50 فیلم علمی تخیلی برتر تاریخ سینما
وقتی دانش و خیال درهم میآمیزد
یک رسانه بصری مانند سینما میتواند دنیاهای آیندهنگر یا واقعیتهای علمی پیشرو را، بهراحتی بهتصویر بکشد. سینما تقریبا هر چیزی را که بتوان تصور کرد، میتواند روی پرده خلق کند. از همان زمانی که سینما صامت بود، فیلمسازان از این رسانه به نفع خود استفاده میکردند و درباره زمان آینده بشریت اظهار نظر کرده و ازطریق ژانر علمیتخیلی فرضیه میدادند. تعداد بیشماری از فیلمهای علمیتخیلی شاهکار وجود دارند، که از بدو تولد سینما، مخاطبان زیادی را بهخود جذب کردهاند. پس تلاش برای نام بردن از تکتک این آثار امکانپذیر نیست. البته درست است که فیلمهای علمیتخیلی بسیار زیادی وجود دارد، ولی این ژانری است که هنوز در حال پیشرفت است و هر سال فیلمهای تازه خوبی، منتشر میکند. اما موارد زیر، در دسته بهترین فیلمهای ژانر علمیتخیلی قرار میگیرند، که بهدلیل سرگرمکننده بودن، ویژگیهای فنی خوب و ارزش تاریخی یا هنری، شاهکار محسوب میشوند.
50. ورطه (The Abyss)
- سال انتشار: 1989
- کارگردان: جیمز کامرون
اگر میخواهید درباره فیلمهای علمی تخیلی بزرگ صحبت کنید، باید از آثار جیمز کامرون هم نام ببرید. درواقع، یافتن فیلمی از جیمز کامرون که عناصر علمی تخیلی نداشته باشد، تا حدودی غیرممکن است. اگرچه این هنرمند همچنان میتواند در هر ژانری بدرخشد، همانطور که فیلمهایی مانند دروغهای حقیقی و البته تایتانیک نشان میدهند. فیلم ورطه یا پرتگاه ممکن است بهطور کلی، یکی از بهترین فیلمهای جیمز کامرون نباشد، اما هنوز هم چیزهای زیادی برای ارائه دارد و البته از دیگر فیلمهای علمی تخیلی این فیلمساز بزرگ متمایز است. درحقیقت این اثر مانند بسیاری از دیگر فیلمهای علمی تخیلی جیمز کامرون، بر روی جنبه اکشن متمرکز نیست. فیلم ورطه گروهی را دنبال میکند، که ماموریتی خطرناک را در اعماق دریا برای بازیابی یک زیردریایی غرقشده انجام میدهند، اما در آنجا پدیدههای غیرمنتظرهای را کشف میکنند. ورطه یک فیلم علمی تخیلی خوب و موفق است، و براساس استانداردهای اواخر دهه 1980، میدرخشد.
49. تماس (Contact)
- سال انتشار: 1997
- کارگردان: رابرت زمکیس
رابرت زمکیس، در سالهای اخیر، سری فیلمهای انیمیشنی زیاد را ساختهاست که بسیاری از آنها، نظرات متفاوتی از منتقدان و مخاطبان دریافت کردهاند. اما این فیلمساز شناختهشده همچنین فیلمهای لایواکشن پیشگامانهای ساختهاست، که نباید نادیده گرفته شوند. هرچند که گاهیاوقات نادیده گرفتن فیلمی مانند تماس میتواند آسان باشد، زیرا در سالی منتشر شد که فیلمهای خوب زیادی اکران شدهبودند و زمان آن هم بسیار طولانی و نزدیک به دو ساعت و نیم است. اما تماس را نباید نادیده گرفت، زیرا این فیلم یک اثر علمیتخیلی منحصربهفرد و متمرکز بر شخصیت است، که عناصر معمایی برجستهای دارد. درنهایت تعداد زیادی از سوالاتی که فیلم ایجاد میکند، پاسخ داده میشود. از منظر فنی هم، تماس یک اثر بسیار جذاب و خوشساخت است و یکی از بهترین اجراهای جودی فاستر را به نمایش میگذارد.
48. یادآوری کامل (Total Recall)
- سال انتشار: 1990
- کارگردان: پل ورهوفن
یادآوری کامل با بازی جسورانه و درخشان آرنولد شوارتزنگر، کارگردانی استادانه پل ورهوفن و جلوههای ویژه بهیادماندنی و عجیب خود، یک اثر کلاسیک علمیتخیلی دهه 1990 است. یادآوری کامل هم بار کمدی دارد و هم تا حد زیادی دغدغههای جدی را مطرح میکند. درحقیقت این فیلم مرز جالبی بین تفکربرانگیز بودن و کمدی بودن است. داستان عجیب یادآوری کامل درباره مردی است، که حافظه مصنوعی القاشده به او با واقعیتش دچار تلاقی میشود. این تلاقی به یک ماموریت خطرناک و خشونتآمیز منجر میشود که شخصیت اصلی باید به انجام برساند. یادآوری کامل یک فیلم متمایز و درعینحال پیشگامانه است، که درعینحال سرگرمتان میکند. همچنین بازی بازیگر نقش اصلی یعنی آرنولد شوارتزنگر که سابقه خوبی در آثار علمی تخیلی دارد، شما را با خود همراه میکند.
47. فراتر از بینهایت دو دقیقه (Beyond the Infinite Two Minutes)
- سال انتشار: 2020
- کارگردان: جونتا یاماگوچی
فیلم فراتر از بینهایت دو دقیقه، یکی از بهترین فیلمهای ژاپنی چند سال اخیر است و همچنین بهعنوان یکی از سرگرمکنندهترین و تماشاییترین فیلمهای علمیتخیلی سالهای اخیر شناخته میشود. این فیلم در ابتدا به موضوع سفر در زمان میپردازد، که به شکل تلوزیونی است که فیلمی از دو دقیقه در آینده را نشان میدهد. این اتفاق منجر به سردرگمی و درنهایت هرجومرج در زندگی افرادی میشود، که این پدیده عجیب را کشف میکنند. فیلم فراتر از بینهایت دو دقیقه، که با بودجه محدودی ساختهشده و بهگونهای فیلمبرداری شده که شبیه یک تکبرداشت بهنظر میرسد، بسیار خیرهکننده و بینهایت مبتکرانه و هوشمندانه است. این اثر بیمانند بهخوبی مخاطب را سرگرم کرده و تجربه تماشای یک فیلم علمیتخیلی پیشگامانه را در اختیار بیننده قرار میدهد.
46. سفر بیگانگان راک (Voyage of the Rock Aliens)
- سال انتشار: 1984
- کارگردان: جیمز فارگو
سفر بیگانگان راک بهعنوان یک فیلم موزیکال، اثری بسیار خوشساخت است، که فضایی شبیهبه کمدیهای نوجوانان دهههای 1950 و 1960 دارد. این اثر یک فیلم علمیتخیلی درباره بیگانگانی است، که به زمین میآیند و تلاش میکنند با سبک زندگی در این سیاره کنار بیایند. سفر بیگانگان راک، یک فیلم کالت و یکی از پراحساسترین فیلمهای دهه 1980 است. این فیلم علمیتخیلی موسیقی خاصی دارد، که ممکن است به مذاق همه خوش نیاید و تماشای آن یک تجربه بسیار متفاوت است. درعینحال آنقدر انرژی و پویایی در فیلم سفر بیگانگان راک وجود دارد، که مقاومت در برابر تماشای آن سخت است، بهخصوص برای طرفداران ژانر علمیتخیلی.
45. آگوست در آب (August in the Water)
- سال انتشار: 1995
- کارگردان: گاکوریو ایشئی
آگوست در آب، با ترکیب بخشی از عناصر فانتزی با یک داستان علمیتخیلی عجیب و درعینحال جذاب، فیلمی بینظیر و دستکمگرفته شدهاست. این فیلم بر روی چند نوجوان ساکن در شهر فوکوئوکا ژاپن تمرکز میکند. یکی از این نوجوانان قدرتهای مرموزی پیدا میکند و همزمان اتفاقات عجیبوغریبی برای جمعیت شهر رخ میدهد. آگوست در آب، در وهله اول بسیار روایتمحور است، اما بهطور غیرقابلانکاری فضای خوبی دارد و از بار عاطفی متمایزی برخوردار است. این اثر بیمانند بهاندازهای ملموس است، که با اینکه بسیاری از موضوعات را به تفسیر هر مخاطب وامیدارد، حتی کسانی که با تماشای آن سردرگم میشوند، همچنان میتوانند سبک بصری و لحن منحصربهفرد آن را درک کنند.
