15 انیمیشن دیزنی که در آنها شخصیت شرور نابود میشود
دیزنی به عنوان یکی از بزرگترین و قدیمیترین استودیوهای انیمیشنسازی جهان، شناخته شده است و بسیاری از انیمیشنهای آن خاطرات کودکی ما را شکل دادهاند. با این حال، در بسیاری از این انیمیشنهای رنگارنگ و شاد، لحظات تاریکی نیز وجود دارند که باعث تعجب و شگفتی میشوند. یکی از این لحظات تاریک، زمانی است که شخصیتهای شرور داستانها به پایان خود میرسند و گاهی اوقات این پایانها به طور کاملا دلخراش و دراماتیک به تصویر کشیده میشوند. در ادامه به بررسی برخی از این انیمیشنها و مرگهای شخصیتهای شرور در آنها میپردازیم.
1. مولان (Mulan)
انیمیشن مولان محصول سال ۱۹۹۸ استودیوی والت دیزنی، یکی از بهترین و محبوبترین انیمیشنهای این استودیو به شمار میرود. این فیلم نه تنها به خاطر داستان جذاب و کاراکترهای دوستداشتنیاش مشهور است، بلکه به دلیل پیامهای عمیق و فرهنگی که منتقل میکند، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مولان با الهام از افسانهای کهن و معروف در فرهنگ چینی ساخته شده و داستان دختری شجاع را روایت میکند که به جای پدر پیر خود به جنگ میرود تا از خانواده و کشورش دفاع کند.
مرگ شان یو در انیمیشن مولان یکی از آن لحظاتی است که در خود تاریکی و وحشت را به همراه دارد. شان یو، رهبر بیرحم ارتش هان، که به دنبال نسلکشی و تصاحب سرزمینها بود. در نهایت با پایانی به یادماندنی و بهشدت دراماتیک مواجه میشود. در اوج داستان، مولان و شان یو در بالای یک بام با یکدیگر میجنگند. مولان که با هوش و شجاعت خود موفق به دزدیدن شمشیر شان یو شده است، با استفاده از همان شمشیر او را در جای خود میخکوب میکند. سپس، با استفاده از یک راکت، شان یو را به سمت یک برج مهمات هدایت میکند. این راکت، شان یو را به درون برج پرتاب میکند و باعث انفجاری بزرگ و رنگارنگ میشود که آسمان را با آتشبازی و نورهای خیرهکننده روشن میکند.
تصمیم برای کشتن شان یو به این شکل، به گفتهی سازندگان فیلم، برای جلوگیری از تکرار صحنههای سقوط شخصیتهای شرور دیزنی به اعماق بود.
2. رالف خرابکار (Wreck-It Ralph)
رالف خرابکار یکی از انیمیشنهای موفق و جذاب دیزنی است که در سال ۲۰۱۲ به نمایش درآمد. این انیمیشن با ترکیب داستانی پرانرژی، شخصیتهای دوستداشتنی و دنیای رنگارنگ بازیهای ویدئویی، توانست توجه و تحسین بسیاری از مخاطبان و منتقدان را جلب کند.
کینگ کندی در انیمیشن رالف خرابکار به عنوان یکی از بهترین شرورهای مخفی دیزنی شناخته میشود. در حالی که بسیاری از بینندگان به سرعت متوجه شرارت کینگ کندی شدند، اما افشای هویت واقعی او به عنوان توربو (Turbo) بسیار شگفتانگیز بود. توربو یک شخصیت بازی ویدئویی بود که مدتها قبل از آغاز داستان رالف خرابکار، از بازی خود خارج شده و ناپدید شده بود. تا زمانی که ونلوپه او را افشا نکرد، هیچکس نمیدانست که توربو کجا رفته است.
