10 سریال تماشایی درباره هکرها و امنیت‌ سایبری

داستان‌هایی که پرده از زندگی مخفیانه‌ی هکرها برمی‌دارند

امروزه و با ظهور هوش مصنوعی (AI) و افزایش خریدهای آنلاین و همچنین زیادشدن داستان‌هایی که همه‌روزه راجع به نقض حقوق افراد توسط کمپانی‌های فراهم‌کننده‌ی تکنولوژی می‌شنویم، امنیت سایبری به یک مبحث بسیار مهم تبدیل شده است؛ بنابراین هیچ جای تعجب نیست که هکرها موضوعی هیجان‌انگیز و یک تیپ شخصیتی جالب  برای نمایش در سریال‌های تلویزیونی باشند. در این سریال‌ها معمولاً هکرها  در یک کلیشه خاص قرار می‌گیرند: آنها منزوی و از نظر اجتماعی بی‌دست‌وپا هستند؛ اما به‌شدت باهوش‌اند. در بعضی از برنامه‌های تلویزیونی، هکرها ایده‌های شومی دارند، حتی اگر قصد و نیت خوبی پشت آن‌ها وجود داشته باشد. در برخی دیگر، آنها قهرمانان واقعی هستند و از مهارت‌های رایانه‌ای خود برای انجام کارهای خوب استفاده می‌کنند و اغلب به‌عنوان مغز متفکر در پشت‌صحنه‌ی  عملیات‌هایی هستند که باقی افراد تیم، نمی‌توانند بدون کمک آن‌ها کار خود را به انجام برسانند.

10. الیوت می‌خواهد یک شرکت بزرگ را از بین ببرد

سریال آقای ربات

آقای ربات فیلمی درام و مهیج با فراز و نشیب‌های زیاد در دل فیلمنامه است. این فیلم حول محور الیوت آلدرسون (رامی مالک)، هکر منزوی است که روزها به‌عنوان مهندس امنیت سایبری کار می‌کند؛ اما شب‌ها مخفیانه دست به فعایت‌های هکری می‌زند. اما همه‌ی این‌ها با نیت خوب و به‌قصد متوقف کردن افراد بد از انجام‌دادن کارهای بد انجام می‌شود. هدف نهایی الیوت سرنگونی یک مجموعه جهانی حریص و کنترل‌کننده است. اما روش‌ها و تمایلات او به‌صورت مداوم تغییر می‌کند چرا که او مبتلا به اختلال هویت تجزیه‌ای (اختلال شخصیت چندگانه) است. یعنی شخصیت‌های متفاوتی دارد که هرکدام ویژگی‌ها، تمایلات، علایق، سلایق و پیشینه‌ی مخصوص به خود را دارند. جزئیات بسیاری در روند داستان این سریال وجود دارد که هر بار مخاطبان را با وحشت و شوک مواجه می‌کند؛ اما همه‌ی این‌ها حول محور هکری به نام الیوت و گروه هکری‌اش “جامعه‎‌ی اف” می‌باشد که به‌صورت مخفیانه و به‌آرامی باهم ارتباط برقرار می‌کنند و این همکاری، تا در هم شکستن پایه‌های اقتصاد ادامه پیدا می‌کند.

9. یک گروه از افراد نخبه که هر کدام در کار خاصی مهارت دارند

سریال عقرب

اسکورپیون که یک اقتباس سطحی از زندگی یک هکر واقعی است، داستان یک تیم نخبه از متخصصان کامپیوتر و هکرهایی است که از نظر اجتماعی کمی عجیب و بی‌دست‌وپا هستند و در وزارت امنیت داخلی کار می‌کنند. زمانی که اتفاقی می‌افتد که دولت نمی‌تواند آن را حل کند، به این تیم مراجعه می‌کند؛ زیرا می‌داند که این گروه با ترکیب و به‌کارگیری مهارت‌های هریک از اعضا، تقریبا از پس هر چیزی برمی‌آید. تخصص بی‌نظیر این افراد در هک، روان‌شناسی و مهندسی این گروه را به یک یگان خبره و توقف‌ناپذیر تبدیل کرده است. همه چیز از زمانی شروع شد که والتر اوبراین (الیزه گابل) در کودکی ناسا را ​​هک کرد و این کار او را در رادار اف‌بی‌آی و در مقابل چشمان تیزبین مامور کیب گالو (رابرت پاتریک) قرارداد و کیب خیلی زود متوجه شد که والتر چقدر خاص است. علی‌رغم اینکه اعضای تیم می‌توانند پیچیده‌ترین مشکلات را برطرف کنند و جامعه را از موقعیت‌های خطرناک نجات دهند، در رخدادهای اجتماعی زندگی روزمره خود خیلی خوب عمل نمی‌کنند. هرچند که داستان فیلم در برخی صحنه‌ها غیرمعمول و غیرقابل‌باور به نظر می‌رسد؛ اما ازآن‌جهت که در زمره‌ی فیلم‌های سرگرم‌کننده قرار می‌گیرد، اشکالی به آن وارد نیست.

