فیلمهای اسلشر همیشه از نقاط امن سازندگان فیلمهای سینمایی هستند. دلیل اصلی این نقطه امن بودن سبک اسلشر، بدین خاطر است که حتی بدترین فیلمهای اسلشر هم کلی بیننده را به خود جذب میکنند و به نظر میرسد که به طور کلی مردم و علاقهمندان به فیلم علاقه زیادی به خشونت زیاد در فیلمهای سینمایی دارند.
در میان صدها فیلم ترسناک اسلشری که در سال ساخته میشود و اکثر آنها حرفی برای گفتن ندارند و نمیتوان از آنها تعریف مثبتی انجام داد، فیلمهایی هم هستند که در سبک اسلشر ساخته شدهاند اما توانستهاند استانداردهای یک فیلم خشن را رعایت کنند و با داستان جذاب و کاراکترهای درگیرکننده، در این سبک بدرخشند.
یکی از موضوعاتی که در سبک فیلمهای اسلشر به آنها کمتر اهمیت داده میشود، کاراکترهای فیلم است. با توجه به این که معمولا کاراکترهای فیلمهای اسلشر به دنبال فرار کردن از یک موقعیت خطرناک هستند، باید به خوبی از پس اجرای نقش خود بربیایند و خیلی از فیلمهای اسلشر این فاکتور را به خوبی رعایت نمیکنند.
به همین خاطر فیلمهای اسلشری که میتوانند کاراکترهای جذابی را بسازند، بسیار ماندگارتر از دیگر فیلمهای اسلشری خواهند بود. در این مقاله قصد داریم که سراغ بهترین کاراکترهایی برویم که چه در فیلمهای اسلشر قدیمی و چه در فیلمهای اسلشر جدید تا به حال ماندگار ماندهاند. پس با بلاگ مایکت همراه باشید.
- بهترین فیلمهای ترسناک زامبیمحور تاریخ بر اساس امتیاز راتن تومیتوز
- 10 فیلم کمدی ترسناکِ خون آشامی که باید تماشا کنید
- 10 فیلم ترسناک تابستانی؛ وحشت در گرمترین روزهای سال
15- تیفانی ولنتاین در عروس چاکی (Bride of Chucky)
اگر از قدیم تا به حال به فیلمهای اسلشر علاقه داشته باشید، قطعا تا به حال نام عروسک معروف دنیای اسلشر یعنی چاکی را شنیدهاید. اما در این بخش قرار نیست که راجع به چاکی صحبت کنیم و قرار است راجع به عروس او صحبت کنیم.
فرنچایز Child’s Play سری فیلمهایی است که در دنیای فیلمهای چاکی اتفاق میافتد و بعد از ساخته شدن ۴ فیلم مختلف در این دنیا، سازندگان و صاحبان امتیاز این فرنچایز بدین نتیجه رسیدند که بهتر است یک رقیب عشقی برای چاکی بسازند و به همین شکل بود که شخصیت تیفانی ولنتاین به وجود آمد.
نقش تیفانی ولنتاین را در فیلم Bride of Chucky، جنیفر تیلی بازی میکند که در حقیقت رقیب عشقی شخصیت چارلز لی ری بوده تا این که بعد از مرگش، به یک عروسک تبدیل شده است.
از لحاظ خشن بودن، تیفانی هیچ دستکمی از خود چاکی ندارد و سکانسهایی را در فیلم Bride of Chucky خلق میکند که نمونه آن را در فیلمهای اسلشر بسیار کمی تا به حال مشاهده کردهایم و هر چیزی که سر راه تیفانی قرار بگیرد، به بدترین شکل ممکن کشته میشود.
بعد از این که تیفانی تبدیل به یک عروسک میشود، او خشم زیادی را در خود پیدا میکند و خشم خود را تنها با کشتن افراد مختلف آن هم به بدترین و خشنترین شکل ممکن خالی میکند. پس میتوانید انتظار داشته باشید که با چه جور فیلم خشنی روبهرو هستید.
چاکی و تیفانی قطعا از بهترین زوجهای دنیای فیلمهای اسلشری هستند که اگر قدررتهایشان با یکدیگر ترکیب شود، جلوی آنها را گرفتن به امری غیرممکن تبدیل میشوند. این شخصیت در زمان معرفیاش به قدری خوب ظاهر شد که توانست فیلم جداگانه خود را داشته باشد.
