10 اجرای ماندگار بازیگران در فیلمهای رزمی
مبارزهی اسطورهها
فیلمهای رزمی، در نگاه اول، عرصهی نمایش قدرت بدنی، مهارتهای تکنیکی خیره کننده و رقص خشونتباری است که آدرنالین را در رگهای تماشاگر به جریان میاندازد. تمرکز بر طراحی مبارزات و سکانسهای اکشن نفسگیر، در بیشتر موارد چنان غالب است که جنبههای دیگر فیلم، از جمله عمق داستان و پیچیدگی شخصیتها در سایه قرار میگیرند. در چنین فضایی، شاید انتظار یک «اجرای بازیگری» درخشان به معنای کلاسیک کلمه، کمی دور از ذهن و غیرمنطقی به نظر برسد.
با این حال اما، در تاریخ این ژانر پرطرفدار بازیگرانی بودهاند که توانستهاند فراتر از نمایش صرفِ تواناییهای فیزیکی، جنبههای دیگری از شخصیتهای خود را به نمایش بگذارند و با هر حرکت، نگاه و سکوت، داستانی عمیقتر را روایت کنند. اینها اجراهایی هستند که در آنها، بدن بازیگر به ابزاری برای بیان احساسات، کشمکشهای درونی و انگیزههای پیچیده تبدیل میشود و مبارزه، نه فقط یک نمایش تکنیکی، بلکه ادامه و اوج درام شخصیت است. یک اجرای ماندگار در سینمای رزمی و اکشن، آن است که در آن مرز میان مهارت رزمی و هنر بازیگری محو میشود و تماشاگر، نه تنها از مهارت مبارز به وجد میآید، بلکه با انسانیت، آسیبپذیری و قدرت ارادهی او نیز ارتباط برقرار میکند.
در این مطلب، قصد داریم به ده اجرای برتر در تاریخ فیلمهای رزمی بپردازیم؛ اجراهایی که نه تنها به دلیل مهارتهای فنی خیره کننده، بلکه به خاطر قدرت بازیگرانشان در خلق شخصیتهایی باورپذیر، چندلایه و فراموش نشدنی، در حافظهی سینما حک شدهاند. این فهرست، دعوتی است به بازنگری در جایگاه بازیگری در این ژانر منحصربهفرد و کشف هنر و عمقی که میتواند در پس هر حرکت حساب شده و هر فریادِ مبارزه نهفته باشد.
10. کیانو ریوز – جان ویک (John Wick)
- کارگردان: چاد استاهلسکی
- بازیگران اصلی: کیانو ریوز، مایکل نیکویست، آلفی آلن، ویلم دفو، ایان مکشین
- سال اکران: 2014
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 86 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
کیانو ریوز، این بازیگر بزرگ و دوست داشتنی کانادایی – که در ظاهر سن برای او فقط یک عدد است – در مسیر پرفراز و نشیب اما همواره شاخص دوران حرفهای خود، بارها پوست انداخته و تجربههای متفاوتی را از سر گذرانده است. از دوران طلایی اولیهاش با نقش «تد لوگان» و تبدیل شدن به ستارهی جوان فیلمهای اکشن موفقی چون «نقطهی شکست» (Point Break) و «سرعت» (Speed) گرفته، تا دورانی که پس از اجرای نه چندان موفقش در «دراکولا برام استوکر»، آماج انتقادات قرار گرفت و حتی به عنوان «بازیگری ضعیف» از او یاد شد. اما سپس «ماتریکس» از راه رسید؛ نه فقط یک فیلم، که یک پدیده فرهنگی و نقطهی عطفی که ریوز را به عنوان یک شمایل اکشن در تاریخ سینما تثبیت کرد و به او اعتباری دوباره بخشید. هرچند، حتی سایهی بلند «ماتریکس» و حواشی دنبالههایش نیز نتوانست او را برای همیشه از گزند منتقدان در امان نگه دارد.
