10 فیلم مهیج درباره مامورهای مخفی که باید تماشا کنید
فعالیت به عنوان یک مأمور مخفی پلیس یا عامل اطلاعاتی، یکی از پرخطرترین مسیرهای شغلی برای مقامات انتظامی است. پیوستن به یک آژانس اطلاعاتی به خودی خود یک خطر بزرگ محسوب میشود، اما مخفی شدن به عنوان یک پلیس، سطح خطر را چند پله بالاتر میبرد. علاوه بر این، وضعیت در زندگی شخصی نیز چندان سالم نیست. از شریکهای زندگی ناراضی گرفته تا رؤسای سختگیر، استرس ناشی از این شغل آن را به یکی از طاقتفرساترین مشاغل از لحاظ جسمی و روحی تبدیل کرده است. با وجود آموزشهای سخت و وسایل پیشرفته، زندگی مخفیانه ومتظاهرانهای که این افراد دارند، ممکن است در هر لحظه لو برود و حتی منجر به تبدیل شدن آنها به پلیسهای فاسد شود.
با توجه به درام ذاتی نهفته در این شغل، تعجبی ندارد که موضوع پلیس مخفی به یک کلیشه محبوب در فیلمها تبدیل شده باشد. این موضوع تقریباً به همه ژانرها از جمله کمدیهای پلیسی و تریلرهای جاسوسی پرکشش راه پیدا کرده است. بهترین فیلمهای مربوط به پلیسهای مخفی نیز این جذابیت دراماتیک را در نظر گرفتهاند.
- 12 سکانس برتر مبارزهای جان ویک
- 10 فیلم اکشن موردانتظار سال 2024؛ از بالرین تا ددپول 3
- 10 دروغ فیلمهای اکشن که در دنیای واقعی اتفاق نمیافتند
10. ساعت شلوغی 2 (Rush Hour 2)
فیلم “ساعت شلوغی ۲” که قسمت دوم از مجموعه محبوب ساعت شلوغی است، نقش دو شخصیت اصلی خود یعنی لی (با بازی جکی چان) و کارتر (با بازی کریس تاکر) را عوض کرده است. این فیلم که ادامهی قسمت قبلی محسوب میشود، داستان دو مأمور را دنبال میکند که برنامههای تعطیلاتشان در هنگ کنگ به دلیل قتل مأموران گمرک آمریکا پس از بمبگذاری در سفارت آمریکا به هم میخورد. هنگامی که لی و کارتر در دروغ و فریب گرفتار میشوند، بسیاری از اسرار گذشته فاش میگردد.
جکی چان با بازی نقش مأموران مخفی چندزبانه (کافی است نگاهی به مجموعه فیلمهای «داستان پلیسی» او بیندازید) آشنایی کامل دارد. فیلم «ساعت شلوغی ۲» ترکیبی از درام پرکشش و هیجان احمقانه است. این موضوع تا حد زیادی به شیمی پویا میان تاکر و چان برمیگردد که منجر به ساخته شدن قسمت سوم این مجموعه با عنوان «ساعت شلوغی ۳» شد. گفتگوهای کوتاه، تند و تیز این فیلم، کاملاً در چارچوب فیلمهای پلیسی قرار دارد، در حالی که اکشن آن با سبک بداهه مبارزهای و منحصربهفرد چان درهم آمیخته شده است.
9. دانی براسکو (Donnie Brasco)
فیلم «دانی براسکو» به طور آزادانه بر اساس داستان واقعی فردی ساخته شده است که برای نفوذ به خانواده جنایتکار بونانو در نیویورک، خود را به عنوان یک دزد جواهرات جا زده بود. در این فیلم، دانی براسکو (با بازی جانی دپ) برای دوستی با یک قاتل مسن به نام لفتی روجیرو (با بازی آل پاچینو) از خانواده جنایتکار بونانو، خود را به عنوان یک دزد جواهرات جا میزند. دپ حدود یک دهه قبل از آن با بازی در مجموعه محبوب ۲۱ جامپ استریت، تجربه بازی در نقش یک پلیس مخفی را کسب کرده بود و انتخاب او برای این نقش آسانتر بود. پاچینو نیز چهره آشنایی در فیلمهای مافیایی بود و بدون شک انتخاب مناسبی برای این نقش محسوب میشد.
