فیلم‌های مهمی که به خوبی منبع اقتباسشان هستند

بالاخره فیلم بهتر است یا کتاب؟

کتاب‌ها هزاران سال است که به ما کمک می‌کنند یاد بگیریم، آرامش بگیریم یا سرگرم شویم. از سوی دیگر، فیلم‌ها به دلیل مدرن‌تر بودن از کتاب‌ها، در چند دهه اخیر محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند. درحالیکه هم کتاب‌ها و هم فیلم‌ها مزایای متفاوت خود را دارند و هر دو در نوع خود جذاب هستند، نبرد کتاب‌ها و فیلم‌ها همچنان ادامه دارد. پدیده اقتباس‌ از کتاب‌ها برای ساخت فیلم بیش از یک قرن است، که وجود دارد. اولین فیلم اقتباسی از کتاب توسط ژرژ ملی‌یس در سال 1899 ساخته‌شده‌است. ژرژ ملی‌یس یک اقتباس از سیندرلا را از داستان برادران گریم و شاه جان را به‌عنوان اولین فیلم براساس آثار شکسپیر منتشر کرد. از آن پس فیلم‌های مهمی مانند بر باد رفته، فرار از شائوشنگ، فهرست شیندلر و … با اقتباس از کتاب‌ها خلق شده‌اند. همانطور که می‌بینید، پرسش کتاب یا فیلم بسیار قدیمی‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شود.

به نظر می‌رسد دیدگاه عمومی این است که کتاب‌ها بهتر از فیلم‌ها هستند. البته باز هم پاسخ این سوال به این بستگی دارد، که از چه کسی بپرسید، زیرا ممکن است برخی افراد نظر دیگری داشته‌باشند و نمونه‌هایی هم برای اثبات ادعاهایشان در دسترس باشد. با‌این‌وجود، بسیاری این واقعیت را که بیشتر نوجوانان این روزها ترجیح می‌دهند فیلم ببینند تا کتاب بخوانند، یکی از نشانه‌های سقوط جامعه ما می‌دانند. با‌این‌حال، درست است که خواندن فواید باورنکردنی برای رشد ذهنی ما دارد و می‌تواند از ما انسان‌های بهتر، همدل‌تر و موجودات بسیار عاقل‌تری بسازد، فیلم‌ها هم درست مانند زندگی، به ما درس می‌دهند. به همین دلیل است که، امروز مطالعه فقط به کتاب خواندن نمی‌گویند، فیلم دیدن هم نوعی مطالعه محسوب می‌شود.

کتاب‌ خواندن چه مزیتی نسبت به تماشای فیلم دارد؟

فهرست شیندلرچند دلیل بسیار مهم وجود دارد، که چرا کتاب‌ها بهتر از فیلم‌ها هستند. در اینجا مهمترین این دلایل را برای شما مطرح می‌کنیم:

چرا دوستداران کتاب معتقدند کتاب‌ها نباید به فیلم تبدیل شوند؟

برباد رفته

با اینکه فیلم بر باد رفته، هیچ چیزی از یک اثر هنری کامل کم ندارد، خواندن کتابش لذت بیشتری به شما می‌بخشد. پس درک می‌کنید که چرا، بیشتر دوستداران کتاب معتقدند که هیچ کتابی نباید تبدیل به فیلم شود. و دلیل آن ساده است؛ بیشتر فیلم‌ها هرگز نمی‌توانند استانداردها و انتظاراتی را که کتاب‌ها تعیین می‌کنند، برآورده کنند. همیشه جزئیات مهمی در فیلم‌ها حذف می‌شوند، روایت‌های خاصی تغییر می‌کنند و مکان‌ها گاهی شبیه آنچه در کتاب توضیح داده شده‌است، نیستند. بدتر از آن این است که هر اقتباسی از فیلم هزینه هنگفتی برای تهیه‌کنندگان فیلم دارد. درنتیجه سازندگان برای کسب سود کافی، باید فیلم را تجاری کنند. این همیشه به محصول نهایی لطمه می‌زند و تولیدکنندگان را مجبور می‌کند تا کتاب را در منظری متفاوت قرار دهند، تا بهترین نتیجه را از فروش فیلم به دست آورند.

