۱۵ انیمیشن با پایانبندی جذاب؛ از شرک تا داستان اسباب بازی
ساختن پایان جذاب برای یک فیلم، یکی از دشوارترین و ضروریترین وظایف در داستانگویی است. هر یک از رشتههای داستانی مشخص و رشد شخصیتها باید به یک پایان مناسب رسیده و بیننده باید احساس رضایت کند. کمتر فیلمی توانسته یک پایان واقعاً عالی را خلق کنند. این ۱۵ انیمیشن نمونههایی از پایان بندیهای کامل هستند، فیلمهایی که بینندگان را از لحظه اول تا لحظه آخر به خود جذب میکنند.
- 8 درس زندگی که از انیمیشنهای دیزنی میگیریم
- 10 انیمیشن دستکم گرفته شدهی دیزنی
- 7 گربه برتر انیمیشنهای دیزنی
15- غول آهنی (The Iron Giant)
دستمال کاغذیها را بیاورید که “غول آهنی” تنها فیلم در این فهرست است که تضمین میشود شما را به گریه بیندازد. این اثر بزرگ انیمیشنی که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، داستان هوگارث هیوز را در اوج جنگ سرد دنبال میکند. قهرمان جوان ما یک ربات غولپیکر را در جنگلهای نزدیک خانهاش پیدا میکند و آن را به عنوان یک دوست میپذیرد و به آن درباره دنیا آموزش میدهد. با این حال، دولت آمریکا درباره ربات اطلاعاتی دریافت میکند و باور دارد که آن یک سلاح تخریب جمعی است، بنابراین ارتش را برای از بین بردن تهدید روانه میکند.
وقتی فیلم به نتیجهای میرسد، ارتش دستور دریافت کرده است که یک بمب اتمی را به سمت شهر پرتاب کند تا ربات را نابود کند. برای نجات هوگارث، راکول و سربازان، غول آهنی پرواز میکند تا بمب را متوقف کند و به جای سلاحی که برای آن طراحی شده بود، قهرمان باشد. انفجار، ربات را نابود میکند، اما شهر را نجات میدهد. مضمون اصلی فیلم را میتوان به یک نقل قول تکی از هوگارث خلاصه کرد: “تو خودت هستی که تصمیم میگیری”. این پایان این پیام را به طور کامل بیان میکند. فیلم همچنین با قطعاتی از ربات که شروع به بازگرداندن خود میکنند، به یک نتیجه مثبت ختم میشود.
14- داستان اسباببازی ۳ (Toy Story 3)
فرانچایز داستان اسباب بازی چندین لحظهی برتر در تاریخ انیمیشن است، اما بسیاری از این لحظات به شدت صمیمی هستند مانند پایان اسباب بازی ۳. داستان سالها پس از فیلم دوم رخ میدهد، زمانی که اندی در حال آماده شدن برای رفتن به دانشگاه است. وودی، باز و سایر اسباببازیهای اندی به طور تصادفی به کودکستان اهدا میشوند و آنها سرنوشت خود را قبول میکنند و زندگیهای عذابآوری را در بازی با گروهی از کودکان دارند. لوتسو، خرس مسن کودکستان را اداره میکند و وقتی وودی با خبری از اشتباه بودن این موضوع برمیگردد، اسباببازیها باید از طریق ارتش لوتسو برای فرار از آن عبور کنند.
پس از فرار از کودکستان و زنده ماندن در یک جنگ برای بقا در محوطهی زباله، اسباببازیها به خانهی اندی بازمیگردند. هنگامی که متوجه میشوند اندی دیگر به آنها نیاز ندارد، وودی یک نامه مینویسد که به اندی میگوید که این اسباببازیها را به یک دخترک به نام بانی بدهد. در یک لحظهی دلنشین، اندی همهی اسباببازیهای مورد علاقهاش را به صورت جداگانه به بانی معرفی میکند و دربارهی ماجراجوییهای شگفتانگیزی که با هم داشتهاند به او میگوید. این یک پایانبندی صمیمانه است.
