از فیلم «اوپنهایمر» (Oppenheimer) چه می‌دانیم؟

تازه‌ترین جادوی کریستوفر نولان

امسال یک روند خیره کننده  و استثنایی در حال شکل گیری است.  بلاک‌باسترهای جدیدی به طور منظم وارد میدانِ اکران عمومی می‌شوند و طرفداران را بدون وقفه سرگرم می‌کنند. خبر خوب اینکه به نظر نمی‌رسد این روند، به این زودی ها کند شود. چندی پیش تعدادی فیلم موردانتظار مانند «مرده شریر برمی‌خیزد» (Evil Dead Rise)، «شزم: خشم خدایان» (Shazam: Fury of the Gods)، «مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Across the Spider-Verse) و «جان ویک: بخش 4» (John Wick: Chapter 4) منتشر شد که همه را خیره کرد! با این همه قرار است در ماه‌های آتی فیلم‌های مورد انتظاری اکران شوند که جذابیت‌های بیشتری را برای علاقه مندان به سینما در نظر گرفته است. «اوپنهایمر» (Oppenheimer) ساخته کریستوفر نولان یکی از این فیلم‌هاست که بسیاری معتقدند انقلابی خواهد بود. ذهن پشت سه گانه «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight)، «تلقین» (Inception) و «میان ستاره‌ای» (Interstellar) بازگشته است تا شاهکاری دیگر خلق کند، اما این بار بر شخصیتی از جنگ جهانی دوم متمرکز خواهد شد. تریلر نشان می دهد که این فیلم می تواند یکی از رقبای اسکار سال آینده باشد و طرفداران دلایل زیادی برای هیجان زده شدن، دارند.

معرفی فیلم «اوپنهایمر» نولان

  • تاریخ انتشار: 21 جولای 2023 (در ایالات متحده آمریکا)
  • کارگردان ونویسنده: کریستوفر نولان
  • آهنگساز: لودویگ گورانسون
  • بودجه: 100 میلیون دلار
  • توزیع کننده: یونیورسال پیکچرز
  • بر اساس: داستان پرومتئوس آمریکایی، نوشته کای برد، مارتین جی شروین

خلاصه داستان: فیزیکدان جی رابرت اوپنهایمر با تیمی از دانشمندان در پروژه منهتن، مشغول کار هستند که این کار در نتیجه منجر به توسعه بمب اتمی می‌شود و…

برای کسانی که با فیلم‌های کریستوفر نولان آشنا نیستند، باید بگوییم که او در درجه اول با زمان و وقایع بازی می‌کند و تجربه‌ای شگفت‌انگیز را به بینندگان خود ارائه می‌دهد. همانطور که در «اینسپشن» و «میان ستاره‌ای» شاهد بودیم. که حداقل باید فیلم را دو بار مجدد تماشا کرد تا مفهوم آن را به طور کامل درک کنید. طبق گزارش‌ها، نولان در فیلم جدیدش، داستان زندگی شخصیت اصلی خود را در براساس داستان تاریخی نقل می‌کند.

در حالی که بسیاری از ما حتی پیش از اکران فیلم، می‌دانستیم که دانشمند هسته‌ای، جی رابرت اوپنهایمر (کیلیان مورفی) یک شخصیت کلیدی در ساخت بمب اتمی بوده است و بسیاری او و دانشمندان دیگر هم گروهش را قهرمانان جنگ جهانی دوم می‌دانیم، اما زیاد هم نباید به حدس و گمان‌ها باور داشت چرا که فیلم ممکن است برداشت دیگری را بیان کند. داستانی، به ویژه از دیدگاه نولان! کریستوفر نولان در مصاحبه ای با مجله توتال فیلم درباره انتخاب داستان و آنچه در بر دارد مصاحبه‌ای کرده است که در آن اظهار می‌کند:

«ما سعی می کنیم داستان زندگی یک نفر و سفر آن‌ها را در بستر تاریخ و در مقیاس زمانی بزرگتر تعریف کنیم. بنابراین ذهنیت مخاطب از داستان برای من همه چیز است. ما می‌خواهیم در این فیلم رویدادهای مختلف را از چشم اوپنهایمر ببینیم. و سوال اصلی و چالش مهم اینجا بود که چگونه قرار است این اتفاق بیفتد. حتی برای کیلین -که من برای او این موضوع را شرح دادم تا ما را به این سفر ببرد- هم سخت بود؛ این چالش برای همه ما، از طراح تا فیلمبردار و کل تیم وجود داشت. برای یافتن پاسخ این سوال که چگونه می‌توانیم این داستان خارق‌العاده را از نگاه شخصی ببینیم که در قلب ماجرا قرار داشت. همه تصمیمات ما تحت شعاع این فرض و سوال اصلی برای ساخت فیلم بود».

