بهترین شخصیتهای فرنچایز ماتریکس: از نئو تا ترینیتی
از شخصیت ناجی نئو تا مامور اسمیت شرور، واچوفسکیها برخی از ماندگارترین کاراکترهایی را که تاکنون پا به پرده نقرهای گذاشتهاند، برای فرنچایز ماتریکس (The Matrix) خلق کردند. ماتریکس به یکی از آثار شاخص علمی-تخیلی تبدیل شده است؛ اصطلاحاتی مانند برگزیده و قرص قرمز وارد واژگان فرهنگ عامه شدهاند. این فیلم هم تاملی عمیق بر وجود انسان و هوش مصنوعی است و هم یک تمثیل دینی تاثربرانگیز درباره یک برگزیده که دچار سندروم خودتخریبی است. مانند هر فیلم کلاسیک دیگری، بخشی از دلیل ماندگاری ماتریکس شخصیتهای بسیار جذاب و چندبعدی آن است.
تمام شخصیتهای فرنچایز ماتریکس به خوبی نوشته و پرداخته نشدهاند. شخصیتهایی مانند کلیدساز و مرد قطار صرفا برای پیشبرد خط داستانی حضور دارند. معمار فقط در قالب فرضیههای نامفهوم صحبت میکند و طوری حرف میزند که انگار همیشه یک فرهنگ لغت همراهش دارد! با این حال، بیشتر شخصیتهای این مجموعه، چهرههای جذابی هستند که نقششان توسط بازیگران بزرگ ایفا شده است؛ بازیگرانی که با هنرنماییشان به دنیای سایبرپانک عجیب و غریبی که واچوفسکیها خلق کردهاند، جان بخشیدهاند. از ترینیتی تا مورفیوس و اوراکل در ادامه بهترین شخصیتهای فرنچایز ماتریکس را نام بردیم.
10. لینک
پس از کشته شدن تنک و دوزر در فیلم اول ماتریکس، نبوکدنصر به یک خلبان جدید نیاز داشت. دنبالههای ماتریکس به جای آن دو، شخصیت جدیدی به نام لینک را معرفی کردند که هارولد پرینو نقش او را ایفا میکرد. در حالی که تنک و دوزر وفاداری بیچونوچرایی به مورفیوس و ماموریتش داشتند، لینک در ابتدا نسبت به اعتماد به مورفیوس مردد است. مورفیوس بسیار بیپرواتر از کاپیتان قبلی لینک است و همین باعث میشود که لینک برای اعتماد به او تردید کند. اما در طول مسیر داستانیاش، لینک هم به همان اندازه خلبانهای قبلی به مورفیوس اعتماد میکند.
لینک فقط یک شخصیت فرعی است، اما در طول دو فیلم بارگذاری مجدد ماتریکس (The Matrix Reloaded) و انقلابهای ماتریکس (The Matrix Revolutions) واقعا دچار تحول میشود. در ابتدا او از انداختن گردنبند شانس همسرش امتناع میکند، چون به خرافات عجیب و غریب او اعتقادی ندارد. اما تا پایان سهگانه ماتریکس نظرش عوض میشود و بالاخره آن را به گردنش میاندازد.
9. دوقلوها
دوقلوها، دستیاران مورد اعتماد مروونژی یکی از عناصر برجستهی فیلم بارگذاری مجدد ماتریکس هستند. نقش آنها را دوقلوهای واقعی، نیل و آدریان ریمنت بازی کردند و میتوان گفت که بهترین ضدقهرمانهای فرعی در کل فرنچایز هستند. وظیفهی یک ضدقهرمان فرعی این است که تهدیدی ملموس برای قهرمانان ایجاد کند و در عین حال، ظاهری مرموز و ترسناک داشته باشد و دوقلوها این نقش را بهخوبی ایفا میکنند، بهویژه در تعقیب و گریز مشهور بزرگراه که به یکی از صحنههای ماندگار فرنچایز تبدیل شده است.