با این حال، ریوز، این مرد آرام و مصمم، هرگز از حرکت و تلاش دست برنداشت. او به کار در پروژههای مختلف ادامه داد و حتی با ساخت فیلم قابل قبول «مرد تای چی» (Man of Tai Chi) تواناییهایش را در عرصهی کارگردانی را نیز محک زد و سرانجام، پس از دریافت فیلمنامهی «جان ویک»، با چاد استاهلسکی و دیوید لیچ، بدلکاران سابقش در سهگانهی «ماتریکس» که حالا به کارگردانی روی آورده بودند، مجددا همکاری کرد. نتیجه، تولد دوبارهی یک اسطوره بود. ریوز در نقش جان ویک – آدمکش افسانهای و بازنشستهای که پس از از دست دادن همسرش، تنها به دنبال آرامش است اما با کشته شدن سگش (آخرین یادگار همسرش) دوباره به دنیای بیرحم و زیرزمینی جنایتکاران کشیده میشود – اجرایی به یاد ماندنی و چندلایه ارائه داد. او با خونسردی و جدیت مثال زدنی، این شخصیت کمحرف اما به شدت مرگبار را به نمادی از اراده، انتقام و البته اندوهی پنهان تبدیل کرد و بار دیگر، رستگاری حرفهای خود را در آغوش کشید.
9. دانی ین – ایپ من (Ip Man)
- کارگردان: ویلسون ییپ
- بازیگران اصلی: دانی ین، سایمون یام، لین شیونگ، هیرویوکی ایکئوچی
- سال اکران: 2008
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 86 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10
در چین دههی 1930 و در بحبوحهی تهاجم ژاپن، داستان مردی روایت میشود که نامش در تاریخ فیلمهای رزمی جاودانه شده است. دانی ین در فیلم «ایپ من»، نقش این استاد افسانهای کونگفو و بنیانگذار سبک وینگچون را ایفا میکند؛ شخصیتی که بعدها افتخار آموزش به اسطورهی بیبدیل هنرهای رزمی، بروس لی، را نیز در کارنامه خود ثبت کرد. دانی ین، همچون بسیاری از ستارههای رزمیکار این فهرست، پیش از آنکه با آثاری چون «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» (Rogue One: A Star Wars Story) به شهرت جهانی در سینمای غرب دست یابد، کارنامهای طولانی و پربار در سینمای هنگ کنگ و چین برای خود رقم زده بود و بارها تلاش کرده بود تا هنر خود را به مخاطبان غربی نیز بشناساند.
در فیلم، ایپ من به عنوان برترین مبارز جنوب چین تصویر میشود؛ مقامی که بسیاری از اساتید و مبارزان از دور و نزدیک را وسوسه میکند تا او را به چالش بکشند. سکانسهای آغازین فیلم به زیبایی، چین پیش از صنعتی شدن و در آستانهی تغییر را به تصویر میکشند؛ کشوری که با تهاجم بیگانگان، مجبور به دگرگونیهای سریع و دردناک میشود. در چنین بستری، دانی ین اجرایی حساس، چندلایه و به طرز شگفتآوری تاثیرگذار در نقش استاد وینگچون ارائه میدهد. او نه تنها یک مبارز بینظیر، بلکه مردی خانوادهدوست، متواضع و در عین حال دارای ارادهای پولادین است که در دنیایی پرآشوب و در حال تغییر، برای بقا، حفظ کرامت و محافظت از عزیزانش تلاش میکند.
علاوه بر این اجرای درخشان و انسانی، ین طبق معمول، سکانسهای مبارزهی فوقالعاده دقیق، سریع و گاه بیرحمانهای را به نمایش میگذارد که از ویژگیهای بارز فیلمهای اوست و به خوبی قدرت و ظرافت سبک وینگچون را به تصویر میکشد. «ایپ من» نمونهای است که نشان میدهد یک فیلم رزمی چگونه میتواند هم در نمایش اکشن و هم در پرداخت شخصیت و احساسات، عمیق و تاثیرگذار باشد.
