12 انیمیشن شبیه کورالاین
انیمیشن کلاسیک استاپ موشن کورالاین (Coraline) محصول سال 2009 اقتباسی از رمان کوتاهی به همین نام نوشتهی نیل گیمن، سالها پس از اولین نمایش خود همچنان محبوب است. کورالاین یک داستان فانتزی تاریک است که شخصیت اصلی آن از دنیای واقعی به یک قلمرو عجیب و ماورایی میگریزد و استادانه مرز بین شگفتیهای دوران کودکی و عناصر شومتر را طی میکند. اگرچه انیمیشن کورالاین به طرز شگفتانگیزی در نوع خود بینظیر است، اما فیلمهای زیادی شبیه آن وجود دارند که برخی استاپ موشن هستند و برخی هم نه. نوعی آسیبپذیری صادقانه در فیلم کورالاین وجود دارد که به طرق مختلف اما قابل تشخیص در تعداد زیادی از فیلمهای قبل و بعد از آن پرداخته شده است.
چیزی که در چندین انیمیشن شبیه کورالاین به نظر مشترک میرسد، حس کشف و شهود در دنیای خیالانگیز است که اغلب در مواجهه با چیزهای پیش پا افتاده در واقعیت قرار میگیرد. این فیلمها با وجود اینکه ظاهرا برای کودکان ساخته شدهاند، اما از پرداختن به مضامین بالغانهتر و مالیخولیاییتر ابایی ندارند. یک فیلم خوب کودکانه با مخاطب خود مانند بچهها رفتار نمیکند و فیلمهای این مجموعه قطعا از این اشتباه اجتناب میکنند. در ادامه 12 انیمیشن شبیه کورالاین نام بردیم که همان حال و هوا و عناصر را در خود دارند.
12. کابوس پیش از کریسمس (The Nightmare Before Christmas)
- محصول: 1993
- کارگردان: هنری سلیک
- صداپیشهها: دنی الفمن، کریس ساراندون، کاترین اوهارا
- امتیاز راتن تومیتوز: 95 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
انیمیشنهای استاپ موشن انگشتشماری را میتوان مثال زد که به پای محبوبیت و موفقیت کابوس پیش از کریسمس برسند. این فیلم بر اساس داستانی نوشتهی تیم برتون است که خود نهیهکنندگی آن را هم برعهده دارد اما کارگردانی آن توسط هنری سلیک، فیلمساز کورالاین، در اولین تجربه کارگردانیاش صورت گرفته است.
داستان این انیمیشن شبیه کورالاین از این قرار است که جک اسکلینگتون (کریس ساراندون، با خوانندگی دنی الفمن) که از برگزاری جشنهای سالانه هالووین خسته شده است، پس از اطلاع از وجود کریسمس، شور و اشتیاق خلاقانهاش دوباره جان میگیرد. تلاشهای جک برای برپایی جسن کریسمس با واکنشهای متفاوتی روبرو میشود و او برای نجات بابانوئل (اد آیوری) از دست اوگی بوگی شرور (کن پیج) دست به کار میشود.
کابوس پیش از کریسمس که بیشتر شبیه یک فیلم کریسمسی است تا یک فیلم هالووینی، حال و هوای گوتیک و شومی دارد. درست از آهنگ آغازینش که جایی به نام هالووینتاون را معرفی میکند تا بابانوئل که روح تعطیلات را برای ساکنانش یعنی ارواح و غولها به ارمغان میآورد، فیلمی شاد با ریتم تند است. سلیک و برتون هر کدام به کارگردانی و/یا تهیهکنندگی فیلمهای انیمیشن تحسینشده دیگری، اغلب با لحنی مشابه و ترسناک ادامه دادند. کابوس پیش از کریسمس هم درست مثل کورالاین، از یک فیلم کسلکننده معمولی به یک انیمیشن کلاسیک ماندگار تبدیل شد.
