معرفی بهترین فیلمهای وس اندرسون؛ از هتل بزرگ بوداپست تا گزارش فرانسوی
چشمنواز و تاملبرانگیز
سبک سینمایی منحصر به فردی در آثار وس اندرسون وجود دارد که شبیه به هیچ کس دیگری نیست. فیلمهای او مانند کتابهای داستان هستند، پیچیده و با جزئیات، ار تحلیل پالتهای رنگ گرفته تا ترکیب بندی. در طول تماشای آثاری که او کارگردانی کرده، تماشاگران اغلب از سبک اجرای فیلمهای او شگفت زده میشوند و از دقت سینمایی که در هر فریم وجود دارد به وجد میآیند. با وجود تلاشها و نامزدی هفت بار جایزه اسکار، هیچپگاه تاکنون”جایزه اسکار بهترین کارگردانی” به او اعطا نشده است.
وس اندرسون یکی از مدرن ترین کارگردانان سینمای هالیوود است. حتی اگر فیلمهای او مثل فیلمهای پرفروشی که کریستوفر نولان میسازد نباشند، باید وس اندرسون را یکی از شناختهشدهترین کارگردانانی بدانیم که حتی مخاطبان عام سینما نیز فیلمهای او را میشناسند. آنها ممکن است این کارگردان را به خوبی نشناسند و حتی اسمش را بلد نباشند، اما وقتی تریلر یکی از فیلم های او را میبینند، میدانند که آن فیلم از کیست و به یاد میآورند که این سبک را میشناسند.
فیلمهای او طرفداران خاصی را به خود جلب کرده است که لحن و معیارهای کار او را درک و قدردانی میکنند. اندرسون تقریباً در تمام فیلمهایش از همان بازیگران آشنا در کنار گروهی از عوامل و همکارانش در یک فیلم سینمایی استفاده میکند و این تیم هر از گاهی یک فیلم جدید تولید میکنند. در ادامه به بهانه انتشار «استروید سیتی» (Asteroid City) سراغ ویژگیهای جذاب فیلمهای وس اندرسون و بهترین فیلمهای کارنامه هنری وی بریم. پس با مایکت همراه باشید.
- 15 نقشآفرینی برتر تام کروز؛ از تاپ گان تا ماموریت: غیرممکن
- 10 فیلم ترسناک تابستانی؛ وحشت در گرمترین روزهای سال
- 3 دلیل برای تماشای فیلم جعبه پرنده بارسلونا (Bird Box Barcelona)
چگونه فیلمهای وس اندرسون را تشخیص دهیم؟
چند عنصر بصری واضح وجود دارد که سبک وس اندرسون را برای مخاطبان سینما تعریف میکند:
- تقارن در همه جا دیده میشود
- ترکیب بندی ها به سبک تابلو عکس با بوم نقاشی هستند
- پالتهای رنگی محدود و کم رنگ
- ترجیح بر گرفتن نماها و پلانهای طولانی
با استفاده از این ابزار و ابزارهای دیگر، اندرسون به شما میگوید که همیشه به کجای کادر نگاه کنید و نگاهتان را بدون زحمت از درون قاب به هر جا که میخواهد هدایت میکند. بیایید هر یک از این عناصر کلیدی را کمی عمیقتر بررسی کنیم تا ببینیم این روش او چگونه کار میکند.
1- تقارن
وس اندرسون تقارن را دوست دارد. در هیچ یک از فیلمهای او بیش از چند پلان محدود بدون تقارن نمیبینید، در همه فیلمهای او با نمایی کاملاً متمرکز روبرو خواهید شد. این موضوع نه تنها ذاتاً برای چشم بیننده خوشایند است، بلکه یک نقطه کانونی طبیعی برای هر ترکیب، خواه یک شخصیت، یک شی یا یک مکان، فراهم میکند. حتی در اولین فیلم اندرسون، «منور»، ما شاهد ظهور تقارن به عنوان بخشی از سبک خاص او هستیم.
2- ترکیب ایستا
استفاده مداوم از تقارن همچنین این واقعیت را برجسته میکند که هر فریم دقیقاً ترکیب ایستایی دارد و این حس را به شما میدهد که هر صحنه یک تابلو یا بوم نقاشی است. درواقع مخاطب با تماشای فیلمهای وس اندرسون به خودآگاهی از یک تجربه پیچیده تر دست پیدا میکند. صحنههایی که در فیلم او با دقت به نمای بعدی راه پیدا میکنند، اغلب به آثار هنری معروف نیز اشاره دارند. به عنوان مثال، صحنهای در فیلم «قلمرو طلوع ماه» وجود دارد که از «شام آخر» داوینچی الهام گرفته است.
