راهنمای ورود به سینمای آلمان با 14 فیلم درخشان
گذر از سینمای آلمان در دورههای مختلف تاریخ
هرچند در سینمای جریان اصلی، صنعت فیلم آلمان یکی از غولهای تولید آثار نمایشی محسوب نمیشود، با اینحال، اگر کمی دقیقتر نگاه کنید خواهیددید که در طول قرن گذشته، این کشور تعدادی از تاثیرگذارترین و زیباترین فیلمها را خلق کردهاست. فیلمهای آلمانی بخش مهمی از تاریخ سینمای جهان را تشکیل میدهد. این سینما حتی به شکلگیری سینمای هالیوود کمک کرده و تأثیر زیادی بر آثار ساختهشده در دیگر نقاط جهان داشتهاست. از اولین روزهای تولید فیلمهای سینمایی، هم اتریشیها و هم آلمانیها در خطمقدم سینما بودند و تاثیر زیادی بر رسانه داشتند. تا سال 1924 نه فیلم از هر ده فیلم کموبیش مبتنی بر ادبیات آلمان بود، که به داستانهای عاشقانه میپرداخت. فیلمهایی که پس از سقوط رایش سوم ساخته شدند، تاریخ خود کشور را از بسیاری جهات منعکس میکردند. در عینحال، سالهای پس از پایان جنگجهانیدوم پر از تردید و ترس درباره آینده کشور بود. این موضوع به دغدغهای حیاتی تبدیل شد، که در سینماهای آلمان منعکس شد. اما جالب است بدانید که در حالحاضر، اهمیت فیلمهای آلمانی با توجه به نقش تاریخی آلمان در سینمای جهان، بهطور کلی فراموش شدهاست. با اینوجود کاوش در سینمای تاریخی و معاصر، راهی عالی برای یادگیری گذشته و حال هر کشور است. در اینجا راهنمای تماشای فیلمهای آلمانی و بهترین آثار سینمای آلمان را در اختیار شما قرار میدهیم.
فیلمهای آلمانی در طول اعصار
فیلم آلمانی آینهای برای تاریخ مدرن این کشور است. تاریخ فیلم آلمانی در عصر امپراتوری آغاز میشود، زمانیکه برادران مکس و امیل اسکلادانوفسکی اولین پروژکتور فیلم آلمانی، بایوسکوپ را در سالن تئاتر وینترگاردن در برلین که هنوز پابرجاست، آغاز کردند. اگرچه پیروزی برادران اسکلادانوفسکی از نظر تاریخی توسط پروژکتورهای فیلمبرداری برادران لومیر فرانسوی تحتالشعاع قرار میگیرد، نمایش فیلم برلین در نوامبر 1895 چند هفته قبل از اولین نمایش عمومی فیلم در فرانسه برگزار شد. اندکی پس از آغاز قرن، جنبش اکسپرسیونیستی آلمان در معماری، نقاشی، مجسمهسازی و سینما آغاز شد، که مشخصه آن تغییر زاویه شدید دوربین، تکنیک نمای هلندی و نورپردازی کیاروسکورو یا سایهروشن بود، که از کنتراستهای شدید نور استفاده میکرد. اکسپرسیونیسم دهه 1910 بسیاری از مشهورترین فیلمهای آلمان ازجمله نوسفراتو، متروپلیس و مطب دکتر کالیگاری را بهوجود آورد.
سینمای آلمان در دوران نازی
در حالیکه شروع جنگ جهانی اول توسعه سینما را مختل کرد، در دوره بین دو جنگ نازیها رسانه را بهعنوان یکی از قدرتمندترین ابزار تبلیغاتی خود پذیرفتند. هرکسی که فیلم دلهرهآور راهپیمایی گسترده هیتلر در نورنبرگ را دیدهباشد، به احتمال زیاد آثار لنی ریفنشتال را میشناسد. لنی ریفنشتال بهعنوان یکی از شناختهشدهترین کارگردانان دوره وایمار، به درخواست هیتلر فیلم پیروزی ایمان را کارگردانی کرد. این فیلم مستندی درباره تظاهرات سال 1933 و ملاقات هیتلر با دیگر رهبران برجسته فاشیست است.
