8 فیلم‌ برتر مایکل فاسبندر – از مردان ایکس تا آدمکش

مایکل فاسبندر، بازیگر و رانندهٔ ایرلندی-آلمانی مسابقات اتومبیل‌رانی، متولد ۲ آوریل ۱۹۷۷ در شهر هایدلبرگ آلمان غربی متولد شده است. او از سال ۲۰۰۱ فعالیت حرفه ای خود را در عرصه بازیگری آغاز نمود. از جمله افتخارات مایکل فاسبندر می‌توان به نامزدی دریافت دو جایزه اسکار، سه جایزه گلدن گلوب و چهار جایزه بفتا اشاره کرد. در این مقاله از مایکت قرار است به سراغ معرفی بهارین فیلم‌های او برویم؛ پس همراه ما باشید.

مایکل فاسبندر: مردی با کارنامه خاص

مایکل فاسبندر

مایکل فاسبندر در خانواده ای ایرلندی-آلمانی در آلمان غربی به دنیا آمد. پدرش، یوزف فاسبندر، یک مهندس آلمانی و مادرش، اَدل فاسبندر، یک معلم ایرلندی بود. فاسبندر در سن 2 سالگی به همراه خانواده اش به ایرلند مهاجرت کرد و در آنجا بزرگ شد. فاسبندر از دوران کودکی به بازیگری علاقه داشت و در مدرسه در گروه‌های نمایشی شرکت می‌کرد. او پس از دبیرستان، برای تحصیل در رشته تئاتر به دانشگاه سلطنتی در خیابان ییل وارد شد. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، فاسبندر به عنوان بازیگر تئاتر در ایرلند و بریتانیا مشغول به کار شد.

فاسبندر در سال ۲۰۰۱، اولین تجربه سینمایی خود را با بازی در فیلم تلویزیونی «مبارزه در تاریکی» رقم زد. او سپس در سال ۲۰۰۲، در فیلم سینمایی «ماجراهای تام ساوت» به ایفای نقش پرداخت. فاسبندر در سال ۲۰۰۴، با بازی در فیلم «۳۰۰»، به شهرت رسید. او در این فیلم نقش یک جنگجوی اسپارتی را بر عهده داشت. بازی فاسبندر در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و او را به عنوان یک بازیگر بااستعداد معرفی کرد. فاسبندر در سال ۲۰۰۸، با بازی در فیلم «گرسنگی»، به یکی از بهترین بازیگران جوان سینما تبدیل شد. او در این فیلم نقش بابی ساندز، رهبر جنبش اعتراضی زندانیان ارتش جمهوری‌خواه ایرلند را بر عهده داشت. بازی فاسبندر در این فیلم مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و او را نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد کرد.

فاسبندر در سال‌های بعد، در فیلم‌های موفقی مانند «یک روش خطرناک»، «شرم»، «پرومتئوس»، «۱۲ سال بردگی»، «وسترن آهسته»، «مکبث»، «استیو جابز» و «فرقه اساسین ها» به ایفای نقش پرداخت. او برای بازی در فیلم‌های «استیو جابز» و «مکبث» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. فاسبندر علاوه بر بازیگری، در زمینه‌های دیگر هنری نیز فعالیت دارد. او در سال ۲۰۱۱، اولین فیلم بلند خود را با عنوان «گاو» کارگردانی کرد. این فیلم در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. فاسبندر همچنین یکی از علاقه‌مندانحرفه‌ای به دنیای موسیقی است و در زمینه موسیقی نیز فعالیت دارد. او در سال ۲۰۱۲، اولین آلبوم موسیقی خود را با عنوان «نور میان اقیانوس‌ها» منتشر کرد. از جمله جوایز و افتخارات مایکل فاسبندر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نامزد دریافت دو جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد
  • نامزد دریافت سه جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد – فیلم درام
  • نامزد دریافت چهار جایزه بفتا بهترین بازیگر مرد
  • برنده جایزه فیلم ایندیپندنت بریتانیا برای بهترین بازیگر مرد
  • برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد – فیلم موزیکال یا کمدی
  • برنده جایزه انجمن بازیگران فیلم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در فیلم درام
  • برنده جایزه انجمن منتقدان فیلم لندن برای بهترین بازیگر مرد

مایکل فاسبندر یکی از بهترین بازیگران نسل خود است و به عنوان یک بازیگر همه‌فن‌حریف شناخته می‌شود. او در طیف گسترده‌ای از نقش‌ها بازی کرده است و توانایی او در ایفای نقش‌های متفاوت، تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخته است.

