10 احساس درونی مجموعه انیمیشن «درون و بیرون» (Inside Out)
انیمیشن درون و بیرون 1 (Inside Out) در سال 2015 توسط کمپانی پیکسار تولید شد و دختر کوچکی به نام رایلی نیومن و احساسات درون ذهن او را به تماشاگران معرفی کرد. برای نشاندادن زمان بلوغ او درون و بیرون 2 (Inside Out 2) در 2024 ساخته شد. رایلی در ابتدا تنها 5 احساس بنیادی و اولیه در سر داشت (شادی، غم، خشم، انزجار و ترس) اما با بزرگشدن او و رسیدن به سن بلوغ، احساسات او گسترش پیدا کردند و در درون و بیرون 2، تعداد آنها به ده عدد رسید (اضافهشدن اضطراب، خجالت، کسالت، حسادت و دلتنگی) که نشان داد با بزرگتر شدن رایلی، فضا برای اضافهشدن احساسات جدید و عمیقتر وجود دارد. هیچ خبری در مورد اینکه آیا درون و بیرون 3 ساخته خواهد داشت یا خیر، وجود ندارد، اما فضای داستان بهخوبی اجازهی کشف احساسات تازه را فراهم میکند.
هر دو فیلم درون و بیرون، بهخاطر صداپیشگان خوب و فیلمنامهی جالب و عمیق، در زمان انتشار مورد اقبال عمومی قرار گرفتند به موفقیتهای چشمگیر دست یافتند. درحالیکه انیمیشنها برای مخاطبان جوان ساخته میشوند فیلمهای درون و بیرون شامل خط داستانی پیچیده درمورد احساسات روزمره انسانهاست و همین امر آنها را در میان همهی گروههای سنی محبوب میکند.
پیکسار در این انیمیشن ها نیز از دستورالعمل معروفش یعنی مطرحکردن این سوال که چه میشد اگر جسم X جان داشت، استفاده کرده است؛ اما این بار با این پرسش که چه میشد اگر احساسات، احساسات داشتند، این فرمول را به سطح دیگری برد و همین امر باعث شکلگیری داستانهایی نو و خلاقانه شد. در ادامه به بررسی همهی احساسات موجود در دو فیلم درون و بیرون 1 و 2 میپردازیم.
10. شادی
احساس اصلی رایلی در فیلمهای درون و بیرون، احساس شادی است. شادی خودش را رهبر گروه احساس میکند؛ فردی که به کارها سروسامان میدهد و رایلی را بهتر از بقیه میشناسد. همانطور که از اسمش پیداست، او مسوول خوشحالی و خاطرات خوش رایلی است. او همیشه در حال محافظت از خاطرات خوب است و تمام تلاشش را میکند تا رایلی با خاطرات منفی مانند غم مواجه نشود؛ اما در پایان درون و بیرون 1 یاد میگیرد که تمام احساسات رایلی را بپزید و مانع بروز آنها نشود.
بااینحال در درون و بیرون 2، و با ظهور احساس “اضطراب” و دیگر احساسات آسیبزا در دوران بلوغ رایلی، او به سازوکار قبلی خود برمیگردد. با وجود این که شادی همیشه بهترینها را برای رایلی میخواهد؛ اما فیلمهای درون و بیرون نشان میدهند که هر کدام از احساسات صرفنظر از ماهیتشان میتوانند هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی در پی داشته باشند. مثلا گاهی میبینیم که شادی از حد اعتدال خارج میشود و همین امر باعث مثبت گرایی سمی و آسیبزا در رایلی میشود چرا که این فرصت را از او میگیرد تا بقیهی احساساتش را حس کند و به حل مشکلاتش بپردازد. درون و بیرون 2 بیش از گذشته به بررسی احساسات کاراکتر شادی میپردازد و نشان میدهد همیشه شاد بودن برای او آسان نیست.