سینمای آلمان در جمهوری آلمان
با پایان جنگجهانیدوم و تقسیم کشور، آلمانشرقی هم برای تقویت برنامه سیاسی خود به سینما روی آورد، این بار با وسترنها. در این زمان فیلمسازان آلمانی از ژانر سنتی وسترن ایالاتمتحده الهام گرفته، اما اثر منحصربهفرد خود را بهجای میگذاشتند. در آن زمان، وقتی نوبت به نمایش فیلمهای تولید خارج از جمهوری آلمانشرقی در این کشور میرسید، قوانین سختگیرانهای هم اعمال میشد، و هر چیزی که بیشازحد سرمایهداری تلقی میشد، از پرده نقرهای دور نگه داشته میشد. امروز، فیلمسازانی که کار خود را از پشت پردهآهنین آغاز کردهاند و بخشی از جنبش سینمای آلمان جدید کشور هستند، همچنان از منابع الهامی که بزرگترین کارگردانان از خود بهجای گذاشتهاند، بهره میبرند. کارگردانانی مانند؛ راینر ورنر. فاسبیندر، ورنر هرتسوگ و ویم وندرس. و این برتری فرهنگی همچنان ادامه دارد. از سال 2000، فیلمهای آلمانی بیش از هر زبان دیگری اسکار فیلم خارجی دریافت کردهاند. بعید نیست که بهزودی سینمای آلمان، در میان دیگر غولهای اکران نقرهای، جایگاه خود را تثبیت کند.
بهترین فیلمهای آلمانی
با بیش از 100 سال قدمت سینمای آلمان، سخت است که بهترین فیلمهای آلمانی را انتخاب کنیم. در اینجا آثاری را از گذشته تا امروز سینمای آلمان معرفی میکنیم، که بیشترین افتخارات را در سطح بینالمللی کسب کردهاند.
1. مطب دکتر کالیگاری (The Cabinet of Dr. Caligari)
- عنوان اصلی: Das Kabinett des Doktor Caligari
- سال انتشار: 1920
مطب دکتر کالیگاری یکی از اولین جواهرات سینمای آلمان بود، که پس از هر نمایش، احساسات، خیالات و ترسهایی را در ذهن بینندگان ایجاد میکرد. داستان فیلم شبیه یک کابوس است. در یک کارناوال، فرانسیس و دوستش آلن با دکتر کالیگاری عجیبوغریب روبرو میشوند. او سزار هیپنوتیزمشده را به آنها نشان میدهد، که گفته میشود میتواند آینده را پیشبینی کند. او به طرز تکاندهندهای مرگ آلن را پیشبینی میکند و تا صبح پیشگویی او به حقیقت میپیوندد و سزار و دکتر کالیگاری مظنون اصلی میشوند. مطب دکتر کالیگاری اثر بزرگ اکسپرسیونیسم آلمانی در عرصه سینما است. رابرت وین، فیلمساز با خلق مطب دکتر کالیگاری، نوع جدیدی از فیلمسازی را که پیش از آن وجود نداشت، راهاندازی کرد: فیلم ترسناک. اهمیت این فیلم در قابلیت آن است که تمام عناصر میزانسن مانند؛ نورپردازی، طراحیصحنه، طراحیلباس، گریم و … بدون عیبونقص است.
2. نوسفراتو – سمفونی وحشت (Nosferatu)
- عنوان اصلی فیلم: Nosferatu – Eine Symphonie des Grauens
- سال انتشار: 1922
100 سال پس از انتشار نوسفراتو، این فیلم هنوز هم بزرگترین موفقیت سینمای آلمان در ژانر وحشت است، هرچند موفقیت این اثر بدون چالش نبودهاست. این فیلم صامت اکسپرسیونیستی که در سال 1922 در تالار مرمر برلین به نمایش درآمد، تأثیر عمدهای از کتاب دراکولای برام استوکر گرفتهبود. در پی اختلافات حقنشر که توسط همسر استوکر آغاز شد، حکم داده شد که تمام نسخههای فیلم باید از بین برود. چیزی که اکنون شاهکار سینمای آلمان به شمار میرود، بهلطف چند نسخه باقیمانده، امروز هم در دسترس است. در داستان این فیلم که به قدمت زمان است، فریدریش ویلهلم مورنائو، کارگردان بزرگ آلمانی اثری درباره طاعون در بندر یک شهر آلمانی ساختهاست. بازیگر نقش اصلی این فیلم، ماکس شرک است.
