دنیای بازیهای ویدیویی همیشه پر از فرنچایزهایی است که از تجربه آنها لذت میبریم و آنها در سبک خودشان به اندازهای جریانسازی کردهاند که بازیهای ویدیویی زیادی بر اساس آن ساخته شدهاند که حتی این بازیهای الهامگرفته شده هم توانستهاند در دنیای خود جریانسازی کنند. کمپانی سونی و بخش سرگرمی آن یعنی پلیاستیشن هم از همین جریانسازهایی هستند که بازیهای انحصاری پلیاستیشن زیادی را منتشر کردهاند و بعضی از این بازیها تا همین امروز مرجع بازیسازی خیلی از استودیوهای دیگر است. آنچارتد یکی از فرنچایزهای محبوب پلیاستیشن است که اولین بار روی کنسول پی اس ۳ منتشر شد و تمام کسانی که برای اولین بار این بازی را تجربه کردند، متوجه شدند که این بازی قطعا یکی از بهترینها در سبک خود خواهد بود و آیندهای درخشانی خواهد داشت.
اما اگر تمام قسمتهای این فرنچایز را تجربه کردهاید و در حال حاضر دنبال بازیهای دیگری شبیه به آنچارتد میگردید، لازم نیست که نگران باشید. بدین خاطر که بازیهای بسیار زیادی شبیه به آنچارتد ساخته شده است که ارزش تجربه زیادی دارند.
در این لیست، قرار است که سراغ این بازیهای جذاب برویم که قطعا شما را سرگرم خواهند کرد. پس با بلاگ مایکت و لیست بهترین بازیهای شبیه به Uncharted با ما همراه باشید.
- 15 بازی مسابقهای جهان باز مهیج برای عاشقان سرعت
- 16 شرور خاطره انگیز سری بازیهای کالاف دیوتی
- 5 بازی ویدیویی جذاب که در اولین ماه سال 2024 منتشر میشوند
1- بازی Tomb Raider
شاید اگر بخواهیم که تنها یک بازی را در این لیست قرار بدهیم، مستقیم سراغ بازی Tomb Raider برویم. بازی که اولین قسمت از آن در سال ۲۰۱۳ توسط استودیوی کریستال داینامیک ساخته و توسط کمپانی ژاپنی بزرگ اسکووئر انیکس منتشر شد. این بازی از هر لحاظ، شباهتهای بسیار زیادی با دنیای آنچارتد دارد.
داستان این بازی راجع به دختری به نام لارا کرافت است که همیشه در مقبرههای مختلف به دنبال آیتمهای عتیقه میگردد که معمولا همه این عتیقهها، یک اعجوبه یا جادویی را در خود جای دادهاند که به دست آوردن آنها بسیار سخت میشود. لارا کرافت هم همیشه به دنبال یک چالش میگردد تا بتواند ثابت کند که یک مقبرهگرد خبره است.
موضوعی که باعث میشود لارا کرافت و نیتن دریک شبیه به یکدیگر باشد، همین موقعیتهای خطرناکی است که هر دوی این کاراکترها در آن قرار میگیرند. هر دو کاراکتر به طرز عجیبی همیشه در حال فرار کردن از مرگ حتمی هستند و هر چقدر هم که سعی میکنند خود را از چالشهای مختلف نجات دهند، در یک چالش سختتر میافتند.
المانهای ماجراجویانه توم رایدر هم شباهت زیادی به آنچارتد دارد؛ البته این موضوع بیشتر راجع به قسمت اول صدق میکند و سازندگان این بازی خیلی زود توانستند که مسیر این فرنچایز را پیدا کنند و به نحوی، خودشان را از آنچارتد جدا سازند.
2- بازی The Last of Us
لست آو آس شاید یکی از بهترین انتخابهای ممکن برای این لیست باشد، بدین خاطر که این بازی توسط سازندگان بازی آنچارتد یعنی استودیوی ناتی داگ ساخته شده است. حتی خیلی از المانهای گیمپلی این بازی به خصوص بخش ماجراجویی و اکشن این بازی، درست از فرنچایز آنچارتد پیادهسازی شده است.