تیفانی ولنتاین قطعا از بهترین شخصیتهای دنیای فیلمهای اسلشری است که نظیر آن را کم دیدهایم.
14- پرل در فیلم پرل (Pearl)
شخصیت پرل اولین بار در فیلم X ظاهر شد و به اندازهای محبوب ظاهر شود که سازندگان او را در یک فیلم جدید و مخصوص خودش قرار دادند که این فیلم با نام خود این شخصیت یعنی Pearl اکران شد.
پرل با بازی میا گاث، داستان یک زن جوان را به نمایش میکشد که به همراه پدر و مادر خود در یک مزرعه زندگی میکند و جریان داستان این فیلم در سال ۱۹۱۸ میلادی در جریان است و حالت نوستالژیک و قدیمی را به این فیلم داده است.
شخصیت پرل آرزو دارد که روزی بتواند ستاره فیلمهای سینمایی شود و او انقدر در این آرزوی خود غرق شده است که هیچ چیز و هیچکس برای او اهمیتی ندارد و اگر کسی سر راه او قرار بگیرد، به راحتی او را به قتل میرساند.
در ابتدا باید یک احسنت به بازیگر نقش اول این فیلم یعنی میا گاث گفت که اجرای او در این نقش حتی لایق دریافت جایزه اسکار است. کل ماهیت شخصیت پرل را این بازیگر به خوبی پیادهسازی میکند و باید اعتراف کرد که شاید هیچکس دیگر را نمیتوانیم تصور کنیم که بتواند در این نقش خوش بدرخشد.
پرل یک شخصیتی است که مشخصا مشکلات روحی و روانی خودش را دارد و تمام تلاش خودش را میکند که زندگی فعلیاش را پشتسر بگذارد و سعی کند که به زندگی بهتری که در ذهن خود ساخته است برود؛ در راه انجام این کار، او حتی با یک چنگک سه شاخ هم یک نفر را به قتل میرساند و هیچ اهمیتی به زندگی افراد دیگر نمیدهد.
شخصیت پرل قطعا یکی از بهترین پیادهسازیها را در بین کاراکترهای دنیای فیلمهای اسلشر دارد و هر چقدر که به جلو حرکت میکنیم و از سال اکران این فیلم میگذرد، بیشتر پی میبریم که چقدر این شخصیت در فیلم Pearl و X خوش میدرخشد.
13- رندی میکس در جیغ (Scream)
سری فیلمهای جیغ یا همان Scream از مطرحترین فیلمهای اسلشر هستند که تا همین امروز بینندههای خودشان را دارند و طرفداران این سبک حتی اگر امروز وارد تماشای فیلمهای این سبک شوند، باید این سری فیلم جذاب و پرطرفدار را مشاهده کنند.
تمام طرفدارهای سبک ترسناک و اسلشر تصور میکنند که چه اتفاقی میافتد اگر آنها هم یک روز درست مثل شخصیتهای فیلمهای ترسناک، این بحران را تجربه کنند و چگونه میتوانند از این وضعیت جان سالم به در ببرند.
رندی میکس یکی از شخصیتهای فیلم Scream است که دقیقا همین اتفاق برایش میافتد. درست زمانی که در حال فکر کردن به این موضوع است که اگر زندگی او در یک فیلم اسلشر و ترسناک بود چطور پیش میرفت، شخصیت منفی داستان یا بهتر است بگوییم Ghostface به میان میآید و زندگی رندی را تبدیل به یک جهنم واقعی میکند.
مرد نقابدار وارد زندگی میشود و اول با همکلاسیهای او آغاز میکند و تک تک همکلاسیهای رندی را به بدترین شکل ممکن به قتل میرساند. البته همانطور که گفته شد، رندی یکی از طرفدارهای فیلمهای سبک ترسناک است و به همین شکل، او از معلوماتی که از فیلمهای ترسناک به دست آورده، استفاده میکند تا بتواند جلوی این مرد نقابدار و خطرناک را بگیرد و به زندگی عادیاش بازگردد.
شاید یکی از دلایلی که باعث شد رندی بتواند به این اندازه محبوبیت برسد، به خاطر این است که خیلی از طرفداران سری Scream با این شخصیت همذاتپنداری کردهاند و خیلیها حتی فانتزی این را دارند که خودشان را جای رندی بگذراند.
با این که تا به حال شخصیتهای مختلفی در سری Scream آمدهاند و سعی کردهاند که بتوانند مثل شخصیت رندی تاثیرگذاری باشند، اما هیچکدام تا به حال نتوانستهاند که مثل رندی تاثیر خودشان را در بین فیلمهای اسلشر بگذارند و برای این بازی به کارگردان قسمت اول Scream احسنت گفت.