3. آگیره، خشم پروردگار (Aguirre, The Wrath of God)
- عنوان اصلی فیلم: Aguirre, Der Zorn Gottes
- سال انتشار: 1972
شاهکار ورنر هرتسوک، آگیره، خشم پروردگار، براساس افسانه الدورادو، سرزمینی غنی از طلا، ساختهاست. در داستان این فیلم، دو مرد به پایین رودخانه فرستاده میشوند. هنگامیکه قایقهای آنها آسیب میبیند، یکی تصمیم میگیرد به کمپ بازگردد، در حالیکه آگیره شورشی را رهبری میکند و مسئولیت را بر عهده میگیرد. ویژگیهای سینمایی این فیلم بر افرادی مانند فرانسیس فورد کاپولا، پیتر ویر و ترنس مالیک تأثیر گذاشتهاست. آگیره از نظر روایت یکی از متقاعدکنندهترین فیلمهای هرتسوگ است. دیالوگ کمی در این فیلم وجود دارد و هرتسوگ بهطرز ماهرانهای ساختار روایت را از گرههای زیاد میسازد. درعوض، روایت فیلم، کموبیش جریان ثابتی از تصاویر است، که نهتنها سرعت فیلم را تعیین میکند، بلکه با ایجاد حالوهوایی خاص، آن را به یک کلاسیک جاودانه تبدیل میکند.
4. آلیس در شهرها (Alice in the Cities)
- عنوان اصلی فیلم: Alice in den Städten
- سال انتشار: 1974
آلیس در شهرها محصول سال 1974، اولین قسمت از سهگانه فیلم جاده ویم وندرس است. دو مورد دیگر عبارتند از: حرکت اشتباه محصول سال 1975 و سلاطین جاده محصول سال 1976. در آلیس در شهرها، فیلیپ وینتر با بازی رودیگر فوگلر، یک خبرنگار آلمانی سرگردان است، که پس از برخورد تصادفی با یک زن آمریکایی به نام لیزا با بازی لیزا کرویتز با اکراه سرپرستی موقت دخترش آلیس با بازی یلا روتلاندر را میپذیرد. دوستی آنها در سفر به شهرهای مختلف اروپا در جستجوی مادربزرگ دختر شکل میگیرد. جفت شدن عجیب یک دختر جوان و یک مرد بالغ عجیبوغریب از دید کودک، پر از شگفتی و احساسات پیچیده است. بررسی این فیلم نشان میدهد که وندرس تا چه اندازه تحتتاثیر فیلمهای آمریکایی و فرهنگ پاپ بودهاست. این فیلم ضمن ترسیم تضادها و رنجهای درونی یک فرد در پسزمینه شفقت انسانی، قدرت سینمای خاص آلمان را نشان میدهد. وندرس با ساختن این فیلم در افشای جنبههایی از واقعیت معاصر بسیار موفق عمل کردهاست.
