فیلمهای ددپول در دنیای سینمایی مارول جایگاه ویژهای دارند و به خاطر شخصیتهای جذاب، دیالوگهای طنز و صحنههای اکشن پرهیجان محبوبیت زیادی پیدا کردهاند. با این حال، این فیلمها نیز خالی از نقص نیستند. یکی از جنبههای مهم در داستانهای ابرقهرمانی، پیوستگی و منطق درونی روایت است. اما در مورد ددپول و ولورین، برخی از خطوط داستانی باعث ایجاد تناقضات و حفرههای منطقی شدهاند که طرفداران توجه ویژهای به آنها داشتهاند.
۹. ددپول چگونه به زمین ۶۱۶ رسید؟
تقریبا بلافاصله از آغاز، فیلمهای ددپول و ولورین نشان میدهند که وید ویلسون (ددپول) پس از صحنههای پایانی ددپول ۲ به دنیای سینمایی مارول که به عنوان زمین 616 یا خط مقدس شناخته میشود، سفر میکند. در آن صحنه، ددپول از ماشین زمان کابال استفاده میکند تا به گذشته برگردد و مرگ دوستدخترش، ونسا، را تغییر دهد.
در حالی که ددپول به وضوح از زمین 616 و انتقامجویان آگاهی دارد، این مسئله حفره داستانی محسوب نمیشود؛ زیرا یکی از ویژگیهای شخصیتی ددپول توانایی او در شکستن دیوار چهارم است. حفره اصلی داستان در این است که چگونه او به بُعد دیگری سفر کرده است؛ زیرا ماشین زمان کابال به این صورت کار نمیکند.
در ددپول ۲ دستگاه زمان کابال بر اساس همان قوانینی عمل میکند که در فیلم (X-Men: Days of Future Past) معرفی شده بود. بر اساس این قوانین، فردی که به گذشته سفر میکند، با تغییر رویدادهای گذشته میتواند آینده را تغییر دهد. در مقابل، دنیای سینمایی مارول (از فیلم «Avengers: Endgame» به بعد) قوانین متفاوتی را برای سفر در زمان معرفی کرد. طبق این قوانین، سفر به گذشته آینده شخصی را که به گذشته سفر میکند، تغییر نمیدهد، بلکه باعث ایجاد یک شاخه زمانی جدید در مولتیورس میشود که این رویدادهای تغییر یافته یک واقعیت جدید را ایجاد میکنند.
ماشین زمان کابال به ددپول اجازه میدهد که به گذشته در دنیای مردان ایکس و فاکس در قرن بیستم بازگردد؛ اما نباید به او اجازه دهد که بین مولتیورسها حرکت کند یا به دنیای مارول سفر کند. این نکته یکی از حفرههای اصلی داستان است که توضیح داده نشده است.
۸. لوگان پس از ددپول و ولورین اتفاق میافتد، پس لوگان باید هنوز زنده باشد!
فیلم لوگان یکی از برجستهترین آثار دنیای مارول است که در سال 2017 به نمایش درآمد و به عنوان پایان حماسی شخصیت ولورین، با بازی هیو جکمن، شناخته میشود. این فیلم داستان لوگان را در سال 2029 روایت میکند. جایی که او به شدت پیر شده و به تدریج قدرتهای شفابخش او تضعیف شدهاند. با این حال، با ورود شخصیت ددپول و اعلام فیلم مشترک ددپول و ولورین سوالاتی در مورد زمانبندی این فیلمها و وضعیت شخصیت لوگان در خط زمانی مارول به وجود آمده است. اگر ددپول و ولورین پیش از رویدادهای لوگان اتفاق میافتد، آیا لوگان نباید هنوز زنده باشد؟
در طول فیلم، لوگان با یک دختر جوان به نام لورا که همانند او دارای ژنهای جهشیافته و قدرتهای ولورین است. آشنا میشود و به او کمک میکند تا از سازمانهای شرور فرار کند. این فیلم با مرگ لوگان در انتهای داستان پایان مییابد و به نوعی پایان حماسی برای شخصیت او محسوب میشود.
