10 حقیقت پنهان درباره استیو راجرز در نقش کاپیتان آمریکا
کاپیتان آمریکا از سال ۱۹۴۰ که پا به دنیای کمیک گذاشت، به یکی از محبوبترین ابرقهرمانان دنیا تبدیل شد. با لباس قرمز، سفید و آبیاش، او نماد میهنپرستی و ارزشهای آمریکایی است. کریس ایوانز با نقشآفرینی در دنیای سینمایی مارول (MCU) او را به اوج شهرت رساند و حالا با فیلم ابرقهرمانی (Captain America: Brave New World) سم ویلسون (با بازی آنتونی مکی) این میراث را ادامه میدهد. اولین حضور چاپی او در شماره اول کمیکهای کاپیتان آمریکا توجه زیادی را به خود جلب کرد.
پس از آن داستانهای او همواره با ترکیب عنصر علمی تخیلی و واقعگرایی جنگی شناخته شده و وارد دنیای سینمایی مارول شد. هرچند محبوبیت استیو راجرز، همراه با علاقهمندان بیشمار، خالی از تصورات نادرست نیست. با وجود این همه محبوبیت، هنوز هم تصورات اشتباه زیادی دربارهی این قهرمان وجود دارد. بیایید به دهه ۱۹۴۰ برگردیم و ۱۰ حقیقت پنهان استیو راجرز را که مردم اغلب اشتباه متوجه آن میشوند یا اصلا از آن خبر ندارند را بررسی کنیم.
۱۰. لقب قهرمانی او از اول کاپیتان آمریکا نبوده است!
شخصیت استیو راجرز که امروز با نام کاپیتان آمریکا شناخته میشود در طول سالها نامهای مختلفی مثل کاپ یا استیو داشته است. ولی چیزی که شاید خیلیها ندانند این است که در شروع خلق این قهرمان، او قرار نبود کاپیتان آمریکا نامیده شود. در پیشنویسهای اولیه، خالقانش یعنی جو سایمون و جک کربی، او را سوپر آمریکایی صدا میزدند.
در آن زمان، کلمه سوپر در نام قهرمانها خیلی پرطرفدار بود؛ مثل سوپرمن یا سوپربوی؛ اما این نام برای استیو راجرز زیادی معمولی و تکراری به نظر آمد. خالقانش دنبال نامی بودند که هم شجاعت و قدرت را نشان دهد و هم حس وطنپرستی و ارتباط با آمریکا را منتقل کند. به همین دلیل، سوپر آمریکایی کنار گذاشته شد و کاپیتان آمریکا به دنیا آمد؛ نامی که خیلی بهتر هویت این قهرمان را نشان میداد. این تغییر ساده، یکی از حقایق پنهان استیو راجرز است که نشان میدهد حتی انتخاب یک اسم چقدر میتواند در موفقیت یک شخصیت تأثیر بگذارد. کاپیتان آمریکا با این نام به یک افسانه تبدیل شد و قلب میلیونها نفر را تسخیر کرد.
۹. زندگی استیو راجرز فراتر از خدمت در ارتش بود
بیشتر طرفداران وقتی به کاپیتان آمریکا فکر میکنند، فقط جنگ، سربازی و پرچم آمریکا به ذهنشان میآید. در نگاه آنها، استیو راجرز فقط یک سرباز شجاع است و بس. فیلمهای مارول هم این تصویر را حسابی پررنگ کردهاند. در دنیای کمیکها، استیو راجرز قصهی دیگری دارد. او قبل از این که سپر معروفش را بردارد یک دانشجوی هنرهای زیبا بود بله، درست شنیدید. استیو عاشق طراحی و تصویرسازی کمیک بود و در این کار خیلی هم مهارت داشت. شاید اگر سرنوشت طور دیگری رقم میخورد، او الان یک تصویرساز معروف کمیک بود، نه یک ابرقهرمان که دنیا را نجات میدهد.
اما در دههی ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم همه چیز را تغییر داد. استیو، مثل خیلی از جوانهای آن زمان، رویاهایش را کنار گذاشت و تصمیم گرفت برای کشورش بجنگد. او زندگی خودش را فدا کرد تا دنیا را نجات دهد. ین یکی از حقایق پنهان استیو راجرز است که کمتر کسی از آن خبر دارد. او نه فقط یک سرباز بود، بلکه یک هنرمند بااستعداد بود که قلبش برای خلق کردن میتپید، اما وظیفه را به عشقش ترجیح داد.
