بهترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما: از 1917 تا اینک آخرالزمان
دوربینهای کاشته در دل میدان جنگ
همانطور که فرانسوا تروفو کارگردان و منتقد فیلم فرانسوی در نقلقول معروف خود میگوید: «چیزی به نام فیلم ضد جنگ وجود ندارد». منظور این فیلمساز بزرگ این است که سینما، بنا به ماهیت خود، نمیتواند چیزی را که به تصویر میکشد، ستایش نکند. به همین دلیل است که مصرفکنندگان موادمخدر از فیلمهایی مانند؛ رگیابی و ترس و نفرت در لاسوگاس لذت میبرند، با وجود اینکه این آثار در نقد مصرف موادمخدر ساخته شده و نمایی ترسناک از این پدیده را نشان میدهد. ژانر فیلمهای جنگی ژانر پیچیدهای است، زیرا در ذات خود سیاسی است و حداقل دو کشور مختلف را درگیر میکند. در اصل، تنها دو نوع فیلم جنگی خارج از محدوده مستند وجود دارد؛ فیلمهای ضدجنگ و فیلمهای تبلیغاتی. فیلمهای تبلیغاتی فقط به این دلیل که غرق در پروپاگاندا هستند، به این معنی نیست که نمیتوانند از درخشش هنری یا مفاهیم عمیق بهره ببرند. چه این آثار مانند نبرد الجزیره یا چه کاملا لیبرال باشند و چه مانند فیلم آنان قابلچشمپوشی بودند و یا پرچمهای پدران ما محافظهکار باشد، حرفهای مهمی برای گفتن دارند. فیلمهای جنگی تبلیغاتی اساسا طرفدار جنگ هستند و فیلمهای ضدجنگ، در مقابل این پدیده منفور قرار میگیرند. با اینحال، فیلمهای ضدجنگ مانند نجات سرباز رایان یا دانکرک، از خشونت و تراژدی جنگ برای خلق موقعیتهای هیجانانگیز و پولساز دور از جبهه استفاده میکنند. بنابراین ژانر فیلمهای جنگی درعیناینکه بسیار مهم و جدی است، میتواند بهاندازه هنر خیالانگیز و ظریف باشد.
به اینترتیب، چشمانداز سینمایی داستانهای جنگ، یک میدان مین ایدیولوژیک است. پس چه چیزی باعث میشود که یک فیلم جنگی در دسته آثار خوب قرار گیرد. در پاسخ به این سوال باید گفت که، پرداختن به اخلاق قطعا معیار مهمی برای شناخت بهترین فیلمهای جنگی است، اما نبوغ زیباییشناختی هنوز در خارج از مدار اخلاقی وجود دارد. برای مثال میتوان به فیلمهایی مانند پیروزی اراده یا تولد یک ملت نگاه کرد. با اینحال، در نهایت، پارامترهای یک فیلم جنگی بزرگ مانند هر فیلم روایی دیگر است، فقط اینکه موضوع جنگ در آن برجستهتر از هر ویژگی دیگری است. تصاویر بهیادماندنی، شخصیتهای قوی، احساسات غمانگیز، چالشهای فکری، و درک معنوی طبیعت انسان، از دیگر ویژگیهای برجسته یک فیلم جنگی خوب محسوب میشود. نکته پایانی اینکه، باوجوداینکه بخشی از شاهکارهای سینمایی را میتوان بهعنوان فیلمهای جنگی طبقهبندی کرد، اما اگر ژانر اصلیشان عاشقانه یا اکشن باشد، از فهرست حذف خواهندشد. اینجا باید بابت حذف کازابلانکای درخشان، حماسه بر باد رفته، و ماجراهای دراماتیک و زیبایی زندگینامه لارنس عربستان از مخاطبان معذرتخواهی کنیم. برای مستندهای جنگ هم لیست جداگانهای لازم است. با این تفاسیر، در اینجا 51 فیلم جنگی برتر تاریخ سینما را به شما معرفی میکنیم.
51. کلاهخود فولادی (The Steel Helmet)
باتوجه به سابقه سامویل فولر در هالیوود، جای تعجب ندارد که او برای نوشتن و کارگردانی فیلمی درباره جنگ کره، تقریبا بلافاصله پس از شروع این جنگ، عجله کند. در سال 1950 که جنگ کره شروع شدهاست، سامویل فولر فیلمنامه کلاهخود فولادی را در یک هفته نوشته و سپس کل آن را در 10 روز در پارکی با دانشجویان دانشگاه کالیفرنیای لسانجلس، فیلمبرداری کردهاست. نتیجه این اقدامات شاید پیچیدهترین فیلم ضدجنگ زمان خود و یکی از بهترین فیلمهای جنگی آمریکا در دهه 1950 باشد. کلاهخود فولادی تنها بازمانده یک واحد کشتهشده نیروهای ارتش در کرهشمالی را دنبال میکند، که در قلمرو دشمن سرگردان میشود و به دنبال کمک میگردد. او با یک بازمانده دیگر و سپس یک جوخه کامل روبرو میشود، اما اینجاست که تنشهای نژادی عمیقی بین مردان نظامی آمریکایی پدیدار میشود. کلاهخود فولادی مملو از تصاویر تکاندهنده، پیامهای اجتماعی سیاسی، و درام سیاهی است، که یک فیلم کلاسیک جنگی دستکمگرفتهشده میتواند به نمایش بگذارد.
50. سقوط شاهین سیاه (Black Hawk Down)
اگر درباره دقت تاریخی فیلمها وسواس ندراید، فیلم سقوط شاهین سیاه اثری پرتنش است، که تعلیق را درنهایت خود به مخاطب منتقل میکند و این را مدیون تدوین و طراحی صدا است، که هر دو برنده جایزه اسکار شدهاند. البته بالاتر از همه، این کارگردانی استادانه ریدلی اسکات بزرگ است، که چنین فیلم مهمی خلق کردهاست. این فیلم تلاش میکند تا داستان واقعی یک گروه ضربت را که در اوایل دهه 90 به موگادیشو فرستاده شدهاست و ربودن محمد فرح عیدید، که گروههای مخالف را برای تشکیل اتحاد ملی سومالی و کنترل سومالی متحد کردهاست، روایت کند. سقوط شاهین سیاه بهدلیل عدم دقت تاریخی آن، هم درباره شخصیتها و هم کل روایت موردانتقاد قرار گرفتهاست. با اینوجود، هنر و تکنیک نمایشدادهشده و بازیهای جذاب جاش هارتنت، اریک بانا، یوان مک. گرگور، تام سایزمور و تام هاردی باعث میشود، که فیلم اسکات بارها و بارها ارزش تماشا داشتهباشد.
49. آخرین شانس (The Last Chance)
آخرین شانس محصول سال 1944 یک فیلم جنگی بهمعنایواقعی کلمه بینالمللی است، که درباره نیروهای متفقین ساخته شدهاست. هنر در اینجا زندگی را دقیقا شبیهسازی میکند، زیرا بازیگران اصلی درواقع اعضای ارتش در طول جنگجهانیدوم بوده، که سه نفر از آنها از زندانیان جنگی از اردوگاههای ایتالیا فرار کردهاند. این فیلم اسرای جنگی را دنبال میکند که از ایتالیا فرار کردهاند. ترکیبی از ملیتهای آمریکایی، بریتانیایی، ایتالیایی، فرانسوی، هلندی، آلمانی و دیگر ملیتها در گروه بازیگران این فیلم حضور دارند و حالوهوای فیلم را جهانی میکنند. آخرین شانس یک درام جنگی جذاب است، که درست پس از پیروزی متفقین در جنگ منتشر شدهاست. روح و اصالت این اثر سینمایی جنگی، شما را به آن لحظه والایی میبرد، که یک اثر سینمایی فاخر فقط میتواند به آن دست یابد.
48. دانکرک (Dunkirk)
کریستوفر نولان سبک فیلمسازی حماسی خود را در فیلم دانکرک به نمایش میگذارد. این فیلم درباره تخلیه منطقه دانکرک است، در زمانی که بیش از 300 سرباز در پایان می سال 1940، سواحل و بنادر فرانسه را ترک میکردند. این فیلمساز بزرگ و مهم، دانکرک را به دو بخش تقسیم میکند و ساختار سهجانبه آن را براساس محل وقوع عملیات شکل میدهد، و با اینحال، فیلم هرگز شبیه یک اثر آنتولوژی نیست. در این فیلم واقعه تخیله دانکرک، از سه منظر زمینی، هوایی و دریایی بررسی میشود. مفهوم و ژانر جنگ در این اثر سینمایی درخشان، فقط به کریستوفر نولان اجازه میدهد تا سبک فیلمسازی خاص و استادانهاش را رها کند و در نتیجه بخشی از هیجانانگیزترین سکانسهای تاریخ سینمای جنگ را به نمایش بگذارد. دانکرک یکی از برترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما است، که میتوان از تماشای آن واقعا لذت برد. فیون وایتهد، تام گلین. کارنی، جک لودن، هری استایلز، آنورین برنارد، جیمز دارسی، بری کیوگن، کنت برانا، کیلین مورفی، مارک رایلنس و تام هاردی؛ ازجمله بازیگران فیلم جنگی دانکرک هستند.
