۱۰ دلیل برای این که سوپرمن ۲۰۲۵ بهتر از مرد پولادین است
فیلم سوپرمن ۲۰۲۵ با کارگردانی جیمز گان، نسخهای جدید و هیجانانگیز از شخصیت محبوب سوپرمن را به نمایش میگذارد و آغازگر دنیای سینمایی جدید دیسی (DCU) است. در این فیلم، دیوید کورنسوت نقش سوپرمن را ایفا میکند؛ یک ابرقهرمان جوان و کمتجربه که با دیدگاه امیدوارانه و خوشبینانهاش، در تضاد با دنیای تاریک و بدبین اطرافش قرار دارد. این ویژگی فیلم سوپرمن ۲۰۲۵ را به سنگ بنای اصلی دنیای سینمایی دیسی تبدیل کرده و نقشی کلیدی در آینده این مجموعه ایفا میکند.
طرفداران بیصبرانه این فیلم را با مرد پولادین (2013) زک اسنایدر مقایسه میکنند که آغازگر دنیای سینمایی پیشین دیسی بود. حالا که سوپرمن ۲۰۲۵ در سینماها اکران شده، مخاطبان میتوانند خودشان قضاوت کنند. هر دو فیلم ابرقهرمانی نقاط قوت خود را دارند ولی سوپر من ۲۰۲۵ از لحاظی برتر است. حال در ادامه ۱۰ دلیل برتر بودن این فیلم را بررسی میکنیم و شما خودتان قضاوت کنید که کدام یک بهتر است.
۱۰. سوپر من با نقش دیوید کورنسوت انسانی تر از یک شخصیت کریپتونی است
همان طور که میدانید سوپرمن، یکی از شناختهشدهترین ابرقهرمانان تاریخ است. او همیشه بین دو هویت در نوسان بوده است: آخرین پسر کریپتون و پسر جاناتان و مارتا کنت. این کشمکش درونی، بخش جداییناپذیر شخصیت اوست و در فیلمهای مختلف به شکلهای متفاوتی روایت شده است. در سوپرمن ۲۰۲۵ این دوگانگی با تمرکز بر جنبه انسانی کلارک کنت به شکلی تازه و تاثیرگذار به تصویر کشیده میشود.
در سوپرمن ۲۰۲۵، سفر کلارک کنت ریشه در تجربه انسانیاش دارد. او که توسط والدین زمینیاش، جاناتان و مارتا کنت، بزرگ شده با وجود قدرتهای خارقالعادهاش، برای یافتن جایگاه خود در میان انسانها تلاش میکند. فیلم به زیبایی نشان میدهد که چگونه او اعتماد مردم را جلب میکند؛ اما وقتی حقیقتی تلخ آشکار میشود که والدین کریپتونیاش او را برای فتح زمین فرستادهاند جهان او فرو میریزد. با این حال، کلارک در لحظهای سرنوشتساز به این درک میرسد که انسانیتش هیچ ارتباطی به ریشههای بیگانهاش ندارد و این نقطه ضعف نیست بلکه بزرگترین نقطه قوت اوست. این طرز دیدگاه، سوپرمن را به شخصیتی نزدیک به کمیکهای کلاسیک دیسی تبدیل میکند که مخاطبان عاشقش هستند.
در مقابل، مرد پولادین زک اسنایدر بیشتر بر میراث کریپتونی سوپرمن تمرکز دارد. در این فیلم، کلارک به عنوان یک بیگانه نشان داده میشود که پس از سالها مخفی کردن هویتش، برای اعتماد به انسانها با چالش مواجه است. این رویکرد، هرچند جذاب و دیدنی است ولی او را کمی از مخاطب دور میکند و حس انزوا را به جای ارتباط انسانی برجسته میسازد. هر دو فیلم جنبههای متفاوتی از سوپرمن را نشان میدهند؛ اما سوپرمن ۲۰۲۵ با تاکید بر انسانیت او، ارتباط عمیقتری با انسانها برقرار میکند. این رویکرد، سوپرمن را به نمادی از امید و استقامت تبدیل میکند کسی که با وجود تفاوتهایش، ارزش تلاش برای بهتر شدن را به ما یادآوری میکند.
