18 فیلم ترسناک خشن و ناخوشایند تاریخ سینما

آثار سادیستیکی که شما را تا مرز جنون می‌کشانند

با نزدیک شدن به بیستمین سالگرد انتشار فیلم جاودانه‌ی پارک چان ووک، اولدبوی (Oldboy)، فرصت را مناسب دیدیم تا به بررسی و معرفی فیلم‌هایی بپردازیم که در زمان اکران با داستان و اتمسفر عجیب و غریب شوک بزرگی را به تماشاگرانشان وارد کردند. در این مطلب از فیلم‌های ترسناک خشنی مانند بازی‌های خنده‌دار (Funny Games) گرفته تا فیلم‌های واقعا شرارت‌باری همچون کانیبال هولوکاست (Cannibal Holocaust) را دسته‌بندی کرده‌ایم که نشان می‌دهند سینما گاهی چقدر می‌تواند بی‌رحم باشد.

در سال 1983، از دیوید کراننبرگ، استاد ساخت فیلم‌های خاص و ترسناک، پرسیدند که دلیل علاقه‌ی وافر تماشاگران به فیلم‌های ترسناک چیست؟ او در پاسخی جالب تامل‌برانگیز گفت: «بیشتر مردم ترجیح می‌دهند به شیوه‌ای استعاری و کنترل‌ شده با ترس‌هایشان روبرو شوند. آن‌ها دوست دارند به یک سالن تاریک سینما بروند، با شیاطین درونی و شرارت‌های ذاتی پنهان خود مواجه شوند و سپس با روشن شدن چراغ ها از جای خود بلند شده و به زندگی روزمره خود ادامه دهند». این شاید بهترین پاسخ به این سؤال باشد، اگرچه می‌توان اضافه کرد که فیلم‌های ترسناک، وحشتناک و آزار دهنده عاملی مهم برای تحریک احساسات ما هستند و حتی اگر این احساسات منفی باشند به ما اجازه می‌دهند رویدادهای وحشتناکی را تجربه کنیم که هرگز در زندگی واقعی اتفاق نمی‌افتند (یا حداقل امیدواریم که اتفاق نیفتد). اما برخی از فیلم‌های این دسته به‌ اندازه‌ای آزار دهنده هستند که مزیت‌های روانی یا حتی اصل سرگرم‌ کننده بودنشان را زیر سؤال می‌برند و ظاهراً تنها علاقه‌ی مخاطب به آن‌ها برای تولیدشان کافی است.

تا به امروز، فیلم‌های حال بهم‌زن بسیار زیادی در سینمای جهان اکران شده‌اند، شاید کلمه‌ی «حال بهم‌زن» به نظرتان مناسب نباشد و کاملاً سلیقه‌ای انتخاب شده‌ باشد، اما بعد از مطالعه‌ی این مقاله در رابطه با رتبه‌بندی 18 فیلم ناخوشایند تاریخ سینما، قطعاً با ما هم‌نظر خواهید بود که تماشای فیلم‌هایی مانند «برگشت‌ناپذیر» (Irreversible) که به تجاوز می‌پردازد، «آزمون بازیگری» (Audition) که قبح شکنجه را می‌شکند و سادومازوخیسم و اتفاقات واقعا شوک‌آوری که در فیلم «سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم» (Salo, Or The 120 Days Of Sodom) می‌افتد، آن‌قدرها هم ساده نیست. بنابراین، اگرچه بهتر است در تماشای این فیلم‌ها زیاده‌روی نکنید، اما همه آن‌ها به بهترین نحو ممکن می‌توانند تنتان را به لرزه درآورند، جیغتان را دربیاورند یا مجبورتان کنند از لابلای انگشتانتان آن‌ها را تماشا کرده و در انتها، با احساس رضایتی مملو از ترس و دلهره، سینما را ترک کنید.

