10 انیمیشن جنایی برتر تاریخ سینما

آثاری که بزرگسالان را هدف گرفته‌اند

بحث گسترده‌ای پیرامون این موضوع که اصولا انیمیشن را باید به عنوان ژانر در نظر گرفت یا یک مدیوم، سال‌هاست که در میان علاقه‌مندان به سینما وجود دارد و هر دو طرف نیز استدلال‌های قانع کننده‌ای برای ادعاهای خود مطرح می‌کنند. در هر صورت، یکی از ژانرهای کلی و گسترده‌ای که طرفداران زیادی دارد و اغلب هم در فیلم‌های انیمیشنی به آن توجه نمی‌شود، ژانر جنایی است.  

به طور قطع همه با این موضوع موافقیم که تعداد زیادی از این انیمیشن‌هایی که در طول سال روی پرده‌ی سینما می‌روند (البته نه همه) برای جذب مخاطب هدف یعنی کودکان ساخته می‌شوند و هدف اولشان خانواده‌پسند بودن است. به همین دلیل انواع مضامین تاریکی که در داستان‌های مرتبط با انیمیشن‌های ژانر جنایی وجود دارند ممکن است برای همه مناسب نباشد. این موضوع در انیمیشن‌هایی که مخاطب بزرگسال را هدف قرار می‌دهند اهمیت چندانی ندارد و به همین خاطر حتی انیمیشن‌هایی که نگاه سطحی و آرام‌تری نسبت به تمام عناصر شناخته‌ شده‌ی ژانر جنایی ارائه می‌کنند (موضوعی که بیشتر در آثار لایو – اکشن دیده می‌شود) نیز برای تماشا با کل خانواده مناسب هستند. 

در این مطلب خاص که مطالعه‌ی آن برای پدر و مادرها هم می‌تواند بسیار مفید و آموزنده باشد، برخی از بهترین انیمیشن‌های ژانر جنایی را رتبه‌بندی و معرفی کرده‌ایم که نشان می‌دهند، اگرچه پرداختن به موضوعات جنایی و مضامین تاریک در انیمیشن‌ها چندان معمول و البته در بیشتر موارد مخاطب‌پسند نیست، اما اگر بخواهیم اثری با این ویژگی‌ها بسازیم، نتیجه به شاهکاری فراموش نشدنی بدل خواهد شد.

10. شنل قرمزی (Hoodwinked!)

نمایی از انیمیشن جنایی شنل قرمزی

از میان تمام فیلم‌های انیمیشن جنایی برتر سینما که در میان مخاطبان نسبتاً شناخته شده هستند، می‌توان گفت که «شنل قرمزی» مناسب‌ترین گزینه برای تماشای کودکان است. به عبارت دیگر، این ساخته‌ی کوری ادواردز کودکانه‌ترین اثری است که هیچ ویژگی خاصی برای درگیر کردن بینندگان مسن‌تر در آن وجود ندارد. انیمیشنی عمدتا بی‌ضرر و قابل اعتماد که برداشتی آزاد از فیلم‌های معمایی/پلیسی است؛ رویکردی هوشمندانه برای بازگویی یک داستان عامیانه‌ی کلاسیک که به بررسی یک رویارویی خشونت‌آمیز می‌پردازد.

«شنل قرمزیِ» محصول سال 2005، یک فیلم انیمیشن جنایی است که داستان معروف شنل قرمزی را به شیوه‌ای جدید و مدرن روایت می‌کند. در این فیلم، شنل قرمزی (با صداپیشگی آن هاتاوی) یک دختر جوان و ماجراجو است که برای رساندن سبدی از شیرینی‌های خوشمزه به مادربزرگش، باید از دل جنگل عبور کند. در طول مسیر، او با گرگ بدجنسی (با صداپیشگی پاتریک واربرتون) ملاقات می‌کند که خود را نیک فیپر معرفی می‌کند. گرگ در واقع یک دزد شیرینی است که قصد دارد دستورات شیرینی‌پزی مادربزرگ شنل قرمزی را بدزدد.