توربو در بازی (Sugar Rush) یک خانه جدید پیدا کرد و برای جا افتادن در بازی، ونلوپه را با هک کردن از بازی حذف کرد و او را به یک گلیچ (نقص) تبدیل کرد. زمانی که توربو با یکی از سای باگها (Cy-Bugs) که شروع به آلوده کردن (Sugar Rush) کرده بودند، ترکیب شد، رالف از قدرت و وزن خود استفاده کرد تا یک آتشفشان را منفجر کند. سای-باگها به نور جذب میشوند مانند شبپره به شعله، بنابراین آنها به سمت چشمههای ماگما گرایش پیدا کردند. توربو به طرز ناامیدانهای تلاش کرد تا در برابر غرایز جدید سای باگ خود مقاومت کند، اما نتوانست و در این فرآیند خود را کشت.
3. سیاره گنج (Treasure Planet)
سیاره گنج، یکی از انیمیشنهای برجسته دیزنی است که در سال 2002 به نمایش درآمد. این انیمیشن به کارگردانی ران کلمنتس و جان ماسکر، با الهام از رمان معروف جزیره گنج نوشته رابرت لوئیس استیونسون، داستانی جذاب و هیجانانگیز را در دنیایی علمی تخیلی و فضایی روایت میکند.
یکی از بزرگترین ترسهای بسیاری از فضانوردان، این است که از فضاپیمای خود جدا شوند و خود را در فضای بیکران بیهیچ وسیلهای برای بازگشت بیابند. تصور این که باقی عمر خود را در انتظار مرگ سپری کنند، خواه این مرگ ناشی از کمبود اکسیژن، گرسنگی، برخورد با زبالههای فضایی یا کشیده شدن به یک جاذبه قوی مثل یک سیاهچاله باشد، بسیار وحشتناک است. اسکرپ در انیمیشن سیاره گنج با این سرنوشت روبرو شد. در یک چرخش سرنوشت، او به نوعی همان سرنوشتی را تجربه کرد که برای آقای ارو در ابتدای فیلم رقم زده بود. اسکرپ به طنابی آویزان بود که ناگهان پاره شد و او را به دریاچهای از هیچ فرو انداخت.
4. علاءالدین بازگشت جعفر (Aladdin 2: The Return of Jafar)
علاءالدین ۲: بازگشت جعفر دنبالهای بر انیمیشن محبوب (علاءالدین) است که توسط دیزنی در سال 1994 تولید و به صورت مستقیم به ویدئو منتشر شد. این انیمیشن به کارگردانی تد استونز و آلن زاسلاو، داستانی جذاب و پرماجرا را در دنیای جادویی و افسانهای علاءالدین روایت میکند.
داستان انیمیشن از جایی آغاز میشود که انیمیشن اول به پایان رسید. پس از شکست جعفر و آزادی علاءالدین و دوستانش از دست او، زندگی در آگرابا به آرامش رسیده است. علاءالدین اکنون به عنوان قهرمان شهر و نزدیکترین دوست شاهزاده یاسمین، از زندگی جدید خود لذت میبرد. اما این آرامش دوام نمیآورد زیرا جعفر با قدرت و انتقام بازمیگردد.
در قسمت اول انیمیشن علاءالدین یکی از خلاقانهترین شکستهای یک شرور را به نمایش گذاشت. با تحریک جعفر به آرزوی تبدیل شدن به یک جن بسیار قدرتمند، علاءالدین به او یادآوری میکند که هر جن، چراغ جادویی مخصوص به خود را دارد. جعفر به داخل چراغ مکیده میشود و جن آن چراغ را به عمق صحرا پرتاب میکند تا امیدوار باشد که هرگز پیدا نشود.
جعفر در دنبالهی داستان علاءالدین ۲ بازمیگردد و این بار قصد ندارد دوباره به همان ترفند گرفتار شود. با این حال، چراغ او همچنان نقش کلیدی در شکست نهاییاش دارد. در نبرد نهایی با علاءالدین، یاسمین، جن و ابو، خدمتکار وفادار او، ایگو، به او خیانت میکند. ایگو چراغ جادویی جعفر را میدزدد اما در همان لحظه مورد حمله قرار میگیرد. با آنچه از قوت خود باقیمانده بود، ایگو چراغ را به داخل ماگمای مذاب پرتاب میکند. صحنهی طولانی و پرتنش به تصویر کشیده میشود که جعفر در درد و عذاب شدید قرار دارد و در نهایت منفجر میشود.
5. گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame)
گوژپشت نتردام انیمیشنی محصول دیزنی است که در سال 1996 اکران شد. این انیمیشن به کارگردانی گری ترسدی و کرک ویس، اقتباسی آزاد از رمان کلاسیک ویکتور هوگو به همین نام است. گوژپشت نتردام با داستانی تاریکتر و پیچیدهتر نسبت به سایر آثار دیزنی، مفاهیمی عمیق از عشق، عدالت، پذیرفتن تفاوتها و نبرد بین خیر و شر را به تصویر میکشد.
داستان این انیمیشن در پاریس قرون وسطی و در اطراف کلیسای جامع نوتردام جریان دارد. شخصیت اصلی داستان، کوزیمودو، یک مرد جوان با ظاهری متفاوت و جسمی گوژپشت است که در ناقوسخانه نوتردام زندگی میکند. کوزیمودو تحت مراقبت و کنترل قاضی شرور، کلود فرولو، بزرگ شده است. فرولو به کوزیمودو القا کرده که دنیای بیرون خطرناک و پر از مردمی است که او را به خاطر ظاهرش طرد میکنند.
مرگ فرولو به صورت سنتی سقوط از ارتفاع به تصویر کشیده شده است. با این حال، مرگ او نمادین است. او ابتدا به یک گارگویل آویزان میشود که برخی معتقدند ارواح شرور را دور میکند. گارگویل میشکند و فرولو به داخل آتشهای جهنمی مس مذاب سقوط میکند. در لحظات سقوط، فرولو میبیند که گارگویل به شکل شیطانی وحشتناکی زنده میشود. آخرین لحظات او با ترس از همان آتش جهنمی که سعی داشت رومانیها و کوزیمودو را به آن بیفکند، سپری میشود.
6. الیور و دوستان (Oliver & Company)
الیور و دوستان یک انیمیشن محصول دیزنی است که در سال 1988 به کارگردانی جورج اسکریبنر اکران شد. این انیمیشن، اقتباسی آزاد از رمان الیور توئیست نوشته چارلز دیکنز است که داستانش را به دنیای معاصر و خیابانهای شلوغ نیویورک منتقل کرده است. با ترکیب داستان کلاسیک، موسیقی جذاب و شخصیتهای دوستداشتنی، الیور و دوستان یکی از آثار بهیادماندنی دیزنی است.
داستان انیمیشن حول محور یک بچه گربهی بیخانمان به نام الیور میچرخد که در خیابانهای نیویورک به دنبال سرپناه و غذا است. در طی ماجراجوییهای خود، او با گروهی از سگهای خیابانی به رهبری داژر آشنا میشود. این سگها تحت سرپرستی فردی به نام فاگین زندگی میکنند که با تبهکاری خطرناک به نام سایکس (Sykes) درگیر است.
الیور توسط دخترکی ثروتمند به نام جنی به سرپرستی گرفته میشود. اما زمانی که سایکس تصمیم میگیرد از جنی برای اخاذی استفاده کند، الیور و دوستان جدیدش باید برای نجات او و به دست آوردن زندگی بهتر، با یکدیگر همکاری کنند. در یکی از هیجانانگیزترین صحنههای انیمیشن، سایکس جنی و سایر شخصیتهای اصلی داستان را در خیابانهای شلوغ نیویورک تعقیب میکند. حیوانات، به خصوص الیور و داژر، تمام تلاش خود را میکنند تا جنی را نجات دهند. آنها با فداکاری و شجاعت، جنی را از مسیر یک قطار در حال حرکت بیرون میکشند، در حالی که سایکس به تعقیب خود ادامه میدهد.
مرگ بیل سایکس به شکلی سریع و بیرحمانه به تصویر کشیده شده است. در حالی که او حیوانات را از خود دور میکند، متوجه نمیشود که در مسیر یک قطار در حال حرکت قرار دارد. او تنها در آخرین لحظات زندگیاش متوجه خطر میشود، اما دیگر برای نجات خود فرصتی ندارد. قطار با سرعت به سمت او میآید و سایکس با برخوردی شدید جان خود را از دست میدهد.
