12 هیولای ترسناک در فیلم‌های سینمایی از بدترین تا بهترین

هیولاها و موجودات واقعا ترسناکی که در برخی از فیلم‌های مورد علاقه ما زندگی می‌کنند، ساخته ذهن پیچیده اما مبتکر فیلمسازان و خالقان آثار سینمایی هستند. از زنومورف تا موجودی فراموش‌نشدنی در فیلم «تعقیب می‌کند» (It Follows)، هیولاهای ترسناک حتی برای آن‌هایی که اعصاب فولادی و به خیال خودشان دل نترس دارند کم نیستند. هیولاهای فیلم‌های سینمایی همیشه بخش بسیار مهمی از هالیوود بوده‌اند و به طور خاص، فیلم‌های ترسناک بدون اولین هیولاهای وحشتناک و دلهره‌آور، به جایی که امروز هستند نمی‌رسیدند. آثار کلاسیکی مثل «نوسفراتو» (Nosferatu)، «شبح اپرا» (The Phantom of the Opera) و فهرست بلندی از فیلم‌های کلاسیک یونیورسال بودند که برای اولین بار جهان را با هیولاهای سینمایی آشنا کردند.

این هیولاهای کلاسیک در آن زمان تماشاگران را به وحشت می‌انداختند، اما با گذشت سال‌ها و تغییر هم‌زمان صنعت فیلم، ما حتی با هیولاهای ترسناک‌تری آشنا شدیم که به کابوسمان تبدیل شدند. بیش از 100 سال است که صدها هیولای ترسناک از جمله خون‌آشام‌ها، گرگینه‌ها، زامبی‌ها، بیگانگان، ارواح، شیاطین و کایجوهای غول‌پیکر صفحه ‌نمایش‌های کوچک و بزرگ ما را اشغال کرده‌اند. در این مطلب 12 هیولای ترسناک فیلم‌های سینمایی را نام بردیم که حتی تصورشان خون را در رگ‌هایتان خشک می‌کند.

• در جستجوی خون: سیر تحول خون آشام‌ها در سینما
• نقد و بررسی فیلم ترسناک اره 10 ؛ یکی از بهترین آثار مجموعه
• 15 فیلم ترسناک مملو از وحشت ناگهانی

12. ارگانیسم در فیلم توده (The Blob)

ارگانیسم که شهر کوچک آربورویل کالیفرنیا را تصاحب می‌کند، ترکیب نهایی از تمام ترس‌هایی است که آمریکایی‌ها در دهه 1980 با آن مواجه شده بودند. این ماده لجن‌مانند آزمایشی در دوران جنگ سرد در پی یک اشتباه ساخته شد. این موجود ترکیبی از چند باکتری است که با استفاده از تشعشعات فضای بیرونی موجود در اتمسفر جهش پیدا کرد.

ارگانیسم یک نیروی غیر قابل مقاومت طبیعی است. از مواد آلی استفاده می‌کند تا به اندازه‌های نامشخصی رشد کند و قوی‌تر شود و هر چیزی و هر کسی را که سر راهش قرار می‌گیرد ببلعد و در خود حل کند. ارگانیسم در تماس با گوشت انسان آن را ذوب می‌کند و هیچ لباس و پوششی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد و فقط دمای بسیار سرد تا حد انجماد می‌تواند این موجود را متوقف کند.

11. تریستانا مدیروس در فیلم ضبط (REC)

داستان فیلم «ضبط» با قرنطینه شدن ساختمانی پس از شناسایی یک خطر بیولوژیکی در دیوارهای آن آغاز می‌شود و گروهی از گزارش‌گران همراه با تیمی از اولین امدادگران در داخل آن به دام می‌افتند. همه به زودی متوجه خطر می‌شوند و می‌بینند که ساکنان ساختمان یکی پس از دیگری به زامبی‌های گوشتخوار تبدیل می‌شوند.

گزارش‌گر و اولین امدادگران در نبردی سخت به بالاترین طبقات ساختمان می‌روند و سرنخ‌هایی را کشف می‌کنند که به آن‌ها کمک می‌کند رمز و راز تمام چیزهایی که در اطرافشان اتفاق می‌افتد را کشف کنند. در یک آپارتمان تمام پاسخ‌های آن‌ها به شکل موجودی تغییر شکل یافته و تقریبا نابینا پیدا می‌شود که به بیماری‌های متعدد آلوده شده است. تریستانا مدیروس دختری است که بدبختی خود را گسترش می‌دهد و مایل است جهان را در دردش شریک کند.

