رتبه‌بندی فیلم‌های کوئنتین تارانتینو از بدترین تا بهترین

کوئنتین تارانتینو، چهره‌ای تاثیرگذار در سینما و نمادی از سبک خاص، از اوایل دهه 90 میلادی فرمانروایی‌اش را در دنیای سینمای کالت آغاز کرد. با اینکه بارها صحبت از بازنشستگی‌اش به میان آمده، اما مسیر خلاقانه‌اش بی‌وقفه ادامه داشته است. او با دیالوگ‌هایی تند و جذاب، انرژی منحصربه‌فرد سینمایی و خلق شخصیت‌هایی عجیب و فراموش‌نشدنی، موفق شده است برخی از به‌یادماندنی‌ترین چهره‌های تاریخ سینما را به تصویر بکشد.

تارانتینو بعد از دوران کودکی‌ که سرشار از تاثیرات سینمایی بود، در پانزده‌سالگی ترک ‌تحصیل کرد و ترجیح داد به‌جای مدرسه، در یک سینما کار کند و بعدها هم به استخدام یک فروشگاه محصولات ویدیویی درآمد. همین مسیر غیرمعمول، به او فرصتی داد تا آرشیوی گسترده از دانش سینما در ذهنش بسازد که شامل مجموعه‌ای از الهامات و ارجاعاتی شد که بعدها پایه‌ و اساس آثارش از فیلمنامه تا فیلم نهایی را شکل دادند. از سگ‌های انباری (Reservoir Dogs) تا روزی روزگاری در هالیوود (Once Upon a Time in Hollywood) ردپای سینمای سامورایی دهه 1970 و همچنین فیلم‌های جنایی خاص سینمای هنگ‌کنگ در تمام فیلم‌های او به‌وضوح دیده می‌شود.

تارانتینو که خودش را یک نابغه خودساخته می‌داند، هم در سینمای خشن گرایندهاوس (اصطلاحی برای سینماهای درجه چندم که در آن‌ها فیلم‌های اکشن و خشن مخصوص بزرگسالان نمایش می‌دادند) ریشه دارد و هم در بلندپروازی‌های سینمای هنری. او هیچ ‌وقت فیلمی نساخت که رد پایش در تمام اجزای آن نباشد. از خشونت اغراق‌شده‌ و دیوانه‌وار بیل را بکش (Kill Bill) تا تنش آرام و حساب‌شده‌ی جکی براون (Jackie Brown)، هر فیلمش بی‌تردید تارانتینویی است؛ پر سر و صدا، پر از ارجاع‌های هوشمندانه و آمیخته با زیرمتن‌هایی مخصوص عاشقان سینمای کالت.

تارانتینو با وجود تمام ژست‌ها و خطابه‌های سینمادوستانه‌اش، فیلم‌سازی ا‌ست با انضباطی عجیب و خاص. ساخت ده فیلم وعده‌ای ا‌ست که سال‌هاست به آن پایبند مانده و حالا که ظاهرا بر سر ساختن یا نساختن دهمین فیلمش بحث است، طرفداران سینما و نظریه‌پردازان فرهنگی را وارد موجی از حدس و گمان کرده است. آیا واقعا سر قولش می‌ماند؟ آیا واقعا خداحافظی خواهد کرد؟ در مورد تارانتینو، همیشه مرز بین افسانه‌سازی و بازاریابی به‌شکلی دلپذیر در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است. میراث حرفه‌ای او بیش از سی سال را در بر می‌گیرد و شامل کارگردانی 13 فیلم و نویسندگی بیش از 20 عنوان می‌شود. در ادامه، نگاهی می‌اندازیم به فیلم‌های کوئنتین تارانتینو تا امروز.