8. اسکات ادکینز – جان ویک: بخش 4 (John Wick: Chapter 4)
- کارگردان: چاد استاهلسکی
- بازیگران اصلی: کیانو ریوز، دانی ین، بیل اسکاشگورد، لارنس فیشبورن، اسکات ادکینز، ایان مکشین
- سال اکران: 2023
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
اسکات ادکینز، نامی که برای علاقهمندان سینمای اکشن، به ویژه آثار ویدئویی (direct-to-video)، با نمایش مهارتهای رزمی خیره کننده و فیزیکی قدرتمند گره خورده است، در «جان ویک: بخش 4» دست به کاری متفاوت زد و اجرایی ارائه داد که با تمام نقشآفرینیهای پیشین او تفاوت چشمگیری داشت. ادکینز بدون شک یکی از بهترین و فنیترین هنرمندان رزمی فعال در سینمای امروز است، اما پیش از این، کمتر کسی او را به عنوان بازیگری با گسترهی وسیع نقشپذیری یا توانایی در ایفای شخصیتهای کاملا متمایز میشناخت. کارنامهی او اغلب مملو از نقشهای آدمکشهای حاضر جواب یا قاتلان خونسرد و مصممی بود که در پی انتقام خانوادهی به قتل رسیدهشان هستند.
در «جان ویک: بخش 4» اما، ادکینز با شجاعتی تحسینبرانگیز خود را در زیر گریم سنگین، لباسی که او را بسیار چاقتر نشان میدهد و لهجهی غلیظ آلمانی پنهان میکند؛ «کیلا»، رئیس پر زرق و برق و بیرحم یک باشگاه شبانه در برلین که جان ویک برای جلب رضایت و بازگشت به سندیکای جنایی «روسکا روما» (Ruska Roma) ناچار به کشتن اوست.
در دنیای «جان ویک»، که هر لحظه انتظار میرود قهرمان داستان هر مانعی را از سر راه بردارد، خلق یک شخصیت منفی به یاد ماندنی در میان انبوهی از سکانسهای اکشن چشمگیر و مبتکرانه، چالشی بزرگ است؛ باید چیزی فراتر از یک حریف معمولی ارائه داد. ادکینز با نقش کیلا دقیقا همین کار را میکند. او نه تنها یک غول چاق و آلمانی را به تصویر میکشد که میتواند در مبارزه، شانه به شانهی جان ویک ظاهر شود، بلکه با چابکی شگفتانگیزی که از مردی با آن جثه انتظار نمیرود، تماشاگر را غافلگیر میکند. تماشای رویارویی این رزمیکار فوقالعاده با کیانو ریوز در نقش نمادین جان ویک، آن هم با چنین ظاهر عجیب و گریم سنگینی، تجربهای لذتبخش و به نوعی ادای احترامی به پتانسیلهای پنهان یک ستارهی اکشن بود. این اجرا، بیش از هرچیز، توانایی و شجاعت ادکینز در خروج از قالب همیشگیاش و خلق یک شخصیت منفی متفاوت و ماندگار را به اثبات رساند.
7. ایکو اویس – یورش: رستگاری (The Raid: Redemption)
- کارگردان: گرت ایوانز
- بازیگران اصلی: ایکو اویس، جو تسلیم، دونی آلامشیا، یایان روهیان
- سال اکران: 2011
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 87 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10
«یورش: رستگاری» گرت ایوانز، چیزی فراتر از یک فیلم اکشن بود؛ این اثر یک زلزلهی سینمایی بود که با طراحی مبارزات فوقالعاده ساختارمند، خشونت بیپرده و انرژی بیامانش فیلمهای رزمی را برای همیشه دگرگون کرد و تاثیری عمیق بر آثار پس از خود گذاشت. این فیلم کمبودجهی اندونزیایی، با چنان مهارتی یک اکشن نفسگیر و کوبنده را به تصویر کشید که موجی از حیرت و تحسین را در سراسر جهان برانگیخت. در قلب این طوفان آدرنالین، ایکو اویس، ستارهی نوظهور آن زمان قرار داشت که پیشتر نیز در فیلم تحسینشدهی «مرآنتائو» (Merantau) با ایوانز همکاری کرده بود.
