بهترین انیمیشنهای کمدی که اشکتان را از خنده درمیآورند!
ساعتها سرگرمی شیرین
انیمیشن و کمدی دو ژانر متفاوت هستند که در آثار سینمایی، بارها به هم پیوند خوردهاند. هر دوی این ژانرها توانایی جذب مخاطبان بیشمار را از هر قشری دارند و طیف گستردهای از تماشاگران را با خود همراه میکنند. باوجود اینکه بسیاری از فیلمهای انیمیشنی با رویکرد هنرمندانه و خلاقانه سازندگان، نیازی به ترکیب هیچ ژانر دیگری ندارد، پایان دادن به یک ماجراجویی سرگرمکننده و انیمیشنی با کمدی، همیشه یکی از بهترین راهها برای تاثیرگذاری بر تماشاگران بودهاست. بسیاری از فیلمهای انیمیشن بهعنوان خندهدارترین و خاطرهانگیزترین کمدیهای دوران مربوطبه خود، حتی در مقایسه با فیلمهای کمدی لایواکشن،در رقابت هستند. انیمیشنهای کمدی میتوانند اشکال مختلفی داشتهباشند، از فیلمهای خانوادگی شاد که کمدی کاملی برای همه سنین است، تا تجربیات بزرگسالانهتر که همانند همتایان لایواکشن خود هستند. این دو ژانر بهطور مداوم با یکدیگر تلاقی خواهند داشت و انیمیشنهایی که بیشترین موفقیت را در کمدی دارند، بهترین فیلمهای انیمیشن تاریخ سینما محسوب میشوند.
- بهترین انیمیشنهای موزیکال که در قلبها ماندگار شدند
- بهترین انیمیشنهای سال 2024؛ از ربات وحشی تا درون و بیرون 2
10. فیلم سیمپسونها (The Simpsons Movie)
سیمپسونها بهعنوان یکی از تحسینشدهترین و شناختهشدهترین انیمیشنهای کمدی در رسانه تلویزیونی مطرح بودهاست. بنابراین منطقی است که نسخه فیلمی این انیمیشن طنز، دل مخاطبان را بهراحتی بهدست آورد. فیلم سیمپسونها تمام جنبهها و المانهایی را بهنمایش میگذارد، که هر برنامه کمدی به آن نیاز دارد. البته در این فیلم نسبت به سریال سیمپسونها، ریسکها افزایش یافته و بار هیجان اثر بیشتر است. فیلم سیمپسونها داستانی جالب و خندهدار دارد، که پتانسیلهای بسیار بیشتری را نسبت به قبل رو میکند. خرده روایتها در این فیلم هرکدام بهخودی خود بهعنوان تعدادی از بهترین جوکها در کل فرنچایز سیمپسونها عمل میکنند. این فیلم واقعا بهاندازه سریال اصلی قد علم کرده و میراث آن را بهخوبی منتقل میکند. ازطرفی فیلم سیمپسونها کاملا براساس شایستگیهای خودش به عنوان یک اثر انیمیشنی دلپذیر و سرگرمکننده؛ هم برای طرفداران سریال و هم برای آنهایی که کاملا با شخصیتها و ماجراهای این فرنچایز آشنا نیستند، جذاب است.
9. لیلو و استیچ (Lilo & Stitch)
باوجود اینکه فیلمهای انیمیشنی والتدیزنی اغلب بهدلیل داستانسرایی زیبا و گرافیک نفسگیرشان شناخته میشوند، یکی از اولین نمونه آثار این استودیو که بزرگترین نقطهقوت آن در کمدی بود، همین لیلو و استیچ است. در این فیلم یک موجود آزمایشی از فضا فرار کرده و بر روی زمین فرود میآید. او که موجودی شبیهبه سگ است خود را در جزایر هاوایی سرگردان میبیند، جاییکه درنهایت توسط دختری جوان با نام لیلو به سرپرستی گرفته میشود. این دو درنهایت یک پیوند ناگسستنی با هم ایجاد میکنند و باعث رخ دادن انواع دردسرها و هرجومرج برای اطرافیان خود میشوند. باوجود اینکه لیلو و استیچ در نشان دادن مضامین بزرگسالانه برتری دارد، این فیلم انیمیشن کمدی، یک اثر علمیتخیلی درجه یک هم محسوب میشود. لیلو و استیچ حتی پس از چند دهه، محبوبیت زیادی بین طرفداران دارد. ازطرفی شخصیت استیچ بدونشک یکی از بامزهترین شخصیتهای انیمیشنی است. شخصیت پر انرژی استیچ و جنجالهای بامزهای که بهپا میکند، موقعیتهای کمدی خوبی در انیمیشن طنز لیلو و استیچ ایجاد میکند.