8. هوش مصنوعی زندگی افراد را نجات می‌دهد

سریال مظنون

یک مامور سابق سیا و یک برنامه‌نویس ماهر و ثروتمند از طریق هوش مصنوعی که بر اطلاعات به‌دست‌آمده از زندگی روزمره‌ی انسان‌ها نظارت دارد، متوجه سرنخ‌هایی از جنایات قریب‌الوقوع می‌شوند. آنها باید بکوشند قبل از این که این جنایات اتفاق بیفتند دست‌به‌کار شوند و زندگی افراد را نجات دهند. بدون شک این فیلم، یکی از فیلم‌های به‌شدت دست‌کم گرفته شده در ژانر علمی تخیلی جنایی است که داستانی جذاب را روایت می‌کند. هارولد فینچ (مایکل امرسون) یک برنامه‌نویس کامپیوتر میلیاردر منزوی است که ماشینی ساخته است که می‌تواند حملات تروریستی را پیش‌بینی کند. “هارولد” از ترس اینکه دستگاه توسط افراد نامناسب و به دلایل اشتباه استفاده شود، مرگ خود را جعل می‌کند و پنهان می‌شود. او “جان ریس” (جیم کاویزل)، یک سرباز سابق نیروهای ویژه و مامور سیا را به خدمت می‌گیرد تا به کمک او از دستگاه به نفع مردم استفاده کند. هر روز دستگاه دو اسم به آنها می‌دهد که یکی از آنها قربانی و دیگری جنایت‌کار است. متاسفانه دستگاه مشخص نمی‌کند کدام‌یک از آن دو مجرم و کدام‌یک قربانی است. این مسئولیت به عهده‌ی ریس است که مجرم را شناسایی و از ارتکاب جرم جلوگیری کند. همان‌طور که فصل‌های سریال پیش می‌روند رفته‌رفته این دو با مجریان قانون به‌صورت مخفیانه همکاری می‌کنند و حتی با یک هکر نابغه به نام روت (ایمی آکر) که شیفته دستگاه و نبوغ باورنکردنی فینچ است، ملاقات می‌کنند و او نیز به آنها ملحق می‌شود. این سریال یک ترکیب بی‌نظیر از صحنه‌های اکشن زیاد و جذاب، فیلمنامه‌ی شگفت‌انگیز و بازیگران توانمند است.

7. چاک در خطر هک شدن مغزش است !

سریال چاک

وقتی یک متخصص کامپیوتر به طور ناخواسته اسرار مهم دولتی را در مغزش دانلود می‌کند، هم سیا و هم ناسا مأموری را برای محافظت از او و بهره‌برداری از مهارت‌های تازه کشف‌شده‌اش تعیین می‌کنند. چاک نگاه طنزآمیزی به مفهوم هک‌کردن دارد. در این درام جاسوسی کمدی اکشن، شخصیت اصلی با بازی زکری لوی، یک مرد جوان معمولی است که در یک فروشگاه زنجیره‌ای فناوری کار می‌کند. هنگامی که او یک ایمیل رمزگذاری شده از یک دوست قدیمی که برای سیا کار می‌کند دریافت می‌کند، یک نسخه از یک برنامه نرم‌افزاری حاوی اسرار دولتی در مغز او بارگذاری می‌شود. حالا افراد زیادی به دنبال او هستند و او برای همکاری با افرادی که با او در این مأموریت هستند کاملا بی‌میل است؛ اما به‌هرحال بسیار مهم است که کسی نتواند مغز او را حک کند و به این اطلاعات مهم دست پیدا کند. این سریال دوره جالبی داشت چرا که بعد از دو فصل تا مرز لغو شدن پیش رفت تا اینکه یک کمپین هواداران باعث شد رستوران‌های Subway، حامی برنامه، برای تأمین بودجه فصل سوم کمک کنند. چاک به مدت پنج فصل روی آنتن رفت و لوی و هم‌بازی‌اش یوون استراهوفسکی را به ستاره تبدیل کرد.

