8 کارگردان فیلمهای ترسناک مدرن که باید بشناسید
مدتهاست که دیگر سینمای وحشت تنها به عناصر کلیشهای و موضوعات تکراری محدود نمیشود. درست است که تا ابد وامدار اسطورههایی چون آلفرد هیچکاک باقی میمانیم اما گروهی از فیلمسازان تازهنفس آمدهاند تا معنا و مرز این ژانر را از نو تعریف کنند. آنها وحشت را نه فقط برای ترساندن، بلکه برای بیدار کردن اذهان خفته و افکار خاموش به کار میگیرند. گاهی با نمایش چهرهی پنهان تبعیض و بیعدالتی و گاه با فرو رفتن در ذهنهای پریشان و دنیای دلقکهای دیوانهای که به کابوسهایمان رنگ حقیقت میزنند. این نسل تازه، قانونهای کهنه را کنار گذاشته و با جسارتی سینمایی، لرزهای تازه بر اندام تماشاگر میاندازد. با ادامه مطلب همراه باشید تا با 8 کارگردان فیلمهای ترسناک مدرن آشنا شوید.
1. جوردن پیل
جوردن پیل یکی از چهرههای شاخص و تاثیرگذار سینمای معاصر، کارگردان، نویسنده و تهیهکنندهای است که توانست ژانر وحشت را از قالب سرگرمی صرف بیرون بکشد و به آن بُعدی اجتماعی، روانشناختی و فلسفی بدهد. او ابتدا به عنوان کمدین در برنامهی کی و پیل (Key & Peele) شناخته شد، اما با اولین فیلم بلندش یعنی برو بیرون (Get Out) در سال 2017، مسیر حرفهایاش را بهکلی دگرگون کرد.
این فیلم تلفیقی هوشمندانه از ترس، طنز و نقد اجتماعی و اثری است که با روایتی نمادین از وحشت نژادپرستی در آمریکا، مخاطب را هم میترساند و هم به فکر فرو میبرد. این فیلم جایزهی اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را برای پیل به ارمغان آورد و او را بهعنوان نامی تازه در سینمای سیاسی-اجتماعی مطرح کرد. این کارگردان فیلمهای ترسناک مدرن در ادامه و در سال 2019 با فیلم ما (Us) به لایههای عمیقتر هویت و دوگانگی انسان پرداخت و فیلمی ساخت پر از استعاره دربارهی جامعهی آمریکایی و سایههایی که درون هر فرد پنهان است.
سپس با فیلم نُچ (Nope) در سال 2022 ژانر وحشت را با سینمای علمی-تخیلی و نقدی تیز به فرهنگ شهرت و نگاه تماشاگر درآمیخت. جوردن پیل علاوه بر کارگردانی، از طریق شرکت تولیدی خود با نام پنجهی میمون (Monkeypaw Productions) به پرورش استعدادهای تازه و حمایت از فیلمسازانی پرداخت که در مرز میان وحشت، تخیل و نقد اجتماعی حرکت میکنند. امضای او در سینما، ترکیب خاصی از ترس، طنز سیاه و آگاهی اجتماعی و به طور کل فرمی است که باعث شد نامش در کنار بزرگترین مولفان معاصر ژانر وحشت قرار بگیرد.
2. رابرت اگرز
رابرت اگرز یکی از متمایزترین فیلمسازان نسل جدید سینمای وحشت و کارگردانی است که با جستوجو در تاریخ، اسطوره و روان انسان به دنبال حقیقت میگردد. او از آن دسته مولفانی است که وحشت را نه در هیولاهای خیالی، بلکه در تار و پود ذهن، باور و تاریخ جستوجو میکند. اگرز با اولین فیلمش یعنی جادوگر (The Witch) در سال 2015 نگاه منتقدان را خیره کرد. او در این فیلم با دقتی تاریخی و زبانی باستانی، ترس و خرافهی قرن هفدهم را بازسازی و وحشتی خلق کرد که نه از ترسهای ناگهانی، بلکه از فروپاشی ایمان و عقل سرچشمه میگیرد.