11. جیمز و هلوی غولپیکر (james and the giant peach)
- محصول: 1996
- کارگردان: هنری سلیک
- صداپیشهها: پل تری، جوانان لوملی، سوزان ساراندون
- امتیاز راتن تومیتوز: 91 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.7 از 10
رمان جیمز و هلوی غولپیکر نوشتهی نویسندهی بریتانیایی رولد دال که در سال 1961 منتشر شد، در سال 1996 برای فیلمی به همین نام اقتباس شد. این اقتباس هم توسط هنری سلیک انجام شد و همکاری دوباره او را با تیم برتون که مثل فیلم کابوس پیش از کریسمس تهیهکنندگی این پروژه را هم بر عهده داشت شکل داد. پسرک یتیمی به نام جیمز هنری تروتر (پل تری) با وارد شدن به درون یک هلوی غولپیکر و شناور کردن آن در اقیانوس اطلس، از دست عمههای بدرفتارش فرار میکند. در داخل هلو، جیمز با حشرات بزرگ مشابهی که در آن زندگی میکنند دوست میشود و در طول سفر دریایی خود بر فراز اقیانوس اطلس، با آنها همراه میشود.
جیمز و هلوی غولپیکر شگفتانگیزترین و عجیبترین همکاری بین سلیک و برتون است. این فیلم که به طور مشخص و بیپرده لحنی بریتانیایی دارد و با متن دال همسو است، حال و هوایی افسانهای دارد. در جیمز و هلوی غولپیکر، دنیای فانتزی در یک میوه عظیم خلاصه شده است، به همراه جادوی واقعی که ماجراجویی دریایی با یک خانواده جدید ارائه میدهد. جیمز و هلوی غولپیکر که در مقایسه با سایر پروژههای انیمیشن سلیک و برتون نادیده گرفته شده، یک رویای تبآلود استاپ موشن دست کم گرفته شده است.
10. شهر اشباح (Spirited Away)
- محصول: 2001
- کارگردان: هایائو میازاکی
- صداپیشهها: رومی هیراگی، داویه چیس، جیسون مارسدن
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.6 از 10
راستش را بخواهید، هر تعداد از فیلمهای انیمیشن تحسینشدهی استودیو جیبلی میتوانند به راحتی در این فهرست قرار بگیرند، اما فیلمی که بیشترین شباهت را به کورالاین دارد، شهر اشباح است. این انیمیشن ژاپنی محصول سال 2001 توسط هایائو میازاکی، انیماتور افسانهای و یکی از بنیانگذاران جیبلی ساخته شده است. شخصیت اصلی داستان، چیهیرو اوگینو (رومی هیراگی) پس از نقل مکان به شهری جدید، به دنیای ارواح سفر میکند، زیرا والدینش به طرز جادویی به خوک تبدیل شدهاند. چیهیرو برای یافتن راهی برای فرار و بازگرداندن والدینش به حالت عادی، به اعماق دنیای ارواح قدم میگذارد.
شهر اشباح از نظر موضوعی به آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland) یا جادوگر شهر اُز (The Wizard of Oz) بیشتر شباهت دارد، زیرا شخصیت اصلیاش دختر جوانی است که در مواجهه با بلوغ، دنیای کاملا جدیدی را کشف میکند. در مورد چیهیرو، او در سفرش با یوکایها یا هیولاها و ارواح رایج در فولکلور ژاپنی، در قالب دوست و دشمن ملاقات میکند. در پایان، چیهیرو نه تنها با والدینش که به حالت عادی برگشتند، بلکه با هویتی که دوباره برای خود تهیه کرده است، حتی با نامی که تقریبا از دست داده بود، ظاهر میشود. شهر اشباح به واقع یکی از بهترین فیلمهای میازاکی و دروازهای عالی به دنیای انیمیشن استودیو جیبلی است.
9. عروس مرده (Corpse Bride)
- محصول: 2005
- کارگردان: تیم برتون، مایک جانسون
- صداپیشهها: هلنا بونهام کارتر، جانی دپ، دنی الفمن
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
تیم برتون پس از تولید چندین پروژه استاپ موشن، در سال 2005 به همراه مایک جانسون وظیفه کارگردانی فیلم عروس مرده را بر عهده گرفت. در این فیلم، جانی دپ و هلنا بونهام کارتر، همکاران همیشگی برتون، به ترتیب در نقش ویکتور ون دورت ترسو و امیلی مرده بازی میکنند. ویکتور در حالی که برای عروسی خود آماده میشود، به طور تصادفی باعث میشود امیلی از قبر برخیزد و خود را عروس او اعلام کند و او را به سرزمین مردگان ببرد. ویکتور در حالی که سعی میکند به سمت عروس مورد نظرش ویکتوریا (امیلی واتسون) فرار کند، یاد میگیرد که ضمن حل معمای قتل امیلی، قدر مردگان را بداند.