5. علی: ترس روح را میخورد (Ali: Fear Eats the Soul)
- عنوان اصلی فیلم: Angst essen Seele auf
- سال انتشار: 1974
علی: ترس روح را میخورد، یکی دیگر از درامهای آلمانغربی است. این فیلم، اثر اسطوره سینمای آلمان راینر ورنر. فاسبیندر است. این فیلم موفق محصول سال 1974، داستان امی با بازی بریگیته میرا، یک شیشه تمیزکن 60 ساله را روایت میکند، که در اواسط دهه شصت زندگیاش عاشق یک کارگر مهاجر مراکشی، علی با بازی الهدی بنسالم 25 سال جوانتر از خودش میشود. اگرچه آنها براساس سن و نژاد با هم فرق دارند، اما تصمیم به ازدواج میگیرند و جامعه خود را به وحشت میاندازند. زمانی که حضور علی با خصومت نژادپرستانه و ناآگاهی آشنایان امی مواجه میشود، رابطه آنها موردآزمایش قرار میگیرد. علی: ترس روح را میخورد، پس از اکران دو جایزه جشنواره کن را از آن خود کرد. تماشای علی: ترس روح را میخورد برای علاقهمندان به تاریخ آلمان ترکی حیاتی است. فیلم از فرم، سبک و ژانر کلاسیک پیروی میکند، اما نحوه پرداخت، طول هر پلان را با سبکی سینمایی پیش میبرد که اصول فیلمسازی را به اوج میرساند. زبان فیلم در کاوش شاعرانه واقعیتهای انسانی و اجتماعی فراتر از روایت مرسوم است. فرماندهی فاسبیندر بر فیلم، در عینحال که درگیریهای درونی و رنج یک فرد را در پسزمینه نژادپرستی ترسیم میکند، یک تجربه سینمایی متفاوت است. در طی یک دوره زمانی، این فیلم به دلیل بافت شاعرانه و کاوش در پیچیدگیهای روابط انسانی در آلمان معاصر، به جایگاهی کالتی دست یافتهاست. مارتین اسکورسیزی این فیلم را در فهرست 39 فیلم خارجی ضروری برای دیدن قرار دادهاست.
6. هیتلر ما: فیلمی از آلمان (Our Hitler: A Film From Germany)
- عنوان اصلی فیلم: Hitler Ein Film Aus Deutschland
- سال انتشار: 1977
هیتلر ما: فیلمی از آلمان، اثر هانس یورگن. زیبربرگ با نگاهی انتقادی به ظهور، سلطنت و مرگ هیتلر مینگرد و سعی نمیکند تاریخ را به خاطر سرگرمی تحریف کند. میزانسن فیلم به بازیگران این امکان را میدهد که چندین نقش را روی صحنه بازی کنند. بازیگران و همچنین گاهیاوقات عروسکهای خیمهشببازی جنبههایی از آدولف هیتلر و دیگر رهبران رایش سوم را بهتصویر میکشند. آنها مونولوگهای شاعرانهای را ارائه میکنند، که زیبربرگ از واگنر وام گرفتهاست. بازیگران وقایع را براساس و با الهام از زندگی دیکتاتور آلمان بازسازی میکنند. هانس یورگن. زیبربرگ این فیلم را در ابتدا بهعنوان یک حماسه تجربی هفت ساعته در سال 1978 ساخت. مهارت او در لایهبندی صدا، فریمهای فشرده و چیدمان دقیق عناصر درونکادر، بیننده را متحیر میکند. فیلم زیبربرگ میتواند سنگ محک فوقالعادهای باشد. او شیوهای مستند و طبیعتگرایانه از تصویر را بهنمایش میگذارد. جای تعجب نیست که فرانسیس فورد. کاپولا این فیلم را برای توزیع در آمریکا خریداری کرد.
7. کشتی (Das Boot)
- عنوان اصلی فیلم: Das Boot
- سال انتشار: 1981
ولفگانگ پترسن داستان فیلم کشتی که در چندین رشته نامزد اسکار شد را، در داخل یک زیردریایی آلمانی که وظیفه شکار کشتیهای متحدین در طول جنگجهانیدوم را بر عهده دارد، پیش میبرد. اما رشتهای از وقایع منجر به شکار خود زیردریایی میشود. باوجود اینکه خدمه تلاش میکنند در زیر سطح آب زنده بمانند، قایق و خود را به موقعیتهای غیرقابلتحمل میکشانند. این فیلم پیامدهای روانی مجموعهای از اتفاقات را بر زندگی میلیونها افسر و ملوان جوانی که زیر آب کار میکنند، نشان میدهد. فیلمبردار کشتی، فیلم را با دقتی باورنکردنی فیلمبرداری کردهاست و کلاستروفوبیا را با رویکردی واقعگرایانه به تصویر میکشد. کشتی یکی از آن فیلمهای خاصی است، که بینشی روشنگرانه و واقعی به مشکلات شخصی، ترسها و احساسات متفاوتی میدهد که مردان جوان در این ماجرا مجبور بودند، تحمل کنند.