10. ضدمرگ (Death Proof)

death-proof

  • محصول: 2007
  • بازیگران: کرت راسل، رزاریو داوسون، ونسا فرلیتو
  • امتیاز راتن تویمتوز: 67 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10

تارانتینو همراه با رابرت رودریگز ریسک ساخت گرایندهاوس را به جان خریدند که ادای احترامی طنزآمیز به فیلم‌های مستهلک و بی‌پیرایه‌ای بود که در دهه 70 روی پرده‌ی سینماهای کثیف و چسبناک پخش می‌شدند. در حالی ‌که فیلم سیاره وحشت (Planet Terror) ساخته‌ی رابرت رودریگز با تهیه‌کنندگی تارانتینو با اندام‌های جهش‌یافته و دستِ مصنوعیِ مجهز به مسلسل سراغ هیجان محض رفت، فیلم ضدمرگ مسیر آرام‌تر و پرگفت‌وگو‌تری را انتخاب کرد و به تریلری مهیج درباره یک بدلکار از نفس‌افتاده تبدیل شد که ماشینش را به سلاح قتل تبدیل می‌کند.

کرت راسل در نقش یک موجود لاابالی و خونسرد پشت فرمان حسابی می‌درخشد، اما خود فیلم هرگز واقعا جان نمی‌گیرد. دیالوگ‌هایی که معمولا برگ برنده‌ی تارانتینو هستند، این‌جا بیشتر شبیه حرف‌های پراکنده‌ی چند مرد در مسابقه اطلاعات عمومی ا‌ست که سعی می‌کنند اسم فیلم‌های اسلشر فراموش‌شده را به یاد بیاورند. هرچند در این هرج‌ومرج جذابیتی وجود دارد، اما فیلم بیش از حد کِش می‌آید و فقط در تعقیب ‌و گریز پایانی‌اش واقعا از جا می‌جهد و صحنه‌ای می‌سازد که نفس را بند می‌آورد.

با وجود تمام صدای جیرجیر لاستیک‌ها و ارجاعات سینمایی‌اش، ضدمرگ مثل تلاش تارانتینو برای رسیدن به فضایی است که هرگز کاملا به مقصد نمی‌رسد. همه‌اش مقدمه است و هیچ پایانی ندارد مثل یک ترکیب از ایده‌های جذاب که مدام تکرار می‌شوند و هیچوقت تمام نمی‌شوند.

9. بیل را بکش: بخش 2

kill-bill-2

  • محصول: 2004
  • بازیگران: اوما تورمن، دیوید کارادین، ویویکا ای فاکس
  • امتیاز راتن تومیتوز: 84 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10

حال و هوای دیوانه‌وار فیلم بیل را بکش: بخش اول با خون، شمشیر و شجاعت هیجان‌زده بی‌مووی‌ها مثل تزریق آدرنالین فیلم را به جلو می‌برد. وقتی تارانتینو دنبال این حال و هواست، دیگر جایی برای داستانی پیچیده و جدی نیست و اصلا چه کسی دیگر به این چیزها اهمیت می‌دهد؟ اوما تورمن در نقش عروس، با قدرت و بی‌رحمی یک تخریبگر، از میان اعضای گروه قاتلان مار سمی عبور می‌کند. دیوید کارادین، مایکل مدسن، داریل هانا، گوردون لیو و مایکل پارکس همگی به این جمع بازمی‌گردند و به چیزی که در اصل یک کارتون انتقام‌جویانه‌ی پرسرعت و شیک است، نوعی سنگینی و اعتبار غیرمنتظره می‌بخشند.

اگر قسمت اول بیل را بکش پر از صحنه‌های نمایشی و پرهیجان بود، قسمت دوم بیشتر به آرامش و کشش تدریجی می‌پردازد. گفت‌وگوها زیادند و حالت نمایشی دارند و به شکلی عجیب و جالب تامل‌برانگیزند، انگار تارانتینو می‌خواست ثابت کند که می‌تواند به همان خوبی که سرجیو لئونه فیلم می‌سازد، در سبک سانی چیبا هم موفق باشد. خشونت این قسمت هدفمندتر است، شخصیت‌ها کم‌تر کارتونی‌اند و برای اولین بار در این داستان ردپایی از پیامدهای واقعی و احساسی دیده می‌شود.

هرچند که همیشه هم موفق نیست بعضی صحنه‌ها مثل حال ‌و روز جمعه‌ی سنگین کشدار به نظر می‌رسند اما دیدن این‌که بالاخره عروس با خرابی‌هایی که به بار آورده روبه‌رو می‌شود، حس رضایت‌بخشی دارد. با وجود تغییر لحنی که در قسمت دوم دیده می‌شود، این فیلم در گیشه موفق بود و به تارانتینو فرصتی داد تا نشان دهد می‌تواند تقریبا به خوبی فیلمش را به آخر برساند، حتی اگر در پایان کمی دستپاچه به نظر برسد.