18. آخرین خانه در سمت چپ (The Last House On The Left)

نمایی از فیلم آخرین خانه در سمت چپ محصول سال 1972

طبق چیزی که روی پوستر فیلم «آخرین خانه در سمت چپ» (The Last House On The Left) نوشته شده‌ است: «اگر نمی‌خواهید از حال بروید، مدام با خود تکرار کنید: این فقط یک فیلم است، فقط یک فیلم، فقط یک فیلم…». وس کریون، کارگردان فیلم «جیغ» (Scream)، صحنه‌ی سینما را با این فیلم خارق‌العاده‌اش در سال 1972 منفجر کرد؛ این فیلم، سرنوشت غم‌انگیز دختری 17 ساله را نشان می‌دهد که توسط یک باند خلافکار فراری ربوده شده، مورد تجاوز قرار می‌گیرد و به قتل می‌رسد. این لحظات تکان دهنده شما را ناامید می‌کنند اما درنهایت، پدر و مارد دختر، انتقام سختی از قاتلان فرزندشان می‌گیرند.

کریون با الهام از فیلم سوئدی «چشمه‌ی باکره» (The Virgin Spring) محصول سال 1960 این فیلم را ساخته‌ است، با این تفاوت که در این فیلم ویژگی‌ها و جنبه‌های وحشی پنهان آمریکا برای همه آشکار می‌شود. تماشای این فیلم، با صحنه‌های وحشیانه‌ی تجاوز و قتل، تجربه‌ی تلخ و ناخوشایندی را برای بیننده به‌ همراه دارد، اما بیشتر زمان «آخرین خانه در سمت چپ» روی دو پلیس مسئول این پرونده‌ی جنایی تمرکز دارد که تجربه‌ی احساسی ناخوشایند متفاوتی را برای بیننده ایجاد کرده و دیدن فیلم را برای مخاطب ساده‌تر می‌کند.

17. هزارپای انسانی (دنباله‌ی نخست) ( (First Sequence) The Human Centipede)

هزارپای انسانی یکی از فیلم‌های مشمئز کننده‌ای است که به جنایات آلمان نازی طی جنگ‌جهانی دوم می‌پردازد

از هر جهت که فیلم «هزارپای انسانی» (The Human Centipede) تام سیکس را بررسی کنیم، نمی‌توان آن را فیلم خوبی دانست، اما با این‌وجود، این فیلم توانست به یک اثر کالت محبوب تبدیل شود که دو دنباله‌ی دیگر نیز در سال‌های 2001 و 2015 برای آن ساخته شد. داستان فیلم درباره‌ی یک پزشک دیوانه است که آرزوی ساختن یک هزارپای انسانی را دارد. او برای رسیدن به خواسته‌اش، پس از دزدیدن سه گردشگر، با یک عمل جراحی، آن‌ها را به یکدیگر پیوند می‌زند و چیزی شبیه یک هزارپای انسانی را خلق می‌کند. «هزارپای انسانی» با الهام از آزمایش‌های انسانی نازی‌ها که توسط یوزف منگله در اردوگاه‌های کار اجباری آشویتس طی جنگ‌جهانی دوم اتفاق می‌افتاد ساخته شده است.

این فیلم ناپسند گزینه‌ی مناسبی برای دورهمی‌هایتان با دوستان دوران دانشگاه نیست، اما به هرحال، هدف ساخت فیلم‌های «آزاردهنده» بده و نه یک «شاهکار سینمایی»! کاری که سیکس به‌خوبی از پسش برآمد. هرچند که در جایی عنوان کرده که این فیلم انعکاسی از شخصیت او نیست، بلکه تنها بخشی از ماجراجویی ذهنی او بوده‌ است و کاملاً با چنین حرکات شگفت‌آور و مشمئز کننده‌ای مخالف است.

