6 فیلم ترسناک برای طرفداران توطئه‌آمیز: در قرمز

سال ۲۰۲۳ میلادی، سال خوبی برای طرفداران ژانر ترسناک بوده و تا به حال فیلم‌های بسیار خوبی در این سبک در این سال منتشر شده است. یکی از فیلم‌هایی که طرفداران این سبک مدت زمان زیادی منتظر آن بوده‌اند، قسمت پنج فرنچایز توطئه‌آمیز یعنی فیلم توطئه‌آمیز: در قرمز (Insidious: The Red Door) است که مدت زمان زیادی نیست که از اکران آن می‌گذرد.

در این فیلم، شخصیت دالتون هنوز بزرگ شده است و با پدرش که حالا شخصیتی متفاوت‌تر پیدا کرده، باید ماجراجویی خود را به پایان برسانند. آن‌ها باید در حافظه‌هایشان دنیای دیگر را یک بار برای همیشه ببندند و به این ماجراجویی خطرناکشان پایان ببخشند.

با این که از لحاظ نمرات رسانه‌ها،‌ فیلم Insidious: Red Door نمرات ضد و نقیضی را دریافت کرده است، اما طرفداران و بینندگان این فیلم همگی موافق هستند که پاتریک ویلسون در اولین تجربه کارگردانی‌اش بسیار قابل قبول عمل کرده است و توانسته است که یکی از ترسناک‌ترین فیلم‌های سال را بسازد.

پاتریک ویلسون را بیشتر به خاطر ایفای نقشش در فیلم‌های ترسناکی مثل همین فیلم و البته فیلم‌های The Conjuring می‌شناسیم و به نظر می‌رسد که او کاملا خودش را وقف فیلم‌های ترسناک کرده است.

چه فیلم‌های ترسناکی به توطئه‌آمیز: در قرمز شباهت دارند

اما طرفداران این فیلم ترسناک دوست دارند که ماجراجویی‌های بیشتری را شبیه به فرنچایز توطئه‌آمیز و به خصوص این فیلم ببینند. اگر شما هم یکی از این افراد هستید، پس لیستی که در ادامه مطالعه می‌کنید، کاملا برای شما ساخته شده است.

در این لیست قصد داریم که ۶ فیلمی که شباهت زیادی به فیلم Insidious: Red Door دارند را به شما معرفی کنیم. توصیه می‌کنم که حتما این فیلم‌ها را مشاهده کنید که قطعا تجربه بسیار جذابی را برای شما به همراه خواهند داشت. با این مقاله در بلاگ مایکت همراه باشید تا به شما این شش فیلم جذاب را معرفی کنیم. هم‌چنین اگر فکر می‌کنید فیلمی را جا انداخته‌ایم حتما در بخش نظرها به ما فیلم مدنظر خود را اعلام کنید.

آیکون فیلم توطئه آمیز: درب قرمز رنگ Insidious: The Red Door
فیلم

توطئه آمیز: درب قرمز رنگ

Insidious: The Red Door

تماشای فیلم توطئه‌آمیز: در قرمز

1- ارواح خبیثه (Poltergiest)

ارواح خبیثه

اگر طرفدار فیلم‌های ترسناک باشید، احتمالا کارگردان مطرح هالیوودی یعنی جیمز وان را می‌شناسید که فیلم‌‌های ترسناک بسیار مهمی مثل فرنچایز The Conjuring و فیلم Dead Silence را کارگردانی کرده است و به خوبی توانسته نامش را به عنوان یکی از اصیل‌های سبک ترسناک شناخته شود.

او بارها در مصاحبه‌های مختلف اعلام کرده است که Poltergeist یکی از فیلم‌های مورد علاقه او است. خیلی از منتقدها و طرفداران سبک ترسناک گفته‌اند که دو فیلم Poltergeist و Insidious بسیار شبیه یکدیگر هستند.

هر دو فیلم یک خانواده را نشان می‌دهند که مورد آزار ارواح شیطانی از دنیای دیگر قرار می‌گیرند و فرزند خانواده هدف اصلی این شیاطین است که البته هدفی والاتر در این آزار و اذیت‌ها قرار دارد.

از طرفی هم یک کارشناس اتفاقا فراطبیعی به این خانواده‌ها کمک می‌کنند تا بتوانند مشکلات خود را پشت سر بگذارند و حتی برای این کارشناس‌ها هم این اتفاقات کاملا عجیبی و غیرواقعی است.