در همین حال، پلیس جنگل (با صداپیشگی آنتونی اندرسون) در حال تحقیق در مورد ناپدید شدن هانسل و گرتل است. پلیس با شنل قرمزی روبرو می‌شود و او را به عنوان مظنون اصلی این پرونده دستگیر می‌کند. شنل قرمزی برای اثبات بی‌گناهی خود، باید با گرگ و سایر شخصیت‌های داستان، از جمله خرس (با صداپیشگی جیمز بلوشی) و مادربزرگ (با صداپیشگی گلن کلوز) روبرو شود.

مهم‌ترین دلیلی که اجازه نمی‌دهد تا «شنل قرمزی» از یک انمیشن کوچک کلاسیک فراتر برود این است که انیمیشن آن در برخی قسمت‌ها دم‌دستی و بسیار زشت است. به خصوص اگر با استانداردهای انیمیشن‌سازی کنونی (و شاید حتی با استانداردهای سال 2005) سنجیده شود. با این حال هنوز هم نکات جذابی در این انیمیشن سرگرم کننده وجود دارد که تلاش برای ارائه‌ی روایتی مدرن از یک افسانه‌ی قدیمی مشهور را شایسته‌ی تقدیر می‌کند.

نفاط قوت انیمیشن «شنل قرمزی»

نقاط ضعف انیمیشن «شنل قرمزی»

9. روز خوبی داشته باشید (Have a Nice Day)

روز خوبی داشته باشید یکی از متفاوت‌ترین انیمیشن‌های عرضه شده در سال‌های اخیر است

صحبت‌های زیادی درباره‌ی یکی از خاص‌ترین انیمیشن‌های جنایی سال‌های اخیر یعنی «روز خوبی داشته باشید» وجود دارد اما مهم‌ترین نکته‌ای که هیچ‌کس نمی‌تواند از آن چشم‌پوشی کند، سبک هنری خاص و صداگذاری منحصربه‌فرد این انیمیشن جنایی به شدت جذاب است. 

«روز خوبی داشته باشید» که تماشای آن تنها 77 دقیقه طول می‌کشد یک انیمیشن جنایی چینی است که توسط لیو جیان کارگردانی شده. داستان فیلم درباره‌ی سرقت مبلغ قابل توجهی پول نقد – معادل یک میلیون یوآن – از یک فروشگاه  و رقابت افراد مختلف برای به دست آوردن آن است. این انیمیشن از سه بخش تشکیل شده و شخصیت‌های مختلفی از جمله یک سارق حرفه‌ای، یک پلیس فاسد، یک زوج جوان و یک پیرمرد بی‌خانمان در آن حضور دارند. شخصیت‌های پرشماری که با توجه به زمان کم انیمیشن تعدادی از آن‌ها کمی اضافه به نظر می‌رسند.

اتمسفر «روز خوبی داشته باشید» با آن فضای بصری چشم‌نواز و گرافیک خیره کننده بسیار جالب و متمایز است. هرچند که از انیمیشنی بسیار ابتدایی در طراحی پس‌زمینه‌ و کاراکترها استفاده شده و برای عادت کردن به آن‌ها کمی وقت لازم است. سبکی که شبیه به انیمیشن‌های تلویزیونی شبانه‌ی Adult Swim است و جذابیت خاصی به کلیت اثر بخشیده. البته همین موضوع باعث ایجاد یک دوگانگی در میان مخاطبان شده است؛ بسیاری از همان ابتدا با زیبایی‌شناسی آن ارتباط برقرار می‌کنند و بسیاری دیگر نیز برای لذت بردن از داستان پرهرج‌ومرج و اتمسفر خاص آن دچار چالش می‌شوند. در انتها و با کمی چشم‌پوشی از ایرادات جزئی، باید بگوییم که «روز خوبی داشته باشید» یک انیمیشن جنایی جذاب و سرگرم کننده است که با پیچ و تاب‌های غیرمنتظره و شخصیت‌هایی که به خوبی توسعه یافته‌اند قطعا شایسته‌ی حضور در این لیست است.

