نقد فیلم عاشقانه زمستان بهار تابستان یا پاییز (Winter Spring Summer or Fall)
تقویم دل
فیلم زمستان بهار تابستان یا پاییز (Winter Spring Summer or Fall)، ساخته تیفانی پالسن، همچون یادداشتی قدیمی در دفتر خاطرات نوجوانی، به دل مینشیند. فیلمی که در ظاهر ساده است، اما در بطن خود احساساتی را زنده میکند که بهآرامی در حافظه مخاطب مینشینند و بیصدا اثر میگذارند. این فیلم، نخستین تجربه کارگردانی پالسن در مقام نویسندهای است که پیشتر در ژانرهای نوجوانپسند آثار متعددی نوشته، و نشان میدهد که او چه درک صمیمی، عمیق و درستی از دوران نوجوانی و جوانی دارد.
مشخصات فیلم داستانهای عجیب | |
کارگردان | تیفانی پالسن |
نویسنده | دن شوفر |
بازیگران | جنا اورتگا، پرسی هاینس وایت، ماریسول نیکولز، آدام رودریگوئز |
تاریخ انتشار | ۲۰۲۴ |
داستان، با آشنایی اتفاقی دو نوجوان، رمی (جنا اورتگا) و بارنز (پرسی هاینس وایت)، آغاز میشود؛ دو شخصیت از جهانهایی متفاوت که در بستر چهار فصل سال، ارتباطی تدریجی و معنادار را شکل میدهند. نام فیلم، اشارهای شاعرانه به این تقسیم زمانی دارد، اما در لایهای عمیقتر، به مراحل بلوغ احساسی، تغییر و فهم این دو نفر اشاره میکند. تقویم طبیعی بهعنوان استعارهای برای تغییرات درونی، از اولین لحظه تا پایان، در بافت روایی فیلم تنیده شده است.
روایتی ملایم با ریتم احساسی
پالسن در این فیلم به جای رویدادهای درشت و هیجانانگیز، مسیر آرام اما دقیق یک رابطه را دنبال میکند. ریتم فیلم کند نیست، بلکه بافتی احساسی دارد که اجازه میدهد شخصیتها در برابر دوربین رشد کنند. فصلها در اینجا صرفا قاببندیهای زیبای طبیعت نیستند، بلکه بسترهایی برای تغییرات عاطفی و شناختیاند. دوربین، بدون تحمیل یک نگاه نوستالژیک یا فانتزی، در دل موقعیتهای واقعی نوجوانان میچرخد؛ کلاسها، گفتگوهای خجالتی، نگاههای نگران، و لحظههایی که ناگهان زمان برایشان کند میشود.
برخلاف عاشقانههای نوجوانانه معمول، این فیلم بر کنشهای درونی تاکید دارد. گفتوگوها کوتاه و صادقانهاند، و بیشتر به دنبال کشف آرام شخصیتها هستند، تا اینکه بخواهند داستان را به شکلی مصنوعی پیش ببرند. رمی دختری است با یک زندگی به شدت منظم و ساختاربندی شده که با شک و فاصلهگذاری به جهان نگاه میکند. بارنز پسر سادهدلیست که صبر و کنجکاویاش باعث نزدیکی تدریجی آن دو میشود. شیمی بین دو بازیگر فقط بر اساس جذابیتهای سطحی عمل نمیکند، بلکه بر نوعی درک متقابل و قابل باور استوار است.
صداقت و خلوص
نخستین و مهمترین نقطه قوت فیلم، رویکرد آن به صمیمیت انسانی است. در زمانی که بسیاری از آثار نوجوانمحور به سمت نمایشهای اغراقشده از روابط یا بحرانها میروند، پالسن ترجیح میدهد که صداقت را جایگزین درام کند. نتیجه، فیلمی است که حتی در سکوتهایش نیز معنا دارد.
دیگر ویژگی مثبت فیلم، نگاه لطیف آن به گذر زمان است. بدون نیاز به تمهیدات پر زرق و برق، فیلم به شکلی احساسی، چرخش فصلها و تأثیر آنها بر احساسات را منتقل میکند. طراحی صحنه و فیلمبرداری نیز بهخوبی از این نگاه حمایت میکنند. رنگها، نورپردازی، و جزئیات مکانها با تغییر فصل تغییر میکنند، بیآنکه این تغییرات را فریاد بزنند. همه چیز بهاندازه است؛ درست مانند حس عاشقانهای که به جای فوران احساسات، از راه همزیستی تدریجی شکل میگیرد.
فیلم ظرفیت زیادی دارد که به دام یک درام عاشقانه تلخ و غمانگیز برود و احساسات مخاطب را به چالش بکشد. ولی به جای اینکار، با نهایت خلوص و دلنشینی پیش میرود و تنها یک داستان عاشقانه آرام را روایت میکند.
