پلیاستیشن یکی از بهترین کمپانیهایی است که دنیای بازیهای ویدیویی به خود دیده است؛ کمپانی که تا به حال به جز ارائه دادن بهترین کنسولهای بازی، به خوبی توانسته است که بازیهای انحصاری جذابی را برای این کنسولهای خانگی به ارمغان بیاورد. بازیهایی که تا سالها بعد از انتشارشان نمیتوانیم فراموش کنیم. یکی از این فرنچایزها، قطعا سری God of War است. سری گاد آو وار، یکی از بهترین و ماندگارترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای ویدیویی است که توسط پلیاستیشن ساخته شده است. این فرنچایز به خاطر خشونت بالا، گیمپلی سریع و جلوههای بصری سریعتر از زمان خودش، همیشه مورد توجه مخاطبها قرار گرفته است.
یکی از دلایلی که باعث شد تا فرنچایز گاد آو وار یا همان خدای جنگ در نوع خود بهترین باشد، بدون شک شخصیتپردازی فوقالعاده کریتوس است. کریتوس از جمله شخصیتهایی بود که یک داستان پسزمینه، سناریو و روایت قوی را با خود به همراه داشت و زمانی که بخواهیم بهترین شخصیتهای تاریخ ویدیوگیم را نام ببریم، کریتوس یکی از آنها است.
تا به امروز قسمتهای مختلفی از این فرنچایز منتشر شده که در تمامی این قسمتها، ماجراجویی کریتوس را دیدهایم. اما در این مقاله، قصد داریم که ده تا از بهترین بازیهای گاد آو وار را به شما معرفی کنیم. با بلاگ مایکت و این مقاله همراه باشید.
9. بازی God of War: Ascension
دهمین بازی این لیست، متعلق به عنوان God of War: Ascension است؛ متاسفانه زمانی که این بازی را تجربه میکنید، یک فکر در ذهن شما میچرخد و آن هم این است که، استودیوی سازنده این بازی یعنی سانتا مانیکا، ایدههایش برای این فرنچایز به پایان رسیده بود و تنها قصد داشت که با انتشار این بازی کمی فروش بیشتری به دست آورد.
باید اعتراف کرد که این بازی با این که برای کنسول خانگی پلیاستیشن ۳ منتشر شده بود، اما جلوههای بصری جلوتر از زمان خودش داشت که کاملا چشمنواز بود. همچنین شخصیت کریتوس بعد از بازی گاد آو وار ۳، بعدهای جدیدی به دست آورده بود. اماتت این بازی پر از ایرادهای مختلف بود.
به عنوان مثال، در گیمپلی بازی نبود چندضربها یا همان کمبوهای مناسب به خوبی احساس میشد و این در حالی بود که پتانسیلش در بازی به خوبی قرار گرفته بود. مکانیزم ضدحمله یا همان Parry Attack در این بازی به بدترین شکل ممکن پیادهسازی شده بود و المان Rage Meter که داخل بازی قرار داشت، خوب پیادهسازی نشده بود.
اما به هر حال، اگر طرفدار این سری هستید، هنوز بعضی از المانهای هک اند اسلش قدیمی این بازی میتوانست شما را بسیار سرگرم کند و بازگشت کریتوس همچنان لذتبخش محسوب میشد. همچنین این بازی باعث شد تا سانتا مانیکا از قسمت بعدی، فرنچایز را به بهترین شکل ممکن یک تغییر اساسی بدهد.
- بهترین باس فایتهای تاریخ بازیهای ویدیویی؛ رویارویی با غول مرحله آخر!
- خط داستانی در یک بازی ویدیویی چقدر مهم است؟
- بهترین بازیهای ابرقهرمانی جهان باز
8. بازی God of War: Betryal
قبل از این که بخواهیم این بازی را در جایگاه نهم و بالاتر از یک بازی با جلوههای بصری فوقالعادهای مثل God of War: Ascension قرار بدهیم، باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که بازی God of War: Betryal که برای گوشیهای قدیمی و سیستم عامل جاوا منتشر شده بود، در زمان خودش واقعا انقلابی بود.