نقاط قوت انیمیشن «روز خوبی داشته باشید»

نقاط ضعف انیمیشن «روز خوبی داشته باشید»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

8. بچه‌های بد (The Bad Guys)

کاراکترهای اصلی انیمیشن بچه‌های بد

این انیمیشن جنایی کمدی محصول سال 2022 که بر اساس کتابی به همین نام نوشته‌ی آرون بلیبی و توسط پیر پریفل کارگردانی شده، با تمام انیمیشن‌هایی که تا به اینجا درباره‌ی آن‌ها نوشته‌ایم در تضاد کامل قرار دارد و محسوس‌ترین چیزی که می‌توان در آن ستایش کرد انیمیشن فنی سطح بالا و بسیار شیک آن است. «بچه‌های بد» بلافاصله و از همان صحنه‌ی درخشان افتتاحیه که به فیلم ماندگار کوئنتین تارانتینو یعنی «داستان عامه‌پسند» (Pulp Fiction) اشاره دارد (موضوعی که امیدواریم بینندگان جوان فیلم نیز با آن ارتباط برقرار کنند) و قبل از معرفی شخصیت‌های اصلی خود که گروهی از دزدان ماهر و جذاب هستند، تماشاگر را در یک دنیای منحصربه‌فرد تماشایی غوطه‌ور می‌کند.

داستان فیلم در مورد گروهی از حیوانات خلافکار مشهور به بچه‌های بد است که شامل آقای وولف (با صداپیشگی سام راکول)، آقای پیگ (با صداپیشگی آنتونی راموس)، خانم تارانتولا (با صداپیشگی اوکوافینا) و آقای گربه (با صداپیشگی کریگ رابینسون) است که به سرقت‌های بزرگ و پیچیده علاقه دارند، اما همیشه توسط پلیس دستگیر می‌شوند. یک روز، آقای وولف با پیشنهادی از طرف شهردار لوبوفسکی (با صداپیشگی ریچارد آدامز) مواجه می‌شود. شهردار به او پیشنهاد می‌دهد که اگر بتواند یک سری سرقت‌های بزرگ را بدون دستگیری انجام دهد، او را به یک شهروند نمونه تبدیل خواهد کرد. آقای وولف که این پیشنهاد را فرصتی فوق‌العاده برای تغییر زندگی خود می‌بیند، پیشنهاد شهردار را می‌پذیرد.

او و گروهش شروع به آماده شدن برای انجام سرقت‌ها می‌کنند، اما با چالش‌های مختلفی روبرو می‌شوند که از جمله مهم‌ترین‌شان وجود یک افسر پلیس جدید به نام خانم مانیه (با صداپیشگی زاخاری لوی) است که تصمیم دارد بچه‌های بد را دستگیر کند. در نهایت، بچه‌های بد موفق می‌شوند سرقت‌های خود را انجام دهند، اما بازهم توسط خانم مانیه دستگیر می‌شوند. با این حال، شهردار به آنها فرصت دیگری می‌دهد تا ثابت کنند که شایسته تبدیل شدن به شهروندان نمونه هستند.بچه‌های بد با کمک خانم مانیه، یک گروه از کودکان بی‌سرپرست را نجات می‌دهند که همین کارشان باعث می‌شود که شهردار آنها را به عنوان شهروندان نمونه بپذیرد.

پس از سکانس افتتاحیه‌ی طوفانی فیلم، همه‌چیز کمی نرم‌تر، دلپذیرتر و مناسب کودکان می‌شود و طرح اصلی داستان درباره‌ی تبدیل شخصیت‌های بد قصه به موجوداتی خوب و دوست داشتنی است. در طول این مسیر اما دست‌اندازها و پیچ و تاب‌هایی وجود دارد که ممکن است مخاطب کودک را غافلگیر کند، هرچند که احتمالا بزرگسالان از قبل با اینگونه غافلگیری‌ها آشنا هستند. این ویژگی‌ها «بچه‌های بد» را بیشتر از اینکه به یک فیلم واقعاً بین نسلی شبیه به «اسپایدرمن در اسپایدرورس» (Into the Spider-Verse) تبدیل کند، محور کودک می‌کند. با تمام این‌ها «بچه‌های بد» یک انیمیشن جنایی محبوب و خوش‌ساخت است که هم افراد مسن از تماشای آن لذت می‌برند و هم مخاطب کم‌سن و سال به شدت از دیدن آن استقبال خواهد کرد.