47. مهلکه (The Hurt Locker)
فیلم جنگی مهلکه اثر کاترین بیگلو بیشک یکی از بهترین درامهای جنگ عراق است، که سینما به خود دیدهاست. این فیلم با بازی جرمی رنر، آنتونی مکی، رالف فاینس و گای پیرس، یک تیم خنثیکننده بمب را به شیوهای ملموس و متاثرکننده دنبال میکند. فیلم مهلکه گروهی که هدف مکرر شورشیان در خطمقدم هستند را نشان میدهد، و واکنشهای فیزیکی و روانی آنها را در برابر استرسهای جنگ بهتصویر میکشد. جای تعجب نیست که این فیلم درخشان با کارگردانی دقیق، فیلمنامهای کلاسیک، نماهای شاهکار و بازیهای بهیادماندنی، 125 جایزه و 130 نامزدی در فصل جوایز بهدست آوردهاست. مهلکه در سال 2008 پابهپای فیلم شاهکار آواتار رقابت میکرد، اما درنهایت این فیلم با برندههای بیشتر و جایزه بهترین فیلم در جایگاه اول قرار گرفت.
46. بریکر مورانت (Breaker Morant)
بریکر مورانت یک فیلم جنگی منحصربهفرد استرالیایی است، که به بررسی لحظات فراموششده تاریخ جنگ میپردازد. روایت فیلم بریکر مورانت در آغاز قرن بیستم در جریان جنگ دوم بویر در آفریقایجنوبی اتفاق میافتد. این درام تلخ، سه استرالیایی در ارتش بریتانیا را دنبال میکند، که به دلیل جنایات جنگی تحتتعقیب قرار میگیرند، و عناصری از درام دادگاه و فلسفه اخلاقی، که بسیار بهتر از جزییات داستان اغلب نادرست تاریخی عمل میکنند را، بهتصویر میکشد. درست مانند فیلم توهم بزرگ، این اثر سینمای جنگ هم، به مرگ مدنیت با ظهور قرن بیستم میپردازد و فضایی مالیخولیایی و از نظر اخلاقی دوگانه دارد.
45. مرغزار سرخ (The Red Meadows)
مرغزار سرخ یک درام جنگی عاشقانه است، که به خوبی با زیباییشناسی نوآر درهم آمیختهشدهاست. این اثر سینمای جنگ دانمارکی، بالاترین جایزه جشنواره کن در سال 1946 را، به خود اختصاص داد. مرغزار سرخ پر از شور و هیجان است و با بازیگران بااستعداد خود میدرخشد. این فیلم درباره اتفاقات مربوط به اشغال آلمان است. مرغزار سرخ بیشتر بهصورت فلشبک روایت میشود. در حقیقت در این روایت یک جاسوس دانمارکی، در حالیکه منتظر اعدام توسط نازیها است، به زندگی خود و اتفاقاتی که تجربه کردهاست، فکر میکند. فیلم مرغزار سرخ بین صحنههای عاشقانه زیبا، صحنههای شکنجه وحشتناک و درام جنگی جسورانه، نگاهی الهامبخش و فراگیر به مقاومت یک مرد ارایه میکند.
44. طولانیترین روز (The Longest Day)
طولانیترین روز، یک کتاب موفق محصول سال 1959 است. جالب است بدانید که حقوق فیلم طولانیترین روز به یکی از بالاترین مبالغ برای هر اقتباسی فروخته شد، مبلغی معادل 1.75 میلیون دلار به پول امروزی، با توجه به تورم. پروژه تولید حتی گرانتر هم تمام شد و درنتیجه طولانیترین روز به گرانترین فیلم سیاهوسفید تمام تاریخ سینما تبدیل شد، تا اینکه در سال 1993 فهرست شیندلر این جایگاه را به خود اختصاص داد. فیلم طولانیترین روز بهعنوان یک اثر سینمایی مجلل و بزرگ، یک محصول بینالمللی و مهم است، که روز دی را از منظرهای مختلف بررسی میکند. سه کارگردان مختلف و پنج فیلمنامهنویس برای ساختن فیلم استخدام میشود تا داستانی مفصل و دقیق، به سبک مستند روایت کنند. بازیگران بیشمار این فیلم شامل؛ جان وین، رابرت میچام، راد استایگر، هنری فوندا، شان کانری، ریچارد برتون، رابرت رایان، و دهها نفر دیگر است. در این فیلم جنگی زیبا 750 سرباز واقعی از جنگجهانیدوم بهعنوان عوامل صحنه حضور داشتهاند. همچنین برای ساختن این فیلم، با چندین سرباز جنگی مشاوره انجام گرفته و داستانهایشان در فیلم بازسازی شدهاست. نتیجه این اقدامات فیلم طولانیترین روز و یکی از معتبرترین و دقیقترین فیلمهای جنگی است، که تاکنون ساخته شدهاست.
43. جشن بزرگ (The Big Parade)
جشن بزرگ الگوی بسیاری از فیلمهای جنگی پس از خود، بهویژه در هالیوود است. ازجمله فیلمهایی مانند بالها، در جبهه غرب خبری نیست و صلیبهای چوبی از فلیم کلاسیک جشن بزرگ الهام گرفتهاند. این فیلم جنگی جریان سفر یک قهرمان کلاسیک را به دنیای مدرن جنگها میآورد، حماسهای بزرگ از سفر یک مرد جوان که از وحشت اتفاقات جنگجهانی اول، معصومیت و ارزشهای خود را از دست میدهد و درعینحال بهشدت رنج میبرد. کینگ ویدور استاد سینمای صامت بوده و میدانسته که چگونه بدون دراماتیک کردن، موقعیتهای احساسی خلق کند و مخصوصا در زمینه تدوین سکانسهای اکشن عالی عمل کردهاست. بدونشک جشن بزرگ یک فیلم جنگی جریانساز است، که تصاویری تلخ و فراموشنشدنی از جنگ نشان میدهد، و حتی پس از 100 سال تماشایی و تاثیرگذار است.
42. پلی در دوردست (A Bridge Too Far)
فیلم جنگی پلی در دوردست، اثر ریچارد اتنبرا با نقدهای متفاوتی روبرو شدهاست، اما در سالهای اخیر، علاقهمندان به فیلمهای جنگ با اشتیاق بیشتری به این حماسه سه ساعته بازگشتهاند و البته که کار درستی کردهاند. فیلمنامه این فیلم اثر ویلیام گلدمن است که آثار مهم دیگری مانند؛ الماس داغ، عروس شاهزاده، شعبدهبازی، سالار مگسها، بوچ کسیدی و ساندنس کید و همه مردان رییسجمهور را هم نوشتهاست. پلی در دوردست گزارشی دقیق و پر از جزییات از یک واقعه جنگی و تاریخی است، که حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در این فیلم زیبا بازیگرانی همچون؛ درک بوگارد، شان کانری، مایکل کین، جین هکمن، جیمز کان و رابرت ردفورد بازی میکنند.
41. فروشگاه در خیابان اصلی (The Shop on Main Street)
فروشگاه در خیابان اصلی یک فیلم جنگی پرکشش و در نهایت آزاردهنده محصول سینمای چک است، که مخاطب را ازطریق یک شخصیت بازنده اما دوستداشتنی جذب خود میکند و بعد به آرامی با احساسات شما را شکنجه میکند. فروشگاه در خیابان اصلی یک مطالعه و تحقیق مهم درباره همراهی، گناه و بلاتکلیفی است، که برنده اسکار فیلم خارجی زبان در سال 1965 شدهاست. این فیلم یک نجار ترسو با زندگی آشفته را دنبال میکند که توسط برادرزنش که اکنون یک نازی رده بالا است، انتخاب میشود تا برای تصاحب مغازه متعلق به یک زن یهودی پیر اقدام کند. این بخشی از برنامه آریاییسازی نازیها بودهاست، که در آن اموال و داراییهای یهودیان به غیریهودیان منتقل میشدهاست. فیلم جنگی متفاوت فروشگاه در خیابان اصلی در عین متاثرکننده بودن، گاهی خندهدار است. این فیلم دارای نگاهی بهشدت واقعبینانه، از نظر اخلاقی پیچیده و عمیقا ناراحتکننده است. تمام سعی کارگردان در ساختن فیلم فروشگاه در خیابان اصلی، دوری از قهرمانسازی نادرست و دراماتیک کردن رویدادها است. این فیلم تاکید زیادی روی حقیقت نازیها و یهودیستیزی دارد، که در نوع خود بسیار تماشایی است.
