10 فیلم موزیکال معروف با پایان غم‌انگیز

اگرچه فیلم‌های موزیکال اغلب به خاطر شادی‌بخش بودن شهرت دارند، اما بسیاری از آن‌ها به خاطر پایان‌های غم‌انگیز ماندگار شدند. بهترین این موزیکال‌ها از ملودی‌های قدرتمند و تکان‌دهنده استفاده می‌کنند تا با انتقال احساسات مخاطبان خود را در روایت‌هایی عمیقا تکان‌دهنده غرق کنند. این ژانر که به واسطه‌ی بیان خارق‌العاده‌اش شناخته می‌شود، از قدرت دگرگون‌کننده موسیقی برای انتقال احساسات پرشور استفاده می‌کند. در حالی که بسیاری از فیلم‌های موزیکال به خاطر شاد و حال‌خوب کن بودن شهرت دارند، تعداد مشابهی از آن‌ها از موسیقی برای بیان داستان‌های دلخراش، غم‌انگیز و تراژیک استفاده می‌کنند.

علی‌رغم تکامل فیلم‌های موزیکال نسبت به ترانه‌ها و رقص‌های کلاسیک دهه 1930 تا 1950، علاقه شدیدی به این ژانر در میان کارگردانان معاصر وجود دارد. این موضوع در نسخه بازسازی استیون اسپیلبرگ از «داستان وست ساید» (West Side Story)، تلاش دیمن شزل برای به تصویر کشیدن فیلم‌های موزیکال دوران طلایی در «لا لا لند» (La La Land) و حتی فیلمسازان مستقلی مانند بنجامین میلپید، که اخیرا اقتباسی رقص‌محور از «کارمن» (Carmen) را با بازی ملیسا باررا و پل مسکال کارگردانی کرده مشهود است. در حالی که بسیاری از فیلم‌های موزیکال پیام‌های امیدوارکننده و مثبتی را منتقل می‌کنند، بخش قابل توجهی از آن‌ها نیز با یک اتفاق تراژیک به پایان می‌رسند.

10. سویینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت (Sweeney Todd: The Demon Barber of Fleet Street)

فیلم سویینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت

تیم برتون در اقتباس خود از تئاتر موزیکال «سویینی تاد»، سبک بصری گوتیک، طنز سیاه و همکاران همیشگی خود، جانی دپ و هلنا بونهام کارتر را در یک پکیج جذاب دور هم جمع می‌کند. داستان فیلم درباره آرایشگری است که به مدت 15 سال به خاطر حکم ناحق یک قاضی زندانی شد که قصد داشت با همسر این مرد بیچاره ازدواج کند. سویینی بعد از آزادی در قالب یک آرایشگر با استفاده از تیغ اصلاح خود مشتریان بی‌خبر را می‌کشد و همدستش خانم لاوت، با بقایای آن‌ها کیک گوشت می‌پزد و یک کسب‌وکار موفق را راه‌اندازی می‌کند. این داستان غم‌انگیز زمانی که سویینی به اشتباه زنی فقیر را که نمی‌دانست همان همسر دوست‌داشتنی‌اش است می‌کشد، چرخشی تراژیک پیدا می‌کند؛ زنی که سویینی تصور می‌کرد مرده است، اما تنها برای فرار از دست آن قاضی بی‌رحم سم خورده بود تا به طور موقت مرده به نظر برسد.

9. فروشگاه کوچک ترسناک (Little Shop of Horrors)

فیلم فروشگاه کوچک ترسناک

«فروشگاه کوچک ترسناک» یک کمدی احمقانه و خنده‌دار است که حول محور سیمور، یک پسر گل‌فروش و یک گیاه آدمخوار سخنگو می‌چرخد که مشتریان را جذب می‌کند و به او وعده ثروت و شهرت می‌دهد. در پایان فیلم سیمور متوجه می‌شود که باید گیاه را قبل از تکثیر و تبدیل شدن به تهدیدی برای بشریت از بین ببرد. او موفق می‌شود گیاه را از بین ببرد و در پایان فیلم سیمور و عشق زندگی‌اش آدری با هم ازدواج کرده و از آنجا نقل‌مکان می‌کنند. با این حال، در برداشت پایانی فیلم، نسخه مینیاتوری این گیاه را می‌توان دید که در باغ آن‌ها رشد می‌کند، که نشان می‌دهد آشوب خونین بیشتری در راه است.