8. زوتوپیا (Zootopia)
کمدی پلیسی زوتوپیا که در آن دو رفیق دنبال میشوند، یکی از تاثیرگذارترین، و سرگرمکنندهترین ایدهها در تاریخ انیمیشنهای کمدی است. برای مثال میتوان از فیلمهای پرفروشی مانند پسران بد یا حتی فیلمهای کلاسیکی مانند آدمهای خوب بهعنوان نمونههای این ژانر نام برد. زوتوپیا بدونشک اولین انیمیشنی است که دو رفیق را در ماجراهای پلیسی دنبال میکند. این انیمیشن طنز یکی از بهترین آثار والتدیزنی در دهه 2010 است. زوتوپیا درباره افسر تازهکار جودی هاپس با صداپیشگی جنیفر گودوین است، که سعی میکند اولین پرونده جنایی خود را به خوبی انجام دهد و در این فرآیند، مجبور است با یک کلاهبردار پایینرده به نام نیک وایلد با صداپیشگی جیسون بیتمن همکاری کند. زوتوپیا تمام قراردادها و ویژگیهای یک کمدی کلاسیک پلیسی دو رفیق را با جذابیت و پتانسیل بالایش در هم میشکند. در حقیقت ایده جامعه حیوانی که در این انیمیشن گسترش داده شدهاست، در ترکیب با عناصر دیگر، یک انیمیشن کمدی برجسته خلق کردهاست. مانند بهترین کمدیهای پلیسی دو رفیق، بزرگترین نقطهقوت زوتوپیا، دوستی پویا و رو به رشد جودی و نیک است، که بیتمن و گودوین با توانایی صداپیشگی خود، آن را ارتقا دادهاند.
7. میچلها دربرابر ماشینها (The Mitchells vs the Machines)
میچلها در برابر ماشینها، بهعنوان یک فیلم کمدی انیمیشنی مضامین گوناگونی را بهتصویر میکشد. این فیلم که زمینه اصلی آن یک سفر جادهای است، درباره آخرالزمان، مشکلات بین خانوادهها، رباتها و بزرگ شدن حرف میزند. میچلها دربرابر ماشینها درحقیقت نامهای عاشقانه به هنر و خلق هنری است. این فیلم داستان خانواده آشفتهای به نام میچلها را دنبال میکند، که در سفر جادهای خود در سراسر کشور، به آخرین امید بشریت برای نجات جهان تبدیل میشوند، زیرا همه آدمهای دیگر توسط رباتهای شیطانی ربوده شدهاند. این خانواده اکنون مجبور میشوند که دعواها و اختلافات خود را کنار بگذارند و اگر امیدی به نجات دنیا دارند، باید بهعنوان یک واحد منسجم گرد هم آیند. بزرگترین ویژگیهای کمدی فیلم میچلها دربرابر ماشینها، خلق تصویری ملموس از اهمیت خانواده است. این اثر پتانسیلهای کمدی زیادی را از ایده آشنای قیام رباتها پیدا میکند و با لحن هیجانانگیز و دیوانهوارش، مخاطبان را تا آخر با خود همراه میکند.
6. فرار مرغی (Chicken Run)
فرار مرغی یکی از محبوبترین و مهمترین انیمیشنهای کمدی استاپموشن محصول پتی و آردمن انیمیشن با مشارکت دریمورکس است. این اثر ثابت کردهاست که یکی از خندهدارترین فیلمهای انیمیشن استاپموشن موجود است، که البته عناوین دیگری را هم به خود اختصاص دادهاست. این فیلم داستان تعدادی مرغ و خروس را روایت میکند که در یک مزرعه زندگی میکنند و منتظر لحظه دردناک کشتارشان هستند. اما در همین زمان است که بهطور معجزهآسایی، به آنها امیدی تازه تزریق میشود و این امید، ورود خروس پرندهای بهنام راکی است. راکی تلاش میکند تا به مرغهای درون قفس پرواز کردن را آموزش دهد. همزمان یکی از مرغان به نام جینجر که بسیار سرسخت و با اراده است، شروع به ساختن نقشهاش برای فرار از مزرعه میکند. طنز عجیب بریتانیایی که به همه فیلمهای آردمن جذابیت خاصی بخشیدهاست، در سرتاسر فیلم فرار مرغی هم وجود دارد و کمدی سیاه مرگ را با شوخطبعی شگفتانگیز و صداپیشگی بازیگران استثنایی، نمایش میدهد. این فیلم از شخصیتپردازی گرفته تا نشان دادن یک کمدی اکشن درجهیک، از ابتدا تا انتها جذاب است، و میتواند برای دههها فیلم محبوب طرفداران استاپموشن باقی بماند.