اگر چه در اصل، این فیلم درباره یک مأمور است که جان خود را به خطر میاندازد تا رئیس یک باند مافیایی و همدستانش را محکوم کند، اما فیلم بر دوستی دو مرد تمرکز دارد که در دو سوی مخالف قانون قرار گرفتهاند. رابطه شکل گرفته آنها، همواره با دلیل واقعی حضور براسکو در تضاد است. سالها پیش از فیلمهایی مانند ایرلندی، این فیلم اثرات بلندمدت زندگی سخت یک قاتل حرفهای و همچنین خط باریک بین دوستی و یک مأمور مخفی بودن را بررسی کرده است.
8. خیابان جامپ شماره ۲۱ (21 Jump Street)
به همین منوال، مجموعه تلویزیونی افسانهای **۲۱ جامپ استریت** در سال ۲۰۱۲ به فیلم سینمایی تبدیل شد. در این فیلم، جونا هیل و چنینگ تیتوم در نقش دو پلیس بازی میکنند که برای افشای یک شبکه مواد مخدر صنعتی، خود را به عنوان دانشآموزان دبیرستانی جا میزنند. بسیاری از بازیگران اصلی مجموعه تلویزیونی، از جمله جانی دپ، هالی رابینسون و پیتر دولوئیز، در این فیلم حضور داشتند. این فیلم تنها دو سال بعد دنبالهای به نام «۲۲ جامپ استریت» داشت که دوئت محبوب در آن به عنوان مامور مخفی در یک دانشگاه مشغول به کار شدند.
این فیلم یک کمدی پلیسی خندهدار با شیمی واضح میان دو بازیگر اصلی است (جالب است بدانید هیل مجبور بوده تیتوم را برای بازی در این نقش راضی کند). تضاد بین احمق بودن مأمور مخفی و هوشمندی دانشآموزان موجب طنز عالی فیلم شده است. همچنین تعاملات اجتماعی و ظاهر فیزیکی نامتناسب آنها در نقش دانشآموزان نیز طنز بسیار خوبی دارد. این فیلم یک پارودی خوب و همچنین یک کمدی دوستانه تکاندهنده است که به خوبی از مفهوم خندهدار فرستاده شدن دو مرد بالغ به عنوان مخفی به دبیرستان بهره میبرد.
7. شهر در آتش (City On Fire)
فیلم «شهر در آتش» که نباید با سریال تلویزیونی۲۰۲۳ اشتباه شود، داستان گروهی از دزدان جواهرات هنگ کنگی و یک پلیس مخفی را دنبال میکند. پس از مرگ یک مأمور مخفی، کو چاو (با بازی چاو یان فا) به طور اجباری مأمور میشود تا جای او را بگیرد. با این حال، بازرسان مسئول عملیات نمیتوانند در مورد مأموریتهای مرتبط به توافق برسند که منجر به فاجعه برای همه عوامل درگیر میشود. وقتی یکی از سرقتهای آنها به بیراهه میرود، گروه به شدت پیگیر پیدا کردن خبرچین در میان خودشان میشوند. این فیلم به چاو یان فا کمک کرد تا به عنوان یک ستاره اکشن آسیایی با پتانسیل حضور در سینما مطرح شود.