۹. سوپرمن ۲۰۲۵ پرنورتر و امیدبخشتر از مرد پولادین است
دنیای سینمایی دی سی به کارگردانی زک اسنایدر، بهویژه در فیلمهایی مثل مرد پولادین و بتمن علیه سوپرمن به دلیل فضای تاریک و غمانگیز خود بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. مرد پولادین هرچند نسبت به بتمن علیه سوپرمن کمی ملایمتر بود؛ اما همچنان با فیلمهای کلاسیک سوپرمن مانند آثار کریستوفر ریو یا حتی بازگشت سوپرمن تفاوت چشمگیری داشت. لحن خشن و سنگین این فیلمها باعث شد تا بسیاری از طرفداران قدیمی کمیکهای دیسی که به داستانهای پرامید و الهامبخش عادت داشتند، با دیدگاه تاریک اسنایدر همخوانی پیدا نکنند. این انتقادها برادران وارنر را واداشت تا در آثار بعدی، رویکردی روشنتر و شادتر در پیش بگیرند.
فیلم سوپرمن ۲۰۲۵ پاسخی درخشان به این انتقادها است. این فیلم با فضایی رنگارنگ، پرانرژی و وفادار به کمیکهای عصر طلایی و نقرهای در تضاد کامل با مرد پولادین قرار دارد. صحنههای پرجنبوجوش این فیلم و داستان خوشبینانهی واقعی این قهرمان را به تصویر میکشد. برخلاف سوپرمن هنری کویل که قرار بود نمادی از امید باشد کورنسوت در سوپرمن ۲۰۲۵ با نگرشی مثبت و مقاوم در برابر ناامیدی، این نقش را به بهترین شکل ایفا میکند. این فیلم با احترام به ریشههای کمیکبوکی و ارایهی داستانی مدرن و دلانگیز، هم طرفداران قدیمی را راضی میکند و هم مخاطبان جدید را مجذوب خود میسازد.
۸. جاناتان کنت در سوپرمن خیلی بهتر است
یکی دیگر از انتقادهای اصلی به فیلم مرد پولادین زک اسنایدر، نحوه به تصویر کشیدن جاناتان کنت، پدرخوانده کلارک کنت است. کوین کاستنر در این نقش، پدری محافظ اما بحثبرانگیز را به نمایش گذاشت که کلارک را از استفاده از قدرتهایش برای نجات دیگران بازمیداشت از ترس این که هویت فرازمینی او فاش شود. این رویکرد در صحنهای جنجالی به اوج رسید، جایی که جاناتان مانع نجات خود توسط کلارک در برابر گردبادی مرگبار شد و ترجیح داد جانش را از دست بدهد تا راز پسرش حفظ شود. این تصمیم، که با روحیه قهرمانانه سوپرمن در تضاد بود، برای بسیاری از طرفداران ناامیدکننده بود.
در مقابل سوپرمن ۲۰۲۵ شخصیت جاناتان کنت را به شکلی متفاوت و دوستداشتنیتر ارایه میدهد. پرویت تیلور وینس، بازیگر شناختهشده سریالهایی چون مردگان متحرک و هویت، جاناتان را به عنوان پدری آرام، فروتن و الهامبخش به تصویر میکشد. برخلاف نسخه مرد پولادین او کلارک را تشویق میکند تا با قدرتهایش الگویی برای دیگران باشد. حضور کمتر اما تاثیرگذار جاناتان در سوپرمن ۲۰۲۵ او را به قلب احساسی داستان تبدیل میکند.
۷. صحنههای پرواز سوپرمن ۲۰۲۵ خیلی جذابتر از مرد پولادین است
سکانسهای پرواز شخصیت سوپرمن از زمان فیلم سوپرمن در سال ۱۹۷۸، همواره یکی از نمادینترین بخشهای این مجموعه بودهاند. فیلمسازان همیشه از پیشرفتهترین فناوریها برای به تصویر کشیدن پرواز این قهرمان استفاده کردهاند. در مرد پولادین صحنه یادگیری پرواز کلارک کنت به یکی از بهیادماندنیترین لحظات فیلم تبدیل شد. این فیلم با بهرهگیری استادانه از تکنیکها CGI و تکنیکهای مدرن پرواز سوپرمن را واقعیتر و تاثیرگذارتر از همیشه به نمایش گذاشت. حال، دوازده سال بعد، سوپرمن ۲۰۲۵ این میراث را به سطحی جدید ارتقا داده است.