در واقع باید بگوییم که زندگی واقعی اوپنهایمر در قلب فیلم و ماجرای اصلی قصه خواهد بود و روند فیلمسازی نولان را در هر مرحله هدایت می‌کند. در ادامه به چند عامل مهم در ساخت این فیلم اشاره می‌کنیم.

ستاره‌های بازیگری و هنرجویان با استعداد

بازیگران فیلم اوپنهایمر

با دیدن «اوپنهایمر» باید چه انتظاری از یونیورسال پیکچرز داشته باشیم؟ همه انتظارتتان برآورده می‌شود فقط کمی صبر کنید. همیشه حداقل یک بازیگر مطرح و شناخته شده در هر فیلم کریستوفر نولان وجود دارد، خواه کیلین مورفی، خواه مایکل کین یا مورگان فریمن باشد. اما او همچنین گروه بسیار شایسته‌ای از هنرجویان سینمایی را انتخاب می‌کند که بدون شک بهترین‌ بازی‌ها را از نظر بازنمایی شخصیت به نمایش می‌گذارند.

بازیگران اصلی و فرعی فیلم درخشان «اوپنهایمر» از تاثیرگذارترین بازیگرانی هستند که در این فیلن حضور دارند. کیلین مورفی (توماس شلبی در «پیکی بلایندرز» (Peaky Blinders)) در نقش جی رابرت اوپنهایمر بازی می‌کند، اما این همه ماجرا نیست، زیرا امیلی بلانتِ «لبه فردا» (Edge of Tomorrow) و «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) نقش همسر اوپنهایمر، کیتی را بازی می‌کند.

علاوه بر این، رابرت داونی جونیور «مرد آهنی» (Iron Man)، مت دیمون «مریخی» (The Martian)، دیوید دستمالچیان «جوخه انتحار» (The Suicide Squad)، فلورانس پیو «بیوه سیاه» (Black Widow) و جک کواید «بازی های گرسنگی» (The Hunger Games) از بازیگران مکمل فیلم هستند. علاوه بر این، لودویگ گورانسون، برنده جایزه اسکار، که موسیقی برای «تنت» (Tenet)، «مندلورین» (Mandalorian ) و «پلنگ سیاه» (Black Panther) ساخته است، با اوپنهایمر همراه شده و اطمینان این را به مخاطب می‌دهد که هیچ جزئیاتی در بخش موسیقی قرار نیست نادیده گرفته شود.

جلوه های عملی به جای جلوه‌های ویژه کامپیوتری در فیلم «اوپنهایمر»

کریستوفر نولان و کیلین مورفی

«اوپنهایمر» یکی از نمادین‌ترین رویدادهای تاریخ است. فیلم آزمایش هسته‌ای ترینیتی نیومکزیکو، در سال 1945 را به تصویر می‌کشد. انفجار آزمایشی آن‌ها در صحرای نیو مکزیکو ظاهراً دارای انرژی 25 کیلو تن TNT بود که در نتیجه منجر به ایجاد ارتعاشاتی گشت که در سراسر نیومکزیکو پخش شد. با فناوری امروزی، تکرار آن صحنه ها با جلوه‌های ویژه کامپیوتری چندان دشوار نخواهد بود، اما هزینه قابل توجهی را به همراه خواهد داشت.

از سوی دیگر، نولان ترجیح داد تست ترینیتی را با مواد منفجره واقعی به جای CGI بازسازی کنند. به نظر او این کار به احساس تجربه زندگی واقعی اوپنهایمر کمک می‌کند، زیرا مخاطبان یک انفجار هسته‌ای واقعی را روی صفحه نمایش خواهند دید. نولان تمایل زیادی به تماشای فیلم در سینماها، به ویژه با فرمت IMAX دارد. از آنجایی که فیلم با وضوح بسیار بالا به صورت 65 میلی متری فیلمبرداری شده است تا برای نمایشگرهای بزرگ ایده آل باشد، دارای جلوه‌های بصری جذابی است که تجربه متفاوتی را خلق می‌کند. با این حال، این موضوع ساده نبود. زیرا نولان اشاره کرد که تولید جلوه‌های بصری بدون CGI چقدر دشوار است. او در همان مصاحبه توتال فیلم بیان کرد:

