10 انیمیشن مهم که باید حداقل یکبار تماشا کنید
سینما برای همه است، زیرا طیف گسترده‌ای از ژانرها و قالب‌ها را برای کودکان و بزرگسالان به نمایش می‌گذارد. زیبایی سینما در این است که هر ژانری می‌تواند فیلم کودک یا بزرگسال باشد. با این‌حال، گاهی این باور اشتباه وجود دارد که انیمیشن فقط برای کودکان است و نمی‌تواند برای بزرگسالان جذاب باشد. اما چه این داستان‌ها برای بچه‌ها باشد یا نه، فیلم‌های انیمیشنی خلاقیتی را به نمایش می‌گذارند، که برای همه سنین و قشرهای مختلف جمعیت مناسب است.
همانطور که این ژانر به‌طور فزاینده‌ای محبوب می‌شود و فناوری صنعت انیمیشن‌سازی پیشرفته‌تر می‌شود، هر سال فیلم‌های انیمیشنی بهتری ساخته می‌شوند. این موضوع انتخاب بهترین انیمیشن‌ها را تا حد زیادی دشوار می‌کند. با این‌حال، این ده فیلم انیمیشنی مهم را، دست‌کم باید یکبار تماشا کنید. هر کدام از این آثار انیمیشنی خوب موردتحسین منتقدان قرار گرفته، مرزها را جابجا کرده، ژانر را بازتعریف کرده، و یا فقط خیلی ساده موردعلاقه گسترده مخاطبان قرار گرفته‌اند. پس شما هم به‌عنوان یک علاقمند سینما، بهتر است دست‌کم یکبار این انیمیشن‌های درخشان را تماشا کنید.
10. مرد عنکبوتی: به‌درون دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Into the Spider-Verse)
همه طرفداران مرد عنکبوتی، داستان اصلی این فرنچایز جذاب را می‌دانند. شاید تصور شود که تکرار این داستان، ممکن است کمی خسته‌کننده باشد. اما با اینکه مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی منشا مشابهی دارد، آن را با ابعاد متفاوت و عناصر حماسی دوباره از نو خلق می‌کند. داستان این انیمیشن از جایی شروع می‌شود که یک عنکبوت رادیواکتیو مایلز مورالس را نیش می‌زند. زمان به بسیاری از فیلم‌ها کمک می‌کند، تا ارزش واقعی‌شان شناخته‌شود. به همین دلیل است که بیشتر فیلم‌های مهم، فیلم‌های قدیمی‌تر هستند. با این‌حال، به‌عنوان جدیدترین فیلم در این لیست، مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی، تجربه متفاوتی است که به اوج هنر انیمیشن‌سازی رسیده‌است. داستان این فیلم احساسی و الهام‌بخش است و در سطح جهان درخشیده‌است. این فیلم با ترکیب نقاشی با دست و فناوری رندر، سبک انیمیشنی خاص خود را دارد، که استانداردهای انیمیشن امروزی را دوباره تعریف می‌کند.
9. شیر شاه (The Lion King)
بسیاری از مخاطبان، دیزنی را سلطان صنعت انیمیشن‌سازی می‌دانند. بسیاری از فیلم‌های دیزنی، در این لیست و دیگر لیست‌های بهترین‌ها، جایگاه ویژه‌ای دارند. جای تعجب نیست که شیرشاه موفقیت دیگری برای این کمپانی باشد، حتی اگر در طول تولید، خیلی از عوامل و دست‌اندرکاران اینطور فکر نمی‌کردند. در داستان شیرشاه، زندگی شیر جوانی به‌نام سیمبا دنبال می‌شود. وقتی عموی شرور سیمبا پدرش را می‌کشد، او فرار می‌کند و سال‌ها بعد در بزرگسالی برمی‌گردد تا تاج‌و‌تخت خود را پس بگیرد. در حالیکه داستان شیرشاه اقتباسی از نمایشنامه هملت اثر شکسپیر محسوب می‌شود، این فیلم هنوز هم لحظات خاص خود را دارد و صحنه‌های احساسی جذابی را به مخاطب نشان می‌دهد و مخاطبان زیادی می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. جنبه‌های انیمیشن و موزیکال این فیلم عالی است. شیرشاه برنده دو جایزه اسکار بهترین موسیقی متن و بهترین آهنگ اورجینال شد. شیرشاه پرفروش ترین فیلم انیمیشن زمان خود بود و هنوز هم پردرآمدترین انیمیشن کلاسیک محسوب می‌شود. درحقیقت شیرشاه محصول سال ۱۹۹۴، بهترین نسخه این داستان افسانه‌ای است.
