective Pikachu)، پسر جوانی به شهر Ryme سفر می کند و با Pikachu شوخ طبع به کمک نیرو عجیبی که دارد در این مسیر به او می پیوندد تا معمای ناپدید شدن گیج کننده پدرش را حل کنند. ماجرا خیلی بامزه روایت میشود، مثلا درست در جایی که بیشتر پیکاچوهای جزیره کوچک و بامزه هستند، این یکی صدایی خشن و شبیه انسانها دارد و مهارت های کارآگاهی خاصی که داراست به او کمک میکند تا بتواند به کمک نیروی خاصش شرورهای فیلم را کنار بزند.
CGI باورنکردنی فیلم این موجود جذاب زرد رنگ را به یکی از قابل ستایشترین شخصیتهای زنده به کمک جلوههای کامپیوتری تبدیل می کند. از چهره بسیار احساسی او با چشمان درشت گرفته، تا داستانی جذاب و نوستالژیک که حال و احوال او را با مخاطب به اشتراک میگذارد و همچنین گوشهایی که به آرامی تکانخورده و بینی ریزش که او را شبیه نسخه کارتونی میکند همگی به جذابیت این کاراکتر میافزایند. حتی خز روی پوست او به طور قابل لمسی نرم و واقعی به نظر می رسد و هر حرکتی، چه این ورو آن ور کردن دست و پاهای ظریفش و یا تکان دادن پنجههای کوچک و جذابش که به آرامی تکان می دهد، به خوبی نشان می دهد که ما چگونه با یم شخصیت جذاب و واقعی به اسم پیکاچو در دنیای واقعی رو به رو هستیم.
14. شیر خان – کتاب جنگل (The Jungle Book)
تیزر کتاب جنگل (Shere Khan) درست قبل از اینکه دیزنی ما را با یک بازسازی کاملاً انیمیشنی از شیر شاه آشنا کند، به عنوان یک اثر جذاب و دیدنی معرفی شد. کتاب جنگل اثر جان فاورو سراسر دارای شخصیتهای جذابی است که به کمک جلوههای ویژه خلق شدهاند. اگر فیلم اصلی که در 1967 ساخته شد را به خاطر داشته باشید، میدانید که شخصیت شیر خان چقدر هیجان انگیز بود، مخصوصا در سکانسی که چنگالهایش را بی پروا به سمت موگلی پرتاب میکند. به لطف CGI که این شکارچی مرگبار را به زندگی واقعی مدعوت میکند، باید شخصیت شیر خان را به عنوان یکی از شخصیتهای ترسناک جذاب در این فهرست بدانیم.
هر المانی از خز و سبیل، چشمهای باریک و طبیعی، دندانهای نیش و صدای خرخره حیوانی، او را با کیفیت واقعی یک ببر نزدیک میکند که تقریباً از ما می طلبد که همواره نسبت به او با ترس و احتیاط برخورد کنیم. در فیلم، ادریس البا شدت ترسناکی این موجود را با حرکات حساب شده، نگاه هدفمند و هوشمندی در بازی خود به این شخصیت کارتونی هدیه داده که نشان می دهد او بیشتر یک شرور متفکر است تا یک حیوان معمولی!
13. گودزیلا – گودزیلا (Godzilla)
شخصیت گودزیلا که از داستانهای ژاپنی سرچشمه می گیرد و اولین حضور خود را در مجموعه ای از فیلم های توکوساتسو نشان می دهد، هرج و مرج مخرب محض را در شهر مدرن توکیو در فیلم «گودزیلا» محصول سال 2014 به کارگردانی گرت ادواردز به مخاطب نشان میدهد. CGI شگفت انگیز، هیولای نمادین جدیدی را برای مبارزه با موجودات به نام MUTO پیش چشم مخاطبان می آورد. جزئیات باورنکردنی در شخصیت پردازی این کاراکتر سینمایی عظیم و بزرگ به قدرت وحشتناکی که در هر ضربه زدن به کمک دم میخ دارش منتقل می شود، اضافه میکند. گودزیلا شخصیتی است که آنقدر واقعی ساخته شده که گویا واقعا قابل لمس است.
