۹ گانگستر ترسناک فیلمهای سینمایی
آمریکا همیشه شیفته گانگسترها بوده است، به لطف اوباشهای واقعی مانند آل کاپون و لاکی لوسیانو، زندگی جنایت کارانه و ثروتمند آنها همیشه سر زبانهای مردم آمریکا بوده است و حتی برخی از آنهای شیفتهی آنها بودهاند. به همین دلیل هالیوود فیلمهای گانگستری را پشت سر هم ساخت و به مردم آمریکا آنچه را که میخواستند داد: جنایت، زرق و برق، و خونریزی. از آن زمان، ما شاهد ورود برخی از بزرگترین بازیگران هالیوود به تاریخ سینما بودهایم که نقش گانگسترهای نمادین و به یاد ماندنی را بازی میکنند.
اما زمان آن رسیده است که به فراتر از زرق و برق و جذابیت نگاه کنید و با حقیقت روبرو شوید. گانگسترها افراد وحشتناکی هستند. ما در این مقاله در مورد قاتلان بی رحم صحبت میکنیم. که اغلب روز در حال کشتن انسانها هستند. بسیاری از گانگسترها را میتوان به عنوان روانپرستان قانونی تعریف کرد که از خونریزی لذت میبرند. برخی از این شخصیتها تخیلی هستند و برخی دیگر بر اساس شخصیتهای واقعی در طول تاریخ ساخته شدهاند. در ادامه ما به معرفی ۹ تا از ترسناکترین گانگسترهای سینما میپردازیم که به هیج عنوان دوست ندارید که آنها را ناراحت کنید.
توجه: ممکن است این مقاله حاوی اسپویل باشد.
۹. تام پاورز – دشمن مردم (The Public Enemy)
- سال انتشار: ۱۹۳۱
- مدت زمان: ۹۷ دقیقه
جیمز کاگنی در چندین فیلم کلاسیک گانگستری در دهه 1930 بازی کرد، اما دشمن مردم به عنوان تاج موفقیت او در نظر گرفته می شود. تام پاورز که با بازی جیمز کاگنی به تصویر کشیده شده، یک گانگستر بیرحم و بلندپرواز در دوران ممنوعیت الکل در شیکاگو است. او که در ابتدا به عنوان یک دزد خردهپا شروع میکند، به سرعت در ردههای جنایت سازمانیافته ترقی میکند و به یکی از قدرتمندترین و خشنترین مجرمان شهر تبدیل میشود. به طوری که هیچ کس توانایی رو به رو شدن به تام پاورز افسانهای را ندارد.
پاورز شخصیتی بیرحم و فرصتطلب است که از خشونت برای رسیدن به اهداف خود استفاده نمیکند. او با هوش و زیرکی، رقبای خود را کنار میزند و امپراتوری جنایت خود را گسترش میدهد. با این حال، قدرت و ثروتش او را فاسد و مغرور میکند و در نهایت منجر به سقوط او میشود.
علیرغم هوش، قدرت و مهارتهای رهبری پاورز، او در نهایت به دلیل غرور و حرص و آز خود سقوط میکند. او در دام قدرت مطلق گرفتار میشود و درک نمیکند که اعمال بیرحمانه او چه دشمنیهایی را برای او به ارمغان آورده است. در نهایت، خیانت یکی از نزدیکترین یارانش، منجر به دستگیری و مرگ او میشود.
۸. سانی کورلئونه – پدرخوانده The Public Enemy
- سال انتشار: ۱۹۷۲
- مدت زمان: ۱۷۵ دقیقه
بدون شک یکی از بهترین فیلمهایی که تا کنون ساخته شده است سه گانههای پدر خوانده است. مسلما این مهمترین نقطه عطف ژانر گانگستری است، شاهکاری که الهامبخش هر فیلمی است و از آن پیروی میکنند. پدرخوانده اولین ورودی از یک حماسه سه قسمتی است که خانواده جنایتکار قدرتمند کولئونه را دنبال می کند. سانی کورلئونه، با بازی جیمز کان، در فیلم پدرخوانده (۱۹۷۲) و اولین قسمت از سهگانهی پدرخوانده، نقشی محوری ایفا میکند. او به عنوان پسر ارشد ویتو کورلئونه، رهبر خانوادهی مافیایی کورلیونه، وارث ظاهری امپراطوری پدرش محسوب میشود.