این بازی یکی از عناوین گاد آو وار است که شاید فنهای قدیمی این سری هم فراموش کرده باشند. داستان این بازی بین دو قسمت اول و دوم گاد آو وار در جریان است که سازندگان این بازی به استادانهترین شکل ممکن، داستان شخصیت کریتوس را ادامه و بسط دادهاند؛ موضوعی که مورد توجه خیلی از طرفدارهای سری و رسانهها قرار گرفت.
این بازی عنوانی در سبک ساید اسکرولر است که گیمپلی بازیهای هک اند اسلش گاد آو وار را در یک ستینگ موبایلی در اختیار کاربرها قرار داده است. البته شاید تجربه کردن این بازیها در حال حاضر چندان ایده خوبی نباشد و المانهای آن کمی قدیمی شده باشند. اما اگر در زمان خودش این عنوان را تجربه کرده باشید، قطعا از تجربه آن لذت بردهاید.
این عنوان در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و در زمان خودش به قدری جلوتر از دیگر بازیهای موبایلی دیگر بود که بعد از انتشارش، خیلی از سازندههای بازیهای موبایلی، از این بازی به عنوان کلاس درس بازیسازی استفاده کردند و بازیهای موبایلی دستخوش تغییرات زیادی شدند.
7. بازی God of War: Chains of Olympus
این بازی، جز بازیهای معدودی بود که خارج از استودیوی سانتا مانیکا ساخته شد و این بار، پلیاستیشن به استودیوی دیگر یعنی Ready at Dawn اعتماد کرد که یک بازی در فرنچایز گاد آو وار بسازد. البته باید به این موضوع هم اشاره کنیم که این بازی در سال ۲۰۰۸ برای کنسول دستی PSP منتشر شد.
این بازی قرار بود که یکی از دلایل فروش بیشتر کنسول دستی PSP باشد و باید به این موضوع اشاره کنیم که در زمان خودش، مورد توجه افراد زیادی هم قرار گرفت. یکی از دلایل جذابیت این بازی، به خاطر پیادهسازی المانهای گیمپلی مناسب برای این کنسول دستی بود که با وجود وام گرفتن المانهای هک اند اسلش گاد آو وار، به خوبی برای پی اس پی پیادهسازی شده است.
این بازی البته بدون ایراد نبود؛ یکی از بزرگترین ایرادهای این بازی، بدون شک پازلها و معماهای نه چندان جذاب آن بود. معماها و پازلهای گاد آو وار همیشه محبوبیت زیادی بین طرفدارها دارند و در نوع خود منحصر به فرد هستند. اما در بازی God of War: Chains of Olympus این موضوع چندان رعایت نشده است.
این بازی گیمپلی کوتاه مدتی دارد؛ درست زمانی که حس میکنید در حال لذت بردن از تجربه این بازی هستید، بازی خیلی زود به پایان میرسد که این موضوع چندان ایدئال نیست. اما به طور کلی، اگر میتوانید این بازی را تجربه کنید، فرصت را از دست ندهید.
6. بازی God of War
حالا سراغ اولین قسمت از این فرنچایز آمدهایم که همهچیز از این بازی شروع شد؛ اولین باری که شخصیت کریتوس را دیدم و اولین باری که گیمپلی هک اند اسلش این بازی را تجربه کردیم تا با یکی از جذابترین فرنچایزهای انحصاری پلیاستیشن رو به رو شویم. این بازی قطعا یکی از مهمترین قسمتهای سری است اما قطعا بهترین نیست!
اولین نکته مثبت این بازی، داستان فوقالعاده آن است؛ تماشای ماجراجویی کریتوس از یک سرباز اسپارتان تا جنگیدن با آرس، از جمله سناریوهایی بود که تا به آن زمان، جای خالیاش را در صنعت بازیهای ویدیویی به خوبی احساس میکردیم. از لحاظ دیالوگ، صداپیشه، سناریو و شخصیتپردازی، این بازی به شکل استادانهای خارقالعاده ظاهر شد.
مهمترین نکته دیگر راجع به این بازی، قطعا جلوههای بصری آن بود. این عنوان اولین بار در سال ۲۰۰۵ برای پلیاستیشن ۲ منتشر شد اما بدون شک، شاید هیچ استودیوی دیگری به جز سانتا مانیکا نبود که توانست از سختافزار این کنسول خانگی بهترین استفاده ممکن را ببرد و یک بازی چشمنواز و جذابی مثل God of War بسازد.
