10 تئوری که سرنوشت فیلم‌های مرد آهنی مارول را کاملا تغییر می دادند
مرد آهنی (Iron Man) یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های دنیای سینمایی مارول است و اصلا عجیب نیست که طرفداران حول این شخصیت تئوری‌های مختلفی را مطرح کنند؛ تئوری‌هایی که در صورت وقوع سرنوشت این شخصیت و دنیای سینمایی مارول را کاملا دستخوش تغییر می‌کردند. سر و کله تونی استارک نخستین بار سال 2008 و در فیلم سینمایی «مرد آهنی» پیدا شد که از قضا آغازگر MCU هم بود.
شخصیت پردازی تونی استارک پیچیده‌تر از هر ابرقهرمانی بود که تا آن لحظه در دنیای سینما دیده بودیم. او یک رهبر تمام عیار بود که تسلط بالایی به فناوری‌های روز دنیا داشت. تلفیق طنز و ویژگی‌های ابرقهرمانی این شخصیت نه تنها او را به یکی از رهبران انتقام‌جویان تبدیل کرد بلکه تاثیر غیرقابل انکاری بر دنیای سینمایی مارول گذاشت.
با توجه به نقش محوری مرد آهنی در فازهای مختلف دنیای سینمایی مارول، تئوری‌های بسیاری حول محور او پدید آمد که بعضی از آن ها ضمن جذابیت می‌توانستند سرنوشت این شخصیت و سایر فیلم‌های مارول را کاملا دستخوش تغییر کنند. البته مهر تایید زدن بر همه این تئوری‌ها غیرممکن است چون کاملا بر حدس و گمان متکی هستند. با این حال بررسی آن ها به دلیل خلاقیت و توجه به جزئیات و ایجاد پتانسیل‌های تازه برای مرد آهنی در دنیای سینمایی مارول جذابیت زیادی دارد. در ادامه این مقاله 10 مورد از جذاب‌ترین تئوری‌های طرفداران مارول درباره تونی استارک دوست‌داشتنی را با هم بررسی می‌کنیم.
- تحلیل شخصیت مرد آهنی: ابرقهرمانی که نماد سرمایه‌داری است
- 10 نبرد حماسی در فیلم‌های فانتزی
- 10 دستیار وفادار و دوست‌داشتنی فیلم‌های اکشن
10- تونی استارک با پگی کارتر دوست صمیمی بود
پگی کارتر در دنیای سینمایی مارول برای ارتباط صمیمانه‌اش با استیو راجرز یا همان کاپیتان آمریکا شناخته می‌شود اما نظریه‌ای وجود دارد که از رفاقت پگی و تونی استارک حکایت دارد. همانطور که در«کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو» (Captain America: The First Avenger) هاوارد استارک و پگی کارتر با یکدیگر صمیمی بودند و بعدا با همکاری یکدیگر شیلد را تاسیس کردند.
با توجه به رفاقت میان پدرِ تونی و مامور کارتر، به نظر می‌رسد او پیش از تبدیل شدن به ابرقهرمانی به نام مرد آهنی با پگی کاملا آشنا بوده. این تئوری بعد تازه‌ای به رفاقت و رقابت میان تونی استارک و استیو راجرز اضافه می‌کند؛ زیرا استارک موفق شده بود زنی که راجرز عاشقش شد و سپس ترکش کرد را کاملا بشناسد.
9- افشای هویت یک خبرنگار در کنفرانس مطبوعاتی تونی استارک
این تئوری از نخستین فیلم فرنچایز «مرد آهنی» و البته دنیای سینمایی مارول سرچشمه می‌گیرد. در پایان فیلم و کنفرانس مطبوعاتی جنجالی تونی استارک، او یکی از خبرنگاران حاضر در جلسه را با نام کوچک «بن» صدا می زند. بر اساس این تئوری آن خبرنگار در حقیقت بن اوریچ یا حتی بن پارکر بوده.
اگر این تئوری درست باشد خط داستانی «مرد آهنی» می‌توانست مستقیما با «دردویل» (Daredevil) یا «مرد عنکبوتی» (Spider-Man) تلاقی پیدا کند و در نتیجه سرنوشت دنیای سینمایی مارول کاملا تغییر می‌کرد!