40. پرچمهای پدران ما (Flags of Our Fathers)
پرچمهای پدران ما یک فیلم جنگی به کارگردانی کلینت ایستوود محبوب است، که به نبرد جزیره ایوو جیما در طول جنگجهانیدوم میپردازد. در این فیلم گروهی سرباز آمریکایی دنبال میشوند که پس ازقهرمان شدن وارد جزیره ایوو جیما در ژاپن میشوند، تا پرچم امریکا را برافراشته کنند. عکسی از این موقعیت ثبت میشود که البته در آن، هویت هیچکس مشخص نیست. بنابراین همین به بهانهای برای درگیری تبدیل میشود. در فیلم پرچمهای پدران ما؛ بازیگرانی همچون رایان فیلیپ، جس بردفورد، آدام بیچ، جان بنجامین هیکی، پل واکر، مری بث پیل، جیسون گری. استنفورد و لن کرییو هنرمندانه بازی میکنند. پرچمهای پدران ما واقعه نبرد ایوو جیما را از چشم سربازان امریکایی بررسی کرده و نامههایی از ایوو جیما همین واقعه را از چشم سربازان ژاپنی بررسی میکند. نتیجه نهایی فیلمهای ایستوود دعوت به همدلی و واقعگرایی تاریخی است. این تلاشی است برای انتقاد از سوگیری سیاسی و ساختارشکنی ملیگرایی و بیگانههراسی، که با وادار کردن شما به توجه به واقعیت، فرای احساسات را میبیند. هر فیلم همچنین در زمان به جلو میپرد و از یادآوری بهعنوان ابزاری برای کادربندی استفاده میکند و ما را بر آن میدارد تا اهمیت مستندسازی تاریخی را درک کنیم. و در پایان، سکانسهای اکشن، نورپردازی، طراحی صدا و توجه به جزییات در این فیلمها، به خوبی تصویر شدهاست.
39. نامههایی از ایوو جیما (Letters from Iwo Jima)
نامههایی از ایوو جیما، به کارگردانی کلینت ایستوود، چشماندازی بینظیر از نبرد جنگ جهانی دوم در ایوو جیما ارایه میدهد و مبارزه را از دیدگاه سربازان ژاپنی به تصویر میکشد. این فیلم که در سال 2006 منتشر شد، به عنوان یک فیلم مکمل برای پرچمهای پدران ما عمل میکند و تجربیات مختلف دوران جنگ را برجسته میکند. درحقیقت پرچمهای پدران ما و نامههای ایوو جیما دو فیلم مجزا هستند، که هر دو تقریبا در یک جایگاه در فهرست بهترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما قرار میگیرند. این دو فیلم با اختلاف دو ماه از یکدیگر اکران و به دلایلی پشت سر هم فیلمبرداری شدهاند. هر فیلم دیدگاه متفاوت آمریکایی و ژاپنی را از نبرد ایوو جیما ارایه میدهد. در حالی که نسخه ژاپنی احتمالا بسیار بهتر است، بهترین راه برای قدردانی از فیلمسازی جسورانه کلینت ایستوود این است که، هر دو فیلم را به عنوان یک مجموعه تماشا کنیم. این فیلم به زبان ژاپنی ساخته شده و برنده و نامزد جوایز معتبر زیادی شدهاست.
38. شماره یک بزرگ قرمز (The Big Red One)
اشکالی ندارد اگر یک فیلم جنگی، سرگرمکننده هم باشد. کافی است این کار را به یک نابغه دیوانه به نام سامویل فولر بسپاریم، تا فیلمی بیسابقه، ملموس و بسیار جالب را برای ما به ارمغان بیاورد. داستان فیلم شماره یک بزرگ قرمز بر پایه خشونت و دوراهیهای اخلاقی استوار است. ازطرفی بازی بازیگران بزرگی مانند مارک همیل و لی ماروین، در این فیلم درخشان است. ماروین در این فیلم زندگینامهای با کمک تجربیات خود فیلمساز بزرگ در جنگ جهانی دوم، نقش آفرینی میکند. این فیلم یک لشکر پیاده نظام را در سفر حماسی خود در شمال آفریقا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و در نهایت چکسلواکی دنبال میکند. حتما نسخه بازسازیشده فیلم را ببینید، که نزدیک به 50 دقیقه به آن اضافه میکند و سه ساعت پر از اکشن را به شما تقدیم میکند.
37. 1917
فیلم 1917 یک شاهکار سینمایی و شایسته جایگاهی است، که در آن قرار دارد. این فیلم جنگی طوری فیلمبرداری شدهاست که انگار کل اثر، یک برداشت طولانی است و با توجه به فهرست بلند بازیگران و عوامل، این کار آسانی نیست. فیلم جنگی 1917 با بودجه 100 میلیون دلاری و استفاده از رویکرد تکبرداشتی، یک چالش بزرگ برای فیلمساز بوده، و بهدرستی از پسش برآمدهاست. فیلم 1917 بهعنوان یک اثر سینمایی جنگی، داستانی هوشمندانه دارد، که با مهارت تمام اجرا شدهاست. این فیلم درباره دو سربازی است، که برای دادن یک پیام مهم که میتواند جان صدها نفر را نجات دهد، مجبور به ورود به خاک دشمن شدهاند. این روایت تلخ از کارگردان بزرگ سم مندس و فیلمبردار راجر دیکینز، تاثیر زیادی روی شما میگذارد. ازجمله بازیگران فیلم 1917 میتوان به جرج مکای، دین چارلز چپمن، مارک استرانگ، اندرو اسکات، ریچارد مدن، کالین فرث و بندیکت کامبربچ اشاره کرد.
36. صلیبهای چوبی (Wooden Crosses)
صلیبهای چوبی درباره یک دانشجوی جوان و میهنپرست است، که برای دفاع از کشورش به ارتش فرانسه میپیوندد. اما او و همرزمانش درگیر جنگی وحشتناک و بیپایان میشوند. این فیلم بخشی از معروفترین پلانهای تاریخ سینما را به نمایش میگذارد. صلیبهای چوبی در همان زمان اکران، به سرعت وارد فضای فرهنگی شد. در این فیلم پیر بلانشار در نقش یک فرانسوی ملیگرا بازی میکند، که با اشتیاق برای پیوستن به ارتش در سال 1914 ثبتنام میکند و به شامپانی اعزام میشود. صحنههای جنگ در مقیاس بزرگ و تصاویری که هنوز تا به امروز چشمگیر هستند، از ویژگیهای مهم این فیلم است. باوجود اینکه جنگ عاطفی و دراماتیک درون شخصتها بسیار جذاب است، اما این کارگردانی بیمانند ریموند برنار است، که صلیبهای چوبی را به یک شاهکار جنگی تبدیل میکند.
35. مدفن کرمهای شبتاب (Grave of the Fireflies)
مدفن کرمهای شبتاب یک انیمه ماندگار و مهم اثر درخشان هایایو میازاکی است، که بهمعنای واقعی کلمه یک اثر ضدجنگ محسوب میشود. این فیلم براساس داستان کوتاه نیمه اتوبیوگرافیکی به همین نام ساخته شدهاست. این فیلم درباره سیتا و ستسوکو، دو خواهر و برادر است، که سعی میکنند در شرایط نابسامان ژاپن، در طول جنگجهانیدوم زنده بمانند. اگرچه این انیمه قبل از جنگجهانیدوم ساخته شدهاست، شکی وجود ندارد که آثار زیادی با الهام از آن، درباره جنگجهانیدوم خلق شده و محبوبیت یافتهاست. مدفن کرمهای شبتاب بدونشک به محبوبیت ژانر انیمه جنگی کمک کردهاست. این انیمه کلاسیک محصول 1988 استودیو جیبلی، که در دورانی که مسلما عصر طلایی انیمه در نظر گرفته میشود اکران شد، امتیاز خوبی در سایت راتنتومیتوز دارد. مدفن کرمهای شبتاب هم برای طرفداران فیلمهای جنگی و هم انیمیشنها، جذاب است.
34. زندگی و مرگ کلنل بلیمپ (The Life and Death of Colonel Blimp)
مایکل پاول و امریک پرسبرگر با همکاری یکدیگر کارگردانی فیلم زندگی و مرگ کلنل بلیمپ را ساختهاند. همکاری این دو کارگردان با مجموعهای از فیلمهای جنگی بریتانیایی آغاز شد و با شاهکار حماسی، زندگی و مرگ کلنل بلیمپ به اوج خود رسید. این فیلم جنگی کلاسیک دوران جنگ، یکی از نمونههای عالی سینماتوگرافی است و بهعنوان بزرگترین فیلم انگلستان توصیف شدهاست. زندگی و مرگ کلنل بلیمپ، زندگی و فعالیتهای شخصیت داستانش را روایت میکند. زندگی غنی شخصیتها در این فیلم، که مملو از دوستان، عاشقان، دشمنان و سربازان دیگر است، به زیبایی به تصویر کشیده میشود.