نقاط قوت انیمیشن «بچه‌های بد»

نقاط ضعف انیمیشن «بچه‌های بد»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

7. تکونکینکریت (Tekkonkinkreet)

تکونکینکریت یکی از قدرنادیده‌ترین انیمیشن‌های ژاپنی است

«تکونکینکریت» (Tekkonkinkreet) یک انیمیشن جذاب و کم‌تر شناخته شده است که اغلب هنگام صحبت در مورد بزرگترین فیلم‌های انیمیشن تمام دوران ژاپن نادیده گرفته می‌شود. فیلمی پرجنب‌وجوش و اغلب خیره کننده که طرح اصلی آن عمدتاً حول محور یاکوزا، قاتلان خطرناک و چند بچه‌ی خیابانی که باهم درگیر هستند، می‌چرخد. ماجراهای انیمیشن نیز در یک منطقه‌ی شهری فانتزی که ساختار آن تا حدودی از آثار علمی – تخیلی الهام گرفته شده رخ می‌دهد. جایی که ساختمان‌ها تا نقطه‌ای که چشم می‌بیند امتداد دارند.

این انیمیشن جنایی بر اساس سری مانگای با همین نام شکل گرفته که شماره‌های آن در سال‌های 1993 و 1994 منتشر شد. «تکونکینکریت» حجم زیادی از اتفاقات و داستان را در فیلمی که کمتر از دو ساعت طول می‌کشد فشرده می‌کند، که همین اثر نهایی را کمی شلوغ و شلخته کرده است. با این حال لحظات احساسی و کلیدی زیادی در داستان وجود دارد و سبک و نحوه‌ی استفاده از رنگ در این انیمیشن تحسین شما را به دنبال خواهد داشت. «تکونکینکریت» از آن دسته انیمیشن‌هایی است که به خاطر تصاویر خاصش هم که شده باید یکبار دیده شود. این فیلم به خصوص برای طرفداران انیمیشن‌های ژاپنی و کسانی که به دنبال چیزی منحصربه‌فرد و دیدنی هستند به شدت توصیه می‌شود. اگرچه ممکن است در برخی قسمت ها کمی پیچیده باشد، اما داستان و شخصیت های آن ارزش توجه دارند. به علاوه، انیمیشن خیره کننده و استفاده از رنگ مطمئناً شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

یک روز، یک شرکت ساختمانی بزرگ به نام «کاخ» تصمیم می‌گیرد که شهر گنجینه را تخریب کند تا یک منطقه‌ی تجاری جدید بسازد. حلا این وظیفه‌ی سیاه و سفید است که از شهر خود دفاع کرده و از مردم آن محافظت کنند. این انیمیشن زیبا و خیره‌ کننده در طراحی پس‌زمینه و کاراکترهای خود از انیمیشن دو بعدی سنتی استفاده می‌کند. فیلم دارای سبک بصری مخصوص به خود است که با استفاده از رنگ‌های روشن و خطوط ضخیم، یک دنیای فانتزی و غیرواقعی را ایجاد می‌کند. همچنین نکته‌ی قابل ذکر دیگر، تلاش «تکونکینکریت» در انتقال پیام‌های مثبت در مورد اهمیت خانواده، دوستی و حفاظت از محیط زیست است که بسیار بارزش است.

نقاط قوت انیمیشن «تکونکینکریت»

نقاط ضعف انیمیشن «تکونکینکریت»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

6. شهر سایبری اوئدو 808 (Cyber City Oedo 808)

نمایی از انیمیشن شهر سایبری اوئدو 808

به عنوان یک OVA یا Original Video Animation، «شهر سایبری اوئدو 808» (Cyber City Odeo 808) انیمیشنی است که ساختار آن بین فیلم و سریال کوتاه قرار می‌گیرد. یک انیمیشن ویدئویی اورجینال سایبرپانک محصول ژاپن که توسط Madhouse و به کارگردانی یوشیاکی کاواجیری ساخته شده است. این فیلم بر اساس مجموعه مانگای با همین نام نوشته‌ی Masamune Shirow شکل گرفته و زمانی معادل حدودا 128 دقیقه دارد که مطابق استانداردهای فیلم‌های بلند است. اگرچه این انیمیشن جنایی در اوایل دهه‌ی 1990 به جای اکران سینمایی، در فرمت ویدیو و در سه بخش منتشر شد که هر کدام بر روی یکی از سه شخصیت اصلی تمرکز داشت. سه شخصیت اصلی فیلم عبارتند از:

