آیا رویکرد مارول و دی سی به جهانهای سینماییشان تغییر خواهد کرد؟
پیشبینی آینده فیلمهای ابرقهرمانی
فیلمهای ابرقهرمانی سالهای طولانی است که به یکی از ژانرهای غالب در باکس آفیس تبدیل شدهاند و پیشتاز این قبیل فیلمها بدون شک MCU (دنیای سینمایی مارول) بوده. برای بیش از پانزده سال، این فرنچایز قلب و ذهن بینندگان را در سراسر جهان تسخیر کرده است و بدون هیچ نشانهای از کاهش سرعت تولیداتشان، به یک ورژن جهانی تبدیل شدند. در همین حال، DCEU که پیشتر با این نام شناخته میشد، قرار است جای جدیدی را برای DCU (دی سی کامیک) به عنوان یک ری برندینگ تروتمیزتر باز کند، فرنچایزی که امیدواریم پس از ناامیدیهای متوالی و پشت سر همی که برادران وارنر در باکس آفیس این چند سال اخیر به دست آوردند با فیلمهایی مثل «شزم! خشم خدایان» (Shazam:Fury of the Gods)، «بلک آدام» (Black Adam) و «فلش» (The Flash) بهبود یابد.
با این حال به نظر می رسد در آینده تغییراتی بین این دو کمپانی شهیر اتفاق خواهد افتاد. در حالی که دواین جانسون قول داده بود بلک آدام توازن قدرت بین مارول و دی سی را تغییر دهد، اما در عمل استخدام جیمز گان ممکن است کفه و سنگینی اقبال را از مارول به سوی دی سی تغییر دهد. مارول در واقع با رفتن جیمز گان یکی از بزرگترین صداهای خلاق خود را از دست می دهد، در حالی که دی سی در آستانه به دست آوردن یک استعداد ارزشمند است. علاوه بر این، به نظر میرسد که MCU داستانهای تیرهتری را دنبال میکند، در حالی که DCU میخواهد قهرمانانش به سمت پیرنگهای روشنتر بازگردند. در این جا نحوه تغییر اوضاع پیش آمده بین این دو کمپانی رابررسی میکنیم.
- نگاهی به زندگی پرفراز و نشیب استن لی، خالق دنیای مارول
- نقد قسمت اول «تهاجم مخفی» (Secret Invasion)؛ تازهترین سریال مارول
مارول: ابرقهرمانها ابعاد تاریکتری پیدا میکنند
MCU همیشه یک دنیای ابرقهرمانی روشن و رنگارنگ داشته است. قهرمانان در این سری فیلمها شخصیتهای بزرگ، لباسهای زیبا و فناوری جالبی دارند که هر وقت حادثهای اتفاقی میافتد، مجهز به تجهیزاتشان میشوند. حتی خود قهرمانان نیز مظهر افرادی هستند که باید به آنها به چشم یک الهه نگاه کرد. MCU تصوری زیبا از قهرمان ارائه داده است که والدین و فرزندانشان توانسته اند از آن لذت ببرند، درست همانطور که از کمپانی بزرگ والت دیزنی انتظار میرود.
با این حال، پس از رویدادهای دراماتیک «انتقامجویان: جنگ ابدیت» (Avengers: Infinity War) و «انتقامجویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame)، این فرنچایز داستانهای تیرهتری را دنبال میکند. «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (Spider-Man: No Way Home) جدیتر از فیلم های قبلی (MCU Spider-Man) بود. «دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی» (doctor strange in the multiverse of madness) نیز خشنتر شده بود، در حالی که «نگهبانان کهکشان بخش 3» (Guardians of the Galaxy Vol. 3) صحنههای وحشیانهای از حیوان آزاری داشت. سریال «تهاجم مخفی» (Secret Invasion) به عنوان جدیدترین اثر کمپانی مارول نیز همین مضامین را دارد. در حالی که این فرنچایز هنوز آثار سرگرم کنندهای برای کل اعضای خانواده و به عنوان یک ژانر خانوادگی در نظر گرفته شده است اما به نظر می رسد که کمپانی سازنده تصدیق می کنند که طرفداران اصلی این فرنچایزها که احتمالا مرد آهنی یا انتقام جویان را پیشتر در سینما دیده اند، در حال رشد هستند و فضای ذهنی آنها نیز همراه با سری فیلمهای مارول برای درک خشونت بیشتر در حال رشد است.
