بهترین فیلمهای کرهای دهه 2010: از قطار بوسان تا انگل
با بیشتر شدن محبوبیت درامها و فیلمهای کرهای در چند سال اخیر، تعداد زیادی از این آثار سینمایی، در سرویسهای پخش و پلتفرمها به نمایش درمیآید. بعضی از این آثار آنقدر محبوبند، که مخاطبان آن را با رضایتخاطر بارها و بارها تماشا میکنند. اما بسیاری از فیلمهای محبوب این کشور کوچک آسیایی که فرهنگ، سینما و آداب آن را نشان میدهند، فیلمهای دهههای مختلف هستند. باوجود اینکه فیلمسازان کرهجنوبی در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ در سطح جهانی موردتحسین قرار گرفتهاند، بسیاری از فیلمهای دهه ۲۰۱۰، اولین راه تماس با سینمای کرهجنوبی برای بسیاری از طرفداران فیلم بودهاند. چه فیلمهای خارجیزبان را دوست داشتهباشید یا نه، بدونشک تماشای حداقل یک فیلم کرهای دهه 2010 را به خود مدیونید. هر سینمادوستی که بهترین فیلم های دهه 2010 کرهجنوبی را از دست دادهاست، اکنون میتواند شانس تماشای این آثار را به خود بدهد. یا همانطور که بونگ جون. هو کارگردان فیلم انگل میگوید: «وقتی بر سد زیرنویس غلبه کردید، با فیلمهای شگفتانگیز بیشتری آشنا خواهید شد».
10. عصر سایهها (Age of Shadows) – 2016
کیم جی. وون خالق تعداد قابلتوجهی از نمادینترین فیلمهای هیجانانگیز کرهجنوبی است، اما الهام گرفتن از تاریخ در عصر سایهها، به او این فرصت را داد تا حماسهای تماشایی درباره مبارزان راه آزادی و مقاومت شهروندان کره در برابر اشغال وحشیانه ژاپن خلق کند. عصر سایهها مبارزه برای حفظ غرور ملی مردم کره را، در مواجهه با نیروهای اشغالگر بهتصویر میکشد. فیلم بهعنوان یک تریلر تاریخی خوشساخت و خوشریتم با بازیگرانی شناختهشده، ارایه شدهاست. گونگ یو، سونگ کانگ. هو و لی بیونگ هون؛ تنها بخشی از ستارههای بزرگ عصر سایهها هستند. عصر سایهها بر اساس داستان واقعی اقداماتی است، که برای تخریب یک ایستگاه پلیس ژاپن در سیول در سال ۱۹۲۳ انجام گرفتهاست. ماجرا در دهه ۱۹۲۰ در شبهجزیره کره تحتاشغال ژاپن میگذرد و ایدهای پرکشش را دنبال میکند. در این فیلم گروهی از رزمندگان مقاومت کره، نقشهای برای منفجر کردن ساختمانهای مختلف ژاپنی در سراسر سیول اشغالی دارند. اما نیروهای ژاپنی از پلیس کره جاسوسانی دارند، که کاپیتان لی با بازی سونگ کانگ. هو از جمله آنهاست. رهبر مقاومت جونگ چاه. سان با بازی لی بیونگ. هون با مبارز مقاومت کیم وو. جین با بازی گونگ یو، هماهنگ میشود، تا کاپیتان را به سمت خود بکشاند. عصر سایهها زمانیکه اکران شد، با استقبال قابلتوجهی از طرف مخاطبان مواجه و بهسرعت به یکی از بهترین بهترین فیلمهای کرهای تبدیل شد، حتی اگر داستان آن کاملا واقعی نباشد.