16. کانیبال هولوکاست (Cannibal Holocaust)

کانیبال هولوکاست

از یک سو، فیلم «کانیبال هولوکاست» (Cannibal Holocaust) روجرو دئوداتو انقلابی در ژانر فیلم‌های ترسناک سینمایی به‌پا کرد و از سوی دیگر پیشرو استفاده از سبک فاندفوتیج (یا ویدیوی پیدا شده که یکی از محبوب‌ترین سبک‌ها در ژانر ترسناک است) بود. علاوه‌براین، این فیلم ایتالیایی شامل جلوه‌های عملی وحشتناک و به‌قدری حقیقی است که در آن زمان، مخاطبان را متقاعد کرده‌ بود که وقایعش کاملاً واقعی هستند، تا جایی‌ که، حتی دولت هم تحقیقاتی را برای روشن‌شدن این موضوع آغاز کرد.

متأسفانه و در کمال تعجب، این آزار دهنده‌ترین بخش از فیلم «کانیبال هولوکاست» نیست و در واقع، چیزی که این فیلم را تا این حد غیرقابل دیدن می‌کند، ثبت لحظات واقعی شکنجه‌ی انسان و مرگ حیوانات به صورت زنده در آن است، مانند یک صحنه‌ از این فیلم همراه با یک لاک‌پشت، که اثر را از مرز سرگرم‌ کننده‌ بودن فراتر می‌برد.

15. هنری: تصویر یک قاتل زنجیره‌ای (Henry: Portrait Of A Serial Killer)

هنری: تصویر یک قاتل زنجیره‌ای

مدت‌ها قبل از اینکه مایکل روکر به چهره‌ای شناخته‌ شده در مجموعه‌ی تلویزیونی «مردگان متحرک» (The Walking Dead) و فیلم‌های بلک‌باستری تابستانی تبدیل شود، در تریلر روانشناسانه‌ی «هنری: تصویر یک قاتل زنجیره‌ای» (Henry: Portrait Of A Serial Killer) اثر جان مک ناتون، نقش اصلی یعنی، هنری، را بازی کرده‌ بود. همانطور که از عنوان اثر پیداست، این فیلم تیره و تار، با نگاهی سرد و سخت، مردی را به‌ تصویر می‌کشد که هیچ بویی از همدلی و شفقت نبرده.

هنری یک خلافکار سابق به‌نام اوتیس را زیر بال‌وپر خود می‌گیرد و سعی می‌کند راه‌ و رسم تبدیل شدن به یم قاتل زنجیره‌ای را به او آموزش دهد. در همین‌ حال، زن جوانی نیز به او علاقه‌مند می‌شود و درام فیلم شکل می‌گیرد. این فیلم به‌طرز تکان‌ دهنده‌ای، این واقعیت را به ما یادآوری می‌کند که برخی شرارت‌ها آنقدر عمیق و بنیادی هستند و ریشه در ذات دارند که هیچ‌چیزی قادر به تغییرشان نیست و استفاده‌ از باورهایی مانند دوستی، عشق و وفاداری با امید تغییر آن‌ها، تنها وقت تلف‌ کردن است.

14. متصرف (Possessor Uncut)

آندره‌آ ریسبروی بریتانیایی در نمایی از اولین ساخته‌ی کراننبرگ پسر

برندون کراننبرگ با ساخت فیلم ترسناک «متصرف» (Possessor) پا جای پای پدر استادش گذاشته و به ضرب‌المثل پسر کو ندارد نشان از پدر عینیت بخشیده است. این فیلم در مورد مأمور یک سازمان مخفی جاسوسی به نام تاسیا ووس (با بازی آندره رایزبورو) است که باید برای اجرای مأموریتش، وارد بدن و جلد افراد دیگر شود.

زمانی‌ که می‌بینیم تاسیا خودش را به‌خاطر هویت جدیدی که تصاحب کرده‌است، گم می‌کند و از نظر عاطفی از خانواده و واقعیت جدا می‌شود، حس آزار دهنده‌ی بیمارگونه‌ای در وجودمان رخنه می‌کند. نقطه‌ی اوج فیلم همان پایان وحشیانه و تکان‌ دهنده‌ی آن است که باعث می‌شود مخاطب از خود بپرسد: تاسیا دقیقاً تبدیل به چه موجودی شده‌ است.