داستان فیلم در آینده ای دور اتفاق می افتد، جایی که شهر Oedo (توکیو سابق) به یک یک کلانشهر سایبرپانک بدل شده است. در این شهر، پلیس از یک واحد ویژه به نام «Cyber Police» استفاده می‌کند که نیروهای آن را زندانیان اصلاح شده تشکیل می‌دهند. این زندانیان با استفاده از فناوری‌های پیشرفته، برای انجام وظایف خطرناکی که پلیس معمولی قادر به انجام آن‌ها استخدام می‌شوند.

سه شخصیت مذکور، همگی زندانیانی هستند که در آینده‌ای دور مشغول گذراندن دوران محکومیت طولانی مدت و سنگین خود هستند. داستان اصلی زمانی آغاز می‌شود که آن‌ها پیشنهاد کاهش مدت محکومیت خود را در صورتی که به طور موفقیت آمیز مجموعه ای از وظایف خطرناک را برای پلیس انجام دهند، دریافت می‌کنند. این سه شخصیت باید با هم همکاری کنند تا مجموعه ای از وظایف خطرناک را برای پلیس به سرانجام برسانند و به رهایی نزدیک شوند. این وظایف شامل مبارزه با مجرمان خطرناک، حل پرونده‌های جنایی و جلوگیری از یک تهدید سایبری است. برای هرکسی که احساس می‌کند The Dirty Dozen و یا Suicide Squad به‌ علاوه‌ی زیبایی‌شناسی سایبرپانک، درخشندگی جذاب انیمه‌های قدیمی را نیز دارند، تماشای «شهر سایبری اوئدو 808» ضروری است.

در انتها باید گفت که «شهر سایبری اوئدو 808» یک فیلم انیمیشنی پرجنب‌وجوش و اکشن است که از زیبایی‌شناسی سایبرپانک استفاده می‌کند. این فیلم دارای داستانی جذاب، شخصیت‌های دوست داشتنی و انیمیشنی خیره کننده است که تا مدت‌ها در ذهن می‌ماند. در مجموع «شهر سایبری اوئدو 808» یک فیلم انیمیشنی خوب و ارزشمند است که طرفداران انیمیشن‌های ژاپنی و کسانی که به دنبال یک فیلم اکشن سایبرپانک دیدنی هستند حتما باید آن ار تماشا کنند.

نقاط قوت انیمیشن «شهر سایبری اوئدو 808»

نقاط قوت انیمیشن «شهر سایبری اوئدو 808»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

5. روبن برنت مجموعه‌دار (Roben Brandt, Collector)

روبن برنت مجموعه‌دار داستان روانپزشک باهوشی را روایت می‌کند که دست به سرقت می‌زند

برای کسانی که قبلاً «بچه‌های بد» را تماشا کرده اند اما در جستجوی یک فیلم دزدی انیمیشنی با قوس‌های داستانی بیشتر هستند، «روبن لرنت مجموعه‌دار» (Ruben Brandt، Collector) گزینه‌ای به شدت ایده‌آل است. یک فیلم انیمیشنی اکشن – ماجراجویی محصول سال 2018 که توسط میلوراد کرستیچ کارگردانی شده است.

کاراکتر اصلی این انیمیشن جنایی روانپزشک باهوشی است که کارهای مختلفی از جمله سرقت آثار هنری باارزش را انجام می‌دهد. گروهی هم که او را در این زمینه یاری می‌کنند بیماران آسایشگاه روانی او هستند. «روبن برنت مجموعه‌دار» سبک انیمیشنی عجیب و غریبی دارد اما مطمئناً درخشان و عالی ساخته شده است و تنها مدت کوتاهی طول می‌کشد تا به فضای آن عادت کنید. این یک فیلم جسورانه و سریع است که از به کار بردن انیمیشن، آن هم به روشی که احتمالاً فقط برای مخاطب مسن‌تر جذاب باشد نمی‌هراسد (داستان نیز نسبتاً بالغانه است) اما این موضوع نه تنها به عنوان ضعف شناخته نمی‌شود بلکه باعث می‌شود که این انیمیشن جنایی زیبا الماسی درخشان در میان دیگر انیمیشن‌های مدرن باشد.