44. بیچارگان (Poor Things)
- سال انتشار: 2023
- کارگردان: یورگوس لانتیموس
بیچارگان بهعنوان یک فیلم عجیبوغریب، بهطور شگفتانگیزی موفق شدهاست در گیشه و نزد منتقدان خوب عمل کند. برای کسانی که مایلند فراتر از دنیای متفاوت فیلم را ببینند، این اثر بسیار ارزشمند است. بیچارگان یک فیلم علمیتخیلی کمی خندهدار و از نظر بصری خیرهکننده درباره زنی است، که به زندگی بازگردانده میشود، و سپس به سفری عجیب و گاهی خطرناک میرود. این زن زندگی را دوباره کشف میکند و عملا برای بار دوم به بلوغ میرسد. یورگوس لانتیموس مناسبترین فیلمساز برای این نوع داستان و این سبک سینما است. بهعلاوه بازیگران فیلم بیچارگان با زندگی بخشیدن به شخصیتهای عجیبی که به آنها داده شدهاست، می درخشند، بهویژه اما استون در نقش اصلی که برای بازی خود در این اثر موفق به دریافت دومین اسکارش شد. بیچارگان فیلمی است که تا به امروز، یکی از برجستهترین آثار دهه 2020 محسوب میشود و شبیه یک فیلم علمیتخیلی است که بهزودی به یک کلاسیک سینمایی تبدیل میشود.
43. مکس دیوانه: جاده خشم (Mad Max: Fury Road)
- سال انتشار: 2015
- کارگردان: جرج میلر
مکس دیوانه: جاده خشم، یکی از متفاوتترین آثار تمام تاریخ سینما است. این فیلم اکشن را، با یک محیط پسا آخرالزمانی در ژانر علمیتخیلی ترکیب میکند. مکس دیوانه: جاده خشم بلاکباستری نادر است، که در سطح جهانی ستوده و البته بحث و هیاهوی زیادی ایجاد کردهاست. این فیلم از نظر روایی، بسیار ساده است و گروهی از زنان را دنبال میکند، که فراری جسورانه را در فضایی پرتنش و هیجانی به انجام میرسانند. این فرار فیوریوسا را در مقابل مکس قرار میدهد، و البته در نهایت مکس تحت الشعاع فیوریوسا قرار میگیرد. در سال 2024 اسپینآف یا پیشدرآمدی با محوریت این شخصیت ساخته شدهاست. اگرچه مکس دیوانه: جاده خشم همهچیز را از منظر روایی خیلی کلی ادامه میدهد، اما هنوز خردهروایتهای جذاب، جهانسازی و شخصیتهای بهیادماندنی را میتوان در این فیلم بهراحتی تشخیص داد، حتی در میان تمام سکانسهای تعقیبوگریز هیجانانگیز و انفجارها. مکس دیوانه: جاده خشم از نظر بصری خیرهکننده و بسیار غنی است، که شما را در تمام مدت با خود همراه میکند و احتمالا بهترین فیلم در مجموعه مکس دیوانه بهحساب میآید.
42. گودزیلای منهای یک (Godzilla Minus One)
- سال انتشار: 2023
- کارگردان: تاکاشی یامازاکی
در میان فیلمهای علمیتخیلی جدید که شبیه به کلاسیکهای مدرن هستند، گودزیلای منهای یک، یکی از بزرگترین سورپرایزهای سال 2023 و یکی از بهترین فیلمهای گودزیلا در دو دهه گذشته بودهاست. این فیلم در زمان به عقب میرود و فضایی را درست پس از جنگ جهانی دوم به تصویر میکشد. گودزیلای منهای یک افرادی را دنبال میکند که در حالحاضر برای زنده ماندن از عواقب جنگ تلاش میکنند و با ظهور هیولای گودزیلا زندگی برایشان دشوارتر میشود. تمام اکشنهای هیولایی در فیلم گودزیلای منهای یک، هیجانانگیز و رضایتبخش هستند، اما این شخصیتهای انسانی و داستان آن است، که به فیلم برتری میدهد و باعث میشود علاوهبر اثری علمیتخیلی، بهعنوان یک درام واقعا خوب عمل کند. گودزیلای منهای یک بسیار ملموس و نقطه شروعی مناسب به یک فرنچایز است، بهخصوص برای کسانی که با فیلمهای گودزیلایی آمریکایی بیشتر آشنا هستند و هنوز فیلمی در این ژانر از ژاپن تماشا نکردهاند.
41. زن در ماه (Woman in the Moon)
- سال انتشار: 1929
- کارگردان: فریتس لانگ
مشهورترین فیلم علمیتخیلی به کارگردانی فریتس لانگ، قبل از زن در ماه اکران شد. اما زن در ماه محصول سال 1929 را نباید فقط به این دلیل که دومین فیلم علمیتخیلی این کارگردان بزرگ است، نادیده گرفت. با توجه به قدمت نزدیک به یک قرن، زن در ماه یک دستاورد سینمایی قابلتوجه است و همچنان اثری تماشایی درباره سفری به ماه، به رهبری یک دانشمند و در جستجوی طلا است. با توجه به قدمت و ایده فیلم زن در ماه، جنبه تخیلی بودن آن بسیار قوی است، زیرا ساخت آن متعلق به 40 سال قبل از رسیدن انسان به ماه است. درواقع پیشبینیهای این فیلم علمیتخیلی، همچنان چشمگیر است. زن در ماه همچنین دارای جلوههای ویژه خلاقانه و داستانی گیرا و دراماتیک است، که آن را به یکی از بهترین و البته دستکم گرفتهشدهترین فیلمهای علمیتخیلی دوران صامت سینما، تبدیل کردهاست.
40. رویاهای الکتریکی (Electric Dreams)
- سال انتشار: 1984
- کارگردان: استیو بارون
رویاهای الکتریکی شاید بیشتر شبیه یک کمدی عاشقانه عجیبوغریب ولی ملموس به نظر برسد، تا یک فیلمعلمی تخیلی. این فیلم درباره یک کامپیوتر پیشرفته است، که یک زن جوان را جذب میکند. درحقیقت کامپیوتر، وارد یک مثلث عشقی با مرد جوانی میشود، که آن را خریداری کردهاست. با توجه به اینکه مرد هم نسبت به همان زن احساساتی دارد، اما برای نزدیک شدن به او خجالت میکشد، وضعیت پیچیده میشود. رویاهای الکتریکی مانند یک برداشت علمی تخیلی از فیلم سیرانو دو برژراک است. ایده فیلم رویاهای الکتریکی ممکن است مضحک بهنظر برسد، اما درعینحال صداقتی در آن وجود دارد، که مقاومت در برابر ادامه فیلم را دشوار میکند. بدونشک برای مخاطبانی که به ایدههای عجیبوغریب فیلم توجه میکنند، رویاهای الکتریکی یکی از فیلمهای علمی تخیلی دستکم گرفتهشده دهه 80 محسوب میشود.
39. گودزیلا دربرابر دسترویا (Godzilla vs. Destoroyah)
- سال انتشار: 1995
- کارگردان: تاکائو اوکاوارا
در طول تاریخ بسیار طولانی مجموعه گودزیلا، این هیولای قهرمان با بسیاری از تایتانهای قدرتمند و ترسناک دیگر مبارزه کردهاست. از آنجاییکه دشمنانی مانند کینگکنگ و کینگگیدورا برای این هیولا بسیار قدرتمند بودهاند، این استدلال وجود دارد که قدرتمندترین دشمن او دسترویا بودهاست. درواقع دسترویا، هیولایی است که تنها در یک گودزیلا نمایش داده شدهاست و این فیلم گودزیلا در برابر دسترویا محصول سال 1995 است. گودزیلا دربرابر دسترویا که یکی از پرتنشترین، ترسناکترین و تکاندهندهترین فیلمهای کل مجموعه گودزیلا است، بهعنوان یک پایان بزرگ برای دوران گودزیلا هایسی، که شامل هفت فیلم منتشرشده بین سالهای 1984 و 1995 میشود، بهکار میرود و بهطرز شگفتانگیزی ماندگاری این روایت را تضمین میکند. با گذشت بیش از یک دهه از اکران گودزیلا دربرابر دستوریا، ممکن است این فیلم حالا دیگر آنقدر قدرتمند نباشد، اما با این وجود یکی از بهترین فیلمهای گودزیلا است، و در نتیجه بهعنوان یک اثر علمی تخیلی برتر در سینما شناخته میشود.