معرفی بهترین فیلم‌های مایکل فاسبندر

مایکل فاسبندر در بسیاری از فیلم‌های موفق حضور داشته است. برخی از بهترین فیلم‌های او عبارتند از:

8. شرمساری (shame)

شرمساری

شرم (2011) یک فیلم درام بریتانیایی به کارگردانی استیو مک‌کوئین است. این فیلم بر اساس فیلمنامه‌ای از مک‌کوئین و برندان مک‌دونالد ساخته شده است و داستان برندون سالیوان (مایکل فاسبندر)، یک مرد جوان و مرفه را روایت می‌کند که در نیویورک زندگی می‌کند. شهوت برندان چنان در گوشت و پوست او نفوذ کرده که تقریباً تمامی امور زندگیش را مختل کرده‌است. پس از تجربه موفق فیلم (Hunger) استیو مک‌کوئین، پرتره‌ای جذاب از خواهر و برادرهای آسیب‌دیده را به تصویر می‌کشد که توسط بازی‌های درخشان مایکل فاسبندر و کری مولیگان تقویت شده است.
فیلم استیو مک کوئین در مورد رابطه کحرب خواهر و برادری آسیب دیده است که فیلمنامه آن توسط مک کوئین با همکاری ابی مورگان نوشته شده است، یک کمدی سیاه کابوس‌آمیز و بدون طنز درباره روان رنجوری و اختلال عملکرد جنسی است. همان نگاه تیره و تزلزل ناپذیر اثر قبلی او، یعنی فیلم «گرسنگی»، درباره بابی ساندز، که در مورد اعتصاب غذای رهبر جمهوری‌خواه ایرلندی بود، با همان دوربین و کادربندی در اینجا هم هست. مایکل فاسبندر در نقش براندون، یک مدیر جوان شیک پوش در نیویورک و یک مرد مجرد است که به روابط پیچیده معتاد است. این اعتیادی است که شخصیت او را از تمام انگیزه های قابل تشخیص انسانی خلع می‌کند.

7. مردان ایکس: کلاس اول (X-Men: First Class)

مردان ایکس: کلاس اول

فیلم (X-Men: First Class) یکی از فیلم‌های محبوب دنیای ابرقهرمانان است و نقش مایکل فاسبندر در آن به عنوان اریک لنشر/مگنتو بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این فیلم به تاریخچه‌ی ایکس‌من و ظهور اولین نسل از ابرقهرمانان می‌پردازد. نقش اریک لنشر که در آینده به نام مگنتو شناخته می‌شود، توسط مایکل فاسبندر با قدرت و احساس عالی اجرا شده است. او بازی اریک را با چالش، عمق و تداوم ذهنی به تصویر کشیده و تبدیل به یک شخصیت پیچیده و جذاب می‌شود.

دینامیک بین دو شخصیت اریک لنشر و چارلز اکساویار/پروفسور ایکس (با بازی جیمز مک‌آووی) در فیلم بسیار جالب است. تصمیمات اریک و تأثیر آنها در تشکیل دسته ابرقهرمانان X-Men، از جمله نقاط قوت این فیلم هستند. کارگردانی متین واگن باعث شده تا (X-Men: First Class) به عنوان یک فیلم ابرقهرمانی با گرافیک قوی، داستان جذاب و بازی هنرپیشگان برجسته به یاد ماندنی باشد. ترکیب عناصر اکشن، درام و علمی تخیلی در این فیلم، آن را به یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های سری اکس‌من تبدیل کرده است.