13- میشلها در برابر ماشینها (The Mitchells Vs. The Machines)
نتفلیکس با مجموعهای از انیمیشنهای اصلیاش موفق شده است، اما فیلم “میچلها در برابر ماشینها” یکی از آثاری است که تا حدی در سایهی دیگر فیلمها قرار گرفته است. داستان این فیلم دربارهی خانوادهی میچل است که در طول یک سفر جادهای در سراسر آمریکا، بزرگترین دخترشان کیتی را به دانشگاه میبرند. در طول این سفر، این خانواده نامنظم مجبور میشود با تفاوتها و ناامنیهای خود مواجه شود زیرا یک هوش مصنوعی شروع به نابودی جهان میکند. سرانجام، جنگ برای بقا به جنگ برای نجات سیاره تبدیل میشود، زیرا میچلها به طرز عجیبی به مبارزه با روباتها میپردازند.
سخت است بهترین قسمت پایان “میچلها در برابر ماشینها” را مشخص کرد. نبرد نهایی یکی از بهترین نبردهای انیمیشنهای مدرن است. با این حال، این تجربه در صحنههای بعدی تقویت میشود که در آن کیتی به دانشگاه میرود و ارتباطش با خانوادهاش را مجددا ترمیم میکند. این صحنه به عنوان یک لحظهی دلنشین است زیرا آنها همچنان با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و میتوانیم در نهایت آرامش را ببینیم.
12- رایا و آخرین اژدها (Raya and the Last Dragon)
با وجود نادیده گرفتن آن، “رایا و آخرین اژدها” برای بحث دربارهی فیلمهای دیزنی مدرن مطرح نشده است. این فیلم الهام گرفته شده از افسانهها و فرهنگهای فیلیپین و اندونزی است و داستان یک ماجراجویی پر از اکشن در دنیای فانتزی است. جهان کوماندرا به پنج مملکت تقسیم شده است، هر یک برای کنترل یک جواهر قدرتمند که حاوی قدرت اژدها است رقابت میکنند. قرون پیش، اژدهاها از این جواهر برای مهار دروون شرور استفاده کرده و انسانیت را نجات دادند، اما خطای یک شاهزاده جوان به نام رایا باعث شده جواهر از بین برود و دروون آزاد شود.
با بیدار کردن اژدهای سیسو و جمع آوری متحدانی از سراسر کوماندرا، رایا بیشتر جواهرها را بازیابی کرده است. در سفر به فنگ، آخرین مملکت، رایا با ناماری، زنی که او را فریب داده و باعث نابودی جواهر شده است، روبرو میشود. هنگامی که دروون به فنگ حمله میکند و قهرمانان را احاطه میکند، رایا خود را قربانی دروون میکند. ناماری جواهرها را با هم میآورد و پنج سرزمین را به طور کامل متحد کرده و دروون را دوباره شکست میدهد. هنگامی که رایا و دیگران به زندگی بازمیگردند، آنها مشاهده میکنند که اژدهاها نیز به زندگی بازگشتهاند و به حفاظت از جهان میپردازند.
11- بل (Belle)
استودیوهای انیمیشن ژاپنی تولیدکنندهی بهترین فیلمهایی در تاریخ این رسانه هستند و فیلم “بل” نشان میدهد که انیمه هنوز هم به همان اندازه که در ابتدا بود، پرطرفدار است. داستان این فیلم نوسازی داستان دیو و دلبر است و در یک ژاپن نزدیک به آینده رخ میدهد. داستان دنبال سوزو نایتو، یک دختر دبیرستانی است که مادرش را در یک حادثهی تلخ از دست داده است. یک برنامهی رسانه اجتماعی جدید، یک واقعیت مجازی به نام “U”، مدرسهی او را درگیر خود کرده است و وقتی او برای اولین بار وارد برنامه میشود، متوجه میشود که صدای جذابی پیدا کرده که او را قادر میسازد تا تبدیل به ستارهی پاپ برنامه شود به نام “بل”.
با افزایش شهرت او، یکی از کنسرتهای بل متوقف میشود زیرا یک تیم امنیتی یک کاربر به نام هیولا را در سالن مجازی تعقیب میکند. بل به او معتاد میشود و او را در فضای سایبری دنبال میکند. این “دیو ودلبر” نیست که شما میشناسید و بل عاشق هیولا نیست. او میخواهد درد او را درک کند و ما متوجه میشویم که کاربر هیولا یک پسر زندانی و به شدت مورد آزار دیده است که در نزدیکی توکیو زندگی میکند. سوزو به محل زندگی پسر سفر میکند، او را نجات میدهد و به طور کامل با علاقهمندی واقعی خود، شینوبو، ارتباط برقرار میکند. این انیمه با یک نتیجهی واقعاً به یادماندنی به پایان میرسد.