8. کابوس پیش از کریسمس (The Nightmare Before Christmas)
این یک تصور غلط رایج است که تیم برتون فیلم کابوس پیش از کریسمس را کارگردانی کرده‌است. با اینکه تیم برتون تهیه‌کننده این فیلم است و تاثیر زیادی بر آن داشته‌است، هنری سیلیک این فیلم انیمیشن کلاسیک را کارگردانی کرده‌است. در داستان این فیلم هنگامیکه جک اسکلینگتون، پادشاه هالووین تاون، از روال وحشتناک سالانه خسته می‌شود، کریسمس تاون را کشف می‌کند، مکانی شاد و گرم که در آن کنترل را به دست می‌گیرد و کار بابانوئل را می‌دزدد تا هدایا و شادی را خودش تحویل دهد. برتون به‌عنوان یک انیماتور سابق در دیزنی، تاثیر خود را به این فیلم آورده و اثری بی‌نظیر خلق می‌کند. این سبک، انیمیشن‌ها را با معرفی فیلم‌های بلند متحول کرد و محبوبیت خود را ثابت کرد. کابوس پیش از کریسمس همچنین نامزدی اسکار بهترین جلوه‌های بصری را به‌دست آورد. خارج از انیمیشن نوآورانه‌اش، آهنگ‌ها، مضامین و خلاقیت زیاد فیلمساز، جایگاه این فیلم را بالاتر برده‌است. کابوس پیش از کریسمس، یک فیلم هالووینی است، که باید تماشا کنید و برای فصل تعطیلات هم عالی است.
7. آکیرا (Akira)
با اینکه همه‌گیری کووید ۱۹ یکی از بدترین تجربه‌های انسانی بوده‌است، اتفاقات بسیار بدتری هم برای بشریت رخ داده‌است. برای مثال می‌توان به داستان انیمیشن آکیرا که در سال 2019، درست 31 سال پس از انفجار بمب هسته‌ای بر فراز توکیو، اتفاق می‌افتد، فکر کرد. آکیرا شهری را نشان می‌دهد که اکنون از رونق افتاده‌است و در یک هرج‌و‌مرج کامل، به‌سر می‌برد. در این آشفتگی رهبر گروه دوچرخه‌سواری کاندا ماموریت دارد، تا دوستش را از چالش‌ها نجات دهد. در بستر مبارزه با فساد در هر جنبه، قدرت روانی دوستش از کنترل خارج می‌شود و شرایطی دیوانه‌کننده ایجاد می‌کند. آکیرا یکی از بهترین فیلم‌هایی است که ثابت می‌کند، انیمیشن فقط برای بچه‌ها نیست. این فیلم جذاب یک داستان پرکشش و تصاویر خیره‌کننده در یک دنیای تاریک را ارائه می‌دهد. البته این موارد تنها دستاوردهای آکیرا نیستند. این اثر الهام‌بخش تعداد بی‌شماری از فیلم‌های علمی‌تخیلی دیگر بوده‌است و انیمه را بار دیگر موردتوجه سینمادوستان قرار داده‌است. آکیرا سبکی علمی‌تخیلی و سایبرپانک امروزی دارد و انیمیشن را بار دیگر تعریف می‌کند. آکیرا همچنین انیمه را به غرب معرفی کرده و تاثیر زیادی بر سینماگران و سینمادوستان گذاشته‌است. آکیرا هنوز هم یکی از بهترین فیلم‌های انیمیشن کلاسیک کالت است.
6. وال ای (WALL-E)
حتی در سیاه‌ترین موقعیت‌ها، موجودات می‌توانند هدف و زندگی ایجاد کنند، پیامی که انیمیشن نمادین وال ای سعی دارد به مخاطبش بیاموزد. در داستان این فیلم یک ربات تنها زمین فراموش‌شده را تمیز می‌کند و اشیایی را جمع‌آوری می‌کند که آنها را گنج می‌نامد. اما زمانیکه رباتی با فناوری پیشرفته به نام ایو نشانه‌هایی از زندگی پیدا می‌کند، به زندگی وال ای هدف جدیدی داده می‌شود. این دو با یکدیگر به یک سفینه فضایی می‌روند که تمدن‌های زیادی را با خود حمل می‌کند. آنها سعی می‌کنند وجود زندگی را در زمین به کاپیتان ثابت کنند و در عین‌حال از هوش‌مصنوعی شیطانی اجتناب کنند. وال ای برای همه جنبه‌های فیلم موردتحسین منتقدان قرار گرفته‌است. این اثر یک شاهکار انیمیشنی است، که می‌تواند آدم‌ها را در هر سنی سرگرم کند و در عین‌حال پیام‌ها و مضامین عمیقی را ارائه دهد. این فیلم برنده اسکار بهترین انیمیشن بلند شد و برای پنج رشته دیگر از جمله بهترین فیلمنامه اورجینال نامزد شد. وال ای جذاب‌ترین شخصیت صامت از زمان ولگرد کوچولوی چارلی چاپلین است، که احساسات شدیدی را در یک فیلم انیمیشن عاشقانه منتقل می‌کند. بدون‌شک می‌توان گفت که وال ای بهترین فیلم کمپانی پیکسار است.