3- رنگ
همانطور که میدانید هر فریم با تم رنگی خاصی ساخته میشود. بنابراین، هر فیلم دارای یک پالت رنگی است که عمداً انتخاب میشود. طرحهای رنگی منسجم و معنیدار هر صحنه را متحد میکند و در عین حال لحن داستان را نیز تعیین میکند.
برای مثال، یک طرح رنگی عمدتاً آبی و سفید از جغرافیایی محلی و دریایی (The Life Aquatic with Steve Zissou ) پشتیبانی میکند. در این فضا کلاههای قرمز رنگ و برجسته تیم زیسو در برابر پسزمینه آبی کاملاً پویایی و تضاد دارد و مدام تمرکز ما را به سمت خدمه برمیگردانند.
به همین ترتیب، در فیلم (Fantastic Mr. Fox ) پالت رنگی نارنجی وجود دارد که معرف شخصیت روباه است و گرما و هماهنگی را به محیط جذاب انیمیشن ارائه میدهد. در مقابل، خاکستریهای تیرهتر برای خلق تونلها و جغرافیای محیط و همچنین سیاهیای که معرف شبحها و گرگهاست، برای قهرمان و دوستان جنگلیاش یک المان ناشناخته به نظر میرسد (البته به دلایل مختلف که باید فیلم را ببنید تا متوجه آن شوید). به این ترتیب، رنگ، لحن را تنظیم میکند و از روایت به طور کاملی پشتیبانی میکند. به طور مشابه، «هتل بزرگ بوداپست» از رنگ برای نشان دادن کاهش عظمت هتل استفاده میکند. قرمزهای روشن و اشباع شده در کنار رنگ بنفش نشان دهنده روزهای شکوه هتل است، اما همانطور که ساختمان قدیمی درخشش خود را از دست می دهد، پالت رنگ آن نیز شدتش کاهش مییابد.
4- برداشتهای طولانی
یکی دیگر از عناصر بصری رایج در سبک وس اندرسون، برداشت طولانی است. ما اغلب شاهد پلاتهای تعقیب و ردیابی وسیع، سکانسهای بدون کات و نماهای استاتیک بلند هستیم. این سبک فیلمبرداری نیاز به هماهنگی دقیقی از عناصر مختلف صحنه دارد،گه نتیجه آن حس عمیق تداوم و ارتباط بین شخصیتها است. به طور مثال پایان فیلم «دارجلینگ محدود» را به یاد آورید.
البته حتی زمانی که الگوی نماهای بلند و نماهای متصل اجرایی شود، اندرسون میتواند آن الگو را طبق تشخیص بشکند تا در لحظات کلیدی داستان، احساس آشفتگی ایجاد کند. به عنوان مثال، در صحنه تعقیب و گریز «The Royal Tenenbaums 2001» سرعت حرکت به سرعت بالا میرود. و تنها زمانی که برادران شروع به آشتی میکنند، استاتیک طولانی مدت نماها برمیگردد.
5- اِلمانهای روایی متداول
عناصر بصری به عنوان امضای اندرسون به راحتی قابل شناسایی هستند، به طور مثال عناصر داستانی نیز وجود دارند که در سراسر کار او تکرار می شوند. اندرسون اغلب داستانهایش را درباره افراد نامناسب میگوید که جایگاه خود را پیدا کرده اند. این کار میتواند به شکل داستانهایی با تم بلوغ مانند روایت نیمه اتوبیوگرافیک «راشمور» (1998)، یا داستان هایی درباره بحران های میانسالی، همانطور که در «زندگی آبزی با استیو زیسو» میبینیم.
اغلب، این مضامین در فیلمهای مشابهی مانند «قلمروی طلوع ماه» و «آقای فاکس شگفتانگیز» به صورت مجدد ظاهر میشوند. در اینجا، گروه بازیگران اندرسون به چندین خط داستانی اجازه می دهد تا با هم ترکیب شوند. ارائه این مراحل مختلف از زندگی در کنار هم، آنها را به عنوان روایتهای موازی نشان میدهد، و بیان میکند که هر یک میتواند نمودی خارجی و عینی داشته باشد.