حرکات او به دلیل جثهاش غالباً هولناک و سنگین هستند، اما این جانور باستانی آنقدر وحشی و بسیار دقیق است که میتواند بر این جثه بزرگ غلبه کند و هر چیزی را از سر راهش بردارد. علاوه بر این، هنرمندان مختلف از طیف وسیعی از خانههای VFX که روی این هیولا کار میکردند به دقت آناتومیکی نیز توجه کردند و در نهایت موجودی را خلق کردند که واقعاً به نظر میرسد در اقیانوسها تکامل یافته است.
12. تی رکس – پارک ژوراسیک (Jurassic Park)
پارک ژوراسیک نه تنها پیشگام یک حرکت بزرگ و لذت بخش در حوزه بصری بود، بلکه رئالیسم خیره کننده ای را نیز به دایناسورهای خود ارائه داد که همه را شگفت زده کرد. در این فضای جذاب و مهیج، مورد خاص و محبوب ما، T-Rex وحشی است. او که از طریق CGI و صنعت پیشگامانه جلوههای ویژه زنده شده است. این دایناسور غول پیکر، بازدیدکنندگانی را که برای تماشای زیبایی پارک و این موجودات خارق العاده به پارک رفتهاند را وحشت زده می کند. این موجود سر به فلک کشیده، با اندام های عضلانی عظیم، دندان های نوک تیز، و آرواره های استخوان خردکن، یکی از طبیعیترین موجودات فهرست ما محسوب میشوند البته این تمام ماجرا نیست!
وحشت آنی از طریق چشمان، سوراخ های بینی شعله ور و زبان بدن پرخاشگرانهشان منتقل می شود. به طور کلی، دایناسورهای پارک ژوراسیک واقعاً توهم یک شکارچی کشنده و مهیب زنده و موجود جذاب را به مخاطب ارائه میدهد که از انقراض بازگردانده شدهاند. اگر به دنبال تماشای جذابترین موجودات منقرض شده تاریخ بشر هستید، پارک ژوراسیک شما را با این موجودات بزرگ و جذاب آشنا خواهد کرد.
11. اسماگ – فرنچایز هابیت (The Hobbit)
شخصیت اژدها را در فیلم (The HobbitWarner Bros) به یاد بیاورید. فرنچایز هابیت قبلاً به خاطر فیلمبرداری حماسی و مناظر بصری خیره کننده اش یک فیلم تمام عیار شناخته شده است. بنابراین کاملاً طبیعی است که اژدهای قسمت نخست این مجموعه عنوان یازدهمین و طبیعیتری موجود ساخته شده با سی جی آی را از آن خود کند. اسماگ به لطف CGI فوقالعادهطبیعی توسط Weta Digital و صداپیشگی بندیکت کامبربچ، سرزمین میانه را به یکی از شهرهای بزرگ و ترسناک تبدیل کرده است. اژدهای غول پیکر با بال های چرمی غول پیکر، پولک های خمیده، چنگال های تیغ مانند و دهان آتشین، به راحتی شهرها را به هم می زند و خانه ها را زیر وزن خود می سوزاند.
با تمرکز سیستم دیجیتال CGI روی این شخصیت منحصر به فرد، کاری سخت پیش روی سازندگان بوده است ولی خب به هر حال نتیجه داده است؛ زیرا اسماگ به طرز شگفت انگیزی واقعی به نظر می رسد. حالات چهره او مملو از احساسات متفاوت است و در یک لحظه از رضایت و خشنودی به عصبانیت و خشم آلودی تغییر چهره میدهد. به طور کلی، حرکات و رفتارهای او همراه با غرش عمیق صدای او به خلق یکی از خطرناک ترین اژدهایانی که روی صفحه نمایش دیده می شود کمک می کند.
10. کینگ کنگ – کینگ کونگ (King Kong)
به سراغ دهمین شخصیت جذاب سینمایی در فیلم (King Kong 2005) میرویم. تاریخ سینما نشان میدهد، هر بار که پیتر جکسون و اندی سرکیس دور هم جمع می شوند، فقط یک اثر خارق العاده و تاپ تولید میکنند. کینگ کنگ به دنبال به تصویر کشیدن یک میمون بزرگ و عظیم الجثه است که لقب مهیبترین حیوان جزیره جمجمه را به خود بگیرد که به طور تصادفی در نیویورک رها می شود و شهر را ویران می کند. در نگاه اولیه، وزن عمده و موفقیت کلی این شخصیت بر روی جلوه های کامپیوتری نهفته است. اما این گوریل غول پیکر که مخاطبان دنیای مدرن را تسخیر کرده است،فرای CGI در چیزی که شاید بتوان به عنوان چشمگیرترین فیلم در دهه اخیر به عنوان جان بخشی و ارائه احساسات به یک حیوان بزرگ و خشمیگن در نظر گرفت.
