نقد فیلم لیلیان هال بزرگ (The Great Lillian Hall)

در اعتراض به فراموشی

لیلیان هال به‌عنوان یکی از ستاره‌های بزرگ تئاتر، قرار است نقش اصلی را در نسخه تازه باغ آلبالوی چخوف بازی کند، انتخابی درست برای بازیگری در قد و قامت او. اما همه‌چیز به‌یکباره زیرورو می‌شود. فیلم لیلیان هال بزرگ (The Great Lillian Hall)، محصول آمریکا در سال 2024 است، که توسط مایکل کریستوفر کارگردانی شده‌است. در محور این فیلم جسیکا لنگ در نقش لیلیان هال قرار دارد. او نقش یک بازیگر برنده تونی را زنده می‌کند، که برای اجرای روی صحنه تئاتر تازه خود آماده می‌شود. اما او ناگهان می‌فهمد مبتلا به زوال‌عقل شده‌است و حالا باید با این چالش بزرگ دست‌وپنجه نرم کند. علی‌رغم مضمون غمگین فیلم، لیلیان هال بزرگ ادای احترامی دوست‌داشتنی به زندگی در تئاتر است، با تمام لحظه‌های شخصی‌اش، و ویترینی برای جسیکا لنگ، که ماهرانه در نقش یک زن آسیب‌پذیر بدرخشد و سبک متمایز لیلیان بازیگر منحصربه‌فرد را به نمایش بگذارد.

 

مشخصات فیلم لیلیان هال بزرگ
کارگردان مایکل کریستوفر
نویسنده الیزابت سلدز. آناکونه
بازیگران جسیکا لنگ، کتی بیتس، لی لی ریب، جسی ویلیامز و پیرس برازنان
تاریخ انتشار ۲۰۲۴ 

داستان فیلم لیلیان هال بزرگ

داستان فیلم لیلیان هال بزرگ

در فیلم لیلیان هال بزرگ، جسیکا لنگ نقش یک بازیگر کهنه‌کار تئاتر و اسطوره برادوی را بازی می‌کند، که همیشه روی صحنه می‌رود، قطعاتی از نقش‌های موردعلاقه‌اش را بازگو می‌کند، و سنت بازیگران افسانه‌ای را ادامه می‌دهد. لیلیان هال همیشه در صحنه است و وقت کمی برای خانواده و به‌خصوص دخترش مارگارت صرف می‌کند. او همیشه بازیگری می‌کرده‌ و هشت اجرا در هفته انجام می‌دهد. با این‌حال، شب‌ها، لیلیان به موقع به خانه می‌آید، تا مارگارت را خودش بخواباند. اما حالا و با بالا رفتن سنش، او متوجه می‌شود که دچار زوال عقل شده‌است و نمی‌تواند حتی دیالوگ‌هایش را به یاد آورد. اما بیشترین حسرت لیلیان از این بابت است که، مادر کم‌توجهی بوده‌است و این احساس به آشفتگی او می‌افزاید. به‌تدریج شکافی از غم و اندوه درباره این واقعیت که او به‌زودی به آدم دیگری تبدیل می‌شود، وجود لیلیان را دربرمی‌گیرد. در ابتدا هیچ‌کس نمی‌داند که او به زوال عقل‌مبتلا شده‌است.

