نقد فیلم «آسمان غرب»؛ بازگشت قابل قبول به سینمای دهه 60 جنگ
جنگ ایران و عراق سالهاست که دستمایه تولید محصولات سینمایی در ایران قرار میگیرد؛ تولیداتی که طی دهههای مختلف، عناصر گوناگونی داشته است. فیلمهایی را که به متن جنگ میپردازند، در دو دسته کلی میتوان طبقهبندی کرد: ژانر دفاع مقدس و ژانر جنگی.
در حالی که برای سالها، پرداخت به مضمون جنگ تحمیلی در سینمای ایران، به ژانر دفاع مقدس با عناصر معنوی خاص خودش محدود بود، در سالهای اخیر آثار تازهای در سینمای ایران به تولید رسیده که بیشتر ژانر «جنگی» دارند تا «اکشن». فیلم سینمایی «آسمان غرب» اثر محمد عسگری نیز چنین محصولیست؛ محصولی اکشن و جنگی در ابعاد سینمای ایران که البته میتوانست در هر جایی جز ایران نیز اتفاق بیفتد، ولی جغرافیای آن در جنگ 8 ساله ایران و عراق انتخاب شده است.
این فیلم که روایتی از نخستین روزهای وقوع جنگ را در مرزهای غربی کشور ارائه میدهد، پروداکشنی بسیار بزرگتر و پرهزینهتر از «اتاقک گلی» فیلم اول این کارگردان دارد، ولی با تسلط ویژهای بر تکنیک سینما اجرا شده؛ تا جایی که به ندرت میتوان ضعفهای کارگردانی در آن شناسایی کرد. در این اثر هلیکوپتر و تانک هم به جنگ روستایی «اتاقک گلی» اضافه شده و بیش از فیلم قبلی او، تماشاگر سینما را مجذوب و مسحور میکند؛ هرچند در 30 دقیقه پایانی مخاطبان «آسمان غرب» تماشاگر نبردهاییاند که از نظر مختصات تولید، بسیار به نبردهای «اتاقک گلی» شبیه است.
فیلم «آسمان غرب» در کنار کارگردانی قابل توجه، البته از درامی قوی نیز بهره میبرد. فیلمساز دوربین خود را با علیاکبر شیرودی خلبان دفاع مقدس و کاراکتر اصلی این اثر همراه کرده تا از زاویه نگاه او، اولین روزهای جنگ را با روایت مسائل مردم نمایش دهد. نتیجه آن که تصویری عریان، غمانگیز و واقعی از مصیبتهای جنگ برای مردم به دست آمده که در اثر موقعیتهای دراماتیک جذاب طراحیشده در فیلمنامه، درام آن نیز تأثیرگذار از آب درآمده است.
«آسمان غرب» البته یک نقطه ضعف مهم دارد. محمد عسگری در این اثر به خلاف «اتاقک گلی» که در نبردها تدوینی متداول داشت، در صحنههای درگیری «آسمان غرب»، از سینمای دهه 60 جنگ الهام گرفته و آن را به نوعی بازآفرینی کرده. ترکیب نماهای پرشمار از حرکت چرخ تانک و نفربر، با کلوزآپ خلبانان که به وسیله کاتهای فوقالعاده سریع، در یکدیگر ممزوج شده، کلیات اسلوب خاص تدوین صحنههای نبرد را در «آسمان غرب» تشکیل میدهد. این تکنیک سینمایی که احتمالا با هدف ایجاد جذابیت بیشتر برای تماشاگر عام به کار گرفته شده، در نهایت به خروجی عجیبی ختم شده که تمپوی بینهایت بالایی دارد، ولی برای بسیاری از مخاطبان سردردآور است. در تدوین این فیلم البته اشتباهات واضحی نیز رخ داده است. اول آن که برخی نماها تکرار شده و دوم این که چند نمای شلیک هلیکوپتر که در دشت ضبط شده، در نبرد شهری انتهای فیلم جاگذاری شده است!
در اثری که قرار است چهرههای واقعی تاریخی نظیر شهید علیاکبر شیرودی را بازسازی کند، چهرهپردازی عنصر مهمی است؛ اما نه به اندازهای که بازیگر فیلم صد درصد شبیه به چهره مرجع شود. این اثر در این شاخصه هم نمره قبولی میگیرد.
فیلم سینمایی «آسمان غرب» از بازیهای مناسبی نیز برخوردار است. موفقترین بازیگر این فیلم را میتوان آرمین رحیمیان دانست که به کلی در نقش کوتاه خود گم شده؛ اگرچه میلاد کیمرام و امیرحسین آرمان شخصیتهای مهمتری را ایفا کردند و با حضور دقیقتر آنها، «آسمان غرب» میتوانست به محصولی قویتر تبدیل شود.