این فیلم آغازگر امضای خود اگرز بود که دقت وسواسگونه در جزئیات تاریخی، زبان کهن، نورپردازی هنرمندانه و فضای خفقانآور را نشان میداد. اگرز در فانوس دریایی (The Lighthouse) محصول سال 2019 جهان بسته و سیاه و سفیدی را ترسیم کرد که در آن دو نگهبان فانوس دریایی به تدریج در مرز میان عقل و جنون فرو میروند. فیلم با بازی درخشان ویلم دفو و رابرت پتینسون، کابوسی اکسپرسیونیستی و شاعرانه درباره انزوا و وسوسه بود.
سومین اثر بلندش با عنوان مرد شمالی (The Northman) در سال 2022 نگاه او را به اسطوره و انتقام وایکینگی گسترش داد. مرد شمالی فیلمی خونآلود، بدوی و روحانی است که همزمان حس واقعگرایانه و افسانهای دارد. تازهترین پروژهاش با عنوان نوسفراتو (Nosferatu)، بازسازی جسورانهای از کلاسیک 1922 فیلمی است که قصد دارد میراث سینمای صامت و روح شر را دوباره زنده کند.
اگرز از معدود کارگردانانی است که به جای تکیه بر جلوههای ویژهی ترسناک امروزی، تماشاگر را در جهانهای تاریخیِ بیرحم و رازآلود غوطهور میکند که در آن مرز میان واقعیت، اسطوره و جنون محو میشود. سینمای او یادآور این حقیقت است که وحشت واقعی همیشه از دل تاریخ و درون انسان میجوشد.
3. جین شوئنبران
جین شوئنبران را میتوان یکی از کارگردانهای صادق نسل اینترنت و فیلمسازی نامید که وحشت را نه در سایههای بیرونی، بلکه در صفحهی روشن نمایش و درونِ ذهنهای منزویِ پس از اتصال به اینترنت جستوجو میکند. آثار او با نگاهی درونگرایانه، مرز میان هویت، خیال و جسم را از نو ترسیم میکنند. سینمای او شخصی و شاعرانه است و در آن کابوس و بیداری همزمان نفس میکشند.
شوئنبران نخست با فیلم ما همه به نمایشگاه جهانی میرویم (We’re All Going to the World’s Fair) در سال 2021 توجه منتقدان را جلب کرد. این فیلم داستان نوجوانی تنهاست که در دل یک چالش اینترنتی غرق و آرامآرام میان واقعیت و خیال گم میشود. اثری آرام، مالیخولیایی و ترسناک که همزمان از دلهرهی مجازی شدن و از میل به بودن سخن میگوید. شوئنبران در درخشش تلویزیون را دیدم (Saw the TV Glow) با ترکیب حافظه و هویت با درونمایهی وحشت جسمانی داستانی دربارهی دو نوجوان روایت میکند.
دو نوجوانی که پیوندشان از خلال یک برنامهی تلویزیونی رازآلود شکل میگیرد و با گذشت سالها، واقعیت اطرافشان را دگرگون میکند. فیلمی که همزمان نوستالژیک، ترسناک و عمیقا انسانی و پژواکی از اضطرابِ بزرگ شدن در عصری است که همه چیز از درونِ صفحهای میتابد. شوئنبران برخلاف بسیاری از فیلمسازان همدورهاش، بهدنبال ترساندن نیست. او میخواهد تماشاگر احساس کند که بدن، تصویر و هویت در دنیای دیجیتال چگونه از هم جدا میشوند و دوباره در قالبی تازه به هم میپیوندند. در آثار او ترسْ استعارهای از تغییر است و تغییرْ راهی به سوی خودیابی.
4. دیمین لئونه
دیمین لئونه یکی دیگر از چهرههای شاخص و جنجالی سینمای وحشت مدرن است. این کارگردان با بودجهای محدود و تخیل نامحدود موفق شد نشان دهد هنوز هم میتوان با خلاقیت و شهامت، مخاطب را سر ذوق آورد و وحشت خالص و ناب خلق کرد. سهگانهی ترساننده (Terrifier) او نهتنها یک موفقیت تجاری شگفتانگیز بود، بلکه الگوی تازهای برای وحشت مستقل شد. این سهگانه اثبات کرد که خلاقیت در روایت، از بزرگترین سرمایههای ژانر است.