زمان بندی ددپول و ولورین
اعلام همکاری ددپول و ولورین در یک فیلم جدید، که هیو جکمن نیز در آن حضور دارد، طرفداران را به هیجان آورده است. اما سوالی که به ذهن میآید این است که چگونه ولورین پس از وقایع لوگان بازگشته است؟ اگر فرض کنیم که این فیلم جدید در همان خط زمانی فیلمهای قبلی دنیای مردان ایکس و لوگان اتفاق میافتد. پس باید به این نتیجه برسیم که داستان ددپول و ولورین پیش از وقایع لوگان رخ میدهد.
اما در اینجا یک تناقض بزرگ به وجود میآید. اگر داستان این فیلم جدید پیش از لوگان باشد، لوگان باید هنوز زنده باشد و قدرتهای شفابخش او نیز همچنان فعال باشند. در فیلم لوگان به وضوح نشان داده شد که این قدرتها به تدریج از بین میروند و این یکی از دلایل اصلی مرگ او در پایان فیلم بود. بنابراین، سوال این است که آیا داستان ددپول و ولورین در همان خط زمانی لوگان اتفاق میافتد یا این فیلم در یک خط زمانی یا در یک بعد متفاوت رخ میدهد؟
یکی از توضیحات محتمل برای این مسئله، معرفی مولتیورس در دنیای سینمایی مارول است. با معرفی مولتیورس در فیلمهایی مانند دکتر استرنج در مولتیورس دیوانگی و مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست مارول نشان داده است که امکان وجود جهانهای موازی و نسخههای مختلف از شخصیتها وجود دارد. بنابراین، احتمال دارد که ولورینی که در فیلم ددپول و ولورین حضور دارد. نسخهای از او از یک مولتیورس دیگر باشد و نه همان ولورین که در فیلم لوگان دیدهایم.
۷. موجودات لنگر دقیقا چگونه کار میکنند؟
مفهوم موجودات لنگر (Anchor Beings) در داستانهای علمیتخیلی، فانتزی و دنیای کمیکها به ویژه در دنیای مارول و DC مطرح شده است. این موجودات به عنوان نهادهایی معرفی میشوند که برای حفظ تعادل در دنیای چندگانه یا مولتیورس طراحی شدهاند. اما سوال این است که این موجودات لنگر دقیقا چگونه کار میکنند و نقش آنها در داستانها چیست؟ این موجودات میتوانند به عنوان نقاط ثقل یا مراجع حیاتی در نظر گرفته شوند که اگر از بین بروند یا تغییر کنند، میتوانند تاثیرات عظیمی بر ساختار و تعادل کل مولتیورس بگذارند.
اگر مرگ یک موجود لنگر باعث نابودی یک جهان میشود، چگونه این جهانها قبل از به وجود آمدن موجود لنگر عمل میکنند؟ آیا موجود لنگر بهطور پیشفرض وجود دارد یا اینکه برای بهوجود آمدن آن نیاز به یک عمل قهرمانانه است؟ فردی که به عنوان موجود لنگر شناخته میشود، از قبل تعیین شده است یا یک عمل خاص او را به این جایگاه میرساند؟ آیا MCU نیز موجود لنگری دارد. اگر دارد، آن کیست؟
۶. چرا پارادوکس به ددپول اهمیت میدهد؟
در دنیای پیچیده و گستردهی سینمایی مارول، سازمان ( TVA (Time Variance Authority به عنوان نهاد ناظر بر نظم و کنترل بر وقایع زمانی و واقعیتها شناخته میشود. در این سیستم، هر گونه انحراف از خط زمانی پیشبینی شده، تحت نظارت و کنترل TVA قرار دارد. اما اخیرا با ورود شخصیتهای جدید و پیچیدگیهای داستانی جدید، سوالاتی درباره انگیزهها و اعمال شخصیتهای مختلف مطرح شده است. یکی از این سوالات کلیدی این است که اگر پارادوکس شخصیت مخفی و مرموزی که به طور پنهانی در حال نقض قوانین TVA است به طور فعال پشت سر TVA عمل میکند؛ چرا به ددپول، که به نظر میرسد در بسیاری از موارد در تضاد با قوانین TVA قرار دارد، اهمیت میدهد؟
پارادوکس، که به عنوان یک نیروی مرموز و پیچیده ( با بازی متیو مکفادین) در دنیای مارول معرفی شده است. او در تلاش است تا نظم زمانی را به نفع خود تغییر دهد. او به طور پنهانی در حال نقض قوانین TVA است و در این مسیر ممکن است اهداف و انگیزههای خاص خود را دنبال کند. ولی نکته قابل توجه این است که پارادوکس به نظر میرسد توجه ویژهای به ددپول دارد.