9. قصیدهای برای پدرم (Ode to My Father) – 2014
قصیدهای برای پدرم بهعنوان یک درام تاریخی که ۶۰ سال را در بر میگیرد، یک فیلم جنگی است که به جای خود جنگ، بر وظیفه، تعهد و مسیولیت تمرکز دارد. داستان فیلم درباره یک خانواده است، که در قسمت شمالی شبه جزیره کره توسط نیروهای آمریکایی به سواحل جنوبی برده میشوند، و دختر خانواده گم میشود. پدر خانواده به دنبال دخترش میرود و بقیه اعضای خانوادهاش را به جنوب میفرستد. پسر جوان او هم، دیوک سو، قول میدهد نانآور خانواده باشد. دوک سو با بازی هوانگ جونگ. مین برای وفای به قولی که به پدرش دادهاست، برای کار به آلمان میرود، مغازه عمهاش را در بوسان در دست میگیرد و به ارتش میپیوندد تا در جنگ ویتنام بجنگد. قصیدهای برای پدرم، نامهای عاشقانه از یون جه. کیون به پدرش دیوک سو و مادرش یانگ جا است. این کارگردان گفتهاست که آرزو دارد فیلمی بسازد، که نسلهای مختلف از آن لذت ببرند، و همچنین فیلمی که باعث شود پدرش به او افتخار کند. هدف یون جه. کیون نشان دادن احترام به نسلی از مردم بودهاست، که در یکی از سخت ترین دوران تاریخی در کشورشان بزرگ شدهاند. باوجوداینکه منتقدان کاملا تحتتاثیر فیلم قرار نگرفتند و داستان را بیشازحد ملیگرایانه میدانستند، قصیدهای برای پدرم، به فیلم مهمی تبدیل شد که توانست به چهارمین فیلم پرفروش تاریخ کره تبدیل شود، زیرا در بین مخاطبان بومی تاثیرگذاری زیادی داشت. جالب است بدانید سینمای هند با الهام از قصیدهای برای پدرم، فیلمی به نام بهارات با بازی سلمان خان ساختهاست.
8. ۱۹۸۷: وقتی روز فرا میرسد (1987: When the Day Comes) – 2017
1987: وقتی روز فرامیرسد، یک فیلم بلند تاریخی مهم برای مردم کرهجنوبی است، که رویدادهای واقعی را که در ژوین 1987 رخ دادهاست، بهتصویر میکشد. در این فیلم پس از کشته شدن یک دانشجو توسط پلیس در حین بازجویی و تلاش برای پنهان کردن آن، مردم سراسر کشور علیه رژیم او تظاهرات میکنند. این از لحاظ تاریخی بهعنوان خیزش دموکراتیک ژوین، یکی از بزرگترین شورشهای دموکراتیک در کرهجنوبی شناخته میشود. کارگردان فیلم جانگ جون. هوان توانستهاست قیام ژوین را بهعنوان یک اتفاق واقعی دقیق به تصویر بکشد، که با روحیه سرکش در دانشجویان شروع شده و بعد در بین بقیه مردم گسترش یافتهاست. چندین خط داستانی با هم ادغام میشوند تا مبارزه برای دموکراسی و آزادی را دربرابر یک رژیم سرکوبگر بهتصویر بکشند. داستان در حالیکه رویدادهای واقعی را نشان میدهد، در بهتصویر کشیدن خانواده غمگین دانشجوی مقتول و احساساتی که بسیاری در آن دوران سخت سیاسی داشتند، آزادانه و خلاقانه عمل میکند. ها جونگ. وو داستان را بهعنوان یک دادستان سرسخت رهبری میکند و کیم تای. ری بهعنوان یکی از دانشجویان شورشی به او میپیوندد.
7. کنیز (The Handmaiden) – 2016
مایه شرمساری خواهدبود اگر، پارک چان. ووک در لیست بهترینها نباشد، اما کنیز فقط به دلیل سابقه درخشان این فیلمساز افسانهای، معتبر نیست. این اثر سینمایی خاص، یک تریلر روانشناختی و تاریخی جذاب است، که برنده بفتا و نامزد نخل طلای کن شده و از بسیاری جهات پیشگامانه است. کنیز یکی از بهترین فیلمهای کرهای است، که از نظر تجاری موفق بوده و داستانی عجیبوغریب دارد. فیلم کرهای کنیز قطعا یک گام رو به جلو برای سینمای تجاری کرهجنوبی است، فیلمی جریانساز برای خلق جسورانهتر و با اهداف بزرگتر، با تمرکز بر زنان و موقعیتهای نادیده گرفتهشده آنها در طول تاریخ. داستان فیلم کنیز در زمان اشغال کرهجنوبی توسط ژاپنیها اتفاق میافتد و روی یک مرد خاین کرهای ثروتمند، کوزوکی با بازی چو جین. وونگ تمرکز دارد، که با خواهرزادهاش هیدکو با بازی کیم مین. هی، زندگی میکند. یک شیاد که خود را بهعنوان کنت فوجیوارا با بازی ها جونگ. وو معرفی میکند، به خانه آنها میرود. او سعی میکند هیدکو را اغوا کند و یک دختر فقیر را به نام سوک هی که لباس کنیزان پوشیدهاست، همراه خود میآورد. هیدکو و سوک هی بیشتر به هم نزدیک میشوند و آشکارا توسط مردانی که از آنها به عنوان ابزار استفاده میکنند، نادیده گرفته میشوند. این فیلم بر اساس رمان سارا واترز با نام انگشتزن ساخته شدهاست، که به نظر میرسد الهامبخش آثار متعددی بودهاست.