5. رویاهای ربات (Robot Dreams)
رویاهای ربات ثابت میکند که انیمیشنهای کمدی شاخص، همیشه نباید از دیالوگ یا کلام استفاده کند، زیرا این فیلم داستان خندهدار خود را بدون هیچ کلمه و دیالوگی روایت میکند. رویاهای ربات داستان دلشکستگی و رشد را بهگونهای شیرین و منحصربهفرد تعریف میکند. این فیلم کمدی انیمیشنی داستان یک سگ تنها را روایت میکند، که در تلاش برای اضافه کردن یک سرگرمی به زندگی خود، درنهایت یک ربات همراه میخرد، تا زندگی خود را تغییر دهد. این دو به سرعت دوستی قدرتمندی با هم ایجاد میکنند، اما پس از تمام شدن باتری ربات در ساحل، مجبور می شوند حداقل تا مدتی راه خود را از هم جدا کنند و با عواقب جدا شدن کنار بیایند. رویاهای ربات داستانی ساده و درعینحال تاثیرگذار از تنهایی و اهمیت ارتباط را با هم ترکیب میکند. مضامین این فیلم کاملا بوسیله عناصر کمدی از نوع عجیبوغریبش و انرژی خاصی گرد هم آمدهاست. رویاهای ربات بدونشک یکی از بهترین فیلمهای انیمیشن دهه ۲۰۲۰ تاکنون است، که یک اثر هنری متمایز محسوب میشود. این اثر بیشترین استفاده را از انیمیشن میبرد تا داستان قدرتمند خود را که برای همه سنین و همه قشرها ملموس است، زنده کند.
4. شرک (Shrek)
وقتی صحبت از فیلمهایی میشود که برای همیشه چشمانداز نحوه روایت کمدیها در یک رسانه انیمیشنی را تغییر دادهاند، شرک جایگاه خوبی دارد. سبک متمایز شرک در اشاره به ارجاعات فرهنگ پاپ، آن را به یکی از تاثیرگذارترین انیمیشنهای کمدی قرن بیستویکم تبدیل کردهاست. شرک هجوی بر بسیاری از داستانهای پریان است، که در گذشته در فیلمهای انیمیشنی بارها تکرار شدهاند. شرک درباره یک غول سبز منزوی است، که در تلاشی غیرمنتظره برای نجات شاهزاده خانمی راهی سفر میشود. شرک با تمرکز فزایندهاش بر کمدی، زمینه را برای اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای انیمیشنی کمدی بعد از خود فراهم کردهاست. همین تنوع است، که به این فیلم کمک کرده تا اینقدر نمادین شود، زیرا به همان اندازه که مایل است به فرهنگ پاپ ارجاع دهد، داستانهای پریان کلاسیک را مسخره میکند. این فیلم عمدا با هر چیزی که دیزنی دههها بهعنوان برند خود معرفی کردهاست، مخالفت کرده و یک کمدی خندهدار خلق میکند، که اگرچه امروز بخشی از معنای آن از بین رفتهاست، اما بهدلیل نقاط قوت ذاتیاش، هنوز جریانساز است.
