10 نقش‌آفرینی‌برتر در آثار مارتین اسکورسیزی
کلاس درس بازیگری در آثار اسکورسیزی
در میان فیلم‌هایی که فیلم‌شناسی مارتین اسکورسیزی را تشکیل می‌دهند، چیزی که به‌وفور دیده می‌شود، بازی‌های درخشان است. خود مارتین اسکورسیزی هم به‌عنوان یک فیلمساز، این موضوع را تایید می‌کند. درحقیقت اکثریت قریب‌به‌اتفاق فیلم‌های این هنرمند بیش‌از یک اجرای عالی را در خود دارند، که طبیعی است انتخاب بهترین‌ها را به یک موقعیت دشوار تبدیل می‌کند. در اینجا بهترین نقش‌آفرینی‌های آثار مارتین اسکورسیزی براساس فاکتورهای متفاوت تعیین شده‌است. به‌علاوه، برای متفاوت نگه داشتن این فهرست، محدودیت‌هایی اعمال شده‌است، از جمله اینکه از هر بازیگر فقط یک اجرا را انتخاب کرده و برای هر فیلم هم دقیقا فقط یک اجرا را در نظر گرفته‌ایم. بنابراین این فهرست نمی‌تواند جامع باشد، زیرا برای نزدیک شدن به قلمرو بهترین‌ها، باید ده‌ها اجرای خیلی خوب را نادیده می‌گرفتیم. پس پیشاپیش از بازیگرانی که در فیلم‌هایی مانند جزیره شاتر، سکوت، پس از ساعات اداری و هوگو درخشیدند پوزش می‌طلبیم. آنچه در ادامه می‌آید، تعدادی از بهترین بازی‌ها در میان مجموعه‌ای از فیلم‌های مهم اسکورسیزی است.
10. جک نیکلسون در نقش فرانک کاستلو – جدامانده (The Departed)
- ژانر: درام جنایی
- تاریخ انتشار: 5 اکتبر 2006
- بازیگران: لئوناردو دی. کاپریو، مت دیمون، جک نیکلسون، مارک والبرگ، مارتین شین و ری وینستون
جدامانده تنها نقشی نیست که جک نیکلسون به‌لطف آن عنوان بهترین بازی را روی پرده نمایش به‌دست می‌آورد، اما به‌طور بالقوه آخرین بازی درخشان او بود، چراکه این بازیگر مدت کوتاهی پس از نمایش برنده بهترین فیلم اسکورسیزی، بازنشسته شد. جک نیکلسون شخصیت فرانک کاستلو را بسیار قدرتمند به‌تصویر می‌کشد، یک سلطان اوباش که هدف یک افسر پلیس مخفی قرار می‌گیرد. البته در همان زمان، کاستلو یک نیروی مخفی از خودش دارد که او را به نیروی پلیس فرستاده‌است. جدامانده فیلمی است که به‌طور کلی درباره حفظ اسرار در حین تلاش برای کشف هویت جاسوس‌ها است، و بنابراین تنش همیشه بالاست و هرج‌ومرج، خشونت و اکشن همراه با آن زیاد است. همه در جدامانده در بدترین حالت ممکن، بسیار خوب هستند، اما این نیکلسون است که به‌طور قابل‌بحث بیشترین توجه را در سکانس‌های طلایی فیلم جلب می‌کند و بیشترین انرژی را به فیلم می‌آورد، و در یک مرز باریک سرگرم‌کننده بین سیاهی و حماقت قدم می‌زند.