آیکون فیلم بیل را بکش ۲ Kill Bill: Vol. 2
فیلم

بیل را بکش ۲

Kill Bill: Vol. 2

تماشای فیلم بیل را بکش ۲

8. جنگوی زنجیرگسسته (Django Unchained)

django-unchained

  • محصول: 2012
  • بازیگران: لئوناردو دی‌کاپریو، جیمی فاکس، کریستف والتس
  • امتیاز راتن تومیتوز: 87 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.5 از 10

جنگوی زنجیرگسسته یک فیلم انتقامی خشن درباره برده‌ای آزادشده است که با کمک یک جایزه‌بگیر آلمانی راهی نجات همسرش از چنگ یک مزرعه‌دار سنگدل می‌شود. این فیلم با لحنی تند و بی‌پرده به تجارت برده‌داری قرن نوزدهم می‌پردازد و هیچ ابایی از نشان دادن زشتی‌ها و خشونت‌های آن دوران ندارد. این فیلم تا حدی ادای احترام به سینمای تجاری سیاهان و وسترن‌های سرجیو لئونه است. بازی درخشان جیمی فاکس و کریستف والتس کیفیت اثر را بالا می‌برند، اما این روند تا جایی ادامه دارد که تارانتینو با نقش‌آفرینی همیشگی‌اش وارد می‌شود و با حضوری بی‌مورد، فیلم را به مرزِ مضحکه می‌کشاند.

تارانتینو درباره این پروژه گفته بود: «می‌خواستم فیلم‌هایی بسازم که به گذشته وحشتناک آمریکا در رابطه با برده‌داری بپردازند، اما نه به سبک فیلم‌های جدی، بلکه شبیه وسترن‌های اسپاگتی. دلم می‌خواست این فیلم‌ها ژانری باشند، اما سراغ مسائلی بروند که آمریکا هیچ ‌وقت واقعا با آن‌ها روبه‌رو نشده، چون از آن‌ها شرم دارد و کشورهای دیگر هم سراغش نمی‌روند، چون فکر می‌کنند حق ندارند در این‌باره حرف بزنند.»

در ادامه‌ی روندی که حالا به یکی از ویژگی‌های ثابت فیلم‌های کوئنتین تارانتینو تبدیل شده است، جنگوی زنجیرگسسته نیز پر بود از نام‌های پرآوازه. در کنار جیمی فاکس و کریستف والتس، بازیگرانی چون لئوناردو دی‌کاپریو، کری واشینگتن، ساموئل ال جکسون و بسیاری دیگر نیز حضور داشتند و جمعی از ستارگان مطرح را در ترکیبی چشمگیر گرد هم آوردند.

آیکون فیلم جانگوی آزاد شده Django Unchained
فیلم

جانگوی آزاد شده

Django Unchained

تماشای فیلم جانگوی آزاد شده

7. حرامزاده‌های لعنتی (Inglourious Basterds)

inglourious-basterds

  • محصول: 2009
  • بازیگران: برد پیت، کریسف والتس، الی راث
  • امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.4 از 10

در نگاه اول، فیلم حرامزاده‌های لعنتی که داستان گروهی از سربازان یهودی را در ماموریتی برای ترور ژنرال‌های نازی روایت می‌کند ممکن است بیش از حد اغراق‌آمیز به نظر برسد. اما در بیشتر بخش‌ها، این فیلم یکی از بهترین و پخته‌ترین آثار تارانتینو در دوران پس از آغاز هزاره جدید را به نمایش می‌گذارد.

صحنه افتتاحیه فیلم حرامزاده‌های لعنتی یکی از درخشان‌ترین لحظات کارنامه تارانتینو است که با دیالوگ‌هایی حساب‌شده، کارگردانی دقیق و استفاده‌ای خیره‌کننده از صدا همراه می‌شود که همه چیز را به‌درستی در جای خودش قرار می‌دهد. با این حال، همان‌طور که در بسیاری از آثار تارانتینو دیده می‌شود، فیلم در نهایت دچار همان لغزش همیشگی می‌شود؛ زیاده‌روی در سبک، تیزبینی افراطی و خودنمایی خلاقانه که آن‌قدر بر سر مخاطب کوبیده می‌شود که داستان خوش‌ساخت فیلم به حاشیه رانده و داستانش تلف می‌شود.