آیکون فیلم صاحب اختیار Possessor
فیلم

صاحب اختیار

Possessor

تماشای فیلم متصرف

13. دریاچه‌ی بهشت (Eden Lake)

مایکل فاسبندر شرایط سختی را هنگام بازی در این فیلم پشت سر گذاشت

بچه ها می‌توانند هیولاهای واقعی باشند! جنی (با بازی کلی رایلی) و استیو (با بازی مایکل فاسبندر) در فیلم «دریاچه‌ی بهشت» (Eden Lake) اثر جیمز واتکینز، این واقعیت را با سختی و مشقت فراوان متوجه می‌شوند. مسافرت عاشقانه‌ی یک زن و شوهر با بازی‌های عذاب‌آور و وحشتناک گروهی از پسران جوان، از دزدی گرفته تا بستن استیو به یک درخت با سیم‌خاردار تبدیل به خاطره‌ای مزخرف می‌شود.

اما چه کسی چنین بچه‌های شنیعی را تربیت کرده‌ است؟ در پایان داستان پاسخ هولناک این سؤال را خواهید گرفت و لایه‌ی وحشت‌آور دیگری به آنچه تا آن لحظه تجربه کرده‌اید، اضافه خواهد شد.پیتر بردشاو از گاردین در مورد این فیلم گفت: «این برای من بهترین فیلم ترسناک بریتانیایی در سال‌های متمادی است: کثیف، ترسناک، خشمناک و به نحوی استثنایی خوش‌ساخت، ناراحت کننده و به حد افراط بی‌رحم».

12. مرزها (Frontier(s))

یکی از مورد احترام‌ترین فیلم‌هایی که در بطن خود که نقد جنایات نازی‌ها علیه کشور فرانسه می‌پردازد

در اواخر دهه‌ی 2000، موج افراط‌گرایی فرانسوی تأثیر زیادی بر سینمای وحشت داشت که نتیجه‌ی آن ساخت یکی از بدنام‌ترین فیلم‌های این فهرست یعنی «مرزها» (Frontier(s)) به کارگردانی خاویر گنس است. این فیلم درباره‌ی گروهی از دزدان است که پس از انتخابات سیاسی در مسافرخانه‌ای به مدیریت نئونازی‌ها گیر می‌افتند. این فیلم تمثیلی سیاسی از فرانسه‌ی در حال مبارزه با فاشیسم است اما اگر با تاریخ سیاسی فرانسه آشنایی کامل ندارید، هیچ نگران نباشید، زیرا این فیلم به‌قدری غرق در خون و پیچ‌واپیچ است که هنگام تماشای صحنه‌های قتل عام در آن، نمی‌توان به پیام سیاسی بزرگش فکر کرد.

11. درون (Inside)

یکی از فیلم‌هایی که با داستان و اتمسفر خاصش مستقیما اعصابتان را هدف می‌گیرد و نابودش می‌کند

یکی دیگر از فیلم‌های ضروری در لیست فیلم‌های دوره‌ی افراط‌گرایی فرانسوی، فیلم «درون» (Inside) به کارگردانی الکساندر بوستیلو و ژولین موری است که یک داستان بی‌رحمانه‌ی کریسمسی با تمرکز بر تولد یک کودک را روایت می‌کند. خب، بگذارید بیشتر توضیح دهیم، داستان فیلم درباره زن بارداری است که یک غریبه برای تصاحب نوزاد متولد نشده‌اش، مایه‌ی عذاب و آزارش می‌شود. این فیلم مستقیماً به اعصاب شما حمله می‌کند و خشونت تزلزل‌ناپذیری را به‌ تصویر می‌کشد؛ مانند نقطه‌ی اوج داستان که در آن شاهد انجام عمل سزارین با قیچی خواهیم بود. بنابراین، شاید این فیلم بهترین انتخاب برای تماشا در آخر هفته‌ همراه با خانواده‌تان نباشد.