کینگ کونگ دارای حجم عظیم و بسیار بزرگی از عضلات است. تارهای موی این حیوان به دقت طراحی شده و مثل یک کت پشمالو جذاب روی بدنش نشسته است. کونگ دارای چهرهای انسانی و بسیار رسا است که او را به عنوان یک گوریل آلفا و تنها بازمانده از نسل خود به تصویر می کشد. اما در طول حملات خشمگین کنگ است که CGI فیلم خود را نشان می دهد و واقعا می درخشد. چه او از آسمان هواپیماهای جنگی را بگیردو به زیر بکشد و چه وسایل نقلیه عمومی و خودروها را به این ور و آن ور پرتاب کند، قدرت و خشونت او بسیار محسوس است.
9. اصلان – سه گانه سرگذشت نارنیا (The Chronicles of Narnia)
اصلان غمگین، شیر شاهی در تواریخ افسانهای نارنیا که والت دیزنی آن را به مخاطب شناخت. (The Chronicles of Narnia) درها را به روی دنیای شگفت انگیزی از جادو و شگفتی برای طرفداران ژانر فانتزی باز کرد. این فیلم پر از شخصیت های غنی است. این سه گانه تاریخ و نقشه های خاص خود را در یک جهان فانتزی خلق کرد. علیرغم حضور کوچک و بسیار اندک او در بخشهایی از فیلم، شیر باشکوه داستان ما اصلان، با صدای لیام نیسون، با حضور شاهانه ای که تنها از طریق CGI خلق شده و تصاویر خیره کنندهای که از او میبینیم، همه مخاطبان را تسخیر میکند و شخصیت وی بر کل فضای داستان تسلط داشت.
اصلان از یال باشکوه و چشمان پر زرق و برقش گرفته تا ماهیچه های جذاب قدرتمندش، سطحی از واقع گرایی را که به ندرت برای یک موجود فانتزی دیده می شود، ارائه می کرد. چهره او همیشه رسا و پر جذبه است. بیان و لحن گیرا، غم، شادی، گناه و خشم و در عین حال برازنده بودن، هسته اصلی موفقیت در شخصیت پردازی اوست. گاه و بیگاه غرش و صحبتهای اوبرای اعلانها و فرمانهایی که میدهد باعث ایجاد هیبت بزرگ و کاریزمای شخصیت وی میشود، در حالی که در صحنههای دیگر یال نرم و صحبتهای پرمحبت آمیز او باعث ایجاد آرامش در مخاطب شده و هر کسی را غرق تماشای او میکند.
![آیکون فیلم سرگذشت نارنیا؛ شیر، کمد و جادوگر The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe](https://assets.myket.ir/movies/ports/large/366978cd-6079-4cc7-93b4-03c1278c6c24.jpg)
سرگذشت نارنیا؛ شیر، کمد و جادوگر
The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe
8. دیوی جونز – دزدان دریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده (Pirates of the Caribbean: Dead Man’s Chest)
فیلم (The Curse of the Black Pearl) با خدمه اسکلت های دزدان دریایی جاودانه خود تماشاگران را متحیر کرد. At World’s End گروهی از بازیگران شرور را در یک نبرد حماسی به نمایش گذاشت. اما وقتی صحبت از جلوههای ویژه به میان میآید، فیلم (Pirates of the Caribbean: Dead Man’s Chest) بالاترین رتبه را در این فرنچایز برای خلق جلوههای ویژه به همراه داشته است. کاپیتان دریایی ترسناک فیلم ما به کمک CGI به طرز ترسناکی واقع گرایانه ساخته شده که یک بازیگر انسانی ( با بازی بیل نیگی) را به موجودی هیولاوار در اعماق دریا تبدیل می کند.