38. جنگ ستارگان: آخرین جدای (Star Wars: The Last Jedi)
- سال انتشار: 2017
- کارگردان: ریان جانسون
وقتی صحبت از جدیدترین فیلمهای جنگ ستارگان به میان میآید، مطمئنا انتقادهای زیادی وجود دارد، که مهمترین آن ساخت و برنامهریزی نامرتب سهگانه اخیر است. با اینحال، در میان این سه فیلم، یک اثر علمیتخیلی بسیار خوب به حاشیه رفتهاست، که نظرات متفاوتی درباره آن وجود دارد. این اثر همین جنگ ستارگان: آخرین جدای است. این اثر هشتمین فیلم در حماسه جنگ ستارگان است، که طرفداران پروپاقرص و به همان اندازه مخالفان شدیدی دارد. باتوجه به کارگردان جنگ ستارگان: اخرین جدای، وجود نظرات کاملا مخالف امری اجتنابناپذیر بهنظر میرسد. ریان جانسون را برخی از مردم کارگردان بدترین قسمت بریکینگ بد (پرواز) مینامند و بسیاری آن را کارگردان بهترین قسمت بریکینگ بد (اوزیماندیاس) میدانند. جنگ ستارگان: آخرین جدای، لوک اسکای. واکر را به دنیای بازی بازمیگرداند و شخصیت او را به مسیرهای جالبی میبرد و درنهایت، او را تا پایان فیلم به جایی که باید میرساند. جنبههای دیگر فیلم در ابتدا عجیب یا ناامیدکننده به نظر میرسند، اما همه آنها در پایان بهشکلی جالب در کنار هم قرار میگیرند. این اثر علمیتخیلی تاریخچه جنگ ستارگان را در نظر میگیرد، آن را بزرگ میگیرد و به یکباره آن را نقد میکند، و این کار را در حالی انجام میدهد، که از نقطهنظر بصری بسیار پویا و از نظر احساسی ملموس است.
37. نابودگر (The Terminator)
- سال انتشار: 1984
- کارگردان: جیمز کامرون
نابودگر یک فیلم برجسته محصول سال 1984 است، که با توجه به تاریخ سینما در این سال، میتوان گفت حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این فیلم جیمز کامرون را بهعنوان فیلمسازی مهم معرفی میکند، که میتواند کارهای جالب و حتی پیشگامانهای را با ژانر علمیتخیلی انجام دهد. از بسیاری جهات، نابودگر بسیار درخشان است و نشان میدهد که جیمز کامرون چگونه با محدودیتهای خاص آن زمان، نقاط ضعف سینما را به نقاط قوت تبدیل کردهاست. این فیلمساز بزرگ، به جای اینکه بخواهد دنبالههای مفصلی از جنگهای آیندهنگر را با بودجه بالا نشان دهد، داستانی درباره پیشگیری از جنگ تعریف میکند. بهطور مشابه، آرنولد شوارتزنگر در دهه 1980 بهعنوان یک بازیگر، محدودیتهای زیادی داشت، اما زمانیکه او را بهعنوان یک سایبورگ با ابهت فیزیکی و عاری از احساسات انتخاب کردند، او بینقص عمل کرد و تاثیری شگرف از خود در سینما بر جای گذاشت. نابودگر یا ترمیناتور همچنین یک داستان عاشقانه شگفتانگیز و گیرا است، و بهطور مداوم تنش را بالا نگه میدارد و آن را با کمی اکشن و مقدار مناسبی از وحشت ترکیب میکند. همین ویژگیها برای خلق یک فیلم فوقالعاده کافی است، و با اینحال، جیمز کامرون همچنان به تلاش ادامه داده و با یک دنباله خاص که هفت سال بعد ساختهاست، سینمادوستان را شگفتزده میکند.
36. سیاره ممنوعه (Forbidden Planet)
- سال انتشار: 1956
- کارگردان: فرد ام. ویلکاکس
از میان تمام فیلمهای علمی تخیلی ساختهشده در دهه 1950، سیاره ممنوعه بدونشک نمادینترین آنها است. این فیلم گروهی از مسافران فضایی را دنبال میکند، که در جستجوی یک گروه اکتشافی دیگر هستند، که سالها است، گم شدهاند. این گروه در طول ماموریت نجات خود، به اکتشافات عجیب و باورنکردنی دست مییابند. سیاره ممنوعه زیباییشناسی قابلتوجهی دارد، که آن را از دیگر فیلمهای این ژانر متمایز میکند. این اثر بهطور جداییناپذیری با آثار کلاسیک علمی تخیلی دهه 50، ازنظر ویژگیهای بصری و مضامین گره خوردهاست. همچنین با توجه به اینکه لسلی نیلسن در دهه 1980 به لطف بازی در طیف وسیعی از فیلمهای نمادین، جان تازهای به خود گرفت، این نقش را باید بهترین نقش غیرکمدی این هنرمند محسوب کرد. برخی از سینمادوستان ممکن است سیاره ممنوعه را کمی قدیمی و شاید حتی با استانداردهای امروزی کمی آبکی بدانند، اما زیباییشناسی ارائهشده در این اثر، برای بسیاری از مخاطبان جذاب است.
35. تلقین (Inception)
- سال انتشار: 2010
- کارگردان: کریستوفر نولان
تلقین یک نمایش برجسته سینمایی محصول سال 2010 است، همان سالی که فیلمهای درخشان زیادی اکران شده و این اثر در میدان رقابتی تنگاتنگ، به موفقیت رسیدهاست. کریستوفر نولان در فیلم تلقین تمایل خود را نسبتبه ژانرهای اکشن و علمیتخیلی در هم میآمیزد و ترکیبی متمایز خلق میکند. ایده جذاب این اثر درباره ضمیر ناخودآگاه است، که در بستری از اکشن و سکانسهای هیجانانگیز، روایت خود را بیان میکند. تلقین فیلمی است که باوجود ایدههای پیچیده، مخاطب را با خود همراه میکند، حتی با اینکه گاهی بسیار سنگین است. تلقین بارها و بارها مخاطب را به چالش کشیده و شوکه میکند. سکانسهای پر از اکشن این اثر سینمایی، بهخوبی نتیجه میدهند، و روایت نقاط جالب و گاه غیرمنتظرهای را فراتر از دیالوگها پیدا میکند.
34. زیر پوست (Under the Skin)
- سال انتشار: 2013
- کارگردان: جاناتان گلیزر
کسانی که آثار علمی تخیلیمعمولی را ترجیح میدهند، ممکن است بخواهند از زیر پوست دوری کنند، یا با توجه به عجیب بودن فیلمهای دیگری به کارگردانی جاناتان گلیزر، بسیار محتاطانه به آن نزدیک شوند. با این وجود زیر پوست، برداشتی هنری از داستانی است، که درباره آمدن یک موجود بیگانه به زمین است. شاید زیر پوست در دهه 2010 بههمان اندازه عجیب باشد، که فیلم مردی که به زمین سقوط کرد در دهه 1970 عجیب و البته جذاب بود. اسکارلت جوهانسون در این فیلم نقش بیگانه را بازی میکند، و بیشتر فیلم درباره شکلی از زندگی است، که این بیگانه با ظاهری انسانی در پیش میگیرد. فیلم پاسخهای سادهای را برای سوالات مخاطب ارائه میکند، و درعینحال از فیلمهایی است، که به تفسیر هر بیننده بستگی دارد.
33. آواتار (Avatar)
- سال انتشار: 2009
- کارگردان: جیمز کامرون
جیمز کامرون ممکن است پس از فیلم معروفش تایتانیک در سال 1997، که اسکار را برایش به همراه داشت، خود را سلطان سینمای عاشقانه معرفی کند، اما شاید دقیقتر باشد که او را سلطان ژانر علمیتخیلی بنامیم. این فیلمساز بزرگ، تعدادی از بزرگترین و محبوبترین آثار علمیتخیلی را، در تاریخ سینما ساختهاست، که هیچکدام بهاندازه فیلم آواتار سال 2009 (حداقل از نظر فروش در گیشه) موفق نبودند. درواقع، آواتار مانند تایتانیک بهعنوان فیلمی که میتواند ادعا کند بیشترین درآمد دهه اکرانش را داشتهاست، میدرخشد. این اثر عناصر آشنا و داستانی را بازسازی میکند، اما این کار را در دنیایی خارقالعاده و با جلوههای بصری نفسگیر انجام میدهد. آواتار در ترکیب ژانرها هم بسیار موفق است و با اینکه بیشتر یک فیلم علمی تخیلی محسوب میشود، یک فیلم اکشن، ماجراجویی و عاشقانه هم است.