33. در جبهه غرب خبری نیست (All Quiet on the Western Front)
فیلم جنگی در جبهه غرب خبری نیست، در سال 2022 منتشر شدهاست. این فیلم جنگی زیبا نمونه باشکوه دیگری از روایت داستان جنگ از دیدگاه طرف بازنده است. این فیلم آلمانیزبان، که نباید با دو فیلم قبلی که همین نام را دارند اشتباه گرفتهشود، براساس رمان نمادین اریش ماریا رمارک ساخته شدهاست. در جبهه غرب خبری نیست، از نظر فیلمبرداری، موسیقی، جلوههای بصری و گریم، بدونایراد است. در جبهه غرب خبری نیست، استحقاق جایگاه خود را در تاریخ سینما دارد. این فیلم تصویری از سرخوردگی از جنگ را نشان میدهد. داستان فیلم درباره یک سرباز آلمانی جوان است، که امیدهایش برای تبدیل شدن به یک قهرمان بهسرعت بواسطه واقعیت روزمره مبارزه برای بقا در سنگرهای جنگ از بین میرود. در میان جوایز دیگر، این فیلم توانست اسکار بهترین فیلم بلند بینالمللی را در سال 2023 از آن خود کند.
32. ستیغ هکسا (Hacksaw Ridge)
ستیغ هکسا یک فیلم جنگی معروف است، که براساس داستان واقعی دزموند تی داس، پزشک ارتش آمریکا در جنگجهانیدوم، ساخته شدهاست. این شخصیت اولین مخالف شرکت در جنگ در تاریخ ایالاتمتحده است، که مدال افتخار جنگ را بدون شلیک سلاح دریافت کرد. اندرو گارفیلد در این فیلم بیش از یک نامزدی بهترین بازیگر مرد را به دست آورد. این برداشت منحصربهفرد از یک فیلم جنگی، برای کسانی که به دنبال کسب اطلاعات بیشتر درباره بخش خاصی از تاریخ هستند، شاهکار است. بازیگرانی مانند اندرو گارفیلد، وینس وان، سم ورثینگتون، لوک بریسی، هوگو ویوینگ، رایان کر، ترزا پالمر، ریچارد پایروس و ریچل گریفیتس در این فیلم جنگی جذاب نقشآفرینی میکنند.
31. فهرست شینلدر (Schindler’s List)
فهرست شیندلر را کمتر کسی ندیدهاست. این شاهکار بزرگ ضدجنگ، از ایده و فلیمنامه گرفته تا موسیقی و بازیگری؛ یک اثر کامل و درخشان است. فهرست شیندلر استیون اسپیلبرگ را به اوج فیلمسازی خود رساند و نام خود را برای همیشه در تاریخ سینمای جنگ ثبت کرد. فهرست شیندلر درباره تلاشهای اسکار شیندلر، یک کارخانهدار است، که از ثروت خود برای محافظت از کارگران یهودی استفاده میکند. او موفق میشود تعداد زیادی از یهودیان درخطر را از دست آلمان نازی نجات دهد. لیام نیسون در این فیلم به عنوان شخصیت اصلی واقعا بازی خوبی از خود نشان میدهد، اما این رالف فاینز است که درنهایت، بهعنوان یکی از بیرحمترین شخصیتهای تاریخ سینما، فراموشنشدنی است.
30. رم، شهر بیدفاع (Rome, Open City)
رم، شهر بیدفاع اثر درخشان روبرتو روسلینی، نگاهی پرتعلیق و تاثیرگذار به ایتالیاییهایی دارد، که تلاش میکنند از اشغال نازیها جان سالم به در ببرند. آنها تلاش میکنند تا در عینحال که مبارزه میکنند، برای حفظ حیثیت و زندگی خود، شرکت در مراسم عروسی، رفتن به کلیسا و … تلاش کنند. رم، شهر بیدفاع یکی از مهمترین فیلمهای نیوریالیستی و مسلما بهترین فیلم ایتالیا است. همانطور که فیلم پیش میرود و عمیقتر به قلب فاشیسم و مبارزه با آن نفوذ میکند، روسلینی غم و اندوهی باورنکردنی آمیخته با خشم و بارقههای انسانیت را به تصویر میکشد. رم، شهر بیدفاع از بازی بازیگرانی مانند آلدو فابریتسی، آنا مانیانی و مارچلو پالی یرو بهره میبرد.
29. فرار بزرگ (The Great Escape)
فرار بزرگ یک فیلم کلاسیک با بازی بسیار خوب استیو مک. کویین است، که براساس کتاب پل بریکهیل ساخته شدهاست. فرار بزرگ ممکن است در واقع به دلیل سکانسهای اکشن نمادین خود که موتورسیکلتها در آن دیده میشوند، شهرت بیشتری داشتهباشد، تا یک فیلم جنگی. این فیلم بهطور قابلدرک این واقعیت را که نیروهای آلمانی در جریان فرار کمک کردهاند حذف، و درباره دخالت آمریکا در آن اغراق میکند، اما هنوز پر از جزییات کوچکی است، که بهطرز قابلتوجهی معتبر است. فیلمبرداری رنگی فوقالعاده استادانه فیلم از دانیل ال. فپ دستکمگرفته شده و موسیقی هیجانانگیز از المر برنستاین، به ماندگار شدن این فیلم کلاسیک آمریکایی کمک کردهاست.
28. شکارچی گوزن (The Deer Hunter)
شکارچی گوزن حماسه جنگی مایکل چیمینو، آسیبی را که چندین دوست پنسیلوانیایی در طول جنگ ویتنام تجربه کردهاند، و چگونگی تاثیر آن بر بازگشت آنها را به خانه، شرح میدهد. این فیلم بهترین بازی کریستوفر واکن و بازیهای برجستهای از رابرت دنیرو، جان کازال، جان سویج و مریل استریپ را، به نمایش میگذارد. شکارچی گوزن یک تمرین روحی و روانی در همدلی است. داستان فیلم درباره سه دوست است، که در ویتنام اسیر جنگ میشوند، قسمت میانی فیلم صحنهای درخشان دارد، که یکی از پرتنشترین، غیرقابل پیشبینیترین و انفجاریترین لحظات تاریخ فیلمهای جنگی است. تماشای عواقب ویرانگر جنگ در فیلم شکارچی گوزن، آنقدر تاثیرگذار است، که ممکن است هرکز آن را فراموش نکنید.
27. کانال (Kanal)
کانال یک فیلم جنگی محصول سال 1956 است. داستان فیلم در چند روز آخر قیام ورشو پس از جنگجهانیدوم، جریان دارد. کانال گروهی از اعضای نیروی مقاومت لهستان را دنبال میکند، که باید به دستور رهبرشان عمل کرده و برای فرار از دست نازیها، از کانال فاضلاب عبور کنند. کارگردان این فیلم آندری وایدا است، که خود یک مبارز در گروه مقاومت لهستان در برابر نازیها بودهاست. این فیلمساز، در دهه 1950 سه فیلم جنگی استادانه ساختهاست که یک نسل، کانال و خاکستر و الماس نام دارند. اما کانال بدونشک جنگمحورترین و بهترین فیلم از این سهگانه است. مانند چند مورد دیگر از فیلمهای این فهرست، کانال مقاومت لهستان را در برابر نازیسم و ماهیت سرکوبگر کمونیسم دنبال میکند. این فیلم تلاشهای ارتش داخلی مبارزان آزادی را برای پس گرفتن لهستان از دست نازیها، در آنچه بهعنوان قیام ورشو شناخته میشود، نشان میدهد. آندری وایدا در فیلم کانال دوربینش را به فاضلاب لهستان میبرد و شاهکاری کلاستروفوبیک خلق میکند.
26. پاتن (Patton)
فیلم پاتون حماسه جنگی برنده اسکار است، که یک اثر زندگینامهای محسوب میشود. این فیلم جنگی فیلمی بحثبرانگیز درباره مردی پرحاشیه بهنام ژنرال جورج اس. پاتون است. پاتون با یکی از معروفترین صحنههای آغاز فیلم تمام تاریخ سینما، که سخنرانی پاتون برای حضار در مقابل یک پرچم غولپیکر است و پایانی قدرتمند، شناخته میشود. پاتون زندگی حرفهای ژنرال را به بهترین شکل ممکن شرح میدهد. جورج سی. اسکات در این نقش کاملا بدوننقص بازی میکند. پاتن موفق به کسب هفت جایزه اسکار، مانند اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اورجینال شدهاست. همچنین جورج سی. اسکات برای بازی درنقش ژنرال پاتون در این فیلم جنگی، جایزه بهترین بازیگر مرد را برنده شد، اما این جایزه را نپذیرفت.