جلوه های ویژه فیلم آنقدر دقیق و درست هستند که هر شاخک لزج و رشتههای ریش مارپیچ او با وضوح تهوع آوری قابل مشاهده است. آرایش چهره او، حرکات انیمیشنی وی و جلوه های بصری همه به خوبی با هم ترکیب می شوند تا موجودی را تشکیل دهند که به تازگی از اعماق تاریک اقیانوس به بیرون خزیده است. دیوی جونز شخصیت پیچ خوردهای از جنون، خشم و غم را به طور همزمان همراه دارد که با استفاده از CGI فوق واقع گرایانه تثبیت شده است.
7. راکت – نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy)
در دسته بندی خلاقانهترین و عجیبترین فیلمها در فازهای داستانی دنیای سینمایی مارول، فرنچایز (Guardians of the Galaxy) قرار دارد که شخصیتهای جذابی را به مخاطب معرفی کرده است. با انتشار آخرین نسخه Vol. 3، به نظر می رسد که استودیو دوباره به دوران سلطنت خود بازگشته است. این فیلم حول محور ماجراهای قهرمانان محبوب ما از جمله گروت (هیبرید انسان و درخت) گامورا، یک قاتل بیگانه و راکت (راکون) که راه میرود و سخنگو است؛ به طرز شگفت انگیزی از طریق افکت های CGI ساخته شدهاند، می چرخد.
کل قامت و افعال راکت فوق العاده واقعی به نظر می رسد. حالات چهره او تا حد بسیار زیادی متحرک سازی شده است تا طیف کاملی از احساسات را نشان دهد. از شیطنت هوشمندانه تا اندوه عمیق همه را میتوان در شخصیت او مشاهده کرد. به خصوص هنگامی که راکت حرکت می کند، او از تمام بدن خود درست مانند یک راکون واقعی استفاده می کند و با مهارت بسیار زیادی حرکت میکند و از این ور و اون ور می رود. به طور کلی، فرم زیبای CGI راکت او را به رقیبی نفس گیر با بسیاری دیگر از شخصیتهای دیجیتالی تبدیل میکند.
6. سزار – سه گانه سیاره میمونها (Planet of the Apes trilogy)
سزار در فیلم «طلوع سیاره میمون ها» محصول فاکس قرن بیستم هفتمین شخصیت جذاب ما است که به کمک جلوههای ویژه کامپیوتری خلق شدهاند. کارگردانی که پیشتر با پیتر جکسون و استیون اسپیلبرگ همکاری کرده، دارای مهارتهای خارقالعادهای در «سهگانه سیاره میمونها» است؛ تیم برتون با آن سبک کارگردانی جذابی که دارد و جذابیتهای بصری خاصی که در اختیار مخاطبان خود قرار میدهد شخصیتهایی خلق کرده که بینظیر بودند. او ما را با سیارهای آشنا کرد که بوزینهها در آن زندگی میکنند و آنها بر انسانها حکومت دارند. CGI به طرز واقعی مولفههای دلسوزانه ای را برای شخصیت و روحیات سزار ایجاد کرده که مخاطب با آن همذات پنداری میکند. سزار به عنوان رهبر همه میمون ها یک رهبر کاریزماتیک جذاب است. این فیلم به دنبال سفری زیبا و جذاب در طول زندگی سزار از بدو تولدش به عنوان اولین میمون تا زندگی خارقالعادهاش پس از به دست آوردن هوش انسانی است.
اندی سرکیس در تمام مراحل رشد خود، از نوزادی تا انقلابی، آزادی خلاقیت کامل را به دست میآورد و به سزار مهارتهای حرکتی پیچیده و ظرفیتهای مختلفی برای ارائه میمیکهایی مثل لبخند زدن، گریه کردن، صحبت کردن، گریه کردن دارد. حتی گاهی اوقات او را حیوانی بازیگوش و گیج مشاهده میکنیم که بینظیر است. به طور کلی، این ویژگی های غیرقابل انکار انسانی، او را از یک شخصیت صرفاً تولید شده توسط رایانه به شخصیتی واقعا فراموش نشدنی تبدیل می کند.