12- دنیل ربیتیل در کندی من (Candyman)
داستان این فیلم بسیار جالب و البته ساختارشکنانه است؛ با این که فیلمهای اسلشر معمولا سعی میکنند که دمدستیترین داستانهای ممکن را به مخاطبهایشان ارائه دهند، اما فیلم Candyman که در سال ۱۹۹۲ اکران شد، یک سر و گردن از خیلی فیلمهای پیش بهتر بوده و به راحتی میتواند شما را مجذوب خود کنید.
داستان راجع به شخصیتی به نام دنیل ربیتیل با بازی تونی تاد است؛ دنیل در حقیقت پسر یک برده است که در سالهای ۱۹۲۰ میلادی به بعد در آمریکا زندگی میکند. او یک هنرمند بسیار زبردست و ماهر است که در یک پارادوکس جالب و در دورانی که هنوز بردهداری در آمریکا رایج بوده، عاشق یک زن سفیدپوست میشود.
بعد از این که پدر این دختر متوجه عشق میان این دو میشود، ترتیبی میبیند که دنیل به شدت شکنجه و در نهایت کشته شود. اما همانطور که میتوانید حدس بزنید، دنیل به جای این که کشته شود، تبدیل به موجود عجیبی به نام Candyman میشود.
اما نکته جالب این است که او به همین راحتی خودش را در دسترس قرار نمیدهد و باید نام او را پنج بار در آینه بگویید و هر کسی که این کار را انجام دهد، توسط او کشته میشود. البته کاملا عجیب است که چرا یک نفر باید پنج بار جلوی آینه، نام او را صدا بزند، اما به هر حال در طول تماشای فیلم متوجه این موضوع میشوید.
با این که برخلاف خیلی از فیلمهای اسلشری که تا به حال تبدیل به یک فرنچایز شدهاند، شخصیت کندیمن تنها در ۴ فیلم ظاهر شده است، اما این شخصیت به خوبی تا به امروز خودش را در دل کاراکترهای فیلمهای اسلشر جا کرده است و شخصیتی که از کندیمن تا به حال به جا مانده حتی فکر کردن به آن هم میتواند ترسناک باشد.
صدای مخملی تونی تاد به همراه فیگور و بدن بزرگ او هم باعث شده تا جذابیت شخصیت کندیمن به عنوان یک قاتل بیرحم بسیار بیشتر از قبل شود و باید اعتراف کرد که سازندگان این فیلم در انتخاب نقش کندیمن با انتخاب تونی تاد بسیار موفق عمل کردهاند.
11- گیل ودرز در جیغ (Scream)
هیچ جای تعجبی وجود ندارد که هنوز به ده تای اول نرسیدهایم و تا به اینجا دو شخصیت از سری محبوب Scream نام بردهایم. این فرنچایز قسمتهای زیادی دارد و سازندگان شخصیتهای زیادی را در این دنیا معرفی کردهاند که هر کدامشان توانستهاند تاثیری در ایجاد این دنیای جذاب گذاشته باشند.
بازیگر مطرحی که احتمالا شما آن را در نقش مانیکا گلر در سریال Friends میشناسید، ایفای نقش شخصیت گیل ودرز را برعهده دارد که در دنیای Scream، او یک خبرنگار است که شخصیت سمبلیکی در دنیای اسکریم محسوب میشود.
گیل ودرز در قسمت اول Scream به عنوان خبرنگار حضور داشت تا بتواند داستان و گزارش قتلهای زنجیرهای مرد نقابدار را پوشش بدهد. اما او هم در این میان گرفتار خشم مرد نقابدار میشود و به همین ترتیب سعی میکند که از دست مرد نقابدار نجات پیدا کند.
او شخصیتی بسیار لجبار دارد و کار خود را بسیار جدی میگیرد. زمانی که او متوجه این داستان میشود، خود را در خطرناکترین موقعیتهای ممکن قرار میدهد تا بتواند گزارش خود را تکمیل کند و با وجود این که ترس شاید بر او بعضی اوقات غالب شود، اما باز هم سعی میکند مسیری را که شروع کرده، به هر نحوی که میتواند به پایان برساند.