دیگر موضوعات مشترک شامل داستان های کمدی با عناصر تراژیک و دیالوگ هایی است که بدون از دست دادن تأثیر احساسی تا حدودی خشک و تقطیع شده هستند. در واقع، نمایش بیدرنگ به جلوگیری از افراط در ملودرام کمک میکند، که میتواند صحنهها و طراحی شخصیتهای فوق را به حالت پوچ سوق دهد.
الهام بخشی وس اندرسون
اندرسون به عنوان یک کارگردان الهام بخش، اغلب داستانهای خود را از زندگیاش وام میگیرد، اما از موضوعات فیلمهای خاص نیز الهامات بصری و موضوعی هم میگیرد. برای مثال، هنگام ساخت فیلم «جزیره سگها» (2018) اندرسون هنر و فیلمهای ژاپنی را با دقت مورد مطالعه قرار داد تا به لحن و زیباییشناختی فیلم کمک کند.
به طور مشابه، «زندگی در آب با استیو زیسو» آشکارا از زندگی کاوشگر مشهور که به سراغ پژوهشهایی در اعماق دریا میرفت یعنی ژاک کوستو الهام گرفته است. در این فیلم، سکانس دیدنی کشتی زیسو اشاره مستقیمی به خاطره کشتی اکتشافی کوستو، کالیپسو دارد. حتی نام کشتی زیسو، Belafonte، ادای احترام به کشتی اصلی است.
اندرسون در طول کار خود به تاریخ سینما نیز با ساختههای نمادین و سکانسهای فیلمبرداری مثل آثار شاخص، ادای احترام میکند. در واقع، داستانهای تودرتوی جدیدترین فیلم اندرسون، (The French Dispatch 2021)، فرصت زیادی برای ارجاع و اشاره به سینمای کلاسیک فراهم میکند.
تاثیر وس اندرسون بر دیگر فیلمسازان
با چنین زیبایی شناسی قابل تشخیصی ( درصورتیکه ما حتی در مورد موسیقی و لباس ها صحبت نکردیم) جای تعجب نیست که استفاده از آثار اندرسون همواره مورد توجه مقلدان سینما بوده است. قابل ذکر است، فیلم سینمایی «آخر هفته خون آشام ها» از سبک وس اندرسون استفاده شده. شما همچنین گاهی میبینید که از سبک اندرسون در تبلیغات بازرگانی هم استفاده می شود؛ زیرا او اغلب کارهای تبلیغاتی را برای حمایت از پروژه های سینمایی خود انجام میدهد.
با این حال، فراتر از تأثیر آن بر رسانهها، سبک منحصر به فرد اندرسون بر نحوه نگاه ما به دنیای اطرافمان نیز تأثیر گذاشته است. برای مثال، به طور تصادف سبک وس اندرسون را در چند ویدیو در اینستاگرام ببینید. شاید برایتان سوال باشد که چه چیزی میتوانیم از وس اندرسون بیاموزیم؟ در اینجا موارد سادهای برای آموزش آورده شده که عبارتند از:
تقارن کارهای او چشم را جلب خودش میکند، پالتهای رنگی و جذاب، تم داستان را جذاب میکند و همچنین او در سکانسهای طولانی، تداوم زمان را به خوبی حفظ میکند. ما میتوانیم به یک فیلم وس اندرسون نگاه کنیم و به راحتی زیباییشناختی آن را درک کنیم. اما آیا این بدان معنی است که ما چیزی در مورد هنر او و تکنیک فیلمسازیاش یاد گرفتیم؟ قطعاً جواب خیر است! در اینجا چند نکته جذاب و مفید وجود دارد که میتوانیم از وس اندرسون یاد بگیریم که ممکن است در فیلمسازیو حتی درک کارهای او بهتر عمل کنیم:
- اول اینکه، رسانه تصویر را دوست داشته باشید و آن را به خوبی درک کنید: مطالعه درباره فیلمهایی که دوست دارید، باعث میشود تا ترفندها و ابزارهای سینمایی را به خوبی یاد بگیرید. با گذشت زمان و توجه به جزئیات، میتوانید با استفاده از آن ابزارها، دقیقاً همان داستانی را که میخواهید بیان کنید.