خط سیر فیلم او را از طریق تمرینات تئاتر، و در جریان بین داخل و خارج از زندگی شخصی‌اش پیش می‌برد. لیلیان هال در حالیکه با بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند، مدام از خود می‌پرسد که آیا او به شب افتتاحیه تئاتر موردعلاقه‌اش خواهدرسید یا نه. در تمرین‌ها، لیلیان در ابتدا دیالوگ‌های خود را با صدایی متزلزل ارایه می‌کند، اما ما شاهد عمیق‌تر شدن اجرای او در طول زمان هستیم. خارج از صحنه، او هنوز هم بازیگر بزرگی است، که قصد ندارد کنار برود. او پر از جسارت زندگی کردن است. البته لیلیان همچنین پر از ترس و ناامنی درباره پیری است و تصوراتی از شوهرش، کارگردان تئاتری که عشق زندگی‌اش بوده‌ و سال‌ها قبل از دنیا رفته‌است، ذهنش را آشفته‌تر می‌کند. درنهایت لیلیان توسط دو نفر از نزدیکانش یعنی دیوید و جین مجبور می‌شود به پزشک مراجعه کند، و اینجاست که در تست حافظه رد می‌شود. او در حالیکه سعی می‌کند یک تکه کاغذ را طبق دستورالعمل تا کند، دستانش می‌لرزد و می‌داند که مشکل دارد. در این صحنه لیلیان تقریبا گریه می‌کند، اما وقتی پزشک از او می‌پرسد که آیا حالش خوب است یا نه، او با خونسردی پاسخ می‌دهد: «خب من خیلی خوب نیستم، اما سعی می‌کنم یک فکری به حالش کنم». اساسا او در حالت انکار است، اما با اکراه با تقاضای دکتر موافقت می‌کند. لیلیان در این لحظه بدون‌شک شکست می‌خورد، اما سعی می‌کند این احساس را حتی از دخترش مارگارت و دستیار وفادار و دوست قدیمی‌اش پنهان کند، دوستی که اساسا زندگی او را اداره می‌کند. این دوست آنقدر لیلیان را خوب می‌شناسد، که اولین کسی است که حقیقت را کشف می‌کند. به هر حال لیلیان سعی می‌کند خودش را حفظ کرده و به زندگی‌اش با قدرت ادامه می‌دهد. او هرازگاهی با همسایه‌اش گفتگوهای صمیمانه‌ای درباره زندگی و تئاتر دارد، که به سطح جذابیت داستان می‌افزاید.

فیلمسازی که دنیای تئاتر را می‌شناسد

لیلیان هال بزرگ

کارگردان فیلم لیلیان هال بزرگ یعنی مایکل کریستوفر که برای فیلم‌هایش برنده جایزه پولیتزر و تونی شده‌ و همچنین نویسنده چندین نمایشنامه و یک بازیگر خوب است، واقعا راه خود را در این دنیای تئاتری پیدا کرده‌است. او موفق می‌شود مقدار قابل‌توجهی از تعلیق را در فیلم ایجاد کند، حتی درباره این سوال که آیا لیلیان به شب افتتاحیه می‌رسد یا نه. او بدون‌شک مخاطب را با حس ناباوری نگران می‌کند که آیا ممکن است اتفاق بدی برای لیلیان هال بزرگ رخ دهد؟ آن هم لیلیان هالی که به‌نظر می‌رسد از تیک‌تاک ساعت زندگی آگاه نیست.

در یکی از سکانس‌های ابتدایی فیلم، او یک تماس تلفنی از مدیر جوایز تونی دریافت می‌کند که به او می‌گوید می‌خواهند جایزه یک عمر دستاورد هنری را به او اهدا کنند. او از دستیارش می‌پرسد: «فکر می‌کنند من چند سال دارم؟» و مشخص است که لیلیان چنان غرق بازیگری بوده که از زندگی و گذر عمر خود غافل شده‌است. خوشبختانه بیتس به‌عنوان دستیار لیلیان مثل چندین دهه همیشه در آنجا حضور دارد و نشان می‌دهد که یک دوست واقعی برای او است. لی لی ریب که دختر جیل کلایبورگ فقید و دیوید ریب، نمایشنامه‌نویس فقید است، در اینجا به‌عنوان دختر لیلیان مارگارت بازی می‌کند. او مدام با این غم که در درجه دوم اهمیت در زندگی مادرش است، سروکله می‌زند. او صحنه‌ای احساسی و آتشین در مواجهه با مادرش دارد، که در اعتراض به این موضوع است که لیلیان به او درباره وضعیتش چیزی نگفته‌است. خوشبختانه به نظر می‌رسد علاوه‌بر کارگردان، بازیگران هم مسیر را می‌شناسند.