او به راحتی تبدیل به یکی از شخصیتهای اصلی فیلم اسکریم میشود و این موضوع را شاید ابتدای فیلم متوجه نشویم. در ابتدا او تنها یک خبرنگار ساده به نظر میرسد اما به مرور زمان شخصیت او در فیلم کاملتر و پختهتر میشود.
قطعا گیل ودرز میتواند جایگاهی در لیست بهترین شخصیتهای اسلشر تاریخ فیلمهای در این سبک پیدا کند. این دومین شخصیتی است که تا به حال از فیلم Scream معرفی کردهایم و شاید آخرین نباشد! تا آخر این لیست همراه ما باشید تا خودتان متوجه این موضوع شوید.
10- دکتر ساموئل لومیس در هالووین (Halloween)
سری فیلمهای هالووین هم از آن دسته فیلمهای اسلشر است که توانست خود را بر سر زبانها بیندازد و معروفیت بسیار زیادی را به خود اختصاص دهد. البته همه این محبوبیت را مدیون کارگردان مشهور و کاربلدش یعنی جان کارپنتر است.
زمانی که قاتل معروف دنیای فیلمهای هالووین یعنی مایکل مایرز خواهر خود را میکشد و به تیمارستان انتقال داده میشود، دکتر ساموئل لومیس وظیفه درمان و روانتراپی مایکل مایرز را برعهده میگیرد و از همان ابتدا تبدیل به یکی از شخصیتهای موردعلاقه ما در فیلم هالووین میشود.
بعد از سپری کردن هشت سال با مایکل مایرز، او آزمایشهای زیادی را روی او انجام میدهد اما بالاخره به این نتیجه میرسد که مایکل مایرز، یکی از شیطانیترین آدمهایی است که تا به حال آن روبهرو شده است اما قبل از این که بتواند کاری را از پیش ببرد، مایکل از این تیمارستان خودش را فرار میدهد و به منطقه هدونفیلد بازمیگردد تا هر کسی که جلوی راهش قرار میگیرد را به قتل برساند.
با این که شخصیت اصلی و مثبت فیلم هالووین لاری استرود محسوب میشود، اما نباید فداکاریهای دکتر لومیس را به همین راحتی نادیده گرفت. به خاطر این که او از هر فرصتی استفاده میکند تا جلوی مایکل را بگیرد و حتی بارها جان خودش را به خطر میاندازد که جلوی راههای شیطانی مایکل مایرز را ببندد.
دکتر لومیس قطعا سزاوار این است که یک جایگاه در لیست بهترین شخصیتهای فیلمهای اسلشر داشته باشد و این بار که مجددا خواستید که فیلم هالووین را مشاهده کنید، حتما کمی بیشتر به این شخصیت داشته باشید. قطعا خودتان متوجه میشوید که این شخصیت چقدر پخته است و پردازش او در طول فیلم چقدر در داستان تاثیرگذار است.
امیدواریم که اگر در آینده قرار است ریبوتی از فیلم هالووین ساخته شود، حتما شاهد بازگشت این شخصیت در دنیای هالووین باشیم و بتواند باز هم جذابیت را به این فیلم اضافه کند.
9- نانسی تامپسون در کابوس در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)
سراغ یکی دیگر از فرنچایزهای مطرح فیلمهای اسلشر آمدهایم و کابوس در خیابان الم هم یکی دیگر از فیلمهای مطرح در این سبک است که داستان متفاوتی را بیان میکند و قاتل فیلم را به راحتی در وضعیتی قرار نمیدهد که هر کاری که دوست دارد انجام دهد و هر کسی را که دوست دارد، به راحتی بکشد.
داستان این فیلم راجع به مردی صورت سوخته به نام فردی کروگر است که افراد زیادی را به قتل میرساند. اما او این کار را مثل همه قاتلهای دیگر انجام نمیدهد و هر زمانی که دوست داشته باشد، نمیتواند قتلهایش را انجام دهد.
اینجاست که وارد بخش عجیب این فیلم میشویم. فردی تنها زمانی میتواند سوژههایش را به قتل برساند که سوژههایش به خواب عمیقی فرو رفته باشند. او وارد خواب سوژههایش میشود و در خوابشان آنها را به قتل میرساند و آنها در دنیای واقعی هم به قتل میرسند.
شخصیت اصلی و قهرمان دنیای «کابوس در خیابان الم» شخصیتی به نام نانسی تامپسون است که دوستانش یکی پس از دیگری توسط فردی به قتل میرسند و او حضور فردی را در خوابهایش احساس میکند. به همین خاطر، او تصمیم میگیرد که متوجه دلیل حضور فردی در خوابهای او و دوستانش شود و فردی را یک بار برای همیشه متوقف کند.