6. کریستیانه اف. – ما بچههای ایستگاه باغوحش (Christiane F. – We Children from Bahnhof Zoo)
- عنوان اصلی فیلم: Christiane F. – Wir Kinder vom Bahnhof Zoo
- سال انتشار: 1981
کریستیانه اف. یک چهره شناختهشده در فرهنگ آلمانی است و اقتباس سینمایی از زندگینامه او، آثار باارزش و تاثیرگذاری خلق کردهاست. برلین غربی دهه 1970 است و کریستیانه اف. 14 ساله بیحوصله با آدمهایی نامناسب در کنسرت بووی است. همهچیز به سرعت پیش میرود و کریستیانه بهزودی یک نوجوان معتاد به هروئین میشود و بیشتر وقت خود را در ایستگاه باغوحش میگذارند. نام فیلم هم بر همین اساس انتخاب شدهاست. این یک داستان متاثرکننده است، اما قهرمان داستان انگار فقط برای اینکه داستان خود را تعریف کند، زندگی کردهاست. کریستیانه اف. داستان زندگی واقعی بازیگری به همین نام است. این هنرمند که نویسنده و موسیقیدان هم بوده، کتاب دومی را هم درباره زندگی خود در سال 2013 منتشر کردهاست. این یک کتاب کلاسیک کالت است و از آنجاییکه آقای استارداست موسیقی متن فیلم را ساختهاست، تماشای آن برای همه کسانی که علاقمند به هنر هستند، حیاتی است.
7. بالهای آرزو (Wings of Desire)
- عنوان اصلی فیلم: Der Himmel über Berlin
- سال انتشار: 1987
بالهای آرزو، بهشت بر فراز برلین یا زیر آسمان برلین؛ یک فیلم کلاسیک سیاهوسفید از ویم وندرس است. این فیلم سرشار از تعلیق است و متفاوتترین تجربه فیلمبینی را در اختیار شما قرار میدهد. برونو گانتس، یکی از معدود بازیگران سوئیسی که برای خود نامی دست و پا کردهاست، نقش فرشتهای جاودانه را در این فیلم بازی میکند که در خیابانهای برلین ویرانشده پرسه میزند و گوش دادن به دغدغههای ساکنان شهر را به عهده میگیرد.
8. خداحافظ لنین! (Good Bye, Lenin!)
- عنوان اصلی فیلم: Good Bye, Lenin
- سال انتشار: 2003
اگر تا بهحال این فیلم را ندیدهاید، تماشای یک اثر سینمایی باارزش را از دست دادهاید. خداحافظ لنین! یک فیلم تراژیک و درعینحال کمدی است که در آن، دانیل برول در نقش الکس بازی میکند. الکس و خواهرش آریان پس از اینکه مادرشان، یکی از اعضای سرسخت حزب اتحاد سوسیالیست، اندکی پس از اتحاد مجدد آلمان از کما بیدار میشود، با یک تصمیم بزرگ روبرو میشوند. پزشکان به خواهر و برادر توصیه میکنند که نباید مادرشان در معرض شوک قرار گیرد، و بنابراین هر دو طرحی برای ادامه حیات جمهوری دموکراتیک آلمان میریزند. خداحافظ لنین، یک فیلم برنده چند جایزه بینالمللی است، و تماشای آن برای شناخت سینمای آلمان حیاتی است.