10. من شیطان را دیدم (I Saw The Devil)

یک فیلم کره‌ای خوش‌ساخت محصول سال 2010 که به مقوله‌ی انتقام می‌پردازد

فیلم دلهره‌آور و روان‌شناختی «من شیطان را دیدم» (I Saw The Devil) که توسط کیم جی وون کارگردانی شده، تصویری زیبا و خوش‌آب و رنگ از یک کابوس است. این فیلم یک مامور NIS (سرویس اطلاعات ملی کره‌ی جنوبی) را نشان می‌دهد که در تلاش برای ردیابی یک قاتل زنجیره‌ای است که همسرش کشته و بدنش را تکه تکه کرده است. موضوع این فیلم شباهت بسیاری به سه‌گانه‌ی «انتقام» (Vengeance) از پارک چان ووک دارد که ارزیابی تیره‌ای از عدالت یا فقدان آن در دنیایی خشن ارائه می‌کند. فیلم‌های معدودی توانسته‌اند با به‌ تصویر کشیدن شرارت چنین تجربه‌های طاقت‌فرسایی را برای مخاطب ایجاد کنند که «من شیطان را دیدم» یکی از آن‌هاست.

9. اولدبوی (Oldboy)

یکی از شوک‌آورترین فیلم‌های تاریخ سینما که برنده‌ی جایزه‌‌ی ویژه‌ی هیات داوران جشنواره‌ی کن شد

فیلم «اولدبوی» (Oldboy) پارک چان ووک یک شاهکار ساختارشکن و یکی از برجسته‌ترین آثار سینمای کره و جهان است. شخصیت اصلی این فیلم که اوه دائه سو (با بازی چوی مین شیک) نام دارد پس از 13 سال از زندان آزاد می‌شود و برای یافتن راز و رمز زندانی‌ شدنش، وارد ماجرایی پر از خشونت (ازجمله مبارزه‌ی به‌یاد ماندنی‌اش با چکش)، مرور خاطرات گذشته و در نهایت، یکی از تکان‌ دهنده‌ترین افشاگری‌های کل تاریخ سینما می‌شود.

این پایانی است که فراموش‌کردن آن غیرممکن است و اجرای بی‌نقص شخصیت اصلی، آن را آزار دهنده‌تر هم می‌کند. بهتر است حالا که این شاهکار معاصر به بیستمین سالگرد اولین انتشارش نزدیک می‌شود آن را در بالای لیست تماشایتان قرار دهید.

8. آزمون بازیگری (Audition)

آزمون بازیگری

اثری کالت که با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته‌ی ریو موراکامی ساخته شد. فیلم «آزمون بازیگری» (Audition) تاکاشی میکه، مرد بیوه‌ای به‌نام شیگهرو (با بازی ریو ایشیباشی) را نشان می‌دهد که سعی می‌کند با کمک دوست تهیه کننده‌اش همسر جدیدی را برای خود پیدا کند. آن‌ها یک تست بازیگری جعلی ترتیب می‌دهند تا به‌ صورت مخفیانه، زنان بااستعداد و مناسب برای ازدواج را پیدا کنند، اما شیگهرو بیچاره و از همه‌جا بی‌خبر، دیوانه‌ای سادیسمی به‌نام آسامی (با بازی ایهی شینا) را انتخاب می‌کند و شب اولین قرارشان به یک شب وحشتناک همراه با شکنجه‌های وحشیانه، پر از سوزن و استفراغ تبدیل می‌شود. این فیلم باعث می‌شود قرار ملاقات‌های عاشقانه‌ی سبک مدرن بسیار ساده‌تر و بهتر به‌ نظر برسند.