محافظهکار و پیشبینیپذیر
با این حال، نمیتوان از ضعفهای فیلم هم چشم پوشید. مهمترین آن، نوعی محافظهکاری در مواجهه با درام و تعارض است. جهان داستانی فیلم، بیش از حد ملایم و بدون تنشهای بنیادین طراحی شده است. مخاطبی که انتظار پیچیدگی بیشتر یا چرخشهای غیرمنتظره دارد، ممکن است از سادگی بیش از حد آن ناامید شود. شخصیتها نیز در نهایت، آنقدر که باید دچار تحول نمیشوند؛ بلکه بیشتر در حاشیه امن خود باقی میمانند.
در کنار این، برخی از دیالوگها نیز بیش از حد سادهاند و گاه، بار عاطفی چندانی ندارند. در حالیکه فیلم از بازیگران توانمندی بهره میبرد، فیلمنامه میتوانست به آنها عمق بیشتری بدهد و لایههای درونی بیشتری از آنها آشکار کند. فیلم بهویژه در پردازش خانوادههای دو شخصیت، تنها به اشارههایی سطحی بسنده میکند، در حالیکه ظرفیتهای بیشتری وجود دارد.
یک ویژگی مثبت مهم فیلم، نگاه لطیف آن به گذر زمان است. بدون نیاز به تمهیدات پر زرق و برق، فیلم به شکلی احساسی، چرخش فصلها و تأثیر آنها بر احساسات را منتقل میکند.
جای خالی عاشقانههای جمعوجور در هالیوود امروز
فیلم «زمستان بهار تابستان یا پاییز» یادآور فیلمهایی چون «پیش از طلوع» (Before Sunrise) یا «اکنون شگفتانگیز» (The Spectacular Now) است، آثاری که بر اساس گفتوگو، صمیمیت، و کشف آرام شخصیتها بنا شدهاند. چنین فیلمهایی در هالیوود امروز کمیاب شدهاند؛ چرا که جریان اصلی یا به سراغ فیلمهای گیشهپسند پرخرج میرود یا در دام اقتباسهای کلیشهای گرفتار است. در این میان، فیلم پالسن یادآور این حقیقت است که هنوز میتوان از یک داستان ساده، تجربهای احساسی و ماندگار ساخت، بینیاز از اغراق یا شعار.
فیلم نشان میدهد که سادگی، اگر با صداقت همراه باشد، هنوز هم میتواند مخاطب را جذب کند. حتی اگر برخی لحظات فیلم پیشبینیپذیر به نظر برسند، خلوص آن باعث میشود که مخاطب آنها را با آغوش باز بپذیرد، درست مانند دیدن یک عکس قدیمی که لبخندی محو بر لب مینشاند.
یکی از وجوه کمتر دیدهشده اما جذاب فیلم، طنز لطیف و زیرپوستی آن است. شوخیها، بیشتر از متکی بر جنس موقعیتهای خندهدار باشند، از جنس پرداخت دقیق شخصیتها است. گاهی یک نگاه، گاهی جملهای کوتاه، گاهی هم یک واکنش غیرمنتظره در میانه موقعیتی جدی، لبخند مخاطب را برمیانگیزد. این طنز، فیلم را از خطر احساساتگرایی بیش از حد دور میکند و به آن توازن میبخشد.
بازسازی یک گونه سینمایی از یاد رفته
اهمیت «زمستان بهار تابستان یا پاییز» فراتر از یک تجربه موفق سینماییست. این فیلم به ما یادآوری میکند که روایتهای نوجوانانه هم میتوانند عمیق و تاثیرگذار باشند. از طرفی، تجربه پالسن بهعنوان نویسندهای باسابقه در آثار نوجوانپسند، این فیلم را به نوعی بازگشت خلاقانه به گونه سینمایی تبدیل کرده که در سالهای اخیر یا کودکانه است، یا بیش از حد به آثار بزرگسالانه شبیه شده است.
پالسن در نخستین تجربه کارگردانی خود، موفق میشود که از کلیشهها عبور کند و فیلمی بسازد که هرچند بیادعاست، اما در لایههای پنهان خود، پر از لطافت، اندوه، و امید است. فیلمش، نه تنها دل نوجوانان را هدف قرار میدهد، بلکه در دل بزرگسالانی که زمانی جوان بودهاند نیز پژواکی آشنا برمیانگیزد. به هر حال، همه ما بالاخره در جایی از زندگی، چنین تجربههایی را از سر گذراندهایم!
«زمستان بهار تابستان یا پاییز» فیلمی است آرام، صادق و احساسی. اثری که با دوری از هیاهو، بر سادگی و صمیمیت تمرکز میکند و از همین مسیر، تماشاگر را به سفری آرام در دل بلوغ، عشق و کشف خود میبرد. شاید این فیلم، اثری متفاوت از جریان غالب سینمای امروز نباشد، اما در همین داستان آشنا، نوعی جسارت نهفته است. جسارت بازگشت به چیزی که بسیاری فراموشش کردهاند: داستانی کوچک درباره احساسی بزرگ.
نقاط قوت:
- یک داستان عاشقانه دلنشین
- روایت صادقانه
- بازیهای خوب
نقاط ضعف:
- داستان کمی محافظهکار است
- روایت به شکلی پیشبینیپذیر جلو میرود