10- کورالاین (Coraline)
“کورالاین” به عنوان یکی از بهترین فیلمهای انیمیشن تمام دوران شناخته میشود و در بسیاری از جوانب عملکرد خوبی دارد. این فیلم بر اساس کتابی با همین نام اثر نیل گیمن ساخته شده و داستان آن به کورالاین جونز میپردازد که همراه خانوادهاش به آپارتمانهای پینک پالاس نقل مکان میکنند. کورالاین ناراحت است، دوستانش را از دست داده است و از نادیده گرفته شدن توسط والدینش رنج میبرد. او خانه جدید خود را بررسی میکند و دری را کشف میکند. با عبور از در، او به دنیایی دیگر رسیده که توسط مادر دیگری اداره میشود. با این حال، کورالاین نمیداند که این هیولا روح کودکان را در آن دنیا به بند میاندازد و اکنون میخواهد کورالاین را به آنها اضافه کند.
پس از گرفتار شدن والدینش، کورالاین با مادر دیگر در تراژدی نهایی به مبارزه میپردازد و او را گرفتار میکند. با نجات والدینش و آزاد شدن روح کودکان گرفتار، زمان سپری میشود و به خانواده کورالاین که مهمانی باغ را برگزار کردهاند برمیگردیم. کورالاین زیبایی خانه و همسایگان جدید خود را میپذیرد و این در رنگ جدیدی که به دنیا معرفی کرده، نمایان میشود. مادربزرگ ویبی، خواهر یکی از روحهای گمشده، در مهمانی حضور دارد و خشنود است که برای اولین بار از کودکی خانه را ببیند. همچنین شاهد روح سه کودکی میشویم که به سمت آسمان پرواز میکنند و پیروزی کورالاین را تثبیت میکنند.
9- چگونه اژدهای خود را آموزش دهیم ۳ (How to Train Your Dragon 3)
وقتی به انیمیشنهای مدرن میپردازیم، داستانهای غنی، شخصیتهای جالب و دیدگاههای منحصربهفرد در قالب فرمولهای آزمودهشده آنها،به آنها تعقیب و دستیابی بزرگی داده و بسیاری از مردم آنها را به عنوان برجسته ترین اثرشان میشناسند. سری فیلمهای “چگونه اژدهای خود را آموزش دهیم” از جمله این اثرها است. این فیلمها ماجراجوییهای پر از اکشن هیکاپ و اژدهای همراهش، توتلس را روایت میکنند که با دهها گونه اژدهایی مواجه میشوند. در این سریال، لحظات شگفتانگیز زیادی وجود دارد، به ویژه در مبارزه بالقوه فیلم دوم، اما “چگونه اژدهای خود را آموزش دهیم ۳: جهان پنهان” جایگاه خود را در این لیست به دست میآورد.
در جهان پنهان، هیکاپ و توتلس در جستجوی سرزمین افسانهای اژدها هستند. پس از آتشسوزی برک توسط گریمل، شکارچی اژدها، آنها باور دارند که این مکان افسانهای تنها مکانی امن برای دوستان اژدهایشان است. با اکتشاف جهان پنهان و شکست گریمل، هیکاپ متوجه میشود که انسانها در آنجا جایی ندارند و تصمیم میگیرد توتلس را رها کند تا خانه و خانوادهای بسازد. سالها بعد، پس از بچهدار شدن هیکاپ و آسترید، هیکاپ به ورود به جهان پنهان بازمیگردد و با توتلس و خانواده جدیدش دوباره دو نژاد را به هم پیوند میدهد.
8- شهر اشباح (Spirited Away)
شهر اشباح ” داستانی جادویی و زیباست که در اسطورهشناسی ژاپنی ریشه دارد. این فیلم توسط استودیوی جیبلی تولید شده و توسط هایائو میازاکی، یکی از مؤسسان استودیو، کارگردانی شده است. این فیلم با ساختار جهانسازی دقیق، داستان نزدیک و انیمیشنی زیبا، طرفداران زیادی را به خود جلب کرده است. یک دختر جوان به نام چیهیرو که همراه والدینش به روستا نقل مکان میکند، اما پس از عبور از یک تونل مرموز، خود را در یک پارک تفریحی متروکه مییابد. والدین پس از خوردن غذایی که در آنجا پیدا کردهاند، به خوک تبدیل میشوند و چیهیرو مجبور میشود در خدمت جادوگر قدرتمند یوبابا قرار بگیرد.