با این که در این فیلم، نانسی موفق میشود که فردی را متوقف کند، اما به نظر میرسد که این موضوع یک بار کافی نیست و در فیلم A Nightmare on Elm Street 3: Dream Warriors، نانسی بار دیگر به جمعی از جوانهایی میپیوندد که آنها هم با فردی درگیر شدهاند. اما این بار نانسی مثل قسمت اول دستپاچه نیست و مثل یک قهرمان شجاع وارد عمل میشود و سعی میکند که به این جوانها کمک کند.
به همین خاطر است که به عقیده خیلی از علاقهمندان به سبک اسلشر، نانسی تامپسون یکی از بهترین و محبوبترین کاراکترهای دنیای فیلمهای اسلشر محسوب میشود و هر چقدر که از فیلمهای A Nightmare on Elm Street بیشتر میگذرد، بیشتر متوجه میشویم که شخصیتهای این فیلم الماس واقعی فیلمهای سبک اسلشر هستند.
8- سیدنی پرسکات در جیغ (Scream)
همانطور که قبلتر و در همین مقاله راجع به آن صحبت کرده بودیم، فرنچایز Scream از آن دسته فیلمهایی است که این لیست را از کاراکترهای مختلف پر میکند و نمیتوان ایرادی هم به این موضوع گرفت. قسمت اول Scream به اندازهای مطرح و محبوب بود که تا مدتها بعد خیلی از طرفداران این با شخصیتهای آن همذاپنداری میکردند.
یکی از این شخصیتهای سیدنی پرسکات بود که قطعا حتی برای پنج دقیقه ابتداییش در حضور این فیلم هم کافی است که عاشق شخصیتپردازی او بشویم و سکانسهای حضور او یکی پس از دیگری طلاییترین سکانسهای فیلم باشد.
سیدنی هم مثل رندی زندگی خود را داخل یک فیلم اسلشر و پر از خونریزی پیدا میکند و این زندگی به هیچوجه آسان نیست که قاتلها یکی پس از دیگری برای کشتنتان به شما حملهور شوند. اما به نظر میرسد که سیدنی کاملا میداند که باید چطور از خودش دفاع کند.
سیدنی سریعا از این که قربانی این داستان باشد فراری میشود و هر کسی که جلوی راهش قرار بگیرد را از پا در میاورد و به هر شکلی که میتواند از خود و زندگیاش دفاع میکند. حتی قاتلهایی که جلوی راه سیدنی قرار میگیرد هم با تمام قاتلهای شخصیتهای دیگر فیلم فرق دارند و همین موضوع است که سیدنی را تبدیل به شخصیت خاصی میکند.
سیدنی یک دختر مغرور، بامزه و البته پر از شوخیهای جالب است که تقریبا هیچچیزی نمیتواند او را سورپرایز کند. او حتی از قرار گرفتن در چنین وضعیت خطرناکی هم برای خود یک زندگی نرمال را میسازد و به خوبی یاد میگیرد که در شرایط مختلف، باید چگونه کنار بیاید و قربانی اتفاقات بد نشود.
قطعا سیدنی پرسکات جز شخصیتهای ماندگار تاریخ فیلمهای اسلشر است که البته بارها در تاریخ فیلمهای اسلشر سعی شده است تا نمونه آن را تکرار کنند اما هیچوقت هیچ شخصیتی نمیتواند سیدنی پرسکات افسانهای باشد.
7- صورت چرمی در کشتار با اره برقی در تگزاس (The Texas Chain Saw Massacre)
تصور کنید که در این لیست، به جای مطالعه بهترین شخصیتهای دنیای فیلمهای اسلشر، در حال مطالعه بهترین سلاحهای دنیای فیلمهای اسلشر بودید. شاید صورت چرمی را در این لیست فرضی میتوان به به عنوان دارنده بهترین سلاح در دنیای فیلمهای اسلشر یاد کرد که تا همین امروز هم بهتر از آن نداریم.
صورت چرمی یک اره برقی را با خود حمل میکند؛ البته اره برقی در خیلی از فیلمهای اسلشر دیگر و در گذشته توسط قاتلهای سریالی این فیلمها حمل شده؛ اما هیچکس به اندازه صورت چرمی نتوانسته است که به این سلاح خطرناک کاراکتر ببخشد و در فیلم The Texas Chainsaw Massacre میتوانیم خیلی ملموس مشاهده کنیم که صورت چرمی چگونه این اره برقی را در دل و جان دشمنانش وارد میکند.