8. مولن روژ! (Moulin Rouge!)

فیلم مولن روژ!

این فیلم که در کاباره معروف مولن روژ پاریس می‌گذرد، داستان یک شاعر انگلیسی به نام کریستین را روایت می‌کند که عاشق ساتین، ستاره این کاباره می‌شود. کارفرمای ساتین که قول او را در ازای حمایت مالی به دوک مونروث می‌دهد، باعث پیچیدگی داستان عاشقانه آن‌ها می‌شود. تلاش‌های بعدی دوک برای حذف کریستین تنش بیشتری به فیلم اضافه می‌کند. در نهایت، زمانی که ساتین به بیماری سل مبتلا می‌شود، داستان چرخشی غم‌انگیز پیدا می‌کند. او در آخرین لحظات خود از کریستین می‌خواهد که داستان عشق آن‌ها را با نوشتن جاودانه کند و معتقد است که این کار حضور ابدی آن‌ها را تضمین می‌کند. علاوه بر این کاباره مولن روژ فعالیت خود را متوقف می‌کند و برای همیشه تعطیل می‌شود.

7. داستان وست ساید (West Side Story)

فیلم داستان وست ساید

هر دو اقتباس سینمایی از داستان نمادین «وست ساید» که بر اساس قصه‌ی معروف «رومئو و ژولیت» نوشته شده است داستان عاشقانه بدانجام ماریا و تونی را دنبال می‌کنند که هر کدام در جبهه‌های مخالفی قرار دارند. در هر دو فیلم، تونی برادر بزرگ‌تر ماریا را به تلافی مرگ بهترین دوستش می‌کشد که منجر به دست‌گیری دوست برادر تونی و در نهایت تیراندازی به سمت او می‌شود. همانطور که تونی در حال جان دادن در خیابان دراز کشیده است، ماریا او را پیدا می‌کند، اسلحه را می‌گیرد و هر یک از اعضای گروه را تهدید به کشتن می‌کند. هر دو فیلم با لحظه‌ای امیدوارکننده به پایان می‌رسند و نشان می‌دهند که گروه‌ها ممکن است بر دشمنی خود غلبه کنند، اگرچه رویاهای ماریا برای آینده با تونی از بین رفته است.

6. کولی (Gypsy)

فیلم کولی

«کولی» که از موزیکال سال 1959 به همین نام اقتباس شده که آن هم از زندگی‌نامه مجری مشهور رز لی الهام گرفته است، زندگی زنی به نام رز، یک بازیگران تئاتر را به تصویر می‌کشد. رز که بی‌وقفه دو دخترش را به سمت نمایش سوق می‌دهد، رابطه خوبی با آن‌ها ندارد. رز یک فروپاشی روانی را تجربه می‌کند و متوجه می‌شود که با تحمیل رویاهای محقق‌نشده خود به دخترانش باعث خراب شدن رابطه مادر فرزندیشان شده است. در لحظات پایانی فیلم و آشتی رز با دخترش بارقه امیدی وجود دارد. با این وجود، آشتی آن‌ها تلخ و شیرین است، چرا که زخم‌های رابطه پریشان آن‌ها به راحتی التیام نمی‌یابد.

5. کاباره (Cabaret)

فیلم کاباره

داستان «کاباره» که در برلین قبل از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد سالی بولز، خواننده آمریکایی کاباره را دنبال می‌کند که در یک مثلث عشقی گرفتار می‌شود، در حالی که در پس‌زمینه داستان، نازی‌ها در حال پیشروی هستند. اگرچه این فیلم بر اساس یک نمایش موزیکال با همین نام ساخته شده است، اما اقتباس فیلم از تئاتر متفاوت است و پایانی به وضوح ویرانگر ارائه می‌دهد. با این حال، در هر دو نسخه، عشق سالی قبل از جنگ برلین را ترک می‌کند، در حالی که سالی به خاطر ترس از تغییر و تلاش برای محافظت از خود در برابر جنایات در حال آشکار شدن جهان تصمیم می‌گیرد بماند. این در حالی است که در تمام این مدت، نازی‌ها در شهر قدرت می‌گیرند.