برتون هنگام کار با مکانها و صحنههای الهام گرفته از فیلمهای ترسناک همر کاملا در مسیر خلاقانهاش قرار میگیرد و عروس مرده نیز از این قاعده مستثنی نیست. این فیلم محصول سال 2005، از دوره مبهم ویکتوریایی خود، از روستای غمانگیز ویکتور گرفته تا جنگلها و گورستانهایی که در آن قرار میگیرد، نهایت استفاده را میبرد.
در حالی که عروس مرده یک فیلم موزیکال مثل کابوس پیش از کریسمس است، اما عاقلانه قطعات موسیقی خود را محدودتر نگه میدارد که این تصمیم با فضای غمانگیزتر آن هماهنگ است. عروس مرده که مدتها پس از اولین نمایشش همچنان مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است، خیلی زود بهعنوان یکی از آثار قابل شناسایی برتون جای خود را پیدا کرد و مضامین و حساسیتهای معمول او در این انیمیشن شبیه کورالین هم به چشم میخورد.
8. نُه (9)
- محصول: 2009
- کارگردان: شین آکر
- صداپیشهها: تیم برتون، الایژا وود، جنیفر کانلی
- امتیاز راتن تومیتوز: 57 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
در همان سال اکران کورالاین، انیمیشن کامپیوتری نُه به تهیهکنندگی تیم برتون و کارگردانی شین اکر، بر اساس یک انیمیشن کوتاه از اکر در سال 2005 منتشر شد. این فیلم پساآخرالزمانی در نسخهای جایگزین از دهه 1930، پس از نابودی بشریت توسط ماشینهای هوشمند، روایت میشود. یک دانشمند (آلن اوپنهایمر) پیش از مرگش نُه عروسک پارچهای زنده میسازد که هر کدام بخشی از روح و شخصیت او را در خود جای دادهاند. این عروسکها با هم همکاری میکنند تا با سرنگونی ماشینها تضمین کنند که روزی زندگی طبیعی دوباره در این سیاره شکوفا شود.
فیلم نُه در تکیه بر محیط منحصربهفرد و تصاویر خاطرهانگیز خود عالی عمل میکند و نوعی فضای علمی-تخیلی پساآخرالزمانی مانند فالاوت (Fallout) را به تصویر میکشد. فیلم گروه صداپیشههای فوقالعادهای دارد که نقش نُه عروسک را بازی میکنند. الایژاه وود صداپیشگی عروسک نهم و نقش اصلی را برعهده دارد که بخشهای مختلفی از روان دانشمند را مجسم میکند. اما در واقع، انیمیشن نُه تقریبا بدون دیالوگ و سر و صدای ضمنی بهتر عمل میکند و فقط در محیط کاملا طراحی شدهی اکر و موسیقی متن دنی الفمن غرق میشود. این انیمیشن شبیه کورالاین با ارائه کورسویی از امید در پایان جهان، تاملی غمانگیز در مورد هدف و شخصیت است.
7. پارانورمن (ParaNorman)
- محصول: 2012
- کارگردان: کریس باتلر، سم فل
- صداپیشهها: آنا کندریک، کریستوفر مینتز پلاس، کدی اسمیت مکفی
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
پارانورمن محصول سال 2012 اولین فیلم بلند لایکا پس از تولید کورالاین بود که صداپیشههای شناختهشده و درخشانی داشت. نورمن بابکوک (کدی اسمیت مکفی) یک نوجوان ناسازگار و شیفتهی فیلمهای ترسناک است و میتواند با مردگان صحبت کند. پس از اینکه نورمن در انجام مراسمی برای محافظت از شهرش در برابر روح یک جادوگر انتقامجو شکست میخورد، محلهاش دچار هرج و مرج میشود. نورمن با همکاری خانواده و دوستانش، برای اصلاح بیعدالتی که قرنها پیش رخ داده است، تلاش میکند تا آرامش را به ارواح بازگرداند و زادگاهش را نجات دهد.