«فکر می‌کنم بازسازی آزمایش ترینیتی [اولین انفجار سلاح هسته‌ای در نیومکزیکو] بدون استفاده از گرافیک کامپیوتری چالش بزرگی بود. اندرو جکسونف ناظر جلوه‌های بصری فیلم من، از همان اوایل ساخت فیلم، در حال بررسی این موضوع بود که چگونه می‌توانیم بسیاری از عناصر بصری را به صورت عملی انجام دهیم. از نمایش دینامیک کوانتومی و فیزیک کوانتومی گرفته تا آزمایش ترینیتی و بازآفرینی صحنه‌های مختلف فیلم. برای تیم من، خلق چنین موقعیت‌هایی از نظر شرایط بسیار سخت محیط بیرون از استودیو، چالش‌های عملی بزرگی به همراه داشت».

کیلین مورفی ستاره «اوپنهایمر» کیست؟

فیلم اوپنهایمر به کارگردانی کریستوفر نولان

مورفی بازیگر 46 ساله، اهل کورکِ ایرلند است. او در سال 2002 به عنوان نقش اول در فیلم ترسناک «28 روز بعد» (28Days Later) وارد صحنه بازیگری شد. این فیلم او را در مرکز توجه برای تبدیل شدن به نقش یک فیلم درباره جنون زامبی‌ها قرار داد. با این حال، مورفی به ترس و وحشت راضی نبود و خیلی زود برای کارش جدیدش «صبحانه روی پلوتون»(Breakfast on Pluto) در سال 2005 نامزد جایزه گلدن گلوب شد. شاید برجسته ترین نقش او در نقش تام شلبی، در سریال تحسین شده «پیکی بلایندرز» باشد. در این سریال، ما شخصیتی را دیدیم که به او اجازه داده شد، طیفی از احساسات  مختلف را اجرا کند. مورفی شخصیت را به خوبی ارتقا داد و خیلی جذاب نقش را در یک دوره تاریخی به حرکت درآورد و از او برای الگوبرداری از یک شخصیت واقعی تاریخی کمک گرفت.

او در این سریال درخشید و سریال برنده بفتا شد و همچنین نامزدی تعداد زیادی جشنواره در تمام جنبه‌های نمایشی این سریال را به دست آورد. مورفی خود نیز نامزد بازیگر اصلی نقش مرد در مراسم بفتا شد.

اوپنهایمر کیست؟

اوپنهایمر

این فیلم به کارگردانی کریستوفر نولان، داستان جی رابرت اوپنهایمر، ذهن پشت ماجرای بمب اتمی را روایت می‌کند. اوپنهایمر تیم را در لوس آلاموس رهبری کرد تا دستگاهی بسازد که به اندازه کافی قوی باشد و جنگ با ژاپن را متوقف کند. این موضوع در پاسخ به ویرانی پرل هاربر بود.

او مردی پریشان احوال بود که به شدت روی کارش متمرکز بود و اغلب همه چیز و همه اطرافیانش را نادیده می‌گرفت. تحقیقات او و تحقیقات زیر دستانش تقریباً برای همه از جمله مقامات دولتی ناشناخته بود. لوس آلاموس مجموعه‌ای از دانشمندان و محققان بود که نه تنها به خاطر درخشش کارشان، بلکه به خاطر پنهان کاریشان مشهور بودند. اوپنهایمر هم در انجا تحصیل می‌کرد.

هنگامی که بمب تکمیل و آزمایش شد، قدرت محض آن نظر اوپنهایمر را جلب کرد. او فهمید که چیزی بسیار مخرب‌تر از تصورش خلق کرده است. نقل قول معروف او که از متن هندو بهاگواد-گیتا گرفته شده بود، این بود: «اکنون من به مرگ تبدیل شده‌ام، من ویرانگر دنیاها هستم».

کار و زندگی او از چندین نسل از دانشگاهیان و دانشمندان دیگر نشات می‌گرفت. هدف از کاری که اوپنهایمر کرد و اینکه آیا هدف، وسیله را توجیه می‌کند یا خیر، همچنان در گوشه و کنار جامعه مورد بحث است.