9. الن برستین در نقش آلیس گراهام – آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند (Alice Doesn’t Live Here Anymore)
- ژانر: درام عاشقانه
- تاریخ انتشار: 9 دسامبر 1974
- بازیگران: الن برستین، کریس کریستوفرسون، هاروی کایتل، جودی فاستر، ویک تایبک و دایان لد
آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند، به دلیل جایگاه بالایش در فیلم‌شناسی مارتین اسکورسیزی، شناخته می‌شود. این اثر را می‌توان فیلمی دانست که در آن کارگردان هنوز در تلاش برای یافتن سبک خود بودهاست. این فیلم در مقایسه با برخی از فیلم‌های اخیر اسکورسیزی متمایز است، با‌توجه به اینکه بسیار ابتدایی است و تمرکزی بر عناصر جنایی ندارد. این اثر یک داستان تاریخی هم نیست و تمرکزش بر یک قهرمان زن است، که برای اسکورسیزی نادر است. آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند، یک فیلم به‌طور کلی خوب درباره زنی است که سعی می‌کند رویاهایش را از دست ندهد، در حالیکه سخت تلاش می‌کند تا به‌عنوان یک مادر مجرد زندگی خود و پسرش را تامین کند. این نقش توسط الن برستین در نقش اصلی که یکی از بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای خود را در اینجا انجام می‌دهد، ارتقا یافته‌است. او اولین بازیگری بود که برای بازی در یک فیلم اسکورسیزی برنده جایزه اسکار شد.
8. دنیل دی لوئیس در نقش بیل قصاب – دارودسته نیویورکی (Gangs of New York)
- ژانر: درام جنایی
- تاریخ انتشار: 20 دسامبر 2002
- بازیگران: لئوناردو دی. کاپریو، دنیل دی. لوئیس، کامرون دیاز، جیم برادبنت، جان سی ریلی و هنری توماس
دارودسته نیویورکی اشاره به یک گروه خلافکار دارد، که مطمئنا فاقد جاه‌طلبی است، اما دارای ویژگی‌های خاصی است، که به‌طور غیرقابل‌انکاری بسیار برجسته است. این اثر یک فیلم مهم است، که به جستجوی حماسه‌ای برای انتقام در قرن نوزدهم می‌پردازد. دارودسته نیویورکی مرد جوانی را دنبال می‌کند که می‌خواهد یک جنایتکار ترسناک به‌نام بیل قصاب را به‌خاطر قتل پدرش در سال‌های قبل از بین ببرد. در این فیلم بعضی از بازیگران درخشش بیشتری نسبت به سایرین داشتند، اما به‌طور کلی توافق بر این است که دنیل دی. لوئیس به‌عنوان شخصیت منفی اصلی در آن فوق‌العاده است و به‌نام بیل قصاب می‌درخشد. دنیل دی. لوئیس در این نقش ناپدید می‌شود، همانطور که در اغلب نقش‌هایش همین ویژگی را دارد. بدون‌شک دارودسته نیویورکی ارزش بارها تماشا دارد و می‌توان هر بار فقط بازی دنیل دی. لوییس را تماشا کرد. اگرچه عناصر دیگری هم وجود دارد که می‌توان از آنها لذت برد. دارودسته نیویورکی از نظر فنی و بصری هم بسیار قوی است و فیلم بسیار قابل‌توجهی محسوب می‌شود.
7. لیلی گلادستون در نقش مولی بورکهارت – قاتلان ماه گل (Killers of the Flower Moon)
- ژانر: درام جنایی
- تاریخ انتشار: 20 اکتبر 2023
- بازیگران: لئوناردو دی. کاپریو، رابرت دنیرو، لیلی گلادستون، جسی پلمونز، جان لیتگو، برندان فریزر، تانتو کاردینال و کارا جید مایرز
چند بازیگر اصلی در فیلم قاتلان ماه گل وجود دارند، که پیش از آن در فیلم‌های مختلف اسکورسیزی درخشیده‌اند، بنابراین آنها به اندازه کافی ستایش شده‌اند. درنتیجه بهتر است به سراغ کسی برویم که تاکنون در فیلم‌های اسکورسیزی بازی نکرده‌است. این بازیگر موردتوجه لیلی گلادستون است، که به‌احتمال زیاد، سخت‌ترین نقش را در فیلم قاتلان ماه گل داشت: نقش مولی بورکهارت. در طول فیلم، اعضای خانواده و دوستان مولی به آرامی کشته می‌شوند. این آدم‌ها به‌دلیل داشتن زمین‌های ارزشمند که متعلق به مردم اوسیج است، موردهدف گروهی از آمریکایی‌های حریص که می‌خواهند این زمین و نفت روی آن را برای خود بگیرند، قرار گرفته و به‌راحتی کشته می‌شوند. بسیاری عوامل در قاتلان ماه گل با زحمت نشان می‌دهند که چگونه این جنایت وحشتناک و در مقیاس جمعی، به روشی حساب‌شده انجام شده‌است، اما شخصیت مولی به‌معنای واقعی هزینه‌های انسانی چنین قتل‌های وحشتناکی را در خانه‌اش تجربه می‌کند. گلادستون به‌طور موثر صحنه‌های احساسی را حتی ناامیدکننده‌تر می‌کند و بخش مهمی از این موفقیت محسوب می‌شود که قاتلان ماه گل را بسیار متاثرکننده کرده‌است.