صورت چرمی روش قتل بسیار خطرناکی را در بین تمام قاتلهای فیلمهای اسلشر را دارد. او اول غریبههای مختلف را میکشد، صورت آنها را کنده و روی صورت خودش میکشد و سپس آنها را به خانواده خود میخوراند.
رفتارهای صورت چرمی در بین تمامی قاتلهای سریالی دنیای فیلمهای اسلشر کمی عجیب و غیرقابل باور است. مثلا کارشناس ها رفتارهای لدرفیس را بارها بررسی کردهاند و متوجه شدهاند که او اختلال در یادگیری دارد و به نظر میرسد که نمیتواند هیچچیزی را درست متوجه شود و به همین منظور، صورتچرمی درست مثل کودکها در فیلمهایی که حضور دارد رفتار میکند.
هنوز مشخص نیست که رفتارهای او از چه منظورم بدین شکل است. خیلیها معتقدند که او به خاطر رفتارهای خانوادهاش است که بسیار عجیب است و بعضیها معتقدند که او صرفا یک موجود پلید است و هیچ فلسفهای به جز پلیدی پشت رفتارهای خصمانه و وحشیانه او وجود ندارد.
مهم نیست که فلسفه رفتارهای او چیست؛ صورت چرمی قطعا یکی از بهترین کاراکترهای دنیای فیلمهای اسلشر است که حتی با گذشت پنجاه سال از معرفی او به دنیای فیلمهای اسلشر، هنوز هم این شخصیت ترسناک است و میتواند لرز به تن هر طرفدار فیلمهای ترسناکی بیندازد.
6- چاکی در بازی بچگانه (Child’s Play)
حالا سراغ یکی از شخصیتهای فیلم اسلشر آمدهایم که وجود و خلقش در این دنیا باعث شد تا عروسکهای ترسناک، به یکی از سمبلیکترین المانهای فیلمهای ترسناک حتی غیراسلشر شوند و در خیلی از فیلمهای امروزی مثل The Conjuring، Annabell و حتی فیلم Saw هم حضور عروسکها نشاندهنده یک وجود پلید و شیطانی هستند که این موضوع را مدیون دنیای فیلمهای چاکی هستیم.
چاکی همیشه یک عروسک نبود و در دنیای واقعی او شخصیتی به اسم چارلز لی ری بوده که یک قاتل سریالی و بیرحم بود و بعد از مرگش، او تبدیل به یک عروسک میگردد. در حقیقت روح چارلز لی ری به بدن یک عروسک که با اسم عروسک «آدم خوبه» به فروش میرسد، انتقال داده میشود.
چارلز لی ری بعد از تیراندازی که پلیس روی او انجام میدهد، در حال خونریزی و در نزدیکی مرگ بوده است؛ اما در آخرین لحظههای زندگیاش، او رسومی را به جا میآورد که روحش را به داخل یک عروسک منتقل میکند تا بتواند یک بدن کاملا جدید برای خودش پیدا کند تا مجددا بتواند به کشت و کشتار خود ادامه دهد.
این داستان و شخصیت چاکی به اندازهای میان طرفداران این سبک محبوب بود که سازندگان آن تا به حال یک سریال تلویزیونی و ۹ فیلم را در این فرنچایز ساختند که همه این فیلمها را میتوان تا حدی موفقیت تجاری محسوب کرد.
از مهمترین ویژگیهای شخصیت چاکی میتوان به شوخ طبعی جالب او اشاره کرد که حتی در حساسترین سکانسها هم او را در حال خنده و شوخی کردن با سوژههای قربانیشدنش میبینیم.
البته با وجود خندهدار بودن دیالوگهای چاکی و آن خندههای معروفش، نباید فراموش کنیم که چاکی یک فیلم اسلشر است که میتواند در بعضی از سکانسهایش کاملا شما را شوکه کند و کمی ترس به وجودتان بیاندازد. به همین خاطر است که شخصیت چاکی تا همین امروز یکی از ترسناکترین کاراکترهای دنیای فیلمهای اسلشر محسوب میشود.