7. کابوس پیش از کریسمس (The Nightmare Before Christmas)
کابوس قبل از کریسمس یک انیمیشن موزیکال و فانتزی به کارگردانی هنری سلیک و به تهیهکنندگی و نویسندگی تیم برتون است که در سال 1993 به اکران درآمد. این انیمیشن با سبک استاپموشن منحصر به فرد خود و داستانی که به زیبایی ترکیب هالووین و کریسمس را به تصویر میکشد، یکی از شاهکارهای سینمایی در ژانر انیمیشن محسوب میشود.
داستان کابوس قبل از کریسمس در شهر هالووین آغاز میشود، جایی که موجودات ترسناک و هالووینی زندگی میکنند و هر سال جشن هالووین را به بهترین شکل ممکن برگزار میکنند. جک اسکلینگتون، پادشاه کدو تنبل و رهبر شهر هالووین، از تکراری بودن جشنهای هالووین خسته شده و به دنبال چیزی جدید و متفاوت است. در یک روز، جک به طور اتفاقی در جنگل به دروازهای برخورد میکند که او را به شهر کریسمس هدایت میکند. او با دیدن شادی، رنگارنگی و زیباییهای شهر کریسمس، مجذوب آن میشود و تصمیم میگیرد که این جشن را به شهر هالووین بیاورد. اما تلاشهای او برای تلفیق هالووین و کریسمس، به مشکلات و سوءتفاهمهایی منجر میشود که داستانی پرماجرا و هیجانانگیز را رقم میزند.
در یکی از تاریکترین انیمیشنهای دیزنی، در نبرد جک اسکلینگتون علیه اوگی بوگی، جک تکهای از نخ لباس شرور را گرفت. باز کردن این نخ باعث شد که پارچه از بدن او جدا شود و تودهای از حشرات که در زیر آن پنهان شده بودند، نمایان گردد. بدون پارچهای که آنها را کنار هم نگه دارد، حشراتی که بدن اوگی بوگی را تشکیل میدادند شروع به نشت کردن کردند و به درون مایع مذاب افتادند و مردند. این صحنه بهطور وحشتناکی زننده است، زیرا اوگی به آرامی فردیت خود را از دست میدهد و صدایش در میان تمام حشرات تقسیم میشود. سانتا هیچ ترحمی نداشت و یکی از حشرات شکنجهگر خود را له کرد.
- 7 تفاوت جالب انیمیشنهای دیزنی و پیکسار
- 20 فیلم وسترن دیزنی که باید تماشا کنید
- 10شخصیت خردمند انیمیشنهای دیزنی؛ از موفاسا تا بل
8. شاهدخت و قورباغه (The Princess and the Frog)
شاهزاده و قورباغه یکی از انیمیشنهای کلاسیک و موزیکال دیزنی است که در سال 2009 به کارگردانی ران کلمنتس و جان ماسکر به اکران درآمد. این انیمیشن که اقتباسی آزاد از داستان شاهزاده قورباغه اثر برادران گریم است، اولین بار دیزنی را به سراغ شاهزادهای آفریقایی آمریکایی برد.
داستان شاهزاده و قورباغه در نیواورلئان در اوایل قرن بیستم روایت میشود. تیانا، دختر جوان و سختکوشی است که رویای افتتاح رستوران خود را دارد. او که از کودکی با پدرش آشپزی میکرد، به یادگار از او آرزو دارد که رستورانی برای خود داشته باشد. اما زندگی تیانا با ملاقات شاهزاده ناوین که توسط جادوگری شرور به نام دکتر فاسیلیر به قورباغه تبدیل شده، تغییر میکند. شاهزاده ناوین که به دنبال شکستن طلسم خود است، از تیانا میخواهد که او را ببوسد، اما به جای تبدیل شدن به انسان، تیانا نیز به قورباغه تبدیل میشود. آنها در تلاش برای یافتن راهی برای بازگشت به شکل انسانی خود، با دوستان جدیدی آشنا میشوند و ماجراهای بسیاری را پشت سر میگذارند.