25. بادی که در مرغزار میوزد (The Wind That Shakes the Barley)
بادی که در مرغزار میوزد، اثر معروف و مهم کارگردان بزرگ کن لوچ و همکار دیرینهاش، پایول لاورتی بهعنوان نویسنده است. تیم بازیگری این فیلم به رهبری کیلین مورفی در یکی از بهترین اجراهایش، جنگ را به وحشتناکترین و احساسیترین راهها نشان میدهند. داستان فیلم بادی که در مرغزار میوزد، در ابتدا در سال 1920 و در جریان جنگ استقلال ایرلند روایت میشود، که برادران دیمین و تدی اودونوان به ارتش جمهوری ایرلند ملحق میشوند، اما درنهایت خود را در دو طرف جنگ داخلی ایرلند میبینند. این فیلم به شیوهای واقعی و زیبا که زیبایی ایرلند را به تصویر میکشد و در عینحال با شخصیتهای درگیر از نظر عاطفی نزدیک میشود. بادی که در مرغزار میوزد، برنده شایسته نخل طلا و یک کلاسیک مدرن است، که یکی از بهترین فیلمهای جنگی محسوب میشود.
24. بهترین سالهای زندگی ما (The Best Years of Our Lives)
بهترین سالهای زندگی ما یک درام جنگی محصول 1946 به کارگردانی ویلیام وایلر است، که بر تجربیات سه جانباز پس از جنگجهانیدوم تمرکز دارد. این سه جانباز که نقششان را فردریک مارچ، دینا اندروز و هارولد راسل بازی میکنند، برای سازگاری با زندگی غیرنظامی پس از بازگشت به خانه، مبارزه میکنند. فیلم بهترین سالهای زندگی ما، چالشهای شخصی و اجتماعی این سه نفر را به تصویر میکشد، چالشهایی که آنها با آن روبرو هستند. همچنین بهترین سالهای زندگی ما، موضوعاتی مانند آسیبهای روحی و تغییر روابط پس از جنگ را برجسته میکند. بهترین سالهای زندگی ما یکی از جسورانهترین فیلمهای آمریکایی برای بررسی آسیبهای واقعی جنگ است، که بهویژه با توجه به تاریخ اکران آن در سال 1946 جسورانهتر هم به نظر میرسد. این فیلم درباره مردانی است که بهدلیل تجربیاتشان از جنگ، درگیر اعتیاد به الکل، ناامنی و بیثباتی عمومی میشوند؛ همان شرایطی که نسلی از مردان را تعریف میکند که شاهد چیزهایی بودهاند، که هیچکس نباید هرگز تجربه کند. بهترین سالهای زندگی ما، یکی از احساسیترین فیلمهای ضدجنگ است که با روایتی درباره شرایط پس از جنگ، وحشتهای این پدیده را خیلی واقعی به تصویر میکشد.
23. الکساندر نوسکی (Alexander Nevsky)
الکساندر نوسکی یک درام تاریخی است که داستانش، در قرن سیزدهم در روسیه اتفاق میافتد. روایت این فیلم شاهزاده الکساندر نوسکی را دنبال میکند، که مردم خود را در دفاع از نیروهای مهاجم رهبری میکند. این فیلم به کارگردانی سرگیی آیزنشتاین، ترکیبی از جلوههای بصری خیرهکننده با موسیقی قدرتمندی است، که انعطافپذیری و اتحاد مردم روسیه را نشان میدهد. سرگیی آیزنشتاین، فیلمساز افسانهای روسی که ابداعات مهمی در صنعت سینما دارد، پس از یک دهه وقفه با فیلم شاهکار الکساندر نوسکی محصول سال 1938 و یکی از آثار پیشگام سینمای شوروی، به سینما بازگشت. اما داستان شکست شاهزاده اسکندر از کاتولیکهای مهاجم، فراتر از اتحاد جماهیر شوروی گسترش یافتهاست. در این اثر یکی از پیشرفتهترین و پیچیدهترین صحنههایی که در آن زمان فیلمبرداری شدهاست، یعنی صحنه نبرد یخ، به نمایش گذاشته میشود. سکانس نبرد یخ صحنهای است که بسیار استادانه طراحی شدهاست، و بیش از 30 دقیقه طول میکشد و در عینحال ، تا حد زیادی به لطف تدوین آیزنشتاین بههیچعنوان خستهکننده نمیشود. با این حال، کل فیلم الکساندر نوسکی باشکوه است، به زیبایی تصویربرداری شده و یکی از بهترین موسیقیهای فیلم تمام تاریخ سینما را دارد، که اثر سرگیی پروکوفیف است.
22. والس با بشیر (Waltz with Bashir)
والس با بشیر یک فیلم انیمیشن داستانی و مستند، اثر آری فولمن است، که یک شاهکار نفسگیر در سینما محسوب میشود. این فیلم متفاوت از انیمیشنی شاعرانه و تصاویری مستندگونه و طاقتفرسا برای بهتصویر کشیدن جنگ لبنان در سال 1982 استفاده میکند. والس با بشیر شاهکار فولمن خاطرات یک سرباز اسراییلی را که خود آری فولمن است، از حادثه اردوگاه پناهندگان صبرا و شتیلا تعریف میکند. در این جریان دستکم ۸۰۰ فلسطینی، بهدست شبهنظامیان مسیحی عضو حزب فالانژ لبنان در جریان جنگ داخلی لبنان کشته میشوند. والس با بشیر اثری بسیار درخشان و از نظر زیباییشناسی کامل است، و صحنههای پایانی آن بخشی از دیدنیترین صحنههای تاریخ سینما هستند. والس با بشیر بهعنوان یک فیلم جنگی، در شصتوششمین دوره جایزه گلدنگلوب، در رقابت با چهار نامزد دیگر، جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را بهدستآورد.
21. آتش در دشت (Fire on the Plains)
کن ایچیکاوا تعداد کمی فیلم درباره جنگجهانیدوم ساختهاست و همین موراد، صنعت فیلم ژاپن و سینماگران را در همه دنیا به حیرت واداشتهاست. آتش در دشت بهعنوان یکی از این آثار، بسیار مستقیم و واضح از طرف بازنده یک جنگ صحبت میکند. این فیلم قدرتمند از دسته آثار فاخر سینمای ژاپن است، که ارزش صرف وقت را دارد. داستان فیلم آتش در دشت در آخرین روزهای ناامیدکننده جنگ، در فوریه 1945 رخ میدهد. در این روایت سربازی که پس از چالشهای فراوان در جزیرهای در فیلیپین گیر افتادهاست، پس از ابتلا به سل برای زنده ماندن تلاش میکند. این فیلم نزول او را به سمت رها کردن اخلاقیات بهدلیل استیصال، شرم، ویرانی و گناه نسل خود در ژاپن دنبال میکند. آتش در دشت در سال ۱۹۶۰ جایزه روبان آبی را برای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری برنده شد. این فیلم همچنین جایزه کینما جونپو را برای بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر از آن خود کرد. از دیگر افتخارات فیلم آتش در دشت میتوان به جایزه بهترین بازیگر جشنواره فیلم ماینیجی و جایزه بادبان طلایی جشنواره فیلم لوکارنو اشاره کرد.
20. غلاف تمامفلزی (Full Metal Jacket)
غلاف تمامفلزی یکی دیگر از فیلمهای جنگی اثر استنلی کوبریک بزرگ است. این فیلم محصول سال 1987، تاثیر جنگ و پیامدهایش را بر اخلاقیات و منش انسان بررسی میکند. داستان غلاف تمامفلزی با تمرکز بر جنگ ویتنام، بهشکلی هوشمندانه به جزییات چگونگی آموزش افراد برای کشتن دیگران و بیرحمی و وحشیگری میپردازد، که در جنگ بههرحال به سراغ آدمی میآید. نیمه اول فیلم غلاف تمامفلزی یکی از آزاردهندهترین نمایشهای تمام تاریخ سینما است، که با درخشش وینسنت دن. آفریو مخاطب را جذب میکند. غلاف تمامفلزی بهعنوان یک فیلم جنگی طرفدران زیادی دارد و بعد از سالهای طولانی که از ساختش گذشتهاست، هنوز هم تماشا میشود. این فیلم نامزد جایزه اسکار و بفتا برای بهترین فیلمنامه اقتباسی شده و بارها توسط منتقدان و مخاطبان موردتحسین قرار گرفتهاست.