سانی به عنوان وارث تاج و تخت خانواده کورلیونه، فردی خشن و بیرحم بود. او به سرعت به خشونت متوسل میشد و از قدرت و نفوذ خانواده برای رسیدن به خواستههایش استفاده میکرد. نمونه بارز این خصلت، صحنهای است که سانی به خاطر بیاحترامی کارلو، دامادش، او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهد.
او هیچ وقت قبل از انجام دادن کاری به عواقب آن فکر نمیکرد. همه از تصمیمات خود را از روی عصبانیت انجام میداد که همین امر موجب مرگ او شد. با وجود خشونتش، سانی به شدت به خانوادهاش وفادار بود. او به پدرش، ویتو، احترام زیادی میگذاشت و همیشه آماده بود تا از او و دیگر اعضای خانواده در برابر هر خطری محافظت کند.
مرگ ناگهانی و خشونتآمیز سانی در نقطه اوج فیلم، یکی از غمانگیزترین و تکاندهندهترین لحظات پدرخوانده است. این مرگ نه تنها برای خانواده کورلئونه فاجعه بار است، بلکه نقطه عطفی در مسیر زندگی مایکل نیز به شمار میرود. مرگ برادر عاشقانه و پرشور او، مایکل را از دنیای بیگناه خود دور میکند و او را به سمت تاریکی و خشونت دنیای مافیا سوق میدهد. به طوری تشنه انتقام خون برادرش است.
۷. آقای بلوند – سگهای انباری (Reservoir Dogs)
- سال انتشار: ۱۹۹۲
- مدت زمان: ۱۰۰ دقیقه
در فیلم سگهای انباری (1992)، آقای بلوند با بازی مایکل مدسن، یکی از شش سارقی بود که توسط جو کپت، یک گانگستر، برای سرقت از یک جواهرفروشی استخدام شده بودند. او شخصیتی بیرحم، سادیست و غیرقابل پیشبینی بود که به خشونت تمایل داشت. معروفترین صحنه او در فیلم، شکنجه وحشیانه یک افسر پلیس است.
رفتارهای آقای بلوند غیرقابل پیشبینی و انفجاری است. او به طور ناگهانی از آرامش به خشونت مطلق میرسد. این نوسانات خلقی، او را به عنصری خطرناک و غیرقابل کنترل تبدیل میکند. خشونت آقای بلوند هیچ هدف یا انگیزه روشنی ندارد. به نظر میرسد او صرفاً برای سرگرمی خود شکنجه میکند و به دنبال لذت بردن از درد و رنج دیگران است. این پوچی، بازتابی از خشونت بیمعنایی است که در جامعه وجود دارد. شخصیت آقای بلوند به عنوان یکی از بهیادماندنیترین و نمادینترین شخصیتهای تارانتینو شناخته میشود. خشونت بیرحمانه و رفتار غیرقابل پیشبینی او، او را به یک شخصیت ترسناک و در عین حال جذاب تبدیل کرده است. همچنین لازم به ذکر است نام واقعی او هیچوقت فاش نمیشود.
آقای بلوند فراتر از یک شخصیت داستانی صرف است. او نمادی از تاریکی درون انسان و ظرفیت او برای خشونت است. حضور او در فیلم، مخاطب را به چالش میکشد تا با ماهیت شر و میل به تخریب در وجود خود روبرو شود.
