نقد فیلم اکشن ویرانی (Havoc)

یورش در آمریکا

فیلم ویرانی (Havoc)، محصول 2025 به کارگردانی گارث اونس، بازگشتی درخشان اما پرخطر به ژانر اکشن تیره‌وتار است؛ مسیری که این فیلمساز ولزی پیش‌تر با آثار ماندگار و موفقی همچون یورش (The Raid)، آن را آزموده بود. این‌بار اما به جای جغرافیای جنوب شرق آسیا، داستان در یک کلانشهر غربی روایت می‌شود؛ و اونس با بهره‌گیری از بازی ستاره‌ای چون تام هاردی، سعی می‌کند تا خشونت، فساد و اضطراب را در بستر دنیای یک شهر امروزی بازسازی کند. «ویرانی» شاید در برخی جنبه‌ها از نفس بیفتد، اما در کلیت خود اثری قدرتمند و جاه‌طلبانه است که شایسته تحسینی بیشتر است.

مشخصات فیلم ویرانی
کارگردان گارث اونس
نویسنده گارث اونس
بازیگران تام هاردی، فارست ویتاکر، تیموتی اولفینت، جسی می لی
تاریخ انتشار ۲۰۲۵

داستان ویرانی: جست‌وجویی در دل تاریکی

تام هاردی در ویرانی

فیلم با یک معامله مواد مخدر ناموفق آغاز می‌شود که منجر به گم‌شدن پسر یک سیاستمدار پرنفوذ می‌گردد. کارآگاه پاتریک واکر (تام هاردی) مامور می‌شود تا این پسر را پیدا کند، اما هر قدم، او را به اعماق فساد، جنایت و خیانت نزدیک‌تر می‌شود. آنچه ابتدا یک پرونده ساده به نظر می‌رسد، به تدریج به کشف شبکه‌ای عظیم از پلیس‌های فاسد، جنایتکاران بی‌رحم و سیاستمدارانی مکار منتهی می‌شود. واکر در دل این آشوب، ناچار است با گذشته تاریک خود و اخلاقیات متزلزلش روبه‌رو شود.

تام هاردی بار دیگر با یک بازی پرتنش، فیزیکی و درون‌گرایانه ثابت می‌کند که از معدود بازیگرانی است که می‌توانند همزمان خشونت بیرونی و تلاطم درونی را به تصویر بکشند. شخصیت واکر در مرز میان قهرمان و ضدقهرمان قرار دارد؛ کارآگاهی زخمی، معتاد به درد و خشم، که همچنان بارقه‌هایی از شرافت انسانی در وجودش باقی مانده است. خیلی از لحظات فیلم – به‌ویژه مواجهه واکر با پلیس‌های فاسد – بر شانه‌های بازی قدرتمند هاردی استوار است. البته این را هم باید اذعان کرد که تام هاردی در قالب این نقش (یک قهرمان بی‌رحم و بی‌اعصاب) تجربه‌های زیادی را از سر گذرانده است و در آثار زیادی آن را تکرار کرده است. این تکرار ممکن است در آینده به ضرر او تمام شود.

زبان بصری گارث اونس

گارث اونس استاد به‌تصویرکشیدن خشونت است. در «ویرانی» اکشن صرفا ابزار سرگرمی نیست، بلکه به‌ مثابه زبان روایی به‌کار می‌رود. هر مشت، هر شلیک، هر شکستگی استخوانی نشانه‌ای از اضطراب، بی‌عدالتی و فروپاشی اخلاقی است. صحنه‌های درگیری در کوچه‌های تنگ، آپارتمان‌های تاریک و پارکینگ‌های مرطوب، یادآور فضاسازی فیلم‌های نوار کلاسیک هستند، اما در عین حال شدت و سرعت سینمای مدرن اکشن و فیلم‌هایی همچون «جان ویک» را در خود دارند. البته در بحث اکشن، «ویرانی» آن سرعت دیوانه‌وار اکشن فیلم‌هایی چون «یورش» را ندارد و از این نظر شاید کمی توی ذوق بزند، ولی همچنان پر از صحنه‌های اکشن تماشایی برای میخکوب کردن مخاطب است.

گارث اونس، کارگردان «ویرانی»، استاد به‌تصویرکشیدن خشونت است. در «ویرانی» اکشن صرفا ابزار سرگرمی نیست، بلکه به‌ مثابه زبان روایی به‌کار می‌رود. هر مشت، هر شلیک، هر شکستگی استخوانی نشانه‌ای از اضطراب، بی‌عدالتی و فروپاشی اخلاقی است.

کارگردانی فکر شده و بازی‌های فرمی هوشمندانه، نقطه قوت اصلی فیلم «ویرانی» است. شهر بی‌نام و نشانی که داستان فیلم در آن می‌گذرد، بسیار شبیه شهرهای آثار ابرقهرمانی مثل گاتهام در مجموعه فیلم‌های «بتمن» است. یک شهر تیره‌وتار با هوای سرد و برفی که مملو از جنایتکاران و تبهکاران مختلف است. معدود انسان‌های درستی که در این شهر زندگی می‌کنند هم با قانون جنگل طرف هستند: باید بکشند تا زنده بمانند. استفاده از نورهای سرد، رنگ‌های خاکستری و فضاهای بسته، حس خفگی و بی‌پناهی را تقویت می‌کند، و «ویرانی» را از نظر فرمی به یکی از آثار ماندگار امسال تبدیل می‌کند. هر مکانی، چه خانه‌های متروک حومه شهر باشد، یا زیرزمین‌های مرطوب و تاریک، نشان از فروپاشی و آشفتگی دارد.