32. سیاره میمونها (Planet of the Apes)
- سال انتشار: 1968
- کارگردان: فرانکلین جی. شافنر
به همان اندازه که سهگانه بازسازی سیاره میمونها که در طول دهه 2010 منتشر شد، تماشایی است، سیاره میمونها محصول سال 1968 هم، ارزش بررسی دارد. این اثر یک فیلم وهمآور و رازآلود است، که به نتیجهگیری خوبی میرسد و افراد خوششانسی را که آن را تماشا میکنند، غافلگیر میکند. در این فیلم انسانها گونههای تابع هستند و مجبور میشوند با نژاد پیشرفتهای از میمونها که واقعا بر سیارهای که در آن هستند حکومت میکنند، دستوپنجه نرم کنند. این اثر متفاوت بهعنوان یک فیلم علمیتخیلی، اکشن، جذاب و سرگرمکننده؛ حرفهای بسیار جالبی برای گفتن درباره بشریت و آینده احتمالی آن دارد.
31. منطقه 9 (District 9)
- سال انتشار: 2009
- کارگردان: نیل بلومکمپ
منطقه 9 بهعنوان یک فیلم علمیتخیلی عالی، محصوال سال 2009 و کارگردان نیل بلومکمپ است. بخشی از این اثر اکشن و بخشی از آن ترسناک است، و به جزییات آنچه برای یک سفینه فضایی بیگانه که بر فراز شهر ژوهانسبورگ سرگردان است اتفاق میافتد، میپردازد. این فیلم همچنین مملو از انتقادات اجتماعی درباره نژادپرستی و بدرفتاری با پناهندگان در زندگی واقعی است. با توجه به اینکه در این فیلم، این بیگانگان هستند که خود را در میانه بحران پناهجویان در مقیاس بزرگ میبینند، ایده آن بسیار جالب است. منطقه 9 یک فیلم تاملبرانگیز، منحصربهفرد، هیجانانگیز و یکی از بهترین فیلمهای علمیتخیلی قرن بیستویکم است، منطقه 9 همچنین فیلمی است که نشان میدهد سال 2009، سال بسیار خوبی برای ژانر علمیتخیلی بودهاست.
30. استاکر (Stalker)
- سال انتشار: 1979
- کارگردان: آندری تارکوفسکی
استاکر بهعنوان یکی از تحسینشدهترین فیلمهای سال 1979، در میان بهترین عناوین فیلمشناسی آندری تارکوفسکی قرار دارد. این فیلم داستان سه مرد را دنبال میکند، که در تلاش برای یافتن یک مکان مرموز هستند، که بهعنوان یک منطقه خاص شناخته میشود، زیرا شایعه شدهاست که قدرت زیادی به هر کسی که بتواند آن را پیدا کند، میدهد. استاکر تارکوفسکی کمتر روی روایت تمرکز میکند، زیرا جایگاه آن بهعنوان یک فیلم علمیتخیلی هنری به این معنی است، که بیشتر به بررسی مضامین انتزاعی و فلسفه میپردازد. فیلم استاکر با ریتمی بسیار کند شروع میشود، اما مخاطب را با خود همراه میکند. این فیلم یک نوع داستان علمیتخیلی با مضامین روانشناختی و فلسفی است، که بیشتر به کاوش در ذهن شخصیتهایش میپردازد، تا اینکه آنها را در مجموعهای از صحنههای اکشن یا هیجانانگیز قرار دهد. استاکر درحقیقت رویکردی علمیتخیلی دارد، که ممکن است برای همه مناسب نباشد، اما بدونشک بسیار باارزش و عمیق است.
29. ماه (Moon)
- سال انتشار: 2009
- کارگردان: دانکن جونز
ماه بهعنوان یکی از فیلمهای علمیتخیلی بزرگی که در سال 2009 منتشر شدند، درباره مردی است که با انزوایی وحشتناک روبرو میشود، در حالیکه تنها فرد در یک کارخانه تولیدی در ماه است. با اینکه او در شرف بازگشت به زمین است، همهچیز بهطور غیرمنتظره تغییر میکند و وقایع، فیلم را به سمت و سویی کاملا جدید سوق میدهد. هرچه درباره ادامه داستان ماه کمتر گفته شود، بهتر است، اما لازم است بگوییم که این اثر، به بهترین روش ممکن، جذاب و شگفتانگیز است. ماه همچنین ویترینی برای استعدادهای سام راکول است، باتوجه به اینکه او حضور جذابی روی پرده دارد، حتی اگر واقعا هیچ بازیگر واقعی دیگری در کنارش حضور نداشتهباشد. فیلم ماه بدونشک جایگاه راکول را بهعنوان یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما تثبیت میکند.
28. فراماشین (Ex Machina)
- سال انتشار: 2014
- کارگردان: الکس گارلند
الکس گارلند قبل از اینکه با کارگردانی فیلمهایی مانند نابودی و مردان پا در عرصه سینمای ژانر وحشت بگذارد، اولین کارگردانی خود را با فیلم علمی تخیلی فراماشین یا اکس ماکینا انجام داد. این فیلم نگاهی منحصربهفرد به هوش مصنوعی دارد. داستان فراماشین حول یک سری آزمایشها در یک مکان دورافتاده با یک ربات هوشمند جدید، خالق آن و یک کدنویس جوان که در مسابقهای برای بازدید از مکان نامبرده برنده شدهاست، میچرخد. این اثر یک نگاه وهمآور و جذاب به ایدهها و داستانهای علمیتخیلی آشنا دارد و چیزهایی را ارائه میکند که بینندگان ممکن است قبلا، به شیوههایی محدود، واقعگرایانه و کلیشهای دیدهباشند. فراماشین در مقیاس کوچک، یک اثر علمیتخیلی شخصی است، که بهدرستی پرداخت شدهاست، و اگرچه این فیلم قدیمی نیست، اما شبیه اثری است که میتوان با قطعیت گفت که آزمون زمان را با موفقیت میگذراند و در سالهای آینده همچنان محبوب خواهدبود.
27. گزارش اقلیت (Minority Report)
- سال انتشار: 2002
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
گزارش اقلیت در آیندهای جریان دارد که در آن، نظارت بر آدمها چنان گسترده و قدرتمند شدهاست، که چشمانداز جرم و عدالت کاملا تغییر کردهاست. در این جهان جنایات خشونتآمیز را میتوان حتی قبل از وقوع پیشبینی کرد و این موضوع منجر به دستگیری و اتهام زدن به کسانی میشود، که هنوز مرتکب جنایتی نشدهاند، اما درنهایت قرار است مرتکب شوند. داستان فیلم گزارش اقلیت یک ایده ناراحتکننده ولی قابلتامل را، بهگونهای موردبررسی قرار میدهد، که فیلم را به یکی از بهترین آثار سینمایی سال 2002 تبدیل میکند. سالها از اکران این فیلم گذشتهاست، اما آنچه که برای گفتن دارد هنوز ملموس و آزاردهنده است، و زمان درنهایت نشان خواهدداد که چقدر باید با آن همذاتپنداری کرد. گزارش اقلیت بدونشک یکی از بهترین فیلمهای علمیتخیلی و هیجانانگیزی است که استیون اسپیلبرگ تا بهحال کارگردانی کردهاست.
26. میانستارهای (Interstellar)
- سال انتشار: 2014
- کارگردان: کریستوفر نولان
اگرچه میانستارهای تنها فیلم علمیتخیلی بزرگ کریستوفر نولان نیست، اما با توجه به ماهیت سنگین اکشن فیلم تلقین و کموکیف فیلم تنت، این اثر با زمینه یک تریلر جاسوسی و عناصر علمی تخیلی، نابترین تلاش این هنرمند در ژانر علمیتخیلی محسوب میشود. فیلم میانستارهای هم یکی از طولانیترین فیلمهای کریستوفر نولان است، که آن را به یک حماسه علمیتخیلی واقعی و بهتماممعنا تبدیل کردهاست. تمرکز این اثر متفاوت روی گروهی از فضانوردان است، که ازطریق یک کرمچاله فضا را کاوش میکنند، زیرا بشریت روی زمین در خطر است و ممکن است نیاز به یافتن سیاره جدیدی برای زندگی داشتهباشد. میانستارهای از جنبه فنی، با جلوههای بصری شگفتانگیز و موسیقی فوقالعاده هانس زیمر، بسیار تماشایی است. این اثر یک فیلم طولانی اما پربار است، و برخلاف برخی از داستانهای علمیتخیلی، احساسات زیادی را در بیننده برمیانگیزاند.