آیکون فیلم تست بازیگری Audition (2000)
فیلم

تست بازیگری

Audition (2000)

تماشای فیلم تست بازیگری

7. بازی‌های خنده‌دار (Funny Games)

بازی‌های خنده‌دار

فرق نمی‌کند کدام‌یک ازنسخه‌های سری فیلم‌های «بازی‌های خنده‌دار» (Funny Games) به کارگردانی میشائیل هانکه را برای تماشا کردن انتخاب کنید، زیرا در هر صورت، قرار است فیلمی سرد، سرشار از خشونت و بی‌احساس را تماشا کنید. در هر دو نسخه از این فیلم، دو مرد جوان، یک خانواده را که برای گذارندن تعطیلات به ویلای خارج از شهر خود آمده‌اند، گروگان می‌گیرند و بی‌دلیل و تنها برای تفریح خودشان، آن‌ها را مجبور به انجام بازی‌های سادیستی می‌کنند و در این میان هر بارقه‌ی امید برای فرار و نجات پیدا کردن، به‌سرعت خاموش می‌شود!

نسخه‌ی اصلی این فیلم در سال 1997 توسط خود هانکه تولید شد و بازسازی لحظه‌ به‌ لحظه‌ی این فیلم به وسیله‌ی خود او در سال 2007 شامل بازیگران شناخته‌شده‌تری از جمله نائومی واتس و تیم راث می‌شود که ممکن است در مقایسه با نسخه‌ی اصلی آلمانی آن کمی ملایم‌تر باشد. اما در نهایت این تفاوت‌ها بسیار ناچیز هستند، زیرا در پایان، هردو این فیلم‌ها این احساس را به شما می‌دهند که شاهد چیزی بوده‌اید که هرگز نباید می‌دیدید.

6. شاهدها (Martyrs)

شاهدها

شاید همه قادر نباشند فیلم «شاهدها» (Martyrs) را یک نفس تا پایان تماشا کنند، زیرا این فیلم به عبارتی عصاره‌ی خالص فیلم‌های نوین ژانر وحشت فرانسه است. چیزی که در ابتدا به‌ عنوان یک فرآیند به‌ ظاهر فراطبیعی آغاز می‌شود، درنهایت رنگ‌ و بویی بیش‌ از حد انسانی به خود می‌گیرد. این فیلم پاسکال لوژیه رویارویی دو زن با یک سازمان مخفی را نشان می‌دهد که به‌ دنبال اثبات منزه و پاک‌شدن روح انسان ازطریق رنج‌کشیدن هستند.

نقطه‌ی اوج این داستان، ساده بگوییم، یکی از بدترین و وحشتناک‌ترین صحنه‌هایی است که تا به‌ حال دیده‌اید. کلیت این اثر چیزی فراتر از تک‌تک صحنه‌های آن است و فیلم با پیش گرفتن یک رویکرد فلسفی، به‌ همراه بعضی تفاوت‌های ظریف غیرمنتظره، روایت‌گر درد و رنج انسان‌هاست. تماشای فیلم «شاهدها» تجربه‌ی لذت‌بخشی نخواهد بود، اما دیدن آن برای طرفداران فیلم‌های ترسناک ضروری است.

5. بیا و بنگر (Come And See)

یک فیلم ضدنازی دیگر که جنایت‌های ‌آلمانی‌ها را بی‌پرده به تصویر می‌کشد

جنگ، خود جهنم است و فیلم «بیا و بنگر» (Come And See) الم کلیموف این مفهوم را در 2 ساعت و 22 دقیقه با نشان‌دادن جنایات جنگی نازی‌ها از دید مبارز جوان مقاومت شوروی، یعنی فلورا (با بازی الکسی کراوچنکو)، به شما اثبات می‌کند. این فیلم اما تنها یک روایت تاریخی صرف نیست، بلکه تمثیلی سوررئالیستی از جنگ است که نشان می‌دهد چطور یک سرباز جوان در طی دو روز به پیرمردی تبدیل شده که پاکی و بی‌گناهی‌اش از بین رفته و تمام چیزهایی که مجبور به دیدن‌شان شده، ذهنش را به‌ کل نابود کرده‌ است. فیلم کلیموف تنها یک فیلم آزاردهنده نیست، بلکه یکی از قدرتمندترین فیلم‌های ضدجنگی تاریخ سینماست که ارزش تماشای بالایی دارد.