9. سقوط (Downfall)
- عنوان اصلی فیلم: Der Untergang
- سال انتشار: 2004
فیلم سقوط در سال 1942 اتفاق میافتد و آخرین روزهای زندگی هیتلر را روایت میکند. فضای این فیلم بهطور کامل در داخل یک پناهگاه زیر خیابانهای ویرانشده برلین قرار دارد. این فیلم براساس خاطرات منشی هیتلر یعنی ترودل یونگه ساخته شدهاست. در این فیلم ترودل یونگه با بازی الکساندرا ماریا لارا، شغل رویایی خود را بهعنوان منشی آدولف هیتلر در اوج قدرت خود به دست میآورد. ترودل آخرین روزهای زندگی هیتلر را روایت میکند. در پایان فیلم، دو شخصیت اصلی، منشی خصوصی هیتلر، ترادل یونگه و سرباز جوان هیتلر، پیتر سوار بر دوچرخه به سمت غروب آفتاب میروند. این به یک شات نمادین تبدیل میشود و حاکی از بیگناهی مردم آلمان و امید به آینده است. همچنین فیلم تاکید میکند که اگرچه آلمان و رژیم نازی در حال فروپاشی است، اما آنها آماده ساختن آلمانی جدید هستند.
10. زندگی دیگران (The Lives of Others)
- عنوان اصلی فیلم: Das Leben der Anderen
- سال انتشار: 2006
زندگی دیگران روایت دیگری از زندگی در جمهوری دموکراتیک آلمان است. داستان این فیلم درباره افسر گرد ویزلر است، که به او دستور داده شده که در لباس مبدل جاسوسی شخصی را کند. با نصب یک ایستگاه شنود، ویزلر شروع به سپری کردن ساعتهایش در مکالمات بین شخص موردنظر و دوست بازیگرش میکند و در نهایت احساسی در خود ایجاد میکند که وفاداری او به دولت را موردتردید قرار میدهد. فیلم زندگی دیگران یکی دیگر از برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان است. در یک اتفاق غمانگیز برای بازیگر آلمانی این فیلم اولریش موهه، بازیگر نقش ویزلر، پیش از اینکه بتواند جوایز متعدد خود را برای بهترین بازیگر مرد دریافت کند، درگذشت.
11. روبان سفید (The White Ribbon)
- عنوان اصلی فیلم: Das weiße Band
- سال انتشار: 2009
روبان سفید بهعنوان فیلم برنده نخل طلای میشائل هانکه، در دهکدهای در آلمان در سال 1913 اتفاق میافتد، جاییکه قدرت به شکل وحشیانهای توسط بارون و کشیش بر ضد مردم اعمال میشود. هانکه ساختار فیلمنامه را تا حدی بهعنوان یک معمای ساختارشکن و تا حدی بهعنوان یک بررسی بالینی در جامعه ساختهاست. فیلمبرداری سیاهوسفید کریستیان برگر با قاببندی متفاوت، طیفی از تقسیمبندی اجتماعی را بهخوبی منعکس میکند. مسائلی مانند ثروت، سن، جنسیت، تحصیلات، معنویت، وجدان و اخلاق بهطور یکسان بهعنوان یک سند تاریخی برای آلمان قبل از جنگ و تمثیل معاصر برای افراطگرایی مذهبی در فیلم عمل میکنند. هر بخش از فیلم مانند یک قطعه داستانسرایی متعارف است. طرحها مانند مهرههایی از داستانهایی هستند، که با زیرکی هانکه به هم چسبیدهاند و با منطق داستانسرایی معمول کنار هم قرار نمیگیرند. این فیلم بهگونهای ساخته شدهاست، که بینندگان خود را درگیر داستان میبینند. هانکه دقتی را در ساختار یک روایت بسیار پیچیده با تسلط کامل به کار میگیرد، که روبان سفید را به یک شاهکار سینمایی تبدیل کردهاست.