آیکون فیلم مردان ایکس: کلاس اول X-Men: First Class
فیلم

مردان ایکس: کلاس اول

X-Men: First Class

تماشای فیلم مردان ایکس: کلاس اول

6. ایکس‌من: روزهای گذشته آینده (X-Men: Days of Future Past)

ایکس‌من: روزهای گذشته آینده

فیلم (X-Men: Days of Future Past) یکی از فیلم‌های پرطرفدار و موفق از دنیای ابرقهرمانان است. در این فیلم، مایکل فاسبندر نقش اریک لنشر/مگنتو  را بازی می‌کند. البته، در این فیلم جیمز مک‌آوویی نیز نقش اکساویار/پروفسور اکس را بازی کرده است.

نقاط قوت:

ترکیب داستان: (Days of Future Past) با ترکیب داستان‌های دو دوره‌ مختلف، یعنی دهه 1970 و آینده‌ای خیالی، توانسته است یک داستان پیچیده و جذاب را ارائه دهد. این ترکیب جلب توجه بیننده را افزایش می‌دهد.

بازیگری مایکل فاسبندر: عملکرد فاسبندر به عنوان اریک لنشر/مگنتو نشان‌دهنده استعداد و قدرت بازیگری او در انتقال احساسات و پیچیدگی‌های شخصیت است.

صحنه‌های اکشن و افکت‌های ویژه: (Days of Future Past) دارای صحنه‌های اکشن هیجان‌انگیز و افکت‌های ویژه بسیار برجسته‌ای است که جلوه‌های بصری بسیار خوبی را به نمایش می‌گذارد.

نقاط ضعف:

پیچیدگی بعضی از قسمت‌های داستان: برخی از تاریخچه‌ها و داستان‌های فیلم ممکن است برای برخی از تماشاگران گیج‌کننده باشد و نیاز به دقت بیشتر در دنباله داستان داشته باشد.

کمبود تمرکز بر روی برخی شخصیت‌ها: به دلیل حضور زیاد شخصیت‌ها، برخی از آنها ممکن است کمترین توجه را از نظر توسعه داستانی شامل شده باشند.

در مجموع، (X-Men: Days of Future Past) به عنوان یک فیلم ابرقهرمانی با داستان جذاب، بازیگری قوی و افکت‌های ویژه متمایز شناخته می‌شود. اگر به دنبال تجربه‌ای هیجان‌انگیز و خلاقانه در دنیای ابرقهرمانان هستید، این فیلم گزینه خوبی است.

آیکون فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته X-Men: Days of Future Past
فیلم

مردان ایکس: روزهای آینده گذشته

X-Men: Days of Future Past

تماشای فیلم مردان ایکس: روزهای آینده گذشته

5. یک روش خطرناک (A Dangerous Method)

یک روش خطرناک

«A Dangerous Method» فیلمی درام و زندگی‌نامه‌ای به کارگردانی دیوید کروننبرگ است که در سال 2011 اکران شد. در این فیلم، مایکل فاسبندر نقش کارل گوستاو یونگ، روان‌شناس مشهور سوئیسی، را بازی می‌کند. این فیلم بر اساس نمایشنامه‌ی به اسم “The Talking Cure” از کریستوفر همپتون می‌باشد و داستان روابط پیچیده بین یونگ، زیگموند فروید (که توسط ویگو مورتنسن بازی شده است) و سابینا اسپیلرین (با بازی کیرا نایتلی) را به تصویر می‌کشد.

نقاط قوت:

بازیگری مایکل فاسبندر: نقش بازی شده توسط فاسبندر در این فیلم فوق‌العاده است. او توانسته است عمق و پیچیدگی شخصیت یونگ را به خوبی به تصویر بکشد و با استعداد خود به نمایش بگذارد.

تصویرسازی زیبا: فیلم با تصویرسازی زیبا و محیط‌های تاریخی دورهٔ پیشرفت روان‌شناسی تاریخی جذابیت خاصی را ایجاد می‌کند.

تأثیرگذاری موسیقی: موسیقی متن این فیلم تأثیرگذار و هماهنگ با موضوع ذهنی و روان‌شناختی فیلم است و به خوبی احساسات شخصیت‌ها را نمایان می‌سازد.