4. ضدمسیح (Antichrist)

لارس فون تریه استاد ساخت فیلم‌هایی که اعصاب و روان مخاطب را بهم بریزد

می‌توانید از بین تمام فیلم‌های آزار دهنده‌ی لارس فون تریر هرکدام را که می‌خواهید انتخاب کنید، زیرا این فیلم‌ساز تنها لایق لقب «استاد القای احساسات آزار دهنده‌ و بد سینما» است. با این وجود لحظات غم‌انگیز بسیار فراوانی در فیلم «ضدمسیح» (Antichrist) وجود دارد، تا جایی‌ که، حتی در بعضی مواقع، دیدگاه فوق سوررئالیستی آن موجب کمرنگ شدن طرح اصلی داستان می‌شود.

زوجی عزادار (با بازی‌های فوق‌العاده‌ی ویلم دافو و شارلوت گینزبورگ) که تنها فرزندشان را از دست داده‌اند، به‌ امید بهترشدن روابطشان و برای درمان روان خسته‌ی خود به کلبه‌ای در جنگل پناه می‌برند، اما هرگز در این فیلم به چیزی که انتظارش را دارند نمی‌رسند. زیرا این کلبه در میان جنگلی ترسناک قرار گرفته و فضایی وهم‌آلود دارد که گویی بخشی از جهنم است. البته قبل از تماشای این اثر حواستان باشد، زیرا صحنه‌های تکان دهنده‌اش، حداقل برای یک دهه کابوس شبانه‌ی تمام کسانی است که آن را را دیده‌اند.

3. برگشت‌ناپذیر (Irreversible)

برگشت‌ناپذیر

احتمالاً متوجه شده‌اید که هرچه در این لیست پیش می‌رویم، از میزان سرگرم‌ کننده‌ بودن و لذت‌بخش‌ بودن آثار کاسته می‌شود و اکنون به نقطه‌ای از این لیست رسیده‌ایم که سطح خشونت آنقدر بالا و شدید است که حتی نمی‌توانیم دیدن این فیلم‌ها را به شما توصیه‌ کنیم. فیلم جنجالی «برگشت‌ناپذیر» (Irreversible) به کارگردانی گاسپار نوئه از آخر به اول روایت می‌شود و با استفاده از لانگ‌شات‌های متعددی فیلمبرداری شده‌ است.

این فیلم درباره زنی به نام الکس (با بازی مونیکا بلوچی) است که در یک تونل مورد تجاوز قرار می‌گیرد. نامزد فعلی او، مارکوس (با بازی وینسنت کسل) و دوست‌ مشترکشان، پیره (با بازی آلبرت دوپونتل) به‌ دنبال پیداکردن و انتقام‌گرفتن از متجاوزان الکس هستند. با این‌ حال، به‌ دلیل اینکه این داستان به‌ صورت معکوس روایت می‌شود، هرچه زمان جلوتر می‌رود دیدگاه بیننده در رابطه با خشونت و خود شخصیت‌ها هم تغییر می‌کند که این ماجرا درنهایت به افشاگری‌های نگران‌ کننده‌ای درباره‌ی ماهیت خشونت و حسادت ختم می‌شود.