یکی از متقاعدکننده‌ترین اجراهای جسیکا لنگ

لیلیان هال بزرگ

جسیکا لنگ در فیلم لیلیان هال بزرگ به‌طور باورنکردنی عالی عمل می‌کند. این هنرمند بزرگ برای کسی که در موقعیت زوال عقل قرار دارد و از خودش و مشکلی که ممکن است در درونش باشد وحشت دارد، بسیار زیبا عمل می‌کند. همچنین او در تفسیر شخصیت زنی که در باغ آلبالو بازی می‌کند، می‌درخشد. آنقدر که می‌توان امیدوار بود او روزی آن نقش را به‌طور واقعی بازی کند. این یکی از متقاعدکننده‌ترین و بهترین اجراهای جسیکا لنگ است، که از هر کلیشه‌ای مربوط به بازیگر تئاتر بودن یا زوال عقل در فیلم‌ها و سریال‌ها، اجتناب می‌کند. این بازیگر صحنه‌های درهم شکسته شدن شخصیتیش را خیلی خوب بازی می‌کند، با اینحال در بدبختی غرق نمی‌شود. شوخ‌طبعی و حتی عاشقانه‌ای که او با همسایه‌ عاشق‌پیشه‌اش پیرس برازنان در حال سیگار کشیدن دارد، چهره دیگری از او نشان می‌دهد.

به‌طور کلی فیلم لیلیان هال بزرک یک زندگی کامل را به ما نشان می‌دهد، که برای یک زن در سن و سال شخصیت اصلی، کمتر به تصویر کشیده می‌شود. به‌علاوه جسیکا لنگ 75 ساله، چهره‌ای بسیار زیبا دارد، که با گذشت سال‌ها زیباتر شده‌است. در لیلیان هال بزرگ، این چهره نقشه‌ای از احساسات است، که می‌شود آن را ‌خواند. حتی زمانی که لیلیان فریبنده است یا حتی زمانی که خود را سرزنش می‌کند، عظمت احساسات او در چهره‌اش می‌درخشد. لنگ جنبه‌های شخصیتی مختلف لیلیان را ملموس به تصویر می‌کشد. البته او توسط یک بازیگر درجه یک دیگر همراهی می‌شود. کتی بیتس نقش دستیار قدیمی لیلیان را بازی می‌کند. بیتس در این فیلم شخصیتی واقعی، صریح و در عین‌حال با محبت عمیق و آشکار به دوستش می‌سازد. دختر لیلیان مارگارت هم در نقش خود خوب است. مارگارت نمی‌خواهد اعتراف کند در کودکی چقدر از بابت اینکه مادرش به صحنه‌نمایش تعهد بیشتری داشته‌است تا او، احساس ناراحتی کرده‌است. پیرس برازنان نقش تای را بازی می‌کند، همسایه‌ای که یک تراس در مجاورت لیلیان دارد. این نزدیکی یک بخش جالب در فیلم است، و مکالمات آخر شب آنها درباره همه‌چیز در نوع خود مهم است.