اویس در این فیلم نقش «راما» را بر عهده دارد؛ یک عضو تازهکار و مصمم تیم اسوات که در آستانهی پدر شدن است. ماموریت او و تیمش، نفوذ به یک آپارتمان بلندمرتبه و مخوف است که به پناهگاه امن یک سلطان بیرحم مواد مخدر در طبقهی آخر آن تبدیل شده و آنها باید برای رسیدن به هدف، طبقه به طبقه و از میان انبوهی از گانگسترهای مسلح و مبارزان مرگبار عبور کنند.
شاید اویس در این فیلمِ سراسر درگیری و حرکت، دیالوگهای زیادی بر زبان نیاورد، اما او با تمام وجودش «بازی» میکند. هر قطره عرق، هر نفسنفس زدن و هر نگاه خسته اما مصمم، گواهی بر این است که چگونه هر مبارزه برای راما دشوار، فرساینده و یک نبرد واقعی برای بقاست. تماشاگر در چهره و حرکات او، عدم قطعیت از زنده ماندن و بازگشت نزد همسر و فرزندش را لمس میکند. این انتقال استادانهی احساسات از طریق فیزیک و حالات چهره، در میانهی چنین اکشن بیامانی، هنر واقعی اویس را به نمایش میگذارد. ایکو اویس، بازیگر و رزمیکار فوقالعادهای است که پس از این فیلم در پروژههای بزرگ بسیاری درخشید، اما بدون شک «یورش: رستگاری» فیلمی بود که او را به جهانیان معرفی کرد و نامش را به عنوان یکی از بهترین، فنیترین و بااستعدادترین بازیگران رزمیکار دوران ما در تاریخ فیلمهای رزمی حک نمود.
6. بروس لی – اژدها وارد میشود (Enter the Dragon)
- کارگردان: رابرت کلوز
- بازیگران اصلی: بروس لی، جان ساکسون، جیم کلی، آنا کاپری
- سال اکران: 1973
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10
«اژدها وارد میشود» نه فقط یک فیلم سینمایی، بلکه یک پدیدهی فرهنگی و نقطه اوجی در تاریخ فیلمهای رزمی است. این اثر، با احتساب تورم، همچنان یکی از پرفروشترین فیلمهای رزمی تمام دوران به شمار میرود و از نگاه بسیاری، بهترین فیلمی است که تاکنون در این ژانر ساخته شده. تلخی ماجرا آنجاست که این فیلم، آخرین نقشآفرینی کامل و به سرانجام رسیدهی بروس لی بود؛ اسطورهای که حدود یک هفته پیش از اکران جهانی فیلم، به شکلی تراژیک و نابهنگام از دنیا رفت. با این حال، «اژدها وارد میشود» نمیتوانست وداعی باشکوهتر و به یاد ماندنیتر از این برای او رقم بزند.
لی در این فیلم نقش یک استاد هنرهای رزمی به نام «لی» را ایفا میکند که توسط یک سازمان اطلاعاتی بریتانیایی استخدام میشود تا به جزیرهای دور افتاده و مرموز سفر کند. او باید تحت پوشش شرکت در یک تورنمنت مبارزهای که توسط فردی شرور و قدرتمند به نام «هان» اداره میشود، از فعالیتهای غیرقانونی او، از جمله قاچاق مواد مخدر و انسان، جاسوسی کند. داستان، ترکیبی هوشمندانه از المانهای فیلمهای جاسوسی و نمایش خیره کنندهی هنرهای رزمی است.