ذهنهای بزرگ مشابه فکر میکنند و این فیلم نیز استثنا نیست. اغلب «سگهای انباری» کوئنتین تارانتینو را مشتق شده از فیلم «شهر در آتش» ساخته رینگو لام میدانند. هر دو فیلم بر محور داستان مشابه یک مأموریت ناموفق پیش میروند که در نهایت به بازی حدس زدن در مورد خبرچین گروه تبدیل میشود. تارانتینو تأیید کرده که تحت تأثیر فیلم لام بوده و پایان فیلم «شهر در آتش» را برداشت و با سبک اصیل خودش دوبارهسازی کرده است. با این حال، در این نسخه خطرات بسیار بیشتری در کار است که داستان پیشینه مأمور مخفی و عشق از دست رفته احتمالیاش در صورت شکست در مأموریت را بیشتر برجسته میکند.
6. پلیس کودکستان (Kindergarten Cop)
آرنولد شوارتزنگر در فاصله بین فیلمهای «نابودگر» و «روز داوری»، دوباره به مدرسه بازگشت تا نقش یک… معلم مهدکودک را بازی کند! فیلم «معلم مهدکودک» با بازی شوارزنگر در نقش جان کیمبل، یک پلیس سختکوش که مجبور میشود برای یافتن همسر و فرزند یک قاچاقچی مواد مخدر که با هویتهای فرضی در یک مدرسه ابتدایی حضور دارند، به عنوان مخفی وارد آن مدرسه شود. پیدا کردن آنها ممکن است کلید نهایی زندانی کردن یک جنایتکار خطرناک باشد… اگر بتواند ابتدا از کلاس درس جان سالم به در ببرد!
این فیلم در اوج محبوبیت شوارتزنگر به عنوان یک ستاره اکشن همهکاره منتشر شد. در آن زمان هیچکس انتظار استعداد کمدی پنهان او را نداشت. این موضوع به خوبی با تضاد میان یک ماشین جنگی حامل اسلحه و یک مراقب مهربان هماهنگ بود. جالب اینجاست که بیل موری، پاتریک سویزی و حتی دنی دویتوی همبازی آینده او نیز برای این نقش در نظر گرفته شده بودند که میتوانست فیلمی کاملاً متفاوت را رقم بزند. عکسالعملهای شگفتزده شوارزنگر یادآور روزهای اکشن او بود که تنها بر طنز فیلم میافزود.
5. نقطه شکست (Point Break)
فیلم محبوب و کالت «نقطه شکست» با بازی کیانو ریوز در نقش جانی یوتاه مخفی، که در حال تحقیق در مورد سری سرقتهای انجام شده توسط یک باند موسوم به رؤسای جمهور سابق (به دلیل نقابهای آیکونیک آنها) است. ردی او را به سمت گروهی از سورفرهای محلی هدایت میکند. یوتاه با گروه دیگری به رهبری بودهی (پاتریک سویزی) دوست میشود. به زودی یوتاه مشکوک میشود که دوستان تازه او مسئول این سرقتها هستند. نسخه بازسازی شدهای از آن در ۲۰۱۵ منتشر شد که موفقیت چشمگیری کسب نکرد. این فیلم الهامبخش تولیدات تئاتری کالت «نقطه پایان زنده!» نیز بود که در هر اجرا، جانی یوتاه جدیدی از میان تماشاگران انتخاب میشود.
نام فیلم از اصطلاح سورفینگ برای جایی که امواج با برآمدگیهای ساحلی برخورد میکنند، گرفته شده است و استعاره کاملی برای این فیلم محسوب میشود. شخصیت ریوز، یک کوارتربک سابق آمریکایی است که در میان سورفرها متمایز است. همین امر احتمالاً باعث سقوط نهایی بودهی هنگام سواری آخرین موجش شدهاست. بعید بود با بودن کاترین بیگلوی مشهور در کارگردانی، انتظار داشته باشیم این فیلم چیزی جز عالی باشد. فیلم پر از صحنههای پرآدرنالین است که بسیاری از آنها توسط خود سویزی و ریوز انجام شدهاند. از نظر سبکی، نماهای کوتاه متعدد فیلم، جسورانه، پیچیده و شدید به نظر میرسند. تعجبی ندارد که این فیلم عجیب و تکاثری، آزمون زمان را پشت سر گذاشته است!