25. حمله جسددزدها (Invasion of the Body Snatchers)
- سال انتشار: 1978
- کارگردان: فیلیپ کافمن
به ندرت پیش میآید که یک فیلم بازسازی از فیلمی دیگر، از نظر کیفیت برابر یا حتی بهتر از نسخه اصلی باشد. اما حمله جسددزدها محصول 1978 یکی از آن فیلمهای کمیاب است. این اثر کمی طولانیتر و کمی سیاهتر از نسخه اصلی محصول 1956 است، اگرچه هر دو بر تهاجم بیگانگانی متمرکز هستند، که در آن مهاجمان انسانها را با نسخههای دیگری جایگزین میکنند که از نظر فیزیکی همان افراد هستند، اما از نظر احساسی متفاوت عمل میکنند. حمله جسددزدها همچنین بهدلیل داشتن بازیگران بسیار قوی، بهخصوص دونالد ساترلند، برجسته است، و نمادهای ژانر علمیتخیلی از جمله لنارد نیموی از جنگ ستارگان و جف گلدبلام بسیار جوان در میان بازیگران آن گنجانده شدهاست. تماشای نسخه اصلی این فیلم هم خالی از لطف نیست، اما بدونشک حمله جسددزدها محصول سال 1978 فیلم بسیار بهتری است.
24. سولاریس (Solaris)
- سال انتشار: 1972
- کارگردان: آندری تارکوفسکی
یکی از بهترین فیلمهای روسیزبان تاریخ سینما سولاریس است، که توسط یکی از بهترین فیلمسازان روسی تمام دوران کارگردانی شدهاست. البته بدونشک آندری تارکوفسکی علاوهبر اینکه یکی از بهترین فیلمسازان روسی است، یکی از بهترین کارگردانان جهان هم محسوب میشود. سولاریس یک فیلم علمیتخیلی متفاوت است، که بیشتر در یک ایستگاه فضایی اتفاق میافتد، که روانشناسی به آنجا فرستاده میشود، زیرا همه کسانی که در آنجا زندگی میکنند در یک وضعیت غیرقابل توضیح از ناراحتی عاطفی قرار گرفتهاند. تارکوفسکی فیلمسازی است که بهلطف آثاری که باید برای تماشایشان صبور باشد مشهور است، بنابراین شما باید آماده باشید تا از سولاریس با سرعت پایینش، لذت ببرید. این فیلم که گاهی با 2001: یک ادیسه فضایی مقایسه میشود، احساسی مشابه فیلمهای جان ویک را هم به شما منتقل میکند. طرفداران صبور در تماشای فیلم سولاریس، با فضای منحصربهفرد و سوالات اساسی فلسفی موجود در این اثر، موردقدردانی قرار میگیرند.
23. روزی که دنیا از حرکت ایستاد (The Day the Earth Stood Still)
- سال انتشار: 1951
- کارگردان: رابرت وایز
برخلاف فیلم حمله جسددزدها، روزی که دنیا از حرکت ایستاد، یک فیلم علمیتخیلی کلاسیک دهه 1950 است، که در آن نسخه اصلی بر بازسازی برتری دارد. بینندگانی که مشتاق هستند نسخه سال 2008 این فیلم را ببینند، به گذشته و سال 1951 برگردند. این فیلم خوب درباره بیگانهای است، که با همراهی یک ربات به زمین میآید و ادعا میکند که پیام مهمی برای نژاد بشر دارد. روزی که دنیا از حرکت ایستاد، بهدلیل نگاهش به ورود بیگانگان به زمین که طبق کلیشهها خشونتآمیز یا تهاجمی نیست، و به دلیل داشتن مضامینی که میتواند با جنگ سرد مرتبط باشد و تنش عمومی درباره سلاحهای هستهای جالب است. بسیاری از فیلمهای علمیتخیلی دهههای 1950 و 1960 دارای چنین مضامینی هستند، اما تعداد کمی از آنها بهاندازه روزی که دنیا از حرکت ایستاد، آن را قانعکننده بررسی میکنند.
22. ورود (Arrival)
- سال انتشار: 2016
- کارگردان: دنیی ویلنوو
دنی ویلنوو هیچوقت ارتباط نزدیکی با ژانر علمیتخیلی نداشت. در حقیقت این کارگردان تا قبل از سال 2016 بیشتر در ژانرهای درام، هیجانانگیز، روانشناختی و فیلمهای جنایی تخصص داشت. اما به نظر میرسد که این روند، از زمان ساخت فیلم ورود در سال 2016 تغییر کردهاست، زیرا سال بعد این هنرمند فیلم بلید رانر 2049 را کارگردانی کرد. سپس در سال 2021 فیلم تلماسه و در سال 2024 فیلم تلماسه: بخش دوم توسط این فیلمساز ساخته شد. همه اینها نشان میدهد که کمتر فیلمسازی بهاندازه دنی ویلنوو، در ژانر علمیتخیلی سینما افتخار آفریدهاست. داستان فیلم با ورود یک هواپیمای بیگانه اسرارآمیز که روی زمین فرود میآید شروع میشود. حالا ارتش ایالاتمتحده از یک زبانشناس استفاده میکند تا بتواند با موجودات بیگانه ارتباط برقرار کند و دلیل ورود آنها را کشف کند. ورود یکی دیگر از فیلمهایی است که سوژهشان ورود بیگانهها به زمین است اما، بعد احساسی قویتری نسبتبه آثار مشابه دارد. این اثر بدونشک یک فیلم اکشن نیست، در عوض از پیشفرض علمیتخیلی خود برای اظهارنظر درباره چیزهایی مانند غم، احساس تعلق و ذات بشر در جهان استفاده میکند.
21. تلماسه: بخش دو (Dune: Part Two)
- سال انتشار: 2024
- کارگردان: دنی ویلنوو
دنی ویلنوو، در در دهه 2020، به تسلط خود بر ژانر علمیتخیلی ادامه میدهد. دو فیلم خوب از این کارگردان در ژانر علمیتخیلی وجود دارد، که اولی بهطرز ماهرانهای زمینه را ایجاد و شخصیتهای کلیدی را معرفی میکند. سپس فیلم دوم یک رویداد دراماتیک را نشان میدهد که مسیر کل داستان را تغییر میدهد، و شخصیتهای خاصی را به موقعیتهای پیچیدهتر و خطرناکتر سوق میدهد. تلماسه: بخش دو، از نظر کیفیت از فیلم اول فراتر رفت. تلماسه از روی کتابی به همین نام محصول سال ۱۹۶۵ و اثر فرانک هربرت اقتباس شدهاست. این اثر یک حماسه علمیتخیلی است، که احتمالا بهعنوان نمونهای از بهترین روش اقتباس از یک اثر ادبی در مقیاس وسیع، ماندگار خواهدبود. با این وجود باز هم مسلم است که این فیلم بارها و بارها تماشا خواهدشد. ستارههای زیادی در این فیلم میدرخشند که از آن میان میتوان به؛ تیموتی شالامی، ربکا فرگوسن، جاش برولین، استلان اسکاشگورد، دیو باتیستا، استیون مککینلی هندرسون، زندایا، شارلوت رمپلینگ، خاویر باردم، آستین باتلر، فلورنس پیو، کریستوفر واکن، لئا سیدو و آنیا تیلور. جوی اشاره کرد.
20. پیشتازان فضا 2: خشم خان (Star Trek II: The Wrath of Khan)
- سال انتشار: 1982
- کارگردان: نیکولاس مایر
پیشتازان فضا یک مجموعه تلویزیونی است، که درابتدا در اواخر دهه 1960 پخش شد. سپس چندین فیلم ساخته شد که به ماجراهای این مجموعه ادامه میدادند و سپس با نمایشها و فیلمهای مختلف دیگری که در جهان اتفاق میافتند، دنبال شد. اولین مورد از این آثار در سال 1979 با نام پیشتازان فضا: فیلم منتشر شد و پیشتازان فضا 2: خشم خان در سال 1982 با دنبالهای اکشن و هیجانانگیزتر ادامه پیدا کرد. این ادعا وجود دارد که خشم خان یکی از بهترین دنبالههای فیلم، در تمام تاریخ سینما باشد. حتی لازم نیست برای لذت بردن از این فیلم کلاسیک، طرفدار بزرگ پیشتازان فضا باشید، اگرچه علاقه داشتن به آن، به درک و لذت بردن از سکانسهای اکشن و لحظات احساسی فیلم کمک میکند.