6. نیکلاس کیج در نقش فرانک پیرس – احیای مردگان (Bringing out the Dead)
- ژانر: درام روانشناختی
- تاریخ انتشار: 22 اکتبر 1999
- بازیگران: نیکلاس کیج، پاتریشیا آرکت، جان گودمن، وینگ ریمز و تام سیزمور
اگرچه برخی ممکن است تعجب کنند که نیکلاس کیج و مارتین اسکورسیزی فقط یک بار با هم همکاری کرده‌اند، اما همین یک بار قطعا بهتر از عدم همکاری آنها بودهاست. علاوه‌بر این، این کم‌کاری کمک کرده‌است که تنها همکاری آنها در احیای مردگان به یک فیلم عالی که به‌طور عجیبی دست‌کم گرفته شده‌است، تبدیل شود. در تمام مدت زمان نمایش، شما از تماشای نیکلاس کیج در نقشی که همه مهارت‌های او را به تصویر می‌کشد، لذت خواهیدبرد. این نقشی چالش‌برانگیز است که نیکلاس کیج در آن می‌درخشد. نیکلاس کیج در فیلم احیای مردگان نقش یک امدادگر را بازی می‌کند که با کمبود خواب، اضطراب مداوم و مجموعه‌ای از تغییرات چالش‌برانگیز سروکار دارد، که او را از نظر روانی بیشتر به سمت سقوط فرو می‌برد. این فیلم شما را به مغز یک انسان مشکل‌دار وارد می‌کند، که زمان بسیار بدی را می‌گذراند و باعث می‌شود که تماشای آن به‌دور از آرامش باشد. اما این فیلم و نقش‌آفرینی نیکلاس کیج در آن بسیار قدرتمند است و از آن دسته فیلم‌هایی است، که در کنار فیلم‌های خوب دیگر نیکلاس کیج مانند ترک لاس‌وگاس و خوک قرار می گیرد، که نشان می‌دهد رتبه بالایی دارد. این فیلم نشان می‌دهد که نیکلاس کیج خیلی بیشتر از یک بازیگر خوش‌چهره است، که همیشه فریاد می‌زند و سروصدا راه می‌اندازد.
- 6 همکاری لئوناردو دی‌کاپریو و مارتین اسکورسیزی از بدترین تا بهترین
- نگاهی به کارنامه هنری مارتین اسکورسیزی ؛ به بهانه اکران قاتلان ماه کامل
- 10 فیلم فوق‌العاده که به توصیه‌ی فرانسیس فورد کاپولا باید ببینید
5. لئوناردو دی کاپریو در نقش جردن بلفورت – گرگ وال‌استریت (The Wolf of Wall Street)
- ژانر: درام کمدی
- تاریخ انتشار: 25 دسامبر 2013
- بازیگران: لئوناردو دی. کاپریو، متیو مک. کانهی، مارگو رابی، جونا هیل، کریستین میلیوتی و جان برنتال
ویژگی‌های قابل‌توجه زیادی در فیلم گرگ وال‌استریت وجود دارد، و تعداد زیادی نقش‌آفرینی عالی. بازیگرانی مانند متیو مک. کانهی، راب راینر و جان برنثال چندان در فیلم حضور ندارند، اما در صحنه‌هایی که بازی می‌کنند واقعا می‌درخشند. در عین‌حال، جونا هیل و مارگوت رابی دو تا از بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای خود را در نقش‌های مکمل این فیلم ارائه می‌کنند. اما اگر لئوناردو دی. کاپریو در نقش جردن بلفورت جای نمی‌گرفت و به‌طرز متفاوتی در انتقال هوس، جاه‌طلبی، طمع و حیله‌گری موفق عمل نمی‌کرد، گرگ وال‌استریت احتمالا شکست می‌خورد. گرگ وال‌استریت یک فیلم گیج‌کننده، خنده‌دار و گاهی تیره و تار است، که درباره جنایتی متفاوت از جنایاتی است، که اسکورسیزی معمولا در فیلم‌هایش سوژه قرار می‌دهد. اما این کارگردان بزرگ این کار را به اندازه فیلم‌های گانگستری سنتی‌تر خود، موثر انجام می‌دهد. نقش اصلی دی کاپریو بدون‌شک یکی از بهترین عملکردهای او در حرفه‌ای پر از اجراهای بزرگ و بسیار متعهدانه است.