10. سنوبیت‌ها در فیلم برپاخیزان جهنم (Hellraiser)

سنوبیت‌ها نگهبانان لویاتان هستند، گروهی از کاوشگران ابعاد که به دنبال لذت در تمام اشکال آن در جهان «برپاخیزان جهنم» زندگی می‌کنند. سنوبیت‌ها که همیشه در گروه‌های چهار یا پنج نفره دیده می‌شوند، توسط پین هد، کاهن اعظم لویاتان رهبری می‌شوند. این موجودات مازوخیستی با حواس مرده‌ی خود به لذت‌های نفسانی می‌پردازند و آن را حس دیگری برای کشف می‌دانند.

رفتار سرد و آرام آن‌ها با حس الهام‌گرفته از فرهنگ بی‌دی‌اِس‌اِم کاملا در تضاد است. این موجودات وحشی هستند، اما به ندرت قدرت خود را با استفاده از ابزارهای خشونت‌آمیز اعمال می‌کنند و ترجیح می‌دهند از دورجنبی، توهمات و بازی‌های ذهنی برای قربانیان خود استفاده کنند. این موجودات ذاتا ابدی هستند، به این معنی که نمی‌توان آن‌ها را کشت یا متوقف کرد.

9. موجود کپکی در فیلم بسیار عمیق (The Superdeep)

زمانی که دولت روسیه دکتر آنا فدورووا را برای کمک به حل یک خطر بیوشیمیایی که در چاه گمانه کولا رخ داده بود احضار کرد، از فهمیدن اینکه درگیر چه چیزی است شگفت‌زده شد. پس از اولین حادثه، آنا می‌بیند که یکی از همکاران دانشمندش خود را برای جلوگیری از پایین رفتن مردم از چاه می‌کشد، در نهایت متوجه می‌شود که او از چه چیزی می‌ترسد. موجودی کپک‌مانند متشکل از قارچ‌های زنده در حال تسخیر هر موجود زنده‌ای در ایستگاه زیرزمینی و به دنبال راه خود برای رفتن به سطح زمین است.

دولت روسیه می‌خواهد این موجود مورد مطالعه و استفاده به عنوان سلاح قرار بگیرد، در حالی که هر دانشمندی که به گودال فرستاده می‌شود به دنبال جلوگیری از بیرون آمدن این ارگانیسم به سطح است. با جذب میزبانان انسان، این کپک به آرامی راه خود به جهان بیرون پیدا می‌کند، جایی که باد به آن کمک می‌کند تا بقیه سیاره را تسخیر کند.

8. والاک در فیلم راهبه (The Nun)

والاک یکی از آنتاگونیست‌های اصلی مجموعه «احضار» (The Conjuring)، شیطانی است که بر اساس اسطوره مردمی والاک ساخته شده است؛ یک شیطان پست با توانایی کنترل مارها که اغلب در کتاب «دفتر ارواح» (The Officium Spirituum) از آن یاد شده است. والاک موجودی اهریمنی است که توسط یک اشراف‌زاده بانفوذ در قلعه سنت کارتا احضار شده است.

پس از احضار والاک به قلمرو زندگان، اشراف‌زاده توسط شوالیه‌های معبد کشته می‌شود؛ کسانی که در ویرانه‌های قلعه صومعه‌ای می‌سازند و جسد راهبه‌ها را با استفاده از خون مسیح به عنوان نگهبانی از مقبره مهر و موم‌شده شیطان نگهداری می‌کنند. جنگ جهانی دوم والاک را از حبس رها می‌کند و شیطان به شکل راهبه‌هایی در می‌آید که مدام دعا می‌کنند تا روحش را حفظ کنند.

7. خرس در فیلم نابودی (Annihilation)

فیلم علمی-تخیلی «نابودی» ساخته الکس گارلند که مورد تحسین منتقدین قرار گرفت، یک موجود وحشتناک و جهش‌یافته را به سینما معرفی کرد. این موجود در ابتدا شبیه یک خرس معمولی به نظر می‌رسد، اما به طرز وحشتناک و به شکل کابوس‌واری جهش یافته است. خرس‌ها به اندازه کافی ترسناک و قدرتمند هستند، اما چهره و جمجمه‌ی یک انسان به طرز دلهره‌آوری در سمت چپ به آن اضافه می‌شود و ما یکی از ترسناک‌ترین تناسخ‌های موجود در یک فیلم را می‌بینیم.