آقای پارادوکس خود را به ددپول معرفی میکند به عنوان کسی که برای TVA کار میکند. با این حال، ددپول به سرعت متوجه میشود که او و تیمش در حال عمل کردن پشت سر رهبری TVA هستند. پارادوکس به وضوح با وضعیت جدیدی که در فصل دوم سریال لوکی تعیین شده و هدف آن حفظ خط زمانیها است، مخالف است. پارادوکس تصمیم دارد تا زمین 10005 را نابود کند زیرا او میداند که این زمین پس از مرگ موجود لنگر در حال مرگ است. او به جای اینکه بگذارد این زمین به آرامی در طول هزاران سال نابود شود، میخواهد آن را به سرعت از رنج نجات دهد.
پارادوکس به عنوان یک پارادوکس
آقای پارادوکس به ددپول میگوید که مقامات بالاتر (یک شوخی متا درباره مارول ودیزنی) میخواهند ددپول را از نابودی نجات دهند زیرا برنامههای بزرگتری برای او دارند. این موضوع با تصاویری از ثور که بر مرگ ددپول گریه میکند، تقویت میشود که نشاندهنده وقوع این اتفاق در آینده است. ما اگر آقای پارادوکس تا این حد آماده است که در برابر مقامات TVA عمل کند، چرا باید نگران بقا و زنده ماندن ددپول باشد؟ او به نظر نمیرسد که مشکلی برای نجات ندادن ددپول داشته باشد زیرا او را به خلا میفرستد. همچنین، او چگونه میتواند توضیح دهد که زمین 10005 به طور ناگهانی نابود شد بدون اینکه افشا کند که از یک پارهکننده زمان برای آن استفاده کرده است؟
اگر پارادوکس موفق به استفاده از ددپول برای نقض قوانین TVA شود، این موضوع میتواند به تغییرات عمدهای در دنیای TVA منجر شود. ددپول به عنوان یک عنصر غیرقابل پیشبینی، میتواند به طور بالقوه تأثیرات گستردهای بر خط زمانی و نظم کلی داشته باشد.
۵. رابرت، دومینو و کابل کجا هستند؟
در فیلم ددپول و ولورین شخصیتهایی چون کابل، دومینو و راسل کالینز (آتشزن) که در ددپول ۲ نقشهای کلیدی داشتند. به طرز قابل توجهی غایب هستند. این غیبتها به ویژه در فیلم جدید که به شدت بر تلاشهای ددپول برای نجات جهان و افراد مهم در زندگیاش متمرکز است، به چشم میآید. در حالی که ددپول و ولورین در این فیلم در حال مبارزه برای حفظ دنیای خود هستند، عدم حضور این شخصیتها، به ویژه راسل که در ددپول ۲ به عنوان پسرخوانده ددپول معرفی شده بود، یک نقص آشکار به نظر میرسد.