۶. مایکل کورلئونه – قسمت اول و دوم پدر خوانده (The Godfather Parts I and II)
- سال انتشار ( قسمت دوم ): ۱۹۷۴
- مدت زمان: ۲۰۰ دقیقه
در پدر خوانده قسمت اول شاهد این هستیم که مایکل بر خلاف برادرش سانی آدمی منزوی و ساکتی است که هیچ علاقهای به کارهای مافیایی خاندانش ندارد. زمانی که برادرش سانی توسط دشمنان خانواده کشته میشود. مایکل جهت انتقام خون برادرش رهبری خانواده را به دست میگیرد. پس از گذشت چند سال از رهبری خانواده مایکل به فردی بسیار بیرحم، خشن ولی در عین حال زیرک با سیاست تبدیل میشود. در قسمت دوم این فیلم مایکل کورلئونه که اکنون به عنوان دون جدید خانواده کورلئونه شناخته میشود، با چالشهای متعددی روبرو است. او باید با تهدیدهای داخلی و خارجی علیه خانوادهاش مقابله کند، در حالی که با عذاب وجدان ناشی از اعمال خشونتآمیز خود نیز دست و پنجه نرم میکند.
مایکل به شدت به اطرافیان خود، حتی اعضای خانوادهاش، بدبین است. این بدبینی ناشی از تجربیات تلخی است که در گذشته داشته، مانند سوقصد به جانش و مرگ همسرش، برادرش. با وجود اینکه مایکل در دنیای تاریکی مافیا غوطهور شده، اما هنوز هم به دنبال حفظ خانوادهی خود است. او تلاش میکند تا همسر و فرزندانش را از خطرات دنیای جنایت دور نگه دارد، اما این کار به دلیل ماهیت شغلیاش بسیار دشوار است. در نهایت، شخصیت مایکل کورلئونه در پدرخواندهی ۲، تصویری از یک انسان فاسد و قدرتطلب و بسیار بی رحم است که در دام تاریکی و خشونت گرفتار شده است.
۵. نیکی سانتورو – کازینو (Casino)
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- مدت زمان: ۱۷۸ دقیقه
در فیلم کازینو (۱۹۹۵)، نیکی سانتورو (با بازی جو پشی) یک گانگستر سیسیلی خشن و بیرحم بود که برای محافظت از سم آس راس ستاین (رابرت دنیرو) و منافع او در لاس وگاس استخدام شده بود. نیکی در فرهنگ خشونتآمیز و مردسالارانه سیسیل بزرگ شده که بیشک در شکلگیری شخصیت بیرحم و خشن او نقش داشته است.
نیکی به شدت به آس وفادار است و این وفاداری ریشه در تعهد عمیق به خانواده و مفهوم Omertà (قانون سکوت) در فرهنگ مافیایی دارد. رابطه نیکی و آس در طول فیلم تحولات قابل توجهی را تجربه میکند. در ابتدا، آنها دوستانی صمیمی هستند که به یکدیگر اعتماد دارند. با پیشرفت داستان، این اعتماد جای خود را به ترس و احترام میدهد. نیکی از هوش و ذکاوت آس آگاه است و به او احترام میگذارد، اما از قدرت و نفوذ او نیز بیم دارد. حسادت نیکی به رابطه عاشقانه آس با جینجر، تنشها بین آنها را تشدید میکند.
نیکی از قدرت و نفوذ لذت میبرد و از موقعیت خود برای اعمال قدرت و کنترل بر دیگران استفاده میکند. در نهایت این حس حسادت و قدرت طلبی باعث میشود که فاسد شود و به آس خیانت کند. آس از این موضوع با خبر میشود. آس نیکی را به بهانهی صحبت در مورد یک معاملهی جدید به یک انبار متروکه میکشاند. در انبار، آس به نیکی میگوید که از خیانت او آگاه است. نیکی سعی میکند التماس کند، اما آس بیرحمانه به او شلیک میکند. جسد نیکی در انبار رها میشود تا پوسیده شود.
مرگ نیکی سانتورو در فیلم کازینو به مرگ واقعی نیکی گرون مرتبط است. گرون یک گانگستر واقعی در شیکاگو بود که در سال 1977 به ضرب گلوله کشته شد.