البته فرق‌هایی هم در این دو فیلم وجود دارد؛ مثلا در فیلم Poltergeist سازندگان به هر حال نشان دادند که با چه هیولایی روبه‌رو هستند؛ اما در فرنچایز اینسیدیوس بدین شکل نیست و همیشه یک معمایی وجود دارند که این ارواح‌ دقیقا چه کسانی هستند!

البته باید دقت داشته باشید که فیلم پالترجیست کمی قدیمی است و در سال ۱۹۸۲ در دسترس بیننده‌ها قرار گرفته است. بنابراین جلوه‌های بصری فیلم ممکن است که برای کسانی که عادت به تماشای فیلم‌های ترسناک با جلوه‌های بصری مدرن را دارد سخت باشد. اما شک نکنید که داستان و روایت فوق‌العاده این فیلم وزنه ترازوی جذابیت این فیلم را بسیار بیشتر می‌کند و ارزش تماشا کردن را دارد.

اگر به دنبال یک فیلم بسیار جذاب می‌گردید که شباهت زیادی با فیلم و فرنچایز اینسیدیوس باشد، شک نکنید که تماشای فیلم Poltergeist می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌های ممکن برای شما باشد.

2- دکتر اسلیپ (Doctor Sleep)

دکتر اسلیپ

این فیلم در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند که ماجرای فیلم دکتر اسلیپ، دقیقا چیست. اما زمانی که متوجه شوید این فیلم در حقیقت دنباله معنوی یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های ترسناک تاریخ است.

این فیلم چند دهه بعد از اتفاقات فیلم The Shining در جریان است و زندگی بزرگ‌سالی دن تورنس را نشان می‌دهد که در فیلم The Shining یک خردسال با قابلیت‌های فرازمینی است؛ اما تغییراتی در شخصیت او ایجاد شده است.

در فیلم The Shining، دن تورنس به همراه پدر و مادر خود به هتلی جهت نگهبانی دادن در فصل زمستان به آن‌جا می‌روند و این فصل سرد را در این هتل سپری می‌کنند. اما در این هتل ارواح مردگان مسافران و ساکنین این هتل زندگی می‌کنند و این موضوع باعث می‌شود  که پدر دن یعنی جک تورنس، به مرور زمان حضور روح‌ها را احساس کند و عقل خود را از دست بدهد.

پدر دن به او و مادرش حمله‌ور می‌شود و قصد کشتن آن‌ها را دارد اما بالاخره این مادر و فرزند موفق می‌شوند که از این وضعیت فرار کنند و پدر در سرما یخ می‌زند و کشته می‌شود. حالا چندین دهه از این اتفاق‌ها گذشته است. 

دن تورنس تبدیل به یک مرد الکلی و افسرده شده است اما هم‌چنان قدرت‌هایش را در اختیار دارد و می‌تواند با مرده‌ها ارتباط برقرار کند. او هنوز متوجه حضور روح‌های هتل در زندگی‌اش می‌شود و به همین خاطر زندگی جالبی ندارد. تا زمانی که او با یک کودک روبه‌رو می‌شود که توسط روح‌های مختلف تحت آزار است و تصمیم می‌گیرد که به او کمک کند.

درست مثل اتفاقی که برای دالتون در فیلم‌های اینسیدیوس می‌افتد، این کودک هم درگیر این اتفاقات فرازمینی شده است. از این لحاظ، هر دو فیلم یک بستر داستانی و پس‌زمینه یکسانی دارند.

هر دو فیلم سعی می‌کنند که نشان دهند،‌خاطرات گذشته و درگیر شدن با ارواحی که شما را تعقیب می‌کنند به هیچ‌وجه راحت نیست و این موضوع ممکن است مدت زمان زیادی شما را درگیر خود کنند.

اما در اینسیدیوس طی پنج قسمت فیلم این موضوع را به نمایش کشیده‌اند و در فیلم Doctor Sleep از تکنیک خاک زمان استفاده کرده‌اند و اجازه داده‌اند که داستان The Shining بعد از این همه مدت، برای علاقه‌مندان جذابیتی پیدا کند تا بتوانند دنباله‌ای برای آن بسازند.