8- ارتباط مرد آهنی و یکی از ترانه‌های گروه بلک سبث
«بلک سبث» (Black Sabbath) یک گروه متال بریتانیایی است که در دهه 70 میلادی ترانه‌ای با نام «مرد آهنی» منتشر کرد که تا همین جا یک شباهت اسمی با ابرقهرمان مارول به حساب می‌آید اما ماجرا وقتی جالب می شود که بدانید این ترانه در فیلم اول «مرد آهنی» استفاده شد. به همین دلیل هم طرفداران تئوری مبنی بر ارتباط شخصیت تونی استارک و متن این ترانه مشهور را مطرح کردند.
ترانه «مرد آهنی» گروه بلک سبث داستان مردی است که در زمان سفر می‌کند و شاهد پایان جهان است. همین تجربه زندگی او را برای همیشه دستخوش تغییر می‌کند. همانطور که حدس می‌زنید متن این ترانه شباهت بسیار زیادی با عبور تونی استارک از کرم چاله در «انتقام جویان» (The Avengers) و تصورش از آخرالزمان در «عصر اولتران» (Age of Ultron) دارد.
7- داستان مرد آهنی در حقیقت از تجربه سفر در زمان در فیلم «انتقام‌جویان: پایان بازی» سرچشمه می‌گیرد
تونی استارک در آخرین حضورش در MCU یعنی «انتقام‌جویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame) در زمان سفر و با پدرش ملاقات می‌کند. تئوری وجود دارد که توضیح می‌دهد این سفر در حقیقت همان چیزی است که شخصیت ابرقهرمانی تونی را شکل می‌دهد؛ در نتیجه هاوارد استارک پسرش را به عنوان مردی می‌شناسد که روزی او را ملاقات کرد پس تونی جوان را آموزش می‌دهد و او را شرطی می‌کند تا در نهایت به ابرقهرمانی به نام مرد آهنی تبدیل شود.
این تئوری ممکن است ابتدا کمی دور از ذهن به نظر برسد اما راه تاثیرگذاری برای توضیح این واقعیت است که چرا تونی در «انتقام‌جویان: پایان بازی» مقابل سرنوشت سر تسلیم فرود آورد و به یکی از بزرگ‌ترین ابرقهرمان‌های مارول تبدیل شد.
6- سرنوشت مرد آهنی متاثر از زندگی قهرمانانه کاپیتان آمریکا است
در «کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو» دیدیم که هاوارد استارک با استیو راجرز ملاقات کرد و تاثیر بسزایی در تبدیل او به کاپیتان آمریکا داشت. بر اساس این نظریه این اتفاق داستان مرد آهنی در دنیای سینمایی مارول را شکل می‌دهد. هاوارد پس از ملاقات با راجرز همان حس و وظیفه و میهن‌پرستی را به پسرش منتقل کرد (از طریق ساخت و تجارت سلاح).
تونی با داستان‌های باورنکردنی از فضایل کاپیتان آمریکا بزرگ می‌شود و بعد از این که راجرز می‌گوید او یک قهرمان نیست، حسابی دلشکسته می‌شود؛ در نتیجه تصمیم می‌گیرد فداکاری بزرگی را در پایان زندگی‌اش انجام دهد تا مطابق الگوهای ابرقهرمانی کاپیتان آمریکا عمل کند.
5- هاوارد استارک به تونی هم سرم ابر سرباز را تزریق کرد
هاوارد استارک در «کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو» به عنوان دانشمندی معرفی شد که در ساخت سرم ابر سرباز و تبدیل استیو راجرز به ابرقهرمانی به نام کاپیتان آمریکا تاثیر غیرقابل انکاری داشت. تئوری وجود دارد که بر اساس آن هاوارد این سرم را تکمیل و به پسرش تزریق می‌کند تا از هوش و طول عمر بی‌نهایت بهره ببرد.
از آن جایی که تونی استارک به عنوان باهوش‌ترین و البته خلاق‌ترین شخصیت MCU تصویر می‌شود و از مصیبت‌هایی جان سالم به در می‌برد که برای انسان‌های معمولی قفل است؛ در نتیجه این تئوری قابل توجیه و به واقعیت نزدیک است.