5. فانتازیا (Fantasia)
فانتازیا به‌عنوان یک رویاپردازی برای والت دیزنی شروع شد، که پس از چند تجربه ناموفق، به‌عنوان یک فیلم گلچین حاوی چندین بخش مختلف انیمیشن منتشر شد. هر بخش این انیمیشن منحصربه‌فرد کارگردان متفاوتی دارد و دستان زیادی روی این پروژه کار کرده‌اند. فانتازیا به یکی از طولانی‌ترین فیلم‌های انیمیشن تبدیل شده و درآمد زیادی هم برای آن زمان داشته‌است. فانتازیا بدون‌شک بهترین فیلم آنتولوژی و یکی از اولین فیلم‌های زمان خود است، که راه را برای دیگر فیلم‌های انیمیشن هموار کرده‌است. با این‌حال، این فیلم خیلی فراتر از ایجاد انقلابی در فیلم‌های آنتولوژی محسوب می‌شود. همچنین میکی‌موس نمادین که محبوبیتش در حال کاهش بود، دوباره ازطریق فانتازیا دیده شد. اگر باز هم کافی نیست، فانتازیا همچنین فناوری Fantasound را اختراع کرد، یک سیستم صوتی انقلابی که باعث می‌شود احساس کنید، یک ارکستر کامل در ایجاد صدا نقش دارند. فانتازیا ثابت می‌کند که یک فیلم کلاسیک مهم و پیشگامانه است، که دست‌کم یکبار باید تماشایش کنید.
4. دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
دیو و دلبر براساس داستانی از ژان ماری لوپرنس دو بومونت است، که این نویسنده زن خلاق در سال ۱۷۵۶ نوشته‌است. این اثر یک موزیکال انیمیشنی پر از آهنگ‌های عاشقانه و به‌یادماندنی است. در این داستان یک شاهزاده خبیث به هیولا تبدیل شده و اطرافیان او همه به اجسام مختلف تبدیل می‌شوند. این نفرین تا زمانیکه دیو عشق واقعی را تجربه نکند، باطل نمی‌شود. در این داستان شاهزاده خانمی از راه می‌رسد و در طول روایت، جانور بی‌احساس و تنها را به یک مرد دوست‌داشتنی تبدیل می‌کند. با وجوداینکه بیشتر فیلم‌های انیمیشن دیزنی تماشایی هستند، دیو و دلبر به اعتقاد خیلی از مخاطبان، بهترین اثر این کمپانی بزرگ است. داستان عاشقانه، قطعه‌های موسیقی خوب و انیمیشن خیره‌کننده در دیو و دلبر با هم ترکیب شده، تا تجربه‌ای جذاب را برای همه خانواده به ارمغان آورد. این انیمیشن عاشقانه و درخشان به زیبایی نوشته شده‌است و اولین فیلم انیمیشنی محسوب می‌شود، که نامزد بهترین فیلم در اسکار شده و چندین جایزه دیگر را هم از آن خود کرده‌است.