5- لوری استرود در هالووین (Halloween)
هالووین به کارگردانی جان کارپنتر، درست مثل یک ترازو است که خیلی از فیلمهای اسلشر مطرح را با این فیلم میسنجند و او به قدری در ساختن فیلم هالووین بینقص عمل کرده است که تا سالها بعد از انتشار این فیلم هم هنوز میتوان از تماشای آن درست مثل روز اول لذت برد.
لوری استرود در حقیقت شخصیت مثبت و قهرمان فیلم هالووین محسوب میشود. او در این فیلم به عنوان یک پرستار بچه وارد داستان میشود که در شب هالووین وظیفه نگهداری و پرستاری از چند کودک را دارد؛ زمانی که چند پدر و مادر تصمیم دارند که در شب هالووین شب رویایی را با یکدیگر سپری کنند، لاری خود را وارد مخمصهای بزرگ میکند.
او خودش را داخل مبارزهای قرار میدهد که شانس زنده ماندن او بسیار پایین است. مایکل مایرز که یک قاتل روانی و بیرحم است، در طول شب لوری را تعقیب میکند تا در موقعیت مناسبی او را به قتل برساند. مایکل مایرز همیشه تبدیل به یک هیولای ابدی برای لوری تبدیل میشود که تا آخر عمرش، ترس از وجود و حمله مجددش در دل لوری وجود خواهد داشت.
لوری یکی از سمبلیکترین کاراکترهای دنیای فیلمهای اسلشر است و فیلمهای زیادی بعد از هالووین ساخته شدند که با تاثیرگیری از این فیلم، سعی کردند که شخصیت اصلی را که معمولا هم یک دختر است را درست مثل لوری استرود خلق کنند.
از آنجا که خود فیلم هالووین هم یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ هالیوود است و توانست سبک و سیاق جدیدی به ژانر اسلشر بدهد، قطعا میتوان به جرات گفت که لوری یکی از شخصیتهایی است که برای همیشه در ذهن طرفداران سبک اسلشر باقی میماند.
4- نورمن بیتز در روانی (Psycho)
آلفرد هیچکاک یکی از کارگردانهایی است که همیشه ارادت زیادی به سبک ترس و بقا داشته است و در کارنامه درخشان خودش تا همین امروز فیلمهای ترسناک زیادی را ساخته است که این فیلمها جنبههای مختلف سبک ترسناک را به تصویر کشیدهاند. اما فیلم Psycho برداشت متفاوتی از آلفرد هیچکاک از سبک اسلشر است.
این فیلم در سال ۱۹۶۰ اکران شد اما تا مدتها بعد از زمان اکرانش، فیلمهای زیادی سعی کردند که از این اثر کپیبرداری کنند و به نحوی خودشان را در طرفداران اسلشر جا کنند، اما این اثر تا همین امروز ماندگاری خود را حفظ کرده و به یکی از آثار سمبلیک سبک اسلشر بدل شده است.
این فیلم راجع به شخصیتی به اسم نورمن بیتس است که به همراه مادر خود یک هتل را کوچک را اداره میکنند اما نورمن کمی غیرطبیعی به نظر میرسد و رابطه چندان جالبی هم به مادرش ندارد.
اما مشکلات روحی و روانی نورمن عمیقتر میشود؛ او کسانی که در هتلشان میآید را بررسی میکند و در فرصت مناسبی آنها را به قتل میرساند و این قتلها را به وحشیانهترین حالت ممکن انجام میدهد.
آنتونی پرکینز نقش نورمن بیتز را بازی میکند و به قدری در این نقش فرو رفته است که قطعا جایگاهش را در این لیست پیدا کرده است. مدل شخصیتپردازی که برای نورمن صورت گرفته است، باعث شده تا فیلمها و سریالهای زیادی بر اساس این کاراکتر ساخته شود.
به عنوان مثال، فیلم American Psycho با بازی کریستین بیل هم شخصیتی به اسم پاتریک بیتز را اجرا کرد که یک قاتل روانی بود و همچنین سریالی به نام Motel Bates بر اساس فیلم Psycho ساخته شده است.
خنده آخری که نورمن بیتز در فیلم Psycho انجام میدهد و سکانسی که در حمام سایه چاقو روی پرده وان حمام میافتد، از معروفترین سکانسهای این فیلم هستند که احتمالا این سکانسها را زیاد در فیلمهای اسلشر مشاهده کردهاید.
3- مایکل مایرز در هالووین (Halloween)
اگر بخواهیم یک شخصیت از دنیای فیلمهای سینمایی انتخاب کنیم یا بهتر است بگوییم لیستی از آنها تهیه کنیم و به آنها نمره بدهیم که شیطانصفت بودن آنها را به نمایش بکشد، شخصیت مایکل مایرز قطعا یکی از همین شخصیتها است.