بر اساس این تئوری اگر سرم واقعا ویژگی‌های طبیعی بدن میزبان را تقویت کند پس بعید نیست که هوش سرشار تونی از کشف عجیب پدرش سرچشمه گرفته باشد.
4- قهرمان واقعی جارویس است
این تئوری ساده‌ترین و در عین حال قانع کننده‌ترین چیزی است که حول محور شخصیت مرد آهنی مطرح می‌شود؛ بر اساس آن جارویس در حقیقت مغز متفکر پشت ابرقهرمان است. تونی استارک در سه‌گانه ویژه خودش نشان داد که برای انجام کارهای پیچیده و مسائل محیرالعقولی از جارویس کمک می‌گیرد. تونی از هوش مصنوعیش برای هدایت بخش‌های مختلف زره و سیستم‌های ظریف آن کمک گرفت.
این تئوری به سادگی نشان می‌دهد که جارویس بیش‌تر کارها را انجام می‌دهد و در نهایت به تونی استارک اجازه می‌دهد در قاموس یک ابرقهرمان ظاهر شود.
3- فداکاری استارک برای جبران بزرگ‌ترین پیمان شکنی‌اش بود
تونی استارک در دنیای سینمایی مارول اشتباهات زیادی را مرتکب شد اما خودش تولید سلاح را بزرگ‌ترین گناهش می‌داند. او در قسمت اول «مرد آهنی» به مردم جهان قول داد که ساخت سلاح را متوقف کند اما اختراعاتش حتی بدون این که خودش بخواهد به ابزارهایی برای کشته شدن انسان‌های بی گناه تبدیل شد. طبق این نظریه فداکاری بزرگ تونی استارک در «پایان بازی» به نوعی برای جبران این اشتباه بزرگ بود.
در سراسر MCU از اختراعات استارک برای ایجاد شر استفاده شد؛ از جاستین همر گرفته تا ایوان وانکو و اولتران. بر اساس این تئوری استارک پس از اختراع سفر در زمان به پتانسیل خطرناک آن پی می‌برد و برای محافظت از مردم و برقراری صلح جانش را فدا می‌کند.
2- تانوس به واسطه وقایع فیلم «انتقام‌جویان» از استارک می‌ترسید
در فیلم «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» دیدیم که تونی استارک تنها عضو انتقام‌جویان بود که تانوس اعتراف کرد او را شناخته. یک تئوری ادعا می‌کند این شناخت به دلیل اقدامات مرد آهنی در فیلم «انتقام‌جویان» است؛ جایی که یکه و تنها یک موشک هسته‌ای را از کرم چاله عبور می‌دهد تا به جای زمینیان مهاجمان بیگانه را نابود کند.
در نتیجه از نظر تانوس استارک ارتش تک نفره‌ای است که می‌تواند در کسری از ثانیه یک ارتش واقعی از زبده‌ترین سربازان را نابود کند. بر اساس این نظریه نمایش قدرت استارک در «انتقام‌جویان» توانست ابرشروری به قدرتمندی تانوس را هم به واهمه بیاندازد به طوری که او را پیش از همکارانش به یاد می‌آورد.
1- راکتور تونی استارک با یکی از سنگ‌های ابدیت کار می‌کند
در «مرد آهنی 2» (Iron Man 2) دیدیم که تونی استارک از یکی از اکتشافات پدرش برای ایجاد یک عنصر تامین کننده انرژی در راکتورش استفاده کرد. بر اساس این نظریه این عنصر ناشناخته در حقیقت همان تسراکت است که استارک در «انتقام‌جویان: پایان بازی» از آن استفاده کرد.
هاوارد توضیح می‌دهد که محدودیت‌های تکنولوژیک مانع ایجاد این عنصر می‌شود و جارویس تاکید می‌کند که این یک ترکیب شناخته شده در کره زمین نیست؛ در نتیجه این عنصر از یک سنگ فضایی سرچشمه می‌گیرد و از آن جایی تونی استارک توانست در آخرین لحظات زندگی‌اش از دستکش ابدیت استفاده کند پس نتیجه می‌گیریم که احتمالا در بدنش عنصری وجود دارد که با یکی از سنگ‌های دستکش همخوانی دارد.
منبع: screenrant