در مرکز این سهگانه، شخصیت معروف و روانپریش آرت دلقک قرار دارد که هم خندهدار و هم ترسناک است و نمایندهی عطش بیپایان مخاطب برای خشونت ناب، بیرحم و گاه طنزآمیز است. برخلاف بسیاری از آنتاگونیستهای کلاسیک مثل جیسون یا فردی، آرت دلقک صرفا یک قاتل نیست، بلکه نمادی است از وحشتی که تماشاگر امروز میطلبد؛ ترسی مستقیم، افراطی و بیپرده. سبک لئونه در فیلمهایش ترکیبی است از خون، کمدی سیاه و ریتم سریع که باعث شده آثار او نه تنها در میان طرفداران ژانر وحشت، بلکه در اینترنت و شبکههای اجتماعی نیز به پدیدهای فراتر از ژانر تبدیل شوند. در دنیای او ترس و لذت در هم آمیختهاند و هر خشونتی که در صحنهها میبینیم، تهدیدی واقعی و قابل تحسین است.
5. رز گلس
رز گلس یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین کارگردانهای سینمای وحشت روانشناختی معاصر است. او فیلمسازی است که با وسواسی ظریف و نگاهی دقیق به درون شخصیتها، مرز میان واقعیت و توهم را از میان برمیدارد. او در فیلمهایش زنان را محور روایت قرار میدهد و از آنها شخصیتهایی پررنگ، پرشور و گاه افراطی به تصویر میکشد که وفاداریشان به ایدئالهای تحریفشده، آنها را به سوی انتخابها و اعمالی سوق میدهد که هم دلخراش و هم حیرتآور است.
گلس در سال 2019 با فیلم قدیسه ماد (Saint Maud) داستان پرستار جوانی را روایت میکند که با اشتیاق مذهبیاش، زندگی و ذهن خود و دیگران را به سمت جنون سوق میدهد. این فیلم با جلوههای بصری دقیق و فضاسازی خفقانآور، تجربهای روانشناختی ایجاد میکند که پس از پایان تا مدتها با تماشاگر میماند. این کارگردان فیلمهای ترسناک مدرن در سال 2023 با فیلم عشق زخم میزند (Love Lies Bleeding) مفاهیم قدرت، وفاداری و وسواس را از خلال یک رابطه پیچیده و فانتزی بررسی میکند.
فیلمهای گلس با پایانهایی اغلب شگفتآور و فانتزی، تماشاگر را وادار میکند تا برداشتهای ساده را کنار بگذارد و به چندلایگی شخصیتها و تصمیماتشان فکر کند. سبک گلس ترکیبی است از وحشت روانشناختی، شخصیتپردازی عمیق و فضاسازی شاعرانه و خشن. سینمایی که تماشاگر را نه با ترس سطحی، بلکه با نفوذ به درون ذهن و روح شخصیتها میترساند. آثار او نه فقط سرگرمکننده، بلکه تجربهای ماندگار و دردناک هستند درست مانند میخی که در پا فرو رفته و تا مدتها نمیتوان از آن غافل شد.
6. دایان و مایکل فیلیپو
برادران سینمایی در دنیای کارگردانی کم نداریم. نمونهی آشنا و شناخته شدهشان برادران کوئن و سفدی هستند. اما از دل دنیای شلوغ و درهم و برهم یوتیوب، دو برادر سر برآوردند و با سینمایی جسورانه جهان وحشت معاصر را فتح کردند. آثارشان، از با من حرف بزن (Talk to Me) تا آن دختر را برگردان (Bring Her Back)، ترکیبیاند از فجایع تکاندهنده و بازنمایی دقیق زندگی و ذهنیت جوانان امروز.
