برخی از فیلمهای موفق از یک بازیگر برای کل داستان استفاده کردهاند، تا تجربهای دلنشین و جذاب را ایجاد کنند. این فیلمها اغلب داستانهای تاملبرانگیزی ارائه میدهند و به موضوعاتی مانند بقا و انزوا میپردازد و استعداد بازیگر در جلب توجه تماشاگر را به چالش میکشند.
همه فیلمها نیاز گروهی از بازیگران برای گفتن یک داستان عالی ندارد؛ تعداد زیادی از فیلمها فقط یک شخصیت اصلی دارند که از قضا شگفتانگیز هم هستند. فیلمها از دهها تیم و فرد مختلف برای ارائه تصویری مرتب و هماهنگ بهره میبرند، از نویسندگانی که رویدادها را شرح میدهند، گرفته تا کارگردانی که همه چیز را گرد هم میآورد و تدوینگرانی که تغییرات نهایی را اعمال میکنند. با این حال، بیشتر کارگردانان فیلمها تمایل دارند که یک توزیع متنوع از بازیگران داشته باشند تا بتوانند به خوبی داستان فیلم را جلو ببرند. چند فیلم قابل توجه و شاهکار در این لیست وجود داشتهاند که تصمیم گرفتهاند با تمرکز بیشتر بر یک بازیگر، داستان را به جلو ببرند.
- 12 ماسک مخوف استفاده شده در فیلمهای ترسناک
- 14 فیلم دلهرهآور که ترسناکترین خونآشامهای سینما را به تصویر کشیدند
12- هیچکس تو را نجات نخواهد داد (No One Will Save You)
“No One Will Save You” از نویسنده و کارگردان برایان دافیلد یک داستان هیجانانگیز در مورد دختری که بیگانگان به خانهاش حمله میکنند را دنبال میکند. تمام این فیلم ۹۰ دقیقهای به ندرت شامل گفتوگو است و داستان توسط شخصیت اصلی، برین آدامز اجرا میشود. چند فلشبک و تعامل کوتاه با شخصیتهای دیگر وجود دارد، اما به طور کلی فیلم درحال نمایش تنها یک بازیگر است که نقش اصلی را طریق چهره و زبان بدن به خوبی اجرا میکند. گذشته تاریک برایان در حالی که سعی میکند به یک موجود ساکت حمله کند، فاش میشود.
11- ۱۲۷ ساعت (127Hours)
۱۲۷ ساعت داستان واقعی و مرگباری از یک مرد که در یک رشته کوه وسیع گیر افتاده است را روایت میکند، جیمز فرانکو بازی برجستهای را به عنوان آرون رالستون در “127 Hours” ارائه میدهد. این فیلم بیشتر از دیدگاه رالستون است در حالی که ویدئوی خود را در یک سفر خطرناک تنها از طریق گوشه و کنارههای کوهستان، یوتا ضبط میکند. همانطور که عنوان این فیلم نشان میدهد، او به مدت ۱۲۷ ساعت گیر افتاده است، از گرسنگی و تشنگی شدید رنج میبرد و بهطور دائم سعی میکند راهی برای آزاد کردن خود پیش از رقم خوردن یک پایان ترسناک برای زندگیاش پیدا کند.
10- دورافتاده (Cast Away)
شاید مشهورترین فیلم تک بازیگر و شخصیتی، “Cast Away” باشد که شامل تام هنکس به عنوان بازمانده یک سانحه هوایی است که در یک جزیره کوچک به تنهایی زندگی میکند. داستان فیلم به تلاشهای او برای حفظ سلامت روانی در یک جزیره زیبای اقیانوس آرام کاملاً جدا از زندگی و خانوادهاش متمرکز است. چاک چهار سال را در جزیره گیر افتاده و در نهایت نجات مییابد، اما سفر زندگی او در طول این مدت عمیقاً جذاب و تأملبرانگیز است.
9- دفنشده (Buried)
در فیلم دفن شده همه چیز از آنجا شروع میشود که یک راننده کامیون آمریکایی که در عراق کار میکند توسط تروریستها گرفتار میشود و در یک جعبه چوبی دفن میشود و تنها چند چیز با خود به همراه دارد از جمله یک فندک، یک تلفن و یک چاقوی جیبی. رینولدز اجراهای جذابی را در یک فضای بسیار محدود ارائه میدهد در حالی که با جهان خارجی ارتباط برقرار میکند و در حین ناتوانی، تلاش میکند تا نجات پیدا کند. داستان با روند آهسته رویدادها پیش میرود، در حالی که او کاملاً در یک جعبه گیر افتاده است.
8- من افسانه هستم (I Am Legend)
ویل اسمیت نقش یک دانشمند را بازی میکند که از ویروسی وحشتناک که بیشتر انسانها را به هیولا تبدیل کرده است، مصون است. این فیلم بر اساس یک رمان اثر ریچارد ماتسون است و داستان نویل را در سفر انفرادی نیویورک دنبال میکند. فیلم، به تصویر روزمرگیهای نویل میپردازد که سخت تلاش میکند تا راهی برای درمان پیدا کند، و سعی میکند هر گونه بازمانده دیگری را در شهر پیدا کند، همچنان داستانی دلگرم کنندهای را ارائه میدهد.