19. وال ای (WALL-E)
- سال انتشار: 2008
- کارگردان: اندرو استنتون
ژانر علمیتخیلی قبل از وال ای، توسط پیکسار بهخوبی موردبررسی قرار نگرفتهبود. درحقیقت دیدن یک فیلم انیمیشن دیزنی در ژانر فانتزی بسیار رایجتر است. با اینحال، وال ای خیلی چیزها را تغییر داد و برای همیشه یک انیمیشن جریانساز محسوب میشود. این فیلم نشان داد که باید داستانهای علمیتخیلی بیشتری توسط انیمیشنها روایت شوند و بودجه بیشتری به این بخش اختصاص دادهشود. حداقل از سال 2008، فیلمهای دیگری در ژانر انیمیشن علمیتخیلی اکران شد که از آن میان میتوان به؛ شش قهرمان بزرگ و مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی اشاره کرد. این فیلم آیندهای را نشان میدهد که بهطور قابلتوجهی توسط مصرفگرایی خارج از کنترل، آسیب دیدهاست، و زمینی که بهدلیل زیادهروی خالی از سکنه شدهاست. خوشبختانه، هیچکدام از این موضوعات باعث ناراحتی نمیشود، زیرا رباتی با نام وال ای که برای تمیز کردن زبالهها برنامهریزی شدهاست، ممکن است کلید بازگرداندن زمین به شکوه سابق خود باشد. وال ای یک اثر درخشان است که مخاطبان آن را سرگرمکننده، جذاب و صمیمانه توصیف میکنند و مفاهیم و مضامین علمیتخیلی زیادی را، به شیوهای دوستانه برای مخاطبان بررسی میکند.
18. همهچیز همهجا بهیکباره (Everything Everywhere All at Once)
- سال انتشار: 2022
- کارگردان: دانیل کوان و دانیل شاینرت
همهچیز همهجا بهیکباره بهعنوان اولین فیلم علمی تخیلی برنده بهترین فیلم در فستیوال فیلم اسکار، یک اثر جاهطلبانه و بسیار هیجانانگیز است. البته، با توجه به عنوانی که نوید یک تجربه ماکسیمالیستی را میدهد، شناخت این فیلم فقط بهعنوان یک فیلم علمیتخیلی، بهمعنای دستکم گرفتن آن است. اما بدونشک علمیتخیلی یکی از ژانرهایی است، که فیلم همراه با ماجراجویی، اکشن، کمدی، و درام در آن قرار میگیرد. همهچیز همهجا بهیکباره، ایده یک چندجهانی را بهتر از هر فیلم علمیتخیلی یا سریال تلویزیونی دیگری بررسی میکند. داستان این فیلم درباره یک زن جوان و پسرش است، که یک خشکشویی را اداره میکنند. تا اینکه اتفاقی میافتد که در اثر آن، ماجراهای جذاب فیلم آغاز میشود. فیلم همهچیز همهجا بهیکباره ریتم بالایی دارد، سرگرمکننده است، تازه و هیجانانگیز است و تا کنون بهعنوان بهترین فیلم علمیتخیلی دهه 2020 شناخته میشود.
17. پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)
- سال انتشار: 1971
- کارگردان: استنلی کوبریک
پرتقال کوکی یک فیلم تاثیرگذار و مهم است، که با وجود اینکه به ژانر ترسناک تعلق ندارد، اما یکی از سیاهترین و آزاردهندهترین فیلمهای علمیتخیلی تمام تاریخ سینما محسوب میشود. این فیلم آیندهای دیستوپیایی را نشان میدهد که در آن، جرموجنایت بیداد میکند، و کسانیکه انتظار میرود به گونهای مسالمتآمیز با خشونت و جنایت مقابله کنند، به اقدامات وحشتناکی برای مبارزه با این مشکل متوسل میشوند. پرتقال کوکی بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای علمیتخیلی تاریخ سینما، پرسشهای مهمی را درباره اراده بشر و آزادی نوع انسان مطرح میکند. درحقیقت سوال اصلی این فیلم این است که آیا گرفتن حق آزادی و اراده از آدمها میتواند یک عمل خشونتآمیز تلقی شود، حتی اگر هدف آن جلوگیری از خشونت باشد. پرتقال کوکی فیلمی است که هیچ ایرادی نمیتوان از آن گرفت و میتوان آن را یک نمونه کامل از سینما دانست. این اثر تجربه تماشای نمایشی غمانگیز اما تفکربرانگیز را به مخاطب میبخشد و ژانرهای علمیتخیلی و جنایی را با مضمونی هیجانانگیز و بهیادماندنی ترکیب میکند. علاوهبر این، پرتقال کوکی علیرغم این واقعیت که محتوای آزاردهندهای دارد، بهطور شگفتانگیزی از نظر فروش در گیشه موفق عمل کرد، و هنوز هم وقتی همین امروز دیده میشود، مانند یک روایت علمیتخیلی پیشگامانه به نظر میرسد.
16. بازگشت به آینده (Back to the Future)
- سال انتشار: 1985
- کارگردان: رابرت زمکیس
تعداد کمی از فیلمهای علمیتخیلی به اندازه اولین فیلم بازگشت به آینده محبوب، سرگرمکننده و جالب هستند. دنبالههای این فیلم هم در نوع خود خوب هستند، اما نسخه اصلی به مراتب بهترین آنها است. این اثر درخشان شهرت خود را بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای سفر در زمان تاریخ سینما حفظ کردهاست و شکی در آن نیست که، یکی از بهترین فیلمهایی است که رابرت زمکیس در طول سابقه طولانی خود در سینما کارگردانی کردهاست. داستان فیلم بازگشت به آینده درباره یک نوجوان است، که بهطور تصادفی 30 سال به گذشته سفر میکند و در آنجا بهطور اتفاقی به تغییر گذشته مشغول میشود تا جاییکه؛ بهگونهای والدینش را از دل بستن به یکدیگر باز میدارد. این تغییر میتواند منجر به عدم وجود او در آینده شود، بنابراین او باید آنها را عاشق هم کند و سپس به زمان خود که حالا دیگر آینده است، بازگردد. بازگشت به آینده همچنان یک کلاسیک جذاب دهه 1980 است، که غیرممکن است آن را تماشا کنید و دوستش نداشتهباشید.
15. فرزندان انسان (Children of Men)
- سال انتشار: 2006
- کارگردان: آلفونسو کوارون
از میان تمام آثار علمیتخیلی آیندهنگر که در طول تاریخ این ژانر دیده میشوند، تعداد کمی بهاندازه فرزندان انسان کابوسآمیز بهنظر میرسند. این اثر در اواخر دهه 2020 در دنیایی اتفاق میافتد، که ناباروری جهانی آنقدر مشکل بزرگی است که طی 18 سال گذشته، هیچ فرزند جدیدی به دنیا نیامدهاست. در این شرایط یک زن جوان مجرد و پناهنده در بریتانیا باردار میشود و تمام معادلات را به هم میریزد. گروههای مختلفی از مردم به دلایل مختلف میخواهند به این زن دسترسی داشتهباشند و همین موضوع یک شرایط بسیار تنشزا را ایجاد میکند که در آن، شخصیت اصلی باید او را تا محل امنی همراهی کند. فرزندان انسان یک فیلم بسیار خوب است، که از بازی بازیگران بسیار تاثیرگذاری از جمله مایکل کین، کلایو اوون و جولیان مور بهره میبرد. این اثر همچنین پر از ایدههای بلندپروازانه، صحنههای اکشن پرتنش، و یک روایت احساسی است، که دریافت آن بسیار آسان و لذتبخش است.
14. موجود (The Thing)
- سال انتشار: 1982
- کارگردان: جان کارپنتر
موجود بهعنوان یک فیلم ترسناک و علمیتخیلی، در زمان اکرانش، مورداستقبال مردم و منتقدان قرار نگرفت. ممکن است در آن زمان این فیلم برای منتقدان و تماشاگران بسیار ناخوشایند و حتی منزجرکننده بهنظر میرسید، اما کمی بعد موجود به یک فیلم کلاسیک محبوب در هر دو ژانر علمیتخیلی و ترسناک تبدیل شدهاست، و شاید حتی یکی از بهترین فیلمهای دهه 1980 محسوب شود. موجود درباره تیمی از محققان در قطب جنوب است، که موردهدف یک شکل حیات بیگانه قرار میگیرند، که میتواند هر موجود زندهای که با آن در تماس باشد را دچار تغییرشکل کند. ورود این بیگانه یک موج شدید از پارانویا را آغاز میکند، زیرا هیچکس در این پایگاه ایزوله دیگر نمیتواند به دیگران اعتماد کند. موجود یک ایده ساده را به خوبی بررسی میکند و تا به امروز که بیش از 40 سال از اکران آن میگذرد، جذابیت خود را حفظ کردهاست. موجود را میتوان بهسادگی در بین ترسناکترین فیلمهای علمیتخیلی تمام تاریخ سینما بهحساب آورد.