همانطور که لحظهای نفس شما را بند میآورند، همزمان تصویری باورپذیر از اضطراب، تنهایی و شور نسل اینترنت ارائه میدهند. سبک آنها جسورانه و درخور روزگاری است که در آن زندگی میکنیم. وحشت را با واقعیت روزمره در هم میآمیزد، طنز زیرپوستی را با دلهرهی مطلق ترکیب میکند و در دل روایت، پرسشهایی دربارهی هویت، روابط و فشارهای اجتماعی نسل جوان برمیانگیزد.
همین تعادل دقیق میان وحشت و واقعیت، باعث شده آثارشان نه فقط پدیدههای سینمایی، بلکه نمادهای فرهنگی نسل امروز باشند؛ فیلمهایی که دانشجویان سینما آنها را میپرستند و از هر قابشان الهام میگیرند.
7. جولیا دوکورنو
جولیا دوکورنو یکی از جسورترین و خلاقترین کارگردانهای سینمای معاصر است. او فیلمسازی است که با نگاهی تیزبینانه و زبانی استعاری، ژانر وحشت را با سینمای هنری پیوند زده و مرزهای روایت و تجربه بصری را جابهجا کرده است. آثار او نه فقط داستان میگویند، بلکه مخاطب را به تجربهای جسمانی و روانی کامل دعوت میکنند. فیلم تیتان (Titane) اوج سبک منحصربهفرد دوکورنو است.
این اثر با ترکیب صحنههای وحشتآلود، خشونت جسورانه و استعارههای غنی، جایزهی نخل طلای جشنواره کن را برای او به ارمغان آورد و برای نخستین بار تاریخ جشنواره شاهد تقدیر از یک فیلم ترسناک بود. دوکورنو در این فیلم با روایت جسورانه و شوکهکننده، نگاه تازهای به بدن، هویت و هوس ارائه میدهد و مخاطب را با جهانش درگیر میکند. سبک دوکورنو بخشی از موج نوی فرانسه است که با نمایش بدن، خون و خشونت، تمایلات سرکوبشده و حاشیهای جامعه را به تصویر میکشد.
اما در آثار او، این خشونت تنها برای شوکه کردن مخاطب نیست، بلکه ابزاری برای بررسی روان، هویت و آرزوهای انسان مدرن است. دوکورنو با ترکیب زیباییشناسی هنری و هیجان ژانر وحشت، سینمایی خلق کرده که همزمان جذاب، تکاندهنده و بینظیر است.
8. نا هونگ جین
در نهایت و در انتهای فهرست 8 کارگردان فیلمهای ترسناک مدرن میرسیم به نا هونگ جین، کارگردان اهل کرهی جنوبی، یکی از برجستهترین و خلاقترین چهرههای تازه سینمای آسیا که توانسته ترکیبی از وحشت فولکلوریک و تکنیکهای مدرن سینمایی را به شیوهای منحصربهفرد ارائه دهد. او در سال 2016 با فیلم شیون (The Wailing) اثری خلق کرد که وحشت را نه صرفا از طریق صحنههای ترسناک، بلکه از دل اسطوره، باورهای محلی و تعلیق روانشناختی بیرون میکشد و هم انتقاد و تحلیل اجتماعی دارد و هم حس ماورایی و تهدیدی مستمر.
در سال 2021 این کارگردان با همکاری دیگر فیلمسازان فیلم مدیوم (The Medium) را ساخت که روایت یک داستان جنگیری را بازآفرینی کرد و نشان داد که چگونه میتوان عناصر وحشت سنتی و فولکلوریک را با استانداردهای معاصر سینمای جهانی ترکیب کرد. آثار او با ریتمی دقیق، کنترل لحن استثنایی و آگاهی کامل از سینمای هالیوودی، قالبهای شناختهشده را به فرمهایی تازه، ترسناک و گیرا تبدیل میکنند.
او با همین ترکیب تجربهای میسازد که مخاطب را همزمان درگیر داستان، فضا و حس وحشت میکند. سبک او نشانهای از وحشت مدرن آسیایی است که در آن اسطورهها و فولکلور، روان انسان و تکنیکهای سینمایی روز با هم ترکیب میشوند و نه تنها میترساند، بلکه تجربهای کاملا فرهنگی و روانشناختی ارائه میدهد.
منبع: theguardian