19. مش (M*A*S*H)
مش عنوانی است که خیلی از مخاطبان با شنیدنش، به یاد سریال موفق و محبوب مش میافتند. اما فیلم مش محصول سال 1970 اثر بهتری است. درحقیقت سریال مش اسپینآفی از فیلم مش است. مش درواقع یک فیلم باورنکردنی از رابرت آلتمن است، که یک کمدی سیاه محسوب میشود. این فیلم داستان افسران پزشک مستقر در کره را، دنبال میکند. با توجه به جنگ در ویتنام، ماموریت این سه پزشک در بیمارستانی در کره، به موجی از پارانویا و احساسات ضدجنگ منجر میشود. با اینکه سریال مش بازیگران فوقالعادهای دارد، فیلم بدونشک بازیگران بهتری دارد، که از آن میان میتوان به؛ دونالد ساترلند، الیوت گولد، تام اسکریت، رابرت دووال و سالی کلرمن اشاره کرد.
18. پل رودخانه کوای (The Bridge on the River Kwai)
فیلم جنگی پل رودخانه کوای محصول سال ۱۹۵۷، براساس رمان پلی بر روی رودخانه کوای اثر پیر بول ساخته شدهاست. این فیلم درباره اتفاقاتی است که پیرامون جنگجهانیدوم رخ میدهد. فیلم پل رودخانه کوای که موسیقی سوت آن معروف است، گروهی از اسیران جنگی را دنبال میکند، که توسط سربازان ژاپنی برای کمک به ساخت یک پل راهآهن استراتژیک به تایلند برده میشوند. گروهی که در این فیلم قصد تخریب پل را دارند، سعی میکنند با نزدیک شدن به پایان جنگ، زنده بمانند. این فیلم با بازیهای استادانهای از الک گینس، ویلیام هولدن، و سه سویه. هایاکاوا، یک فیلم کلاسیک مهیج از دیوید لین بزرگ است.
17. منطقه دلخواه (The Zone of Interest)
منطقه دلخواه شاهکار جاناتان گلیزر، یکی از آزاردهندهترین فیلمهای جنگی است، که تا بهحال ساخته شدهاست. جاناتان گلیزر با طراحی صدای پیشگامانه و فیلمبرداری خلاقانه و سرد، در فیلم منطقه دلخواه زندگی خانواده رودولف هوس، فرمانده مسیول اردوگاه کار اجباری آشویتس را دنبال میکند. او فرزندانش را بزرگ میکند و وقت خود را با همسرش میگذراند، در کنار آنها غذا میخورد و مادرش را به باغش دعوت میکند، درحالیکه دود سیاه یهودیانی که در حال سوختن هستند، در آسمان دیده میشود. این فیلم نمونهای مسحورکننده درباره این حقیقت است که وحشیگری، میتواند در جنگ عادی شود. منطقه دلخواه سه جایزه بفتا شامل بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را دریافت کردهاست. همچنین در مراسم گلدنگلوب، این فیلم نامزد سه جایزه شد. در نودوششمین دوره جوایز اسکار، منطقه دلخواه توانست در پنج بخش شامل بهترین فیلم نامزد شده، و جوایز بهترین فیلم بینالمللی و بهترین صداگذاری را دریافت کند.
16. عروج (The Ascent)
فیلم عروج براساس رمانی از واسیل بیکوف به نام سوتنیکوف ساخته شدهاست. این فیلم جنگی برنده جایزه خرس طلایی در دوره بیستوهفتم جشنواره بینالمللی فیلم برلین شدهاست. با این وجود، عروج فیلمی است که آنطور که باید دیده نشدهاست، اما یکی از بهترین آثار سینمایی جنگی در تاریخ سینما محسوب میشود. این فیلم جنگی قدرتمند، درباره جنگ شوروی است، و سربازان شوروی را دنبال میکند که با نیروهای نازی میجنگند، درحالیکه در مناظر برفی بلاروس هم به دنبال غذا میگردند. عروج بهعنوان شاهکار محصول سال 1977 و کارگردان لاریسا شپیتکو با فیلمبرداری سیاهوسفید و روایتی مینیمالیستی، هیچ قهرمانی ندارد و درعوض، به چالشهای اخلاقی، عاطفی و فیزیکی ناشی از جنگ از همه جنبهها و از دید همه افراد درگیر میپردازد. با نزدیک شدن به پایان واقعا فراموشنشدنی، فیلم، این اثر غیردراماتیک و خوشاتمسفر، انتزاعیتر میشود.
15. راههای افتخار (Paths of Glory)
اولین نشانههای سبک نبوغآمیز، فرمالیست، بیعاطفه و سخت فیلمسازی استنلی کوبریک، در فیلم کلاسیک راههای افتخار دیده میشود. این فیلم که محصول سال 1957 است، خود را از دیگر فیلمهای جنگی آمریکایی جدا میکند و نگاهی صبورانه و جدی به ساختارهای نظامی، سلسلهمراتب و اخلاقیات در زمان جنگ دارد. فیلم راههای افتخار درباره یک افسر و فرمانده با بازی درخشان کرک داگلاس است، که واحدش به دلیل امتناع از انجام یک ماموریت انتحاری واقعی در طول جنگجهانیاول، به ترس متهم شدهاست. تلاشهای این فرمانده برای جلوگیری از مجازات سربازان، سیاست پیچیده و بیتفاوتی بوروکراتیک و افسردهکننده جنگ، در این فیلم خوب به نمایش گذاشته میشود. ازطرفی فیلم راههای افتخار، به همان اندازه که بزرگی جنگ را به تصویر میکشد، درباره شکنندگی شرایط انسانی هم حرف میزند.
14. جوخه (Platoon)
فیلمسازی الیور استون بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما، بارها و بارها تلاقی جنگ و سیاست را مورد مطالعه قرار دادهاست، اما از قضا، یکی از دستکمگرفتهشدهترین فیلمهای سیاسی و ایدیولوژیک این هنرمند صاحبسبک، یکی از نابترین فیلمهای جنگی تمام تاریخ سینما است. این فیلم یعنی جوخه بازیگران بزرگی مانند چارلی شین، تام برنگر، ویلم دفو، کیت دیوید، فارست ویتاکر، کوین دیلون و جانی دپ را به بازی گرفتهاست. داستان فیلم جنگی جوخه روایتی پرتنش از سربازان آمریکایی مستقر در ویتنام است، که درگیر جنایات جنگی علیه ویتنامیها میشوند. این فیلم دارای بخشی از برجستهترین سکانسهای تمام سینمای جنگ است، که نکات مهمی را به مخاطب یادآوری میکند.
13. کشتی (Das Boot)
یکی از عناصر جنگ که اغلب فراموش میشود، رخوت است، و منطقی است که این پدیده آنقدر سینمایی نباشد که فیلمی درباره آن ساخته شود. ثبت روزمرگی و کسالت در یک فیلم جنگی خیلی هیجانانگیز نیست، و فیلمهای جنگی اغلب تلاش میکنند هیجانانگیز باشند که البته، تلاش درستی نیست. با اینحال، فیلم جنگی کشتی، با مطالعه طولانیمدت و کلاستروفوبیک خود درباره سربازان آلمانی، بر روی یک زیردریایی در طول جنگجهانیدوم تمرکز دارد. این سربازان در زیردریایی اغلب کاری برای انجام دادن ندارد و باید در شرایطی رخوتبار ادامه دهند. کشتی یک فیلم کند و دلگیر است، که دقیقا این جنبه از جنگ را به نمایش میگذارد. فیلم کشتی را میتوان یک کپسول کامل از واقعیت جنگ، و شاید بهترین فیلم جنگی از دیدگاه کشورهای محور در جنگ جهانی دوم نامید.
12. درناها پرواز میکنند (The Cranes Are Flying)
درناها پرواز میکنند، در میان هرجومرج جنگجهانیدوم، داستان تلخ دو عاشق را بهتصویر میکشد، که جنگ همهچیزشان را تحتتاثیر قرار میدهد. در این فیلم میبینیم که تا چه اندازه، پیامدهای جنگ بر روابط شخصی و انعطافپذیری انسانی تاثیر میگذارد. درناها پرواز میکنند محصول شوروی، بهطرز ماهرانهای مبارزات عاطفی و روانی افراد در زمانهای بحرانی را بهتصویر میکشد و قدرت پایدار روح انسانی را برجسته میکند. این فیلم جنگی که سینمای روسیه را برای همیشه تغییر داد، مسیر متفاوتی را در سینمای اتحاد جماهیر شوروی در پیش گرفته، تا اتحاد جماهیر شوروی را در فضایی آسیبپذیر به نمایش بگذارد. این فیلم از داستان زندگی چند نفر برای انعکاس جامعهای استفاده میکند، که در اثر ویرانیهای جنگجهانیدوم، برای همیشه تغییر کردهاست. تخمین زده میشود که 27 میلیون شهروند و نظامی شوروی در طول جنگ کشته شدهاند و این فاجعه به شکل متفاوتی در درناها پرواز میکنند، روایت میشود. فیلم به دو عاشق نگاه میکند که چگونه با جنگ ویران میشوند و نشان میدهد که، همهچیز تحتتاثیر این رویداد منفور چهره ترسناکی به خود میگیرد.