13. گودزیلا (Godzilla)
- سال انتشار: 1954
- کارگردان: ایشیرو هوندا
از سال 1954 تعداد زیادی از فیلمهای گودزیلا اکران شدهاند، که البته بسیار سرگرمکننده هستند. اما فیلم اصلی کاملا یک اثر جدی است. گودزیلا بهعنوان یک فیلم ترسناک و علمیتخیلی، خیلی فراتر از ژانر علمیتخیلی و اکشن رفتهاست، هرچند دنبالههای آن به این موقعیت دست پیدا نکردهاند. از میان این دنبالهها، تعدادی از آنها شاید سرگرمکنندهتر از این نسخه اصلی محصول سال 1954 باشند، با اینوجود باید به این فیلم برای شروع زیرژانر گودزیلا و ماندگار شدن در تمام این دههها، بهعنوان یک فیلم دلهرهآور احترام بگذارید. در فیلم گودزیلا، هیولایی بهنام گودزیلا وجود دارد، که شاید نمونه قدیمیتر سلاحهای هستهای و آسیبهای شدیدی است، که میتوانند وارد کنند. این فیلم یک شروع غیرمنتظره سیاه و غمانگیز برای مجموعهای است، که معمولا بسیار سرگرمکننده است، اما بهدلیل اینکه اولین فیلم گودزیلا است، و به دلیل اینکه یک کاوش موثر در یک موضوع جدی است، به عنوان یک فیلم کلاسیک ماندگار شناخته میشود.
12. پلیس آهنی (RoboCop)
- سال انتشار: 1987
- کارگردان: پل ورهوفن
پلیس آهنی یک فیلم جنایی، اکشن، علمیتخیلی، کمدی سیاه و غافلگیرکننده است. این فیلم هم بهعنوان یک اثر سینمایی سرگرمکننده و ساده و هم بهعنوان یک اثر پلیسی اکشن و خشن عمل میکند، و همچنین بهنوعی نقد کمدی مصرفگرایی و سطحی بودن، است. پلیس آهنی داستان افسری را دنبال میکند که پس از برخورد وحشتناک با یک باند جنایتکار، دوباره بهعنوان یک سایبورگ متولد میشود، و نحوه گشتزنی او در خیابانها در بدن جدیدش بهعنوان پلیس آهنی عنوان شدهاست. پلیس آهنی بهنظر محصول دهه 1980 است، اما درعینحال، بهطور موثری خردهفرهنگهایی را که در آن دهه در جامعه رواج داشتند را، موردانتقاد و هجو قرار میدهد. دنبالهها و بازسازی پلیس آهنی در مقایسه با نسخه اول حرفی برای گفتن ندارند، اما نسخه اصلی بهطرز درخشانی مورداستقبال قرار گرفته، و جایگاه بلندی را در فیلمشناسی التقاط گرای و همیشه جذاب کارگردان آن، پل ورهوفن، بهدست آوردهاست.
11. ئی.تی. موجود فرازمینی (E.T. the Extra-Terrestrial)
- سال انتشار: 1982
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
ئی.تی. موجود فرازمینی اولین یا آخرین فیلم علمیتخیلی استیون اسپیلبرگ نیست، اما قطعا یکی از بهترین آثار این فیلمساز است. این فیلم بر روی بیگانهای متمرکز است، که روی زمین گیر میافتد، با پسر جوانی دوست میشود و این دو با هم کار میکنند تا بیگانه به جایی که به آن تعلق دارد، بپیوندند. ئی.تی. موجود فرازمینی یکی از آن فیلمهای علمیتخیلی است، که بسیار ساده و درعینحال رضایتبخش است و جنبه احساسی استیون اسپیلبرگ را به بهترین شکل ممکن نشان میدهد. طراحی شخصیت ئی.تی. ممکن است برای بعضی از سینمادوستان محبوب نباشد، اما اگر بتوانید فراتر از آن بروید، فیلم ئی.تی. موجود فرازمینی، جذاب، سرگرمکننده و تاثیرگذار است. شاید نتوان این اثر را یک شاهکار تمامعیار نامید اما، ئی.تی. موجود فرازمینی یک فیلم علمیتخیلی بدوننقص محسوب میشود.
10. برزیل (Brazil)
- سال انتشار: 1985
- کارگردان: تری گیلیام
برزیل با پیروی از یکی از بدشانسترین شخصیتهای سینمای تمام دوران، یک فیلم علمیتخیلی، کمدی سیاه، دیستوپیایی و سوررئال درباره بوروکراتی به نام سام لوری است. او درگیر توطئهای عجیب و مجموعهای از رویدادها شدهاست، که هرگز قادر به درک کامل دیوانسالاری نیست، و بینندگانی که در این فیلم 143 دقیقهای به تماشا مینشینند هم، ممکن است مانند سام سردرگم شوند. برزیل سفری منحصربهفرد است، که به یک اندازه تنشزا و کمدی است، و باوجود اینکه تری گیلیام در طول دوران کارگردانیاش خالق بسیاری از فیلمهای مهم بودهاست، قانعکنندهترین فیلم این هنرمند است. جک متیوز، منتقد و نویسنده بزرگ درباره فیلم برزیل گفتهاست: «این فیلم دنیای صنعتی دیوانسالارانه و بسیار ناکارآمدی که گیلیام را در تمام طول عمرش دیوانه میکردهاست، به سخره میگیرد».
9. پارک ژوراسیک (Jurassic Park)
- سال انتشار: 1993
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
پارک ژوراسیک یکی از بهترین بلاک باسترهای تاریخ سینما است. اگرچه برخی از دنبالههای این فیلم بسیار سرگرمکننده و جذاب هستند، اما هیچکدام به خوبی نسخه اصلی که 30 سال بعد همچنان بهعنوان پادشاه بلامنازع زیرژانر دایناسور در ژانر علمیتخیلی، نیستند. مثل فیلم ئی.تی. اسپیلبرگ که محصول 10 سال قبل از این اثر است، بزرگترین نقطهقوت پارک ژوراسیک سادگی آن است. این فیلم درباره جزیرهای است، که دایناسورها در آن زنده شدهاند و همهچیز در جزیره بههم میریزد و شخصیتها باید برای زندگی خود بجنگند. صراحت و اصالت این اثر، پارک ژوراسیک را به یک فیلم خوب تبدیل میکند. بیشتر جلوههای ویژه این فیلم هنوز هم بسیار خوب به نظر میرسند. همچنین، پارک ژوراسیک بهطور مداوم هیجانانگیزتر و جذابتر شده و باعث میشود، مخاطب در آن غرق شود.
8. ماتریکس (The Matrix)
- سال انتشار: 1999
- کارگردان: لانا واچوفسکی و لیلی واچوفسکی
ماتریکس با کمک ایده اصلی خود یک سوال مهم میپرسد: چه میشود اگر زندگی یک جهان شبیهسازیشده باشد و بیشتر مردم این را ندانند؟ این همان حقیقتی است که شخصیتهای اصلی فیلم با توجه به ماموریتشان برای رهایی جمعیت انسانی از بردگی ماشینها، که نژاد بشر را در یک جهان شبیهسازیشده بهنام ماتریکس به دام انداختهاند، از آن آگاه هستند و با آن مبارزه میکنند. ماتریکس از زمان اکرانش تا همین حالا، به یک فیلم بسیار تاثیرگذار تبدیل شدهاست، و اگر این اثر متفاوت خلق نمیشد، به احتمال زیاد بسیاری از فیلمهای اکشن و علمیتخیلی، امروز کاملا متفاوت بهنظر میرسیدند. ماتریکس یک اثر نمادین و عمیق در فرهنگ پاپ است، که هر حرفی برای تمجید از آن درنهایت بیمعنی به نظر میرسد. اما بههر حال سینمادوستان نباید فراموش کنند که ماتریکس، یکی از بهترین فیلمها در ژانر علمیتخیلی است. هرچند بدونشک، ماتریکس یکی از بهترین فیلمهای دهه 1990 محسوب میشود، که ژانرها و زیرژانرهای زیادی را پوشش میدهد.
7. برخورد نزدیک از نوع سوم (Close Encounters of the Third Kind)
- سال انتشار: 1977
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
در سال 1977، استیون اسپیلبرگ فیلمهای هیجانانگیز، فیلمهای جنایی و یک فیلم ترسناک و ماجراجویی با نام آروارهها ساخت، اما برخورد نزدیک از نوع سوم اولین تجربه کارگردانی در ژانر علمیتخیلی برای این فیلمساز بزرگ است. از آن زمان، برخورد نزدیک از نوع سوم برای استیون اسپیلبرگ جرقهای برای کار کردن در ژانری شد، که او بارها و حتی در قرن بیستویکم، با فیلمهایی مانند گزارش اقلیت محصول سال 2002 و بازیکن شماره یک آماده در سال 2018 کاوش کردهاست. با اینحال، برخورد نزدیک از نوع سوم، نسبت به بسیاری دیگر از فیلمهای علمیتخیلی اسپیلبرگ کمی ملایمتر است و بههماناندازه که یک فیلم علمیتخیلی است، یک درام خانوادگی هم محسوب میشود. این فیلم داستان مردی را دنبال میکند که درباره بشقاب پرندهها علاقه شدید دارد، و حتی دچار وسواس فکری میشود. برخورد نزدیک از نوع سوم یک فیلم علمیتخیلی باکیفیت است، که اثری ارزشمند محسوب میشود. این فیلم را یکی از بهترین آثار اسپیلبرگ و شاید قدرنادیدهترین آنها میدانند.