در حین کار در حمام یوبابا، چیهیرو با چند روح منحصربهفرد آشنا میشود و با پسر مرموزی به نام هاکو دوست میشود. پس از اینکه هاکو یک مهره را از خواهر یوبابا به نام زنیبا میدزدد، او پسر یوبابا را به یک موش تبدیل میکند. چیهیرو موافقت میکند که مهره را بازگردانده اما یوبابا دستور میدهد والدینش را میکشد. هاکو مانع میشود و میگوید که اگر چیهیرو را آزاد کند، بو را نجات خواهد داد. یوبابا موافقت میکند، اما وقتی چیهیرو بازمیگردد، مجبور است به آزمونی برود تا والدین خوکش را از بین دیگران تشخیص دهد. در پایانی کامل از داستانهای جادویی، چیهیرو و والدینش بازمیگردند و والدینش خاطره از آن تجربه ندارند.
7- شرک (Shrek)
سری طنز شرک، اولین انیمیشن شرکت دریمورکز نبود، اما بدون شک یکی از به یادماندنیترین آنهاست. این فیلمها کمدیهای سرخوشانهای هستند که با ارجاعات شگفتانگیز به داستانهای جادویی محبوب از سراسر جهان، برجسته شدهاند. داستان اصلی فیلمها دربارهی یک غول به نام شرک است که زندگی مستقل خود را توسط گروهی از موجوداتی که تبعید شدهاند در حال تهدید میبیند. لرد فارکواد، یک شاهزاده کوچک از دولوک، این موجودات را از پادشاهی خود بیرون انداخته است و تنها راه بازگشت شرک به تنهایی خودش در مرداب، نجات دادن شاهزاده فیونا است.
بعد از نجات دادن شاهزاده و سفر با او به دولوک، شرک و فیونا احساساتی به هم پیدا میکنند، اما یک سوءتفاهم باعث میشود شرک باور کند که شاهزاده هرگز نمیتواند هیولایی مانند خود را دوست بدارد. او فیونا را به فارکواد تحویل میدهد، اما خر میگوید که او قربانی یک نفرین است که زیر نور ماه به یک اورک تبدیل میشود. شرک و خر با دلاوری به قلعه حمله میکنند و شرک عشق خود را به فیونا اعتراف میکند. او به شکل اورک خود تبدیل میشود، فارکواد توسط یک اژدها خورده میشود.
6- درون و بیرون (Inside Out)
انیمیشن «درون و بیرون » پس از انتشارش به دلیل رویکرد قابل دسترسی که به روانشناسی انسانی دارد، تحسین طرفداران را جلب کرد. حتی امروزه، روانشناسان کودکان از این فیلم برای کمک به کودکان در بیان احساسات خود در درمان استفاده میکنند. این فیلم نگاهی نوآورانه به نبرد درونی یک دختر جوان با محیط جدید خود دارد و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جدید دیزنی تلقی میشود. پس از اینکه رایلی و خانوادهاش از شهر زادگاهش در منیسوتا به سان فرانسیسکو نقل مکان میکنند، او شروع به مبارزه شدیدی برای کنترل احساسات خود میکند. آنچه که نمیداند این است که در ذهنش ماجراجویی بزرگی در حال وقوع است، به عهده پنج احساس اصلی او.
پنج خاطره اصلی مبنای زندگی درونی رایلی است، اما با وجود تلاش شادی، غم آنها را به طرزی متفاوتی فاسد کرده است. این جفت باید در ذهن رایلی سفر کنند تا خاطرات اصلی را پیدا کنند و به جایگاه اصلی بازگردانند. جوی یا شادی به زودی متوجه میشود که غم هدفی منحصربهفرد دارد و تنها از طریق همکاری احساسات، رایلی میتواند زندگی مفیدی داشته باشد. هنگامی که رایلی تلاش میکند از خانه فرار کند، غم دخالت میکند و با استفاده از کنترل او را با والدینش از نو متحد میکند. یک سال بعد، احساسات به هماهنگی کار میکنند و رایلی چندین خاطره اصلی جدید را پیدا کرده و با محیط جدید خود سازگار میشود.