4. چترهای شربورگ (The Umbrellas of Cherbourg)

فیلم چترهای شربورگ

«چترهای شربورگ» که فیلمی تماما موزیکال است و بازیگرانش تمام دیالوگ‌های خود را به صورت شعر و ترانه بیان می‌کنند، زن جوانی به نام ژنویو را دنبال می‌کند که عاشق یک مکانیک به نام گای می‌شود و از بد ماجرا این مرد به جنگ اعزام می‌شود. اگرچه او هنوز گای را دوست دارد، اما ژنویو تصمیم می‌گیرد به زندگی خود ادامه دهد و با مرد دیگری ازدواج کند. وقتی گای از جنگ برمی‌گردد و متوجه می‌شود که ژنویو از آنجا نقل مکان کرده است، ویران می‌شود، اما او هم زندگی خود را از سر می‌گیرد و ازدواج می‌کند. آخرین صحنه دلخراش فیلم، هر دو آن‌ها را نشان می‌دهد و مخاطبان با تاسف رابطه‌ی از دست رفته‌ آن‌ها را به یاد می‌آورند.

3. مو (Hair)

فیلم مو

در فیلم موزیکال «مو»، یک مزرعه‌دار جوان اوکلاهامایی به نام کلود برای ثبت نام در جنگ ویتنام به نیویورک می‌رود و بعد از ملاقات با گروهی از هیپی‌ها، دیدگاهش نسبت به جهان برای همیشه تغییر می‌کند. در پایان فیلم، رهبر این گروه که نامش برگر است پیشنهاد می‌کند که خودش را به جای کلود معرفی کند تا کلود بتواند دیگران را ملاقات و با آن‌ها خداحافظی کند. با این حال، درست بعد از خروج کلود، پایگاه او به ویتنام فرستاده می‌شود و برگر همچنان به جای کلود در ارتش می‌ماند. این فیلم با صحنه‌ای به پایان می‌رسد که ماه‌ها بعد گروه هیپی‌ها دور قبر برگر پس از کشته شدنش در جنگ حلقه می‌زنند.

2. شبح بهشت (Phantom of the Paradise)

فیلم شبح بهشت

این اقتباس آزاد از «شبح اپرا» (The Phantom of the Opera) ترکیبی منحصربه‌فرد از ژانر ترسناک و مهیج است که در یک سالن کنسرت اتفاق می‌افتد. داستان به دنبال تهیه‌کننده موسیقی به نام سوان است که آهنگ‌های وینسلو را می‌دزدد و او را به قاچاق مواد مخدر متهم می‌کند. وینسلو پس از آزادی از زندان با شخصیتی ناشناخته بازمی‌گردد. او در سالن کنسرت پنهان می‌شود و تلاش می‌کند تا فینیکس را که هنوز در مورد هویت او تردید دارد، نجات دهد. وینسلو تلاش می‌کند تا خودکشی کند اما متوجه می‌شود که سرنوشت او با سوان مرتبط است. در نهایت، سوان کشته می‌شود و همین مساله زخم قدیمی وینسلو را دوباره باز می‌کند و او تسلیم جراحاتش می‌شود. فینیکس بالاخره او را می‌شناسد، هرچند دیگر خیلی دیر است.

1. بی‌نوایان (Les Misérables)

فیلم بی‌نوایان

کارگردان تام هوپر این موزیکال نمادین را در سال 2012 با جمعی از ستارگان سینما به پرده‌ی نقره‌ای آورد. این حماسه از لحاظ احساسی قدرتمند، ماجرای زندانی سابق ژان والژان، دختر خوانده‌اش و بازرس پلیس ژاورت را روایت می‌کند که سال‌ها او را تعقیب کردند. این فیلم همچنین گروهی از دانشجویان انقلابی را در جریان شورش ژوئن 1832 در فرانسه دنبال می‌کند. در حالی که فیلم با یک نکته امیدوارکننده به پایان می‌رسد، اما مرگ والژان را هم به تصویر می‌کشد که در آن با ارواح شخصیت‌هایی که در طول داستان از بین رفته‌اند مواجه می‌شود و در نهایت با تکرار جمله‌ی عمیقا تکان‌دهنده‌ی «صدای آواز مردم را می‌شنوید؟» یک لحظه زیبا و یکی از غم‌انگیزترین پایان‌های فیلم‌های موزیکال را خلق می‌کند.

آیکون فیلم بینوایان Les Misérables
فیلم

بینوایان

Les Misérables

تماشای فیلم بینوایان

منبع: screenrant

خروج از نسخه موبایل