شاید فیلم حرامزاده‌های لعنتی ستایش‌شده‌ترین فیلم تارانتینو نباشد، اما خود او بارها گفته است که صحنه افتتاحیه آن یعنی جایی که هانس لاندا با تهدید و آرامشی ترسناک، یک کشاورز فرانسوی را بازجویی می‌کند دوست‌داشتنی‌ترین چیزی‌ است که تا به حال نوشته‌.

آیکون فیلم پست فطرت های لعنتی Inglourious Basterds
فیلم

پست فطرت های لعنتی

Inglourious Basterds

تماشای فیلم حرامزاده‌های لعنتی

6. هشت نفرت‌انگیز (The Hateful Eight)

the-hateful-eight

  • محصول: 2015
  • بازیگران: ساموئل ال جکسون، کرت راسل، جنیفر جیسن لی
  • امتیاز راتن تومیتوز: 74 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.8 از 10

هشتمین فیلم از آثار کوئنتین تارانتینو، هشت نفرت‌انگیز، به ژانری اختصاص دارد که مدت‌ها الهام‌بخش این کارگردان بوده است. با موسیقی خارق‌العاده و فراموش‌نشدنی انیو موریکونه فقید، فیلم به یک جهان کوچک از ژانر وسترن تبدیل می‌شود که در فضایی بسته و محدود، درون کلبه‌ای چوبی، آن هم در دل زمستانی سخت و بی‌رحم اتفاق می‌افتد.

بی‌اعتمادی و فریب همچون طوفانی سرد، در میان درختان کاج یخ‌زده و فضای گرفته و غم‌انگیز کلبه‌ای جریان دارد که یک جایزه‌بگیر، زندانی‌اش و شش شخصیت مشکوک و غیرقابل اعتماد دیگر گرد هم آمده‌اند. اگرچه فیلم ممکن است از نظر داستانی چندان پُرکشش نباشد، اما با فضاسازی قوی و دلهره‌آورش، این کمبود را جبران می‌کند و حس ناآرامی را به‌خوبی به بیننده منتقل می‌سازد.

تارانتینو در این فیلم بیش از هر چیز بر دیالوگ تکیه دارد؛ گفت‌وگوهای طولانی و پیچیده‌ای که همچون بازی شطرنج پیش می‌روند و آرام ‌آرام به انفجارهای اجتناب‌ناپذیر خشونت ختم می‌شوند. فیلم فضایی به‌شدت نمایشی و تا حدی خفه‌کننده دارد و هرچند برخی صحنه‌ها ممکن است صبر بیننده را به چالش بکشند، اما تماشای تنشی که زیر سطح داستان در حال جوشش است، حس رضایتی عجیب به همراه دارد. هشت نفرت‌انگیز کمی کند پیش می‌رود، اما در ذهن باقی می‌ماند.

آیکون فیلم هشت نفرت انگیز The Hateful Eight
فیلم

هشت نفرت انگیز

The Hateful Eight

تماشای فیلم هشت نفرت‌انگیز

5. بیل را بکش: بخش 1 

kill-bill-1

  • محصول: 2003
  • بازیگران: اوما تورمن، لوسی لیو، ویویکا ای فاکس
  • امتیاز راتن تومیتوز: 85 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.2 از 10

فیلم بیل را بکش نقطه عطفی در کارنامه کاری تارانتینو محسوب می‌شود؛ اثری که از داستان‌های جنایی مینیمال قبلی فاصله می‌گیرد و گام بلندی به‌سوی روایت‌های انتقامی با پیامدهای خشونت‌بار برمی‌دارد. با این‌حال بیل را بکش همچون زمین بازی سینمایی‌ای است که در آن تارانتینو در آزادترین و خلاقانه‌ترین حالت خود ظاهر می‌شود و با استفاده از موسیقی اغراق‌شده و فیلم‌برداری، ادای دِینی پرشور به بی‌مووی‌های رزمی می‌کند.