6. نابودگر 2: روز داوری (Terminator 2: Judgment Day)
- سال انتشار: 1991
- کارگردان: جیمز کامرون
در حالیکه نابودگر محصول سال 1984 بهخودی خود یک کلاسیک است، دنباله آن در سال 1991، با نام نابودگر 2: روز داوری، حتی بهتر است. این دنباله اکشن و تعلیق بیشتری نسبت به فیلم اول دارد و از عناصر خود برای دور شدن از ژانر ترسناک که فیلم اول به بررسی آن پرداختهاست، استفاده میکند. نابودگر 2 درحقیقت، حماسه بزرگتری دارد. نابودگر 2: روز داوری برای جیمز کامرون نقطهعطف جدیدی بود، تا جاییکه با گذشت سالها و حتی در دهههای بعد، به فیلمی بزرگتر و حماسیتر تبدیل شد. این اثر هم مانند نابودگر اکشن بسیار سرگرمکنندهای دارد و بهعنوان یک کلاسیک ماندگار شناخته میشود. همچنین در این اثر تمرکز بر شخصیتها بهتر از فیلم اول است. در اصل، نابودگر 2: روز داوری داستانی صمیمانه درباره دوستی پسر جوانی با یک ربات و چیزهایی که از یکدیگر یاد میگیرند، است. شکل متفاوت این دوستی و اتفاقاتی که در ادامه میافتد، هیجان زیادی به مخاطب وارد کرده و در ژانر علمیتخیلی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
5. جنگ ستارگان: اپیزود پنجم – امپراتوری ضربه میزند (Star Wars: Episode V – The Empire Strikes Back)
- سال انتشار: 1980
- کارگردان: اروین کرشنر
مانند نابودگر 2، مجموعه جنگ ستارگان یکی از مواردی است که در آن دنباله اول نسخه اصلی، بدونشک بهترین قسمت آن است. در این اثر که کاملا براساس اولین فیلم از سال 1977 ساخته شدهاست، دامنه داستان افزایش مییابد و در عینحال تمام شخصیتهای اصلی در عمق بیشتری نسبت به آنچه در اولین جنگ ستارگان دیدهشد، بررسی میشوند. از زمان انتشار فیلم جنگ ستارگان: اپیزود پنجم – امپراتوری ضربه میزند، بین طرفداران جنگ ستارگان درباره بیشتر فیلمها و نمایشهای این فرنچایز اختلافنظر وجود دارد، اما حداقل درباره خوب بودن دو فیلم اول جنگ ستارگان اتفاقنظر وجود دارد. برخی ممکن است نسخه اصلی را به دنباله اول ترجیح دهند، اما دومی از نظر احساسی ملموستر است و بهخوبی از ظرفیتهای یک دنباله فیلم برای بیان کردن مضامینش استفاده میکند. در این فیلم توسعه شخصیتی و جلوههای بصری، بهخوبی انجام گرفتهاست.
4. بیگانه (Alien)
- سال انتشار: 1979
- کارگردان: ریدلی اسکات
بیگانه ریدلی اسکات محصول سال 1979، عنوانی بسیار ساده دارد، که همه آنچه را که باید بدانید، با یک کلمه به شما میگوید. این اثر درخشان خدمه یک سفینه فضایی را دنبال میکند و زمانیکه ساکنین آن با یک شکل زندگی بیگانه مرگبار روبرو میشوند که همه اعضای خدمه را یکی یکی از آنجا میبرد، تنش بالا میرود. بیگانه به همان اندازه که یک فیلم علمیتخیلی است، یک اثر سینمایی ترسناک هم محسوب میشود. این اثر وقتی بهعنوان بخشی از هر یک از ژانرها موردقضاوت قرار میگیرد، عالی است. حس تنش و ترس آن چیزی است، که بیگانه را بهعنوان یک فیلم علمیتخیلی و ترسناک اثربخش میکند، و سخت نیست که بفهمیم چرا این فیلم کلاسیک یکی از شناختهشدهترین فرانچایزهای علمیتخیلی تمام دوران را آغاز کردهاست. فیلم بیگانه همچنین یک فیلم کلیدی در مجموعه آثار کارگردانش ریدلی اسکات است، و علاوهبر این، بازیگر اصلی آن سیگورنی ویور پس از آن، به یک ستاره سینما تبدیل شدهاست.
3. 2001: یک ادیسه فضایی (2001: A Space Odyssey)
- سال انتشار: 1968
- کارگردان: استنلی کوبریک
هیچکدام از داستانهای علمیتخیلی کلاسیک نتوانستهاند بهاندازه 2001: یک ادیسه فضایی، نمادین و هجو باشند. این اثر یک فیلم مهم درباره تکامل، رابطه بشریت با فناوری، سفرهای فضایی و همچنین موضوعات دیگر است. 2001: یک ادیسه فضایی، در طول زمان هم سفر میکند. این فیلم ابتدا به گذشته نگاه میکند، سپس به آنچه که در سال 1968 بهعنوان آینده گذشته در نظر گرفته میشود، دقیق میشود. درنهایت این روایت در یک کنش نهایی سورئال که ممکن است به آینده دور احتمالی بشریت اشاره کند، به دوردستها میرود. این اثر زیبا فیلمی است که سعی میکند ژانرهای مختلف را در بر بگیرد و این کار را در حالی انجام میدهد، که بسیار یکپارچه است. جاهطلبی، صحنههای نمادین متعدد و جلوههای ویژه این اثر، پس از بیش از 50 سال همچنان خارقالعاده بهنظر میرسند و آن را به یک کلاسیک منحصربهفرد در ژانر علمیتخیلی تبدیل کردهاست.
2. بلید رانر (Blade Runner)
- سال انتشار: 1982
- کارگردان: ریدلی اسکات
تنها سه سال پس از بیگانه، ریدلی اسکات کلاسیک علمیتخیلی دیگری را کارگردانی کرد، که بدونشک بسیار متفاوت از کار قبلی، اما مسلما برای این ژانر بههمان اندازه افسانهای و تاثیرگذار است. بلید رانر در سال 1982 منتشر شد، و اگرچه در زمان اکران مورداستقبال قرار نگرفت، اما زمان به آن لطف داشت و کمک کرد که ویژگیهای این فیلم بهتر دیدهشود. بلید رانر داستان مردی را دنبال میکند که به او دستور داده شدهاست گروهی از رپلیکنتهای مهندسیشده یا همان آدم مصنوعیها را بکشد، زیرا آنها سرکشی کردهاند و بهاینترتیب بهعنوان تهدیدی برای انسانها دیده میشوند. بلید رانر از طریق طرح سادهاش، مجموعهای از موضوعات پیرامون هویت، طبقه اجتماعی، و آنچه که یک انسان را میسازد، بررسی میکند، و همه اینها را در حالی انجام میدهد، که ازنظر بصری بسیار زیبا است. بلید رانر موسیقی درخشانی دارد، که خالق آن ونگلیس آهنگساز بزرگ است.
1. متروپلیس (Metropolis)
- سال انتشار: 1927
- کارگردان: فریتس لانگ
جالب میشد اگر بهترین فیلم علمیتخیلی در زمان گم میشد، اما خوشبختانه این فیلم وجود دارد و میتوان آن را تماشا کرد. فیلم که نه حماسه بیصدای متروپولیس، محصول سال 1927 است، و داستانی جاودانه را درباره جنگ طبقاتی، انقلاب و آنچه باید برای جلوگیری از جنگیدن بشریت با خودش انجام شود، در طول سالها روایت میکند. متروپلیس با توجه به اینکه این کارگران هستند که شهر را اداره میکنند، اما فقط بورژوازی ثروتمند هستند که از مزایای آن بهره میبرند، موفق میشود هم یک جامعه اتوپیایی و هم یک جامعه زیرزمینی یا دیستوپیایی را بهتصویر بکشد. این اولین فیلم علمیتخیلی تاریخ سینما نیست، اما اولین فیلم شاهکار در این زمینه است و میتوان تاثیر آن را در بیشتر فیلمهای علمیتخیلی که پس از آن ساختهشد، احساس کرد. متروپلیس بهدلیل تاثیر سینمایی، روایت بسیار ملموس، جلوههای ویژه خلاقانه و ریتمی که بسیار مناسب است، بهترین فیلم علمیتخیلی تمام دوران تاریخ سینما است.
منبع: collider