نقاط ضعف:

تأثیرات تاریخی: برخی از اتفاقات تاریخی در فیلم به شکل غیردقیق نمایش داده شده‌اند که ممکن است برخی از تماشاگران تاریخ‌نگاری دقیق‌تر را انتظار داشته باشند.

مفاهیم علمی و مبهم در علم روان‌شناسی: برخی از مفاهیم پیشرفتهٔ روان‌شناسی ممکن است برای برخی از تماشاگران چالش‌برانگیز باشد و نیاز به دقت بیشتر در فهم آنها داشته باشد.

فیلم (A Dangerous Method) با ترکیب بازیگری برجسته و موسیقی موفق، به تجسم زندگی و ایده‌های پیشروان روان‌شناسی پرداخته است، اما ممکن است برخی از تماشاگران بخواهند دقت بیشتری به جزئیات تاریخی یا مفاهیم روان‌شناسی داشته باشند که باید حتما پیش از تماشای فیلم به مطالعه اثار یونگ بپردازند.

4. مردان ایکس: آخرالزمان (X-Men: Apocalypse)

مردان ایکس: آخرالزمان

فیلم (X-Men: Apocalypse) یکی از فیلم‌های ابرقهرمانی است که در سال 2016 منتشر شد و مایکل فاسبندر در آن نقش اریک لنشر/مگنتو را ایفا کرد. در زیر به بررسی این فیلم پرداخته می‌شود:

نقاط قوت:

بازی هنرپیشگان: بازی مایکل فاسبندر در نقش اریک لنشر/مگنتو نشان از استعداد بازیگری او دارد. او با قدرت و احساسات عمیق به تجسم شخصیت پرداخته است.

صحنه‌های اکشن: فیلم دارای صحنه‌های اکشن بزرگ و جذابی است که از تکنیک‌های ویژه‌ خوبی بهره‌مند شده‌اند و برای طرفداران ژانر ابرقهرمانی جذاب خواهد بود.

تولید مقدمه‌های جدید: فیلم موفق به معرفی و معرفی مقدمه‌های جدید برای شخصیت‌های اصلی داستان شده است که به توسعه داستان ابرقهرمانان کمک می‌کند.

نقاط ضعف:

توازن بین شخصیت‌ها: برخی از شخصیت‌ها احساس می‌شود که به طور کامل به توازن داستانی نخستین بخش‌های فیلم نرسیده‌اند و ممکن است کمی کمتر نسبت به سایرین در این قسمت از نظر شخصیت پردازی برجسته باشند.

پیچیدگی داستان: برخی از تغییرات و پیچیدگی‌های داستانی ممکن است برخی از تماشاگران را گیج کننده یا غیرقابل فهم بدانند.

نقدهایی به تصویرسازی برخی از شخصیت‌ها: برخی از طراحی‌های هویتی و کاستوم سازی برای شخصیت‌ها مورد انتقاد قرار گرفته است و برخی از تماشاگران فکر می‌کنند که بهبودهایی در این زمینه می‌توانست ایجاد شود.

در نهایت باید اذعان کرد که (X-Men: Apocalypse) یک فیلم اکشن و ابرقهرمانی مهیج است که با بازی فاسبندر و سایر بازیگران قوی، جلب توجه مخاطبان را توانسته جذ کند. با این حال، تعادل داستان و توسعه شخصیت‌ها در برخی جوانب می‌توانست بهتر باشد.

آیکون فیلم مردان ایکس : آخرالزمان X-Men: Apocalypse
فیلم

مردان ایکس : آخرالزمان

X-Men: Apocalypse

تماشای فیلم مردان ایکس: آخرالزمان

3. نور میان اقیانوس‌ها (The Light Between Oceans)

نور میان اقیانوس‌ها

فیلم «نور میان اقیانوس‌ها» (The Light Between Oceans) یک فیلم درام و عاشقانه است که بر اساس رمانی به همین نام اثر M.L. Stedman ساخته شده است. در این فیلم، مایکل فاسبندر نقش تام شربورن را بازی می‌کند. داستان فیلم در دهه 1920 رخ می‌دهد و توم پس از خدمت در جنگ جهانی اول به دوران پساجنگ باز می‌گردد.