تماشای فیلم‌ چه مزیتی نسبت به خواندن کتاب‌ دارد؟

فرار از شائوشنگ

در ابتدا باید تایید کنید که بعضی از فیلم‌ها، مانند یک قطعه هنری نفیس ‌می‌درخشند. همه فیلم‌ها تولیدات تجاری نیستند، که فقط برای کسب درآمد ساخته شوند. ساختن یک فیلم به همان اندازه نوشتن یک کتاب، یک عمل هنری است. و مواردی وجود دارد که سازندگان فیلم هنرمندان بهتری نسبت به نویسندگان کتاب‌هایی هستند، که فیلم‌ها براساس آن‌ها ساخته شده‌اند. فیلم‌ها برای کسانی که از آن‌ها لذت می‌برند، مزایای خاصی دارند و دلایل زیادی برای محبوبیت آنها وجود دارد. در حالیکه بدون شک این برتری اغلب اتفاق نمی‌افتد، در اینجا به دلایلی اشاره می‌کنیم که گاهی‌اوقات فیلم‌ها بهتر از کتاب‌ها هستند:

کدام فیلم‌های اقتباسی با کتاب‌های منبع الهامشان برابری می‌کنند؟

براساس گزارش فوربس، اقتباس‌های سینمایی از رمان‌ها 53 درصد بیشتر از فیلمنامه‌های اصلی در گیشه فروش دارند. به هر دلیلی، تماشاگران سینما در سراسر جهان وسواس بیشتری نسبت به کتاب‌هایی دارند، که به فیلم تبدیل می‌شوند، حتی بیش از آثار اورجینال سینمایی. اگرچه رمان و فیلم بلند، رسانه‌های هنری متفاوتی هستند، عاشقان سینما گفتگوهای بی‌پایانی درباره موفقیت یا شکست برخی اقتباس‌ها دارند.

به هر حال گاهی اوقات، بهتر است صدها صفحه را نادیده بگیرید و فقط به آنچه روی صفحه است بچسبید. در اینجا چند فیلم وجود دارد که به وضوح پابه‌پای کتاب‌هایی که براساس آنها ساخته شده‌اند، پیش می‌روند:

1. درخشش (The Shining)

درخشش

کتاب: گرایش‌های استیون کینگ برای خلق نمادها با این رمان که حدود 500 صفحه‌ است، به‌طور کامل آشکار می‌شود. استیون کینگ با بیان داستان خانواده‌ای که هم به دلیل بیماری روانی و هم به دلیل نیروهای ماورایی از هم پاشیده شده‌است و البته به‌عنوان استعاره‌ای از دنیای درونی، فضایی دلخراش از آشفتگی روانی و آسیب‌های دوران کودکی را بررسی می‌کند. درخشش بدون شک رمانی تأثیرگذار است و تمایل کینگ به پرداختن به جزئیات دیوانه‌وار خاص با توجه به شخصیت‌های جزیی و داستان‌های فرعی بی‌ربط، آن را به یک اثر بدون‌نقص تبدیل می‌کند.

فیلم: چشم انداز وحشت‌زای کوبریک از هتل اورلوک به‌طرز خیره‌کننده‌ای طراحی شده‌است، تصویرسازی فوق‌العاده ای دارد و به‌طور بی‌عیب‌و‌نقصی تاثیرش را می‌گذارد. باور عمومی بر این است که درخشش یکی از بهترین نمونه‌های سینمای ژانر وحشت مدرن است. خلق فضایی طاقت‌فرسا و پرتنش توسط کارگردان تا حدودی در تاریخ سینمای ترسناک بی‌نظیر است.