کابل و دومینو به راحتی میتوانستند به بهانه ماموریتهای جداگانه یا وظایف دیگر از داستان غایب شوند. این توجیه به ویژه برای کابل که در ددپول ۲ به عنوان یکی از شخصیتهای کلیدی شناخته میشود، قابل قبول به نظر میرسد. همچنین، نبود دومینو به طور مشابه میتواند به دلیل ماموریتهای جانبی او توضیح داده شود. اما غیبت راسل، که در ددپول ۲ به عنوان یک شخصیت مهم و پسرخوانده ددپول معرفی شده بود، بسیار گیجکننده است. در پایان ددپول ۲، رابطه ددپول با راسل به شکل عمیقی به تصویر کشیده شده بود و او به عنوان یک عضو نزدیک و عزیز خانواده ددپول معرفی شده بود. این که راسل در جشن تولد ددپول یا حتی در طول فیلم جدید اشارهای به او نشود، به نظر میرسد که یک نقص قابل توجه است.
وجود شاتر استار، که به طور عمده به عنوان یک شوخی تکجملهای در ددپول ۲ ظاهر میشود و در عکس خانوادگی ددپول حضور دارد، در حالی که راسل در این عکس نیست، موضوعی است که نیاز به توضیح دارد. این تفاوتها در ترکیب شخصیتها و روایتها، سوالات بیشتری را به وجود میآورد.
- ددپول و ولورین پرفروشترین فیلم تاریخ با درجه سنی بزرگسال شد
- 10 فیلم تماشایی برای علاقهمندان ددپول و ولورین
- 9 شخصیت مهم مارول که در ددپول و ولورین حضور افتخاری دارند
۴. پیرو و آقای پارادوکس
در دنیای سینمایی مارول، شخصیتها و رویدادها به طور مداوم در حال تحول و تغییر هستند. یکی از موضوعات جذاب و پیچیده در این دنیای سینمایی، همکاری غیرمنتظره بین پیرو و آقای پارادوکس است. پیرو، با تواناییهای آتشین خود و پیشینهای پیچیده در دنیای اکسمن، و آقای پارادوکس، شخصیت مرموز و متناقضی که در دنیای ددپول و ولورین ظاهر میشود، همواره سوالاتی را در مورد نحوه و زمان آغاز همکاری آنها به وجود میآورد.
سوالی که مطرح میشود این است که پیرو چگونه و از چه زمانی با آقای پارادوکس همکاری کرده است. یکی از احتمالات این است که پیرو ممکن است به دلیل اهداف مشترک یا منافع شخصی خود به تیم آقای پارادوکس پیوسته باشد. این همکاری میتواند در پی تغییرات گستردهای که آقای پارادوکس در دنیای مارول ایجاد میکند، صورت گرفته باشد. همکاری پیرو با آقای پارادوکس ممکن است به دلیل انگیزههای شخصی، نیاز به قدرت بیشتر، یا هدفهای مشترک در ایجاد تغییرات عمده در دنیای مارول باشد. پیرو، با تواناییهای آتشین و تجربههای گذشتهاش، میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست آقای پارادوکس عمل کند. همچنان هیچ توضیح برای همکاری این دو از سوی مارول ارایه نشده است و باعث ایجاد یک حفره بزرگ داستانی شده است.
۳. چگونه کاساندرا نوا با تنها یک حلقه پرتابی از خلا به دنیای فاکس منتقل شد؟
در دنیای گسترده و پیچیده مارول، جابجایی بین دنیاها و خطوط زمانی همواره چالشی بزرگ برای شخصیتها و داستانها بوده است. یکی از انتقالهای غیرمنتظره و پرسشبرانگیز، حرکت کاساندرا نوا از خلا به دنیای سینمایی فاکس است. او، با استفاده از تنها یک حلقه پرتابی (Sling Ring) توانست این جابهجایی شگفتانگیز را انجام دهد.