این شاهکار سینمایی، در ترکیب ژانر «بلکسپلویتِیشِن» (Blaxploitation) با تریلر جاسوسی، حتی از فیلم «زندگی کن و بگذار بمیرند» (Live and Let Die) گای همیلتون نیز موفقتر عمل میکند. «اژدها وارد میشود» بروس لی را در اوج آمادگی جسمانی، کاریزما و مهارتهای بازیگری به نمایش میگذارد. او نه تنها تواناییهای رزمی بیرقیب و فلسفهی منحصر به فردش در مبارزه را به رخ میکشد، بلکه با حضور قدرتمند و نگاه نافذش، شخصیتی چندلایه و جذاب خلق میکند. بروس لی، بیتردید بزرگترین اسطورهی هنرهای رزمی تاریخ است و همواره اینگونه در یادها خواهد ماند.
5. جو تسلیم – شب به سراغ ما خواهد آمد (The Night Comes for Us)
- کارگردان: تیمو تیاهجانتو
- بازیگران اصلی: ایکو اویس، جو تسلیم، جولی استل، سانی پانگ
- سال اکران: 2018
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
«شب به سراغ ما خواهد آمد»، به کارگردانی تیمو تیاهجانتوی بیهمتا، فیلمی عمیقا خشن و بدون تعارف است که جو تسلیم توانا (که مخاطبان جهانیتر او را با نقش ساب-زیرو در «مورتال کامبت» به یاد میآورند) را در نقش «ایتو»، یکی از زبدهترین و بیرحمترین اعضای یک سندیکای جنایتکار قدرتمند در آسیای جنوب شرقی، به تصویر میکشد. داستان از جایی آغاز میشود که وجدان خفتهی ایتو، هنگامی که مامور به کشتن یک دختربچهی بیگناه میشود، ناگهان بیدار شده و او تصمیم میگیرد از این دستور سرپیچی کند.
این انتخاب، یعنی نجات و محافظت از آن دخترک، مهر پایانی بر زندگی سابق ایتو میزند و او و دختر را هدف موج بیپایانی از آدمکشهای مسلح، چه زن و چه مرد، قرار میدهد که از سوی سازمان سابقش فرستاده شدهاند. تسلیم در نقش مردی که برای حفاظت از این کودک تمام هستیاش، از جمله دوستانش را، فدا میکند، اجرایی ارائه میدهد که از فرط شدت، خشونت و استیصال، گاه به مرز جنون و از خودبیگانگی میرسد. او در این مسیر پرخون، حتی به مصاف سردستهی گروهی میرود که به دنبالش هستند؛ نقشی که ایکو اویس افسانهای آن را ایفا میکند و منجر به یکی از به یاد ماندنیترین رویاروییهای تاریخ فیلمهای رزمی میشود.
شاید بتوان گفت «شب به سراغ ما خواهد آمد» در نهایت، بستری است برای تماشای آنکه چگونه جو تسلیم با مهارتی مثال زدنی، خلاقیتی بیرحمانه و سرعتی باور نکردنی، سیلی از گانگسترهای مسلح را که قصد جان او و دخترک را دارند، از پای درمیآورد و راستش را بخواهید، هیچ ایرادی هم به این رویکرد فیلم وارد نیست؛ زیرا نتیجهاش ضیافتی تماشایی از اکشن ناب است.
4. سامو هونگ – کندورهای شرقی (Eastern Condors)
- کارگردان: سامو هونگ
- بازیگران اصلی: سامو هونگ، یوئن بیائو، جویس گودنزی، یوئن واه
- سال اکران: 1987
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 71 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
سامو هونگ، یکی از غولهای دوست داشتنی و بیبدیل سینمای اکشن هنگ کنگ و الهامبخش بسیاری از هنرمندان رزمیکار با جثهی بزرگتر است. او نه تنها به عنوان بازیگری که پا به پای اسطورهای چون جکی چان در آثار مشترکشان میدرخشید، بلکه به عنوان یک کارگردان نوآور و شاید مهمتر از همه، یک هماهنگ کنندهی ارشد بدلکاری و طراح مبارزات در فیلمهای شاخصی چون «اژدها وارد میشود» و «ایپ من»، کارنامهای به وسعت یک اقیانوس دارد. در میان انبوه آثاری که او کارگردانی کرده و در آنها به ایفای نقش پرداخته، «کندورهای شرقی» جایگاهی ویژه دارد؛ فیلمی اکشن که در آن هونگ، نقش رهبر گروهی از محکومین چینی- آمریکایی را بازی میکند. این گروه ماموریت یافتهاند تا یک انبار موشکی قدیمی آمریکا در ویتنام را پیش از آنکه به دست نیروهای ویتکنگ بیفتد، منهدم کنند.