تفاوت‌های کلیدی: کینگ در کتاب به جک و دنی تورنس عمق بیشتری نسبت به کوبریک در فیلم می‌دهد و دنیای رمان پر و توسعه‌یافته‌‌تر است. کینگ از فیلم متنفر بود، زیرا داستان خود را از نظر احساسی ساده‌سازی می‌کند. پایان اثر هم کمی متفاوت است. در این کتاب، جک در نهایت در فیلم براثر یخ‌زدگی می‌میرد، درحالیکه در کتاب چنین نیست. آیا در فیلم، جنبه جادویی رمان به همان صورت تصویر شده‌است، یا همه رویدادها استعاره‌‌ای از اتفاقاتی است، که در درون شخصیت اصلی می‌افتد؟ پاسخ این سوال به برداشت خود شما بستگی دارد.

نتیجه‌ نهایی: فیلم درخشش از کتابش بهتر است. علی‌رغم نفرت کینگ از فیلم، این اثر درواقع بهتر از خود کینگ به منابع اصلی رسیدگی می‌کند، به‌ویژه با‌توجه به تلاش فاجعه‌بار او برای اقتباس از متن در یک مینی‌سریال در دو دهه بعد. نسخه کوبریک فاقد بخشی از بینش‌های روان‌شناختی کتاب است، اما افراط‌های رمان کینگ را کاهش می‌دهد، تا تصویری بسیار شکیل‌تر و تاثیرگذارتر خلق کند.

2. راندن (Drive)

راندن

کتاب: رمان جیمز سالیز یک درام جنایی مینیمالیستی و اگزیستانسیال درباره یک راننده فراری بی‌نام و نشان است. این داستان مملو از نثرها و جملاتی زیبا و ماندگار است. دنیای سرد و خشک کتاب با ضربه‌های بزرگ گیرا شده‌است و شخصیت‌ها بیشتر تحت‌تاثیر شخصیت‌های سارتی هستند که انگار بعد سومی ندارند.  

فیلم: نیکلاس ویندینگ رفن مضامین اگزیستانسیال رمان را به نوعی غیرمستقیم به تصویر می‌کشد و تصمیم می‌گیرد شخصیت‌ها را با ظاهری شیک و نورپردازی‌های نئونی درحالیکه با جملات کوتاه ولی صمیمانه صحبت می‌کنند، به تصویر بکشد. منتقدان شکایت می‌کنند که فیلم چنان به سبک پرداخته‌است، که هیچ محتوایی ندارد. اما گروهی معتقدند که سبک هم جزیی از محتوا است. در هر صورت، چه دیالوگ‌های مینیمالیستی و بازی‌های محو و خوددارانه فیلم را دوست داشته‌باشید یا نه، انکار تاثیر غیرقابل‌وصف موسیقی متن اعتیادآور فیلم و فیلمبرداری فوق‌العاده آن، دشوار است.

تفاوت‌های کلیدی: در کتاب اطلاعات پیش‌زمینه بیشتری درباره شخصیت‌ها وجود دارد. اما متن اصلی سالیز بدون شک بخش‌های زیادی را هم ناگفته باقی گذاشته و آن را به تخیل مخاطب می‌سپارد. درواقع در کتاب شخصیت‌ها، نماد ایده‌های وجودی هستند، نه افراد واقعی و ملموس. پیامدهای اقدامات شخصیت اصلی در دنباله رمان در سال 2011 هم دیده می‌شود، که تغییرات زیادی در وقایع کتاب اول ایجاد می‌کند. بااین‌وجود، هیچ‌کدام از این موارد در فیلم وجود ندارد.

نتیجه نهایی: هم کتاب و هم فیلم، هر دو عالی هستند. اگر به جلوه‌های بصری پررنگ و لعاب و موسیقی خوش‌انرژی علاقه دارید، فیلم عالی است. و اگر اثری کمی درونی‌تر می‌خواهید، رمان عالی است. اگر فکر می‌کنید صورت بی‌روح و خشونت بیش‌از اندازه رایان گاسلینگ ناراحتتان می‌کند، بهتر است فیلم را رها کنید. و اگر داستان‌های جنایی پراکنده و فلسفی برای شما مناسب نیست، از خواندن کتاب صرف‌نظر کنید.