کاساندرا نوا یکی از بزرگترین دشمنان پروفسور چارلز اگزاویر و دنیای اکسمن است. او به عنوان دوقلوی ذهنی اگزاویر، دارای قدرتهای روانی قوی و انگیزههای خطرناک است. نوا، که قدرتهایش به او اجازه میدهند ذهنها را کنترل کند و به اعماق پیچیده دنیای روانشناختی نفوذ کند، بارها تهدیدی جدی برای تیم اکسمن و دیگر شخصیتهای مارول بوده است.
او، که معمولا در جایی ناشناخته و مرموز به نام خلا زندانی شده است. همواره در تلاش برای فرار و تحقق نقشههای خطرناکش بوده است. اما انتقال او به دنیای سینمایی فاکس، سوالات بسیاری را درباره چگونگی انجام این جابهجایی به وجود میآورد. در دنیای مارول، خلا یک فضای بینابینی است که معمولا به عنوان تبعیدگاهی برای موجودات و شخصیتهایی با قدرتهای بالا استفاده میشود. این فضا خارج از زمان و مکان قرار دارد و به عنوان یک پناهگاه یا زندان برای کسانی که باید از دنیاهای عادی جدا باشند، در نظر گرفته میشود.
حلقه پرتابی یک ابزار جادویی است که در دنیای مارول به وسیلهای برای ایجاد دروازههای زمانی و مکانی تبدیل شده است. دکتر استرنج و سایر جادوگران در کامار تاج (Kamar-Taj) از این حلقهها برای جابجایی سریع بین نقاط مختلف جهان استفاده میکنند. این حلقهها توانایی ایجاد پورتالهایی را دارند که به کاربران اجازه میدهد از هر نقطهای به مقصد موردنظر خود سفر کنند.
چگونگی انتقال
حلقه پرتابی به طور معمول برای جابجایی در دنیای فیزیکی استفاده میشود. اما این که بتواند به فضاهای غیرمادی مانند خلا دسترسی پیدا کند، پرسشی پیچیده است. شاید این حلقه به طور ویژه توسط شخصی با قدرتهای جادویی تقویت شده باشد تا بتواند به مکانهایی مانند خلا دسترسی پیدا کند. ممکن است کاساندرا نوا به کمک جادوگران یا شخصیتهای جادویی دیگری توانسته باشد از خلا فرار کند. اگرچه خود نوا تواناییهای روانی دارد، اما برای استفاده از حلقه پرتابی به قدرتهای جادویی نیاز داشت.
اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا این حلقهها تنها به دنیای فیزیکی محدود میشوند یا میتوانند به فضاهای غیرمادی مانند خلا نیز نفوذ کنند؟ جابهجایی کاساندرا نوا از خلا به دنیای فاکس با استفاده از این حلقه، نشاندهنده قدرت فراتر از حد انتظار این ابزار است.
۲. چرا ددپول اصلی در مقابل دیگر نسخههای اهمیت دارد؟
در اوج فیلم، ددپول و ولورین مجبور میشوند با گروه ددپول کورپ (Deadpool Corp) روبرو شوند. آنها مجموعهای از نسخههای ددپول هستند که در خلا تبدیل به یک تیم شدهاند و به نظر میرسد تحت رهبری لیدی ددپول قرار دارند. فیلم در طول داستان بارها اشاره میکند که خلا پر از ددپول است که نشان میدهد او مانند شخصیت لوکی برای سازمان زمان (TVA) مشکلساز بوده و بسیاری از نسخههای او حذف شده و به خلا فرستاده شدهاند. ایده این است که ددپولها به قدری آزاردهنده هستند که به خلا فرستاده میشوند. اما سوال اینجاست که چه چیزی ددپول اصلی را در مقایسه با نسخههای دیگرش خاص و ویژه میکند؟
پاسخ واضح این است که این ددپول همان ددپول رایان رینولدز است، ستاره دو فیلم پرفروش، و به همین دلیل است که این ددپول نقش مهمتری ایفا میکند. اما این موضوع باعث میشود که مخاطب به فکر فرو رود که چرا هیچیک از ددپولهای دیگر شایسته نجات نیستند.