3. داستان اسباببازی (Toy Story)
داستان اسباببازی اولین فیلم بلند انیمیشن کمپانی پیکسار و همچنین اولین فیلم بلند ساختهشده با انیمیشن کامپیوتری سهبعدی، است. این اثر آخرین فناوری آن زمان را با یک داستان کمدی جذاب ترکیب کرده، تا به یک پدیده جهانی تبدیل شود. این فیلم طیف گستردهای از اسباببازیهای متعلق به پسر کوچکی بهنام اندی را دنبال میکند، که وقتی کسی کنارشان نیست، زنده میشوند و زندگی خودشان را به رهبری کلانتر جذاب وودی با صداپیشگی تام هنکس پیش میبرند. با اینحال، وقتی اندی برای تولدش یک اسباببازی جدید به نام باز با صداپیشگی تیم آلن میگیرد، وودی به او حسادت میکند و این دو نفر را وارد نوعی ماجراجویی میکند، که در آن باید راه بازگشت به خانه را پیدا کنند. مضمون عشق و لطف غیرقابلانکاری که در تمام داستان اسباببازی وجود دارد، به آن کمک میکند تا به یکی از انیمیشنهای تعیینکننده دهه ۹۰ تبدیل شود. با اینحال شوخیها و کمدیهای قدرتمند داستان اسباببازی، آن را بهصورت نمادین به روزگار مدرن منتقل میکند. بهعنوان اولین فیلم از این مجموعه، داستان اسباببازی از پتانسیل کمدی اسباببازیهای مختلف و همچنین شیمی خوب شخصیتها و شوخیهای بین وودی و باز، در حالیکه یاد میگیرند قدر یکدیگر را بدانند، نهایت استفاده را میبرد.
2. آقای فاکس شگفتانگیز (Fantastic Mr. Fox)
وس اندرسن نامی نمادین در دنیای فیلمهای کمدی است، و خالق سبک مخصوصبه خود است، که بهراحتی میتوان آن را تشخیص داد. این فیلمساز توانا شاهکارهایی مانند؛ خانواده اشرافی تننبام و هتل بزرگ بوداپست را خلق کردهاست. با اینحال، اولین تلاش وس اندرسن برای خلق هنر در دنیای انیمیشنهای کمدی استاپموشن، یکی از بهترین فیلمهای کمدی انیمیشنی است. آقای روباه شگفتانگیز، از ابتدا تا انتها یک لذت سینمایی محض است. سبک عجیب وس اندرسن بهسادگی در دنیای انیمیشنهای استاپموشن معجزه میکند، و بر تمرکز او بر دیالوگهای خاص و تصاویر و فیلمبرداری دیوراما تاکید میکند. چیزی که فیلمهای وس اندرسن را خندهدار و جذاب میکند، در دنیای استاپموشن آقای روباه شگفتانگیز، و همچنین داستانی که بر پایه رمان کودکانهای به همین نام اثر رولد دال گسترش یافتهاست، به اوجش میرسد. بهعلاوه همه این موارد، گروهی از صداپیشگان ماهر مانند؛ جرج کلونی، مریل استریپ و جیسون شوارتزمن، هر لحظه دیالوگها را خندهدارتر از لحظه قبل بیان میکنند.
1. موش سرآشپز (Ratatouille)
موفق شدن ترکیب مضامین احساسی و پیامی قدرتمند با انبوهی از لحظات خندهدار، در مدیوم انیمیشن، دشوار است. اما موش سرآشپز به این ترکیب رسیده است. درحقیقت هیچ فیلمی بهطور موثر این تعادل را به خوبی موش سرآشپز پیدا نکرده است. این اثر بهعنوان یکی از بهترین و بینقصترین انیمیشنهای کمدی دیزنی که تا بهحال اکران شدهاست، ماجراهای رمی را دنبال میکند. رمی یک موش معمولی خیابانی است، که آرزویش خیلی بزرگتر از زندگیاش است. او آرزو دارد در پاریس تبدیل به یک سرآشپز شود. با کمال تعجب رمی خیلی زود فرصتی برای اثبات قدرت خود بهعنوان یک سرآشپز پیدا میکند. او طی اتفاقاتی عجیب، روی سر یک آشپز قرار گرفته و با کشیدن موهای او، حرکات بدنش را کنترل میکند. بسیاری از ویژگیهای مختلف در کنار هم قرار میگیرند تا موش سرآشپز، به یک تجربه سینمایی برجسته تبدیل شود، اما میتوان گفت که کمدی و حس شوخطبعی فیلم از بزرگترین ویژگیهای آن است. پوچی و هرجومرجی که همکاری موش باهوش و بااستعداد و آشپز جوان خوشذوق ایجاد میکند، و تلاش این دو برای طفره رفتن مداوم برای پنهان کردن رازشان، به لحظههای کمدی ختم میشود. این طنز با مضمون احساسی و پیامرسانی ملموس همراه میشود، تا به یکی از بهترین انیمیشنهای تاریخ سینما تبدیل شود.
منبع: collider