استودیویی که همچنان ما را با طعنههای سرگرمکننده و بذلهگوییهای خاص خودش میخنداند، در حال تاریکتر شدن پیرنگهای درون داستانی است، با پروژههای آتی مارول مانند «بلید» (Blade) و «تاندربولتز» (Thunderbolts) که فرنچایزهای مارول را به ترتیب به سمت وحشت و ابهام اخلاقی سوق میدهند؛ میتوان تصمیم مارول برای خلق جهانی تاره را جدی شمرد. «ددپول 3» (Deadpool 3) اولین فیلم MCU از این دنیای جدید با رتبه R روی پرده به نمایش خواهد رفت. آنها قلمرو خود را به عنوان تبدیل شدن به یک استودیو منحصر به فرد با فضایی جدید مشخص کرده اند که احساس می کند باید مسیر قبلی را تغییر بدهند. به نظر می رسد که یک نفر در بالاترین سطح کمپانی مارول آگاه است که وضعیت موجود دیگر برای مخاطب نسل جدید کار نمی کند و مردم در حال حاضر نیازمند دنیایی جذابتر و بهتر از این قهرمانهای نسل جدید هستند و آنها نیازمند نگاهی پایهای و احتمالاً دیستوپیایی به جهان هستند.
دی سی: سفر از تاریکی به سوی جهانی روشنتر
در طرف دیگر سکه، DCEU را داریم. کار دی سی با اثری مشهور یعنی «اسنایدرورس» (Snyderverse) شروع شد که تاریکترین نسخه سوپرمن و بتمن را به مخاطبان ارائه کرد و به سرعت توسط عموم مردم و مخاطبان جدی کامیک بوکها رد شد. فیلمها با سایههای خاکستری، خشونت افسارگسیخته و بتمنی که آنقدر نسبت به جنایتکاران تحقیر میشد، سطح کیفی پایینی داشت که خیلی زود از خاطرهها فراموش شد.
شکست اسنایدرورس و DCEU جای خود را به زاویه دید جدیدی داد، چرا که جیمز گان (مردی که طنز را به MCU آورد) به عنوان رئیس فرنچایز منصوب شد و با تغییر نام DCEU به DCU کار خود را شروع کرد. گان از برنامههای خود برای رویکردش به شخصیتهای دی سی پردهبرداری کرده است. علیرغم اینکه گان برنامههای خودش را برای دی سی تحت عنوان «خدایان و هیولاها» نام گذاری میکند البته به نظر میرسد تمرکز روی دنیایی رنگارنگتر با الهام از کتابهای مصور نیز در برنامههای او وجود دارد.
به نظر می رسد فیلم آینده سوپرمن ساخته جیمز گان، به اسم «سوپرمن: میراث» (Superman: Legacy)، یک جریان بزرگ برای دی سی باشد. با استفاده از تصاویر تبلیغاتی سوپرمن بر روی محصولات آل استار برای تبلیغی جهت فروش فیلم، به نظر میرسد سوپرمن کور سوی امیدی برای دی سی است. سوپر من جیمز گان قرار است یک مرد خوب با ظاهری کلاسیک باشد. گان حتی گفته که میخواهد با تمام وجود سوپرمن او را در آغوش بگیرد. در عین حال، بتمن فقط یک اراذل و اوباش نیست. او بزرگترین کارآگاه جهان و مردی است که به دلیل گناه مرگ پدر و مادرش آسیب دیده است. گان میخواهد عناصری از یک خانواده خفاشی را در فیلمهای بتمن معرفی کند، جنبه هایی که توسط اکثر اقتباس های بتمن نادیده گرفته شده اند.
گان همچنین شخصیت هایی مانند گرین لنترن و بوستر گلد و همچنین سوپرگرل را در کانون توجه قرار داده است. اینها مجموعهای عجیب از شخصیتها برای راهاندازی مجدد یک جهان سینمایی همچون انیمیشنهای جذاب لیگ عدالت هستند و نشان میدهد که گان از مارول آموخته و کارهای جسورانهای را انجام میدهد که تا به حال در دنیای دی سی آزمایش نشدهاند و امیدواریم که مخاطبان جذب داستان شوند.