6. شیون (The Wailing) – 2016
شیون یکی از بهترین فیلمهای کرهای دهه 2010 است، که با یک ایده سنگین و با تمرکز بر شمنها، شیاطین، ارواح، زندگی پس از مرگ، و نفرین پیش میرود. این فیلم پیچیده، ویرانگر، و شوکهکننده است، و البته بدونشک ارزش تماشا دارد. نا هانگ. جین شیون را به گونهای نوشته و کارگردانی کردهاست، که فقط یک کارگردان اهل کرهجنوبی میتواند. داستان فیلم با ریتمی درست و با دقت ارایه میشود و به بینندگان زمان میدهد تا تمام جنبههای فراطبیعی آن را پردازش کنند. در نهایت، فیلم با وجود پایانی نامطلوب، کامل به نظر میرسد و در ذهن بینندگان باقی میماند. شیون درباره ساکنان یک روستای دورافتاده در کرهجنوبی است، که پس از ورود یک مرد ژاپنی با باری جون کونیمورا دغدغههای تازهای پیدا میکنند. او پر از رمز و راز است، و مدتی پس از استقرار در دهکده، طاعون مرگبار دهکده را فرا میگیرد و ساکنان آن را به آرامی تسخیر میکند و میکشد. قهرمان داستان، جونگ گو با بازی کواک دو. وان، یک افسر پلیس محلی است و در حالیکه تلاش میکند مشکل طاعون را حل کند، خانوادهاش تحتتاثیر قرار میگیرند. شیون آسیبهای نسلی را که ژاپنیها در برخی از کرهایها ایجاد کردهاند، با ماوراءطبیعه در هم میآمیزد. فیلم یک تحلیل زیرکانه از خیر در مقابل شر است، که به خوبی در بین مخاطبان کرهای ماندگار شدهاست.
5. قطار بوسان (Train to Busan) – 2016
طرفداران زیرژانر فیلم زامبی، قطار بوسان را دوست خواهندداشت. این یکی از نمونههای عالی فیلمهای ترسناک و هیجانانگیز است، که در دسته بهترین فیلمهای کرهای دهه ۲۰۱۰ قرار میگیرد. قطار بوسان هیجانانگیز، خوشریتم و در مواقعی بسیار احساسی، اکنون به نمادی ترسناک در سینما کرهجنوبی تبدیل شدهاست. ادگار رایت این اثر را بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای زامبیمحور که دیدهاست، تحسین کرده و اغلب در فیلمهای خودش از این ژانر الهام میگیرد. بازیگران اصلی قطار بوسان، گونگ یو و ما دونگ. سیوک دو چهره بسیار شناختهشده هستند، که در این اثر هم میدرخشند. داستان قطار بوسان در سفری با قطار از سیول به بوسان رخ میدهد و مرحله اولیه شیوع زامبیها را نشان میدهد. گونگ یو نقش سوک وو را بازی میکند، پدر دختری کوچک که همیشه از او دور است. آنها در سیول زندگی میکنند، اما مادر دختر در بوسان زندگی میکند و او میخواهد برای تولدش به بوسان برود. سوک وو موافق است و احساس گناه میکند، که هیچگاه کنار دخترش نبودهاست. از سوی دیگر، یک زن بیمار هم در فیلم دیده میشود، که در آخرین لحظه به سمت قطار میدود و به سرعت تبدیل به یک زامبی میشود و بیماری را گسترش میدهد. این زامبیها سریع و تهاجمی هستند و قطار بوسان را بسیار هیجانانگیز میکنند. قرار گرفتن موقعیت داستان فیلم در قطار به هیجان آن میافزاید، زیرا این موقعیتی اجتنابناپذیر است، که در بسیاری از صحنهها به غریزه بقای شخصیتها اجازه میدهد، تا چهره دیگری از خود نشان دهند.