3. از ته دل وحشی (Wild at Heart)

از ته دل وحشی

کتاب: رمان از ته دل وحشی اثر بری گیفورد، یک داستان عاشقانه شیرین درباره یک نوجوان احمق به نام سیلور و دوست دختر بسیار احمق‌ترش لولا است. از ته دل وحشی یک داستان کلاسیک رومئو و ژولیتی از نوع عاشقانه‌های سبک و جوان‌پسند است. دیالوگ‌های فیلم در کل خنده‌دار هستند و زبان شعرگونه تند و تیز در نثر کتاب وجود دارد. همه رویدادهای داستان با پس‌زمینه یک نسخه جادویی واقعی از جنوب آمریکا قرار دارد، که آن را بسیار جذاب کرده‌است.

فیلم: اقتباس آزاد دیوید لینچ از رمان از ته دل وحشی، به قدری دیوانه‌کننده است، که با هیچ عقلی قابل‌توجیه نیست. و البته این ویژگی بدی نیست. بازی نیکلاس کیج و لورا درن در این فیلم گاهی‌اوقات به‌طرز ابزورد و گاهی تاثرآوری صمیمانه و نزدیک است. نسخه لینچ چندین سکانس سورئال دارد، که به‌طورکلی به داستان واقعی مربوط نمی‌شوند. بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، درون‌مایه فیلم به نظر بعضی بسیار جذاب و به نظر بعضی دیگر بسیار نفرت‌انگیز است.

تفاوت‌های کلیدی: درحالیکه رمان گیفورد درواقع اولین رمان از یک سری هفت قسمتی است، فیلم لینچ یک پایان‌بندی قطعی و البته گیج‌کننده دارد. در این پایان‌بندی، سیلور و لولا قبل از اینکه توسط پلیس دستگیر شوند، به‌طور غیرقابل توضیحی توسط شریل لی در لباس گلیندای جادوگر نجات می‌یابند. این سکانس عجیب‌و‌غریب در هیچ کجای متن اصلی یافت نمی‌شود. جدای از آن، سناریوهای معمولی کابوس‌وار لینچی در سرتاسر فیلم دیده می‌شوند و اغلب هیچ ارتباطی با منبع اصلی ندارد.

نتیجه نهایی: کتاب بهتر است، هرچند که فیلم هم عالی است. البته تایید موفقیت فیلم از ته دل وحشی که در سال اکرانش برنده نخل طلای کن شد، سخت نیست، چون بسیار بدیع و بی‌مانند بود. اما به‌عنوان یک اقتباس، فیلم نسبت به کتاب به‌نوعی نامنسجم و زیادی عجیب است، به‌خصوص برای مخاطبان معمولی. از ته دل وحشی به‌سادگی بیش‌از‌حد بیگانه و سورئال است، اما کتاب به‌هرحال یک گریز کوچک از واقعیت است.

4. روانی امریکایی (American Psycho)

روانی امریکایی

کتاب: توصیف برت ایستون الیس، تصویری از نسخه کابوس‌آمیز شهر نیویورک با فضایی کاملا سورئال است. در این فیلم رستوران‌های فانتزی وعده‌های غذایی نامتعارف سرو می‌کنند، جوانان تازه‌به‌دوران‌رسیده همه‌جا به چشم می‌خورند، مردم نام یکدیگر را نمی‌دانند و همه در آستانه یک فروپاشی روانی هستند. نثر این رمان یادآور آثار مارکی دو ساد است، اما با فهرست‌ بی‌پایانی از جوانان شیک‌پوش به‌جای توصیف شکنجه‌های وحشیانه. نزول آهسته پاتریک بیتمن به اسکیزوفرنی در این کتاب، اغلب کمدی اما از نوع سیاهش است. در بخش‌های مختلف این کتاب شخصیت پاتریک بیتمن، کاملا خارج از کنترل نشان‌داده‌می‌شود. او در فروشگاه‌های بزرگ و راهروهای مواد غذایی می‌چرخد، درحالیکه ​​به سختی قادر به کنترل بدن خود است. روانی امریکایی رمانی ترسناک درباره از دست دادن هویت فردی ناشی از حرص و طمع سرمایه‌داری است.