اجرای سامو هونگ در نقش این رهبر سرد، سرسخت و در عین حال انسانی، در فیلمی که سرشار از اکشنهای نفسگیر و خشونتی غافلگیر کننده است، یکی از نقاط قوت اصلی «کندورهای شرقی» محسوب میشود. او در این نقش، به معنای واقعی کلمه، چپ و راست دشمنان را از پا درمیآورد، اما همزمان، آن زمانبندی کمدی درخشان و حس طنز موقعیتی که از ویژگیهای بارز فیلمهای اوست، در لحظاتی ظریف به چشم میخورد و از سنگینی بیش از حد فضا میکاهد. با توجه به فیزیک بدنی سامو هونگ، او اغلب در فیلمهای رزمی نقش شخصیتهای مکمل کمدی یا به اصطلاح «چاق بامزه» را بر عهده میگرفت؛ به همین دلیل، ایفای این نقش جدی، حماسی و قهرمانانه خروجی قابل توجه از قالب همیشگی اوست و شگفتانگیز است که چگونه با اقتدار و بدون ذرهای تصنع، از پس آن برآمده است.
3. جکی چان – داستان پلیس (Police Story)
- کارگردان: جکی چان
- بازیگران اصلی: جکی چان، بریجیت لین، مگی چانگ، بیل تونگ
- سال اکران:1985
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 93 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10
جکی چان از دههی 70 میلادی در سینمای شرق آسیا میدرخشید، اما با فیلم جریانساز «ساعت شلوغی» در سال 1998 بود که به طور گسترده به مخاطبان غربی معرفی شد. چان که به وضوح از اسطورهی دوران صامت سینما، باستر کیتون بزرگ، الهام گرفته، همواره اصرار داشت که تمام بدلکاریهای نفسگیر فیلمهایش را خودش انجام دهد و این صحنهها را در برداشتهای بلند و باز (wide takes) فیلمبرداری کند تا مخاطب، واقعیت و خطر موجود در آنها را با تمام وجود حس کند. هم چان و هم کیتون به خوبی دریافته بودند که اجرای واقعی بدلکاریها توسط خود بازیگر، نه تنها هیجانانگیزتر است، بلکه دیگر نیازی به استفاده از تمهیدات پیچیدهی فیلمبرداری برای پنهان کردن حضور بدلکار نیست و این تمهید، اصالت و تاثیر صحنه را دوچندان میکند.
این فلسفهی کاری جکی چان، در شاهکار او یعنی «داستان پلیس»، به اوج خود میرسد؛ فیلمی که شاید بتوان آن را بهترین اثر او نیز دانست. در طول 100 دقیقه زمان فیلم، جکی چان بارها و بارها با مرگ دست و پنجه نرم میکند، از آویزان شدن از یک اتوبوس دوطبقهی در حال حرکت با سرعت بالا گرفته تا آن سکانس نمادین و فراموش نشدنی سُر خوردن از یک میلهی فلزی در وسط یک مرکز خرید چند طبقه، در حالی که صدها لامپ تزئینی در اطرافش منفجر میشوند. تعهد چان به هنرش آنچنان عمیق بود که هنگام اجرای همین صحنهی آخر، دچار سوختگی شدید در دستان، دررفتگی لگن و آسیب دیدگی جدی در ناحیه کمر شد.