بخشی از جذابیت دوقلوها به این برمیگردد که گذشتهی آنها کاملا در هالهای از ابهام قرار دارد. یک تئوری وجود دارد که میگوید آنها مامورانی از نسخهی قبلی ماتریکس هستند که سرکش شدهاند (عینک آفتابیشان هم ظاهرا نشانهای واضح از این ادعا است). اما چون این فرضیه هرگز تایید نشده است، این مخاطبان هستند که باید دربارهی منشا این زوج مرگبار حدس بزنند.
8. باگز
بسیاری از بازیگران جدید در فیلم رستاخیز ماتریکس عملا جایگزینی برای بازیگران قبلی هستند. یحیی عبدالمتین دوم در نقش مورفیوس جدید معرفی شد و جاناتان گراف هم در نقش مامور اسمیت ظاهر شد اما هیچکدام نتوانستند به پای نسخههای اصلی خود برسند. با این حال، یک شخصیت جدید واقعا درخشان در فیلم وجود دارد؛ باگز که نامش بهنوعی کنایه به کمپانی برادران وارنر است، شخصیتی است که وقتی متوجه میشود ماتریکس در حال اجرای یک کد قدیمی در یک چرخهی تکرارشونده است، آغازگر ماجرای فیلم میشود.
باگز مخاطب را با گروه جدیدی از شورشیان آشنا میکند که در غیاب مورفیوس، رهبری مبارزه علیه ماشینها را بر عهده دارند. جسیکا هنویک نقش باگز را بهگونهای ایفا میکند که گویی جایگزین شخصیت توماس اندرسون (با بازی کیانو ریوز) در فیلم اول شده است، یعنی نمایندهای از سوی مخاطب در دنیای داستان. او یک تیرانداز جذاب است که خودش فرماندهی هاورکرافت مخصوصش را بر عهده دارد و همین ویژگیها حالوهوایی لذتبخش و شبیه به انیمهی کابوی بیپاپ (Cowboy Bebop) به این شخصیت میبخشند.
7. نیوبه
نیوبه یکی از انسانهای ساکن زایون است که با شجاعت به مقاومت علیه ماشینها پیوست. این شخصیت را جادا پینکت اسمیت بازی میکند و نیوبه، کاپیتان و خلبان سفینهای به نام لوگوس است؛ سریعترین و چابکترین وسیلهی ناوگان انسانی. در دنیای واقعیت مجازی ماتریکس، نیوبه یکی از ماهرترین رزمیکاران زایون به شمار میرود و تقریبا به اندازهی ترینیتی دشمنان را ضربهفنی میکند.
نیوبه با شخصیتهایی بسیار قدرتمند وارد نبرد تنبهتن شد؛ از سرا تا افراد فوقالعاده قدرتمند مرووینژی و حتی مامور اسمیت و از نبرد با تمام آنها جان سالم به در برد. او یکی از معدود شخصیتهایی بود که در کنار چهرههای کلیدی مثل نئو و ترینیتی در هر سه دنبالهی ماتریکس حضور داشت. در طول این سهگانه، نیوبه به یکی از شجاعترین و نیرومندترین شخصیتهای کل فرنچایز ماتریکس بدل شد و جایگاه خود را در میان اسطورههای این جهان تثبیت کرد.
6. سایفر
در فیلم اول ماتریکس، سایفر تیم خود را فریب میدهد و آنها را به ماموران میفروشد. انتخاب جو پانتولیانو که خود در نقش رالف سیفارتو در سریال سوپرانوها (The Sopranose) شناخته شده است، برای بازی این شخصیت دورو و ریاکار انتخاب بینظیری بود. سایفر دیدگاه منحصربهفردی در این فرنچایز دارد. بیشتر شخصیتهای انسانی در فیلمهای ماتریکس یک فلسفه مشترک دارند؛ اینکه ماشینها به خاطر به بردگی کشیدن انسانها شرارتآمیزند، ماتریکس باید تعطیل شود و بشریت باید آزادانه در دنیای واقعی زندگی کند.