11. دکتر استرنجلاو (Dr. Strangelove)
دکتر استرنجلاو: چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم که بهطور خلاصه دکتر استرنجلاو نامیده میشود، به اعتقاد راجر ایبرت بهترین طنز سیاسی قرن است. این فیلم جنگی اثر استنلی کوبریک بزرگ، جوایز و افتخارات زیادی بهدست آوردهاست، و جایگاه مهمی در تاریخ صنعت سینما دارد. این طنز جنگ سرد استنلی کوبریک نهتنها یکی از بهترین کمدیهای تمام دوران است، بلکه یکی از بهترین فیلمهای جنگی است، که تاکنون ساخته شدهاست. دکتر استرنجلاو مملو از دیالوگهای ماندگار است. برای مثال میتوان به دیالوگ مشهور «شما نمیتوانید اینجا بجنگید! اینجا اتاق جنگ است!» اشاره کرد. همچنین در این فیلم هنرمندان بزرگی مانند؛ استرلینگ هایدن، جرج سی. اسکات، و به ویژه پیتر سلرز، بهطور درخشانی نقشآفرینی میکنند و بوروکراسی و دولتها را به نقد میکشند. دکتر استرنجلاو یکی از اولین کمدیهای سیاه بزرگ قرن است. این فیلم پیامدهای بینالمللی فروپاشی عصبی یک ژنرال نیروی هوایی را، پس از دستور حمله به اتحاد جماهیر شوروی و تلاش برای شروع جنگ هستهای دنبال میکند.
10. وضع بشر (The Human Condition)
فیلم وضع بشر سفر شخصیتی خوشنیت و در عینحال سادهلوح به نام کاجی را دنبال میکند، که از سرپرست اردوگاه، به یک سرباز ارتش امپراتوری و درنهایت اسیر شوروی تبدیل میشود. کاجی که همیشه در یک سیستم فاسد گرفتار است، بارها و بارها اخلاق خود را مانعی در راه رسیدن به اهدافش مییابد. کاجی در ابتدا به منچوری نقلمکان و اردوگاه اسرای جنگی را با اسرای چینی اداره میکند. او میخواهد بهطور قانونی شرایط بهتری را برای اسرا ایجاد کند. در نهایت، کاجی به جنگ در ارتش امپراتوری ژاپن کشیده میشود، تا اینکه خودش در اردوگاه شوروی اسیر جنگی شود. وضع بشر یک شاهکار بزرگ، متاثرکننده و عمیقا تفکربرانگیز و تاملی جدی و تاثیرگذار درباره هر آن چیزی است، که جنگ با بشریت میکند. وضع بشر بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای جنگی ژاپنی، حدود 10 ساعت طول میکشد. اگرچه اساسا این اثر از سه فیلم به کارگردانی ماساکی کوبایاشی تشکیل شدهاست، اما باید در یک زمان تماشا شود. وضع بشر نگاهی خیرهکننده و قدرتمند به جنگ و نقاط ضعف و قوت انسانی دارد.
9. نبرد الجزیره (The Battle of Algiers)
نبرد الجزیره یک فیلم جنگی بسیار درخشان و معروف است. کمتر فیلمی بهاندازه این شاهکار روایی به سبک مستند، سیاست و جنگ را هیجانانگیز کردهاست. این اثر سینمای جنگ که اغلب بهعنوان بزرگترین فیلم مارکسیستی پس از سرگیی آیزنشتاین شناخته میشود، نیروهای مقاومت چریکی شمال آفریقا را در حالیکه علیه اشغال فرانسویها مبارزه میکنند، به تصویر میکشد. نبرد الجزیره با ترکیب سبک فیلمسازی خبری با موسیقی تاثیرگذار و تدوین عالی، مخاطب را جذب خود میکند. تاکتیکهای خشونتآمیز شورش و قیام، در این شاهکار مقاومت شکل میگیرد و بازسازی میشود. نبرد الجزیره تا 5 سال پس از ساخت، در فرانسه اجازه انتشار نداشت. تاثیر این فیلم چنان زیاد بود، که بهعنوان یک منبع آموزشی برای تیمهای ضد شورش پخش میشد.
8. ارتش سایهها (Army of Shadows)
بسیار نادر است که فیلمی 37 سال پس از اکران خود در صدر 10 لیست برتر منتقدان قرار گیرد، اما این دقیقا همان چیزی است که درباره ارتش سایهها اتفاق افتادهاست. این فیلم در سال 1969 و 1970 و درنهایت در سال 2006 اکران عمومی شد. ارتش سایهها زیباییشناسی فیلم را به نهایتش میرساند. این فیلم جنگی جذاب آخرین اثر سینمایی مقاومت فرانسوی، البته جدای از مستندها است. ارتش سایهها تلاش نیروهای شجاع فرانسوی مقاومت را دنبال میکند، که سعی میکنند از تهاجم آلمان در فرانسه جان سالم بهدر ببرند، از دید دولت پنهان شوند و خبرچین میان خود را کشف کنند. کارگردان ارتش سایهها ژان پیر ملویل، که بهلطف فیلمهای جنایی مبتکرانهاش شناخته میشود، در اینجا از تواناییهایش برای ترسیم پرترهای از مقاومت استفاده کردهاست.
7. نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)
استیون اسپیلبرگ پس از شخصیتهای دراماتیک و ملودرام فهرست شیندلر به فیلمی گرانتر و پر از سکانسهای اکشن هیجانانگیز و استادانه، نجات سرباز رایان، میپردازد. این فیلم بزرگ دارای بازیگران درخشانی مانند؛ تام هنکس، تام سایزمور، جرمی دیویس، وین دیزل، آدام گلدبرگ، بری پپر، برایان کرانستون، تد دانسون، ناتان فیلیون، مت دیمون، جووانی ریبیسی و بسیاری دیگر است. فیلم به دلایل زیادی بهعنوان بزرگترین فیلم جنگی آمریکا در نظر گرفته میشود. فراتر از گروه بازیگران درخشان، نجات سرباز رایان داستان یک کاپیتان و سربازانی را به تصویر میکشد، که تلاش میکنند تنها بازمانده چهار برادری را که در جریان تهاجم نرماندی جان خود را از دست دادهاند، بیابند و او را صحیح و سالم به خانوادهاش تحویل دهند. نجات سرباز رایان بیشتر از هر فیلم دیگری از استیون اسپیلبرگ، ویژگیهای این فیلمساز بزرگ را در خود دارد، تا جاییکه گل و خاک و خون به دوربین میپاشد تا از هر چیزی که میتواند فیلم بگیرد. این فیلم دارای بخشی از بهترین صحنههای جنگی که تا بهحال ساختهشده و یکی از احساسیترین پایانهای تاریخ فیلمهای جنگی را دارد، و خود را بهعنوان یک اثر کلاسیک با ارزش تثبیت کردهاست.
6. جنگ و صلح (War and Peace)
جنگ و صلح پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای شوروی و یک اثر حماسی است. این اثر در چهار قسمت در سینما اکران شد، و در مجموع بیش از هفت ساعت طول کشید. جنگ و صلح بهعنوان اقتباسی سینمایی از یکی از بزرگترین و غنیترین رمانهای تمام دوران تاریخ ادبیات، یک شاهکار به تمام معنا است. این فیلم یک پروژه بزرگ برای سرگیی باندارچوک بود، که تقریبا هشت سال از زندگی خود را وقف کارگردانی، نویسندگی و بازی در آن کرد. باندارچوک با استفاده از دهها هزار سرباز واقعی، اسب و مهمات مختلف به امانت گرفتهشده از ارتش، حماسه بزرگی را درباره روسیه اوایل قرن نوزدهم و تلاش ناپلیون برای تسخیر آن، بهتصویر میکشد.
5. بیا و بنگر (Come and See)
بیا و بنگر یک درام جنگی محصول کشور شوروی در سال 1985 و به کارگردانی الم کلیموف است. این فیلم درباره یک پسر جوان بلاروسی به نام فلیورا است، که جنگ جهانی دوم را از نزدیک و به شکلی وحشتناک تجربه میکند. سرباز شوروی نوجوان به جنبش مقاومت بلاروس علیه نازیها میپیوندد و شاهد بدترین جنبه از بشریت است. بیا و بنگر یک فیلم طاقتفرسا، عجیب و ترسناک است، که برای افراد ضعیف و حساس مناسب نیست. بینندگان از طریق چشمان شخصیت اصلی فیلم، در معرض واقعیتهای وحشیانه جنگ و تاثیر مخرب آن بر بشریت قرار میگیرند. این فیلم که به خاطر نمایش واضح از خشونت و رنج شهرت دارد، یک بیانیه قدرتمند ضدجنگ در نظر گرفته میشود. با اینکه تروفو فکر میکرد چیزی به اسم فیلم ضدجنگ وجود ندارد، یک سال قبل از نمایش بیا و بنگر در سال 1985 درگذشت و مسلما اگر این فیلم را میدید، در آن زمان نظرش تغییر میکرد. هیچ فیلم جنگی دیگری به اندازه بیا و بنگر، دلخراش، ناراحتکننده، تکاندهنده و تلخ نیست، تا جاییکه بسیاری از مخاطبان آن را یک فیلم ترسناک مینامند. با این وجود، بیا و بنگر بهعنوان شاهکار الم کلیموف، ارزش تماشا دارد.