متاسفانه، این آسیب دیدگیهای مداوم در حین اجرای بدلکاریهای خطرناکتر و خلاقانهتر، به یکی از شاخصههای جداییناپذیر اما نگران کنندهی جکی چان برای سرگرم کردن ما تبدیل شده است. گرچه در طول سالها، مقلدان بسیاری تلاش کردهاند راه او را ادامه دهند، اما هیچکدام هرگز نتوانستهاند حتی به گرد پای جکی چانِ بیهمتا برسند. اجرای او در «داستان پلیس» تجسمی از تعهد، شجاعت و هنر بیبدیل است.
2. تونی جا – منطقهی کشتار 2 (Kill Zone 2)
- کارگردان: سوی چیانگ
- بازیگران اصلی: تونی جا، وو جینگ، ژانگ جین، سایمون یام، لوئیس کو
- سال اکران: 2015
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
در سال 2005، ویلسون ییپ، فیلم تاثیرگذار «منطقهی کشتار» را با حضور ستارگانی چون دانی ین و سامو هونگ روانهی سینماها کرد؛ اثری که به خاطر مبارزات نفسگیر و داستان جناییاش حسابی مورد توجه قرار گرفت. ده سال بعد، سوی چیانگ، کارگردان فیلم جسورانه و تحسین شدهی «سگ سگ را گاز میگیرد» (Dog Bite Dog)، تصمیم گرفت دنبالهای معنوی (و نه مستقیم) بر آن اثر رزمی تاثیرگذار بسازد و برای یکی از نقشهای کلیدی، به سراغ تونی جای بزرگ، اسطورهی موای تای سینمای تایلند رفت. گرچه فیلم «اونگ-بک: مبارز تایلندی» (Ong-Bak: The Thai Warrior) اولین فیلم تونی جا نبود، اما بیشک اثری بود که او و سبک مبارزهی منحصربهفردش را به نسل جدیدی از تماشاگران جهانی معرفی کرد. با این همه، شاید بتوان ادعا کرد که «منطقهی کشتار 2» یکی از بهترین و از نظر بازیگری، پختهترین اجراهای او تا به امروز است.
جا در این فیلم نقش یک زندانبان تایلندی به نام «چای» را بازی میکند که دخترش از بیماری کشندهی لوسمی رنج میبرد و نیازمند پیوند فوری مغز استخوان است. مسیر زندگی چای زمانی دگرگون میشود که با یک پلیس مخفی هنگ کنگی (با بازی وو جینگ) که در همان زندان اسیر شده برخورد میکند. با وجود اینکه این دو به زبان مشترکی صحبت نمیکنند و در ابتدا در دو سوی مخالف قرار دارند، چای درمییابد که برای نجات جان دخترش، باید به این پلیس کمک کند تا از زندان فرار کرده و یک سندیکای مخوف قاچاق اعضای بدن را که اتفاقا به بیمارستان محل بستری دخترش نیز مرتبط است، متلاشی کند؛ چرا که این پلیس، تنها اهدا کنندهی مغز استخوان با گروه خونی سازگار برای دختر اوست.
تونی جا در «منطقهی کشتار 2» اجرایی ظریف، کنترل شده و سرشار از احساسات درونی ارائه میدهد که به زیبایی کشمکش درونی شخصیتش را به تصویر میکشد؛ مردی که میان اصول اخلاقیاش به عنوان یک زندانبان و عشق پدریاش برای نجات جان فرزند، گرفتار شده است. اگرچه تونی جا بیشتر با مجموعه فیلمهای «اونگ-بک» و حرکات آکروباتیک و بیبدیلش در آن شناخته میشود، اما اجرای او در «منطقهی کشتار 2» جنبهی دیگری از تواناییهای بازیگریاش را آشکار ساخت و جایگاه او را به عنوان یکی از بزرگترین و همهفنحریفترین هنرمندان رزمی تمام دوران، بیش از پیش تثبیت کرد. این فیلم نشان داد که جا نه تنها یک مبارز بینظیر، بلکه بازیگری توانا در انتقال احساسات پیچیده است.