نقاط قوت:

اداء بازیگری: مایکل فاسبندر با اجرای قوی و عمیق نقش تام، احساسات پیچیده و متنوع شخصیتش را به تصویر می‌کشد و با تعامل موثر با سایر بازیگران، به ارائه یک اجرای قابل توجه می‌پردازد.

فضای تصویری: فیلم از مناظر زیبایی طبیعت و دریا برخوردار است، و تصاویر زیبا و فضاهای گسترده از جزایر استرالیایی زمینه‌ای زیبا برای داستان فراهم می‌کنند.

نقاط ضعف:

گاهی اوقات پیچیدگی داستان: برخی از بخش‌های داستان ممکن است برخی از تماشاگران را با پیچیدگی و تردیدهای اخلاقی آن گیج کند.

کاستی در ترتیب وقایع: برخی از تغییرات و توسعه داستانی به نظر ممکن است برخی از تماشاگران را شگفت‌زده کند و احتمالاً تعدادی از جزئیات پیرنگ فیلم بهتر می‌توانستند توضیح داده شوند.

در مجموع، فیلم «نور میان اقیانوس‌ها» (The Light Between Oceans) یک فیلم با داستان مؤثر و اجراهای  قوی بازیگران است. این فیلم با مسائل اخلاقی پیچیده و تأثیرات تصمیم‌های دشوار بر زندگی انسان‌ها مخاطبان را به فکر فرو می‌برد.

2. جین ایر (Jane Eyre)

جین ایر

فیلم «جین ایر» (Jane Eyre) یک فیلم درام و عاشقانه است که بر اساس رمان کلاسیکی از شارلوت برونته ساخته شده است. مایکل فاسبندر در این فیلم نقش ادوارد را بازی می‌کند، که از اهمیت ویژه‌ای در زندگی شخصیت اصلی، جین ایر، برخوردار است. نقش ادوارد توسط فاسبندر با استعداد بسیاری  با احساس بازی شده است. او با توانایی‌های بازیگری خود، عمق و پیچیدگی احساسات شخصیت را به تصویر می‌کشد. تناقضات داخلی ادوارد، از جمله مرموز بودن و در عین حال عشق‌آمیز بودن، به خوبی توسط فاسبندر اجرا شده و به فیلم ابعاد جذاب و مهیجی می‌بخشد.

اقدامات فنی و تصویرسازی نیز در این فیلم توسط کارگردان و تیم فنی به خوبی انجام شده است. روزنه‌های تاریک و مهیب فیلم در پیرنگ و داستان، همراه با افکت‌های صوتی متناسب، احساس درد و رمانتیسم را به تصویر می‌کشند. فیلم «جین ایر» یک تجربه‌ی دراماتیک است که از زاویه‌های مختلفی به مسائل اجتماعی، اخلاقی و عاشقانه می‌پردازد. نقش فاسبندر در این فیلم به عنوان یکی از ارکان اصلی این داستان، باعث می‌شود تا تماشاگران با دقت به تجربیات و احساسات شخصیت ادوارد توجه کنند.

1. آدمکش (the killer)

قاتل

فیلم «آدمکش» (The Killer) به کارگردانی دیوید فینچر و بازی مایکل فاسبندر، یک فیلم اکشن نئونوآر است که بر اساس مجموعه رمان‌های گرافیکی به همین نام نوشته الکسیس نولن ساخته شده است. داستان فیلم درباره یک قاتل حرفه‌ای بی‌نام (با بازی فاسبندر) است که طی یک ماموریت بین‌المللی ناموفق تحت تعقیب کارفرمایانش قرار می‌گیرد. فیلم «قاتل» از همان ابتدا با یک صحنه اکشن نفس‌گیر آغاز می‌شود و این روند را تا پایان فیلم حفظ می‌کند. فینچر در ساخت صحنه‌های اکشن تبحر خاصی دارد و در این فیلم نیز صحنه‌های اکشن با کارگردانی استادانه و گرافیکی جذاب به تصویر کشیده شده‌اند. فیلمنامه فیلم نیز به خوبی نوشته شده و داستان را به شکلی روان و جذاب روایت می‌کند.