3. داستان اسباب‌بازی (Toy Story)
ادعای عجیبی نیست اگر بگوییم که هیچ طرفدار سینمایی وجود ندارد، که داستان اسباب‌بازی، بزرگترین فرنچایز پیکسار و شناخته‌شده‌ترین مجموعه فیلم‌های انیمیشن را نشناسد. داستان این انیمیشن مهم درباره پسربچه‌ای است، که یک اسباب‌بازی جدید و فانتزی می‌خرد. درنتیجه وودی که اسباب‌بازی محبوب قدیمی‌اش است، به این اسباب‌بازی تازه حسادت می‌کند. با این‌حال، پس از اینکه بچه بی‌ادب همسایه اسباب‌بازی‌ها را می‌دزدد، وودی و باز که اسباب‌بازی جدید است، باید با هم همکاری کنند تا اندی را پیدا کنند، که خیلی از آنها دورتر شده‌است. این اتفاق عامل یک سفر بزرگ پر از خنده و دوستی می‌شود. باوجود اینکه دنباله‌های داستان اسباب‌بازی نامزدی اسکار بیشتری کسب کرده‌اند، اولین داستان اسباب‌بازی نمادین‌ترین فیلم این مجموعه و مسلما بهترین آن است. داستان اسباب‌بازی اولین فیلم پیکسار است، که این کمپانی را در جهان مطرح کرد، تا تعداد بی‌شماری انیمیشن محبوب دیگر را خلق کند. در حالیکه داستان اسباب‌بازی به‌لطف داستان ملموس، صداگذاری عالی، موسیقی خارق‌العاده و خلاقیت شناخته می‌شود، اما اولین انیمیشنی است که به‌طور کامل از فناوری CGI استفاده کرده و به‌لطف آن عصر جدیدی از انیمیشن‌ها ساخته شده و این رسانه برای همیشه تغییر کرد. داستان اسباب‌بازی بدون‌شک یکی از مهم‌ترین انیمیشن‌هایی است که دست‌کم، یکبار باید تماشایش کنید.
2. شهر اشباح (Spirited Away)
جدای از پیکسار، استودیو جیبلی مشهورترین استودیوی انیمیشن‌سازی است، که تقریبا هر یک از فیلم‌های آن، یک شاهکار محسوب می‌شود. با این‌حال، اوج دستاوردهای این استودیوی بزرگ، انیمیشن درخشان شهر اشباح است. شهر اشباح داستان نمادین دختری است، که هنگام نقل‌مکان به خانه جدیدش با دنیای تازه‌ای روبرو می‌شود. در این دنیای تازه، والدین او تبدیل به خوک می‌شوند. حالا او باید در یک هتل چشمه‌های آب گرم که درحقیقت یک حمام سنتی بزرگ است کار کند، تا آنها و خودش را از این نفرین رها کند. شهر اشباح جهان‌های عجیب‌و‌غریب و شگفت‌انگیزی را به ما نشان می‌دهد، که یکی از خلاقانه‌ترین و ماجراجویانه‌ترین نمایش‌هایی است که سینما به خود دیده‌است. این فیلم اولین انیمه ژاپنی است، که برنده اسکار بهترین فیلم انیمیشن شده‌است و در بسیاری از فهرست‌های بهترین‌های سینما، جایگاه ثابتی دارد. شهر اشباح با محبوبیت جهانی، پیام‌های تاثیرگذاری دارد و بهترین فیلم انیمیشن تمام تاریخ سینما محسوب می‌شود.
1. سفیدبرفی و هفت کوتوله (Snow White and the Seven Dwarfs)
سفیدبرفی و هفت کوتوله بر اساس افسانه برادران گریم متعلق به سال 1812، ساخته شده‌است. این انیمیشن افسانه‌ای محصول کمپانی دیزنی است و قرار است در سال ۲۰۲۵ یک بازسازی از آن ساخته‌شود. سفیدبرفی و هفت کوتوله ملکه‌ای شرور را نشان می‌دهد، که به زیبایی دختر خوانده‌اش حسادت می‌کند و دستور مرگ او را می‌دهد، اما وقتی متوجه می‌شود او هنوز زنده است و در کلبه‌ای با هفت کوتوله پنهان شده‌است تبدیل به یک جادوگر می‌شود و به سفیدبرفی یک سیب سمی پیشنهاد می‌کند. او مسموم می‌شود اما، درنهایت فقط با بوسه یک شاهزاده درمان می‌شود. سفیدبرفی به چیزهای زیادی شهرت دارد: نامزدی اسکار و باکس‌آفیس بسیار موفقش، که همچنان آن را به پرفروش‌ترین فیلم انیمیشن تبدیل می‌کند. این اثر یک انیمیشن جریان‌ساز است که این ژانر را بازتعریف کرده‌است. سفیدبرفی و هفت کوتوله اولین فیلم بلند انیمیشنی است، که استانداردی را برای انیمیشن‌سازی تعیین کرده و فرمول استفاده از افسانه‌های کلاسیک را الهام‌بخش آثار دیگر کرده‌است. بدون نوآوری سفیدبرفی و هفت کوتوله در رسانه سینما، انیمیشن به جایی که امروز است نمی‌رسید. بنابراین این اثر تبدیل به یک فیلم درخشان در دیزنی نبدیل شده‌است و هر طرفدار سینمایی باید آن را تماشا کند.
منبع: collider