اما احتمالا ترسناک‌ترین و دلهره‌آورترین جنبه جانور این است که چگونه می‌تواند از قربانیان خود تقلید کند. در اوایل فیلم، خرس در حالی دیده می‌شود که یکی از کاشفان را در حالی که فریاد می‌زند و کمک می‌طلبد، می‌کشد و می‌خورد. در ادامه فیلم، در صحنه‌ای کابوس‌وار، ابتدا خرس جهش‌یافته را با ظاهری بسیار وحشتناک می‌بینیم. بعد وقتی که خرس دهان خود را باز می‌کند یا می‌غرد، تنها چیزی که می‌شنویم فریادهای کاشف و غریو کمک است. ویرایش و میکس صدا در این صحنه واقعا دیدنی است و تنها به وحشت این موجود ترسناک می‌افزاید.

6. فرشتگان مرگ در فیلم یک مکان ساکت (A Quiet Place)

هیولاهای دنیای «یک مکان ساکت» فرازمینی هستند، حتی اگر شخصیت‌ها از آن‌ها به عنوان هیولا یاد کنند. فرشتگان مرگ مجهز به پوسته‌ای زره‌مانند هستند و هر سلاحی نمی‌تواند به آن‌ها آسیب برساند. آن‌ها همچنین از شنوایی مافوق صوت استفاده می‌کنند، اما نمی‌توانند ببینند، که این ویژگی آن‌ها را ترسناک‌تر می‌کند. علاوه بر تمام اینها، هیولاها از قدرت باورنکردنی برخوردارند.

در حالی که فرشتگان مرگ کسی را نمی‌خورند، اما اگر کوچک‌ترین صدایی بشنوند، با ضربه‌ای سریع اما دردناک منبع صدا را نابود می‌کنند. فرشتگان مرگ مسئول بسیاری از ترسناک‌ترین لحظات سراسر فرنچایز هستند. این موجودات هربار که روی صحنه دیده می‌شوند با ایجاد تنشی فوق‌العاده لحظه‌های ترسناکی خلق می‌کنند. با محدود شدن صدا در فیلم، نفس ما هم حبس می‌شود. اما به محض شنیدن صدای بلند، قلبمان از ترس می‌ایستد. 

5. موجود در فیلم تعقیب می‌کند (It Follows)

فیلم «تعقیب می‌کند» با متحول کردن وحشت مدرن و معرفی یک شرور وحشتناک بلافاصله تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک شد. به عنوان نوعی نفرین، موجود از طریق رابطه جنسی به هر فردی منتقل می‌شود؛ شبیه یک ویروس بسیار کشنده و ترسناک. این موجود فقط توسط قربانی دیده می‌شود و آن شخص فورا با احساس تنهایی احاطه شده و به وحشت این هیولای مرگبار می‌افزاید.

این موجود می‌تواند به صورت هرکسی ظاهر شود و شکل مشخصی ندارد. می‌تواند یک مرد بزرگ، یک پیرزن ترسناک یا حتی یک کودک باشد. با این حال، معمولا یک نکته مهم در یافتن اینکه این هیولا کیست و کجاست، این است که معمولا لباس سفید پوشیده و چشمان تیره دارد. به همین ترتیب، موجود به آرامی قربانی را تعقیب می‌کند که به خودی خود وحشتناک است. همچنین باید اشاره کنیم که وقتی موجود بالاخره کسی را می‌گیرد، به شیوه‌های وحشتناکی می‌کشد و تمام استخوان‌های قربانی خود را به گونه‌ای خم می‌کند که تصورش هم غیرممکن است.

4. بابادوک در فیلم بابادوک (The Babadook)

اگر فیلم کلاسیک کالت ترسناک «بابادوک» محصول سال 2014 را دیده‌ باشید، دیگر نیازی نیست به شما بگوییم که ظاهر بابادوک چقدر ترسناک است. بابادوک با چهره‌ای سفید، چشم‌های سیاه، کلاهی بلند، کت مشکی بسیار بلند و انگشت‌های کشیده و ترسناک، یک کابوس واقعی است.