این فیلم چالش‌های زیادی برای تارانتینو به همراه داشت. با اینکه او با زمان بسیار طولانی فیلم دست‌وپنجه نرم می‌کرد، اما یک‌ بار اظهار کرد که سخت‌ترین بخش ساخت بیل را بکش این بود که: «سعی کنم خودم را به‌عنوان یک فیلمساز به جایگاه تازه‌ای ببرم و وارد میدان رقابت با دیگر کارگردانان بزرگ ژانر اکشن شوم.» تارانتینو با فشاری عظیمی که بر خودش وارد می‌کرد، مصمم بود تا «یکی از بهترین و هیجان‌انگیزترین صحنه‌ها در تاریخ سینما» را خلق کند.

آیکون فیلم بیل را بکش ۱ Kill Bill: Vol. 1
فیلم

بیل را بکش ۱

Kill Bill: Vol. 1

تماشای فیلم بیل را بکش: بخش 1

4. سگ‌های انباری

 reservoir-dogs

  • محصول: 1992
  • بازیگران: هاروی کایتل، تیم راث، کریس پن
  • امتیاز راتن تومیتوز: 90 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.3 از 10

در فیلم سگ‌های انباری شاهد خیانت‌، خشونت، شخصیت‌های زننده، فضای فاسد و رو به زوال لس‌آنجلس هستیم. این فیلم از لحاظ بصری متفاوت و اولین فیلم بلند نویسنده و کارگردانی است که با قدرت جای پای خود را در صنعت سینمای اوایل دهه 90 محکم کرد. کارگردان هرگز از بحث آشکار درباره تاثیراتش خجالت نکشید و یک بار اعتراف کرد که سگ‌های انباری تحت تاثیر فیلم کشتار (The Killing) ساخته استنلی کوبریک ساخته شده است. او گفت: «من تلاش نکردم که دقیقا نسخه‌ای کپی از کشتار بسازم، اما آن را به‌عنوان کشتار خودم، برداشت خودم از آن نوع فیلم‌های سرقتی در نظر گرفتم.»

با این حال، باوجود الهامات بصری، این فیلم نسخه‌ای ساده و پایه‌ای از سبک تارانتینو است؛ با شخصیت‌های جذاب و کمی غیرمعمول، موسیقی متن هیجان‌انگیز و داستانی ساده درباره یک سرقت جواهرات که به مشکل می‌خورد. سگ‌های انباری به‌خاطر همین ویژگی‌ها بهتر هم شده است؛ بدون تجملات فیلم‌های معاصر تارانتینو، این اثر توانست به‌عنوان داستانی جذاب و محدود درباره جنایات بی‌رحمانه بدرخشد و شکوفا شود.

آنچه سگ‌های انباری در وسعت و اندازه کم دارد، با اعتماد به نفس خالص جبران می‌کند. این فیلمی با دیالوگ‌های سریع و تند و صحنه‌هایش پر از خشونت و خون است و اصلا برایش مهم نیست که تماشاگر بتواند همراهی کند یا نه. از گفت‌وگوی ابتدایی در رستوران گرفته تا کشتار در انبار، تارانتینو اجازه داده شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها بار اصلی داستان را به دوش بکشند و به نحوی، این روش جواب داده است. فیلمی خام، سرحال و بی‌تعارف است؛ هیچ ثانیه‌ای را صرف وانمود کردن به چیزی جز آنچه هست نمی‌کند. در یک کلام یک اثر کم‌هزینه اما جسور و پرجرات.

آیکون فیلم سگ‌های انباری Reservoir Dogs
فیلم

سگ‌های انباری

Reservoir Dogs

تماشای فیلم سگ‌های انباری

3. روزی روزگاری در هالیوود

once-upon-a-time-in-hollywood

  • محصول: 2019
  • بازیگران: برد پیت، کوئنتین تارانتینو، مارگو رابی
  • امتیاز راتن تومیتوز: 86 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.6 از 10

آخرین فیلم تارانتینو نشان می‌دهد که رویکرد محتاطانه و محدود اوایل دوران کاری‌اش همچنان موثرترین ابزار در زرادخانه‌اش باقی مانده است. کارگردان در این فیلم از موضوعات اخیرش که بیشتر درباره قصه‌های کشتار و انتقام بودند دست می‌کشد و سراغ داستانی شخصی‌تر و کنترل‌شده‌تر می‌رود؛ داستانی درباره یک ستاره تلویزیون و بدلکارش در دوران عصر طلایی هالیوود در اواخر دهه 60.