9. غم
شخصیت غم اغلب دریافتکنندهی مثبتاندیشیهای بیش از حد شادی است. شادی بهشدت تلاش کرد تا نقش غم را بهعنوان یک احساس آسیبزا و غیرضروری در ذهن رایلی محدود کند و ازآنجاییکه غم میخواست هرطور شده به رایلی کمک کند تصمیم گرفت کاری انجام ندهد تا باعث ناراحتی نشود؛ اما زمانی که غم و شادی بهصورت تصادفی جزیرهی شخصیت رایلی را از کار میاندازند، غم شروع به پذیرفتن مسوولیت میکند و به نجات رایلی کمک میکند.
غم دقیقا شخصیتی متناسب با اسمش دارد و گاهی اوقات احساساتش مانع کارآمدی او میشوند بااینوجود او همواره تلاش میکند تا به رایلی کمک کند. او تمام کتابهای راهنمای ذهن را خوانده است. این مساله بار دیگر در درون و بیرون 2 به کمک او میآید. همانطور که قبلا هم اشاره شد رایلی به همهی احساساتش نیاز دارد بنابراین میبینیم که چطور غم به شادی کمک میکند و به او یاد میدهد که خاطرات میتوانند دربرگیرندهی چند احساس بهصورت همزمان باشند. غم باعث میشود که رایلی همدل و دلسوز باشد و این مساله به رشد عاطفی او کمک میکند
8. ترس
غم و شادی بیشترین نقش را در کنترل احساسات رایلی بر عهده دارند تا زمانی که اضطراب در درون و بیرون 2 از راه میرسد. باوجوداینکه بقیهی احساسات بیشتر نقش پشتیبان را به عهده دارند اما میبینیم که همهی احساسات رایلی مهم هستند و نقش بزرگی در روند زندگی او دارند. احساسات پشتیبان مانند ترس بیشتر بار کمدی داستان را به دوش میکشند. در این فیلمها میبینیم که هر احساس بهصورت مبالغهآمیزی به نشاندادن نامش میپردازد بهاینترتیب، ترس مشکلی مشابه با غم دارد و احساسات او گاهی اوقات میتواند او را عقب نگه دارد، اما همچنین به او کمک میکند تا از رایلی محافظت کند.
ترس، غریزهی حفظ بقا را در رایلی بیدار میکند و او را ایمن نگه میدارد. اگرچه که تقریبا همه چیز او را میترساند و به واکنشهای شدید از جانب او میانجامد، اما این شخصیت بنفش در مواقع نیاز میتواند بسیار کارآمد باشد بهعنوانمثال چتر نجاتی که او همواره با خود حمل میکند تا در صورت بروز سوانح طبیعی از آن استفاده کند در نهایت به نجات او، شادی، انزجار و خشم در درون و بیرون 2 کمک میکند. ترس گاهی اوقات میتواند با اضطراب اشتباه گرفته شود که نشان میدهد احساسات چقدر پیچیده و چندوجهی هستند.
7. خشم
خشم یکی دیگر از احساسات اولیه و بنیادین رایلی است. در سری انیمیشنهای درون و بیرون میبینیم که احساسات شادی، انزجار و غم بهصورت یک زن مجسم میشوند درصورتیکه خشم و ترس، مرد هستند. خشم بهصورت کاراکتری با رنگ قرمز که یک شخصیت مردانه دارد و کتوشلوار و کراوات میپوشد به تصویر کشیده میشود. درحالیکه ترس یک جلیقهی بافت و پاپیون به تن دارد.
خشم اغلب بسیار سریع واکنش نشان میدهد و لازم است توسط شادی و سایر احساسات مهار شود تا تصمیماتش آسیبی به رایلی نرساند. در درون و بیرون 2 میبینیم که او قدری رشد کرده و میتواند در تکانشها تا حدودی به خود تسلط داشته باشد. زمانی که شادی ناامید میشود خشم به او انگیزه میدهد. خشم به رایلی کمک میکند تا احساساتش را سرکوب نکند و آنها را بروز دهد هر چند که این امر گاهی مشکلاتی برای او ایجاد میکند.