توصیه می‌کنم که حتما به تماشای فیلم Doctor Sleep بنشینید و از تماشای آن لذت ببرید. متاسفانه این فیلم به اندازه‌ای که باید مورد ستایش قرار نگرفت و ایوان مک‌گرگور، یکی از بهترین اجراهایش را برای نقش دن تورنس قرار داده است که تماشا کردن آن خالی از لطف نیست.

آیکون فیلم دکتر اسلیپ Doctor Sleep
فیلم

دکتر اسلیپ

Doctor Sleep

تماشای فیلم دکتر اسلیپ

3- کندی من (Candyman)

کندی من

در این لیست، فیلم دکتر اسلیپ تنها فیلمی نیست که دنباله یک فیلم ترسناک قدیمی است و حالا سراغ فیلم کندی‌من آمده‌ایم که دنباله فیلمی با همین نام است که چند دهه پیش اکران شد و توانست طرفدارهای زیادی را مجذوب خود کند.

این فیلم را جردن پیل نوشته است. جوردن پیل به خوبی نشان داده است که می‌تواند فیلم‌های ترسناک ساختارشکنانه و متفاوتی را بسازد و از مهم‌ترین آثار او می‌تواند به Us و Get Out اشاره کرد که هر دو فیلم مورد ستایش منتقدان قرار گرفتند و حتی فیلم Get Out موفق به دریافت نامزدی بهترین فیلم سال از دیدگاه فستیوال اسکار شد.

این فیلم داستان یک هنرمندی به نام آنتونی مک‌کوی است که در حال تحقیق کردن راجع به یک موجود ترسناک افسانه‌ای به اسم بوگی‌من است و قصد دارد که برای پروژه بعدی‌اش روی این شخصیت کار کند.

اما به صورت اتفاقی، این کاراکتر باعث می‌شود که این موجود افسانه‌ای احضار شود و تبدیل به یک خطر جدی برای زندگی او اطرافیانش شود و آن‌ها را یکی پس از دیگری به وحشیانه‌ترین شکل ممکن به قتل می‌رساند. حالا این هنرمند باید هر کاری که از دستش برمیاید انجام دهد تا کندی‌من را یک بار برای همیشه به جهنم بفرستد.

وجه اشتراکی که میان فیلم‌های کندی‌من و سری اینسیدیوس وجود دارد، این است که هر دو فیلم راجع به شبح‌ها و ارواح خبیثی هستند که هنوز کارشان در این دنیا به پایان نرسیده است و برای رسیدن هدفشان، حاضر هستند که هر کسی که جلوی راهشان قرار می‌گیرد را از میان بردارند.

شخصیت‌های خبیث هم در هر دو فیلم‌ گذشت‌های ترسناک و دردناک مخصوص به خودشان را داشته‌اند و به همین خاطر است که هنوز کارشان در این دنیا به پایان نرسیده است و تصمیم دارند که به نوعی بتوانند انتقام خودشان را در این دنیا اما از آدم‌های اشتباه بگیرند و شخصیت‌های اصلی هم باید تلاش کند که درگیر این اشتباه نشوند.

شک نکنید که تماشای فیلم Candyman قطعا یکی از بهترین تجربه‌های ممکن در زمینه تماشای فیلم‌های ترسناک برای طرفداران این ژانر خواهد بود و اگر به فیلم Insidious: The Red Door علاقه دارید، قطعا می‌توانید از شباهت‌های هر دو فیلم لذت ببرید.

4- حس ششم (The Sixth Sense)

حس ششم

ام. نایت شیامالان یکی از کارگردان‌های مشهور و مطرح سینمای هالیوود است که به ساخت فیلم‌های پیچیده و عجیب معروف است. اما شاید فیلمی که باعث شد این کارگردانی هالیوودی بتواند به محبوبیت بسیار زیادی برسد و به عنوان این کارگردان عجیب شناخته شود، فیلم The Sixth Sense بود که بازخوردهای بسیار خوبی را از سمت بیننده‌ها دریافت کرد و رسانه‌ها از این فیلم به عنوان بهترین اثر ام. نایت شیامالان یاد می‌کنند.