- بهترین فیلمهای جنایی تمام دوران؛ از پالپ فیکشن تا جایی برای پیرمردها نیست
- 20 فیلم دربارهی قاتلان سریالی که باید ببینید
- آیا خانواده کورلئونه در پدرخوانده واقعی است؟
۴. تونی مونتانا – صورت زخمی (Scarface)
- سال انتشار: ۱۹۸۳
- مدت زمان: ۱۶۵ دقیقه
صورت زخمی در اصل بازسازی فیلمی به همین نام در سال ۱۹۳۲ است. که به زندگی مونتانا گانگستر مخوف کوبایی اشاره دارد. این فیلم به قدرت رسیدن مونتانا را همراه با مواد مخدر به تصویر میکشد و نگاهی تازه به خشونتهای بیش از حد و آهنگهای نمادین آن دوره میپردازد. آل پاچینو در نقش تونی مونتانا، یک گانگستر خشن و مخوف فیلم، بازی به شدت به یاد مادنی را به اجرا گذاشت.
تونی از هیچکس نمیترسد، اما تقریبا همه از او میترسند. او هر کاری را که برای پول و قدرت لازم باشد انجام میدهد، حتی اگر به معنای کشتن همه کسانی باشد که سر راهش هستند. او بهترین دوست و شریک تجاری خود را به خاطر همخوابی با خواهرش میکشد. ولی داستان فقط به اینجا ختم نمیشود او جلو می رود و خواهرش را هم میکشد. خشم بیش از حد تونی دایما قضاوت او را مختل میکند و اجازه نمیدهد تا قبل از عمل به آن فکر کند. همین امر او را خطرناک، غیرقابل پیش بینی میکند. این مرد شیطانی یک نیروی غیرقابل توقف است. حتی ارتشی از قاتلها نتوانستهاند او را به زیر بکشند.
۳. ویلیام کاتینگ – دار و دسته نیویورکیها (Gangs of New York)
- سال انتشار: ۲۰۰۲
- مدت زمان: ۱۶۷ دقیقه
بیل یا ویلیام کاتینگ (با بازی دانیل دی لوئیس) رهبر باند آمریکاییها در فیلم دارودستههای نیویورکی است. او رقیب اصلی کشیش والون (با بازی لیام نیسون) رهبر باند ایرلندیها به نام خرگوشهای مرده است. در فیلم، کاتینگ مردی خشن و بی رحم است که برای حفظ قدرت خود از هیچ کاری دریغ نمیکند. او در سکانسی کلیدی، کشیش والون را به قتل میرساند و این امر باعث میشود که پسر کشیش، آمستردام والون (با بازی لئوناردو دی کاپریو) به دنبال انتقام باشد. و این سر آغاز نبردها و چالشهای خونین بین آنها است.
یکی از جنبههای قابل توجه شخصیت بیل، پیچیدگی اخلاقی او است. علیرغم اعمال خشونتآمیز بیش از حد، به نوعی حس افتخار و وفاداری به جامعه خود دارد. او همچنین قادر به محبت و دلسوزی است، به خصوص زمانی که صحبت از دخترخواندهاش جنی اوردین (با بازی کامرون دیاز) میشود. بیل کاتینگ توسط دانیل دی لوئیس با ظرافت و قدرت تمام به تصویر کشیده شده است. بازی او یکی از به یاد ماندنیترین و تحسینشدهترین بازیهای تاریخ سینما است و به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین نقشآفرینیهای ضد قهرمان و یک شخصیت مخوف در نظر گرفته میشود.
۲. تامی دویتو – رفقای خوب (Goodfellas)
- سال انتشار: ۱۹۹۰
- مدت زمان: ۱۴۶ دقیقه
تامی دیتو، با بازی جو پشی، یکی از شخصیتهای محوری فیلم رفقای خوب است. او به عنوان یک گانگستر ایرلندی، آمریکایی به تصویر کشیده میشود که با هنری هیل (ری لئوتا) صمیمی شده و به خانواده جنایتکار Lucchese میپیوندد. شخصیت دیتو با خشونت و بیرحمی بیحد و مرزی همراه است، بهطوری که به خاطر اعمال خشونتآمیز علیه رقبای خود شناخته میشود. او همچنین به عنوان یک زنباره معرفی میشود که روابط متعددی با زنان مختلف دارد.