6. برخی از پرمخاطب ترین قسمت های سریال آینه ی سیاه، راجع به هک هستند

سریال آینه‌ی سیاه

یک سریال تلویزیونی که راجع به تکنولوژی است و فضاهایی را به نمایش می‌گذارد که برترین اختراعات انسان و تاریک‌ترین غرائز او در هم می‌آمیزند. هر قسمت این سریال داستانی جداگانه دارد و به یک موضوع متفاوت در زمینه‌ی تکنولوژی می‌پردازد. مثلا بعضی قسمت‌ها شرایطی را توصیف می‌کنند که تکنولوژی بیش از حد پیشرفت کرده و به طور افراطی مورداستفاده قرار می‌گیرد. اما بسیاری از آنها موضوع هک را پوشش می‌دهند. یکی از موارد قابل‌اشاره قسمتی با نام “ساکت شو و برقص” از فصل سوم است که در آن یک هکر مردی را تهدید می‌کند که اگر کارهایی را که می‌خواهد انجام ندهد اطلاعاتی که از او دارد را منتشر خواهد کرد. در یکی دیگر از قسمت‌های همین فصل با نام ” منفور در ملت” یک هکر به زنبورهای رباتیکی که برای مبارزه با انقراض حیات روی زمین ساخته شده بودند صدمه می‌زند و آنها را طوری برنامه‌ریزی می‌کند که به افرادی که در شبکه‌های اجتماعی رفتار بدی دارند حمله کنند. بااین‌حال، مسلماً محبوب‌ترین آنها USS Callister  از فصل 4 است که در آن یک برنامه‌نویس بااستعداد گوشه‌گیر، نسخه‌ای مخفی از برنامه‌ای را می‌سازد که به‌وسیله‌ی آن می‌تواند به خواسته‌های خود برسد. اما چه در قسمت‌های مرتبط با هک و چه در قسمت‌های غیرمرتبط با آن، آینه سیاه یکی از بهترین سریال‌های علمی تخیلی ساخته شده است.

5. کارآفرین‌های حوزه‌ی فناوری در مقابل یک مامور FBI متقلب

سریال استارت‌آپ

استارت‌آپ یک درام جنایی دست‌کم گرفته شده است که درباره اختراع فناوری‌ای به نام GenCoin است، یک ارز دیجیتال که به نظر می‌رسد آینده‌ی خوبی داشته باشد. این تا زمانی است که گروهی از افراد از جمله یک مامور متقلب FBI تصمیم می‌گیرند شرکت و این ارز دیجیتال را به‌کلی نابود کنند. استارت‌آپ با بازیگران پرستاره‌ای که شامل آدام برودی، ادی گاتگی، مارتین فریمن، ران پرلمن و میرا سوروینو می شود، در طول سه فصل خود بازخوردهای متفاوتی دریافت کرد. اگر چه که این سریال تنها راجع به هک‌کردن نیست؛ اما عمیقا به مضامینی چون فناوری‌های پیشرفته و مخاطراتی که با آنها همراه است می‌پردازد

4. داستانی در فضای اولین سال‌های ظهور کامپیوترها

سریال متوقف بایست و آتش بگیر

در اوایل دهه 1980، یک پیشگو، یک مهندس و یک نابغه همه چیزشان را برای ساختن یک کامپیوتر که می تواند دنیای تکنولوژی را دگرگون کند، به خطر می اندازند.بایست و آتش بگیر یک درام دوره ای است که دوره ی ظهور و رونق استفاده از کامپیوترهای شخصی همراه با گسترش شبکه ی جهانی وب در دهه ی 1990 را پوشش می دهد.نام این سریال تلویزیونی به عملی اشاره دارد که موجب توقف عملکرد CPU کامپیوتر می شود و یک سریال هیجان انگیز است که با جزئیات به مسایل مربوط به کامپیوتر ها و اینترنت و البته هک می پردازد. این سریال یکی از آن سریال هایی است که بینندگان زیادی آن را تماشا نکردند، اما آنهایی که تماشا کردند عاشقش شدند.

