معرفی و نقد فیلم چرا گریه نمیکنی؟
شبهفانتزی کمهزینه و کمادعا
چرا گریه نمیکنی؟ دومین فیلم بلند علیرضا معتمدی بعد از اثر موفقش یعنی رضا است. در این اثر تازه علیرضا معتمدی در جایگاه کارگردان، نویسنده و بازیگر نقش اصلی قرار دارد. علیرضا معتمدی در فیلم چرا گریه نمیکنی بیشتر از اینکه بازی کند، شخصیت خودش را به نمایش میگذارد. این اثر بیشتر شبیه یک فیلم شخصی است، که به سراغ مجموعهای از دغدغههای اجتماعی چند نسل مختلف رفتهاست. چرا گریه نمیکنی؟ یک کمدی سیاه ایرانی است که بدونشک ارزش بررسی را دارد.
مشخصات فیلم چرا گریه نمیکنی؟ | |
کارگردان | علیرضا معتمدی |
نویسنده | علیرضا معتمدی |
بازیگران | علیرضا معتمدی، هانیه توسلی، فرشته حسینی، باران کوثری، مانی حقیقی و علی مصفا |
تاریخ انتشار | 1403 |
داستان فیلم چرا گریه نمیکنی؟
داستان فیلم ایرانی چرا گریه نمیکنی درباره شخصی بهنام علی شهناز با بازی خود علیرضا معتمدی است. علی که در یک نشریه ورزشی فعالیت میکند، با دختر جوانی از نسل هزاره با بازی فرشته حسینی در ارتباط است. علی نگاهی بدبینانه به زندگی دارد و از دست دادن برادرش به این نوع نگاه دامن میزند. با وجود تمام درد و رنجی که علی تحمل میکند، او نمیتواند گریه کند. درحقیقت جریان فیلم این است که اطرافیان علی پس از مرگ برادرش تمام سعی خود را میکنند تا او بتواند گریه کند، شاید حالش بهتر باشد. اما علی نمیتواند گریه کند. بیشتر از همه عمه علی با بازی هانیه توسلی در کنار او دیده میشود، که مدام در حال تحریک کردن علی برای خالی کردن درد و رنجش به شکل گریه است. کار به جایی میرسد که دوستان علی با بازی علی مصفا و مانی حقیقی، به او راههای آسیبزایی را مانند مصرف مواد مخدر پیشنهاد میدهند، که میتواند علی را به بیراهه بکشاند. حقیقت این است که علی نمیخواهد برای برادرش سوگواری کند، زیرا انگار هنوز مرگ او را نپذیرفتهاست. ازطرفی چون علی برادر بزرگتر بودهاست، انگار دربرابر مرگ برادر کوچکترش احساس مسیولیت و یا حتی شاید احساس گناه میکند. داستان فیلم چرا گریه نمیکنی، یک ماجراجویی تقریبا فلسفی برای علی است، که قرار است راه تجربه کردن سوگش را یاد بگیرد و قادر به انجام آن باشد. بهعلاوه علی در شرایطی قرار دارد که انگار در این جهان گم شدهاست و تکلیف خودش را نمیداند. ازطرفی با توجه به اتفاقی که او را ناامید کردهاست نمیتواند به دنیا بچسبد یا حتی ذرهای وابسته باشد و ازطرف دیگرزنده است و مجبور است زندگی کند.