دکتر فاسیلیر شاهزاده ناوین را گم کرد. بنابراین تصمیم گرفت که از دوستانش در دنیای دیگر بخواهد که او را پیدا کنند. او به خون ناوین نیاز داشت تا بتواند لورنس را همچنان به شکل شاهزاده نگه دارد. فاسیلیر به ارواح وعده داد که تمام روحهای نیواورلئان را به آنها بدهد. بدون ناوین و تعویذش، دکتر فاسیلیر هرگز نمیتوانست این وعدهها را عملی کند. به همین دلیل، زمانی که تیانا تعویذ را نابود کرد، ارواح به او خیانت کردند. آنها سایهاش را گرفتند و او را به دنیای خودشان کشیدند. تنها چیزی که از فاسیلیر باقی ماند، یک سنگ قبر بود که نام و صورت جیغزنان او بر روی آن حک شده بود.
9. شیرشاه (The Lion King)
شیر شاه یکی از مشهورترین و محبوبترین انیمیشنهای کمپانی والت دیزنی است که در سال 1994 به کارگردانی راجر آلرز و راب مینکوف به اکران درآمد. این انیمیشن به سرعت به یک اثر کلاسیک تبدیل شد و تاثیر عمیقی بر نسلهای مختلف گذاشت. شیر شاه با داستانی احساسی و ماجراجویانه، شخصیتهای بهیادماندنی و موسیقی دلنشین، همچنان یکی از برجستهترین آثار دیزنی محسوب میشود.
داستان شیر شاه در سرزمینهای پهناور آفریقا و بر روی صخره غرور (Pride Rock) روایت میشود. موفاسا، شیر شاه و حاکم سرزمینهای پادشاهی، با تولد پسرش سیمبا، جشن میگیرد. سیمبا که روزی قرار است جایگزین پدرش شود، به همراه دوست صمیمیاش نالا، در حال کشف دنیای اطراف و یادگیری درسهای زندگی است. اما، اسکارت، برادر حسود موفاسا، نقشهای شیطانی میکشد تا تاج و تخت را از آن خود کند.
پس از نبردی که به وضوح به نفع سیمبا پیش میرفت، اسکارت تلاش کرد تا هیپنها را به عنوان مقصر اصلی معرفی کند و به عبارت مشهور و به یادماندنی شیر شاه اشاره کرد. اسکارت از هیپنها برای رسیدن به قدرت استفاده کرده بود و زمانی که هیپنها شنیدند که او به سیمبا میگوید آنها دشمن هستند، خوشحال نشدند. هیپنها به سراغ اسکارت رفتند و ترکیبی از وحشت و درک عمیق در چهره او ظاهر شد. از طریق سایهها، بیننده دید که هیپنها بر روی او پریدند و احتمالا او را در پاسخ به خیانتش خوردند. اسکارت قادر بود خود را از موقعیتهای دشوار نجات دهد، اما پس از آنکه بر علیه هیپنها رفت، دیگر نتوانست با آنها مذاکره کند.
10. پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid)
پری دریایی کوچولو یک انیمیشن کلاسیک دیزنی است که در سال 1989 به کارگردانی ران کلمنتس و جان ماسکر به اکران درآمد. این انیمیشن که بر پایهی داستانی از هانس کریستیان اندرسن ساخته شده، به عنوان یکی از آثار برجسته و نوآورانه دیزنی در دوران احیا (Renaissance) شناخته میشود.
داستان در دنیای زیر دریا و در نزدیکی ساحل روایت میشود. آریل، یک پری دریایی جوان و زیبا، با دنیای زیر آب و خانوادهاش، به ویژه پدرش، پادشاه تریتون، زندگی میکند. آریل از دنیای انسانها و فرهنگشان کنجکاو است و به جمعآوری اشیاء و چیزهای مربوط به زندگی انسانی علاقهمند است.