6. انزجار
آخرین احساس اصلی رایلی که از کودکی با او بوده است احساس انزجار است. انزجار یک شخصیت سبزرنگ است. در کودکی رایلی، انزجار زمانی کنترل را به دست میگرفت که رایلی بهعنوان یک کودک غذاهایی که امتحان میکرد را دوست نداشت. چیزهایی مانند کلمبروکلی. این مساله بهخوبی رنگ سبز او را توجیه میکند. انزجار قدری مغرور و خودبین و عاشق مد و فشن است. او میتواند طعنهآمیز صحبت کند یا نسبت به دیگران بیتوجه باشد؛ اما همیشه در محافظت و کمک به رایلی جدی است. او رایلی را نهتنها از کلمبروکلی، بلکه از مسمومشدن؛ خواه جسمی یا اجتماعی در امان نگه میدارد. ممکن است این طور به نظر برسد که انزجار خودش را از بقیهی شخصیتهای اطرافش بهتر میداند؛ اما این تنها برای این است که او سعی میکند مراقب این قضیه باشد که خودش و دیگر احساسات، استانداردهای رایلی را حفظ کنند.
- 5 رکورد باکس آفیس که توسط انیمیشن «درون و بیرون 2» شکسته شد
- 7 تفاوت جالب انیمیشنهای دیزنی و پیکسار
- 12 سریال انیمیشنی دیزنی که باید تماشا کنید
5. اضطراب
اضطراب یکی از پنج احساس جدید رایلی در درون و بیرون 2 است. در ابتدای این فیلم رایلی وارد دورهی بلوغ میشود که با بروز احساسات جدید همراه است تا به او در مدیریت این دورهی آشفته و عجیب کمک کنند. هرچند که رایلی در درون و بیرون 1 نیز نشانههایی از اضطراب را به نمایش گذاشته بود، اما میتوانیم همهی آن احساسات را ترس در نظر بگیریم؛ زیرا او خیلی جوان بود و احساساتش بهاندازهای رشد نکرده بود که بتواند اضطراب واقعی را احساس کند.
درون و بیرون 2 در نشاندادن تفاوتهای ترس و اضطراب بسیار خوب عمل کرد بهطوریکه میبینیم اضطراب اغلب تشدید میشود تا جایی که منجر به حملهی پنیک میشود. نیاز اضطراب به آمادهکردن رایلی برای آرام گذراندن دوران دبیرستان اثر معکوس به همراه دارد و منجر به ناکارآمدی پنج احساس اصلی او میشود؛ اما در نهایت اضطراب یاد میگیرد که نمیتواند رایلی را مجبور کند کسی باشد که او میخواهد. او متوجه میشود نمیتواند تصمیم بگیرد رایلی چه کسی باشد و رایلی برای ساختن یک شخصیت قوی و کامل به تمام احساسات خود نیاز دارد.
4. حسادت
حسادت یکی دیگر از احساسات جدید در درون و بیرون 2 است که نقاط مشترک زیادی با دیگر احساسات دارد. او نیز مانند انزجار میتواند بهعنوان یک احساس منفی دیده شود. هر دوی این شخصیتها تلاش میکنند موقعیت اجتماعی رایلی را حفظ کنند. بااینحال، او فقط مسوول بروز حسادت نیست، زیرا او بخش زیادی از حضور خود در درون و بیرون 2 را صرف تحسین افرادی میکند که نسبت به رایلی «باحالتر» به نظر میرسند، نه خشم و کینه.
وقتی که رایلی با دانشآموز محبوب تیم هاکی دیدار میکند زمانی است که اضطراب به همراه حسادت و دیگر احساسات جدید وارد فیلم میشوند. رایلی او را تحسین میکند و دوست دارد در کنار او در تیم منتخب بازی کند و با او دوست شود و حتی از او بهتر شود تا جایگاهش را در تیم تثبیت کند اما در نهایت رایلی متوجه نقاط منفی این احساس میشود و یاد میگیرد بهتر است خودش باشد و شخصیتش را بپذیرد و برای بهتر کردن آن تلاش کند تا اینکه بخواهد شبیه دیگران شود یا با آنها رقابت کند.