4. سوزاندن (Burning) – 2018
استیون ین حالا دیگر جایگاه خوبی در هالیوود دارد، اما سابقه بازیگری این هنرمند در فیلمهای کرهجنوبی هم، به همان اندازه درخشان است، اگر بیشتر نباشد. علاوه بر درخشش ین در فیلم سوزاندن، بازگشت لی چانگ. دونگ به کارگردانی پس از هشت سال، ازطریق این فیلم اتفاق میافتد؛ کارگردانی که تعدادی از بهترین فیلمهای کرهای مانند شاعری و آفتاب پنهان رل کارگردانی کردهاست. یون، لی، و این واقعیت که سوزاندن بر اساس داستان هاروکی موراکامی است، همه عواملی هستند که فیلم را به یک عنوان پرتکرار در لیست بهترین فیلمهای کرهجنوبی تمام تاریخ سینما این کشور، تبدیل میکند. داستان فیلم درباره جونگ سو نویسنده جوانی و سختکوشی است و یک روز با دوست قدیمی دوران مدرسه خود به نام شین هی. می روبرو میشود. این دو جذب یکدیگر میشوند، اما هه می به نایروبی سفر میکند و از دوست قدیمیاش میخواهد که گهگاهی به گربهاش غذا بدهد. وقتی هی می برمیگردد و جونگ سو را میبیند، متوجه میشود که او آنجا با مردی مرموز به نام بن با بازی استیون یون، مردی که مرموز است و چیزی درباره خود نمیگوید. سوزاندن یک مطالعه درباره شخصیت پرتنشی است، که بینندگان را با صبور بودن، تحلیل و درک کردن به چالش میکشد. سوزاندن یک کلاس درس تریلرهای روانشناختی است، که حالوهوای بسیاری از داستانهای موراکامی را تداعی میکند. این فیلم براساس داستان سوزاندن انبار اثر هاروکی موراکامی نویسنده بزرگ ژاپنی ساخته شدهاست. فیلم برای رقابت در کسب نخل طلای هفتادویکمین جشنواره فیلم کن انتخاب شد. سوزاندن همچنین به عنوان نماینده کرهجنوبی در بخش بهترین فیلم خارجیزبان نودویکمین دوره جوایز اسکار انتخاب شد.
3. شاعری (Poetry) – 2010
قبل از اینکه لی چانگ. دونگ به دوران وقفه طولانی خود برود، یک مطالعه شخصی به نام شاعری را کارگردانی کرد. این درست در آغاز دهه 2010 بود، که شاعری بهعنوان یکی از تکاندهندهترین و بهترین فیلمهای کرهای دهه ۲۰۱۰ اکران شد. لی چانگ. دونگ همچنین، یکی از بزرگترین ستارههای کرهجنوبی، یون جونگ هی، را مجبور کرد تا دوران بازنشستگی خود را تمام کرده و بعد از 16 سال در نقش اصلی یک فیلم بازی کند. حضور یون عامل تعیینکننده در موفقیت شاعری و دلیل محبوبیت فیلم است. شاعری زنی 66 ساله را دنبال میکند، که به آلزایمر مبتلا میشود. او برای خنثی کردن تاثیرات آلزایمر، وارد یک کلاس شعر ابتدایی میشود و میخواهد شعری بینقص خلق کند. میجا همچنین با نوه مشکلساز خود زندگی میکند، که باعث دردسرهای زیادی در زندگی هر دوی آنها میشود. او باید سروکله زدن با نوهاش و مشکلات مربوط به سلامت خود را مدیریت کند. شاعری بهندرت در قلمرو ملودراماتیک فرو میرود، اگرچه داستان آن کاملا این پتانسیل را دارد. شاعری برنده جایزه بهترین فیلمنامه در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰ شده و همچنین جایزه ناقوس بزرگ بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن، جایزه فیلم اژدهای آبی بهترین بازیگر زن و جایزه انجمن منتقدان فیلم لسآنجلس برای بهترین هنرپیشه زن را هم، از آن خود کردهاست.