پارانورمن نه تنها برای علاقهمندان به ژانرهای تثبیتشده جذاب است، بلکه به عنوان یک آغازگر عالی برای مخاطبان جوانتر نیز عمل میکند. این فیلم با یک محیط غنی در نیوانگلند و همه چیز از زامبیها گرفته تا ارواح برای ارائه ترسهای ملایمتر، نشان میدهد که وحشت چقدر میتواند سرگرمکننده باشد. لایکا پس از کورالاین با پارانورمن به موفقیت خود ادامه داد و این انیمییشن مانند یک سفر هیجانانگیز با تم ترسناک پیش میرود. پارانورمن که تجلیلی از ژانر وحشت در گونههای مختلف آن است، یکی دیگر از شاهکارهای انیمیشن استاپ موشن محسوب میشود.
6. فرانکنوینی (Frankenweenie)
- محصول: 2012
- کارگردان: تیم برتون
- صداپیشهها: مارتین شورت، وینونا رایدر، کاترین اوهارا
- امتیاز راتن تومیتوز: 87 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.9 از 10
دومین انیمیشن بلند استاپ موشن به کارگردانی تیم برتون، فرانکنوینی محصول سال 2012 اقتباسی از فیلم کوتاه او با همین نام محصول سال 1984 بود. نوجوانی به نام ویکتور فرانکنشتاین (چارلی تاهان) تصمیم میگیرد از هوش و دانش خود برای احیای سگ محبوبش اسپارکی استفاده کند. این امر منجر به انجام آزمایشهای مشابه توسط کودکان محله میشود که نتایج وحشتناکتری را با حیوانات خانگیشان به همراه دارد. ویکتور باید دوستان تازه پیدا شده خود را جمع کند تا شهرشان را از شر هیولاهای کوچکی که به طور تصادفی در جامعهشان رها شدهاند، نجات دهند.
فرانکنوینی عشق برتون به فیلمهای کلاسیک هیولایی یونیورسال و نمایش همیشگیاش از حومه شهر با حصارهای سفید را با هم ترکیب میکند. ویکتور بسیار شبیه به خود برتون به نظر میرسد، یک بیگانهی درخشان که گامهای آزمایشی برای بیرون آمدن از پوستهاش برمیدارد. چیزی که فرانکنوینی به خوبی انجام میدهد این است که به ویکتور یک گروه قوی از بازیگران را میدهد که هر فرد به طور مجزا اجرا و پردازش میشود. فرانکنوینی که به طرز شگفتآوری برداشتی شخصی از برتون است، نامهای عاشقانه به تاثیرات دوران کودکی او محسوب میشود.
5. غولهای جعبهای (The Boxtrolls)
- محصول: 2014
- کارگردان: گراهام آنابل، آنتونی استاچی
- صداپیشهها: بن کینگزلی، ال فانینگ، سایمون پگ
- امتیاز راتن تومیتوز: 78 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
رمان مصور اینجا هیولا باشید! (Here Be Monsters!) نوشته آلن اسنو توسط کمپانی لایکا برای انیمیشن استاپ موشن غولهای جعبهای در سال 2014 اقتباس شد. داستان در اروپای سال 1896 اتفاق میافتد، یک یتیم جوان به نام اِگز (ایزاک همپستد رایت) توسط گروهی از موجودات زبالهگرد به نام غولهای جعبهای بزرگ میشود که هر شب در زبالههای آدمها به دنبال غذا میگردند.
اِگز پس از دوست شدن با یک دختر به نام وینی (ال فانینگ)، متوجه میشود که یک نابودگر آفات (بن کینگزلی) برای ریشهکن کردن غولهای جعبهای اقدام کرده و معتقد است که آنها هیولاهای حریصی هستند. اِگز و وینی سعی میکنند غولهای جعبهای را نجات دهند و در عین حال، این نابودگر را بهعنوان یک کلاهبردار بیرحم و تشنه قدرت افشا کنند.