بازی مایکل فاسبندر در نقش قاتل بی‌نام یکی از نقاط قوت فیلم است. فاسبندر با بازی قدرتمند خود، شخصیتی پیچیده و چندوجهی را خلق کرده است. تیلدا سوینتون نیز در نقش یک مامور دولتی که به دنبال قاتل است، بازی خوبی ارائه داده است. فیلم «قاتل» یک فیلم اکشن نئونوآر جذاب و دیدنی است که از کارگردانی و بازی‌های خوبی برخوردار است. این فیلم برای طرفداران آثار دیوید فینچر و فیلم‌های اکشن نئونوآر، یک انتخاب عالی است. در ادامه به برخی از نقاط قوت و ضعف فیلم «آدمکش» اشاره می‌کنیم:

نقاط قوت:

  • کارگردانی استادانه دیوید فینچر
  • فیلمنامه خوب
  • بازی قدرتمند مایکل فاسبندر
  • صحنه‌های اکشن جذاب

نقاط ضعف:

  • داستان کمی کلیشه‌ای
  • شخصیت‌پردازی برخی از شخصیت‌ها (به ویژه شخصیت همسر قاتل) چندان عمیق نیست

فینچر یکی از بهترین کارگردانان حال حاضر سینما است و در ساخت فیلم‌های اکشن نئونوآر تبحر خاصی دارد. او در فیلم «آدمکش» نیز ثابت می‌کند که همچنان در اوج فرم خود قرار دارد. صحنه‌های اکشن فیلم با کارگردانی استادانه و گرافیکی جذاب به تصویر کشیده شده‌اند. فینچر همچنین در ایجاد اتمسفر تاریک و دلهره‌آور فیلم نیز موفق بوده است.

  • فیلمنامه خوب

فیلمنامه فیلم نیز به خوبی نوشته شده و داستان را به شکلی روان و جذاب روایت می‌کند. فیلمنامه فیلم پیچیدگی‌های شخصیت قاتل بی‌نام را به خوبی به تصویر می‌کشد و مخاطب را تا پایان فیلم درگیر نگه می‌دارد.

  • بازی قدرتمند مایکل فاسبندر

مایکل فاسبندر یکی از بهترین بازیگران نسل خود است و در نقش قاتل بی‌نام بازی درخشانی ارائه داده است. فاسبندر با بازی قدرتمند خود، شخصیتی پیچیده و چندوجهی را خلق کرده است. او به خوبی توانسته است خشم، تردید و تنهایی شخصیت قاتل را به تصویر بکشد.

  • صحنه‌های اکشن جذاب

صحنه‌های اکشن فیلم با کارگردانی استادانه و گرافیکی جذاب به تصویر کشیده شده‌اند. فینچر از صحنه‌های اکشن برای پیشبرد داستان و ایجاد تعلیق استفاده می‌کند. صحنه‌های اکشن فیلم به خوبی طراحی شده‌اند و از خشونت و خونریزی زیادی برخوردار هستند.

  • داستان کمی کلیشه‌ای

داستان فیلم «قاتل» کمی کلیشه‌ای است و مخاطب می‌تواند پیش‌بینی کند که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد. با این حال، کارگردانی و بازی‌های خوب فیلم باعث می‌شود که این کلیشه‌ها چندان آزاردهنده نباشند.

  • شخصیت‌پردازی برخی از شخصیت‌ها (به ویژه شخصیت همسر قاتل) چندان عمیق نیست

شخصیت همسر قاتل یکی از شخصیت‌های مهم فیلم است، اما شخصیت‌پردازی او چندان عمیق نیست. او بیشتر به عنوان یک ابزار برای پیشبرد داستان استفاده می‌شود. در مجموع، فیلم «قاتل» یک فیلم اکشن نئونوآر خوب و دیدنی است که ارزش تماشای آن را دارد. با این حال، مخاطبان باید انتظار یک فیلم کاملاً جدید و غیرمنتظره را نداشته باشند. این تعدادی از فیلم‌های متنوع مایکل فاسبندر هستند که می‌توانید از تنوع نقش‌ها و سبک‌های مختلف این هنرپیشه لذت ببرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×