یک روز، آریل با شاهزاده اریک، یک انسان جذاب، آشنا میشود و به او دل میبندد. او آرزو دارد که به دنیای انسانها بپیوندد و برای این منظور با اورسولا، جادوگر دریایی شرور، معامله میکند. اورسولا به آریل دارویی میدهد که او را به انسان تبدیل میکند، اما در عوض، آریل باید صدای زیبای خود را به اورسولا بدهد.
در نبرد نهایی هیجانانگیز اورسولا، جادوگر دریایی، تلاش کرد شاهزاده اریک را به قتل برساند؛ اما آریل مانع او شد. این شرور خشمگین دیزنی به طور غیرعمدی فلوتسام و جتسام، دو موجود زیر دریا، را کشت. این خیانت باعث شد اورسولا به شدت خشمگین شود و آنقدر بزرگ شد که بر فراز آنها سایه افکند. اورسولا خواست تا پیش از پایان کار، قدرتهایش را به نمایش بگذارد. او طوفان رعد و برق به پا کرد و گردابی ایجاد کرد که آریل را در آن محبوس کرد. این گرداب همچنین باعث شد که برخی از کشتیهای غرقشده به سطح آب بیایند و شاهزاده اریک از یکی از آنها استفاده کرد تا با راهنمایی نوک تیز کشتی، اورسولا را مورد هدف قرار دهد. اورسولا غافلگیر شد و به عمق دریا سقوط کرد و کشتی را با خود به زیر آب برد.
11. گیسو کمند (Tangled)
داستان داستان گیسوکمند در دنیایی فانتزی و شگفتانگیز روایت میشود. راپونزل، دختری با موهایی طولانی و جادویی که به خاطر خاصیت درمانی و جوانساز آنها شناخته میشود، در برجی در جنگلی دورافتاده زندگی میکند. مادرش، گوستل، در واقع جادوگری است که بهخاطر موهای راپونزل از جوانی و زیبایی خود بهرهبرداری کرده است و به همین دلیل، او را در برجی دور از دیگران زندانی کرده است.
راپونزل که تمام عمرش را در برجی بدون ارتباط با دنیای بیرون گذرانده است، به شدت کنجکاو است و آرزوی دیدن دنیای بیرون از برج را دارد. روزی روزگاری، هنگامی که یک دزد شجاع و با جذبه به نام فلین رایدر به برج پناه میآورد. راپونزل فرصت پیدا میکند تا به دنیای بیرون قدم بگذارد. او با فلین همراه میشود و به تدریج پی میبرد که دنیای بیرون از برج، با تمام زیباییها و خطراتش، جای شگفتانگیز و جالبی است.
در یکی از سکانسها یوجین با قیچی کردن موهای راپونزل، او را از پیمانش با مادر شرور و جادوگرش، گوستل، آزاد میکند. در عرض چند ثانیه، درخشش طلایی جادویی که از موهای راپونزل ساطع میشد، ناپدید شد. مادر گوستل با وحشت فریاد زد و به طور وحشیانه سعی کرد که رشتههای مو را در دستانش جمع کند. ولی دستهایش شروع به پژمردن کرد و او به سمت آینه افتاد تا از وحشتزده شود که چگونه تصویرش در آینه تغییر کرده است. مادر گوستل فورا صورتش را پوشاند؛ زیرا او به سرعت و به طور وحشتناکی پیر شد. او به زحمت بر روی زمین افتاد و آنقدر پیر شد که پیش از اینکه حتی به زمین برسد، چیزی از او باقی نماند.
12. سفید برفی و هفت کوتوله (Snow White and the Seven Dwarves)
سفید برفی و هفت کوتوله که در سال 1937 توسط شرکت والت دیزنی به نمایش درآمد، یک شاهکار بینظیر در تاریخ سینما و انیمیشن است. این اثر نه تنها نخستین فیلم انیمیشن بلند رنگی در تاریخ سینما به شمار میآید، بلکه با طراحیها و داستانش که همچنان قلبها را تسخیر میکند، جادوی خاصی را به نمایش میگذارد.