- دو، به سلیقه خود اطمینان داشته باشید: سبک وس اندرسون برای همه ممکن است که خوشایند نباشد، اما تکنیکهای آن را خوب است که بلد باشیم. اندرسون میداند که چه چیزی را دوست دارد و سلیقه او مستقیماً در فیلمهایش منعکس میشود.
- سه، سازش نکنید: اگر میخواهید یک کارگردان شهیر باشید میخ خود را به تخته بکوبید و الکی کوتاه نیایید. برای تنظیم دوربین بر اساس چیزی که میخواهید زمان بگذارید. بینندگان ممکن است نتوانند توضیح دهند که چرا زاویه دوربین کمی خارج از مرکز است و… اما مطمئناً عیب کار را احساس خواهند کرد.
اینها درسهای واقعی هستند که باید از هر کارگردان بزرگی یاد گرفت. پیروی از این درسها شما را در مسیر توسعه سبک فیلم سازی منحصر به فرد و به یاد ماندنی خود یاری میکند.
بهترین فیلم های وس اندرسون
در ادامه به سراغ معرفی 10 تا از بهترین فیلمهای وس اندسون میرویم که عبارتند از:
10- منور (bottle rocket)
- سال انتشار: 1996
- امتیاز IMDb فیلم: 6.9 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 86 از 100
اولین کارگردانی او در شروع راه یک فیلم خاص اما کم بودجه بود. «منور» باعث آغاز کار اندرسون به عنوان یک کارگردان شد. در یک داستان ساده، سه مرد جوان ناکارآمد تلاش میکنند تا برای یک جنایت برنامهریزی کنند تا متوجه شوند که هیچ چیز درباره جنایتکار بودن نمیدانند. در ابتدا قرار بود این ایده یک فیلم کوتاه با بازی اوون ویلسون باشد، بعد از اضافه شدن لوک ویلسون و رابرت ماسگریو، به جمع تیم، نویسندگان کار یعنی اندرسون و ویلسون به سرعت این پتانسیل را دیدند که «منور» میتواند یک فیلم بلند باشد.
(Bottle Rocket) که شروعی عالی برای حرفه کارگردانی اندرسون بود. این واقعاً نشان داد که اندرسون تا چه حد میتواند مسیر موفقیت را به خوبی پیش رود. این فیلم علیرغم اینکه کمترین امتیاز را در IMDb از سایر فیلمهای او دارد، ولی تماشای آن برای طرفداران اندرسون ضروری است.
9- گزارش فرانسوی (The French Dispatch)
- سال انتشار: 2021
- امتیاز IMDb فیلم: 7.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 75 از 100
(The French Dispatch) که دهمین فیلم بلند وس اندرسون محسوب میشود، آنقدر خوب ساخته شده که دنبال نکردن داستان آن برای سینه فیلها سخت است. داستان فیلم «گزارش فرانسوی» از این قرار است که در آستانه انتشار آخرین نسخه مجله The French Dispatch، سردبیر دوست داشتنی آرتور هویتزر جونیور (بیل موری) از بریدن و ممیزی آثار روزنامه نگاران خود امتناع میورزد و مخاطبان را به موقعیتهایی سوق میدهد که الهام بخش روحیه مقاومت خاصی است.
برای مخاطبان تازه وارد به دنیای اندرسون، این ویژگی و داستان سرایی کاملاً بیگانه است. المانهای زیادی در سبک و بینش نمادین او در این فیلم اتفاق می افتد که بینندگان بی تجربه با فضای کاری او خیلی راحت تماشای این موضوعات را از دست میدهند. در حالیکه طرفداران وفادار این فیلمساز کاملاً از حمایت صحیح او نسبت به جرفه روزنامه نگاری قدردانی کردند و از انکار این فیلم در مراسم اسکار آن سال احساس شرمساری کردند.
8- زندگی در آب با استیو زیسو (The Life Aquatic with Steve Zissou)
- سال انتشار: 2004
- امتیاز IMDb فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 57 از 100
این یکی از معدود فیلم های اندرسون است که بیشتر مورد علاقه تماشاگران بوده تا منتقدان. «زندگی در آب با استیو زیسو» بیل موری را در نقش استیو زیسو، یک اقیانوسشناس و همراهی او با یک کوسه افسانهای که شریک زندگیاش را کشته است، به تصویر میکشد.