4. توهم بزرگ (The Grand Illusion)
گروهی از سربازان فرانسوی، از جمله کاپیتان دو بولدیو با بازی پیر فرنسی و ستوان مارشال با بازی ژان گابین از طبقه کارگر، پس از دستگیری و زندانی شدن در اردوگاه زندان آلمان در جنگجهانی اول، با اختلافات طبقاتی خود دستوپنجه نرم میکنند. وقتی این مردان به یک قلعه با امنیت بالا منتقل میشوند، باید نقشهای برای فرار از دست افسر آلمانی فون راوفنشتاین با بازی اریش فن. اشتروهم که پیوند غیرمنتظرهای با دو بولدیو ایجاد کردهاست، طراحی کنند. توهم بزرگ شاید پیچیدهترین فیلم جنگی تاریخ سینما باشد، که بهعنوان اولین شاهکار ژان رنوار، تماشایش هم لذتبخش است و هم تفکربرانگیز. داستان این فیلم کلاسیک محصول سال 1937، در طول جنگجهانیاول اتفاق میافتد و گروهی از اسیران جنگی فرانسوی و تعامل آنها با افسران آلمانی را که آنها را اسیر میکنند، دنبال میکند. تعاملات جذاب بین فرماندهان نخبه در هر طرف جنگ و سربازان طبقهپایین در هر طرف، موقعیتهای پرکششی ایجاد میکند. توهم بزرگ درحقیقت مطالعه عمیق افتخار و مرگ در دنیای کهن و سلاحهای بیولوژیکی و نسلکشی دستهجمعی بشر است. توهم بزرگ نمایش شاعرانه سوگواری برای از دست دادن انسانیت و مدنیت در جنگهایی است، که نسل بشر به خود دیدهاست.
3. آشوب (Ran)
فیلم آشوب که حماسه جنگ و آخرین شاهکار آکیرا کوروساوای بزرگ است، اقتباسی درخشان از نمایشنامه شاه لیر شکسپیر محسوب میشود. در حقیقت کوروساوا شاه لیر را به دوران فیودال ژاپن میآورد، تا یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن و جهان را خلق کند. در داستان فیلم آشوب، یک جنگسالار با سه پسر تصمیم میگیرد که تاجوتخت خود را کنار بگذارد و پادشاهیاش را بین پسران تقسیم کند. اما داشتن تنها بخشی از پادشاهی، برای پسران این مرد کافی نیست، زیرا زن حیلهگر یکی از پسران او را به جنگ میکشاند و دیگری به دلیل انتقاد از پدرش تبعید میشود. خیانتها، دسیسهها، منیت و حسادت؛ دنباله نبردهای بزرگی را در این فیلم ایجاد میکند، زیرا قرار نیست تقسیم پادشاهی بین سه برادر آسان باشد. ستاره واقعی اینجا در فیلم جنگی آشوب، طراحی تولید، لباس، گریم و فیلمبرداری است. درحقیقت این اثر سینمایی یکی از نفسگیرترین فیلمهایی است، که تا بهحال ساخته شدهاست و هر نما از آن با کادربندی عالی میدرخشد. رنگها در این فیلم بهطرز باورنکردنی زنده هستند و صحنههای عظیم و مبارزههای هیجانانگیز، تعریف واقعی سینما را به مخاطب یادآوری میکند. آشوب درحقیقت یک کیفرخواست پرطمطراق از جنگ است، که نگرش انسان، مالکیت، مرزها و قدرت را نقد میکند.
2. خط باریک سرخ (The Thin Red Line)
خط باریک سرخ یک فیلم جنگی به کارگردانی ترنس مالیک است، که براساس رمان زندگینامهای جیمز جونز ساخته شدهاست. این فیلم که در سال 1998 منتشر شد، بر نبرد گوادال کانال در طول جنگجهانیدوم تمرکز دارد و به بررسی آسیبهای روانی این نبرد بر سربازان میپردازد. بازیگران فیلم درخشان خط باریک سرخ شامل شان پن، آدرین برودی، و نیک نولتی و هنرمندان بزرگ دیگری است، که همه در نوع خود میدرخشند. این فیلم به موضوعاتی مانند بقا، ترس و تاثیر جنگ بر طبیعت انسان میپردازد. ترنس مالیک، فیلمساز بزرگ و صاحبسبک پس از 20 سال غیبت، از طریق این فیلم به هالیوود بازگشتهاست، تا حماسه جنگی بزرگ و اسرارآمیز خود، خط باریک سرخ را بسازد و اساسا همه در هالیوود برای این تلاش به او بپیوندند. این اثر احتمالا بیش از هر فیلم دیگری ستاره دارد، که از آن میان میتوان به جرج کلونی، جان کیوسک، آدرین برودی، شان پن، نیک نولتی، جیمز کاویزل، توماس جین، وودی هارلسون، بن چاپلین، جرد لتو، تیم بلیک نلسون، جان سی ریلی و جان تراولتا اشاره کرد. با اینحال، خط باریک سرخ بیشتر از اینکه بخواهد از چهره بودن بازیگران برای دیده شدن استفاده کند، آنها را در جهت نشان دادن واقعیت جنگ به کار میگیرد. درحقیقت فیلم نگاهی به این بازیگران بزرگ میاندازد و سپس از کنار آنها میگذرد. خط باریک سرخ فیلمی فراتر از شخصیت است. این فیلم درباره روح انسان، جنگ درون انسان و بین خیر و شر، و بههمپیوستگی همهچیز است. بدونشک خط باریک سرخ معنویترین فیلم جنگی تاریخ سینما است و شاهکار پربار ترنس مالیک محسوب میشود. در این فیلم در نبرد گوادلان کال گروه C، گردان اول، هنگ 27 پیادهنظام، لشکر 25 پیادهنظام تلاش میکنند تا یک تپه استراتژیک را از ژاپن بگیرند. این عملیات بهانهای برای ترنس مالیک است تا، عملکرد جنگ و وجود شر را از دیدگاه خدا زیر سوال ببرد.
1. اینک آخرالزمان (Apocalypse Now)
اینک آخرالزمان بهترین فیلم جنگی تاریخ سینما است، که رخوت دهه 70 و سردرگمی و پارانویای نسلی را به تصویر میکشد، که هرگز نمیخواستند در ویتنام بجنگند. این شاهکار پرافتخار فرانسیس فورد. کاپولا، سرباز جوانی را دنبال میکند که برای سفر با قایق استخدام میشود. در این ماموریت او باید به دنبال سرهنگ نیروهای ویژه که ظاهرا سرکش شده و در دل جنگ، نبرد خود را به راه انداختهاست، برود. اینک آخرالزمان یک شاهکار بدون ایراد است. صحنه به صحنه این فیلم کلاس درس فیلمسازی، فلسفه و روانشناسی است. این اثر سینمای جنگ، نمایشی بینهایت بهیاد ماندنی از فیلمسازی را شامل میشود، که از موقعیتهای سوریال گرفته تا واقعیتهای تلخ را در خود دارد. بازی درخشان مارلون براندو در نقش سرهنگ یاغی، در کنار دنیس هاپر همتای آشفته او، و البته کارگردانی فیلمساز بزرگ فرانسیس فورد. کاپولا؛ شاهکاری خلق کردهاست که رسیدن به جایگاه آن کار هر فیلمی نیست. تولید این فیلم به بزرگی یک جنگ بوده و بارها و بارها از آن الهام گرفته شدهاست. داستان این فیلم برداشتی آزاد از رمان دل تاریکی نوشته جوزف کنراد است. اینک آخرالزمان یکی از بحث برانگیزترین و مهمترین فیلمهای تاریخ سینما است و در بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ قرار دارد. همچنین این اثر سینمای جنگ، در لیست ۱۰۰سال ۱۰۰ فیلم بنیاد فیلم آمریکا هم، جایگاه خود را دارد. اینک آخرالزمان در جشنواره فیلم کن ۱۹۷۹، نخل طلا را به دست آورده و توسط منتقدان بزرگی موردتحسین قرار گرفتهاست.
منبع: movieweb