این فیلم به طرز عجیب اما کاملا منسجمی با داستان قتل‌های معروف خانواده منسون درهم آمیخته شده است و در نهایت به یک نقطه اوج انفجاری می‌رسد، که در زیر نور غروب عصر طلایی هالیوود، قصه‌ای وهم‌آلود و پرآشوب از ترس را به شکل یک افسانه خلق می‌کند. تارانتینو به فیلمبردار رابرت ریچاردسون درباره انگیزه‌اش گفته بود: «می‌خواهم فیلم حس نوستالژیک و قدیمی داشته باشد، اما هم‌زمان مدرن و امروزی باشد.» با وجود کلی بودن این حرف، دقیقا نتیجه نهایی را به‌خوبی توصیف می‌کند.

آیکون فیلم روزی روزگاری در هالیوود Once Upon a Time in Hollywood
فیلم

روزی روزگاری در هالیوود

Once Upon a Time in Hollywood

تماشای فیلم روزی روزگاری در هالیوود

2. جکی براون (Jackie Brown)

jackie-brown

  • محصول: 1997
  • بازیگران: پم گریر، ساموئل ال جکسون، رابرت فورستر
  • امتیاز راتن تومیتوز: 88 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 7.5 از 10

فیلم جکی براون که نقطه پایانی سه‌گانه بی‌نقص و غیرمرتبط آغازین تارانتینو محسوب می‌شود، بلوغ و پختگی در توانایی کارگردانی او را نشان می‌دهد؛ چیزی که اغلب در میان هیاهو و خشونت آثار دیگرش گم می‌شود. این فیلم شاهکار تارانتینو در شخصیت‌پردازی است و هر شخصیت به‌طور مستقل، ملموس و فراتر از زمان محدود فیلم حس می‌شود و اینطور به نظر می‌رسد که زندگی آن‌ها خارج از قاب هم ادامه دارد. بازی قدرتمند و سرسخت پم گریر در نقش اصلی، فیلم را در مسیر آرام و مارپیچی پیش می‌برد و او با تیزهوشی وارد بازی‌های روانی با مجموعه‌ای از تبهکاران حیله‌گر و شخصیت‌های منفور می‌شود.

فیلم جکی براون بر اساس رمان رام پانچ (Rum Punch) اثر المر لئونارد، این تنها باری است که تارانتینو داستان کسی دیگر را اقتباس کرده و عجیب آن‌که، همین‌جا است که بیش از هر زمان دیگر، کنترل‌شده و حتی پخته به نظر می‌رسد. سبک و سیاق همیشگی‌اش هنوز وجود دارد، اما این بار جای خود را به صبر، ریتم دقیق و حساب‌شده داده است. این فیلم درباره افرادی است که می‌خواهند با زرنگی یکدیگر را فریب دهند، بدون آن‌که دست به اسلحه ببرند و برای یک‌ بار هم که شده، تنش داستان نه از خون‌پاشی، بلکه از سکوت می‌آید.

رابرت فورستر، ساموئل ال جکسون و رابرت دنیرو هرکدام به‌شکلی خاص حضوری جذاب و گیرا دارند، اما این پم گریر است که باهوش، خسته از دنیا و همیشه چند قدم جلوتر از بقیه مالک بی‌ چون‌ و چرای فیلم است. تارانتینو فقط او را کارگردانی نمی‌کند بلکه جهانی می‌سازد که در آن یک مهماندار میانسال و کم‌درآمد، باهوش‌ترین فردِ اتاق است و این موضوع، کاملا طبیعی و بی‌تکلف به نظر می‌رسد. جکی براون فقط فیلمی دست‌ کم‌ گرفته‌شده نیست بلکه اثری‌ است که ثابت می‌کند تارانتینو چیزی فراتر از خون و خودنمایی در چنته دارد.