2. من شیطان را دیدم (I Saw the Devil) – 2010
من شیطان را دیدم درست در آغاز دهه 2010 که به نوعی علاقهای جهانی به سینما جریان پیدا کرد، منتشر شدهاست. در طول دهه 2000، فیلمهای کرهای خوبی مانند؛ پیرپسر و همدردی با آقای انتقام اکران شد. بعد از اکران فیلم من شیطان را دیدم، سینمادوستان شروع به پر کردن فهرست تماشای خود با فیلمهای کرهجنوبی کردند؛ بهویژه فیلمهای هیجانانگیز کرهای. این فیلم بلند دردآور، داستان انتقامجویانهای است، که چوی مین شیک، ستاره فیلم درخشان پیر پسر و یکی از بزرگترین ستارههای ژانر اکشن کرهجنوبی، لی بیونگ. هون در آن بازی میکنند. من شیطان را دیدم درباره مامور مخفی کیم سو. هیون با بازی لی بیونگ. هون است، که در جستجوی نامزدش است، که در یک منطقه روستایی ناپدید شدهاست. چیزی که او نمیداند این است که نامزدش توسط کیونگ چول با بازی چوی مین. شیک، بهطرز وحشیانهای به قتل رسیدهاست و به نظر میرسد که او ممکن است اولین قربانی نباشد. وقتی این دو مرد رو در رو یکدیگر را ملاقات میکنند، کیم نمیخواهد بهسادگی قاتل را دستگیر کند. او قاتل را مجبور به تعقیبوگریزی وحشیانه میکند و به دنبال انتقامی است، که به چشم در برابر چشم ختم نمیشود. شخصیت اصلی من شیطان را دیدم که خشم زیادی درون خود دارد، احساسات پیچیدهای را از خود نشان میدهد. من شیطان را دیدم یکی از آن فیلمهای انتقام است، که پایان هیچکدام از شخصیتهایش خوش نیست.
1. انگل (Parasite) – 2019
انگل درست در پایان دهه 2010 منتشر شد، دهه فیلمهای تاثیرگذار. انگل بونگ جون. هو، فقط یکی از بهترین فیلمهای کرهای نیست. تاثیر فرهنگی این اثر غیرقابلانکار است و درست مانند بازی مرکب در دنیای سریالها، مورد استقبال گسترده مخاطبان و منتقدان قرار گرفتهاست. این فیلم برنده چهار جایزه اسکار شدهاست، که مهمترین آنها جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلم بینالمللی است. با وجود اینکه فیلمهای کرهای زیادی در جشنوارههای جهانی رقابت کرده و نامزد و برنده جوایز مهم شدهاند، انگل موفقترین فیلم کرهجنوبی است، که مخاطبان جهانی را به خود جلب کردهاست. انگل خانواده کیم را دنبال میکند، که در یک محله فقیرنشین در سیول زندگی میکنند. آنها کارهای مختلفی را انجام میدهند تا پول بهدست آورده و زندگی خود را بهسختی بگذرانند. در این میان حتی آنها مجبورند گهگاهی کلاهبرداری کنند. پسر خانواده کیم از طریق یکی از دوستانش در خانه خانواده ثروتمند پارک شغلی پیدا میکند. سپس کیمها نقشههایی را برای فرار از پارکها میکشند، بدون اینکه متوجه شوند اتفاقات بیشتری در خانه آنها میافتد. واضح است که انگل یک انتقاد اجتماعی درباره تضاد طبقاتی است. فیلم کرهای انگل نشان میدهد که چگونه سرمایهداری، تض اد طبقاتی و زندگی در کرهجنوبی مدرن، هر دو قشر ثروتمند و فقر را نسبت به یکدیگر و جهان اطرافشان بیتفاوت میکند. انگل یکی از بهترین فیلمهای کرهای تمام تاریخ سینمای این کشور است، که برای همیشه ماندگار شدهاست.
منبع: collider