۸. او برای هر جنگی که آمریکا در آن حضور دارد وارد نمیشود
کاپیتان آمریکا، یا همان استیو راجرز، یک ابرقهرمان افسانهای است که کارش را در زمان جنگ جهانی دوم شروع کرد. او در اولین کمیکهایش با نازیها میجنگید و به آمریکا کمک میکرد که نشاندهنده باور سازندگانش به مداخله آمریکا در جنگ بود. با این تاریخچه و اسم بزرگش، همه انتظار دارند که کاپیتان همیشه و بدون تردید برای آمریکا بجنگد.در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، وقتی جنگ ویتنام در جریان بود، استیو راجرز به شکل عجیبی غایب بود برخلاف تصور هواداران، او در این جنگ مهم نقشی نداشت. دلیلش چه بود؟ مارول تصمیم گرفت موضع بیطرفی بگیرد و از وارد کردن کاپیتان آمریکا به این ماجرا خودداری کرد.
حتی استن لی، خالق بزرگ کمیکها، در سرمقالهای نوشت که خوانندگان دوست ندارند کاپیتان درگیر آشوب جنگ ویتنام شود. او میگفت در دنیایی پر از تنش مثل آن روزها، شخصیتهای کمیک نباید بیش از حد میهنپرست نشان داده بشوند. این غیبت یکی از حقایق پنهان استیو راجرز است که کمتر کسی به آن توجه کرده بود. برخلاف تصور، کاپیتان همیشه سرباز بیچونوچرای کشورش نبود و گاهی در لحظات حساس خود را کنار میکشید.
۷. پگی کارتر عشق واقعی او نیست
اگر فیلمهای مارول را دیده باشید، احتمالا با خود فکر میکنید پگی کارتر، معشوقه استیو راجرز در دهه ۱۹۴۰، تنها عشق واقعی اوست. در فیلمها، این دو حتی در نهایت کنار هم زندگی میکنند و پایان خوشی دارند. ولی آیا در کمیکها هم همینطور است؟ نه، داستان کاملا متفاوت است.در دنیای کمیکها، قلب استیو راجرز فقط برای پگی نمیتپد. او عشقهای دیگری هم داشته که خیلیها از آنها خبر ندارند. مثلا شارون کارتر، نوه پگی، یکی از این عشقهاست. در فیلمها، شارون فقط یک بوسه با استیو دارد و رابطهشان عمیق نمیشود.
ولی در کمیکها، این دو بارها با هم بودهاند و یک رابطه پر فراز و نشیب داشتهاند. جالبتر این که، استیو در کمیکها با دختری به نام برنی روزنتال نامزد کرده بود هرچند این نامزدی به ازدواج ختم نشد؛ اما نشان میدهد که زندگی عاشقانه کاپیتان آمریکا خیلی متنوعتر از چیزی است که در فیلمها میبینیم. حقایق پنهان استیو راجرز این است که او در کمیکها عاشق آدمهای مختلفی شده و پگی فقط یکی از آنهاست. دنیای کمیکها بر خلاف فیلمها عشقهای پیچیدهتر و هیجانانگیزتری برای کاپیتان دارد.
۶. استیو راجرز از سایر قهرمانان مارول از لحاظ سن متفاوت است
کاپیتان آمریکا با آن ظاهر جوامش، لقب پیرمر انتقامجویان را از آن خود کرده است. حتی وقتی ثور، یک خدای باستانی اساطیری نورس، داخل تیم وجود داشته باشد. این شوخی از حضور استیو راجرز داخل جنگ جهانی دوم شروع شد که حسابی برایش اسم در کرد. اما آیا واقعا از بقیه ابرقهرمانان معروف مارول پیرتر است؟ بیاید با هم یک نگاهی بندازیم.
استیو راجرز اولین بار سال ۱۹۴۰ در کمیکها پیدایش شد. حالا حساب کنید هالک، مرد عنکبوتی، ثور، مرد آهنی و خیلی از قهرمانان دیگر که در اوایل اوایل دهه ۱۹۶۰ وارد دنیا شدند. با این حساب یعنی داخل دنیای کمیکها کاپیتان فقط ۲۰ سال از تونی استارک بزرگتر است ولی داخل فیلمهای مارول این فاصله به ۷۰ سال میرسد که خیلی بیشتر به نظر میاد. حقایق پنهان استیو راجرز اینجا است که نشان میدهد داخل کمیکها، کاپیتان آنقدرا هم پیر نیست. او بیشتر به خاطر تاریخچه جنگیاش اینگونه دیده میشود.