2. سالو یا ۱۲۰ روز در سادوم (Salo, Or The 120 Days Of Sodom)

فیلمی به کارگردانی پیر پائولو پازولینی که سرشاز از مفاهیم روان‌شناختی مانند سادیسم و مازوخیسم بود

امروزه اتمسفری که در فیلم «سالو» (Salo) جربان دارد به بخش اصلی چرخه‌ی فیلم‌سازی تبدیل شده‌ است. «تماشای چه فیلمی موجب آرامش شما می‌شود؟» «می‌خواهی سالو را تماشا کنی و آرام شوی؟» علی‌رغم آن، این فیلم همچنان یکی از آثار به شدت آزار دهنده به‌ شمار می‌آید. در این فیلم که پیر پائولو پازولینی آن را کارگردانی کرده ، 9 پسر و دختر نوجوان در زمان جنگ‌جهانی دوم به مدت 120 روز در ایتالیا اسیر شده و مورد شکنجه فیزیکی و عاطفی قرار می‌گیرند.

این آزمایشی بر سادومازوخیسم (آزارگری و آزارخواهی) و عاملی برای سنجش میزان استقامت مخاطبان در مقابل تصاویر آزاردهنده و ناخوشایند است که البته توجیه آن، کار ساده‌ای نیست. صرف‌نظر از این‌ها، این فیلم یکی از فیلم‌های مورد علاقه، تأثیرگذار و الهام‌بخش برای میشائیل هانکه و گاسپار نوئه بود؛ فیلم‌سازانی که فیلم‌هایشان را در همین لیست بررسی کردیم. چیزی که این فیلم را آزاردهنده‌تر و ناخوشایندتر می‌کند، قتل مرموز کارگردان این فیلم یعنی پازولینی است که سه هفته قبل از اکران فیلم مورد ضرب‌وشتم فراوان قرار گرفت، با ماشین زیر گرفته و سوزانده شد. این یک نمونه وحشتناک از تأثیرگذاری آثار هنری در زندگی واقعی و بالعکس است.

1. حماقت تیتیکات (Titicut Folies)

مستندی که تماشای سکانس‌های عجیب و تاثیرگذارش آن‌ها را تا سال‌ها در ذهن شما هک خواهد کرد

وقتی صحبت از صحنه‌های خون‌آلود، آزار دهنده و مشمئز کننده به‌ میان می‌آید، مطمئناً سایر فیلم‌های این فهرست در رتبه‌های بالاتری قرار می‌گیرند، اما چیزی که فیلم «حماقت تیتیکات» (Titicut Folies) ساخته فردریک وایزمن را به ناخوشایندترین فیلم تاریخ سینما تبدیل‌می‌کند، واقعی‌ بودن اتفاقاتش است. این فیلم مستند بر روی بیماران زندانی در بیمارستان ایالتی بریج واتر (Bridgewater State Hospital) در ماساچوست تمرکز دارد که به‌خاطر اختلالات روانی‌شان مرتکب جرم و جنایت‌های وحشتناکی شده‌اند.

فیلم به‌نظر پیرو هیچ سبک سینمایی خاصی نیست و گویی فیلم‌سازانش به عمد هیچ‌ مداخله یا تلاشی برای شکل‌ دادن به آن نکرده‌اند. مخاطب ازطریق دوربین وایزمن به سادگی شاهد شرایط زندگی بیماران و آزار و اذیت مأموران این بیمارستان روانی هستند که به‌ زور به آن‌ها غذا می‌دهند و به اجبار، لباس‌هایشان را درمی‌آورند. تحمل این واقعیت سرد و خشک که درد و رنج‌هایی که شاهدش هستیم بر سر انسان‌های حقیقی و زنده می‌آید و نه بازیگران سینما، از توان بسیاری خارج است. این فیلم تمرینی برای برانگیختن احساس همدلی در افراد است و تغییراتی در بیننده تا پایان این فیلم رخ می‌دهد که قدرت و نفوذ آن را به ما یادآور می‌شود. 

منبع: avclub

خروج از نسخه موبایل