داستان فیلم درباره‌ی یک روانپزشک به نام روبن برنت است که از اختلال استرس پس از سانحه رنج می‌برد. این اختلال باعث می‌شود که او در خواب توسط شخصیت‌های معروف آثار هنری مانند مونالیزا، مرد ویرانه شده و آفرینش آدم تعقیب شود. برای رهایی از این کابوس‌ها روبن تصمیم می‌گیرد که تمام آثار هنری که در خواب او ظاهر می‌شوند را بدزدد. او برای انجام این کار، یک گروه از مجرمان را استخدام می‌کند که همگی بیماران او هستند. این گروه حرفه‌ای که شامل شخصیت‌هایی مانند یک دزد ماهر، یک قاتل زنجیره‌ای، یک هکر و یک قاتل اجیر شده است. حالا این روانپزشک و گروهش در سراسر جهان سفر می‌کنند و آثار هنری را از موزه‌ها، گالری‌ها و کلکسیون‌های خصوصی می‌دزدند اما درنهایت با پلیس و همچنین یک گروه دیگر از مجرمان که قصد دارند آثار هنری را برای خود نگه دارند، روبرو می‌شوند.

«روبن برنت مجموعه‌دار» یک فیلم انیمیشنی جسورانه و متفاوت است که داستان پیچیده و پر از تعلیقش با سبک بصری خاص آن که از ترکیب نقاشی، گرافیک و انیمیشن شکل گرفته در هماهنگی کامل است.

نقاط قوت انیمیشن «روبن برنت مجموعه‌دار»

نقاط ضعف انیمیشن «روبن برنت مجموعه‌دار»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

4. قلعه‌ی کاگلیسترو (Lupin the Third: The Castle of Cagliostro)

نمایی از اولین ساخته‌ی هایائو میازاکی، قلعه‌ی کاگلیسترو

هایائو میازاکی کار خود را در دهه‌ی 1960 و به عنوان یک انیماتور ساده آغاز کرد اما در دهه‌ی 1970 به کارگردانی سریال‌های انیمیشنی رسید. روند موفقیت‌های او ادامه داشت و در پایان همان دهه، اولین فیلم بلند خود را با عنوان «قلعه‌ی کاگلیسترو» (Lupin the Third: The Castle of Cagliostro) کارگردانی کرد که یکی از ده‌ها قسمت یک فرنچایز طولانی مدت ژاپنی است که شامل انیمیشن و لایو – اکشن‌های متعدد است است. با این حال، به لطف شهرت افسانه‌ای میازاکی «قلعه‌ی کاگلیسترو» احتمالاً شناخته شده‌ترین فیلم او در جهان و به خصوص کشورهای انگلیسی‌زبان است.

این موفقیت برای اثری که بیش از 40 سال از عمر آن می‌گذرد بسیار عالی به نظر می‌رسد. یک انیمیشن جنایی پر از هیجان و همچنین یکی از کمدی‌ترین ساخته‌های میازاکی که بدون عناصر فانتزی آشنای آثار او ساخته شده است. این فیلم داستان بسیار لذت‌بخش و سبکی را درباره‌ی یک دزد کاریزماتیک روایت می‌کند که در یک ماجراجویی بزرگ به سراغ سرقت انواع گنجینه‌های با ارزش می‌رود. «قلعه‌ی کاگلیسترو» در تمام دقایق سطح خوبی از انرژی را حفظ می‌کند و در عین حال سرگرمی مداومی ارائه می‌دهد که تماشاگر حتی یک لحظه هم چشم از پرده‌ی نمایش برندارد.

این ساخته‌ی ماندگار میازاکی یک فیلم انیمیشنی کلاسیک است که از نظر انیمیشن، داستان و شخصیت‌پردازی واقعا بی‌نظیر است و با قرار دادن عناصری از ژانرهای مختلف مانند اکشن، ماجراجویی، کمدی و عاشقانه شما را سرشار از لذت می‌کند.