یکی از صحنه‌های به‌یادماندنی فیلم، در همان ابتدای آن رخ می‌دهد. جایی که چند ماشین پلیس در تعقیب یک کامیون سرقت شده با ارزش هستند. جایی که ایوانز با برداشت‌های بلند، دوربین سیال و طراحی صحنه‌ حساب‌شده، اضطراب و تنش را به اوج می‌رساند. این سبک کارگردانی، در یک سطح پایین‌تر در فیلم‌های قبلی او دیده می‌شود. ولی باید این نکته را تایید کنیم که اونس در «ویرانی»، اوج هنر کارگردانی خود را به رخ می‌کشد.

فساد، خشونت، نجات

ویرانی

در بطن «ویرانی»، مضمون‌هایی وجود دارند که به‌مراتب عمیق‌تر از کلیشه‌های معمول سینمای اکشن هستند. فیلم، تصویری سیاه از فساد نظام‌مند ارائه می‌دهد؛ پلیس‌هایی که همکار قاچاقچیان هستند، سیاستمدارانی که فرزندانشان گم می‌شوند اما خود بخشی از زنجیره جنایت‌اند، و در این میان، پاتریک واکر همچون یک ابرقهرمان کلاسیک، مردی تنها است که می‌کوشد حقیقت را پیدا کند.

واکر با گذشته‌ای تاریک زندگی می‌کند؛ او نه قهرمان است و نه ضدقهرمان. در طول فیلم، مجبور می‌شود انتخاب‌هایی بکند که نشان می‌دهد حتی در دنیایی پوسیده، می‌توان جرقه‌ای از انسانیت را زنده نگه داشت. ماموریت نجات فرزند سیاستمدار توسط واکر، فقط نجات یک فرد نیست، بلکه نمادی است از تلاش برای بازسازی اخلاق در دنیایی غرق در خشونت.

روایت پراکنده، عناصر کلیشه‌ای، شخصیت‌پردازی محدود

در کنار نقاط قوت آشکار، «ویرانی» از ضعف‌هایی نیز رنج می‌برد. نخستین ضعف، روایت کلیشه‌ای و گاه پراکنده آن است. فیلم در تلاش برای ساخت جهانی چندلایه و متمایز، گاهی از روایت اصلی منحرف می‌شود و با معرفی شخصیت‌های فرعی متعدد، تمرکز خود را از دست می‌دهد. از این نکته هم نمی‌توان گذشت که خط داستانی اصلی فیلم چیز خاصی ندارد. داستان یک قهرمان شجاع که در دل یک دنیای سرد و تیره تلاش می‌کند از انسانیت دفاع کند، در سینمای دنیا بارها تکرار شده است. جالب این است که فیلم حتی در انتخاب مکان‌های داستانی هم قابل پیش‌بینی عمل می‌کند. باشگاه‌های رقص، پایگاه‌های زیرزمینی تبهکاران، خیابان‌های تاریک و نمور، تمام این‌ها را به شکل‌های مختلف در فیلم‌های دیگر هم می‌توان پیدا کرد. هنر گارث اونس در این است که جدا از بحث فیلمنامه، خیلی خوب موفق می‌شود از این مکان‌ها در جهت ساخت یک فرم متمایز و به یاد ماندنی استفاده کند.

فیلم در شخصیت‌پردازی هم کلیشه‌ای عمل می‌کند. به لطف بازی خوب تام هاردی، پاتریک واکر، قهرمان داستان، شخصیت جذاب و دلنشینی پیدا می‌کند. اما داستان مامور پلیس بی‌اعصاب و خشنی که همچنان به شغل خود تعهد دارد و حتی همین مساله خانواده او را هم به نابودی کشانده است، دستمایه‌ای است که در فیلم‌های اکشن زیادی استفاده شده است. این مساله در مورد بقیه شخصیت‌ها هم صدق می‌کند. شخصیت‌هایی همچون الی (با بازی جسی می لی) یا چارلی (جاستین کورنول) ظرفیت بالایی برای بسط و گسترش دارند، اما پرداخت ناکافی آن‌ها باعث می‌شود که بیشتر از این که ابزارهایی در خدمت روایت باشند، حکم عناصر تزئینی برای پر کردن صحنه را داشته باشند.  همچنین در نیمه دوم فیلم، برخی گره‌گشایی‌ها شتاب‌زده و کمی قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسند. فیلم متاسفانه پایان بسیار بدی هم دارد و در سریع‌ترین شکل ممکن، همه‌چیز را به پایان می‌رساند.

«ویرانی» شاید فیلمی کامل نباشد، اما قطعا اثری است که ارزش تماشا  دارد. گارث اونس ثابت می‌کند که همچنان یکی از خلاق‌ترین کارگردانان اکشن جهان است، و تام هاردی در یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های خود، تصویری فراموش‌نشدنی از مردی شکسته اما امیدوار ارائه می‌دهد. در دنیایی که فیلم‌های اکشن به‌سوی فرم‌های سبک و سرگرم‌کننده گرایش دارند، «ویرانی» با جسارت و خشونت بی‌پرده‌اش، تجربه‌ای متفاوت و تأثیرگذار است. «ویرانی» فیلمی درباره فروپاشی و شاید، فقط شاید، درباره شانس مجدد و امکان بازسازی است.

نقاط قوت:

  • کارگردانی فوق‌العاده
  • صحنه‌های اکشن تماشایی
  • بازی خوب بازیگران

نقاط ضعف: 

  • داستان ضعیف و کم‌جان
  • استفاده از عناصر کلیشه‌ای

امتیاز فیلم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×