شاید بزرگترین مشکل این بازی، ریتم و سرعت آن بود. با این که بعضی اوقات گیمپلی بازی پر از اکشن و هیجان بود، اما بعضی اوقات بازی بسیار کند میشد که سازندگان، این مدت را با تماشای سکانسهای میانپرده اضافه، معماهای پشت یکدیگر و پلتفرمر بیمورد پر کرده بودند که ریتم بازی را بر هم میزد.
5. بازی God of War: Ghost of Sparta
استودیوی Ready At Dawn برای بار دوم، یک بازی دیگر در فرنچایز گاد آو وار برای کنسول دستی پی اس پی ساخت که این بازی هم مورد توجه سازندگان قرار گرفت. این بازی باعث شد تا استودیوی Ready At Dawn مورد توجه پلیاستیشن قرار بگیرد و چند سال بعد، بازی بزرگ و مختص به کنسول خانگیشان یعنی The Order 1886 را بسازند.
این بازی در مقایسه با گذشته، تغییرهای مثبتی داشت؛ مهمترین تغییر این قسمت، شخصیتر شدن داستان کریتوس بود و این بار میتوانستیم با این شخصیت، ارتباط نزدیکتری را برقرار کنیم. موضوعی که در قسمت اول چندان خوب پیادهسازی نشده بود. شخصیتپردازی کریتوس در این قسمت به شکل غیرقابل باوری بهتر شده بود.
این بازی از لحاظ فنی هم بارها بهتر از قسمت قبلی بود؛ سازندگان سعی کردند تا جایی که میتوانند، این قسمت را بسیار بهتر از قبل بسازند و این موضوع را حتی در کنترل بازی و گیمپلی هم میتوانستید مشاهده کنید.
البته یکی از مشکلات قسمت قبل، کماکان در این بازی قابل مشاهده بود؛ این بازی کماکان بسیار مدت زمان کوتاهی داشت که شاید در قسمت اول ایراد بزرگی نبود اما در این قسمت، مشخصا ایراد بزرگی بود. انتظار داشتیم که این بازی با وجود جذابیت زیادی که داشت، میتوانستیم بیشتر آن را ادامه دهیم.
4. بازی God of War 2018
رسیدیم به یکی از مهمترین بازیهای فرنچایز گاد آو وار؛ ریسک و تصمیم بزرگ استودیوی سانتا مانیکا برای ریبوت کردن این سری. مهمترین تصمیمی که سانتا مانیکا گرفت، تغییر سبک این بازی از هک اند اسلش به اکشن ماجراجویی بود. تغییری کاملا مناسب که به خاطر وجود بازیهایی همچون آنچارتد و لست آو اس و محبوبیتی که به دست آوردند، بود.
این بازی باعث شد تا این فرنچایز دستخوش یک تغییر اساسی و مثبت شود؛ از همان ابتدای بازی، جلوههای بصری نسل هشتمی این بازی نظر شما را به خود جلب میکند و گرافیک این بازی آنقدر جذاب و چشمنواز است که برای لحظهای، از تماشای دنیای این بازی خسته نخواهید شد.
داستان این بازی هم دستخوش تغییرات زیادی شد؛ به جای این که شاهد یک داستان و روایت خشن و حماسی باشیم، اینبار سازندگان بازی تصمیم گرفتند که داستان را کمی احساسی کنند و به همین ترتیب بود که شخصیت آتریوس به دنیای این بازی اضافه شد و حتی در دنباله این بازی هم شخصیت پررنگتری از قبل داشت.
شاید تنها مشکل بزرگ این بازی، تکراری شدن دشمنهای بازی باشد که البته با وجود روایت و ریتم جذاب، میتوانید روی آن چشمپوشی کنید. اما اگر به این فکر کنید که این بازی توسط استودیوی سانتا مانیکا ساخته شده، انتظار بسیار بیشتری از آنها داریم که در زمینه دشمنسازی بهتر عمل کنند.
3. بازی God of War 3
گاد آو وار ۳، به گفته خیلیها بهترین قسمت از این فرنچایز جذاب است و نمیتوان به عقیده این افراد خردهای گرفت. سانتا مانیکا بهترین خود را برای این بازی گذاشت و این بازی در حقیقت پایاندهنده سه گانه داستان خدایان الیمپوس کریتوس است که سانتا مانیکا با جمع کردن تجربه دو بازی اخیر خود، یک بازی تقریبا کامل ارائه داد.