نقاط قوت انیمیشن «قلعه‌ی کاگلیسترو»

نقاط ضعف انیمیشن «قلعه‌ی کاگلیسترو»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

3. برج (Tower)

نمایی از انیمیشن جنایی برج

واقعا چه چیزی از یک فیلم انیمیشن جنایی غیرمعمول‌تر است؟ بله! یک فیلم انیمیشن جنایی که از قضا یک مستند فوق‌العاده نیز محسوب می‌شود. توصیفی کوتاه از انیمیشن «برج» (Tower) که یک فیلم پرتنش و بسیار احساسی درباره‌ی قتل‌عام وحشتناک سال 1966 در دانشگاه آستین ایالت تگزاس است که در آن یک فرد مسلح به نام چارلز ویتمن از بالای برج دانشگاه به افراد مختلف تیراندازی کرد و در پایان ماجراجویی دیوانه‌وارش 18 نفر را به قتل رساند. موضوع سنگین و دلخراش «برج» مطمئناً آن را یکی از چالش‌برانگیزترین فیلم‌های انیمیشن ساخته شده بر اساس رویدادی واقعی تبدیل می‌کند که تماشای آن به دلیل استفاده از شهادت بازماندگان و شاهدان عینی ماجرا که وقایع را به تفصیل و با جزئیات بیان می‌کنند، بسیار ناراحت کننده است.

جالب است بدانید که ابتدا از بازیگران فیلم تصویربرداری به عمل آمد و سپس با استفاده از روتوسکوپی آن‌ها را تبدیل به انیمیشن کردند. سبک انیمیشن‌سازی ساده اما بسیار موثر است که تیم تولید به خاطر هزینه‌های پایین‌ترش نسبت به لایو – اکشن آن را انتخاب کردند.

در انتها باید گفت، «برج» یک فیلم مستند ارزشمند قدرتمند و تکان دهنده است که به خوبی از پس ارائه‌ی بی‌طرفانه‌ی موضوع حساس خود برمی‌آید. فیلم با استفاده از سبک انیمیشنی منحصربه‌فردش وقایع را به روشی آموزنده و درگیر کننده روایت می‌کند و به همه‌ی کسانی که به دنبال یک فیلم عمیق و تأثیرگذار درباره یک رویداد تاریخی هستند به شدت توصیه می‌شود.

نقاط قوت انیمیشن برج

نقاط ضعف انیمیشن برج

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

2. بتمن: نقاب شبح (Batman: Mask of the Phantasm)

بتمن: نقاب شبح

بسیاری از فیلم‌های لایو – اکشن بتمن که در بازه‌های زمانی مختلف شاهد آن‌ها بوده‌ایم، به عنوان نقاط اوج ژانر ابرقهرمانی محسوب می‌شوند، اگرچه  انیمیشن‌هایی که پیرامون این شخصیت بی‌نظیر شکل می‌گیرند تمایل دارند کمی خاص‌تر باشند. از میان فیلم‌های انیمیشنی مختلف بتمن به نظر می‌رسد که «بتمن: نقاب شبح» (Batman: Mask of the Phantasm) بهترین و بدون شک محبوب‌ترین عنوان باشد، که حتی برخی آن را در سطح برخی از بهترین فیلم‌های لایو – اکشنی که شامل این شخصیت می‌شود می‌دانند.

«بتمن: نقاب شبح» یک انیمیشن جنایی و اکشن محصول سال 1993 است که بر اساس شخصیت بتمن در DC Comics ساخته شده. این فیلم را بروس تیم، اریک رادومسکی کارگردانی کرده‌اند و کوین کانروی و دینا دلانی نیز صداپیشگی شخصیت‌های بتمن و آندریا بومانت را بر عهده داشتند. داستان فیلم مطابق معمول در شهر گاتهام اتفاق می‌افتد و بتمن و رابین با یک قاتل مرموز به نام «ماسک شبح» مواجه می شوند که در حال کشتن جنایتکاران مشهور است. بتمن در ابتدا فکر می کند که ماسک شبح یک دشمن جدید است، اما خیلی زود متوجه می‌شود که این جانی مرموز با گذشته‌ی او ارتباط دارد.