داستان این فیلم از جنبه‌های مختلفی شباهت بسیار زیادی با فیلم Insidious: Red Door دارد. درست مثل این فیلم، در فیلم «حس ششم»، شخصیت اصلی فیلم یعنی مالکولم کرو قرار است که به یک بچه کمک کند تا بتواند از پس مشکلاتی که با ارواح دارد بربیاد. مالکولم یک روانشناس کودک است که با پسر جوانی آشنا می‌شود و پسر جوان ادعا می‌کند که او می‌تواند روح‌های سرگردان در دنیا را ببیند.

این در حالی است که خود مالکولم دارای مشکلات زناشویی است و مشکلات آن‌ها به خاطر بیمار قبلی مالکلوم به وجود آمده است. آمدن این پسر جوان به زندگی مالکولم باعث می‌شود تا همسر او احساس خوبی نداشته باشد و بترسد که مجددا زندگی آن‌ها دچار مشکل شود. اما مالکلوم قصد دارد که هر طوری که می‌تواند، به این پسر کمک کند.

البته یک فرق کلی میان این دو فیلم وجود دارد. مثلا ارواحی که در فیلم «حس ششم» وجود دارند یک تفاوت اصلی با فیلم اینسدیوس دارند و آن هم این است که تمام ارواح فیلم «حس ششم» قصد ندارند که به این پسر جوان آسیب وارد کنند اما ارواح داخل یلم اینسیدیوس همه ارواح شیطانی هستند و قصد دارند که صدمه‌های مخربی به زندگی شخصیت‌های اصلی بزنند.

با این که هر دو فیلم بسیار جذاب هستند، اما می‌توان اعتراف کرد که فیلم «حس ششم» در مقایسه با اینسیدیوس داستان و روایت درگیرکننده‌تری دارد و هم‌چنین پیچش داستانی این فیلم در بین طرفدارهای فیلم‌های سینمایی زبانزد خاص و عام است که اگر خودتان مشاهده کنید، متوجه آن خواهید شد.

آیکون فیلم حس ششم The Sixth Sense
فیلم

حس ششم

The Sixth Sense

تماشای فیلم حس ششم

5- کابوس در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)

کابوس در خیابان الم

«کابوسی در خیابان الم» یکی از قدیمی‌ترین فرنچایزهای تاریخ فیلم‌های ترسناک است که هر قسمت از آن یکی پس از دیگری بازخوردهای مثبتی از سمت طرفداران این فرنچایز و به طور کلی طرفداران سبک ترسناک به دست آورده است. 

این فیلم را وس کریون کارگردانی کرده است و از زمانی که او این فیلم را ساخت،‌ توانست تکان اساسی به این سبک و سیاق از فیلم‌های سینمایی بدهد و خیلی از فیلم‌های ترسناکی که پس از «کابوسی در خیابان الم» ساخته شدند، المان‌های زیادی را از این فیلم الگوبرداری کردند اما هیچ‌کدام نتوانستند به اندازه A Nightmare on Elm Street مطرح و مشهور باشند.

شخصیت اصلی این فیلم نانسی است که در حقیقت یک نوجوان محسوب می‌شود و زمانی که فردی کروگر به او و دوستانش حمله‌ور می‌شود،‌ تصمیم می‌گیرد که در مقابل او ایستادگی کند و به خانواده و دوستانش کمک کند. 

به خاطر این که فردی کروگر در خواب‌ها و رویاهای نانسی و دوستانش وارد می‌شود و با عذاب‌دادن آن‌ها، می‌تواند در دنیای واقعی هم آن‌ها را به قتل برساند؛ با یک دستکشی که از آن چند چاقو بیرون زده است و می‌تواند این کودک‌ها را چند تکه کند.

کروگر در این فیلم به دنبال انتقام گرفتن از آدم‌های بزرگ‌سال این دهکده است. به خاطر این که این افراد چندین سال پیش کروگر را در داخل یک خانه در حال آتش قرار داده و در را به روی او قفل کردند. به همین خاطر بود که فردی در زمانی که داخل فیلم ظاهر می‌شود، صورت سوخته‌ای دارد و هیچ رحمی را به کسی نشان نمی‌دهد.

این که در هر دو فیلم محوریت مثبت فیلم روی دو کودکی هستند که می‌خواهند از وضعیتی که در آن قرار گرفته‌اند، نجات پیدا کنند باعث می‌شود که هر دو فیلم تا حد زیادی شبیه‌ به یکدیگر باشند و هم‌چنین فردی کروگر یک موجود خبیث درست مثل ارواح خبیث داخل فیلم‌های اینسیدیوس است.