غولهای جعبهای با هیولاهایی به همین نام و سبک زندگی عجیب و غریبشان، یکی از ترسناکترین پروژههایی است که لایکا تولید کرده است. این فیلم از نظر بصری همان کیفیت جذاب دیگر پروژههای لایکا را دارد، اما آگاهانه در حاشیهها خشنتر است. این موضوع تنها حس طنز فیلم را افزایش میدهد و از وجود ترسناک و دلنشین غولهای جعبهای لذت میبرد. انیمیشن غولهای جعبهای با ریتمی نامتعارف و صداپیشگی بازیگران محبوب، شاهکاری نادیده گرفته شده از لایکا است.
4. کوبو و دو تار (Kubo and the Two Strings)
- محصول: 2016
- کارگردان: تراویس نایت
- صداپیشهها: چارلیز ترون، آرت پکینسون، متیو مککانهی
- امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.7 از 10
کوبو و دو تار محصول سال 2016 که مسلما تحسینشدهترین پروژه لایکا از زمان کورالاین است، یک افسانه پریان اصیل را روایت میکند که در ژاپن فئودالی اتفاق میافتد. کوبو (آرت پکینسون) با طلسم میمون برفی خود (شارلیز ترون) و یک سامورایی فراموشکار (متیو مککانهی) که نفرین شده تا حدی به یک سوسک گوزنی تبدیل شود، به یک سفر حماسی میرود. کوبو با یک ساز طلسمشده باید پادشاه ماه (رالف فاینز) و دختران دوقلویش (رونی مارا) را که به خانوادهاش حمله کردهاند، شکست دهد. کوبو در حالی که سفر خود را آغاز میکند، میفهمد واقعا چه اتفاقی برای والدینش افتاده و چرا پادشاه ماه به دنبال هر دو چشم او است.
کوبو و دو تار شهرت شایستهی لایکا را برای انیمیشنهای استاپ موشن عالی به اسطورهشناسی و سبکهای هنری کلاسیک ژاپنی میآورد. این ترکیب طراحیهای بصری با موسیقی متن بلند داریو ماریانلی که پیچیدگیهای سفر احساسی کوبو و همچنین سفر بیرونی او را پوشش میدهد، ارتقا یافته است. ماجراجویی کوبو مطمئنا حماسی است، اما در واقع، داستان کاوشی قدرتمند در مورد فقدان و یادآوری است. کوبو و دو تار که استاندارد جدیدی را برای استودیوی خود تعیین میکند، یادآوری قدرتمندی است که لایکا عملا در عرصهی فیلمسازی انیمیشن استاپ موشن بینظیر است.
3. کوکو (Coco)
- محصول: 2017
- کارگردان: آدریان مولینا، لی آنکریچ
- صداپیشهها: آنتونی گونزالس، گیل گارسیا برنال، بنجامین برت
- امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.4 از 10
استودیوی انیمیشنسازی پیکسار در انیمیشن کامپیوتری کوکو محصول سال 2017، موسیقی را با زندگی پس از مرگ ترکیب کرد. میگل (آنتونی گونزالس)، نوازندهی مشتاق، پس از دخالت در مراسم روز مردگان خانوادهاش، خود را در سرزمین مردگان مییابد. میگل که معتقد است نوازندهی افسانهای، ارنستو د لا کروز (بنجامین برت) جد بزرگ بزرگ او است، از او طلب دعای خیر میکند تا به سرزمین زندگان بازگردد. اسکلت دیگری به نام هکتور (گائل گارسیا برنال) به میگل میپیوندد و در حالی که میگل با اجدادش ملاقات میکند، اسرار تکاندهندهی خانوادگی را کشف میکند.
پیکسار مثل همیشه در کوکو هم یک مفهوم تازه و تخیلی به مرکز یک داستان خانوادگی وارد میکند. اتفاقا در این مورد، مفهوم، مرگ و زندگی پس از مرگ است و سرزمین مردگان به همان اندازه دنیای زنده رنگارنگ و پر جنب و جوش است. کورالاین درباره پیدا کردن مرز باریک خیال و واقعیت است، در حالی که کوکو به شکل یک وارونگی عمل و دنیای فانتزی حقیقت را آشکار میکند. این انیمیشن شبیه کورالاین به طرز لذتبخشی ترسناک است و شادیهای زندگی را در قلمرو مرگ مییابد و به همین خاطر یکی از بهترین فیلمهای پیکسار در سالهای اخیر شناخته میشود.