4. امور دوزخی (Infernal Affairs)
در مورد امور داخلی با یک پیچیدگی! یک تریلر اکشن هنگ کنگی دیگر که در این فهرست قرار گرفته است، فیلم «امور دوزخی» به عنوان الهامبخش فیلم حماسی اسکورسیزی «خبرچین» (که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) شناخته میشود. این فیلم توسط اندرو لائو و آلن مک کارگردانی شدهاست که داستان آن را همراه با فلیکس چونگ نوشتهاند، و به طور عمیقی داستان دو پسر بسیار مشابه را روایت میکند که در دو سوی مخالف تریاد بزرگ میشوند.. یا حداقل به نظر میرسد!
لائو کین-مینگ (با بازی اندی لائو) یک جوان گانگستر است که برای نفوذ به آکادمی پلیس فرستاده میشود. در همین حال، چان وینگ-یان (با بازی تونی لیونگ) ظاهرا از آکادمی پلیس اخراج میشود، که پوششی برای نقش مخفی او به عنوان نفوذی در تریاد است. تنشها با بالا رفتن آنها در سلسله مراتب ادامه مییابد تا اینکه در نهایت اهدافشان با هم برخورد میکند. این فیلم به زودی اولین قسمت از مجموعه فیلمهای «امور دوزخی» شد که دو قسمت ادامه داشت.
تماشای پیشرفت این دو پسر جوان از کودکی تا بزرگسالی که در موقعیتهای دشواری گیر افتادهاند، کاملاً دلشکن است. این موضوع وقتی تلختر میشود که متوجه میشویم هر دو طرف یک خبرچین در میان خود دارند. اطلاعات چندانی هم در مورد هویت یکدیگر در اختیار ندارند، حتی کسانی که باید بدانند. این موضوع همه چیز را پیچیدهتر میکند، زیرا رؤسای آنها در سازمانهایشان یا میمیرند یا جابجا میشوند. در نهایت، کسانی که زنده میمانند مجبورند درباره اینکه واقعاً چه کسی هستند بیندیشند.
3. رفتگان (The Departed)
بازسازی اسکورسیزی از فیلم «خبرچین» یک تریلر جنایی حماسی است که زندگی پیچیده مأموران مخفی را از هر زاویهای دنبال میکند. در تقابل با هم، زندگی کولین سالیوان (با بازی مت دیمون) را میبینیم که به عنوان جاسوس توسط رئیس مافیا فرانک کاستلو در پلیس ایالتی ماساچوست قرار داده شدهاست و افسر مخفی بیلی کاستیگان (با بازی لئوناردو دیکاپریو) که در همان زمان تلاش میکند به باند کاستلو راه پیدا کند. این فیلم بر اساس فیلم محبوب ۲۰۰۲ «امور جهنمی» ساخته شده و همچنین به طور آزادانه بر اساس باند واقعی وینتر هیل در بوستون الهام گرفته شدهاست.
شکار مداوم طعمه و شکارچی در این فیلم، درامی شدید و حماسی را رقم میزند که تا پایان کشندهاش ادامه دارد. بوستونِ آیکونیک در همه جای فیلم از نشانههای مشهور تا لهجههای فراموشنشدنی مشهود است. آنچه میتوانست صرفاً یک فیلم مافیایی دیگر باشد، با دقتی استادانه در دستان اسکورسیزی به اثری برجسته تبدیل شده است. «خبرچین» بیش از داستان دو مردی است که اهداف متفاوتی دارند و به زندگیهای متفاوتی پناه بردهاند. داستان دو مردی است که تلاش میکنند زندگی عمومی خود را با واقعیت درونیشان که کاملاً متضاد است، هماهنگ کنند که این امر ممکن است با نابود کردن خود از درون یا به وسیله خیانت، آنها را تهدید کند.