مایکل مایرز در جوانی خود خواهر خودش ار به بدترین شکل ممکن به قتل میرساند و برای این کار هیچ انگیزه یا دلیلی، جز لذت بردن از درد و بدبختی دیگران نداشته که این نشان میدهد مایکل چقدر شخصی با مشکلات روحی و روانی بسیار زیاد است.
این تم و اتمسفر در تمام فرنچایز هالووین ادامه پیدا میکند و مایکل در تمام این فیلمها سعی میکند که بدون هیچ دلیل و منطقی افراد مختلف را به قتل برساند و درد آنها را تماشا کند. او در فیلم خودش را با ظاهر بوگیمن یا همان لولوخورخوره به نمایش میکشد و لباسهایی که او با آنها به قتل دیگران میپردازد هم بسیار سمبلیک هستند.
مایکل مایرز جز شخصیتهای اسلشر است که معدود دفعاتی وجود دارد که حرف میزند، بدون ماسک ظاهر میشود و نمیتوان با او حرف زد، او را کشت و حتی از دست او فرار کرد. به همین خاطر است که مایکل یکی از مهمترین شخصیتهای فیلمهای اسلشر است.
2- جیسون وورهیز در جمعه سیزدهم قسمت 2 (Friday the 13th Part 2)
در مورد قبلی راجع به مایکل مایرز صحبت کردیم و گفتیم که او چقدر بیرحم است و بدون هیچ دلیلی به کشتن آدمها میپردازد. حالا همین بیرحمی مایکل مایرز را به همراه یک دلیل، منطق و یک داستان پسزمینه ترکیب کنید: نتیجهاش یکی از شخصیتهای شرور دنیای فیلمهای اسلشر یعنی جیسون وورهیز میشود.
هنوز مشخص نیست که جیسون وورهیز دقیقا چه موجودی است؛ او ممکن است حتی یک زامبی، یک روح یا شبح باشد و تا به حال هم راجع به موجودیت او هیچ صحبتی نشده است. اما شاید جالب باشد بدانید که جیسون در قسمت دوم فیلمهای جمعه سیزدهم ظاهر شده اما همه علاقهمندان فیلمهای اسلشر، فرنچایز جمعه سیزدهم را با شخصیت جیسون میشناسند.
در بدن جیسون، روح یک پسر نوجوانی قرار دارد که در یک شوخی مسخره با دوستانش، غرق و کشته میشود. حالا او به دنیا بازگشته و هر کسی که سر راهش قرار میگیرد را به وحشیانهترین حالت ممکن به قتل میرساند.
او در طول فیلم هیچ حرفی نمیزند و هیچ احساساتی را از خودش نشان نمیدهد. البته فهمیدن احساسات جیسون زیر یک ماسک ورزش هاکی کار بسیار سختی است. او از روشهای مختلفی برای کشتن افراد استفاده میکند؛ از خفه کردن آنها با کیسه فریزر گرفته تا نیتروژن مایع و به همین خاطر است که جیسون از ماندگارترین شخصیتهای دنیای فیلمهای اسلشر است.
1- فردی کروگر در کابوس در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street)
شاید دلیلی که باعث میشود فردی کروگر را در آخر لیست قرار دهیم و او را به عنوان خطرناکترین و پلیدترین شخصیت فیلمهای اسلشر یاد کنیم، این است که فردی یک قاتل بچه است.
او به خواب کودکها میرود و آنها را در خوابشان به قتل میرساند؛ درست جایی که پدر و مادرها نمیتوانند از کودکان خود محافظت کنند. فردی در زندگی قبلیاش داخل یک خانه در حال آتش گیر میافتد و کشته میشود. اما او تصمیم میگیرد که به زندگی بعدی نرود و با همان صورت سوختهاش، به خواب کوکان برود و آنها را به قتل برساند.
با این که شاید برایتان عجیب باشد که چرا فردی توانسته است که به این اندازه از محبوبیت برسد، اما بازیگر نقش اصلی فردی یعنی انگلوند به قدری این نقش را خوب بازی کرده است که حتی اگر صد سال هم از این فیلم بگذرد، باز هم این نقش به یادماندنی خواهد بود و قطعا هیچکس نمیتواند به اندازه او در این نقش خوش بدرخشد.
منبع: collider