او به راحتی عصبانی میشود و در استفاده از زور تردید نمیکند. این را میتوان در صحنهای مشاهده کرد که او به خاطر یک دختر در یک کلوپ شبانه با مردی درگیر میشود و به شدت او را کتک میزند. یا در صحنهای دیگر که او به تنهایی یک گروه از رقبای گانگستری را به ضرب گلوله میکشد.
با وجود ماهیت خشن دیتو، او به شدت به دوستانش، به خصوص هنری هیل، وفادار است. او همیشه در کنار هیل است، چه در مواقع خوب و چه در مواقع بد. این وفاداری زمانی به وضوح نشان داده میشود که دیتو به هیل کمک میکند تا از خانواده گامبینو فرار کند، حتی زمانی که این کار او را در معرض خطر قرار میدهد. تامی دیتو در نهایت توسط خانواده گامبینو به دلیل عدم اطاعت از دستورات به قتل می رسد. او در حالی که در یک رستوران شام می خورد، مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و کشته میشود.
۱ . کایزر شوزه – مظنونین همیشگی (The Usual Suspects)
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- مدت زمان: ۱۰۶ دقیقه
پنج جنایتکار گرد هم میآیند تا برای یک جنایتکار مرموز دزدی کنند. این فیلم توسط برایان سینگر کارگردانی شد و بازیگرانی چون استفن بالدوین، گابریل بیرن، بنیسیو دل تورو و کوین پولاک در آن حضور دارند. این فیلم از زمان اکران به یک فیلم کلاسیک تبدیل شده است و بدون شک بزرگترین پیچش داستانی در تمام سینما را دارد.
و اما کایزر سوزه کیست؟ این سوالی است که همهی ما در طول فیلم باید از خودمان بپرسیم. سوزه یک جنایتکار بسیار مخوف و شیطانی است که هیچ کس تا به حال او را ندیده و با او صحبت نکرده است. مگر وکیلی که ادعا می کند برای او کار میکند. وجود او فقط بر اساس داستان های بلند و شایعات است و این چیزی است که او را بسیار ترسناک می کند. یک افسانه شهری که جنایتکاران دوست دارند تا آخر شب به یکدیگر بگویند. ولی این افسانه واقعیت دارد.
سوزه یک شخصیت افسانهای نیست، بلکه یک گانگستر بیرحم است، یک مغز متفکر جنایتکار که از کثیف شدن دستانش نمیترسد. او یک استراتژیست درخشان است که می تواند از همه افراد حاضر در اتاق پیشی بگیرد. سوزه میتواند خطرناکترین موقعیتها را به نفع خود تغییر دهد. او یک شیطان مخوفی است که هیچ کس تا به حال او را ندیده است. سوزه میگوید: بزرگترین ترفندی که شیطان تا به حال انجام داده این بود که دنیا را متقاعد کند که آن وجود ندارد…!
سخن آخر
گانگسترها با ارتکاب جرم و جنایت و غلبه بر چالشها، حس قدرتمندی بینظیری را تجربه میکنند. این حس قدرت، اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد و آنها را به انجام اقدامات خطرناکتر و جسورانهتر ترغیب میکند. داستانهای گانگسترها و اعمال خشونتآمیز آنها، همواره مورد توجه مردم و رسانهها بوده است. فیلمها، کتابها و سریالهای متعددی حول محور این شخصیتهای مخوف ساخته شدهاند که نشاندهندهی جذابیت تاریکی و قدرت در ذات بشر است. با این حال، همان طور که اشاره کردیم به یاد داشته باشید که گانگسترها صرفا شخصیتهای داستانی نیستند. آنها انسانهای واقعی هستند که با اعمال خود به جامعه آسیب میرسانند. اینها فقط تعدادی از گانگسترهای ترسناک و بهیادماندنی تاریخ سینما و دنیای واقعی هستند که ما به آنها اشاره کردیم.
منبع: movieweb