بروس وین در این فیلم با چالش‌هایی مواجه می‌شود که پیش از این هرگز قبلاً تجربه نکرده است، یک عشق قدیمی فراموش شده که دوباره وارد زندگی او می‌شود و دشمن جسوری که از کشتن گانگسترهای مختلف نمی ترسد. «بتمن: نقاب شبح» یک فیلم انیمیشنی کلاسیک است که از نظر داستان، شخصیت پردازی و انیمیشن بی نظیر است. این فیلم از عناصری از ژانرهای مختلف مانند اکشن، ماجراجویی، جنایی، عاشقانه و معمایی استفاده می کند و از تمام این ژانرها در زمان 88 دقیقه‌ای که در اختیار دارد به نحو احسن استفاده می‌کند.

نقاط قوت انیمیشن «بتمن: نقاب شبح»

نقاط ضعف انیمیشن «بتمن: نقاب شبح»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

1. چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟ (Who Framed Roger Rabbit)

چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟

کمدی جنایی رابرت زمکیس با نام «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» (Who Framed Roger Rabbit) که بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی گاری کی. وندربیلت شکل گرفته، نه تنها یکی از بهترین فیلم‌های انیمیشن جنایی تمام دوران است، بلکه ممکن است یکی از بهترین فیلم‌های جنایی کل تاریخ سینما باشد. یک انیمیشن جنایی انقلابی که لایو – اکشن را به طور یکپارچه‌ای با شخصیت‌های انیمیشنی ترکیب کرد و همه را در جهانی که هردو نوع افراد زنده و شخصیت‌های مجازی در آن زندگی می‌کنند به مردم ارائه کرد. حرکت منسجم و یکپارچه‌ای که پس از گذشت نزدیک به ربع قرن هنوز هم از نظر فنی چشمگیر است.

داستان فیلم در لس‌آنجلس سال 1947 اتفاق می‌افتد. در این شهر، انسان ها و شخصیت‌های کارتونی در کنار یکدیگر زندگی مسالمت‌آمیزی دارند تا اینکه یک شخصیت کارتونی محبوب به نام راجر رابیت متهم به قتل همسر سابقش دینی کاتلر می‌شود. او در مسیر اثبات بی‌گناهی‌اش با یک کارآگاه خصوصی غیرکارتونی به نام ادی والیانت که از کارتون‌ها متنفر است درگیر می‌شود. والیانت در ابتدا معتقد است که راجر گناهکار است، اما به تدریج متوجه میشود که چیزهای بیشتری در این پرونده وجود دارد که او از آن‌ها بی‌اطلاع است..

طنز و شوخ‌طبعی در فیلم‌‌ها دو عنصر مهمی هستند که همیشه کار می‌کنند و در «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» نیز وظیفه‌شان را به درستی انجام می‌دهند. نکته‌ی دیگر درباره‌ی این انیمیشن جنایی ویژگی‌های بصری فیلم است که خیره کننده از آب درآمده‌اند و همه‌ی این‌ها در کنار داستان پرهیجان کل مجموعه را به طرز شگفت‌انگیزی منسجم و تماشایی کرده‌اند. برای ترکیب ماهرانه زنده با انیمیشن و ساخت یک فیلم رازآلود جذاب که فوق العاده خنده دار است، Who Framed Roger Rabbit شایسته ایستادن به عنوان یکی از بهترین فیلم های دهه 1980 است.

«چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» برای ترکیب ماهرانه‌ی لایو – اکشن با انیمیشن و ساخت یک فیلم رازآلود پرکشش و جذاب که فوق‌العاده خنده‌دار نیز هست، شایسته‌ی قرار گرفتن در لیست بهترین فیلم‌های دهه‌ی 80 میلادی و مقام اول این رتبه‌بندی است.

نقاط قوت انیمیشن «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟»

نقاط ضعف انیمیشن «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟»

چند نکته‌ی جالب درباره‌ی انیمیشن

منبع: collider

خروج از نسخه موبایل