از نظر بصری بی عیب و نقص است (همانطور که همه فیلمهای اندرسون همینطور هستند) این فیلم اندرسون آنقدر جذابیت دارد که طرفداران مخالف اندرسون نیز حتی آن را بهترین فیلن او میدانند. البته باز هم فیلمهای خوبی از اندرسون وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
7- دارجلینگ محدود (The Darjeeling Limited)
- سال انتشار: 2007
- امتیاز IMDb فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 69 از 100
کاوش در غم و اندوه و پیوندهای خانوادگی در فیلم دارجلینگ محدود، به عنوان یک درام ارزشمند بیشتر برای مخاطبان تازه وارد به دنیای اندرسون جذابیت دارد. جیسون شوارتزمن، اوون ویلسون و آدرین برودی در نقش سه برادری بازی میکنند که یک سال پس از مرگ پدرشان تلاش میکنند تا غم و اندوه خود را از بین برده و پیوند برادری خود را با سفر به هند استوار کنند.
در حالی که جذابیت طنز و زیبایی شناختی این فیلم برای یک مخاطب خاص ارزشمند محسوب میشود اما The Darjeeling Limited همچنان از اختلالات کلیشهای یک خانواده از هم دور افتاده برای پیش برد درامش تقلید می کند. این موضوع مشترک اگر نگوییم در همه فیلمهای اندرسون، اما در بیشتر آن ها، به طور ویژهای راه پیدا میکند. رومن کاپولا و شوارتزمنکو در کنار اندرسون فیلمنامه این فیلم را نوشته اند.
6- راشمور (Rushmore)
- سال انتشار: 1998
- امتیاز IMDb فیلم: 7.6 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 90 از 100
دومین ساخته کارگردان برجسته ما وس اندرسون، «راشمور» است که تا به امروز مورد علاقه کالت بازها باقی مانده است. جیسون شوارتزمن در نقش مکس، نقش یک نوجوان جاهطلب در آکادمی راشمور را بازی میکند. وقتی که مردی از او مشاوره عاشقانه در ارتباط با معلم مکس میخواهدد، تازه داستان شروع میشود و او خود را در یک مخمصه عجیب میبیند.
«راشمور» اولین همکاری از 9 همکاری موفق بیل موری و اندرسون بود. دمدمی، این فیلم بنیادی و بسیار مهم در کارنامه اندرسون، داستانی است که میتواند در ژانرهای مختلف قرار بگیرد و آن را به یک فیلم کلاسیک تبدیل کند.
5- خانواده اشرافی تننبام (The Royal Tenenbaums)
- سال انتشار: 2001
- امتیاز IMDb فیلم: 7.6 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 81 از 100
تننبامها که یکی از بی دست و پاترین خانوادههای سینمایی در کل ادوار سینما هستند، توانستهاند در پنج فیلم برتر اندرسون به عنوان شخصیتهای اصلی باقی بمانند. خانواده سلطنتی تننبام، خیلی اتفاقی در یک زمستان سرد به خانوادهای دیگر میرسند که در نهایت داستان جوری پیش میرود که خیلی غیرمنتظره، روابط این دو به طور تنگاتنگی به هم میپیوندند. در نهایت ماحصل آشنایی آنها با همدیگر منجر به بیش از دو دهه اختلال در عملکرد حکومتی و ایجاد یک سلطنت پدرسالار (جین هکمن) میشود.
این فیلم با سکانس های جذابی از طنز و تراژدی همراه است. همچنین این فیلم اولین نامزدی اسکار را برای اندرسون بهعنوان بهترین نویسنده فیلمنامه اورجینال به ارمغان آورد که البته این کار را او با یکی از نویسندگان تیمش یعنی اوون ویلسون برعهده داشت. البته استفاده از بازیگران مشهور و ستاره، به خصوص در این فیلم عنصری است که تماشاگران فیلمهای اندرسون با آن آشنا هستند و به عنوان مزیت دیگری بر این فیلم به حساب میآید.
4- جزیره سگها (Isle of Dogs)
- سال انتشار: 2018
- امتیاز IMDb فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 90 از 100
دومین انیمیشن اندرسون، «جزیره سگها» نام دارد، که مطمئناً این فیلم را در مقابل فیلمهای قبلی او کمی متفاوتتر و خاصتر میکند. «جزیره سگها» داستان یک پسر جوان ژاپنی است که پس از تبعید سگهای نیش به یک جزیره زباله دانی، به دنبال سگ خود میگردد. با حضور مستارگان همیشگی تیم اندرسون یعنی: ادوارد نورتون، برایان کرانستون، جف گلدبلوم، بیل موری و باب بالابان، تیم صداپیشگی بینظیر عمل میکنند.