فیلم: متاسفانه تعداد فیلم‌های ترسناک که کارگردانشان زن است، بسیار محدودند. مری هارون به‌عنوان یکی از این زنان، تفسیر مستحق تحسینی از داستان روانی امریکایی دارد. پاتریک بیتمن، با بازی کریستین بیل، تصویری مابین جذابیت و دلهره‌آور تولید کرده‌است. دیالوگ‌های سیاه کتاب در فیلم به چیزی به مراتب ملایم‌تر تبدیل می‌شود. البته غم‌انگیز است، که برداشت ناخوشایندی از تاثیرگذارترین دیالوگ بیتمن شده‌است، اما این تقصیر فیلم نیست.

تفاوت‌های کلیدی: خواندن کتاب الیس کمی سنگین و آزاردهنده است، اما اقتباس هارون بسیار جذاب و سرگرم‌کننده است. ازآنجاییکه بخش‌های آوانگاردتر کتاب (فصل‌های طولانی که تجاوز و قتل خشونت‌آمیز را به تصویر می‌کشد، حتی فصل‌های طولانی‌تر که برنامه مراقبت از پوست بیتمن را به دقت شرح می‌دهند) به مونتاژهای کمدی تقلیل می‌یابد، فیلم در ذات خود برای مخاطبان جذاب‌تر از رمان است. لحن فیلم هم نسبت به کتاب کاملا متفاوت است. درست است که داستان الیس گاهی‌اوقات کمدی است، اما پیام و فضای آن درنهایت به‌شدت نیهیلیستی است. از‌سوی‌دیگر، فیلم هارون به صراحت به شما نشان می‌دهد که قرار است به آن بخندید، حتی در تلخ ترین لحظاتش. اما کتاب روانی امریکایی چنین نیست.

نتیجه نهایی: فیلم بهتر است. این کتاب بدون شک یک موفقیت ادبی محسوب می‌شود، اما غیرممکن است که تصور کنیم بیشتر مردم حوصله خواندن پیام‌های پست مدرن و بی‌پایان کتاب را داشته‌باشند.

آیکون فیلم روانی آمریکایی American Psycho
فیلم

روانی آمریکایی

American Psycho

تماشای فیلم روانی آمریکایی

5. سکوت بره‌ها (The Silence of the Lambs)

سکوت بره‌ها

کتاب: سکوت بره‌ها از توماس هریس، رمانی پر از تعلیق است، که شکار یک قاتل زنجیره‌ای به نام بوفالو بیل توسط مامور مشتاق کلاریس استارلینگ را نشان می‌دهد. در تلاش کلاریس استارلینگ، او باید با دکتر هانیبال لکتر، یک آدمخوار بدنام که برحسب تصادف نابغه هم هست، ملاقات کند. زبان هریس با وجود لحن ابزورد به‌طرز شگفت‌آوری شاعرانه است و توصیفات نفس‌گیری از دنیای درونی کلاریس در آن وجود دارد. به‌هرحال سکوت بره‌ها یک داستان معمایی شوکه‌کننده است، حتی اگر به‌شدت غیرقابل‌باور باشد.

 فیلم: در بیشتر موارد، فیلم سکوت بره‌ها بازگویی بسیار وفادارانه کتاب است، اما برخی از قانع‌کننده‌ترین جزئیات و داستان‌های جانبی به خاطر اختصار حذف ‌شده‌است.

تفاوت‌های کلیدی: یکی از تفاوت‌های کلیدی بین این دو اثر این است که، فیلم به دلیل برداشت ناقص از جرییات و درک انسانی بعضی شخصیت‌ها که گرایشات متفاوتی دارند، موردانتقاد قرار‌ می‌گیرد. درواقع کتاب، به‌طرز چشمگیری، این موضوع را با جزئیات و حساسیت بسیار زیادی نسبت به آنچه که در یک فیلم می‌توان به آن پرداخت، پرداخت کرده‌است. برخی از جنبه‌های اصلی شخصیت اسطوره‌ای یعنی دکتر هانیبال لکتر هم در فیلم کمرنگ شده‌است. برای مثال در کتاب دکتر لکتر چشمان قرمز و شش انگشت در یکی از دستانش دارد، که در فیلم به آن اشاره‌ای نشده‌است.