3. کسالت
زمانی که کاراکترهای اولیه با کسالت دیدار میکنند دقیقا متوجه کارکرد او نمیشوند حتی مخاطبان کودک هم ممکن است بهخوبی او را درک نکنند. او مسوول بیحوصلگی خستگی و کسالت است چیزی که اغلب نوجوانان از آن شکایت میکنند و بسیار این جمله را تکرار میکنند که حوصلهشان سر رفته است.
هرچند که کسالت فقط به معنای سررفتن حوصله نیست و میتواند معانی وسیعی از جمله ناراحتی، بیتفاوتی، بیحالی و حتی افسردگی داشته باشد. کسالت بیشتر زمان حضور خود در درون و بیرون 2 را روی یک کاناپه دراز کشیده است او حتی نمیتواند زحمت رفتن کنار صفحهی کنترل را به خودش بدهد و بهجای آن از یک برنامه روی تلفنش برای کنترل صفحه استفاده میکند. در عوض، بیش از حد درگیرنکردن خود در مشکلات به او این امکان را میدهد تا به رایلی کمک کند اضطرابش را تحت کنترل بگیرد بهخصوص زمانی که رایلی سعی میکند از بیرون کاملا خونسرد و معمولی به نظر برسد درحالیکه از درون اصلا اینطور حس نمیکند.
2. خجالت
احساس خجالت، احساسی است که در دوران نوجوانی بسیار تجربه میشود؛ بنابراین با رسیدن رایلی به سن نوجوانی شاهد ظهور کاراکتر خجالت هستیم. رایلی در درون و بیرون 2 بسیار خودآگاهتر است و فشار سالهای دبیرستان که بهزودی فرامیرسد را بهخوبی احساس میکند بهخصوص که متوجه میشود دوستان صمیمیاش به دبیرستان دیگری خواهند رفت. تمام این فشارها باعث بروز اضطراب در کنار خجالت میشود. خجالت تنها احساس جدیدی است که به نظر میرسد با پنج نفر اصلی همدردی میکند و تمام تلاش خود را میکند تا به غم و دیگران کمک کند تا رایلی را از سلطهی کامل کاراکتر اضطراب نجات دهند. خجالت دوست ندارد در کانون توجه قرار بگیرد و بسیار کم صحبت میکند بااینحال شخصیت جالبی است که لحظات بامزهای را به نمایش میگذارد.
1. دلتنگی
آخرین احساس رایلی در انیمیشنهای درون و بیرون دلتنگی است که در مقایسه با دیگر شخصیتها بسیارکم ظاهر میشود؛ چراکه رایلی هنوز بسیار جوان است و خیلی کم پیش میآید که احساس نوستالژی داشته باشد و همانطور که در فیلم گفته میشود باید ابتدا قدری زمان بگذرد و او دو فارغالتحصیلی و یک عروسی بهترین دوست را از سر بگذراند تا بتواند احساس دلتنگی و نوستالژی کند. بااینحال بعضیاوقات شاهد صحنههایی هستیم که رایلی احساس دلتنگی میکند؛ زیرا او در حال تجربهی یک تغییر بزرگ در زندگیاش است که با شروع دبیرستان و جداشدن از دوستان صمیمیاش اتفاق میافتد. برای بهیادآوردن گذشته و دلتنگی برای آن، دلتنگی به شکل یک خانم پیر تجسم پیدا میکند. او حتی با حضور کمش لحظات بامزهای ایجاد میکند. شخصیتی که اگر دنبالهی دیگری برای این مجموعه ساخته شود بسیار بیشتر فرصت بروز پیدا خواهد کرد
منبع: SCREENRANT
من انیمیشن درون و بیرون رودیدم و واقعا بنظرم بهترین انیمیشین حتما نگاش کنید
انیمیشن خیلی احساساتی و بعضی جاهاش غم انگیزه
به نظرم انیمشین بییرون و درون باید همه ببینند درست به واقعیت هست سن سال نداره کسایی که ندیدن حتماً ۲ قسمت ببیند ارزش وقت گذاشتن داره
و اینجاست که بنده خدا حق میگوید
خشم رو دوست دارم خیلی باحاله