البته شباهت این دو بازی از سیستم و گیمپلی هم فراتر رفته است؛ بدین خاطر که در بحث پیادهسازی یک قهرمان اکشن مرد هم هر دو بازی شبیه به یکدیگر هستند. در بازی لست آو آس این شخصیت جول است و و در بازی آنچارتد، این شخصیت نیتن دریک است.
بازی لست آو آس و آنچارتد در بخش جلوههای بصری و انیمیشن هم شبیه به یکدیگر هستند. البته در دنیاسازی این دو بازی با یکدیگر تفاوت زیادی دارند؛ دنیای لست آو آس یک آخرزمان است اما دنیای آنچارتد در دنیای حال حاضر و واقعی رقم میخورد.
البته خیلی از طرفدارها معتقد هستند که از لحاظ گیمپلی، بازی لست آو اس از بعضی جهات حتی بهتر از آنچارتد هم عمل میکند. بدین خاطر که چالش لست آو آس بسیار بیشتر است و همچنین بخش مخفیکاری لست آو اس، منطق بسیار بیشتری از سری آنچارتد دارد. توصیه میکنیم که این بازی را حتما تجربه کنید.
3- بازی Assassin’s Creed Odyssey
اساسینز کرید هم از بازیهایی است که قطعا میتوانیم اعتقاد داشته باشیم که حتی سازندگان آنچارتد هم از روی آن الهامبرداری داشتهاند. البته به مرور زمان و اگر بخواهیم صادقانه نگاه کنیم، سری آنچارتد پیشرفت بسیار بیشتر و بهتری در مقابل سری اسسینز کرید داشته است. اما بازی Assassin’s Creed Odyssey متفاوت است.
این بازی یکی از متفاوتترین بازیهای این سری است که با وجود المانهای ماجراجویی و البته اکشن سابق، نوآوریهای بسیار زیادی داشته است. با وجود المانهای نقشآفرینی که تغییرات اساسی را در این بازی ایجاد و آن را تقریبا از یک بازی سبک ماجراجویی خارج کرده، باز هم میتوان گفت که این بازی و آنچارتد شباهت زیادی با یکدیگر دارند.
قبل از این که راجع به شباهتهای گیمپلی هر دو بازی صحبت کنیم، شما میتوانید این شباهت را حتی در شخصیتپردازی این بازیها هم مشاهده کنید. شخصیت مرد آدیسی درست مثل نیتن دریک بسیار شوخ است و سعی میکند که خود را در چالشها عجیبی قرار بدهد؛ او در قرار گرفتن داخل این چالشها هم هیچ ترسی ندارد.
در بخش گیمپلی هم، هر دو بازی شما را داخل یک دنیای بسیار جذاب قرار میدهند که هر چقدر در آن گشت و گذار کنید، خسته نخواهید شد. البته بازی اسسینز کرید دنیای به مراتب بازتری دارد و گیمپلی آن سندباکستر است، اما در هر دو بازی از تجربه دنیاگردی آن لذت خواهید برد.
4- بازی Control
استودیوی رمدی را میتوانیم یکی از احترامبرانگیزترین استودیوهای بازیسازی بدانیم که تا به حال بازیهای جذابی مثل Max Payne و Alan Wake ساختهاند. در یکی از آخرین ساختههای این استودیو، اثر Control منتشر شد که از هر لحاظ، یکی از بهترین بازیهای ممکن بود که میتوانستیم در نسل هشتم بازیهای ویدیویی تجربه کنیم.
اما چرا این بازی و آنچارتد با یکدیگر شباهت دارند؟ بیشتر این شباهت به خاطر گیمپلی آن است. البته منظورمان المانهای خیلی جزئی نیست و بیشتر راجع به ریتم آن صحبت میکنیم. ریتم گیمپلی این بازی بسیار سریع است و سکانسهای کنترل میتوانند بسیار شلوغ و پر جمعیت باشند.