5- شش ابر قهرمان (Big Hero 6)
دیزنی در این لیست چندین بار حضور پیدا کرده و این دلیل خوبی است که بگوییم این هیولای دنیای انیمیشن زمان کافی برای مسلط شدن به صنعت خود را داشته است و برخی از بهترین و در عین حال غمانگیزترین فیلمهای تاریخ را ساخته است و یکی از شاهکارهای کمتر شناخته شده آن، فیلم “بیگ هیرو 6” است. این فیلم به طور کلی بر اساس کمیکهای مارول ساخته شده است و داستان آن، داستان روباتیک هیرو همادا را روایت میکند. در طول یک نمایشگاه، آتش سوزی رخ میدهد و برادر هیرو، تاداشی، در تلاش برای کمک به معلمش رابرت کالاهان درگیر میشود و جان خود را از دست میدهد. بقیه قسمتهای فیلم بررسی درد و انتقام هستند، همانطور که هیرو لباسهای ابرقهرمانی پیشرفتهای را برای دوستان تاداشی طراحی و آنها را به ابرقهرمانان تبدیل میکند.
پس از آنکه هیرو متوجه میشود که کابوکی معلم تاداشی بوده است، خشمگین میشود و باعث میشود بیمکس تقریباً او را بکشد. تیم مانع او میشود، اما کابوکی فرار میکند. پس از آموختن از اشتباه خود، آنها در یک مبارزه نهایی با کالاهان درگیر میشوند در حالی که او یک پرتال فرا بعدی باز میکند. تیم کابوکی را شکست میدهد، اما بیمکس نشانه زندگی درون پرتال را حس میکند. هیرو و بیمکس دختر گمشده کالاهان را پیدا میکنند. بیمکس با قربانی کردن خود، هیرو و دخترش را نجات میدهد. هیرو به برنامه روباتیک میرود در حالی که بیمکس را بازسازی میکند. فیلم با یک دنباله پایانی حماسی که بیگ هیرو 6 به طور کامل دوباره یکدیگر را ملاقات میکنند و ماجراجوییهای ابرقهرمانی خود را ادامه میدهند به پایان میرسد.
4- اینوا (Inu-Oh)
اگرچه بیشتر فیلمهای این لیست برای جمعیت جوان هستند، اما اینوا به خاطر محتواهای بزرگسالانه و گردشی راکاندرولی بر موسیقی سنتی ژاپنی برجسته است. تومونا در کودکی بعد از اینکه پدرش شمشیری جادویی را بیرون میکشد، نابینا شد، اما کوری او قدرت دیدن روحها را به او میدهد. گیج و در جستجوی پاسخها، او در یادگیری نواختن بیوا و اجرا کردن آرامش مییابد. اینو-او به دلیل قرارداد پدرش با یک ماسک جادویی بیمار به دنیا آمده است، اما با اجرا بدنش بهبود پیدا میکند.
بعد از دیدار، تومونا متوجه میشود که اینو-او توسط چندین روح جنگجوی همراهی میشود. این کار اشیکاگا، رهبر رژیم فعلی، را ناراحت میکند و به آنها دستور میدهد که متوقف شوند، اما عصیان آنها منجر به مرگ تومونا میشود. اینو-او تا زمان مرگ خود ادامه میدهد. خوشبختانه، داستان در آنجا پایان نمییابد. بیننده متوجه میشود که کسی که این داستان را روایت میکند، روح تومونا است که در طول قرون پیر شده است. هنگامی که فیلم به پایان میرسد، اینو-او سرانجام دوست قدیمی خود را پیدا میکند.
3- افسون (Encanto)
کمدی موزیکال پرطرفدار انکانتو نیازی به معرفی ندارد. یکی از شاهکارهای مدرن دیزنی، این فیلم توانسته است دل بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. داستان خانواده مادریگال، موسیقیهای زیبا و بررسی آسیبهای سلسلهمراتبی، همگی به شکلی برتر ساخته شدهاند. پس از درگذشت سرپرست خانواده، تمام اعضای خانواده مادریگال قدرتهای مختلف و ماورایی به منظور خدمت به جامعه دریافت کردهاند. اما میرابل اولین عضوی در خانواده است که از این هدیه بیخبر میماند و این موضوع باعث میشود که او در خانواده به عنوان یک غریبه محسوب شود. پس از کشف یک پیشگویی که در آن میبیند خانه خانواده را نابود میکند، میرابل سعی میکند با اتحاد خانواده، سرنوشت خود را تغییر دهد.