نتیجه نهایی: کتاب بهتر است، اما نه در همه جنبه‌ها. مهارت هریس در نثر قدرتمندش نمی‌تواند در فیلم به تصویر کشیده‌شود، و برخی از بزرگترین ضعف‌های فیلم در رمان بهتر مدیریت می‌شوند. با‌این‌حال مراقب باشید. اگر در حفره‌های کتاب‌های اصلی هریس که دیگر فیلم‌های هانیبال هم براساس آن‌ها ساخته شده‌اند، خیلی عمیق شوید ممکن است درنهایت ناامیدتان کند.

آیکون فیلم سکوت بره ها The Silence of the Lambs
فیلم

سکوت بره ها

The Silence of the Lambs

تماشای فیلم سکوت بره‌ها

6. کشتن مرغ مقلد (To Kill a Mockingbird)

کشتن مرغ مغلد

کتاب: داستان هارپر لی درباره دختر جوانی است، که شروع به درک دنیایی می‌کند، که در آن زندگی می‌کند. کشتن مرغ مقلد رمانی مهم درباره دوران بلوغ است. استفاده خاطره‌انگیز لی از دیدگاه پدیده پیشاهنگی به مخاطب امکان می‌دهد، آتیکوس فینچ را از دور ببینیم و او را به عنوان یک شخصیت قهرمان که گاهی‌اوقات تشخیص انگیزه‌هایش دشوار است، درک کنیم.

فیلم: با اینکه غیرضروری به نظر می‌رسد، اما فیلم کشتن مرغ مقلد داستان را بیش از پیش به آتیکوس بازمی‌گرداند. در نتیجه، فیلم داستانی متعارف‌تر درباره یک وکیل سفیدپوست است، که تلاش می‌کند جان یک مرد سیاه پوست را که متهم به جنایتی است که مرتکب نشده‌است، نجات دهد. کشتن مرغ مغلد یک فیلم مهم، اما بدون‌شک متعارف‌تر از رمانی که بر اساس آن ساخته‌شده، است.

تفاوت‌های کلیدی: فیلم تمام تلاش خود را می‌کند تا به‌طور کامل به کتاب وفادار باشد، اما از دست دادن دیدگاه پیشاهنگی یک تغییر مهم است. ازطرفی رمان کمتر به درک دوران رو‌ به ‌رشد یک دختر جوان از پیچیدگی‌های جهان می‌پردازد و بیشتر به تلاش قهرمانانه پدرش برای نجات یک مرد تنها می‌پردازد.

نتیجه نهایی: کتاب بهتر است، اما هم کتاب و هم فیلم به شایستگی به عنوان آثار کلاسیک در نظر گرفته می‌شوند. درنهایت رمان هارپر بسیار درهم و برهم‌تر از نسخه هالیوودی است.

کدام فیلم‌ها از منبع اقتباس و کتابشان بهترند؟

با توجه به تمام اطلاعاتی که درباره کتاب‌ها و فیلم‌ها گفتیم، ممکن است آیا فیلم از کتاب بهتر است، یک سوال بیهوده به‌ نظر برسد. درحالیکه عموم آدم‌ها معتقدند کتاب‌ها همیشه بهتر از فیلم‌ها هستند، مانند هر چیز دیگری، استثناهایی وجود دارد. مواردی وجود دارد که فیلم‌های خاص بهتر از کتاب‌ها هستند. هر چند تماشای فیلم هرگز بهتر از خواندن کتاب نیست، با این حال، فیلم‌ها مزایای خود را دارند، و برخی از اقتباس‌ها در واقع با احترام و عشق فراوان به کتابی خلق می‌شوند، که داستان را آغاز کرده‌است.