5. تانوس – انتقام جویان: جنگ ابدیت (Avengers: Infinity War)
تانوس که برای اولین بار در صحنه تیتراژ پایانی فیلم (Avengers) در سال 2012 ظاهر شد، شخصیتی بود که قبل از اینکه به عنوان آنتاگونیست اصلی دو فیلم روی پرده ظاهر شود، دگرگونی کاملی را تجربه کرد. CGI به طرز جذابی این مستبد بین کهکشانی را شکل داد و او را به یکی از واقع بینانه ترین، رام نشدنی ترین و شرورترین تبهکاران سینما تبدیل کرد. بافت بدن عضلانی عظیم او، روکش زرهای و همچنین ویژگیهای بدنی و فرم صورت تانوس با رئالیسم فوقالعاده طبیعی به نمایش گذاشته میشود.
با این حال، پیچیدگی واقعی تایتان داستان ما از حالات چهره او ناشی می شود. در فیلم مکرر دیده می شود که احوالات او از نوعی مالیخولیا تلخ به خشمی دیوانه وار تبدیل می شود، به گونه ای که حتی قدرتمندترین قهرمانان زمین نیز نمیتوانند در مقابل احساسات او باایستند. در طول صحنه های نبرد نیز، حرکات تانوس هرگز کند نمیشود و همواره چابک است. به طوری که هر مشت قدرتمند و بزرگ او این ظرفیت را دارد که حریف را به زانو درآورد.
4. تبدیل شوندگان – فرنچایز تبدیل شوندگان (Transformers)
یکی دیگر از نمونه های دیدنی که نشان می دهد چگونه فیلمها به عنوان نقطه عطفی برای تحول جلوههای ویژه ( CGI) یا بهتر است بگوییم کل صنعت سینما عمل کردهاند، فیلم تبدیل شوندگان است. در واقع این فیلم اولین قسمت از فرانچایزهای مایکل بی از مجموعه لایو اکشنی الهام گرفته شده از اسباب بازیهای هاسبرو است. تبدیل شوندگان امکان راه رفتن رباتهای ماشین نما روی زمین را واقعی جلوه دادند زیرا کار خارقالعادهای که برای تبدیل این بیگانگان رباتیک غولپیکر به برخی از ملموسترین موجودات با فناوری پیشرفته دنیای مدرن انجام میشد، واقعاً ارزش تماشایش را داشت.
شخصیت های تبدیل شوندگان جوری طراحی شده که مخاطب سریع میتواند با آنها همذات پنداری کند. به نوعی میتوان گفت گرافیک نقش بسزایی در نمایش جذابیت و قهرمان پروری فیلم داشته است. این شخصیتها با اینکه هم شبیه به ماشین و هم شبیه به اتومبیل هستند، به یکی از فرنچایزهای رئالیستی سینما تبدیل شدهاند که طیف وسیعی از مخاطبان را جذب خود میکنند. در واقع میتوان گفت که جلوههای ویژه (CGI) باعث شده تا روح جدیدی به این آثار دمیده شود که جذابیت شخصیتها را برای مخاطبان چند برابر کند.
3. دابی – هری پاتر (Harry Potter)
فیلم «هری پاتر و تالار اسرار» ساخته برادران وارنر سومین عنوان جذاب در فهرست ماست. برای یک فرنچایز فانتزی، شاید به نوعی طبیعی بود که هری پاتر با عناصر فرا زمینی و به نوعی اسرارآمیز و جادویی عجین شود. اما جلوههای ویژه آنقدر خوب هستند که این اتفاق نمیافتد. مثلا چه در حین تماشای سکانسهایی باشید که شاهد حضور باشکوه هاگوارتز در فیلم هستید و چه در حین تماشای سکانسهایی باشید که شامل جادوهایی است که در سرتاسر فیلم رخ می دهد، این خلاقیت دیجیتالی جایگاه بالایی در لیست ما دارد که همه چیز را به نفع جلوههای ویژه تمام میکند. اما شاید بهترین قسمت سری فیلم های هری پاتر شخصیتهای جذابی باشد که دارد . ما داریم در مورد یک مورد خاص از این مجموعه شخصیتها صحبت می کنیم، درست است Dobby در واقع نوعی اجنه است که توسط CGI ساخته شده اما حس فوق العاده ای توامان از شیطنت و شادی را به این فرانچایز میبخشد.