«جزیره سگها» نمایشی خیره کننده از یک انیمیشن استاپ موشن طور است که نامزدی اسکار بهترین انیمیشن بلند را به دست آورده است. صحنه سوشی به تنهایی شایسته دریافت اسکار این بخش بود. با این حال، (Spider-Man: Into the Spider-Verse) رقابت سختی را پیش روی «جزیره سگها» گذاشت و در نتیجه پیروزی میدان شد.
5- قلمرو طلوع ماه (Moonrise Kingdom)
- سال انتشار: 201
- امتیاز IMDb فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 93 از 100
برای طرفداران اندرسون، این فیلم بدون شک یکی از محبوبترین داستان های موجود در کارنامه هنری اوست. «قلمرو طلوع ماه» داستانی است در مورد یک زوج عاشق در دوران نوجوانی که به بیابانی فرار میکنند و این موضوع باعث میشود بزرگسالان شهر یک گروه جستجو برای پیدا کردن آنها تشکیل دهند. این فیلم نه تنها یک درام عاشقانه ، بلکه بازگذشتی عاشقانه به دوران فانتزیهای ماجراجویانه در دوران کودکی است.
«قلمرو طلوع ماه» که به عنوان یکی از بهترین آثار اندرسون مورد ستایش قرار گرفت، تنها یک نامزدی اسکار برای بهترین فیلمنامه اصلی دریافت کرد که اندرسون با رومن کاپولا، نویسنده همکارش، نامزد و درنتیجه موفق به دریافت اسکار این بخش شد. فیلمی عجیب و غریب که زمان آن را کهنه نمیکند و پس از گذشت بیش از یک دهه، مخاطبان همچنان به این داستان مسخ میشوند.
2- آقای فاکس شگفتانگیز (Fantastic Mr. Fox)
- سال انتشار: 2009
- امتیاز IMDb فیلم: 7.9 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 93 از 100
«آقای فاکس شگفتانگیز» به عنوان مدخلی در فیلم شناسی اندرسون، ثابت کرد که رویکرد سبک او به فیلمسازی میتواند به خوبی انیمیشن نباشد. فیلم «آقای فاکس شگفتانگیز» جورج کلونی را در نقش صدای پیشگی آقای فاکس، پدرسالار خانواده و رهبر جنگلها به همراه دارد که حملات و یورش او به مزرعههای مخنلف منجر به تلافیجویی کشاورزان محلی شده است. این فیلم بر اساس کتاب رولد دال ساخته شده و حتی صدای اندرسون را در نقش راسو به همراه دارد.
اندرسون برای نوشتن فیلمنامه اقتباسی خود در «آقای فاکس شگفتانگیز» از نوآ بامباک کمک گرفت. اولین تجربه او در ساخت یک انیمیشن بلند، باعث شد تا اندرسون نامزد اسکار بهترین انیمیشن بلند شود. در ژانری که توسط شاهزاده خانم ها و انیمیشنهای ساخته شده با CGI همه چیز اشباع شده بود، (Fantastic Mr. Fox) واقعا خود را از رقبا متمایز کرد و درخشید.
1- هتل بزرگ بوداپست (The Grand Budapest Hotel)
- سال انتشار: 2014
- امتیاز IMDb فیلم: 8.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 92 از 100
با کسب 9 نامزدی اسکار و چهار برنده، (The Grand BudapestHotelis) واقعا اندرسون را در بهترین حالت ممکن خود قرار دارد. مانند بسیاری از فیلمهای او، همچون در میان دیوارهای این هتل، داستانهایی درون داستانی دیگر وجود دارد. این فیلم که در بین 250 فیلم برتر IMDb در رتبه 184 قرار دارد، ماحصل یک عمر فیلمسازی اندرسون و درخشش اوست. تلاشهای او باعث شد اندرسون اولین نامزدی اسکار بهترین کارگردانی و سومین نامزدی نویسندگی را کسب کند. هتل بزرگ بوداپست که برنده جایزه بهترین طراحی تولید شده، یکی از بهترین اثار در زمینه فیبمهای مستقل و تجربی سینمایی است و تا کنون بهترین اثر اندرسون محسوب میشود.