اما سایفر کاملا مخالف این نگرش است. او ترجیح میدهد به زندگی در ماتریکس ادامه دهد و از آنچه که به نظرش واقعیت است فرار کند، حتی اگر این به قیمت خیانت به تیمش تمام شود. این تضاد در نگرش سایفر، او را به یکی از پیچیدهترین و جالبترین شخصیتهای فیلم تبدیل میکند.
اما سایفر فلسفهای بسیار متفاوت دارد. پس از مدتی زندگی در کنار گروه مقاومت مورفیوس، او از زندگی زیرزمینی و خوردن غذاهای ساده خسته شده است و تنها میخواهد به ماتریکس برگردد. برای او، اگر چیزی شبیه استیک به نظر برسد و طعم استیک داشته باشد، واقعی بودن یا نبودن آن اهمیتی ندارد و این در واقع نکتهای قابل تامل است.
سایفر در این دیدگاه خود، از راحتی و لذتهای دنیای مجازی فاصله نمیگیرد. او به این باور رسیده که واقعیت صرفا چیزی است که به تجربه و احساس ما بستگی دارد. این دیدگاه در برابر تلاشهای گروه مقاومت برای نجات بشریت از ماتریکس، بهویژه در دنیای مدرن و مملو از تکنولوژی، نکتهای جذاب و پیچیده را مطرح میکند.
5. اوراکل
اوراکل یکی از جالبترین و بهترین شخصیتهای فرنچایز ماتریکس و ناظر بر همه چیز است. اوراکل یک برنامهی هوشمند است که به تمام تصمیمات گرفتهشده توسط هر شخص متصل به ماتریکس دسترسی دارد و این به او ظاهرا توانایی پیشبینی آینده را میدهد. اوراکل در ابتدا توسط گلوریا فاستر بازی شد که این شخصیت را به یک نماد تبدیل کرد، تا اینکه پس از درگذشت غمانگیز فاستر، مری آلیس برا بازی در انقلابهای ماتریکس جایگزین او شد.
اوراکل با آرامش و حکمت خود، نوعی رهنمود به قهرمانان داستان میدهد و بهویژه در مورد انتخابهای نئو و سرنوشت او در ماتریکس، نقش کلیدی دارد. این شخصیت همواره سوالات عمیق فلسفی و اخلاقی درباره سرنوشت و انتخابهای انسانی را مطرح میکند و از این رو یکی از برترین عناصر معنوی و فکری در فرنچایز ماتریکس به حساب میآید.
نقش اوراکل در فرنچایز ماتریکس با مفهومی از جبرگرایی مرتبط شده است؛ باوری که میگوید هر چیزی که تاکنون اتفاق افتاده و هر آنچه که قرار است اتفاق بیفتد، اجتنابناپذیر است، اما فیلمها عمدا در این باره مبهم باقی میمانند. اوراکل توضیح میدهد که هیچکس، حتی خود او نمیتواند تصمیمی که آن را درک نمیکند پیشبینی کند.
این که آیا قدرت پیشبینی او جبرگرایانه است یا نه، همچنان برای تماشاگران جای سوال دارد، اما در نهایت شخصیت اوراکل غیرقابل انکار است و جذابیت خود را حفظ میکند. او نماد پیچیدگیهای فلسفی و اخلاقی است که در تمام دنیای ماتریکس جریان دارند و همین باعث میشود که مخاطب به طور مداوم به تامل در مورد سرنوشت، آزادی اراده و آینده بیندیشد.
4. مامور اسمیت
مامور اسمیت بزرگترین شرور فرنچایز ماتریکس است؛ یک برنامهی هوش مصنوعی که دستورات ماشینها را در داخل ماتریکس اجرا میکند. اسمیت هم مانند دیگر ماموران با لحن یکنواخت صحبت میکند و هیچ احساسی از خود بروز نمیدهد. در دستان یک بازیگر ضعیفتر، ممکن بود او به شخصیتی فراموششدنی و کسلکننده تبدیل شود. اما هوگو ویوینگ مهارت خاصی در خلق شرورهای بهیادماندنی دارد، که این توانایی را در نقشهایی مانند رد اسکال و مگاترون در دیگر فرنچایزهای بزرگ علمی-تخیلی نیز نشان داده است.