۵. تمامی مهارتهای جنگی راجرز به خاطر سرم سوپر سرباز نیست
آیا فکر میکنید کاپیتان آمریکا فقط با تزریق یک سرم جادویی به ابرقهرمان تبدیل شد؟ داستان واقعی خیلی جالبتر از اینها است همه میدانند که استیو راجرز با سرم سوپر سرباز قدرت و سرعت فوقالعادهای به دست آورد؛ اما این فقط بخشی از ماجر است. در فیلمهای مارول راجرز به محض دریافت سرم، مثل یک سرباز حرفهای آماده نبرد میشود؛ بدون هیچ آموزش یا تجربه قبلی؛ اما در کمیکها، قضیه فرق دارد. سرم فقط بدن او را تقویت میکند و او را قویتر و سریعتر میکند، ولی جنگجوی ماهر شدن نه آن داستان دیگری است. راجرز برای تبدیل شدن به کاپیتان آمریکا در فیلمها حسابی زحمت کشید.
او هر روز تمرینات سخت بدنی انجام داد تا قدرت و استقامتش را به اوج برساند. همچنین سراغ فنون هنرهای رزمی و بوکس رفت تا در مبارزه مثل یک حرفهای عمل کند. او حتی تاریخ را حتی تاریخ را ورق زد و بزرگترین رهبران نظامی و نبردهای معروف را مطالعه کرد تا استراتژی و تاکتیک جنگی یاد بگیرد. کاپیتان آمریکا یک شبه به این جایگاه نرسید. او با تلاش و پشتکار خودش را به یکی از بزرگترین ابرقهرمانان تاریخ تبدیل کرد. این حقایق پنهان کاپیتان آمریکا نشان میدهند که پشت آن سرم شگفتانگیز، یک اراده آهنین و سالها زحمت نهفته است.
۴. استیو راجرز اولین انتقام جو نبود!
در دنیای سینمایی مارول کاپیتان آمریکا به عنوان اولین ابرقهرمان و اولین انتقامجو معرفی میشود، تصویری که در فیلم کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو به خوبی به نمایش درآمده است؛ اما حقایق پنهان دربارهی کاپیتان آمریکا نشان میدهد که این روایت با تاریخچهی او در کمیکها تفاوت زیادی دارد. در کمیکها، برخلاف فیلمها کاپیتان آمریکا عضو موسس انتقامجویان نبود. زمانی که او به این تیم پیوست، انتقامجویان تیمی کامل و شکلگرفته بودند که در سال ۱۹۶۳ و در شمارهی اول کمیک انتقامجویان معرفی شدند. این تیم اصلی شامل مرد مورچهای وسپ، مرد آهنی، ثور و هالک بود و کاپیتان آمریکا تا شمارهی چهارم این مجموعه، یعنی در سال ۱۹۶۴، به آنها ملحق نشد.
یکی دیگر از حقایق پنهان کاپیتان آمریکا این است که او تنها به این دلیل به انتقامجویان پیوست که هالک، به دلیل رفتار ناپایدار و خطرناکش، از تیم کنار گذاشته شده بود و نیاز به جایگزینی داشت. علاوه بر این، کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۴۱ خلق شد و در کمیکها پس از منجمد شدن در یخ، در دههی ۱۹۶۰ احیا شد تا به انتقامجویان بپیوندد. این در حالی است که مارول با سادهسازی داستان، او را به عنوان اولین انتقامجو معرفی کرد. پس از پیوستن به تیم در کمیکها، کاپیتان آمریکا به سرعت به یکی از رهبران و چهرههای کلیدی تبدیل شد، نقشی که در مارول نیز پررنگ است.
۳. او سپرش را از هاوارد استارک دریافت کرد
سپر کاپیتان آمریکا یکی از قدرتمندترین و نمادینترین اشیاء در دنیای سینمایی مارول و تاریخ سینماست. این سپر نهتنها سلاحی برای حمله و دفاع است، بلکه بخشی جداییناپذیر از هویت و قدرت این ابرقهرمان را تشکیل میدهد؛ اما حقایق پنهان کاپیتان آمریکا درباره منشا این سپر، تفاوتهای جالبی را بین دنیای فیلمها و کمیکها آشکار میکند. در مارول سپر توسط هاوارد استارک، بنیانگذار صنایع استارک و پدر تونی استارک ساخته شده و به کاپیتان آمریکا اهدا شده است.