درباره صلح با زوال عقل

لیلیان هال بزرگ

در حال‌حاضر تعداد زیادی درام سینمایی وجود دارد، که به سوژه جذاب زوال عقل می‌پردازد. این آثار به‌طور چشمگیری ناامیدکننده و ملموس هستند. اما با غریبه شدن شخصیت اصلی با دنیا، انگار مخاطب هم از او فاصله می‌گیرد. لیلیان هال بزرگ این مشکل را به روشی ساده حل می‌کند. داستان فیلم در ابتدای شروع علایم زوال عقل در لیلیان اتفاق می‌افتد. در حقیقت نمود علایم او در شروع فیلم و در حال تمرین برای نمایش بزرگ و جدید برادوی یعنی باغ آلبالوی چخوف است، جاییکه باید با مشکلات حافظه دست‌و‌پنجه نرم کند. فیلم لیلیان هال بزرگ یک سریال سیاه از بیماری نیست که در آن، شخصیت اصلی ناگهان فراموش کند که کیست، بلکه درباره این موضوع است که چگونه لیلیان، با این تشخیص ویرانگر، با این موضوع که قرار است به چه کسی تبدیل شود و به کجا برود، صلح می‌کند. عوارض زوال عقل در این شخصیت باعث ایجاد بار دراماتیک در روند تمرین می‌شود. او دیالوگ‌های آثار قبلی‌اش را به اشتباه به کار می‌گیرد و مدام فراموش می‌کند که در حال انجام چه کاری است، او در یک نقطه به معنای واقعی کلمه خودش را گم می‌کند. با این حال، دراماتیک‌ترین عارضه او در خارج از صحنه است. درحقیقت او مدام دچار توهم می‌شود که شوهر فقید و عزیزش هنوز زنده است. ازطرفی دیوید با بازی جسی ویلیامز، کارگردان باغ آلبالو، هنوز ایمان خود را به لیلیان از دست نداده‌است. اما تهیه‌کننده آن با بازی سیندی هوگان این کار را کرده‌است و مدام درباره آوردن بازیگری دیگر به جای او صحبت می‌کند.

گاهی واقعی و گاهی ملودرام

The Great Lillian Hall

با توجه به داستان، جای تعجب نیست، که فیلم گاهی از مرز صداقت و نشان دادن اصل واقعیت به احساساتی بودن عبور می‌کند. صحنه‌ای که در آن لیلیان و دخترش با هم ترانه می‌خوانند و یک آهنگ خاص را به‌عنوان لالایی از دوران کودکی مارگارت به یاد می‌آورند، واقعا به نظر غیرواقعی می‌آید. اما داشتن چنین احساساتی در این شرایط غیرعادی نیست. فیلمبرداری سایمون دنیس فیلم را از نظر بصری زنده نگه می‌دارد. فیلمنامه الیزابت سلدز. آناکونه هم به همان اندازه دیدن تکه‌هایی از باغ آلبالو جذاب و رضایت‌بخش است، اما به‌شدت به شباهت‌های بین لیلیان و قهرمان نمایشنامه، که در شرف از دست دادن باغ و خانه‌اش است، تکیه می‌کند. همانطور که لیلیان را در این قسمت می‌بینیم، دیالوگ‌هایی که می‌شنویم به‌طور واضح انتخاب شده‌اند، تا واقعیت خارج از صحنه او را تکرار کنند. در پایان نمایش، لیلیان روی صحنه می‌ایستد و برای آخرین بار به جایی که به آن تعلق دارد نگاه می‌کند. فیلمساز در این سکانس به صراحت نشان می‌دهد که خانه واقعی لیلیان تئاتر است.

آیا فیلم لیلیان هال بزرگ ارزش تماشا دارد؟

بدون‌شک فیلم لیلیان هال بزرگ می‌تواند مخاطب را سرگرم کند. اما علاوه‌بر سرگرمی سینمایی، این اثر موفق می‌شود بینشی عمیق درباره زندگی و چالش‌هایی که قرار است سر راه هر کسی قرار دهد، به مخاطب می‌دهد. این فیلم درباره گذر عمر و اولویت‌های زندگی هشدار می‌دهد. لیلیان هال بزرگ همچنین به ما می‌آموزد که یک راه غلبه بر مشکلات و موانع زندگی، صلح کردن با آن است!  

نقاط قوت:

  • بازی‌های ملموس و قابل‌قبول
  • فیلمنامه منسجم
  • فیلمبرداری استادانه

نقاط ضعف:

  • بار احساسی زیاد در بعضی سکانس‌ها

امتیاز فیلم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×