جیمز گان، کارگردان سوپرمن ۲۰۲۵ با استفاده از نماهای پهپادی، مخاطب را مستقیما در قلب صحنههای پرواز قرار میدهد. دوربین با حرکتی پویا در اطراف دیوید کورنسوت، بازیگر نقش سوپرمن، میچرخد و زوایای متنوعی از پرواز او را ثبت میکند. این سکانسها نهتنها سریع و هیجانانگیز هستند؛ بلکه از نظر بصری نیز خیرهکنندهاند و قدرت فیلمسازی مدرن را به رخ میکشند. سوپرمن ۲۰۲۵ با دقت و خلاقیت در اجرا، تجربهای بصری خلق میکند که مخاطب را مبهوت میسازد. اگر فیلم ۱۹۷۸ باعث شد تماشاگران مردم باور کنند که یک انسان میتواند پرواز کند سوپرمن ۲۰۲۵ آنها را وادار میکند با شگفتی به آسمان خیره شوند و این قهرمان را در اوج شکوهش تماشا کنند.
۶. دیوید کورنسوت فرصت بیشتری برای درخشش در نقش سوپرمن دارد
فیلمهای سوپرمن از ابتدا تا کنون اغلب از مشکلی مشترک رنج میبرند. آن هم روایتهای طولانی و پر پیچ و خم که زمان زیادی را صرف مقدمهچینی و معرفی میکنند و در ارایه سکانسهای اکشن ناکام میمانند. در این فیلمها، وقتی سوپرمن بالاخره لباس نمادین خود را به تن میکند معمولا زمان نبرد نهایی فرا رسیده است. این ساختار باعث میشود مخاطبان کمتر شاهد لحظاتی باشند که سوپرمن به عنوان نماد امید در خیابانهای متروپولیس به نجات مردم میپردازد و قهرمانی واقعی او را به نمایش میگذارد.
فیلم سوپرمن ۲۰۲۵ با حذف داستان اصلی و تمرکز بر اکشن، این مشکل قدیمی را به شکلی درخشان برطرف کرده و اکشنترین فیلم این شخصیت را تا به امروز ارایه میدهد. جیمز گان در این فیلم، دیوید کورنسوت را در نقش سوپرمن به عنوان قهرمانی خیابانی به تصویر میکشد که با قدرتهای فرازمینیاش، از نجات کودکان در برابر آوار تا کمک به سنجابهای گرفتار در جاده، لحظهای از حرکت بازنمیایستد. سکانسهای اکشن پیاپی سوپرمن ۲۰۲۵ نهتنها تعدادشان بیشتر از مجموع بسیاری از فیلمهای قبلی سوپرمن است؛ بلکه روح قهرمانانه این شخصیت را در دنیای سینمایی دیسی به بهترین شکل تقویت میکند.
۵. سوپرمن ۲۰۲۵ جهان گستردهتری را شکل میدهد
تریلرهای سوپرمن ۲۰۲۵ نگرانیهایی را در میان طرفداران دیسی ایجاد کرد مبنی بر این که جیمز گان ممکن است بیش از حد شخصیتهای کلیدی مانند سوپرمن، لکس لوثر، لوئیس لین، گرین لنترن، هاوکگرل و آقای فوقالعاده را در یک فیلم جای دهد. با این حال، فیلم نهایی این نگرانیها را به شکلی شگفتانگیز برطرف میکند و با وجود شخصیتهای متعدد، مخاطب هرگز احساس شلوغی یا آشفتگی نمیکند.
در سوپرمن ۲۰۲۵ هر یک از قهرمانان دیسی نقشی معنادار در داستان سوپرمن ایفا میکنند ضمن این که زمینهساز خطوط داستانی آینده برای خودشان نیز میشوند. این فیلم بهعنوان اثری مستقل عمل میکند، ویژگیای که در سینمای ابرقهرمانی امروزی کمیاب است و در عین حال بهعنوان سنگ بنای دنیای سینمایی جدید دیسی میدرخشد.
برخلاف داستان مرد پولادین که بهصورت یک داستان مستقل ارایه شد و کمتر به جهانسازی گستردهتر دیسی پرداخت، سوپرمن ۲۰۲۵ تعادل هوشمندانهای بین روایت مستقل و معرفی دنیای بزرگتر برقرار کرد. مرد پولادین به دلیل فقدان اشارات کافی به دیگر قهرمانان باعث شد فیلمهای بعدی مانند بتمن علیه سوپرمن و لیگ عدالت شتابزده و آشوبناک به نظر برسند؛ اما سوپرمن ۲۰۲۵ با ظرافت، دنیای سینمایی دیسی را گسترش میدهد بدون این که بار سنگین پایهگذاری فیلمهای آینده را به دوش بکشد. این رویکرد، فیلم را به اثری منسجم و جذاب تبدیل کرده که هم به ریشههای سوپرمن وفادار است و هم آیندهای روشن برای دنیای سینمایی دیسی ترسیم میکند.