ویوینگ با بازی خود در نقش اسمیت، شخصیت را به طور کامل از یک تهدید ساده به یک ضدقهرمان پیچیده و جذاب تبدیل کرده است. این شخصیت نه تنها نمایندهی تهدید ماشینها در دنیای ماتریکس است، بلکه بهنوعی در تقابل با بشریت و نیروی اراده قرار دارد. اسمیت بهویژه در فیلمهای دوم و سوم با تحولاتی که در شخصیتش ایجاد میشود، به یکی از نمادهای اصلی این فرنچایز بدل میشود.
ویوینگ با بازی خود، اسمیت را برای همیشه به شخصیتی ماندگار تبدیل کرد و رقابت او با دشمن قسمخوردهاش نئو را بهطرز قابللمسی شدید و پرتنش نشان داد. ایان بلیس هم در ایفای نقش اسمیت در فرم انسانیاش بهعنوان بین، بهخوبی شیوهی بازی ویوینگ را به تصویر کشید. به همراه شخصیتهایی مانند دارث ویدر، ولدمورت و جوکر هیت لجر، اسمیت یکی از نمادینترین و ترسناکترین شرورهای تاریخ بلاکباسترها است. این شرور نه تنها در دنیای ماتریکس بلکه در فرهنگ عامه بهعنوان یکی از بزرگترین تهدیدها و پیچیدهترین شخصیتهای سینما شناخته میشود.
3. ترینیتی
ماتریکس در اعماق وجودش همیشه یک داستان عاشقانه بوده است. نئو نه بهدلیل هدف پیامبرگونهاش، بلکه بهخاطر عشقش به ترینیتی است که انگیزه میگیرد تا بشریت را نجات دهد. عشق آنها همیشه در قلب این فرنچایز قرار داشته است. رستاخیز ماتریکس این موضوع را تایید کرد، زمانی که فاش شد ترینیتی همیشه بخشی از پیشگویی برگزیده بوده و این پیشگویی بیشتر به دو نفر اشاره دارد. سرنوشت نئو و ترینیتی این بود که بشریت را با هم آزاد کنند.
این رابطه در طول فرنچایز بهعنوان یک موتور عاطفی عمل کرده و نشان داده که قدرت عشق میتواند عاملی بسیار موثر در دنیای پیچیده و فنی ماتریکس باشد. عشق نئو و ترینیتی نه تنها عاملی برای نجات انسانها، بلکه نمادی از همکاری، فداکاری و اتحاد در برابر سیستمهای ظالم و کنترلگر است.
همراه با پم گریر، سیگورنی ویور و لیندا همیلتون، کری آن ماس با ایفای نقش ترینیتی در فرنچایز ماتریکس قدمهای جدیدی در مسیر شکستن محدودیتها برای قهرمانان زن در ژانر اکشن برداشت. ترینیتی یک مبارز فوقالعاده است که حتی قدرتمندترین ماموران را میترساند. او حتی از نئو اراده و پشتکار بیشتری دارد و در موقعیتهای بحرانی، از مورفیوس نیز انعطافپذیری و وقار بیشتری نشان میدهد؛ به همین دلیل، او یک عضو غیر قابل جایگزین برای تیم است. ترینیتی با قابلیتهای فیزیکی و ذهنی خود نه تنها به یک شخصیت نمادین در دنیای ماتریکس تبدیل شده بلکه تصویری از زنانی است که میتوانند در هر عرصهای پیشتاز و قوی باشند.