شروع درست، روند درست و پایان درست
فیلم چرا گریه نمیکنی یک چارچوب محکم دارد، که بهراحتی میتوان به آن تکیه کرد. این فیلم خیلی درست شروع میشود، درست ادامه پیدا میکند و درست به پایان میرسد. مگر یک مخاطب دیگر از سینما چه میخواهد؟ البته این میتواند به دلیل سابقه طولانی علیرضا معتمدی در نوشتن و روزنامهنگاری باشد. بنابراین فیلم قصهگویی را از همان ابتدا شروع کرده، به نقطه اوج نزدیک میشود و درنهایت به نتیجه میرسد. در نمای اول فیلم و شروع داستان، شخصیت اول یعنی علی شهناز معرفی شده، مشکلشش مطرح و معلوم میشود که او به دنبال راهحل است. فیلم چرا گریه نمیکنی؟ به روش درستش قصه تعریف میکند و ذهن مخاطب را آشفته نمیکند. در این فیلم نشان داده میشود که هر کسی روش خاص خود را برای سوگواری دارد. علی بعد از مرگ برادرش، انگار به تمام دنیا بیاعتنا میشود. او نمیخواهد هیچ نقطه اتصالی به دنیا داشته باشد و به همین دلیل هم از هر قید و بندی رها است. حتی رابطه عاطفی او با هر زنی که در زندگیاش وجود دارد، با نوعی بیتفاوتی همراه است. این جوابی است که علی به دنیایی میدهد، که برادرش را از او گرفتهاست.
مسلم است که خیلی از اتفاقات فیلم را نمیتوان به یک دلیل منطقی وصل کرد. درواقع فیلم چرا گریه نمیکنی احتمالا تلاش کارگردان برای ساخت یک فیلم فانتزی است. مثلا اینکه سروکله همسر سابق علی شهناز با بازی باران کوثری در اواسط فیلم پیدا میشود و در ادامه شاهد رابطه نزدیک او با دوست کنونی این شخص با بازی فرشته حسینی هستیم. این نوع روایت علاوهبر اینکه متعلق به قشر نسبتا مرفه و متوسط جامعه ایرانی است، فانتزی بهنظر میرسد. سفر و ماجراجویی علی شهناز و همسر سابقش در بیابان و حتی همان سکانس ابتدایی که علی شهناز را نیمه برهنه و سر به بیابان گذاشته نشان میدهد. پس مسلم است که برای درک بهتر این اثر، باید آن را به چشم یک فیلم فانتزی نگاه کرد.
فیلم کمهزینه و کمادعا
درست است که فیلم چرا گریه نمیکنی، در بخشی از فیلمنامه و دیالوگها نقدی بر جامعه دارد، اما بیشتر یک سفر فلسفی برای شناخت خود است. علی شهناز در ابتدای فیلم به معنای واقعی خود را گم کرده و همهچیز برایش بهشدت بیمعنا شدهاست. در روند فیلم بیشتر شخصیتها سعی میکنند نسخه خود را برای علی بنویسند و او را به مسیری که فکر میکنند درست است، هدایت کنند. اما این فقط میتواند به علی شهناز کمک کند که مسیر خودش را بیابد و یا حتی بسازد. اما بهطور کلی فیلم ادعای خاصی ندارد و بیشتر یک سفر شخصی است. حتی این فیلم درباره حرفهایی که میزند هیچ تاکیدی به کار نمیبرد و ادعایی در آن ندارد. درحقیقت چرا گریه نمیکنی؟ یک فیلم کمهزینه و کم ادعا است، که میتوان با تماشای آن درسهایی برای ادامه زندگی آموخت.
آیا فیلم چرا گریه نمیکنی ارزش تماشا دارد؟
فیلم چرا گریه نمیکنی؟ بدونشک ارزش تماشا دارد. مسلم است که این اثر هم خالی از ایراد و ضعف نیست. برای مثال میتوان به این نکته اشاره کرد که داستان آنطور که باید بسط داده نمیشود و چالشها و اتفاقاتی که میتواند به مخاطب انگیزه بیشتر برای همراهی دهد، در داستان وجود ندارد. با اینوجود باید به فیلمساز خوشذوقی مانند علیرضا معتمدی فرصت داد و با فیلمش همراه شد. البته خود این فیلم نشان میدهد که ارزش تماشا دارد. فیلم چرا گریه نمیکنی؟ نقدی بر جامعه دارد و این نقد کاملا درست است. از طرفی فیلم از زبان شخصیتهای مختلف، حرفهایی برای التیام رنج و درد بیان میکند. این هم میتواند دلیل دیگری برای تماشای فیلم باشد.
نقاط قوت:
- فیلمنامه منسجم
- بازیهای خوب
- داستان نو
نقاط ضعف:
- بسط ندادن داستان