چرا نولان، مورفی را برای فیلم «اوپنهایمر» انتخاب کرد؟

کیلین مورفی در فیل سینمایی oppenheimer

کریستوفر نولان با آثار کیلیان مورفی بیگانه نیست. او از مورفی در سه فیلم قبلی (با حضور کوتاه در فیلم دوم و سوم بتمن) استفاده کرده است که مورفی در هر کدام بازی‌های بسیار متفاوتی را به تصویر کشیده است. چه در نقش مترسکی که به شدت آشفته و از نظر ذهنی ناسالم باشد، چه رابرت فیشر جدی، یا حتی یک سرباز شوکه‌شده که نمی‌تواند ویرانی‌های جنگ را درک کند. مورفی بازیگریثابت شده است و به نظر می رسد نولان درک می‌کند که چگونه بازیگرانی را با آن کیفیت خاص برای ایفای نقش انتخاب کند.

مورفی با تمام ویژگی‌هایش، در هر یک از این فیلم‌های کریستوفر نولان، کمی شخصیت فرعی بوده است. حالا، با توجه به فیلمی که حول یک شخصیت خاص متمرکز شده است (برخلاف Inception که حول محور یک تیم می چرخید)، زمان آن فرا رسیده بود که مورفی قدم بگذارد و تمام تلاش خود را بکند. به نظر می رسد نولان چیزی در این بازیگر دیده است.او نه تنها برای کارگردانی، بلکه برای نوشتن فیلم هایش نیز شناخته شده است. یعنی می تواند فیلمنامه هایش را با در نظر گرفتن بازیگران خاصی بنویسد. در این مورد، مورفی ممکن است به عنوان بهترین فرد ممکن برای این کار، در دیدرس نولان و مرکز توجه او بوده باشد.

ناگفته نماند که با سوابق درخشان نولان، نشان می‌دهد که او می تواند در انتخاب بازیگران بسیار حساس باشد. تعداد کمی از کارگردانان بازیگرانی را در تیم همیشگی خود دارند. این در مورد مورفی نیز صدق می‌کند، که به هر حال برای این نقش منحصربه‌فرد مورد توجه نولان قرار گرفته است.

شماتیک بازیگری در قاموس کیلین مورفی 

کیلین مورفی در نقش اوپنهایمر

در واقع یک موضوع اساسی در مورد کیلین مورفی وجود دارد: او می‌تواند نقش‌هایی در دوره‌های زمانی مختلف را ایفا کند. بازیگران خاصی هستند که می توانند در دوره‌های زمانی مختلف را بازی کنند، در واقع آن‌ها می‌توانند تنها در زمان حال نقش‌آفرینی کنند. به طور مثال تام کروز یکی از این بازیگران است. بازیگری عالی اما تنها با یک قالب که آن هم زمان حال است و اگر زمان کنونی را از او بگیری، قطعا چیزی از بازیگری تام کروز باقی نمی‌ماند. به طور مثال کافیست او را در دهه 1800 قرار دهید تا فیلم بلافاصله اعتبار خود را از دست دهد.

اما مورفی چهره ویژه و بدون قالبی دارد که در هر مقطعی از تاریخ می‌تواند وجود داشته باشد. ناگفته نماند توانایی اتخاذ لهجه بی‌عیب و نقص، مورفی را همیشه متمایز می‌کند. او از آن دسته بازیگران ایرلندی نیست که وقتی از او خواسته می‌شود لهجه خود را کنار بگذارد، لهجه جنوب آمریکا را به عنوان ساده‌ترین لهجه به کار برد. این یکی از دلایلی است که نشان می‌دهد چرا ایفای نقش یک بازیگر آمریکایی می‌تواند به خوبی به فیلم کمک کند.

او همچنین برای برخورداری از چهره جدی خود نیز شهرت دارد. این در واقع همان خلأ  مثبت موجود در بازیگری اوست که در هر زمانی که لازم باشد احساسات او را تکذیب می‌کند. برای نقش اوپنهایمر، او بی رحم و سخت گیر است و از احمق‌ها رنج می‌برد. از این رو رویکرد نگاه از بالای او و تحقیر دیگران با شخصیت بازیگری مورفی مطابقت  کامل دارد.

به‌عنوان یک بازیگر، به نظر می‌رسد که او به جای فرونشاندن احساسات، به تلاش برای یافتن احساسات جدید در هر فیلم نیاز دارد. در دنیای بازیگرانی که سعی می‌کنند تکه‌هایی از شخصیت خود را کنار بگذارند، مورفی ظرفی خالی به نظر می‌رسد که آماده است فقط به اندازه‌ای که برای یک شخصیت خاص لازم است، خود را پر کند.

منبع: movieweb

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
تماشای رایگان ×