2. مورفیوس
از گندالف تا اوبی وان کنوبی، مربی پیر و حکیم همیشه جزو اصول سفر قهرمان است. این شخصیتها قهرمان را در مسیر رسیدن به پتانسیل واقعیاش و نجات جهان از شر راهنمایی میکنند. اما معمولا آنها به اندازهی مورفیوس باکلاس و جذاب نیستند. مورفیوس شاید مربی بزرگتر نئو باشد، اما خودش هنوز یک مبارز بسیار نیرومند است.
مورفیوس بهعنوان یک شخصیت، نه تنها از نظر خرد و تجربه نقش مربی را ایفا میکند، بلکه در میدان مبارزه نیز توانمندیهای بینظیری دارد که او را از دیگر شخصیتهای مشابه در داستانهای قهرمانی متمایز میکند. این ترکیب از حکمت و مهارتهای رزمی، مورفیوس را به یکی از شخصیتهای جذاب و پیچیدهی این فرنچایز تبدیل کرده است.
در فیلم اول، مورفیوس عمدتا کارش ارائه اطلاعات و توضیحات است. نئو هیچچیزی دربارهی ماتریکس، ماشینها یا جنگ علیه آنها نمیداند، بنابراین مورفیوس مجبور است همهچیز را برای او (و بهطور غیرمستقیم برای تماشاگران) توضیح دهد. شخصیتهای اطلاعاتی معمولا بسیار بیروح و فراموششدنی هستند، زیرا تنها برای ارائه اطلاعات حضور دارند. اما لارنس فیشبرن با حضور خیرهکنندهاش، مورفیوس را به شخصیتی با چنین جذابیت و غنی تبدیل میکند که او همچنان یکی از بهترین شخصیتهای فرنچایز ماتریکس باقی میماند. حضور فیشبرن نه تنها به مورفیوس عمق و سرزندگی میدهد، بلکه او را از یک شخصیت ساده و کاربردی به یک معلم حکیم، قوی و جذاب تبدیل میکند که همیشه در خاطر تماشاگران باقی خواهد ماند.
1. نئو
قهرمان فرنچایز ماتریکس که با بازی فوقالعادهی کیانو ریوز به تصویر کشیده شده، همچنین بزرگترین شخصیت آن است. توماس اندرسون فقط یک کارمند خسته است که در شبیهسازی کامپیوتری سال ۱۹۹۹ گیر کرده، اما هویت دیگر او نئو، همان برگزیده پیشگوییشده است که بشریت را از چنگال حکمرانان رباتیک خود رهایی میبخشد. همراه با شخصیتهایی مانند هری پاتر و آناکین اسکای واکر، نئو یکی از نمادینترین شخصیتهای برگزیده در فرهنگ عامه است. او از پذیرفتن نقش پیامبری خود امتناع میکند، اما در نهایت به پیشگویی عمل میکند. نئو، بهعنوان یک شخصیت پیچیده و انسانی، نه تنها بهعنوان یک قهرمان بلکه بهعنوان یک فرد که درگیر سوالات عمیق درباره سرنوشت و انتخاب است، در مرکز داستان قرار میگیرد.
واچوفسکیها نئو را بهعنوان یک شخصیت مسیحی طراحی کردند و شباهتهای واضحی بین داستان او و داستان عیسی مسیح کشیدند. همانطور که عیسی با تردیدهای خود دست و پنجه نرم میکند، نئو نیز گرفتار شک در خود و احساس سندروم جعلی است. این ویژگیها باعث میشود که نئو یکی از قابل ارتباطترین شخصیتهای ماتریکس باشد، حتی زمانی که قدرتهایی مانند پرواز کردن، متوقف کردن گلولهها در هوا و تغییر واقعیت را به دست میآورد.
این ابعاد انسانی و آسیبپذیر نئو، حتی در زمانی که به قدرتمندترین قهرمان داستان تبدیل میشود، او را به شخصیتی بسیار واقعی و نزدیک به تماشاگران تبدیل میکند. این تضاد بین قدرتهای فوقالعاده و شکهای درونیاش، بخشی از جذابیت او را میسازد.
منبع: screenrant