حتی اگر به دنبال تماشای فیلمی شبیه به Insidious: Red Door نباشید و فقط به ژانر ترسناک علاقه داشته باشید، فیلم A Nightmare on Elm Street از آن دسته فیلم‌هایی است که به هیچ‌وجه نباید به راحتی آن را از دست بدهید.

6- تلفن سیاه (The Black Phone)

تلفن سیاه

تلفن سیاه فیلمی است که در سال ۲۰۲۲ میلادی اکران شد و همان زمان هم توانست بازخوردهای مثبتی از سمت رسانه‌ها و منتقدهای سینما دریافت کند؛ اما متاسفانه این فیلم، آنطور که باید نتوانست مورد توجه بیننده‌ها قرار بگیرد. اما شکی وجود ندارد که این فیلم بسیار جذاب و دیدنی است.

این داستان بر اساس شخصیت جو هیل است؛ جو هیل در حقیقت فرندز نویسنده بزرگ یعنی استفن کینگ است که توسط یک قاتل سریالی با یک ماسک شیطانی دزده می‌شود و حالا شخصیت‌های اصلی و مثبت این فیلم باید به دنبال راهی باشند که از این وضعیت بحرانی نجات پیدا کنند.

این در حالی است که از خیلی جهات،‌ هر دو فیلم موقعیت‌های یکسانی را با یکدیگر به اشتراک دارند و در فیلم اینسیدیوس، دالتون هم در چنین موقعیتی قرار می‌گیرد و باید از دست یک پیرزن با ماسک شیطانی و حالت عجیبی که دارد، فرار کند.

فیلم The Black Phone به شکل نوآورانه و بسیار جذابی راجع به زندگی بعد از مرگ صحبت می‌کند و اشاره ویژه‌ای به این موضوع می‌کند که از دست هیولاهای واقعی در دنیا مثل قاتل‌های سریالی باید به چه شکلی فرار کرد. 

این فرار کردن هم به معنای واقعی کلمه است و هم یعنی این که چطور باید از اثرات جانبی روحی و روانی بعد از نجات یافتن از چنین حادثه خطرناکی، به زندگی خود ادامه دهیم و بتوانیم به زندگی عادی خود بازگردیم.

تجربه تماشای این فیلم را به همه شما توصیه می‌کنیم و شک نکنید که بعد از دیدن این فیلم، یک دریچه جدیدی از فیلم‌های ترسناک برای شما بازخواهد شد. امیدواریم که در آینده باز هم بتوانیم چنین فیلم‌هایی را بیشتر مشاهده کنیم و کارگردان‌های فیلم‌های ترسناک بتوانند ریسک‌پذیری بیشتری را درست مثل ریسک‌پذیری داخل فیلم The Black Phone به میان آورند.

آیکون فیلم تلفن سیاه The Black Phone
فیلم

تلفن سیاه

The Black Phone

تماشای فیلم تلفن سیاه

سخن آخر

در نهایت باید در نظر داشته باشید که فیلم Insidious: Red Door به احتمال زیاد آخرین قسمت از این فرنچایز خواهد بود؛ آخرین فیلمی که در حقیقت آغاز راه کارگردانی فیلم‌های ترسناک برای پاتریک ویلسون محسوب می‌شود که تا همین امروز تجربه‌های درخشانی در زمینه بازیگر در فیلم‌های ترسناک و فرنچایزهای بزرگ مثل کانجورینگ داشته است.

برای اولین کارگردانی فیلم ترسناک و البته آخرین قسمت از فرنچایز اینسیدیوس، می‌توان اعتراف کرد که او کار خود را به خوبی انجام داده است و باید دید که در آینده باز هم می‌تواند فیلم‌های جذابی را بسازد یا خیر.

در این لیست سعی کرده‌ایم که ۶ تا از بهترین فیلم‌های ترسناک که تجربه مشابهی با تماشای فیلم Insidious: Red Doro ارائه می‌دهند را در اختیار بیننده‌ها قرار می‌دهند؛ اما به طور کلی حتی بدون در نظر گرفتن این فاکتور، باز هم به راحتی می‌توانید از تماشای این فیلم لذت ببرید.

منبع: digitaltrends

خروج از نسخه موبایل