۴. رابطه کلارک کنت و لوئیس لین جذابتر شده است
رابطه کلارک کنت و لوئیس لین در دنیای سینمایی دیسی زک اسنایدر، با وجود بازی درخشان هنری کویل و ایمی آدامز، همواره ناامیدکننده بود. شیمی ضعیف بین این دو شخصیت، عمدتا به دلیل شتابزدگی در شکلگیری رابطه عاشقانهشان، مخاطبان را سردرگم کرد. در مرد پولادین تنها چند روز پس از آشنایی، این دو وارد رابطهای انحصاری شدند؛ اما فیلم فرصت کافی برای نشان دادن پیوند عاطفی آنها را فراهم نکرد. این کمبود عمق باعث شد تماشاگران نتوانند با داستان عاشقانه آنها ارتباط برقرار کنند و باعث شد که ملودرامهای بعدی در فیلمهای دیسی برای مخاطبان بیاهمیتتر شود.
در مقابل، سوپرمن ۲۰۲۵ با بازی دیوید کورنسوت در نقش کلارک و ریچل بروسناهان در نقش لوئیس، این رابطه را به شکلی تازه و جذاب بازسازی میکند. این فیلم با تمرکز بر دیدگاه لوئیس، که تلاش میکند جهانبینی متفاوت خود را با کلارک هماهنگ کند رابطه آنها را به شیوهای منحصربهفرد به تصویر میکشد. سوپرمن ۲۰۲۵ تفاوتهای این دو شخصیت را برجسته کرده و دلایلی را که ممکن است مانع موفقیت آنها به عنوان یک زوج شود، بررسی میکند. با این حال، در پایان فیلم، لوئیس درمییابد که همین تفاوتها کلارک و او را به زوجی بینظیر تبدیل میکند.
۳. رابطه خصمانه لکس لوتر و سوپرمن در دنیای سینمایی دیسی
لکس لوثر، دشمن دیرینه سوپرمن در دنیای سینمایی دیسی زک اسنایدر، با بازی جسی آیزنبرگ، رویکردی متفاوت و بحثبرانگیز داشت. این نسخه از لکس با آنچه طرفداران در کمیکها یا اقتباسهای قبلی دیده بودند، تفاوت چشمگیری داشت و بسیاری از هواداران از این بازسازی راضی نبودند. رقابت او با سوپرمن هنری کویل در بتمن علیه سوپرمن چندان گیرا نبود بهویژه که لکس در مرد پولادین غایب بود و در فیلم بعدی، تعاملات بیشتری با بتمن داشت تا با سوپرمن. به نظر میرسید اسنایدر علاقهای به برجسته کردن این رقابت کلاسیک ندارد که باعث شد پویایی این دو شخصیت کمرنگ باقی بماند.
در مقابل، سوپرمن ۲۰۲۵ رقابت سنتی و جذابی بین کال ال و لکس لوثر، با بازی نیکلاس هولت، ارایه میدهد. این فیلم با تمرکز بر ایدئولوژیهای متضاد این دو شخصیت، که در مضامین اصلی داستان نقش کلیدی دارند به ریشههای کمیکبوکی وفادار میماند. تعاملات آنها، هرچند محدود است ولی یادآور کمیکها و سریالهای انیمیشنی است. لکس هولت، با هوش سرشار، تکبر و حسادت، بهعنوان باهوشترین فرد حاضر در صحنه به تصویر کشیده میشود و شخصیتی دقیق و کمیکبوکی ارایه میدهد.
۲. سوپرمن ۲۰۲۵ با افتخار به اصل کمیکبوکی خود پایبند است
فیلم مرد پولادین در دورانی اکران شد که ژانر فیلمهای کمیکبوکی، حتی در دنیای سینمایی مارول با آثاری مانند کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان به سمت داستانهای واقعگرایانهتر متمایل شده بود. این فیلم تلاش کرد سوپرمن را در بستری واقعیتر قرار دهد و از عناصر فانتزی کمیکها دوری کند. لباس سوپرمن تیرهتر شد، نماد (S) روی سینهاش ریشهای زمینی یافت و دنیای اطراف او حالتی ملموس و جدی داشت. این رویکرد در زمان خود منطقی بود و بسیاری از جنبههای خیالی و رنگارنگ کمیکهای دیسی را کنار گذاشت.