2. بلکککلنزمن (BlacKkKlansman)
فیلم «سیاهپوست کلانسمن» به طور آزادانه بر اساس خاطرات ران استالورث، داستان ران استالورث (با بازی جان دیوید واشینگتن) را روایت میکند که مأموریت نفوذ به کو کلاکس کلان کلرادو اسپرینگز را آغاز میکند. استالورث برای ساقط کردن آنها، خود را به عنوان یک مرد سفیدپوست در تماسهای تلفنی معرفی میکند، در حالی که همکار یهودیاش، فلیپ زیمرمن را متقاعد میکند که شخصاً و با هویت واقعی استالورث، با آنها ملاقات کند. مکالمات فزاینده آشکار با دیوید دوک، رهبر ارشد کو کلاکس کلان و همچنین شاخه محلی، کم کم اعضای این فرقه مخفی را فاش میکند.
این تریلر کمدی-ماجراجویی سیاه که توسط اسطورهای به نام اسپایک لی کارگردانی شده است، مضامین قوی تبعیض نژادی را در تقابل با ایدئولوژیهای نادرست اشاعه دهنده نفرت قرار میدهد. به نظر میرسد هرچه عمیقتر میروند، افراد بالادستتری را در نیروهای انتظامی مییابند. این فیلم با پسزمینه دهه ۷۰ میلادی، غوطهوری عمیقی در فساد ایدئولوژیها و عقاید است. شاید آنچه تلختر است، اشارات آشکار آن به رویدادهای جاریتر زمانی است که سالها پس از وقایع خاطرات رخ داده و شامل برخی از همان افراد میشود.
این فیلم در جشنواره معتبر کن به نمایش درآمد و جایزه بزرگ را از آن خود کرد. تقریباً یک سال پس از اولین سالگرد راهپیمایی متحد العقیده در شارلوتسویل ویرجینیا، به طور رسمی اکران شد. فیلم در نهایت برای ۶ جایزه اسکار نامزد شد که موفق به دریافت بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.
1. سگهای انباری (Reservoir Dogs)
«رزرووار داگز»، اولین فیلم بلند مدت کوینتین تارانتینو، داستان شش جنایتکار را روایت میکند که در حین یک دزدی الماس توسط پلیس مورد حمله قرار میگیرند. سوالهای روشن و مواردی بررسی میشوند وقتی که جنایتکاران زخمی باقیمانده به یک پناهگاه میرسند. با گذر زمان، اعضای گروه دزدان میفهمند که حتماً یک عضو خیانتکار در میانشان وجود دارد. این وضعیت یک بازی تیراندازی از راه دور بین یک گروه از دزدان است که حتی نام یکدیگر را نمیشناسند.
به عنوان یکی از بهترین اثار تارانتینو، «رزرووار داگز» در طول زمان به عنوان یک اثر فرهنگی محبوب شناخته شده است. اقدام تارانتینو در این فیلم از الگوی «شهر آتش» بسیار هوشمندانه بود. تارانتینو با تمرکز بر روی پایان فیلم، از یک دزدی ناکام شروع کرد. او همچنین با دادن نامهای کدی غیرمعقول به هر عضو، یک عنصر از رازآلودی و معما ایجاد کرد که تنها برای افزایش تنش در چرخه دراماتیک مناسب بود. تا پایان فیلم، جمعیت مخاطبان مطمئن نیستند که به کدام گروه، پلیس یا دزدان، انگیزه کنند. توصیف اعضای دزدان، بههمراه نوشتن غیرقابل پیشبینی، این فیلم را تجربهای پر از جذبه میکنند. این فیلم تارانتینو را در صفحه نقشهای سینمایی موفق قرار داد و احتمالاً برای بسیاری اولین فیلم است که به ذهنشان میرسد وقتی از یک پلیس مخفی حرف میزنند.
منبع: movieweb
یه تعداد فیلم در حاشیه که چندان اهمیتی ندارن رو اسم آوردید فقط