4. آل پاچینو در نقش جیمی هوفا – مرد ایرلندی (The Irishman)
- ژانر: درام جنایی
- تاریخ انتشار: 27 نوامبر 2019
- بازیگران: جسی پلمونس، رابرت دنیرو، آنا پاکوین، آل پاچینو، جو پشی و هاروی کایتل
مرد ایرلندی مملو از بازیگرانی است، که اسکورسیزی از قبل با آنها همکاری داشته‌است، اما، دقیقا مانند مورد لیلی گلادستون و قاتلان ماه گل، احتمالا بهتر است کسی را برجسته کنیم که تا قبل از فیلم مرد ایرلندی با اسکورسیزی کار نکرده‌است. این بازیگر آل پاچینو است، که در اینجا نقش جیمی هوفا را بازی می‌کند و شاید بهترین یا حداقل پرسروصداترین بازی خود را در فیلم ارائه می‌دهد. جیمی هوفا یک شخصیت واقعی است، که ناپدید شدن و ارتباطات جنایت سازمان‌یافته‌اش در مرد ایرلندی بررسی می‌شود، اما پاچینو در ساختن این شخصیت در اینجا هم موفق بودهاست. او مهم، پر سروصدا، کاریزماتیک، ناکامل و در عین‌حال درنهایت بسیار دوست‌داشتنی است. با اینکه آل پاچینو موفق می‌شود هر زمان که روی پرده می‌رود، انرژی زیادی به فیلم تزریق کند، وجودش در فیلم مرد ایرلندی که حدود سه ساعت و نیم طول می‌کشد، حیاتی است.
3. جو پشی در نقش تامی دویتو – رفقای خوب (Goodfellas)
- ژانر: درام جنایی
- تاریخ انتشار: 12 سپتامبر 1990
- بازیگران: رابرت دنیرو، ری لیوتا، جو پشی، لورین براکو، پل سوروینو و فرانک سیورو
اگر می‌خواهید بگویید که جو پشی بهترین بازی خود را در در فیلم‌های زیادی از مارتین اسکورسیزی ارائه می‌کند، قابل‌قبول است. اما این هنرمند بزرگ با به تصویر کشیدن تامی دویتو، هر زمان که در صحنه حضور دارد، در مرکز توجه قرار می‌گیرد. شخصیت او در این فیلم درواقع یک نقش مکمل است، اما هر زمان که آنجا باشد احساس می‌کنید نقش اول را دارد. او در یک زمان کاریزماتیک، وحشتناک، خنده‌دار و قدرتمند است. رفقای خوب یکی دیگر از آن فیلم‌های جنایی اسکورسیزی است، مانند گرگ وال‌استریت و مرد ایرلندی، که در آنها هم چیزهای زیادی برای تحسین کردن وجود دارد. ری لیوتا و لورین براکو هر دو در این فیلم فوق‌العاده هستند و هرکدامشان بیشتر از جو پشی در فیلم حضور دارند. اما نگاه نکردن به مردی که در مرکزتوجه هر صحنه‌ای که در آن حضور می‌یابد قرار می‌گیرد، غیرممکن است.