در مقابل، سوپرمن ۲۰۲۵ مخاطبان را به دنیایی کاملا کمیکبوکی و پرجنبوجوش میبرد که انگار مستقیما از صفحات دیسی بیرون آمده است. در این فیلم، کایجوها بدون نیاز به توضیح در شهر پرسه میزنند و جهانهای جیبی برای موجودات عجیبوغریب طراحی شدهاند. هیچ ایدهای در این دنیا بیش از حد فانتزی یا عجیب نیست. سوپرمن ۲۰۲۵ دقیقا همان چیزی است که ژانر فیلمهای کمیکبوکی در این برهه به آن نیاز داشت؛ فیلمی که ریشههای خیالی و پرشور خود را با آغوش باز میپذیرد. پس از سالها تمرکز دیسی بر واقعگرایی بیش از حد، این فیلم مانند نفسی تازه است. زمان نشان خواهد داد که کدام یک از این دو ماندگارتر خواهد بود.
۱ . فیلم سوپرمن ۲۰۲۵ داستان متمرکزتری نسبت به مرد پولادین دارد
فیلم مرد پولادین زک اسنایدر، با وجود جهانسازی گسترده و شخصیتهای متعدد در حفظ ریتم داستانی خود با چالشهایی روبهرو بود. استفاده بیش از حد از فلشبکها، بهویژه در ساعت اول فیلم و ادامه آن در پردههای دوم و سوم، سرعت داستان را کند میکرد. این فلشبکها، اگرچه برای پیشبرد روایت و ارایه پیشزمینه شخصیتها به کار رفتند؛ اما اغلب باعث شدند فیلم پر پیچ و خم و کشدار به نظر برسد. این ساختار، تمرکز احساسی داستان را تضعیف کرد و مخاطبان را از جریان اصلی روایت دور نگه داشت.
در مقابل، سوپرمن ۲۰۲۵ با رویکردی کاملا متفاوت، داستانی پویا و متمرکز ارایه میدهد که از ابتدا تا انتها در حرکت است. این فیلم با دقت هر صحنه را به گونهای طراحی کرده که تنش و هیجان را برای صحنه بعدی افزایش دهد. مخاطبان هیچگاه سردرگم نمیشوند که داستان به کدام سو میرود یا چرا صحنهای خاص نمایش داده میشود.
همه عناصر روایی به شکلی منسجم به اوج داستانی رضایتبخشی منتهی میشوند که بینندگان را در اوج احساسی و هیجانی قرار میدهد. سوپرمن ۲۰۲۵ با حذف پیچیدگیهای غیرضروری و تمرکز بر حرکت رو به جلو، نهتنها خط داستانی احساسی قدرتمندی ارایه میدهد؛ بلکه تجربهای سینمایی خلق میکند که هم طرفداران قدیمی و هم مخاطبان جدید را مجذوب خود میکند. این فیلم نشان میدهد که چگونه یک روایت منسجم میتواند قلب یک اثر ابرقهرمانی را زنده نگه دارد.
چرا سوپرمن ۲۰۲۵ بهتر از مرد پولادین است؟
سوپرمن ۲۰۲۵ با رویکردی شجاعانه و وفادار به ریشههای کمیکبوکی، نهتنها از مرد پولادین بهتر است؛ بلکه استاندارد جدیدی برای فیلمهای ابرقهرمانی دیسی خلق میکند. مرد پولادین زک اسنایدر، با وجود نقاط قوت بصری، در دام لحن بیش از حد تاریک، فلشبکهای کشدار و رابطه عاطفی کمرمق بین کلارک کنت و لوئیس لین گرفتار بود. این فیلم با تمرکز بر واقعگرایی، از روح پرشور و امیدوار سوپرمن فاصله گرفت و رقابت او با لکس لوثر را به حاشیه برد. در نتیجه، بسیاری از طرفداران احساس کردند که این نسخه از سوپرمن، قهرمانی که باید نماد امید باشد، در سایهای از تاریکی گم شده است.
در مقابل، سوپرمن ۲۰۲۵ به کارگردانی جیمز گان، با آغوش باز دنیای رنگارنگ و فانتزی کمیکهای دیسی را در بر میگیرد. این فیلم با سکانسهای اکشن پویا که از نجاتهای خیابانی گرفته تا پروازهای خیرهکننده، سوپرمن را به عنوان محافظی فعال و الهامبخش به تصویر میکشد. رابطه کلارک و لوئیس با عمق احساسی و شیمی فوقالعاده، قلب داستان را تشکیل میدهد. این فیلم، مانند نفسی تازه، سوپرمن را به اوج شکوه بازمیگرداند و ثابت میکند که امید و خیال همچنان قدرتمندترین سلاحهای این قهرمان هستند.
منبع: CBR