آیا این تغییرات کارساز خواهد بود؟
چیزی که همه می توانند روی آن اتفاق نظر داشته باشند این است که دنیای ابرقهرمانان به یک تغییر خوب نیاز دارد. این واقعیت که جیمز گان و کوین فایگی سازمانهای جداگانهای را اداره میکنند به این معنی نیست که هر دو در جهت یک هدف کار نمیکنند. دی سی و مارول هر دو میخواهند مردم به تماشای فیلمهای ابرقهرمانی ادامه دهند با افزایش جزر و مد همه کشتیها قطعا به یک اندازه بالا میروند. اگر مخاطبان فیلم های ابرقهرمانی را دوست داشته باشند، مایلند تعداد بیشتری از آنها را حتی در طول سالهای بعد ببینند.
مارول این توانایی را دارد که دنیایی از قهرمانان نسل بعدی را به ما نشان دهد که میراث کاپیتان آمریکا و مرد آهنی هستند و مشتاقان زیادی هم تا همین حالا برای خودش دست و پا کرده است. این قهرمانان جدید ممکن است نیاز داشته باشند این واقعیت را در نظر بگیرند که در دنیای جدیدی هستند و با نگرانی های جدید و بسیار بیشتر از پیشینیان خود به سر میبرند. شخصیتهایی مانند The Young Avengers میتوانند با مخاطبانی که اکنون وارد MCU شدهاند تا سالها خاطره سازی کنند و برایشان داستان های جذابی خلق کنند. همچنین میتوانند میراث بزرگی که باید از آن محافظ کنند را دست به دست به همه هم نسلانشان ارائه دهند.
در همان زمان، کاراکترهای DC تازه شروع به فعالیتهای جدی در دنیای ابرقهرمانی خود خواهند کرد. ما ممکن است داستان های پیدایش این شخصیت ها را نبینیم، اما شاید نیازی هم به تکرار مکررات نداشته باشیم. مارول با نادیده گرفتن منشا پیدایش پیتر پارکر کار بزرگی انجام داد؛ زیرا همه ما میدانیم که مرد عنکبوتی کیست. سوپرمن و بتمن در یک ویترین جذاب و در کانون توجه قرار دارند و یک فرد معمولی در جهان نیز می تواند نماد سوپرمن را به همان اندازه که می تواند نشان کوکاکولا را تشخیص بدهد، شناسایی کند. ما نیازی به بازگویی مجدد نداریم. آنچه نیاز داریم داستانهای جدید و مهیج است.
همه ژانرهای رسانه نیاز به نوآوری دارند. وقتی نوآوری متوقف میشود، «فرمول» شروع میشود. مارول با فرمول خودش سروکار دارد، که اگرچه امتحان شده و درست است، اما قبلاً اینطور مقاوم و دقیق نبوده است. DC شانس بیشتری برای موفقیت دارد زیرا آنها دیگر DCEU نیستند و می توانند داستان های جدید متناسب با نیازهای جدید مخاطبان خلق کنند. بدون شک تماشاگران شخصیتهایی را که دوست دارند میشناسند، بنابراین فقط خلاقیت مهم است تا بمب باکس آفیس به صورت مجدد برای نمایشهای ابر قهرمانی منفجر شود. همچنین بسیاری از طرفداران داستانهایی از کمیکها در سر دارند که دوست دارند ببینند، داستانهایی که هیچوقت روی پرده نقرهای نرفتند و درخششی نداشتند؛ بنابراین میتوان گفت شاید آینده برای دی سی نسبت به مارول حتی درخشانتر هم باشد! چرا که دی سی هنوز از ظرفیتهای خود به خوبی استفاده نکرده و هنوز شخصیتهای درجه یکی را برای نمایش دارد، این در حالی است که مارول با ورود به فازهای جدید مجبور است از شخصیتهای درجه سه خود برای جذب مخاطب استفاده کند.
منبع: movieweb