1. میشل یئو – ببر خیزان، اژدهای پنهان (Crouching Tiger, Hidden Dragon)
- کارگردان: انگ لی
- بازیگران اصلی: چو یون فت، میشل یئو، ژانگ زئی، چانگ چن
- سال اکران: 2000
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 97 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
میشل یئو، هنرمندی که در سالهای اخیر با شاهکار «همهچیز همهجا به یکباره» (Everything Everywhere All at Once) بار دیگر قلههای موفقیت و تحسین جهانی را فتح کرد، بدون شک یکی از برترین و تاثیرگذارترین بازیگران/رزمیکارانی است که همچنان با قدرت به فعالیت خود ادامه میدهد. یئو، مسیری مشابه بسیاری از اسطورههای اکشن هنگ کنگ مانند جکی چان را پیمود؛ او کارنامهای درخشان و طولانی در سینمای شرق آسیا داشت، پیش از آنکه با ایفای نقش «دختر باند» در فیلم نسبتا سرگرم کنندهی «فردا هرگز نمیمیرد» (Tomorrow Never Dies)، گام به سینمای غرب بگذارد. از آن پس، او حضور مستمری در پروژههای آمریکایی داشته است، اما تنها سه سال پس از آن فیلم جیمز باند بود که با همکاری انگ لی بزرگ، کارگردان صاحبسبک تایوانی، دست به خلق اثری زد که بسیاری آن را نه تنها یکی از بهترینها، بلکه «بهترین فیلم هنرهای رزمی تمام دوران» میدانند.
یئو در «ببر خیزان، اژدهای پنهان» نقش یو شولین را ایفا میکند؛ یک جنگجوی زن قدرتمند، باوقار و خویشتندار که قلبا و مخفیانه عاشق لی مو بای (با بازی همیشه ماندگار چو یون فت)، استاد شمشیرزنی و همرزم قدیمیاش است. این احساسی عمیق و متقابل است که هیچکدام از آنها به دلیل تعهدات و گذشتهشان، یارای اعتراف به آن را ندارند. هنگامی که لی مو بای تصمیم میگیرد از دنیای مبارزه کنارهگیری کند و شمشیر افسانهای و قدرتمندش، «سرنوشت سبز» (Green Destiny)، را به شولین میسپارد تا به دست فردی امن برسد، این شمشیر به طرز ناگواری به سرقت میرود. این اتفاق، شولین و مو بای را به دل ماجراجویی پر از شور، خشونت شاعرانه، عشق سرکوب شده و انتخابهای سرنوشتساز میکشاند. یئو در نقش شولین، اجرایی به طرز چشمگیری ظریف، کنترل شده و سرشار از احساسات فروخورده دارد که صلابت یک جنگجوی بیباک را با آسیبپذیری و تردیدهای زنی که از عمق احساساتش نسبت به مو بای هراسان است، به شکلی استادانه در هم میآمیزد.
وقار و برازندگی میشل یئو نه تنها در بازی احساسی و نگاههای پرمعنایش، بلکه در اجرای حرکات هنرهای رزمی نیز به طرز باور نکردنی هویداست. او که بسیاری از بدلکاریهای پیچیده و مبارزات هوایی فیلم را خود انجام داده، در هر صحنهی مبارزه، از دیگر بازیگران فیلم پیشی میگیرد و حرکاتش بیشتر به یک رقص شاعرانه، روان و در عین حال مرگبار شبیه است. نمیتوان اغراق کرد اگر بگوییم میشل یئو نه تنها یکی از بهترین اجراهای خود در یک فیلم هنرهای رزمی را در «ببر خیزان، اژدهای پنهان» به نمایش گذاشته، بلکه به جرات میتوان او را یکی از برترین و شاید برترین بازیگر زن رزمیکار تمام دوران دانست؛ هنرمندی که قدرت و ظرافت را به یک اندازه در وجود خود دارد.
منبع: movieweb