داستان دختری زیبا و مهربان به نام سفید برفی است که به خاطر حسادت شدید و ناشی از ویژگیهای زیبایی او، توسط نامادری بدخواه و شیطانیاش به خطر میافتد. این نامادری که به خاطر جادوگریاش با استفاده از آیینهای جادویی هر روز از زیباییاش باخبر میشود، وقتی متوجه میشود که سفید برفی از او زیباتر است، تصمیم به نابودی او میگیرد. سفید برفی از دست نامادری فرار میکند و به جنگل میرود، جایی که با هفت کوتوله دوست میشود.
یکی از تاریکترین و هیجانانگیزترین لحظات در انتهای داستان به وقوع میپیوندد. پس از آن که ملکه شرور سیب زهرآگین را به سفید برفی داد و او را به خواب عمیقی فرو برد.
زمانی که ملکه شرور به دنبال راهی برای گریز از کوتولهها و موجودات جنگل است، به یک شیب سنگی و خطرناک میرسد. او در این لحظه حساس و پرخطر، تنها امیدش به یک تخته سنگ بزرگ است که در نزدیکیاش قرار دارد. با قصد اینکه تخته سنگ را به سمت کوتولهها بغلتاند و آنها را نیز نابود کند. اما تقدیر، این بار با او همراه نیست. در حالی که ملکه شرور مشغول حرکت دادن تخته سنگ به سمت پایین بود، رعد و برق ناگهان به صخره برخورد میکند و باعث سقوط او از لبه صخره میشود.
13. دیگ سیاه (The Black Cauldron)
دیگ سیاه محصول سال 1985، یکی از آثار متمایز و پر رمز و راز دیزنی است که از داستانهای تاریک و فانتزی الهام گرفته شده است. داستان حول محور پسری جوان به نام تاران میچرخد که آرزوی تبدیل شدن به یک جنگجوی بزرگ را در سر دارد. او همراه با خوکی جادویی به نام هن ون، درگیر ماجراجویی بزرگی میشود تا از قدرتهای شیطانی و مخوف دیگ سیاه جلوگیری کند. دیگ سیاه ابزاری بسیار قدرتمند است که در دستهای شاه شاخدار میتواند ارتشی از مردگان را بیدار کند و جهان را در تاریکی فرو ببرد.
برای متوقف کردن موجودات دیگزاده، گورگی تصمیم میگیرد خود را فدا کند و به درون دیگ سیاه بپرد. پس از این فداکاری، موجودات دیگزاده شروع به فروپاشی و نابودی میکنند. این امر باعث خشم شاه شاخدار، یکی از قدرتمندترین و جادوییترین شرورهای دیزنی، میشود. او تاران را که تنها کسی بود که نزدیک دیگ بود، مقصر میداند.
شاه شاخدار سعی میکند تاران را به دیگ قربانی کند، اما دیگ همه اطرافیانش را بدون تبعیض به سوی خود میکشاند. دیگ شاه شاخدار را به سمت خود میکشد و هنگامی که او دیگ را میگیرد، گوشت از استخوانهایش شروع به جدا شدن میکند. در نهایت، تنها اسکلت او باقی میماند که آن هم به درون دیگ کشیده میشود.
14. شیرشاه ۲ (The Lion King II: Simba’s Pride)
داستان قسمت دوم انیمیشن حول محور کیارا، دختر سیمبا و نالا، میچرخد. سیمبا که اکنون شاه سرزمین افتخار است، میخواهد دخترش را از هرگونه خطری محافظت کند و او را برای روزی که جانشین او خواهد شد، آماده کند. با این حال، کیارا مانند پدرش روحیهای ماجراجو دارد و همیشه به دنبال کشف دنیای اطراف خود است. در یکی از این ماجراجوییها، کیارا با کُووُ، پسری از شیرهای تبعیدی، آشنا میشود. این تبعیدیها به رهبری زارا، همسر اسکار (برادر سیمبا و دشمن قدیمی)، در مکانی به نام سرزمینهای تاریک زندگی میکنند. زارا، که همچنان به دنبال انتقام از سیمبا است، کووو را برای نفوذ به سرزمین افتخار و نابودی سیمبا تربیت کرده است.