این ارتباط، پیوندی عمیق بین کاپیتان آمریکا و مرد آهنی، دو عضو کلیدی انتقامجویان ایجاد میکند؛ اما در کمیکها، داستان متفاوت است. در اینجا، هاوارد استارک نقشی در خلق کاپیتان آمریکا دارد اما سپر نمادین او توسط رئیسجمهور وقت آمریکا، فرانکلین دلانو روزولت، به وی هدیه داده میشود. این تفاوتها یکی از حقایق پنهان کاپیتان آمریکا است که نشان میدهد چگونه اقتباسهای سینمایی تغییراتی را برای هماهنگی با داستان و شخصیتهای جدید اعمال میکنند. در هر دو نسخه، سپر نماد شجاعت، عدالت و دفاع از مردم است و نشاندهنده بازتعریف داستانهای ابرقهرمانی در رسانههای مختلف است.
۲. کاپیتان آمریکا توسط مارول خلق نشد
کاپیتان آمریکا به عنوان یکی از ابرقهرمانهای اصلی و نمادین در دنیای کمیکبوکهای مارول کامیکس شناخته میشود. بسیاری از طرفداران تصور میکنند که این شخصیت از ابتدا توسط مارول خلق شده است اما حقایق پنهان کاپیتان آمریکا نشان میدهد که این باور از نظر فنی درست نیست. در واقع، زمانی که کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۴۰ به وجود آمد، شرکتی به نام مارول کامیکس هنوز تاسیس نشده بود. در آن زمان، این شخصیت توسط تایملی کامیکس (Timely Comics) خلق شد و اولین شماره کمیک او در تاریخ ۲۰ دسامبر ۱۹۴۰ منتشر گردید.
تایملی کامیکس در آن دوران فعالیت میکرد و بعدها در دهه ۱۹۶۰ با تغییر نام به مارول کامیکس، به یکی از بزرگترین انتشارات کمیکبوک در جهان تبدیل شد. اما نکته جالب و یکی از حقایق پنهان کاپیتان آمریکا این است که تایملی کامیکس هنوز به شکلی در ساختار مارول حضور دارد. امروزه این نام به عنوان بخشی از مارول برای انتشار نسخههای تجدید چاپ شده و ارزانقیمت کمیکهای قدیمی استفاده میشود.
۱ . استن لی خالق کاپیتان آمریکا نبوده است
استن لی بهعنوان یکی از برجستهترین خالقان مارول کامیکس شناخته میشود که دنیای کمیک را با خلق قهرمانانی چون مرد عنکبوتی، مرد آهنی، هالک، مردان ایکس، ثور، پلنگ سیاه، دردویل و چهار شگفتانگیز متحول کرد. این فهرست بلندبالا نشاندهنده تاثیر عظیم او بر صنعت کمیک است. به همین دلیل، بسیاری از طرفداران به اشتباه تصور میکنند که او خالق تمام شخصیتهای اصلی مارول، از جمله کاپیتان آمریکا، بوده است؛ اما یکی از حقایق پنهان کاپیتان آمریکا این است که استن لی نقشی در خلق این قهرمان نداشته است.کاپیتان آمریکا، تنها ابرقهرمان اصلی مارول که توسط استن لی خلق نشده، در سال ۱۹۴۰ توسط جو سیمون (نویسنده) و جک کربی به وجود آمد.
این دو خالق، که بعدها کربی همکاری گستردهای با لی داشت این شخصیت را با هدف حمایت از مداخله آمریکا در جنگ جهانی دوم طراحی کردند. کاپیتان آمریکا قرار بود نمادی از شجاعت و عدالت باشد و در برابر شرور واقعی آن زمان، آدولف هیتلر، ایستادگی کند. این تاریخچه، یکی از حقایق پنهان کاپیتان آمریکا است که بسیاری از آن بیخبرند. از آن زمان، کاپیتان آمریکا به یکی از نمادهای فرهنگی و ستونهای اصلی مارول تبدیل شد و داستانش ادامه یافت. این موضوع نشان میدهد که حتی بدون دخالت استن لی، این قهرمان جایگاه ویژهای در قلب طرفداران دارد.
حقایق پنهان کاپیتان آمریکا
از تفاوتهای دنیای مارول و کمیکها گرفته تا تاریخچه خلق کاپیتان، نشاندهنده پیچیدگی و عمق این شخصیت نمادین است. این حقایق نه تنها به ما کمک میکنند تا درک بهتری از کاپیتان آمریکا داشته باشیم، بلکه نشان میدهند که چگونه داستانهای ابرقهرمانی در طول زمان و در رسانههای مختلف تکامل مییابند. با وجود این تفاوتها، کاپیتان آمریکا همچنان به عنوان نمادی از امید، شجاعت و عدالت در قلب طرفداران باقی مانده است.
منبع: movieweb