1. پالپ فیکشن/ داستان عامه‌پسند (Pulp Fiction)

pulp-fiction

  • محصول: 1994
  • بازیگران: ساموئل ال جکسون، اوما تورمن، جان تراولتا
  • امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
  • امتیاز IMDb به فیلم: 8.8 از 10

تمام دانش، بینش سینمایی و لذتِ بی‌قید و شرطی که تارانتینو در دوران فعالیتش به‌عنوان فروشنده یک ویدئوکلوب اندوخته بود، بی‌هیچ مانعی با فیلم پالپ فیکشن بر پرده سینما جاری می‌شود گویی هیچ سدی جلودار فوران خلاقیت او نیست. وقتی داستان عامه‌پسند در سال 1994 وارد سینماها شد، تاثیرش مثل دود سیگار در فضا پخش و از آن زمان به یکی از نقاط عطف مهم در فرهنگ عامه و سینمای آمریکا تبدیل شد. تارانتینو درباره ساختار فیلم گفته بود: «به این فکر افتادم کاری را انجام بدهم که معمولا رمان‌نویس‌ها فرصت انجامش را دارند، اما فیلمسازها نه. یعنی تعریف سه داستان جداگانه، با شخصیت‌هایی که وارد و خارج می‌شوند و بسته به داستان، وزن و اهمیت متفاوتی پیدا می‌کنند.»

در توضیح دیدگاهش درباره ساخت داستان عامه‌پسند، تارانتینو اضافه می‌کند: «[ایده‌ام] در اصل این بود که قدیمی‌ترین کلیشه‌هایی را که در داستان‌های جنایی وجود دارد بردارم، واقعا کهنه‌ترین داستان‌ها را. مثلا بخش وینسنت وگا و همسر مارسلس والاس قدیمی‌ترین داستان درباره‌ی این است یک مرد باید با زن رئیسش بیرون برود، اما دست هم به او نزند. می‌دانی، این را هزار بار دیده‌ای.» تارانتینو عمدا سراغ داستان‌هایی رفت که بارها و بارها تکرار شده بودند، اما با روایتی نو، ساختارشکن و دیالوگ‌های منحصربه‌فرد، آن‌ها را بازآفرینی کرد؛ کاری که به سبک او بدل شد.

او در ادامه گفت: «من از شکل‌های قدیمی داستان‌گویی استفاده می‌کنم و بعد عمدا کاری می‌کنم که از مسیر اصلیشان خارج شوند. بخشی از ترفند این است که این شخصیت‌های فیلمی، این شخصیت‌ها و موقعیت‌های تیپیک ژانر را برداری و بعد واقعا آن‌ها را در چارچوب قوانین دنیای واقعی قرار بدهی و ببینی چطور از هم می‌پاشند.» تارانتینو با این رویکرد، ژانرها را نه فقط بازسازی، بلکه زیر و رو می‌کند. در این فیلم شخصیت‌هایی که قبلا در دنیای سینما شکست‌ناپذیر یا کلیشه‌ای بودند، حالا باید با واقعیت‌های تلخ و پیچیده‌ی زندگی کنار بیایند.

داستان عامه‌پسند سفری جنون‌آمیز در جهان خیالی از آمریکا، آمیخته با طنزی سیاه و موسیقی متنی درخشان و دقیق است. گوشه‌های زمخت و حس فانتزی فیلم، آن را به قلمرویی پرتاب می‌کند که نمی‌توان آن را به‌سادگی در هیچ طبقه‌بندی یا مکان مشخصی جا داد. این فقط یک فیلم از تارانتینو نبود، بلکه یک انقلاب بود. چیزی که باعث می‌شد کارگردانان دیگر یا دست از کار بکشند یا مسیرشان را کاملا تغییر دهند. ناگهان سینمای مستقل لحن تازه پیدا کرد؛ دیالوگ‌های سریع، صحنه‌های پر از خون، موسیقی‌های ناگهانی و تصمیمات اشتباه. این فیلم باهوش بودن را آسان و احمق بودن را اتفاقی نشان می‌داد. پالپ فیکشن هنوز هم بعد از سال‌ها تازگی و جذابیت خود را حفظ کرده است.

منبع: faroutmagazine

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×