در دنباله این انیمیشن، زارا، شخصیت شرور، خود را در لبه پرتگاهی بالای آب مییابد و برای زنده ماندن به آن چنگ میزند. کیارا، که معتقد بود هنوز امکان زندگی مسالمتآمیز در کنار هم وجود دارد، دست خود را به سوی دشمنش دراز میکند. زارا با سرسختی کمک او را رد میکند و بعد از تلاش بیشتری، به رودخانه میافتد و با جریان آب برده میشود. در صحنه اصلی، زارا عمدا خود را به مرگ میاندازد؛ اما این صحنه حذف شد زیرا آن را بیش از حد تاریک میدانستند. با این حال، زارا در حالی که لبخندی تسخیرکننده بر لب داشت سقوط کرد، نشان میدهد که او از نتیجه راضی بود.
15. تارزان (Tarzan)
تارزان محصول سال 1999، یکی از آثار برجسته دیزنی است که داستانی هیجانانگیز، احساسی و پر از ماجراجویی را روایت میکند. داستان تارزان درباره نوزادی است که پس از کشته شدن والدینش توسط یک پلنگ، در جنگلهای آفریقا رها میشود. یک گوریل ماده به نام کارلا او را پیدا کرده و مانند فرزند خود بزرگ میکند. تارزان در کنار خانواده جدیدش رشد میکند و به مرور زمان، تواناییهای خارقالعادهای در حرکت و زندگی در جنگل به دست میآورد.
زندگی تارزان با ورود گروهی از کاوشگران انگلیسی به جنگل تغییر میکند. جین پورتر، دختر دانشمندی که به همراه پدرش برای تحقیق درباره گوریلها به جنگل آمدهاند، توجه تارزان را به خود جلب میکند. جین با تارزان دوست میشود و او را با دنیای انسانها آشنا میکند. این دو به تدریج عاشق یکدیگر میشوند و تارزان باید بین زندگی در جنگل و دنیای جدیدی که جین به او نشان میدهد، یکی را انتخاب کند.
در نبرد نهایی کلیتون علیه تارزان در انیمیشن محبوب دوران رنسانس دیزنی، تفنگ شکاری کلیتون نابود شد. این موضوع او را به شدت عصبانی کرد و باعث شد که او یک ماچته بیرون بکشد و جنگ خود را به میان تودهای از تاکهای آویزان منتقل کند. تارزان تلاش کرد که مسئله را به صورت مسالمتآمیز حل کند، چرا که او به کلیتون شلیک نکرد و فقط او را در تاکها گیر انداخت.
با وجود هشدارهای تارزان، کلیتون به صورت بیپروا شروع به تکان دادن ماچتهاش کرد و در حالی که در حالت خشم قرار داشت، تاکها را قطع کرد. او موفق شد تمام تاکها را ببرد به جز تاقی که دور گردنش پیچیده بود. آخرین چیزی که تماشاگران از او دیدند، سایه بدن آویزان او بود که در پسزمینهای از رعد و برق ظاهر شد.
سخن آخر
مرگهای تاریک شخصیتهای شرور در انیمیشنهای دیزنی، نشاندهنده عمق و پیچیدگی داستانهای این شرکت است. این لحظات تاریک، نه تنها به داستانها جذابیت بیشتری میبخشند، بلکه پیامهای اخلاقی قویتری را نیز منتقل میکنند. این مرگها نشان میدهند که اعمال شیطانی و نیتهای بد در نهایت به سرنوشتهای شومی منجر خواهند شد، حتی در دنیای جادویی و خیالی دیزنی.
منبع: cbr
داشتم پرنسس و قورباغه شبیه سیندرلای 3 تموم شده واقعا ما دخترها باید مثل ملکه ها زندگی کنیم,چون یک بار بیشتر زنده نیستیم که ضمنا زارانه زیرا