12. ققنوس (Phoenix)
- عنوان اصلی فیلم: Phoenix
- سال انتشار: 2014
کریستین پتزولد که برای دومین بار با هارون فاروکی و بازیگر اصلی نینا هوس همکاری کردهاست، این درام هوشمندانه، تاثیرگذار و پرتعلیق پس از جنگجهانیدوم را با دقت بالا ساختهاست. این فیلم براساس رمانی اثر اوبر مونتلیه در سال 1961 ساخته شدهاست. ققنوس زمانی شروع میشود که زنی به نام نلی لنز با بازی نینا هوس بدون خانه و سرپناهی، از مرز سوئیس عبور میکند و به خرابههای آلمان پس از جنگ بازمیگردد. پس از مدتی در یک اردوگاه کار اجباری، نینا با انتخاب خود، پیش از شروع دوباره زندگیاش در اسرائیل، خود را بازسازی میکند. روایت 98 دقیقهای فیلم ققنوس، ترکیبی چشمگیر از عناصر هیجانانگیز و ژانر با موضوعی قابلتوجه است. پس از ساختن فیلم ققنوس، پتزولد تصمیم گرفت بیشتر به تاریخ بپردازد. دغدغه این هنرمند این بود که نشان دهد در این شرایط ناامیدکننده و گیجکننده، برای برخاستن از خاکستر چه چیزی لازم است.
13. تونی اردمان (Toni Erdmann)
- عنوان اصلی فیلم: Toni Erdmann
- سال انتشار: 2016
تونی اردمان یک درام کمدی بسیار عالی است. این محصول آلمانی اتریشی داستانی تکاندهنده از رابطه پدر و دختر را نشان میدهد. وینفید، معلم موسیقی بازنشسته، که از این واقعیت که فرزند بزرگش بیشازحد جدی و روی حرفهاش متمرکز شده ناراحت است، بهطور غیرمنتظرهای او را در رومانی، جایی که زندگی میکند، میبیند. وقتی دخترش بیشازحد مشغول کار است و نمیتواند به پدرش توجه کند، وینفرید نقشهای میکشد تا در حین کار دختر با او شوخی کند. تونی اردمان برنده 22 جایزه بینالمللی ازجمله اسکار بهترین فیلم خارجی در سال 2017 و نخل طلای کن در سال 2016 شد. این اثر سینمایی بدونشک ارزش تماشا دارد.
14. و فردا تمام جهان (And Tomorrow the Entire World)
- عنوان اصلی فیلم: Und Morgen die ganze Welt
- سال انتشار: 2020
این درام سیاسی جدید درباره لوییزا، یک جوان 20 ساله است، که در رشته حقوق تحصیل میکند، و درگیر گروهی از فعالان جوان و مشتاق میشود. در ابتدا، دانشجوی ثروتمند باید شجاعت خود را برای پرتاب تخممرغ به سمت یک سیاستمدار راستگرای افراطی پیدا کند، و چند هفته بعد او خود را در اعماق ماموریتی برای خنثی کردن یک حمله تروریستی راستگرایان افراطی میبیند. و فردا تمام جهان محصول سال 2020 سینمای آلمان، اولین بار در هفتادوهفتمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد و نامزد بهترین فیلم بلند بینالمللی در نودوسومین دوره اسکار شد.
هر سال مجموعهای از فیلمهای آلمانی اکران میشوند، که به دغدغههای زندگی مدرن میپردازند. هرچند این آثار زیباییشناسی کلاسیک سینمای آلمان را تا حدی نادیده میگیرند، اما میتوانند به عنوان منادی یک جنبش جدید نامگذاری شوند. البته برای موفقیت یک جنبش، نه تنها باید در ایدئولوژی تغییر ایجاد کرد، بلکه باید زیباییشناسی، شیوههای مالی، تولید و توزیع فیلمها و همچنین شناخت تماشاگران امروز را ارتقا داد. سینمای معاصر آلمان به چند دلیل از سینمای کلاسیک این کشور متمایز است. فیلمهای معاصر آلمانی بهطور قابلتوجهی از نظر سبک متنوع هستند. این آثار انتزاعی، کلاسیک و در عینحال اکسپرسیونیستی هستند. پس باید منتظر شگفتیهای بیشتری از نسل جدید فیلمسازان آلمانی در آینده باشیم. نظر شما درباره سینمای آلمان چیست؟
منبع: iamexpat