سکانسهای شلوغ و پرجمیعت به شکل عجیبی، از المانهای آشنای دنیای آنچارتد هستند و ادامه داشتن ریتم گیمپلی حتی با شلوغ شدن محیط بازی، موضوعی است که آنچارتد در آن به خوبی میدرخشد.
به همین خاطر، زمانی که در حال تجربه بازی کنترل هستید، به خوبی احساس میکنید که شاید در بخش مبارزات بازی این عنوان بیشترین شباهت را با سری آنچارتد داشته باشد. هر چند که در بخش شخصیتپردازی هم میتوانید شباهتهایی بین جنیفر نیتن دریک پیدا کنید که انکار کردن آن کار سختی است.
5- بازی Horizon: Zero Dawn
بازی آنچارتد واقعا بازی سری مهمی است؛ آنقدر مهم که خیلی از فرنچایزهای نسل جدید و مدرن تلاش خود را کردهاند تا گیمپلیشان را مشابه با این بازیها پیادهسازی کنند. یکی از این بازیها هم، عنوان Horizon: Zero Dawn است که به شکل جالبی، این بازی هم یکی از انحصاریهای خوشساخت پلیاستیشن محسوب میشود.
بازی Horizon: Zero Dawn هم از عناوین ماجراجویی است و چه بازی بهتر از آنچارتد که یکی از انحصاریهای دیگر پلیاستیشن که از آن الهام بگیرد. آنچارتد به اندازهای تعریف بازیهای ماجراجویی را تغییر داد که هر بازی ماجراجویی دیگری که شبیه آن نباشد، شاید نتواند به شکل چشمگیری، آن موفقیت تجاری را داشته باشد.
سری آنچارتد و بازی Horizon: Zero Dawn از بعضی جهات شباهت زیادی با یکدیگر دارند؛ به عنوان مثال، اولین شباهت این دو بازی به خاطر علاقه هر دو شخصیت اصلی این بازیها برای قرار گیری در چالش هستند. هر دو شخصیت داخل یک چالشی قرار گرفتهاند که در نهایت میخواهند به هر قیمتی که شده به هدف خود برسند.
از لحاظ گیمپلی هم، روان بودن اکشن بازی آنچارتد و هورایزن به معنای واقعی کلمه بین فرنچایزهای ماجراجویی دیگر مثالزدنی است. هر چقدر که بیشتر درگیر گیمپلی این دو بازی شوید، بیشتر گذر زمان را احساس نمیکنید. البته از لحاظ دنیاسازی، هورایزن بسیار بهتر از آنچارتد عمل میکند.
6- بازی A Plague Tale: Innocence
یکی از بهترین فرنچایزهایی که در نسل هشتم بازیهای ویدیویی ظهور کرد و توانست طرفدارهای خیلی زیادی به دست آورد و از طرف دیگر، توانست رسانهها را مجاب کند که یکی از بهترین بازیهای ماجراجویی با داستان درگیرکننده است، فرنچایز A Plague Tale بود که برخلاف انتظار حتی خود سازندگان هم، توانست به موفقیت زیادی دست پیدا کند.
این بازی داستان یک خواهر و برادر را دنبال میکند که در دوران طاعون فقط با موشهای شکارچی و آدمخوار دست و پنجه نرم نمیکنند و بنابر دلایل نامعلومی، حکومت وقت هم به دنبال دستگیر کردن برادر کوچکتر است. شما در بازی کنترل خواهر بزرگتر را در اختیار دارید و باید هر کاری از دستتان برمیآید انجام دهید تا برادرتان نجات پیدا کنید.
بیشتر المانهای این بازی به استراتژی شما مربوط است؛ با این که روایت بازی کاملا حالت خطی دارد، اما برای پیشبردن بازی راههای مختلفی را میتوانید امتحان کنید و به هر طریقی که خودتان راحت باشید، مراحل به پایان میرسند. این موضوع یک تم تکرارشونده در سری آنچارتد هم محسوب میشود.