چیزی که باعث می‌شود بابادوک ترسناک‌تر به نظر برسد این است که با خواندن کتابش احضار می‌شود. این کتاب شامل تصاویر هولناکی از بابادوک است که مادران را قبل از کشتن فرزندانشان و در نهایت خودشان تسخیر می‌کند. این کتاب با تصاویر ترسناکی همراه است که هرگز از ذهن بیرون نمی‌رود.

3. بیگانه در فیلم موجود (The Thing)

فیلم «موجود» امروزه به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک علمی-تخیلی که تا به حال ساخته شده شناخته می‌شود. این شهرت تا حد زیادی به خاطر موجودات بیگانه وحشتناکی بود که محققانی را که در یک پایگاه تحقیقاتی در وسط قطب جنوب به دام افتاده بودند، عذاب می‌دادند و می‌کشتند.

بیگانه یکی از ترسناک‌ترین موجودات فرازمینی در سینما است که می‌تواند از ظاهر، اندازه، رفتار و حتی گفتار هر موجود ارگانیکی تقلید کند. این یک فیلم ترسناک فوق‌العاده پرتنش با مقادیر فراوانی از پارانویا بود. ایده و توصیف این موجود به اندازه کافی وحشتناک است، اما برخی از جلوه‌های ویژه طراحی شده توسط راب بوتین، یکی از همکاران مکرر جان کارپنتر با طراحی صدای دلخراش ترکیب می‌شود تا یکی از ترسناک‌ترین هیولاهای تمام دوران شکل بگیرد.

2. زنومورف در فیلم بیگانه (Alien)

زنومورف یکی از معروف‌ترین هیولاهای ترسناک در تمام تاریخ سینماست و همه چیز در فیلم به ترسناک بودن این موجود فرازمینی مربوط می‌شود. زنومورف که اولین بازی وحشتناک خود را در شاهکار ترسناک «بیگانه» در سال 1979 ساخته ریدلی اسکات انجام داد، فورا به نمادی در ژانرهای ترسناک و علمی-تخیلی تبدیل شد. این موجود پیش از اولین نمایش سینمایی خود مستقیما از ذهن پیچیده و دیوانه اچ آر گیگر بیرون آمد.

زنومورف‌ها موجودات بزرگی هستند که حدود 8 فوت قد، سر بزرگ و شیب‌دار و دم بلندی شبیه عقرب دارند. آن‌ها قدرت فوق‌العاده و یک دهان کوچک درون آرواره‌های بزرگشان دارند. با این حال، در حالی که ظاهر این موجود بسیار ترسناک است، این موضوع مهم‌تر را باید در نظر بگیرید که خون زنومورف مثل اسید عمل می‌کند و هر ماده، به‌ویژه گوشت انسان را می‌سوزاند و ذوب می‌کند.

1. پنی‌وایز در فیلم آن (It)

کولروفوبیا یک ترس و فوبیای بسیار رایج است؛ ترس از دلقک‌ها. پنی وایز یکی از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد چرا بسیاری از دلقک‌ها وحشت دارند. این موجود فرابعدی ماورایی مظهر شر است و از ترس و گوشت کودکان خردسال تغذیه می‌کند. در حالی که پنی‌وایز می‌تواند به هر شکلی که تصور کنید یا در مورد آن کابوس ببینید تغییر کند، این موجود بیشتر به شکل یک دلقک ظاهر می‌شود که هم کودکان را فریب می‌دهد و هم آن‌ها را می‌ترساند.

هر دو اجرای پنی‌وایز، با بازی تیم کوری و بیل اسکارسگارد فوق‌العاده بود. اما ما باید به دنبال چرخش ترسناک و دگرگون‌کننده بیل اسکارسگارد در نقش افسانه ترسناک معروف پنی وایز باشیم، که هر بار که روی صفحه نمایش می‌شود ما را می‌ترساند و مجبور می‌کند که کابوس‌های این دلقک شرور را ببینیم. در حالی که استیون کینگ قبلا در ترسناک توصیف کردن پنی‌وایز در کتابش سنگ تمام گذاشته بود، عملکرد بی‌عیب‌ونقص اما بسیار ترسناک بیل اسکارسگارد یکی از بهترین و ترسناک‌ترین هیولاهای سینما در تمام دوران را به تصویر کشید.

منبع: movieweb