در یک جدال شدید بین میرابل و آبولا، کازیتا باعث میشود اطراف مادریگالها فرو بریزد. میرابل به جنگل فرار میکند. پس از پیدا شدن توسط مادربزرگش، او از تراژدی و جنگی که پدربزرگش را کشته بود، مطلع میشود. روابطشان با یکدیگر بهبود یافته، میرابل و آبولا خانواده را به هم پیوند میدهند و با تکیه بر یکدیگر، به بازسازی کازیتا و جادوی آن میپردازند. میرابل به عنوان مراقب جدید خانه تعیین میشود.
2- عروس مرده (Corpse Bride)
تیم برتون استاد ساختن چیزهای ترسناک است و کاری میکند که ترس را در دسترس هر نوع مخاطبی قرار بدهد. او این کار را با فیلم The Nightmare Before Christmas انجام داد، اما در یک جواهر کمتر شناخته شده به نام عروس مرده به همان روش موفق شده است. ویکتور ون دورت قرار است با ویکتوریا اورگلوت ازدواج کند و اگرچه این یک ازدواج اجباری است، آنها عاشق یکدیگر میشوند. در جریان تمرین مراسم عروسی آنها، ویکتور همه چیز را خراب میکند و شرمسارانه به جنگل میگریزد. در آنجا، به تمرین سخنرانی عروسی میپردازد و انگشترش را بر روی آنچه تصور میکند ریشه درخت است میگذارد. در واقع، این انگشت یک زن مرده و یک جسد زامبی شده است و ویکتور بیخبر از آن، با او به صورت اتفاقی حین تمرین ازدواج میکند.
پس از سفر به سرزمین مردگان، ویکتور متوجه میشود که ویکتوریا قرار است با لرد بارکیس بیترن ازدواج کند. این خبر او را به شدت ناراحت میکند و او موافقت میکند که به درستی با امیلی ازدواج کند. برای انجام این کار، آنها باید به سرزمین زندگان بازگردند و ویکتور باید بمیرد. هنگامی که مردگان برای حضور در مراسم عروسی برمیخیزند، شهر وحشتزده میشود و بارکیس فاش میکند که او اورگلوتها را فریب داده است و امیلی را کشته است. در جشنی، او به طور ناخودآگاه سم مینوشد و مردگان روح او را مبلعند. امیلی به آرامی به پروانه تبدیل میشود و ویکتور و ویکتوریا ازدواج میکنند. این پایان تاریکی است، بدون شک، اما کاملاً در این کمدی وحشتناک جای میگیرد.
1- نیمونا (Nimona)
جدیدترین فیلم در این لیست، نیمونا، در سال ۲۰۲۳ با استقبال عظیمی مواجه شد. براساس رمان گرافیکی ان. دی. استیونسون، داستان حول محور نیمونا میگردد که به همراه بالیستر بولدهارت، مردی که به قتل ملکه متهم شده است، تیم میشوند. در این جامعه آیندهنگر، قرون وسطی، بالیستر برای شوالیه شدن آموزش دیده بود، اما در مراسمی، سلاح او به ملکه برخورد کرد و ملکه را کشت. در حالی که فرار میکند، بالیستر با نیمونا آشنا میشود، در او انرژی شرورانهای میبیند و خواستار تبدیل شدن به همدست او میشود. این دو نفر برای پاک کردن نام بالیستر، تحقیقاتی را آغاز میکنند.
در طول تحقیقات آنها، آشکار میشود که کارگردان پشت قتل است، اما او با افشای این مطلب باعث ایجاد هرج و مرج میشود و میگوید که نیمونا در گذشته یک هیولای سیاه بزرگ بوده است که خانهشان را نابود کرده است. نیمونا توسط بالیستر رها میشود و به شکل هیولایی مخوف بازمیگردد و شروع به شورش میکند تا اینکه بالیستر آمده و تصحیح اشتباه میکند. کارگردان دستور میدهد تا یک انواع آتشبازی لیزری انجام شود، اما نیمونا به ققنوس تبدیل میشود و آتشبازی را نابود میکند و به نظر میرسد که مرده است. انفجار زیبایی که دیوارههای شهر را روشن میکند، بالیستر در راه بازگشت به پناهگاهش متوجه میشود که نیمونا زنده مانده است.
منبع: movieweb
باب اسفنجی: ما اینجا داریم زحمت میکشیم🗿🚬
بهترینشون باب اسفنجی
باب اسفنجی تو یازده دقیقه از اینا بهتر میسازه پایانو💛🗿
فقط پت و مت
پایان اتیک آن تایتانز رو چی میگید؟؟؟ 😭😭😭
عروس مرده و کورالین عالین خیلی انیمیشن های خوبین