2. گرگروها (Wolfwalkers)
- محصول: 2020
- کارگردان: تام مور، راس استوارت
- صداپیشهها: آنر نیفسی، شان بین، اوا ویتاکر
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10
تام مور، فیلمساز ایرلندی، سهگانهای از فیلمهای انیمیشن فولکلور ایرلندی را کارگردانی کرد که اوج آن فیلم گرگروها در سال 2020 بود که او به همراه راس استوارت کارگردانی آن را بر عهده داشت. این فیلم داستان شکارچی گرگ تازهکاری به نام رابین گودفلو (آنر نیفسی) در قرن هفدهم را دنبال میکند که وظیفه دارد به همراه پدرش آخرین گله گرگ ایرلند را از بین ببرد.
رابین که از روستای امن خود فرار میکند، با مبه اوگ مکتایر (اوا ویتاکر)، دختری از قبیلهای که شبها به گرگ تبدیل میشوند، آشنا میشود. رابین پس از تبدیل شدن به یک گرگرو، باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد به مبه در نجات مادرش کمک و به دستورات او برای شکار گرگها عمل کند یا خیر.
گرگروها با سبک هنری باشکوه و رسا، یکی از چشمگیرترین انیمیشنها از نظر بصری است که در سالهای اخیر در اروپا منتشر شده. این موضوع با سکانسهایی در فیلم که زاویه دید به اول شخص تغییر میکند و رابین به گرگ تبدیل میشود، بیشتر برجسته میشود. مکمل تمام اینها، صداپیشگی جدی نیفسی و ویتاکر است که در نقش شخصیتهای جوان خود، کار برجستهای انجام دادهاند. گرگروها که از نظر اثیری جاودانه است، شاهکار مور است و این فیلمساز بهترینها را برای سهگانهی فولکلور سلتی خود نگه داشته است.
1. وندل و وایلد (Wendell & Wild)
- محصول: 2022
- کارگردان: هنری سلیک
- صداپیشهها: لیریک راس، سم زلیا، تامارا اسمارت
- امتیاز راتن تومیتوز: 80 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.4 از 10
جردن پیل پس از کسب موفقیتهای فراوان بهعنوان یک فیلمساز فیلمهای ترسناک لایو اکشن، بهعنوان نویسنده و تهیهکننده مشترک فیلم وندل و وایلد در سال 2022، به انیمیشن استاپ موشن روی آورد. این فیلم توسط هنری سلیک، فیلمساز کورالاین، مشترکا کارگردانی، تهیهکنندگی و نویسندگی و بر اساس کتابی منتشرنشده از سلیک و کلی مکلئود چپمن ساخته شده است. داستان از این قرار است که نوجوان یتیمی به نام کت (لیریک راس) موافقت میکند تا در صورت زنده شدن والدینش، برادران شیطانی وندل (کیگان مایکل کی) و وایلد (پیل) را به دنیای زندگان احضار کند. کت با همکاری آنها، برای افشای یک آتشسوزی مرگبار که شهرش را در ازای سود ویران کرده بود، اقدام میکند.
وندل و وایلد اولین پروژه کارگردانی بلند سلیک از زمان کورالاین بیش از یک دهه قبل بود و او در اجرای آن تمام خلاقیت خود رابه کار گرفت. سلیک و پیل همکاران خلاق و موثری هستند که یک فیلم ترسناک انیمیشنی مناسب کودکان با طنز و احساسات فراوان ارائه میدهند. این فیلم پر از آشکارترین تفسیرهای اجتماعی نسبت به سایر پروژههای سلیک است و بدون موعظهگری تعادلی بین بهروز بودن و جاودانگی برقرار میکند. وندل و وایلد که تجدید حیات تازهای از حساسیتهای خلاقانه معمول سلیک است، بازگشتی خوشایند برای فیلمساز کورالاین بود.
منبع: slashfilm