3. یک نگاه طنزآمیز به درون دره‌‌ی سیلیکون

این سریال یک سریال کمدی و بسیار خنده‌دار است که فرصتی را فراهم می‌کند تا نگاهی به درون دره‌ی سیلیکون (منطقه‌ای در آمریکای شمالی که مرکز استقرار شرکت‌های بزرگ فناوری است) بیندازید. هنگامی که یک برنامه‌نویس بااستعداد اما از نظر اجتماعی بی‌دست‌وپا برنامه‌ای انقلابی طراحی می‌کند، متوجه می شود که تبدیل ایده‌اش و کدهایی که نوشته است به یک تجارت موفق، بسیار مشکل و دردسرساز است. این سریال با نشان‌دادن چهره‌های تاثیر گذار و کمپانی‌های برجسته در حوزه فناوری و روایت داستان‌هایی که در اطراف آنها اتفاق می‌افتد و نمایش فرهنگ دره‌ی سیلیکون، نشان می‌دهد که کارکردن در حوزه‌ی فناوری تا چه اندازه می‌تواند سخت و چالش‌برانگیز باشد. ریچارد (توماس میدلدیچ) و دوستانش، از جمله برنامه‌نویسان، مهندسان شبکه، و کسانی که برای مهندسان خوابگاه فراهم می‌کنند، به‌شدت تلاش می‌کنند تا از سوءاستفاده بزرگان فناوری از طرح و ایده‌ی خود جلوگیری کنند. اما درحالی‌که آنها کدنویسی را می‌دانند، ذره‌ای از دنیای تجارت سر درنمی‌آورند. کسانی که با فضای فناوری آشنا هستند، دوست دارند بفهمند کدام شخصیت‌ها بر اساس چه افرادی ساخته شده‌اند، از بنیان‌گذار میلیاردر که ترکیبی از بیل گیتس و مارک کوبان به نظر می‌رسد تا رئیس شرکت فناوری که به بنیان‌گذاران گوگل، سرگی برین و لری پیج شباهت داده شده است.

آیکون سریال سیلیکون ولی Silicon Valley
سریال

سیلیکون ولی

Silicon Valley

تماشای سریال سیلیکون ولی

2. کولتر، به توانمندی‌های همکار هکر با‌استعدادش وابسته است

درحالی‌که در این سریال کولتر شاو (جاستین هارتلی) شخصیت اصلی سریال است؛ اما او بدون کمک دوست و همکار هکر با استعدادش بابی اکسلی (اریک گریس) نمی‌تواند پرونده‌هایی که به او محول می شود را حل کند. شاو مواردی را از سراسر ایالات متحده می‌پذیرد که در آن افراد به دنبال کمک خصوصی برای یافتن افراد ناپدید شده هستند و برای بازگشت ایمن عزیزانشان پاداش‌های سنگینی ارائه می‌دهند. به‌عنوان یک فرد ماهر، چیزی وجود ندارد که شاو نتواند از عهده آن بربیاید، و نگرش بدون ترس او به این معنی است که او از هیچ موقعیتی، مهم نیست که چقدر خطرناک باشد، دوری نمی‌کند. هرچند که در همه‌ی پرونده‌ها شاو مجبور است با اکسلی تماس بگیرد تا به او کمک کند تلفن یا مکان فردی را ردیابی کند، نرم‌افزارهای تشخیص چهره را فعال کند، دنبال ردپای دیجیتالی افراد بگردد یا به نقشه‌ی ساختمان‌ها و ادوات حفاظتی آنها دسترسی پیدا کند و موارد دیگر. تمام مسئولیت‌هایی که نیازمند دانش در حوزه‌ی کامپیوتر است به اکسلی محول می شود که عضو باارزش و مهم تیم است.

1. “جک بائر” بدون “اوبراین” کاری از پیش نمی برد

سریال 24

24 یک مجموعه تلویزیونی پیشگامانه است که کیفر ساترلند ، نقش یک مامور واحد مبارزه با تروریسم را بازی می کند که در لس آنجلس زندگی می کند. جک بائر شخصیت بی باک و بسیار تاثیر گذار این سریال است که عمیقا به کمک های کلویی اوبرایان (مری لین راجسکوب) نیاز دارد در حالی که جک همیشه در صحنه است و کارهای فیزیکی را انجام می دهد و زندگی خود را به خطر می اندازد اما همیشه کارهایش را به کمک کلویی که یک نابغه ی فوق العاده ماهر است انجام می دهد. ظاهراً هیچ کاری وجود ندارد که اوبرایان نتواند انجام دهد، به خصوص در لحضاتی که به نظر می رسد دیگر وقتی باقی نمانده است . زمان هایی که بائر در خطر است هر دقیقه بسیار باارزش و موثر است و ابراین قادر است در این لحضات و با وجود فشار و استرس به خوبی تمرکز خود را حفظ کند و تقریبا هر جایی را هک کند.او بخش جدایی ناپذیر عملیات ها در تمام فصل‌های سریال است.

منبع: CBR

خروج از نسخه موبایل