این موضوع، شکافی در روایت ایجاد میکند که چرا ددپولهای دیگر هیچ جایگاهی در داستان پیدا نمیکنند و تنها ددپول اصلی به عنوان فرد مهم نجات داده میشود؟ آیا این موضوع فقط یک شوخی متا است یا اینکه واقعا دلیلی دیگر برای این انتخاب وجود دارد؟
سوال دیگری که فیلم مطرح میکند این است که چرا همه این ددپولها موافقت میکنند تا با کاساندرا نوا همکاری کنند و علیه ددپول اصلی بروند؟ آیا آنها نیز وقتی برای اولین بار با هم روبرو شدند، مثل ددپول اصلی با هم جنگیدند؟ این سوالات، بیپاسخ میمانند و به نظر میرسد فیلم تمایل دارد بیشتر بر جنبههای طنز و متافیزیکی خود تمرکز کند تا به این نوع سوالات پیچیدهتر پاسخ دهد.
۱ . چرا سازمان زمان (TVA) همچنان افراد را در خلا نگه میدارد؟
فیلم ددپول و ولورین با لحظهای فوقالعاده و هیجانانگیز طرفداران را شگفتزده کرد؛ زمانی که بازیگران قدیمی که در نقشهای پیش از دنیای سینمایی مارول ظاهر شده بودند. دوباره به عنوان نسخههای قبلی شخصیتهای مارول بازگشتند. از جمله این بازگشتها میتوان به جنیفر گارنر در نقش الکترا، وسلی اسنایپس در نقش بلید، کریس ایوانز در نقش مشعل انسانی، و حتی چنینگ تیتوم در نقش گامبیت اشاره کرد. این شخصیتها در خلا گیر افتاده بودند و فیلم ددپول و ولورین با این پیام به پایان میرسد که آنها به واقعیتهای اصلی خود بازگردانده شدند.
با توجه به وضعیت جدید سازمان زمان (TVA) پس از فصل دوم سریال لوکی، که دیگر به دستور کانگ (معروف به He Who Remains) عمل نمیکند. بلکه به جای از بین بردن خطوط زمانی، تلاش میکند آنها را حفظ و نجات دهد. سوال این است که چرا TVA در ابتدا این قهرمانان را در خلا زندانی کرده بود؟
حتی اگر این شخصیتها قبل از اصلاح سازمان به خلا فرستاده شده بودند، چرا TVA آنها را به حال خود رها کرد؟ این سوال به خصوص پس از تغییر سیاستهای TVA مطرح میشود، که به جای حذف شاخههای زمانی، اکنون برای نجات آنها تلاش میکند. آیا این کار نشان از نقصها و مشکلات سازمان زمان است؟
هنوز مشخص نیست که چرا شخصیتهایی مانند بلید، الکترا و مشعل انسانی در خلا زندانی شده بودند. واقعیتهای آنها نابود نشده بود و جهانهایی داشتند که میتوانستند به آنها بازگردند. پس آیا آنها حذف شده بودند؟ و اگر اینطور است، آیا این حذف توسط شخصیت پارادوکس انجام شده بود یا قبل از اصلاح سازمان؟
پس از اینکه TVA شروع به حفظ و بازسازی خطوط زمانی کرد، چرا این قهرمانان را به جهانهای خودشان برنگرداند؟ حتی برای شخصیتهای شرور نیز میتوان همین سوال را مطرح کرد.
سخن آخر
فیلم ددپول و ولورین با تمام جذابیتها و شوخیهای متای خود، موفق به جلب توجه مخاطبان شده است. اما با وجود تمام نقاط قوت، حفرههای داستانی زیادی در آن وجود دارد که برخی از آنها ممکن است در فیلمهای آینده مارول پاسخ داده شوند. این حفرهها، هم سوالات جدیدی را برای طرفداران ایجاد کرده و هم باعث نقد و بررسیهای فراوانی در جامعه طرفداران مارول شده است.
منبع: movieweb