2. ویلم دفو در نقش عیسی – آخرین وسوسه مسیح (The Last Temptation of Christ)
- ژانر: درام تاریخی
- تاریخ انتشار: 12 آگوست 1988
- بازیگران: ویلم دفو، هاروی کایتل، باربارا هرشی، پل گرکو، استیو شیل، ورنا بلوم، رابرتس بلوسوم و بری میلر
آخرین وسوسه مسیح برای ساخت و اکران فیلم بسیار چالش‌برانگیزی بودهاست. ازطرفی بسیاری از بینندگان به دلیل نشان دادن داستان روزهای پایانی عیسی، تماشای این فیلم را دشوار می‌دانستند. به‌طور غیرمتعارف، کتاب آخرین وسوسه مسیح با نگاهی درون‌گرایانه‌تر و شاید انسانی‌تر به عیسی می‌نگرد، و به آنچه که درنهایت در تاریخ مسیحیت رقم خورد وفادار می‌ماند. اما در عین‌حال این فیلم نشان می‌دهد که فداکاری شخصی مسیح بر او سنگینی می‌کند و او بیشتر از یک بار وسوسه می‌شود. فیلم آخرین وسوسه مسیح قابل‌توجه و قدرتمند است، و ویلم دفو باید به وظیفه خود عمل کند تا کسی را که به‌طور گسترده شناخته‌شده است، به شیوه‌ای متفاوت از همیشه به‌تصویر بکشد. دفو شخصیتی شبیه به مسیح خلق می‌کند و نشان می‌دهد آخرین وسوسه مسیح چه خوب و چه بد، توانسته او را انسانی‌تر کند و یک کشمکش شخصی شدید در روحش ایجاد کند که البته از آن نجات می‌یابد.
1. رابرت دنیرو در نقش جیک لاموتا – گاو خشمگین (Raging Bull)
- ژانر: درام زندگینامه‌ای
- تاریخ انتشار: 14 نوامبر 1980
- بازیگران: رابرت دنیرو، کتی موریارتی، جو پشی، فرانک وینسنت، نیکلاس کلسانتو و ترزا سالدانا
رابرت دنیرو بخش مهمی از بسیاری از فیلم‌های مارتین اسکورسیزی، از جمله قاتلان ماه گل، مرد ایرلندی و رفقای خوب است. او در همه این آثار بسیار عالی عمل می‌کند و همچنین در فیلم راننده تاکسی که شاید دومین بازی برتر او در یک فیلم از اسکورسیزی باشد، منحصربه‌فرد است. اما نتیجه تصمیم‌گیری درباره اینکه شماره یک نقش‌آفرینی در فیلم‌های مارتین اسکوسیزی این است که، گاو خشمگین بالاترین جایگاه را به‌دست می‌آورد. این اثر یک فیلم با مضمون ورزشی است، که تقریبا شبیه هیچ فیلم دیگری نیست. گاو خشمگین به‌طور کامل از نشاط‌بخشی یا احساسی بودن به معنای سنتی دوری می‌کند و در عوض نسبت به بوکسور متفاوت، یعنی جیک لاموتا، بسیار خشن و بی‌رحمانه صادق است. دنیرو این شخصیت را به‌عنوان یک شرور تا حدی غم‌انگیز و در عین‌حال اسفناک به‌تصویر می‌کشد، که با شیاطین شخصی درون خود مبارزه می‌کند، اما با این‌وجود آنها را به دیگران هم تحمیل می‌کند. بیشتر مشکلات این بوکسور به دلیل ناتوانی‌اش در کنترل خشم است، و رابرت دنیرو این را به‌خوبی نشان می‌دهد. گاو خشمگین یک فیلم هیجان‌انگیز و گاهی تنش‌زا است، اما بدون‌شک جذاب است و بیش‌ازحد واقعی به‌نظر می‌رسد. و تمام این ویژگی‌ها تا حد‌زیادی به‌لطف دنیرو، که یکی از متعهدانه‌ترین و وحشیانه‌ترین بازی‌های تاریخ سینما را در اینجا ارائه می‌کند، محقق می‌شود.
منبع: collider