یکی از بهترین ویژگیهای این بازی، قطعا باس فایتهای فوقالعاده این بازی بود. دشمنهایی که در بازی با آنها روبهرو میشدید، به اندازهای منحصربهفرد و فوقالعاده بودند که نمونه آن را سالها بود که در صنعت بازیهای ویدیویی ندیده بودیم. پازلها و معماهای این بازی هم به شکل چشمگیری بهبود پیدا کرده بودند که از حل کردن آنها لذت میبردیم.
اما شاید هیچ بخشی از این فرنچایز، به اندازه سیستم گیمپلی و مبارزات آن دستخوش تغییرات مثبت نبودند. کاملا مشخص بود که استودیوی سانتا مانیکا بعد از چند سال آزمون و خطا، بالاخره موفق شده بود تا به یک سیستم مناسب مبارزه و گیمپلی دست پیدا کند که آن را در قسمت سوم گاد آو وار پیادهسازی کند.
شاید تنها ایرادی که میتوان به این بازی گرفت، ان است که شخصیت کریتوس به شدت تکبعدی شده بود و به نظر میرسید که سازندگان روی شخصیتپردازی کیتوس چندان وقت کافی نگذاشته بودند؛ البته نه این که شخصیتپردازی کریتوس بد باشد، اما میتوانست بسیار بهتر از همیشه باشد. حداقل داستان بازی این تانسیل را داشت.
2. بازی God of War Ragnarok
آخرین قسمت منتشر شده از گاد او وار، رگناروک است که قسمت دوم ریبوت خدای جنگ محسوب میشود و همهچیز در این بازی به اندازهای جذاب است که شاید برای لذتبردن کافی از آن، چندین بار این بازی را به اتمام برسانید. اما چرا این بازی را میتوان یکی از بهترین بازیّای این سری دانست؟
اولین موضوع، پیشرفت چشمگیر گیمپلی بازی از قسمت اول این ریبوت در سال ۲۰۱۸ بود؛ سازندگان چند سال طرفداران سری را منتظر گذاشتند اما طی این چند سال، توانستند که سیستم مبارزه این بازی را به شکل غیرقابل انکاری بهتر از قبل کنند. به همین خاطر، از بخش مبارزات بازی هیچوقت خسته نخواهید شد.
البته باید اعتراف کنیم که در کنار سیستم مبارزه جذاب بازی، این که میتوانیم بیشتر از قبل در محیط گشت و گذار کنیم هم از جمله موارد جذاب این بازی محسوب میشود. دنیای بازی بسیار بزرگتر از گذشته شده بود و تفاوت مکانی و اکوسیستم در این بازی هم به شکل استادانهای در این بازی پیادهسازی شده بود.
1. بازی God of War 2
حالا سراغ بهترین بازی از این سری آمدهایم؛ بازی که به راحتی میتواند خودش را به عنوان یکی از بهترین بازیهای انحصاری پلیاستیشن و حتی یکی از بهترین بازیهای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی جا بزند؛ بازی که همهچیز در آن به بهترین شکل ممکن پیادهسازی شده بود تا سال ۲۰۰۷ را یکی از درخشانترین سالهای این صنعت کند.
از همین ابتدا باید گفت که این بازی در مقایسه با قسمت اول، از هر لحاظ برتری داشت. سازندگان هر المانی که در قسمت اول پیادهسازی کرده بودند را در قسمت دوم بهبود دادند تا از تک تک لحظههای تجربه این بازی لذت ببرید؛ به خصوص سیستم مبارزه بازی که حالا سریعتر شده بود و میتوانستید خود را غرق در خشونت جذاب این بازی کنید.
بخش داستانی این بازی هم بیشتر از قبل حالت شخصی به خود گرفته بود و شاید یکی از دلایلی که شخصیت کریتوس را دوست داریم، به خاطر قسمت دوم این فرنچایز باشد که بیشتر به او پرداخته شده بود و توانستیم جنبه متفاوتی از شخصیت کریتوس را ببینیم؛ جنبهای که میتوانستیم بیشتر با او همذاتپنداری کنیم.