گوشهای غولپیکر و خفاشمانند او، همچنین چشمهای برآمده که شبیه به توپ تنیس هستند و دستها و پاهای لاغرش، همه این ویژگیهای تناسبی عجیب و غریبی برایش ایجاد کردهاند که کاملا طبیعی است. در واقع ویژگیهای فیزیکی دابی با همدیگر به خوبی مچ هستند تا شخصیتی جذاب، قابل باور و رئالیستی خلق کنند. دابی با شور و شوق کودکانه اش، لبخندهای اغراق آمیز، اخم ها و بالا انداختن ابروهایش یک شخصیت تمام عیار ساخته که همه اینها تنها با جلوههای ویژه کامپیوتری به وجود آمده است. همچنین با وجود فقدان هر گونه ویژگی انسانی، موفق می شود طیف کاملی از احساسات را در خود جمع کند و به مخاطبش ارائه دهد.
2. گالوم – سه گانه ارباب حلقهها (The Lord of the Rings)
سینما با ارئه شخصیت گالوم، گامی بزرگ برداشت. احتمالاً یکی از بهترین استفادههای خدای هنری سینما، اندی سرکیس، در سه گانه «ارباب حلقهها» برای استفاده از فناوری CGI در ضبط حرکات گالوم رخ داده است. فیلم اول نشان میدهد که فرودو چگونه تصمیم میگیرد برای نابودی حلقه یکتا به کوه دووم سفر کند و طبیعتاً در راه با شخصیتهای عجیب و غریبی روبرو میشود. گالوم یک هابیت سابق پیچیده، حریص و چندوجهی است که وسواس فکری او در مورد بدست آوردن حلقه، شخصیتش را از نظر جسمی منحرف و پر از سیاهی کرده است.
CGI حیرتانگیز برای خلق شخصیت گالوم کاری کرده تا شخصیت او را مدام در پویایی و انعکاس چندین حس متفاوت ببینیم. این پویایی از ارائه شخصیتی نفرتانگیز تا یک موجود بیچاره و مورد ظلم واقع شده متغیر است. تصویرسازی دقیق از ماهیچه و رگهای زیر پوست گالوم در کنار رنگ پریده و پژمرده اش، با وجود تک تک دندان های فرسوده و بیرون زده از آرواره فرورفتهاش و چشم های برآمده اش گالوم را به یکی از شخصیتهای جنون آمیز جذاب که به کمک CGI خلق شده، تبدیل میکند. علاوه بر این، استعارهای نیز در پشت ظاهر او وجود دارد، زیرا بدن بیجان او نشان از جسم ضعیف شدهای دارد که توسط درگیری های درونی و روحیاش برای به چنگ آوردن حلقه مدام نحیف و نحیفتر شده است.
1. ناوی – آواتار (Avatar )
مانند بسیاری از فیلمهای جیمز کامرون، آواتار به طرز فوقالعادهای رقیبان خود در گیشه شکست داد و در سال 2009 به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شد. پس از اکران «آواتار: راه آب»، محبوبیت این فرنچایز به شدت افزایش یافته است. دلیلش هم ساده است. آن هم اینکه «آواتار: راه آب» علاوه بر ایجاد یک خط داستانی پر احساس که همذات پنداری مخاطب را با این موجودات آبی رنگ به جریان می اندازد، استفاده شگفت انگیزی از CGI برای خلق افراد ناوی و جان بخشیدن به دنیای بیگانه پاندورا داشته است. از قابهای زیبا و در عین حال قوی با پوست آبی گرفته تا طرحهایی که بدن آنها را به شیوایی تزیین میکند. همه این ویژگیها در کنار همدیگر کیفیتی را رائه دادهاند که بینظیر است و این موجودات بیگانه را به شمایلی انسانی تبدیل کردهاند که در واقع بسیار باورپذیر است.
در فیلم شاهد هستیم که این موجودات جذاب خلق شده با CGI در فیلم «آواتار: راه آب» کاملاً از چگونگی انسانها یا قصدشان برای خلق ناویان جدید بی خبرند و با اتفاق افتادن ماجراهای مختلف، مخاطب احساس میکند باید تا پایان داستان در کنار آن ها باشد و شگفتی و عشقشان را نسبت به همدیگر کشف و درک کند. این هم تنها به کارکرد دقیق CGI که در نهایت منجر به همذات پنداری بیشتر مخاطب میشود مربوط است.
منبع: movieweb