7- زندگی پی (Life Of Pi)
این فیلم از کارگردان آنگ لی به لحاظ بصری فوقالعاده است در این اثر یک ببر بنگال باشکوه در کنار بازیگر اصلی حضور دارد و صحنههای شگفتآوری را در طول فیلم ارائه میدهد. پی یک پسر جوان است که با خانوادهاش به سفر کانادا میرود پیش از آنکه کشتی غرق شود.
او تنها بازمانده است و بیش از ۲۰۰ روز روی یک قایق تنها گیر میافتد. پی از حادثه جان سالم به در میبرد. در نهایت، این مسأله به خود پی و یک ببر میرسد که با هم سفر میکنند. داستان به طور عمیق تفکر برانگیز و پیچیده است زیرا تم های بقا را بررسی میکند و واقعیت را زیر سوال میبرد.
6- جاذبه (Gravity)
در ۳۰ دقیقه اول به نظر میآید که فیلم درباره دو فضانورد و ماموریت آنها در یک فضاپیمای کوچک است، با این حال، تقریباً در دقیقه ۳۰، مت کوولسکی خود را فدا میکند تا همکار جوانتر خود را نجات دهد. بقیه فیلم درباره شخصیت بولاک است که سعی میکند به سلامت به زمین بازگردد پس از اینکه شاتل فضایی آنها شدیداً آسیب دیده است. بولاک عالی بازی میکند و تجربههای احساسی را در پسزمینهای خیرهکننده از فضا ارائه میدهد.
5- ماه (Moon)
داستانهای دیگری از ماجراجویی تنها در فضا، نشان میدهد که راکول نقش یک فضانورد تنها را بازی میکند که در یک ماموریت سه ساله بر روی ماه به کشاورزی یک منبع غذایی ارزشمند مشغول است. هنگامی که به انتهای قرارداد خود نزدیک میشود، یک راز تاریک را درباره کارفرمایانش کشف میکند. سام یک کلون است و شرکتی که برای آن کار میکند از چندین کپی از همان فضانورد اصلی استفاده میکند تا بدون نیاز به آموزش، استخدام و انتقال فضانوردان جدید به کارهای مرتبط با ماه بپردازد. راکول کاری باورنکردنی را ارائه داده و یک مفهوم علمی تخیلی را به چیزی واقعی و احساسی تبدیل کرده است.
4- همه چیز از دست رفته است (All Is Lost)
احتمالاً این فیلم متمرکزترین فیلم در این لیست است زیرا رابرت ردفورد تنها شخصیت در فیلم است و هیچ فلشبک یا داستانهای خارجی دیگری در این اثر بررسی نمیشوند. ردفورد بیدار میشود و میفهمد قایقش توسط یک کانتینر حملونقل کهنهی رها و تخریب شده است. ردفورد برای تعمیر قایق خود از نوآوریهای زیادی بهره میبرد، پیش از اینکه یک توفان او را فرا گیرد. در نهایت با نمایش اراده و عزم، “همه چیز از دست رفته” به پایان میرسد.
3- درون (Inside)
دافو نقش یک دزد آثار هنری را در این اثر هیجانانگیز و درام ایفا میکند که دچار اشتباه میشود و او خود را برای هفتهها در یک پنتهاوس گرانقیمت منهتن پر از اثار هنری نفیس مییابد. دافو عملکرد برجستهای ارائه میدهد. در نهایت، داستان او در پنتهاوس با پیامهای درونی و الهی تمام میشود.
2- برانسون (Bronson)
برانسون داستان اقتباسشده از زندگی مردی به نام مایکل پترسون است که به دلیل افشاگریهای خشن و جرمهای دیگر بخش قابل توجهی از زندگی خود را در زندان سپری کرده است. پس از آزادی او از زندان، فیلم داستان تبدیل شخصیت او به این شخصیت جدید را دنبال میکند. هاردی چندین سولو تئاتری را مستقیماً به دوربین ارائه میدهد و داستانهایی از زندگی برانسون را به تصویر میکشد. فیلم بر روی زندگی برانسون و زمانی که او به صورت انفرادی در کلونی زندگی میکرد تمرکز دارد جایی که سلامت روانی او به تدریج کاهش یافت. مرد واقعی که داستان بر اساس آن ساخته شده است، واقعاً بخاطر اعمال خشن خود بخش زیادی از زندگی خود را در زندان گذرانده و به دلیل اقدامات خشن او، تا سالها در بیمارستانهای روانی در سراسر انگلستان بستری بود.
1- لاک (Locke)
تام هاردی نقشی را ایفا میکند که توانایی او در جلب توجه و جلب مخاطبان را به طرز شگفت انگیزی بیان میکند. ایوان، یک ناظر فعال است که اکنون در وضعیت بسیار پیچیدهای به دلیل اقدامات خود گیر افتاده است. کل فیلم در یک اتومبیل اتفاق میافتد در حالی که او رانندگی میکند. در طول سفر، او دهها تماس تلفنی با همکاران، خانوادهاش، زنی که به او بیوفایی کرده است و دیگران دارد. در این داستان، درام به شیوهای فوقالعاده و گفتگوهای خاص و سکانسهای تاثیرگذار در جریان است. نهایتاً این اثر نشان میدهد که یک داستان عالی حتی با یک شخصیت اصلی نیز میتواند گفته شود.
منبع: screenrant