در اینجا چند فیلم را نام می‌بریم، که به وضوح، بهتر از کتاب‌هایی هستند، که براساس آنها ساخته شده‌اند:

1. فارست گامپ (Forrest Gump)

فارست گامپ

هیچ شکی نیست که فیلم فارست گامپ یک شاهکار هنری است. در حالی که این کمدی درام ماندگار بر اساس رمان وینستون گروم با همین نام در سال 1986 ساخته شده‌است، فیلم به‌طور قابل‌توجهی با داستان اصلی تفاوت دارد. با توجه به بازی باورنکردنی تام هنکس و فیلمنامه شگفت‌انگیزی که از روی کتاب نوشته شده‌است، موفقیت آن بدیهی است.

آیکون فیلم فارست گامپ Forrest Gump
فیلم

فارست گامپ

Forrest Gump

تماشای فیلم فارست گامپ

2. پدر خوانده (The Godfather)

پدر خوانده

باوجود اینکه کتاب ماریو پوزو به خودی خود یک شاهکار است، فیلم بدون‌شک داستان را به سطح جدیدی می‌رساند. فرانسیس فورد کاپولا فیلمنامه اقتباسی فیلم را با ماریو پوزو نوشته‌است و به احتمال زیاد یکی از دلایل اعتبار فیلم همین است. البته نباید تاثیر بازیگران بزرگ و بازی‌های خیره‌کننده‌شان را در ماندگاری این مجموعه انکار کرد.

آیکون فیلم پدرخوانده The Godfather
فیلم

پدرخوانده

The Godfather

تماشای فیلم پدرخوانده

3. باشگاه مشت‌زنی (Fight Club)

باشگاه مشت‌زنی

این اقتباس از دیوید فینچر براساس رمانی با همین نام که توسط چاک پالانیک در سال 1996 نوشته شده‌است، هم از سوی نویسنده و هم از سوی طرفداران به عنوان یکی از بهترین آثار ساخته‌شده موردتحسین قرار گرفته‌است. برد پیت به عنوان شخصیت اصلی این فیلم، ادوارد نورتون، هلنا بونهام کارتر و بازیگران فرعی و همه تیم سازنده، اقتباس را به سمت موفقیت سوق می‌دهد.

آیکون فیلم باشگاه مشت زنی Fight Club
فیلم

باشگاه مشت زنی

Fight Club

تماشای فیلم باشگاه مشت زنی

4. پرواز بر فراز آشیانه فاخته (One Flew Over the Cuckoo’s Nest)

پرواز بر فراز آشیانه فاخته

بازی قدرتمند جک نیکلسون یکی از عناصر کلیدی است که اقتباس سینمایی از رمان کن کیسی را به موفقیتی بسیار بزرگتر از کتاب تبدیل کرده‌است. این اثر که یکی از بهترین فیلم‌های تارخ سینما در نظر گرفته می‌شود، به وضوح یکی از معدود فیلم‌های اقتباسی است که حق کتاب را ادا می‌کند.

همانطور که گفته شد، هرکسی که به جای تماشای فیلم، کتاب می‌خواند، چیزهای بیشتری از این تجربه به دست می‌آورد، حتی اگر کتاب و فیلم، داستان یکسانی داشته‌باشند. بنابراین حقیقتی که در بحث مقایسه خواندن کتاب در مقابل تماشای فیلم واضح است، این است که خواندن مفیدتر است. اما مقایسه یک کتاب با اقتباس سینمایی آن، داستان متفاوتی است. بیشتر افراد موافقند که کتاب‌ها همیشه بهتر از فیلم‌هایی هستند، که بعد از آن‌ها ساخته شده‌اند، اما این حقیقت جنبه‌های دیگری هم دارد.

آیکون فیلم دیوانه از قفس پرید One Flew Over the Cuckoo's Nest
فیلم

دیوانه از قفس پرید

One Flew Over the Cuckoo’s Nest

تماشای فیلم دیوانه از قفس پرید

منبع: themanual.com و basmo.app

خروج از نسخه موبایل