یکی دیگر از دلایل شباهت این بازی با سری آنچارتد، معماها و پازلهایی است که در سر راه شما قرار گرفته و این موضوع میتواند یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای این بازی محسوب شود. به طور کلی، توصیه میکنیم که حتما این عنوان را تجربه کنید که خالی از لطف و جذابیت نیست.
7- بازی God of War
در همین مقاله و در بازیهای قبلی یک بار این جمله را گفتیم که آنچارتد واقعا بازی مهمی است؛ اما حالا میتوانیم بیشتر این موضوع را باز کنیم. بازی گاد آو وار در قسمتهای اولیه خودش در سبک هک اند اسلش منتشر شد اما بعد از رایج کردن سبک و سیاق گیمپلی آنچارتد در دنیای بازیهای ویدیویی، حتی بازی God of War هم تغییر کاربری داد.
از تغییر کردن زاویه دوربین تا مدل مبارزات تن به تن، بازی God of War که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود، توانست طرفدارهای خیلی زیادی به دست آورد و اکثر رسانهها معتقد بودند که بعضی از المانهای این بازی بدون شک از دنیای آنچارتد قرض گرفته شده است.
از طرفی دیگر، المانهای ماجراجویانه، پلتفرمر و معما حل کردن هر چند که در گذشته داخل این فرنچایز قرار داشت؛ اما هیچ شکی وجود ندارد که این بازی برای نوآوری در این المانهای ذکر شده، تحت تاثیر دنیای آنچارتد قرار گرفته بود که شاید نمونه موفق آن را کمتر در دنیای بازیهای ویدیویی دیده باشیم.
گاد آو وار بدون شک همان بازی موفقی بود که دنیای بازیهای ویدیویی و طرفدارهای آنچارتد به آن نیاز داشتند. حتی از بعضی جهات، میتوان اعتراف کرد که گاد آو وار موفق شد که حفرههای ایراددار المانهای آنچارتد را پر کند و خیلی از مشکلاتی که در این المانها وجود داشت بعد از گاد آو وار، دیگر معنایی نداشت.
توصیه میکنیم که حتما این بازی را تجربه کنید و البته قسمت دوم ریبوت جدید گاد آو وار یعنی God of War: Ragnarok هم ارزش تجربه زیادی دارد.
8- بازی Just Cause 4
جاست کاز، از جمله فرنچایزهایی است که هیچکس برای قسمت جدید آن انتظار نمیکشد اما زمانی که یک قسمت جدید از این بازی رونمایی میشود، صنعت بازیهای ویدیویی از ظهور مجدد این فرنچایز خوشحال میشود. بدین خاطر که این بازی نمیتواند برای طولانی مدت ما را درگیر خود کند اما در همان مدتی که مشغول تجربه بازی هستیم، از تجربه آن لذت زیادی میبریم.
از بعضی جهات، جاست کاز و آنچارتد تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. به عنوان مثال، از لحاظ دنیاسازی، آنچارتد و جاست کاز با یکدیگر متفاوت هستند؛ چون جاست کاز بیشتر تمرکز خود در زمینه دنیاسازی را روی دنیای جهان آزاد قرار داده است اما آنچارتد به شما مسیر خطی را ارائه میدهد و خیلی بعید است که بتوانید از چند راه مختلف، دنیای بازی را طی کنید.
اما از خیلی جهات هم، این دو بازی شبیه به یکدیگر هستند. یکی از این شباهت، در گیمپلی و گانپلی بازی نهفته است. هر دو بازی میتواند گانپلی بسیار شلوغی را ارائه بدهند که بتوانید خودتان را از هر جهتی، در چالش انکارناپذیری قرار بدهید.
البته باید در نظر داشته باشید که احتمالا داستان، شخصیتپردازی و روایت این بازی نتواند شما را به اندازه دنیای آنچارتد سرگرم کند و جاست کاز به هیچوجه تمرکز اصلی خود را روی داستان نگذاشته است. موضوعی که در جاست کاز بسیار اهمیت دارد، گیمپلی و گانپلی جذاب آن محسوب میشود که بسیار سرگرمکننده و جذاب است.